فصاحت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:
==بهره‌گیری [[امام علی]] {{ع}} از [[فنون]] فصاحت و [[بلاغت]]==
==بهره‌گیری [[امام علی]] {{ع}} از [[فنون]] فصاحت و [[بلاغت]]==
*مطالعه [[نهج البلاغه]] نشان از آن دارد که [[امام علی]] {{ع}} در [[کلام]] خویش به گونه‌ای دقیق و آگاهانه موضوع فصاحت و [[بلاغت]] را در نظر داشته و سخن به مقتضای حال شنونده بیان فرموده است. [[نثر]] [[نهج البلاغه]] آمیزه‌ای از [[نثر]] ساده و مُرسَل و [[نثر]] آهنگین و مُسجع است.[[امام]] {{ع}} به‌مقتضای حال آن‌جا که نیاز به سخن طولانی است، با به‌کارگیری جملاتی نغز سخن را به درازا کشانده و نوع [[کلام]] را به‌گونه‌ای [[انتخاب]] کرده که شنونده [[اسیر]] خستگی عبارات نشود و [[کلام]] در جانش بنشیند. نگاهی به [[نامه‌های نهج البلاغه]]، خود، گواهی بر این موضوع است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 616.</ref>.
*مطالعه [[نهج البلاغه]] نشان از آن دارد که [[امام علی]] {{ع}} در [[کلام]] خویش به گونه‌ای دقیق و آگاهانه موضوع فصاحت و [[بلاغت]] را در نظر داشته و سخن به مقتضای حال شنونده بیان فرموده است. [[نثر]] [[نهج البلاغه]] آمیزه‌ای از [[نثر]] ساده و مُرسَل و [[نثر]] آهنگین و مُسجع است.[[امام]] {{ع}} به‌مقتضای حال آن‌جا که نیاز به سخن طولانی است، با به‌کارگیری جملاتی نغز سخن را به درازا کشانده و نوع [[کلام]] را به‌گونه‌ای [[انتخاب]] کرده که شنونده [[اسیر]] خستگی عبارات نشود و [[کلام]] در جانش بنشیند. نگاهی به [[نامه‌های نهج البلاغه]]، خود، گواهی بر این موضوع است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 616.</ref>.
*کاربرد بجا و نیکوی [[آیات قرآن]]، [[تمثیل]]، بهره‌گیری مناسب از اشعار خود و دیگران و هم‌چنین استفاده مطلوب از [[فنون]] ادبی و ظرایف بلاغی، عناصری است که [[کلام]] را در اوج فصاحت و بلاغت قرار می‌دهد. [[امام]]، خود، درباره فن سخنوری خویش فرمود: ما [[امیران]] سخنیم، سخن در ما ریشه دارد و شاخه‌هایش بر سر ما سایه افکنده است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۲۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 617.</ref>.
*کاربرد بجا و نیکوی [[آیات قرآن]]، [[تمثیل]]، بهره‌گیری مناسب از اشعار خود و دیگران و هم‌چنین استفاده مطلوب از [[فنون]] ادبی و ظرایف بلاغی، عناصری است که [[کلام]] را در اوج فصاحت و بلاغت قرار می‌دهد. [[امام]]، خود، درباره فن سخنوری خویش فرمود: ما [[امیران]] سخنیم، سخن در ما ریشه دارد و شاخه‌هایش بر سر ما سایه افکنده است<ref>{{متن حدیث|وَ إِنَّا لَأُمَرَاءُ الْكَلَامِ وَ فِينَا تَنَشَّبَتْ عُرُوقُهُ وَ عَلَيْنَا تَهَدَّلَتْ غُصُونُهُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۲۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 617.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==

نسخهٔ ‏۲۶ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۲۵

مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل فصاحت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

معنا و مفهوم فصاحت

  • فصاحت در فن ادب به‌معنای روشنی در کلمه و کلام، روشن‌گویی یا گشاده‌زبانی در متکلم است. کلام فصیح کلامی است که آن آشنا به گوش و خوشایند و مطابق با دستور زبان باشد. امام (ع) که به اعتراف دانشمندان ادبیات عرب، فصیح‌ترین سخنوران است، با توجه به نیاز مخاطب، نوع گفتار خویش را انتخاب کرده و شیوه سخن را برگزیده است. آن‌جا که نیاز به گزیده‌گویی است با کمترین الفاظ بالاترین معانی را به خدمت گرفته، چنان‌که در بیانی فرمود: "تخففوا تلحقوا"[۳]. سیدرضی، که خود را مشاهیر ادبای عرب است، در عظمت این کلام می‌نویسد: این کلام بعد از کلام خدا و کلام رسول الله (ص) با کلام هر کس که سنجیده شود، افزون آید و بر او پیشی گیرد. عبارت "سبک‌بار شوید تا برسید" عبارتی است با کلمات اندک و معانی بسیار؛ کلامی ژرف و سرشار از حکمت؛ و گاه به‌مقضای حال سخن را به درازا کشانده و در هر دو حال، مقتضای کلام بر این بوده است[۴].

بهره‌گیری امام علی (ع) از فنون فصاحت و بلاغت

  • مطالعه نهج البلاغه نشان از آن دارد که امام علی (ع) در کلام خویش به گونه‌ای دقیق و آگاهانه موضوع فصاحت و بلاغت را در نظر داشته و سخن به مقتضای حال شنونده بیان فرموده است. نثر نهج البلاغه آمیزه‌ای از نثر ساده و مُرسَل و نثر آهنگین و مُسجع است.امام (ع) به‌مقتضای حال آن‌جا که نیاز به سخن طولانی است، با به‌کارگیری جملاتی نغز سخن را به درازا کشانده و نوع کلام را به‌گونه‌ای انتخاب کرده که شنونده اسیر خستگی عبارات نشود و کلام در جانش بنشیند. نگاهی به نامه‌های نهج البلاغه، خود، گواهی بر این موضوع است[۵].
  • کاربرد بجا و نیکوی آیات قرآن، تمثیل، بهره‌گیری مناسب از اشعار خود و دیگران و هم‌چنین استفاده مطلوب از فنون ادبی و ظرایف بلاغی، عناصری است که کلام را در اوج فصاحت و بلاغت قرار می‌دهد. امام، خود، درباره فن سخنوری خویش فرمود: ما امیران سخنیم، سخن در ما ریشه دارد و شاخه‌هایش بر سر ما سایه افکنده است[۶][۷].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. نهج البلاغة پارسی، مقدمه
  2. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 615- 616.
  3. سبک‌بار شوید تا برسید
  4. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 616.
  5. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 616.
  6. «وَ إِنَّا لَأُمَرَاءُ الْكَلَامِ وَ فِينَا تَنَشَّبَتْ عُرُوقُهُ وَ عَلَيْنَا تَهَدَّلَتْ غُصُونُهُ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۲۴
  7. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 617.