بحث:آیه اکمال دین: تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «==نویسنده: آقای قاضی زاده== متن آیه: {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِي...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۴: خط ۳۴:
*علاوه بر [[گواه]] یادشده، همه روایاتی که [[نزول]] [[آیه]] را ۹ ذی‌الحجه می‌دانند، به یک شخص برمی‌گردد، که "[[عمر بن خطاب]]" است، که متهم است، ولی روایاتی که [[نزول]] [[آیه]] را ۱۸ ذی‌الحجه می‌دانند، چهار نفر‌اند که [[اهل سنت]] این چهار نفر را قبول دارند.
*علاوه بر [[گواه]] یادشده، همه روایاتی که [[نزول]] [[آیه]] را ۹ ذی‌الحجه می‌دانند، به یک شخص برمی‌گردد، که "[[عمر بن خطاب]]" است، که متهم است، ولی روایاتی که [[نزول]] [[آیه]] را ۱۸ ذی‌الحجه می‌دانند، چهار نفر‌اند که [[اهل سنت]] این چهار نفر را قبول دارند.
*بر پایه آنچه [[گذشت]] روشن می‌شود که در این [[آیه]]، [[اکمال دین]] و [[اتمام نعمت]]، چیزی جز [[رهبری]] و [[ولایت امام]] [[معصوم]] نیست. به دیگر سخن، با [[ابلاغ]] [[ولایت]]، بعثتی تازه رخ داد که تفاوت آن با [[بعثت]] [[صدر اسلام]] تنها در مرحله حدوث و بقاست. اگر حدوث [[بعثت]] اهمیت دارد، بقای آن نیز دارای اهمیت و [[ولایت]]، [[استمرار]] [[بعثت]] است<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۱۴۹-۱۵۱.</ref>.
*بر پایه آنچه [[گذشت]] روشن می‌شود که در این [[آیه]]، [[اکمال دین]] و [[اتمام نعمت]]، چیزی جز [[رهبری]] و [[ولایت امام]] [[معصوم]] نیست. به دیگر سخن، با [[ابلاغ]] [[ولایت]]، بعثتی تازه رخ داد که تفاوت آن با [[بعثت]] [[صدر اسلام]] تنها در مرحله حدوث و بقاست. اگر حدوث [[بعثت]] اهمیت دارد، بقای آن نیز دارای اهمیت و [[ولایت]]، [[استمرار]] [[بعثت]] است<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۱۴۹-۱۵۱.</ref>.
==کامل کردن دین‌==
#'''قرآن‌''' {{متن قرآن|الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref>«امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref>.
#'''حدیث‌''' [[تاریخ دمشق‌ (کتاب)|تاریخ دمشق‌]]- به [[نقل]] از [[ابو سعید خدری]]-: چون [[پیامبر خدا]] [[علی]]{{ع}} را در [[غدیر]] خُم [[منصوب]] کرد و به [[ولایت]] او ندا داد، [[جبرئیل]]{{ع}} با این [[آیه]] بر او فرود آمد: "امروز، [[دین]] شما را برایتان به کمال رساندم و نعمتم را بر شما کامل کردم و [[دین اسلام]] را برایتان پسندیدم"<ref>تاریخ دمشق، ج ۴۲، ص ۲۳۷.</ref>. [[تاریخ الیعقوبی (کتاب)|تاریخ الیعقوبی]]: گفته شده است که آخرین آیه‌ای که بر [[پیامبر]]{{صل}} نازل شد، [[آیه]]: "امروز، دینتان را برایتان به کمال رساندم و نعمتم را بر شما کامل کردم و [[دین اسلام]] را برایتان پسندیدم" است و این گفته، روایتی صحیح و ثابت و صریح است و [زمان‌] [[نزول]] آن، در روز تصریح به [ولایت‌] [[امیر مؤمنان]]، [[علی بن ابی طالب]]- که درودهای [[خدا]] بر او باد- در [[غدیر]] خُم است<ref>تاریخ الیعقوبی، ج ۲، ص ۳۲.</ref>.
تحقیقی درباره "روزِ کامل شدن [[دین]]": "امروز، [[کافران]] از [[[شکست]] دادن‌] [[دین]] شما [[ناامید]] شدند. از این رو، از آنان نترسید و از من بترسید. امروز، [[دین]] شما را برایتان به کمال رساندم و نعمتم را بر شما کامل کردم و [[دین اسلام]] را برایتان پسندیدم"<ref>مائده، آیه ۳.</ref>. در این [[آیه]] (مشهور به [[آیه]] "اکمال")، [[سخن]] از روزی است که چهار ویژگی مهم دارد:
#در آن روز، [[کفار]] از اینکه بتوانند به اساس [[اسلام]] آسیب وارد کنند، [[نومید]] شدند.
#در آن روز، [[دین اسلام]]، کامل شد.
#در آن روز، [[خداوند متعال]]، [[نعمت]] خود را بر [[امت اسلامی]] تمام کرد.
#در آن روز، [[خداوند متعال]]، [[آیین اسلام]] را به عنوان [[آیین]] نهایی [[مردم]] [[جهان]] پذیرفت.
این ویژگی‌های برجسته نشان می‌دهد که آن روز، سرنوشت‌سازترینِ روزها در [[تاریخ]] [[رسالت پیامبر]] [[اسلام]]، بلکه در [[تاریخ اسلام]] است و از این روست که یکی از [[یهودیان]]، به [[عمر بن خطاب]] می‌گوید که اگر در [[دین]] آنها چنین روزی بود، آن را [[جشن]] می‌گرفتند: [[طارق بن شهاب]] [[روایت]] کرده است که: یکی از [[یهودیان]] به [[عمر بن خطاب]] گفت: ای [[امیر مؤمنان]]! آیه‌ای در کتاب شماست و آن را قرائت می‌کنید که اگر بر ما [[یهودیان]] نازل شده بود، آن روز را [[جشن]] می‌گرفتیم. گفت: کدام [[آیه]]؟ گفت: "امروز، دینتان را برای شما به کمال رساندم..."<ref>صحیح البخاری، ج ۱، ص ۲۵، ح ۴۵.</ref>.
اکنون باید دید در [[تاریخ اسلام]]، روز سرنوشت‌سازی که دارای این ویژگی‌های چهارگانه است و [[شایسته]] این است که [[جامعه اسلامی]]، آن را [[جشن]] بگیرد، کدام روز است.
برای مشخص کردن آن روز، احتمالات فراوانی داده شده که غالباً متکی بر اسناد [[تاریخی]] و یا متون [[حدیثی]] نیستند و از این رو، از طرح آنها در اینجا خودداری می‌کنیم<ref>ر.ک: تفسیرهای ذیل آیه.</ref>. تنها دو فرض مستند وجود دارد که به دو دسته از متون [[تاریخی]] و [[حدیثی]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، مستندند. باید دید آیا این دو دسته از متون، با هم در تعارض‌اند، یا این که وجه جمعی برای آنها وجود دارد. دو فرض مستند عبارت‌اند از:
#'''روز [[غدیر]] خم‌''' ضمن آن‌که بسیاری از [[احادیث]] [[شیعه]]، بدون ذکر روز [[غدیر]] یا روز دیگری، به [[نزول]] این [[آیه]] در مورد [[انتصاب امام]] [[علی]]{{ع}} توسط [[پیامبر]]{{صل}} به [[رهبری]] [[امت]]، اشاره دارند، حدود بیست [[حدیث]]، به طور مشخص [[نزول]] [[آیه]] را در روز [[غدیر]] بیان می‌دارند، چنان که در کتب [[اهل سنت]]، نقل‌هایی- که عمدتاً به [[ابو هریره]] و [[ابو سعید]] خُدْری می‌رسند- بیانگر [[نزول]] [[آیه]] در روز [[غدیر]] ([[هجدهم ذی‌حجه]] [[سال دهم هجری]]) هستند. این [[احادیث]]، موافق [[قرآن]] هستند و راهی جز [[پذیرفتن]] آنها وجود ندارد؛ زیرا در [[تاریخ]] [[زندگی]] [[پیامبر اسلام]]، بجز روز [[غدیر خم]]، روزی با ویژگی‌هایی که این [[آیه]] بر آن تأکید دارد، یافت نمی‌شود. در این روز بود که با [[تعیین رهبر]] [[آینده]] [[جهان اسلام]] از سوی [[خداوند متعال]]، [[امید]] کفاری که می‌پنداشتند [[آیین اسلام]] به شخص پیامبرِ آن، قائم‌ است و با [[مرگ]] او نخواهند گذاشت تداوم پیدا کند، به یأس‌گرایید. در این روز بود که برنامه‌های [[اسلام]] برای اداره [[آینده جهان]]، کامل شد و با [[تعیین]] [[شخصیت]] بزرگی چون [[امام علی]]{{ع}}- که به استثنای [[نبوت]]، همتای [[پیغمبر اسلام]] بود- به [[جانشینی پیامبر]]{{صل}}، [[نعمت خداوند]] بر [[امت اسلامی]] کامل گردید و بر اساس همین کامل بودن برنامه‌های [[اسلام]] برای [[تکامل]] مادی و [[معنوی]] [[جامعه بشر]] بود که [[اسلام]] به عنوان [[کامل‌ترین]] [[دین]] تکامل‌بخشِ [[انسان]]، مورد [[پذیرش]] [[خداوند متعال]] قرار گرفت. مراسم عمامه‌گذاری ویژه [[امام علی]]{{ع}} در روز [[غدیر خم]]، برنامه برگزاری مراسم [[سلام]] [[رهبری]] بر [[امام]]{{ع}} در آن روز، تبریک [[صحابه]] بزرگ [[پیامبر]]{{صل}} به [[علی]]{{ع}} در آن روز، اشعار حَسان بن ثابت، اعلام روز [[غدیر]] به عنوان بزرگ‌ترین [[عید]] [[اسلامی]]، و اسناد و قرائن [[تاریخی]] و [[حدیثی]] فراوان دیگر، همه مؤید این است که روز کامل شدن [[دین]]، همان روز [[غدیر خم]] است.
#'''روز عَرَفه‌''': در برابر متونی که بدانها اشارت رفت، متون دیگری وجود دارند که تصریح می‌کنند روز [[نزول]] [[آیه اکمال]]، روز [[عرفه]] و مکان [[نزول]] آن، [[عرفات]] است. قول پذیرفته شده در میان [[اهل سنت]]، همین است و از چند [[صحابی]] نیز [[نقل]] شده است؛ ولی اساس آن، همان [[کلام]] [[عمر]] در پاسخ به سؤال مردی [[یهود]] است که در کتب بسیاری از جمله در صحیح البخاری آمده است و ما نیز به آن، اشاره داشتیم. این قول در برخی [[احادیث]] و کتب [[شیعه]] نیز آمده است که اساس آن را دو [[حدیث]] [[امام باقر]] و [[امام صادق]]{{عم}} تشکیل می‌دهند:
[[حدیث]] اول، [[حدیثی]] است که مرحوم [[ثقة الاسلام کلینی]] از [[ابو جارود]] [[نقل]] کرده است. [[ابو جارود]] می‌گوید: شنیدم [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: "[[خداوند]]، پنج چیز را بر مؤمنانْ [[واجب]] کرد؛ چهار چیز را گرفتند و یکی را وا نهادند". گفتم: فدایت شوم! آیا آنها را برای من نام می‌بری؟ فرمود: "[[نماز]]؛ و [[مردم]] نمی‌دانستند چگونه [[نماز]] بخوانند. پس [[جبرئیل]]{{ع}} فرود آمد و گفت: آنان را از اوقات [[نماز]]، [[آگاه]] کن. سپس [[زکات]] نازل شد و [[جبرئیل]]{{ع}} گفت: ای [[محمد]]! همان‌گونه که آنان را از نمازشان [[آگاه]] کردی، از زکاتشان نیز [[آگاه]] کن. سپس [[روزه]] نازل شد و چون روز دهم می‌شد، [[پیامبر خدا]] به روستاهای اطراف، [پیغام‌] می‌فرستاد و آن روز را [[روزه]] می‌گرفتند. پس، ماه رمضانِ میان [[شعبان]] و [[شوال]]، نازل شد. سپس [[حج]] نازل شد. [[جبرئیل]]{{ع}} فرود آمد و گفت: همان‌گونه که آنان را از [[نماز]] و [[زکات]] و روزه‌شان [[آگاه]] کردی، از حجشان نیز باخبر کن. سپس [[ولایت]]، در [[روز جمعه]] و در [[عرفه]] نازل شد. [[خداوند]] عز و جل نازل کرد: "امروز، [[دین]] شما را برایتان به کمال رساندم و نعمتم را بر شما کامل کردم" و کمال [[دین]]، به [[ولایت]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} بود. و این هنگام بود که [[پیامبر خدا]] فرمود:" امتم، تازه از [[جاهلیت]] به در آمده‌اند و هرگاه آنان را از [[ولایت]] پسر عمویم خبر دهم، چنین و چنان می‌گویند. این را با خود گفتم، نه آنکه بر زبان بیاورم. پس [[اراده]] حتمی [[خدا]]، راه بر من بست و مرا [[تهدید]] کرد که اگر [[ابلاغ]] نکنم، عذابم کند. پس نازل شد: "ای [[پیامبر]]! آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده است، [[ابلاغ]] کن و اگر چنین نکنی، رسالتش را نگزارده‌ای و [[خداوند]]، تو را از [گزند] [[مردم]] [[حفظ]] می‌کند. [[خداوند]]، [[کافران]] را [[هدایت]] نمی‌کند".
[[پیامبر خدا]] [[دست]] [[علی]]{{ع}} را گرفت و فرمود:" ای [[مردم]]! هیچ یک از [[پیامبران پیشین]] نبوده، جز آنکه [[دعوت]] [[حق]] را در پایان عمرش لبیک گفته است. نزدیک است که من هم فرا خوانده شوم و [[دعوت]] [[حق]] را [[اجابت]] کنم. از من سؤال می‌شود و از شما هم سؤال می‌شود؛ پس چه می‌گویید؟". گفتند: [[گواهی]] می‌دهیم که [[[پیام الهی]] را] رساندی و [[خیرخواهی]] کردی و آنچه را بر گردنت بود، ادا کردی. [[خدا]] [[برترین]] پاداشی را که به فرستادگانش داده، به‌ تو بدهد!
پس، [[پیامبر]]{{صل}} سه بار فرمود: "خدایا! [[گواه]] باش". سپس فرمود: "ای گروه [[مسلمانان]]! این، پس از من ولی شماست و باید [این واقعه را] حاضران شما به غایبان برسانند"<ref>الکافی، ج ۱، ص ۲۹۰، ح ۶.</ref>.
[[حدیث]] دوم، [[حدیثی]] است که عیاشی از [[محمد خزاعی]]، از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] کرده است. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید:
چون [[پیامبر خدا]] [[روز جمعه]] به [[عرفات]] رسید، [[جبرئیل]]{{ع}} نزدش آمد و گفت: ای [[محمد]]! [[خداوند]]، به تو [[سلام]] می‌رساند و می‌گوید: "به امتت بگو: با [[ولایت]] [[علی بن ابی طالب]]، "امروز، دینتان را برایتان به کمال رساندم و نعمتم را بر شما کامل کردم و [[دین اسلام]] را برایتان پسندیدم" و پس از این، چیز دیگری بر شما نازل نمی‌کنم. [[نماز]] و [[زکات]] و [[روزه]] و [[حج]] را بر شما نازل کردم و این، پنجمی است و آن چهار را جز با این [پنجمی‌] نمی‌پذیرم"<ref>تفسیر العیاشی، ج ۱، ص ۲۹۳، ح ۲۱.</ref>. اکنون باید دید که آیا میان این دو دسته از متون، تعارضی غیر قابل علاج وجود دارد که در این صورت، حتماً یک دسته باید رد شود، یا آنکه قابل جمع‌اند. به نظر می‌رسد که مقتضای دقت و [[تأمل]]، آن است که این دو دسته از متون، نه تنها با هم [[تعارض]] اساسی ندارند، بلکه به عکس، در اساس، مؤید و مکمل یکدیگرند.
توضیحْ اینکه-، بنا بر سخن [[علامه طباطبایی]] [[تدبر]] در دو [[آیه]]: "ای [[پیامبر]]! آنچه را از سوی پروردگارت بر تو نازل شده [[ابلاغ]] کن و اگر چنین نکنی، رسالتش را نگزارده‌ای..." و "امروز، دینتان را برایتان به کمال رساندم..." و نیز [[تدبر]] در [[احادیث]] [[فریقین]] و [[روایات]] [[متواتر]] [[غدیر]]، همراه با تحلیل اوضاع داخلی [[جامعه اسلامی]] در اواخر [[عهد پیامبر]]{{صل}} و [[کاوش]] دقیق آن، برای [[انسان]]، [[یقین]] می‌آورد که "امر به [[ولایت]]"، چند روز پیش از روز [[غدیر]]، نازل شده بوده است. از سوی دیگر، [[پیامبر]]{{صل}} [[بیم]] آن داشت که با اظهار آن، [[مردم]] نپذیرند و یا به او [[سوء قصد]] کنند و در نتیجه، اختلالی در امر [[تبلیغ]] [[دین]] پدید آید. پس، [[ابلاغ]] آن را به تأخیر انداخت و امروز و فردا کرد، تا آنکه [[آیه]]: "ای [[پیامبر]]! آنچه را از سوی پروردگارت بر تو نازل شده، [[ابلاغ]] کن..." نازل شد و مهلتی باقی نگذارْد<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۱۹۶.</ref>.
در واقع، [[تاریخ]] صدور [[حکم]] [[انتصاب امام]] [[علی]]{{ع}} از سوی [[خداوند متعال]] برای [[رهبری]] [[امت]] پس از [[پیغمبر اسلام]]، با [[تاریخ]] [[ابلاغ]] آن، نُه روز فاصله داشت. [[حکم]] [[ولایت امام]]{{ع}}، در روز [[عرفه]] و در [[عرفات]] صادر شد؛ اما [[پیامبر]]{{صل}} به دلایلی که بدانها اشارت رفت، [[ابلاغ]] این [[حکم]] را تا روز [[غدیر]] خُم، تأخیر انداخت.
بنا بر این، متونی (نصوصی) که بر نازل شدن [[آیه اکمال]] در روز [[عرفه]] دلالت دارند، ناظر به [[تاریخ]] صدور [[حکم]] [[ولایت]] است و متونی که بر نازل شدن [[آیه اکمال]] در روز [[غدیر خم]] دلالت دارند، ناظر به [[تاریخ]] [[ابلاغ]] [[حکم]] [[ولایت]] هستند و بدین‌سان، تعبیر [[نزول]] در هر دو دسته از متون، صحیح و بلکه متعارف است<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۱۴۴-۱۶۲.</ref>.
==پانویس==
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس2}}

نسخهٔ ‏۲۸ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۳۶

نویسنده: آقای قاضی زاده

متن آیه: ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا[۱]

مقدمه

﴿الْيَوْمَ به چه معناست؟

مصداق ﴿الْيَوْمَ چه روزی است؟

  1. منظور از اکمال دین در روز عرفه تعلیم مناسک حج باشد، بدین صورت که تا آن زمان مردم حجاز مناسک حج را به صورت تحریف شده انجام می‌دادند، ولی در این سال رسول خدا(ص) خود عازم سفر حج شدند و مناسک را به صورت حج ابراهیمی به مردم تعلیم نمودند؛ از این‌رو، تعلیم کامل حج همان اکمال دین خواهد بود. این احتمال پذیرفته نیست؛ زیرا کامل نمودن فرعی از فروع دین اکمال دین به شمار نمی‌آید به ویژه آن‌که پس از این تاریخ (روز عرفه احکام دیگری از سوی خداوند تشریع شده است.
  2. منظور از اکمال دین در روز عرفه، اجتماع پرشور مسلمانان در مراسم حج بدون مشارکت مشرکان باشد و از آنجا که مسلمانان غلبه کامل بر مکه و شبه جزیره پیدا نموده‌اند، این امر اکمال دین به شمار می‌آید. این احتمال نیز مردود است؛ زیرا غلبه مسلمانان بر مشرکان در سال نهم هجری و یک سال پیش از این واقعه، هنگام نزول آیات برائت رخ داد.
  3. منظور از اکمال دین، بیان تفصیلی محرمات گوشت‌ها باشد. توضیح آنکه میان مشرکان زمان جاهلیت بسیاری از گوشت‌ها حلال بود و خداوند در تحریم آنها بر پایه تدریجی بودن بیان احکام، مرحله به مرحله تحریم آنها را شدیدتر می‌نمود. نخست مردار، گوشت خوک و قربانی‌هایی که به نام بت‌ها قربانی شده‌اند را تحریم نمود و پس از آنکه جامعه اسلامی قدرت و استحکام پیدا نمود، دیگر موارد را در این آیه تحریم فرمود. این احتمال نیز پذیرفته نیست؛ زیرا با توجه به اینکه پس از نزول این آیه هنوز پرونده تشریع باز بوده است، نمی‌توان آن را اکمال نامید؛ چه اینکه پس از اکمال، دیگر نباید تشریعی وجود داشته باشد.

تحلیل تاریخی

شأن نزول

کامل کردن دین‌

  1. قرآن‌ ﴿الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا[۱۲].
  2. حدیث‌ تاریخ دمشق‌- به نقل از ابو سعید خدری-: چون پیامبر خدا علی(ع) را در غدیر خُم منصوب کرد و به ولایت او ندا داد، جبرئیل(ع) با این آیه بر او فرود آمد: "امروز، دین شما را برایتان به کمال رساندم و نعمتم را بر شما کامل کردم و دین اسلام را برایتان پسندیدم"[۱۳]. تاریخ الیعقوبی: گفته شده است که آخرین آیه‌ای که بر پیامبر(ص) نازل شد، آیه: "امروز، دینتان را برایتان به کمال رساندم و نعمتم را بر شما کامل کردم و دین اسلام را برایتان پسندیدم" است و این گفته، روایتی صحیح و ثابت و صریح است و [زمان‌] نزول آن، در روز تصریح به [ولایت‌] امیر مؤمنان، علی بن ابی طالب- که درودهای خدا بر او باد- در غدیر خُم است[۱۴].

تحقیقی درباره "روزِ کامل شدن دین": "امروز، کافران از [[[شکست]] دادن‌] دین شما ناامید شدند. از این رو، از آنان نترسید و از من بترسید. امروز، دین شما را برایتان به کمال رساندم و نعمتم را بر شما کامل کردم و دین اسلام را برایتان پسندیدم"[۱۵]. در این آیه (مشهور به آیه "اکمال")، سخن از روزی است که چهار ویژگی مهم دارد:

  1. در آن روز، کفار از اینکه بتوانند به اساس اسلام آسیب وارد کنند، نومید شدند.
  2. در آن روز، دین اسلام، کامل شد.
  3. در آن روز، خداوند متعال، نعمت خود را بر امت اسلامی تمام کرد.
  4. در آن روز، خداوند متعال، آیین اسلام را به عنوان آیین نهایی مردم جهان پذیرفت.

این ویژگی‌های برجسته نشان می‌دهد که آن روز، سرنوشت‌سازترینِ روزها در تاریخ رسالت پیامبر اسلام، بلکه در تاریخ اسلام است و از این روست که یکی از یهودیان، به عمر بن خطاب می‌گوید که اگر در دین آنها چنین روزی بود، آن را جشن می‌گرفتند: طارق بن شهاب روایت کرده است که: یکی از یهودیان به عمر بن خطاب گفت: ای امیر مؤمنان! آیه‌ای در کتاب شماست و آن را قرائت می‌کنید که اگر بر ما یهودیان نازل شده بود، آن روز را جشن می‌گرفتیم. گفت: کدام آیه؟ گفت: "امروز، دینتان را برای شما به کمال رساندم..."[۱۶]. اکنون باید دید در تاریخ اسلام، روز سرنوشت‌سازی که دارای این ویژگی‌های چهارگانه است و شایسته این است که جامعه اسلامی، آن را جشن بگیرد، کدام روز است. برای مشخص کردن آن روز، احتمالات فراوانی داده شده که غالباً متکی بر اسناد تاریخی و یا متون حدیثی نیستند و از این رو، از طرح آنها در اینجا خودداری می‌کنیم[۱۷]. تنها دو فرض مستند وجود دارد که به دو دسته از متون تاریخی و حدیثی شیعه و اهل سنت، مستندند. باید دید آیا این دو دسته از متون، با هم در تعارض‌اند، یا این که وجه جمعی برای آنها وجود دارد. دو فرض مستند عبارت‌اند از:

  1. روز غدیر خم‌ ضمن آن‌که بسیاری از احادیث شیعه، بدون ذکر روز غدیر یا روز دیگری، به نزول این آیه در مورد انتصاب امام علی(ع) توسط پیامبر(ص) به رهبری امت، اشاره دارند، حدود بیست حدیث، به طور مشخص نزول آیه را در روز غدیر بیان می‌دارند، چنان که در کتب اهل سنت، نقل‌هایی- که عمدتاً به ابو هریره و ابو سعید خُدْری می‌رسند- بیانگر نزول آیه در روز غدیر (هجدهم ذی‌حجه سال دهم هجری) هستند. این احادیث، موافق قرآن هستند و راهی جز پذیرفتن آنها وجود ندارد؛ زیرا در تاریخ زندگی پیامبر اسلام، بجز روز غدیر خم، روزی با ویژگی‌هایی که این آیه بر آن تأکید دارد، یافت نمی‌شود. در این روز بود که با تعیین رهبر آینده جهان اسلام از سوی خداوند متعال، امید کفاری که می‌پنداشتند آیین اسلام به شخص پیامبرِ آن، قائم‌ است و با مرگ او نخواهند گذاشت تداوم پیدا کند، به یأس‌گرایید. در این روز بود که برنامه‌های اسلام برای اداره آینده جهان، کامل شد و با تعیین شخصیت بزرگی چون امام علی(ع)- که به استثنای نبوت، همتای پیغمبر اسلام بود- به جانشینی پیامبر(ص)، نعمت خداوند بر امت اسلامی کامل گردید و بر اساس همین کامل بودن برنامه‌های اسلام برای تکامل مادی و معنوی جامعه بشر بود که اسلام به عنوان کامل‌ترین دین تکامل‌بخشِ انسان، مورد پذیرش خداوند متعال قرار گرفت. مراسم عمامه‌گذاری ویژه امام علی(ع) در روز غدیر خم، برنامه برگزاری مراسم سلام رهبری بر امام(ع) در آن روز، تبریک صحابه بزرگ پیامبر(ص) به علی(ع) در آن روز، اشعار حَسان بن ثابت، اعلام روز غدیر به عنوان بزرگ‌ترین عید اسلامی، و اسناد و قرائن تاریخی و حدیثی فراوان دیگر، همه مؤید این است که روز کامل شدن دین، همان روز غدیر خم است.
  2. روز عَرَفه‌: در برابر متونی که بدانها اشارت رفت، متون دیگری وجود دارند که تصریح می‌کنند روز نزول آیه اکمال، روز عرفه و مکان نزول آن، عرفات است. قول پذیرفته شده در میان اهل سنت، همین است و از چند صحابی نیز نقل شده است؛ ولی اساس آن، همان کلام عمر در پاسخ به سؤال مردی یهود است که در کتب بسیاری از جمله در صحیح البخاری آمده است و ما نیز به آن، اشاره داشتیم. این قول در برخی احادیث و کتب شیعه نیز آمده است که اساس آن را دو حدیث امام باقر و امام صادق(ع) تشکیل می‌دهند:

حدیث اول، حدیثی است که مرحوم ثقة الاسلام کلینی از ابو جارود نقل کرده است. ابو جارود می‌گوید: شنیدم امام باقر(ع) می‌فرماید: "خداوند، پنج چیز را بر مؤمنانْ واجب کرد؛ چهار چیز را گرفتند و یکی را وا نهادند". گفتم: فدایت شوم! آیا آنها را برای من نام می‌بری؟ فرمود: "نماز؛ و مردم نمی‌دانستند چگونه نماز بخوانند. پس جبرئیل(ع) فرود آمد و گفت: آنان را از اوقات نماز، آگاه کن. سپس زکات نازل شد و جبرئیل(ع) گفت: ای محمد! همان‌گونه که آنان را از نمازشان آگاه کردی، از زکاتشان نیز آگاه کن. سپس روزه نازل شد و چون روز دهم می‌شد، پیامبر خدا به روستاهای اطراف، [پیغام‌] می‌فرستاد و آن روز را روزه می‌گرفتند. پس، ماه رمضانِ میان شعبان و شوال، نازل شد. سپس حج نازل شد. جبرئیل(ع) فرود آمد و گفت: همان‌گونه که آنان را از نماز و زکات و روزه‌شان آگاه کردی، از حجشان نیز باخبر کن. سپس ولایت، در روز جمعه و در عرفه نازل شد. خداوند عز و جل نازل کرد: "امروز، دین شما را برایتان به کمال رساندم و نعمتم را بر شما کامل کردم" و کمال دین، به ولایت علی بن ابی طالب(ع) بود. و این هنگام بود که پیامبر خدا فرمود:" امتم، تازه از جاهلیت به در آمده‌اند و هرگاه آنان را از ولایت پسر عمویم خبر دهم، چنین و چنان می‌گویند. این را با خود گفتم، نه آنکه بر زبان بیاورم. پس اراده حتمی خدا، راه بر من بست و مرا تهدید کرد که اگر ابلاغ نکنم، عذابم کند. پس نازل شد: "ای پیامبر! آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده است، ابلاغ کن و اگر چنین نکنی، رسالتش را نگزارده‌ای و خداوند، تو را از [گزند] مردم حفظ می‌کند. خداوند، کافران را هدایت نمی‌کند". پیامبر خدا دست علی(ع) را گرفت و فرمود:" ای مردم! هیچ یک از پیامبران پیشین نبوده، جز آنکه دعوت حق را در پایان عمرش لبیک گفته است. نزدیک است که من هم فرا خوانده شوم و دعوت حق را اجابت کنم. از من سؤال می‌شود و از شما هم سؤال می‌شود؛ پس چه می‌گویید؟". گفتند: گواهی می‌دهیم که [[[پیام الهی]] را] رساندی و خیرخواهی کردی و آنچه را بر گردنت بود، ادا کردی. خدا برترین پاداشی را که به فرستادگانش داده، به‌ تو بدهد! پس، پیامبر(ص) سه بار فرمود: "خدایا! گواه باش". سپس فرمود: "ای گروه مسلمانان! این، پس از من ولی شماست و باید [این واقعه را] حاضران شما به غایبان برسانند"[۱۸].

حدیث دوم، حدیثی است که عیاشی از محمد خزاعی، از امام صادق(ع) نقل کرده است. امام صادق(ع) می‌فرماید: چون پیامبر خدا روز جمعه به عرفات رسید، جبرئیل(ع) نزدش آمد و گفت: ای محمد! خداوند، به تو سلام می‌رساند و می‌گوید: "به امتت بگو: با ولایت علی بن ابی طالب، "امروز، دینتان را برایتان به کمال رساندم و نعمتم را بر شما کامل کردم و دین اسلام را برایتان پسندیدم" و پس از این، چیز دیگری بر شما نازل نمی‌کنم. نماز و زکات و روزه و حج را بر شما نازل کردم و این، پنجمی است و آن چهار را جز با این [پنجمی‌] نمی‌پذیرم"[۱۹]. اکنون باید دید که آیا میان این دو دسته از متون، تعارضی غیر قابل علاج وجود دارد که در این صورت، حتماً یک دسته باید رد شود، یا آنکه قابل جمع‌اند. به نظر می‌رسد که مقتضای دقت و تأمل، آن است که این دو دسته از متون، نه تنها با هم تعارض اساسی ندارند، بلکه به عکس، در اساس، مؤید و مکمل یکدیگرند. توضیحْ اینکه-، بنا بر سخن علامه طباطبایی تدبر در دو آیه: "ای پیامبر! آنچه را از سوی پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ کن و اگر چنین نکنی، رسالتش را نگزارده‌ای..." و "امروز، دینتان را برایتان به کمال رساندم..." و نیز تدبر در احادیث فریقین و روایات متواتر غدیر، همراه با تحلیل اوضاع داخلی جامعه اسلامی در اواخر عهد پیامبر(ص) و کاوش دقیق آن، برای انسان، یقین می‌آورد که "امر به ولایت"، چند روز پیش از روز غدیر، نازل شده بوده است. از سوی دیگر، پیامبر(ص) بیم آن داشت که با اظهار آن، مردم نپذیرند و یا به او سوء قصد کنند و در نتیجه، اختلالی در امر تبلیغ دین پدید آید. پس، ابلاغ آن را به تأخیر انداخت و امروز و فردا کرد، تا آنکه آیه: "ای پیامبر! آنچه را از سوی پروردگارت بر تو نازل شده، ابلاغ کن..." نازل شد و مهلتی باقی نگذارْد[۲۰]. در واقع، تاریخ صدور حکم انتصاب امام علی(ع) از سوی خداوند متعال برای رهبری امت پس از پیغمبر اسلام، با تاریخ ابلاغ آن، نُه روز فاصله داشت. حکم ولایت امام(ع)، در روز عرفه و در عرفات صادر شد؛ اما پیامبر(ص) به دلایلی که بدانها اشارت رفت، ابلاغ این حکم را تا روز غدیر خُم، تأخیر انداخت. بنا بر این، متونی (نصوصی) که بر نازل شدن آیه اکمال در روز عرفه دلالت دارند، ناظر به تاریخ صدور حکم ولایت است و متونی که بر نازل شدن آیه اکمال در روز غدیر خم دلالت دارند، ناظر به تاریخ ابلاغ حکم ولایت هستند و بدین‌سان، تعبیر نزول در هر دو دسته از متون، صحیح و بلکه متعارف است[۲۱].

پانویس

  1. امروز دینتان را برای شما کامل ساختم و نعمتم را بر شما به تمام رساندم و اسلام را به عنوان دین برای شما پسندیدم؛ سوره مائده آیه:۳.
  2. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۳۸-۳۹.
  3. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص:۱۴۶.
  4. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص:۱۴۶-۱۴۸.
  5. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص:۱۴۸-۱۴۹.
  6. تاریخ بغداد، ج۸، ص۲۹۰.
  7. تاریخ مدینه دمشق، ج۲، ح۵۷۵ - ۵۷۸ و ۵۸۵.
  8. خصائص الوحی المبین، ص۶۱ - ۶۲. به نقل از ما نزل فی علی من القرآن، ابونعیم اصفهانی.
  9. «اللَّهُ أَكْبَرُ عَلَى إِكْمَالِ الدِّينِ وَ إِتْمَامِ النِّعْمَةِ وَ رِضَا الرَّبِ بِرِسَالَتِي وَ بِالْوَلَايَةِ لِعَلِيٍّ مِنْ بَعْدِي».
  10. فخر رازی می‌نویسد: «مورخان و محدّثان، اتفاق نظر دارند که پیامبر اسلام(ص) پس از نزول این آیه شریف، بیش از ۸۱ یا ۸۲ روز عمر نکرده است».... تفسیر کبیر، ج۱۱، ص۱۳۹.
  11. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص:۱۴۹-۱۵۱.
  12. «امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.
  13. تاریخ دمشق، ج ۴۲، ص ۲۳۷.
  14. تاریخ الیعقوبی، ج ۲، ص ۳۲.
  15. مائده، آیه ۳.
  16. صحیح البخاری، ج ۱، ص ۲۵، ح ۴۵.
  17. ر.ک: تفسیرهای ذیل آیه.
  18. الکافی، ج ۱، ص ۲۹۰، ح ۶.
  19. تفسیر العیاشی، ج ۱، ص ۲۹۳، ح ۲۱.
  20. المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۱۹۶.
  21. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۱۴۴-۱۶۲.