جهاد با اهل بغی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
'''[[بغی]]''' به معنای [[تجاوز از حد]]، [[ظلم]] و تعدّی است، چه بر ضدّ شخص یا [[حکومت]] و [[والی]].<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۹۰.</ref>
'''[[بغی]]''' به معنای [[تجاوز از حد]]، [[ظلم]] و تعدّی است، چه بر ضدّ شخص یا [[حکومت]] و [[والی]].<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۹۰.</ref>
==مقدمه==
==مقدمه==
یکی از انواع [[جهاد]] در [[اسلام]]، [[جهاد با اهل بغی]] است که در [[قرآن کریم]] نیز به آن اشاره شده است:
{{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم می‌کند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره حجرات، آیه ۹.</ref>
بارزترین مصداق [[بغی]]، [[شورش]] و [[طغیان]] علیه [[حاکم]] [[عادل]] است. با این حال، مصادیق متعددی دارد که از جمله مصادیق آن، [[تجاوز]] یک [[کشور اسلامی]] به [[کشور اسلامی]] دیگر است<ref>برای مطالعه بیشتر در این باره، ر.ک: محمدتقی مصباح یزدی، جنگ و جهاد در قرآن، تدوین و نگارش محمدحسین اسکندری و محمدمهدی نادری قمی، ص۱۳۲-۱۳۳.</ref>. بی‌شک یکی از مصادیق قطعی [[اهل بغی]]، [[حاکم]] جائری است که به [[حدود الهی]] و [[حقوق مردم]] [[تجاوز]] می‌کند. بنابر این [[آیه]] [[نورانی]] [[جهاد]] و مقابله با چنین حاکمی [[واجب]] است<ref>[[محمد علی میرعلی|میرعلی، محمد علی]]، [[اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت (کتاب)|اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت]]، ص ۱۰۹.</ref>.
*آنچه در [[فرهنگ دینی]] و در بعد [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] مطرح است، [[بغی]] عبارت است از [[شورش]] و [[نافرمانی]] کسی یا گروهی نسبت به [[حکومت قانونی]] و [[حکومت شرعی|شرعی]] به قصد ایجاد [[آشوب]] و به‌هم زدن اوضاع و [[امنیّت]]. این [[فتنه]] در زمان [[حکومت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} پیش‌آمد و [[پیمان]] شکنان [[بصره]] ([[ناکثین]]) و تجاوزکاران [[شام]] ([[قاسطین]]) و [[خوارج نهروان]] ([[مارقین]]) بر ضدّ [[حکومت مشروع]] [[امام علی|امیر مؤمنان]]{{ع}} شوریدند و با این [[بغی]]، [[تکلیف]] [[مبارزه]] با آنان و [[سرکوب]] [[شورشیان]] [[فتنه‌گر]] پیش‌آمد و [[حضرت امیر]] در سه [[جنگ]]، با [[فتنه‌انگیزان]] داخلی جنگید. مستمسک [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} در [[جنگیدن]] با آنان، آیۀ [[قرآن]] بود که [[فرمان]] می‌دهد بر ضدّ گروهی که بر گروه دیگر [[ستم]] کند و [[اهل بغی]] باشد بجنگید تا به [[حکم خدا]] گردن بنهند و تابع [[حق]] گردد: {{متن قرآن|وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ...}}<ref>حجرات، آیۀ ۹</ref> این نوع [[جهاد]] با کسانی که به ظاهر مسلمانند، امّا با [[حکومت حق]] و [[امام]] [[معصوم]] درمی‌افتند، جهادی است دشوار و [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} به آن [[حضرت]] فرموده بود که من بر اساس تنزیل جنگیدم و تو بر اساس [[تأویل]] می‌جنگی. آنکه با [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} بجنگد، [[کافر]]، [[یاغی]]، خارج از [[دین]] و [[مخالف]] [[پیامبر]] است و خونش هدر و [[جنگ]] با او [[واجب]] است. این مضمون [[احادیث]] فراوانی است که از [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} [[نقل]] شده است<ref>ر. ک: بحار الأنوار، ج ۳۲ ص ۳۱۹(باب حکم من حارب علیا امیر المؤمنین)، نیز بحث مبسوط فقهی آن از سوی علامه مجلسی، همان، ص ۳۲۷ تا ۳۴۲</ref>، از جمله این [[حدیث]]: {{عربی|قوم یقاتلون علیّا و هو علی الحقّ و هم علی الباطل، یکون فی حقّ اللّه جهادهم:..}}<ref>بحار الأنوار، ج ۳۲ ص ۳۰۵</ref> به فرمودۀ [[امام باقر]]{{ع}}: {{عربی|القتال قتالان: قتال الفئة الکافرة حتّی یسلموا، و قتال الفئة الباغیة حتّی یفیؤوا}}<ref>«دو گونه جنگ است، یکی جنگ با گروه کافر تا مسلمان شوند، دیگری جنگ با گروه بغی و تجاوزکار، تا از طغیان خویش برگردند و تسلیم شوند». بحار الأنوار، ج ۳۲ ص ۳۰۵</ref>، از نظر [[فقهی]] نیز با گروه [[اهل بغی]]، اگر تشکیلات و [[سازماندهی]] داشته باشد باید جنگید و فراریانشان را باید تعقیب کرد و بر مجروحانشان هم تاخت و اسیرانشان را هم باید گشت، مگر آنکه [[عقبه]] و [[سازماندهی]] و تشکیلاتی نداشته باشند که دوباره جمع شوند و دست به [[شورش]] بزنند.<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۱ باب ۲۴ تا باب ۲۷</ref> کاری که [[امام علی|امیر المؤمنین]] در آن سه [[جنگ]] انجام داد، [[حجت]] برای دیگران است و [[تکلیف]] جهاد با اهل بغی را روشن می‌سازد.<ref>در این زمینه ر. ک: "انقلاب تکاملی اسلام" جلال الدین فارسی، بحث مبسوط "جهاد داخلی بر ضدّ تجاوزکاران" ص ۶۸۹ به بعد</ref> [[نبرد]] آن [[حضرت]] با [[متجاوزان]] داخلی و شیوۀ عمل آن [[حضرت]]، هدف‌های زیر را تعقیب می‌کرد:
*آنچه در [[فرهنگ دینی]] و در بعد [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] مطرح است، [[بغی]] عبارت است از [[شورش]] و [[نافرمانی]] کسی یا گروهی نسبت به [[حکومت قانونی]] و [[حکومت شرعی|شرعی]] به قصد ایجاد [[آشوب]] و به‌هم زدن اوضاع و [[امنیّت]]. این [[فتنه]] در زمان [[حکومت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} پیش‌آمد و [[پیمان]] شکنان [[بصره]] ([[ناکثین]]) و تجاوزکاران [[شام]] ([[قاسطین]]) و [[خوارج نهروان]] ([[مارقین]]) بر ضدّ [[حکومت مشروع]] [[امام علی|امیر مؤمنان]]{{ع}} شوریدند و با این [[بغی]]، [[تکلیف]] [[مبارزه]] با آنان و [[سرکوب]] [[شورشیان]] [[فتنه‌گر]] پیش‌آمد و [[حضرت امیر]] در سه [[جنگ]]، با [[فتنه‌انگیزان]] داخلی جنگید. مستمسک [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} در [[جنگیدن]] با آنان، آیۀ [[قرآن]] بود که [[فرمان]] می‌دهد بر ضدّ گروهی که بر گروه دیگر [[ستم]] کند و [[اهل بغی]] باشد بجنگید تا به [[حکم خدا]] گردن بنهند و تابع [[حق]] گردد: {{متن قرآن|وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ...}}<ref>حجرات، آیۀ ۹</ref> این نوع [[جهاد]] با کسانی که به ظاهر مسلمانند، امّا با [[حکومت حق]] و [[امام]] [[معصوم]] درمی‌افتند، جهادی است دشوار و [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} به آن [[حضرت]] فرموده بود که من بر اساس تنزیل جنگیدم و تو بر اساس [[تأویل]] می‌جنگی. آنکه با [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} بجنگد، [[کافر]]، [[یاغی]]، خارج از [[دین]] و [[مخالف]] [[پیامبر]] است و خونش هدر و [[جنگ]] با او [[واجب]] است. این مضمون [[احادیث]] فراوانی است که از [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} [[نقل]] شده است<ref>ر. ک: بحار الأنوار، ج ۳۲ ص ۳۱۹(باب حکم من حارب علیا امیر المؤمنین)، نیز بحث مبسوط فقهی آن از سوی علامه مجلسی، همان، ص ۳۲۷ تا ۳۴۲</ref>، از جمله این [[حدیث]]: {{عربی|قوم یقاتلون علیّا و هو علی الحقّ و هم علی الباطل، یکون فی حقّ اللّه جهادهم:..}}<ref>بحار الأنوار، ج ۳۲ ص ۳۰۵</ref> به فرمودۀ [[امام باقر]]{{ع}}: {{عربی|القتال قتالان: قتال الفئة الکافرة حتّی یسلموا، و قتال الفئة الباغیة حتّی یفیؤوا}}<ref>«دو گونه جنگ است، یکی جنگ با گروه کافر تا مسلمان شوند، دیگری جنگ با گروه بغی و تجاوزکار، تا از طغیان خویش برگردند و تسلیم شوند». بحار الأنوار، ج ۳۲ ص ۳۰۵</ref>، از نظر [[فقهی]] نیز با گروه [[اهل بغی]]، اگر تشکیلات و [[سازماندهی]] داشته باشد باید جنگید و فراریانشان را باید تعقیب کرد و بر مجروحانشان هم تاخت و اسیرانشان را هم باید گشت، مگر آنکه [[عقبه]] و [[سازماندهی]] و تشکیلاتی نداشته باشند که دوباره جمع شوند و دست به [[شورش]] بزنند.<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۱ باب ۲۴ تا باب ۲۷</ref> کاری که [[امام علی|امیر المؤمنین]] در آن سه [[جنگ]] انجام داد، [[حجت]] برای دیگران است و [[تکلیف]] جهاد با اهل بغی را روشن می‌سازد.<ref>در این زمینه ر. ک: "انقلاب تکاملی اسلام" جلال الدین فارسی، بحث مبسوط "جهاد داخلی بر ضدّ تجاوزکاران" ص ۶۸۹ به بعد</ref> [[نبرد]] آن [[حضرت]] با [[متجاوزان]] داخلی و شیوۀ عمل آن [[حضرت]]، هدف‌های زیر را تعقیب می‌کرد:
# [[اثبات]] [[مشروعیت]] تصدّی خلافتش.
# [[اثبات]] [[مشروعیت]] تصدّی خلافتش.

نسخهٔ ‏۳۰ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۴۵

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل جهاد با اهل بغی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

بغی به معنای تجاوز از حد، ظلم و تعدّی است، چه بر ضدّ شخص یا حکومت و والی.[۱]

مقدمه

یکی از انواع جهاد در اسلام، جهاد با اهل بغی است که در قرآن کریم نیز به آن اشاره شده است: ﴿وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ[۲] بارزترین مصداق بغی، شورش و طغیان علیه حاکم عادل است. با این حال، مصادیق متعددی دارد که از جمله مصادیق آن، تجاوز یک کشور اسلامی به کشور اسلامی دیگر است[۳]. بی‌شک یکی از مصادیق قطعی اهل بغی، حاکم جائری است که به حدود الهی و حقوق مردم تجاوز می‌کند. بنابر این آیه نورانی جهاد و مقابله با چنین حاکمی واجب است[۴].

  1. اثبات مشروعیت تصدّی خلافتش.
  2. اثبات مشروعیت ادامۀ آن.
  3. اثبات روش تجاوز مسلحانۀ مخالفین (بغی)
  4. اثبات اینکه کار او و پیروانش جهاد بر ضدّ تجاوزکاران مسلّح داخلی است
  5. شناساندن ماهیت اعتقادی و سابقۀ کفر مخالفین
  6. معرفی هدف‌های ارتجاعی و جاهلی آنان
  7. تفهیم اینکه امام درپی زدودن آثار ارتجاع منافقین و نبرد با اهل بغی است
  8. جهاد بر ضدّ تجاوزکاران داخلی وظیفۀ هرمسلمان است و او پرچمدار و رهبر آن است و این رهبری از مختصّات امامت و رهبری مذهبی است.[۱۱]

فرهنگ نبرد با اهل بغی و گروه تجاوزکار، با الهام از کلمات پیامبر اسلام، جا افتاده بود و در جنگ صفین، وقتی عمار یاسر به شهادت رسید، مسلمانان که شنیده بودند پیامبر خدا دربارۀ او فرموده بود "تقتله الفئة الباغیة"[۱۲] (گروه تجاوزکار او را می‌کشند) بر ایشان یقین شد که گروه شامیان، اهل بغی‌اند و نبرد با آنان حق و واجب است. در منابع حدیثی دیدگاه‌های کسانی همچون ابو ایوب انصاری، ابو سعید خدری، حذیفه، عبد اللّه بن عمر، عمار یاسر، ام سلمه، پیشوایان اهل سنت آمده که نبرد امام علی(ع) را با آن گروه، نبرد با اهل بغی دانسته و علی(ع) را در آن نبردها برحق شمرده‌اند.[۱۳].[۱۴]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۹۰.
  2. «و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم می‌کند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره حجرات، آیه ۹.
  3. برای مطالعه بیشتر در این باره، ر.ک: محمدتقی مصباح یزدی، جنگ و جهاد در قرآن، تدوین و نگارش محمدحسین اسکندری و محمدمهدی نادری قمی، ص۱۳۲-۱۳۳.
  4. میرعلی، محمد علی، اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت، ص ۱۰۹.
  5. حجرات، آیۀ ۹
  6. ر. ک: بحار الأنوار، ج ۳۲ ص ۳۱۹(باب حکم من حارب علیا امیر المؤمنین)، نیز بحث مبسوط فقهی آن از سوی علامه مجلسی، همان، ص ۳۲۷ تا ۳۴۲
  7. بحار الأنوار، ج ۳۲ ص ۳۰۵
  8. «دو گونه جنگ است، یکی جنگ با گروه کافر تا مسلمان شوند، دیگری جنگ با گروه بغی و تجاوزکار، تا از طغیان خویش برگردند و تسلیم شوند». بحار الأنوار، ج ۳۲ ص ۳۰۵
  9. وسائل الشیعه، ج ۱۱ باب ۲۴ تا باب ۲۷
  10. در این زمینه ر. ک: "انقلاب تکاملی اسلام" جلال الدین فارسی، بحث مبسوط "جهاد داخلی بر ضدّ تجاوزکاران" ص ۶۸۹ به بعد
  11. انقلاب تکاملی اسلام، چاپ اول، ص ۷۰۴
  12. الأصابه، ج 4 ص 472(حدیث متواتر است، به نقل ۲۷ نفر از صحابه. موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۶ ص ۱۳۱)
  13. ر. ک: موسوعة الإمام علی بن ابی طالب، ج ۵ ص ۵۳
  14. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۹۰.