اسلام در لغت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:
#[[مُسْلِم]]، مُسلِمین، مُسلِمُونَ، مُسْلِمَیْنِ، مُسْلِمَة و مُسْلِمات (اسم فاعل) ذکر شده است.
#[[مُسْلِم]]، مُسلِمین، مُسلِمُونَ، مُسْلِمَیْنِ، مُسْلِمَة و مُسْلِمات (اسم فاعل) ذکر شده است.
*ریشه این کلمه از ماده [[سلم]] و مشتقات آن به صورت [[تسلیم]]، [[سلام]]، مُسَلَّمه، اِستِسْلام و سَلَم نیز به معنی [[صلح]]، [[آشتی]]، [[مسالمت]]، [[تسلیم شدن]] و [[خضوع]] به کار رفته است.<ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[اسلام - کوشا (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]</ref>
*ریشه این کلمه از ماده [[سلم]] و مشتقات آن به صورت [[تسلیم]]، [[سلام]]، مُسَلَّمه، اِستِسْلام و سَلَم نیز به معنی [[صلح]]، [[آشتی]]، [[مسالمت]]، [[تسلیم شدن]] و [[خضوع]] به کار رفته است.<ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[اسلام - کوشا (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]</ref>
*واژه اسلام مصدر باب اِفعال از ماده "س‌ ـ‌ ل‌ ـ‌ م"<ref>لسان‌العرب، ج‌۶، ص‌۳۴۵، "سلم"؛ تفسیر ماوردی، ج‌۱، ص‌۳۷۹‌ـ‌۳۸۰؛ مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۷۱۵.</ref> به معنای صحت و [[عافیت]] و دوری از هرگونه [[عیب]] و [[نقص]] و [[فساد]]<ref>مقاییس اللغه، ج‌۳، ص‌۹۰‌ـ ۹۱؛ مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۷۱۵؛ التحقیق، ج‌۵ ص‌۱۹۱‌ـ ۱۹۲، "سلم".</ref> و در بابِ [[افعال]] به معانی زیر است: [[انقیاد]]<ref>لسان العرب، ج‌۶، ص‌۳۴۵؛ مجمع البحرین، ج‌۲، ص‌۴۰۷؛ مقاییس اللغه، ج‌۳، ص‌۹۰، "سلم".</ref>، [[امتثال]] [[امر و نهی]] بدون هیچ‌گونه [[اعتراض]]<ref>تفسیر ماوردی، ج۱، ص۳۷۹‌ـ‌۳۸۰؛ مبادی‌الاسلام، ص‌۷.</ref>، [[اطاعت]] کلی و بی قید و شرط و [[تسلیم محض]] بودن<ref>خدا وانسان در قرآن، ص‌۲۵۶.</ref>، [[اذعان]] به [[حکم]] [[الهی]]، [[اخلاص]] در [[عبادت]]<ref>مجمع البحرین، ج‌۲، ص‌۴۰۷، "سلم".</ref> و ادای [[طاعات]] به دور از هرگونه [[فریب]]<ref>مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۷۱۵؛ تفسیر مراغی، مج‌۱، ج‌۳، ص‌۱۱۷.</ref><ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.</ref>.
*واژه اسلام مصدر باب اِفعال از ماده "س‌ ـ‌ ل‌ ـ‌ م"<ref>لسان‌العرب، ج‌۶، ص‌۳۴۵، "سلم"؛ تفسیر ماوردی، ج‌۱، ص‌۳۷۹‌ـ‌۳۸۰؛ مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۷۱۵.</ref> به معنای صحت و [[عافیت]] و دوری از هرگونه [[عیب]] و [[نقص]] و [[فساد]]<ref>مقاییس اللغه، ج‌۳، ص‌۹۰‌ـ ۹۱؛ مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۷۱۵؛ التحقیق، ج‌۵ ص‌۱۹۱‌ـ ۱۹۲، "سلم".</ref> و در بابِ [[افعال]] به معانی زیر است: [[انقیاد]]<ref>لسان العرب، ج‌۶، ص‌۳۴۵؛ مجمع البحرین، ج‌۲، ص‌۴۰۷؛ مقاییس اللغه، ج‌۳، ص‌۹۰، "سلم".</ref>، [[امتثال]] [[امر و نهی]] بدون هیچ‌گونه [[اعتراض]]<ref>تفسیر ماوردی، ج۱، ص۳۷۹‌ـ‌۳۸۰؛ مبادی‌الاسلام، ص‌۷.</ref>، [[اطاعت]] کلی و بی قید و شرط و [[تسلیم محض]] بودن<ref>خدا وانسان در قرآن، ص‌۲۵۶.</ref>، [[اذعان]] به [[حکم]] [[الهی]]، [[اخلاص]] در [[عبادت]]<ref>مجمع البحرین، ج‌۲، ص‌۴۰۷، "سلم".</ref> و ادای [[طاعات]] به دور از هرگونه [[فریب]]<ref>مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۷۱۵؛ تفسیر مراغی، مج‌۱، ج‌۳، ص‌۱۱۷.</ref><ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[ اسلام - حسین دیبا (مقاله)|مقاله «اسلام»]]،[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.</ref>.
*برخی اصل واحد در این ماده را موافقت کامل ظاهری و [[باطنی]] دانسته‌اند. به‌گونه‌ای که مخالفتی در کار نباشد و معانی دیگری مانند [[انقیاد]]، [[صلح]] و [[رضا]] را از لوازم این معنا به شمار آورده‌اند<ref>التحقیق، ج‌۵، ص‌۱۹۱، «سلم».</ref>. اسلام در اصطلاح، بر [[شریعت]] [[پیامبر‌ خاتم]]{{صل}} اطلاق شده است<ref>الوجوه و النظائر، ج‌۱، ص‌۲۴۶.</ref><ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.</ref>.
*برخی اصل واحد در این ماده را موافقت کامل ظاهری و [[باطنی]] دانسته‌اند. به‌گونه‌ای که مخالفتی در کار نباشد و معانی دیگری مانند [[انقیاد]]، [[صلح]] و [[رضا]] را از لوازم این معنا به شمار آورده‌اند<ref>التحقیق، ج‌۵، ص‌۱۹۱، «سلم».</ref>. اسلام در اصطلاح، بر [[شریعت]] [[پیامبر‌ خاتم]]{{صل}} اطلاق شده است<ref>الوجوه و النظائر، ج‌۱، ص‌۲۴۶.</ref><ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[ اسلام - حسین دیبا (مقاله)|مقاله «اسلام»]]،[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.</ref>.
*رابطه میان معنای اصطلاحی و معانی لغوی اسلام این است که [[دین اسلام]] سراسر [[طاعت]] در برابر [[خداوند]] و [[پذیرش]] و [[انقیاد]] [[اوامر]]، بدون هیچ‌گونه [[اعتراض]] است<ref>مبادی الاسلام، ص‌۷.</ref>، و در آن، [[سلامت]] از [[امتناع]] و [[سرکشی]] وجود دارد<ref>مقاییس اللغه، ج‌۳، ص‌۹۰، ۹۱.</ref>؛ [[انسان]] [[مسلمان]] با اظهار [[فروتنی]] و ابراز [[پذیرش]] [[شریعت]]، به آنچه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آورده، ملتزم شده است<ref>لسان العرب، ج‌۶، ص‌۳۴۵.</ref><ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.</ref>.
*رابطه میان معنای اصطلاحی و معانی لغوی اسلام این است که [[دین اسلام]] سراسر [[طاعت]] در برابر [[خداوند]] و [[پذیرش]] و [[انقیاد]] [[اوامر]]، بدون هیچ‌گونه [[اعتراض]] است<ref>مبادی الاسلام، ص‌۷.</ref>، و در آن، [[سلامت]] از [[امتناع]] و [[سرکشی]] وجود دارد<ref>مقاییس اللغه، ج‌۳، ص‌۹۰، ۹۱.</ref>؛ [[انسان]] [[مسلمان]] با اظهار [[فروتنی]] و ابراز [[پذیرش]] [[شریعت]]، به آنچه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آورده، ملتزم شده است<ref>لسان العرب، ج‌۶، ص‌۳۴۵.</ref><ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[ اسلام - حسین دیبا (مقاله)|مقاله «اسلام»]]،[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.</ref>.
*ایزوتسو با ریشه‌یابی کلمه اسلام در میان اعرابِ پیش از اسلام بر این [[باور]] است که این واژه مانند بیشتر اصطلاحات کلیدی [[قرآن]] پیشینه‌ای خاص در [[جاهلیت]] دارد. به [[عقیده]] وی این اصطلاح در آن دوران به‌طور کلی به معنای ترک کردن و دست کشیدن بوده است و [[عربها]] هنگامی فعل "اَسْلَمَ" را به‌کار می‌بردند که شخص از چیزی که برای او بسیار [[عزیز]] و گرانبها بود دست می‌کشید و آن را به دیگری که خواستار آن بود وا‌می‌گذاشت و در صورتی که آن چیز خودِ شخصِ وی باشد که گرانبهاترین موجودی [[انسان]] است، در این حالت اسلام به معنای [[اطاعت]] کلی و بی قید و شرط و [[تسلیم محض]] بودن است<ref>خدا و انسان در قرآن، ص‌۲۵۶.</ref><ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.</ref>.
*ایزوتسو با ریشه‌یابی کلمه اسلام در میان اعرابِ پیش از اسلام بر این [[باور]] است که این واژه مانند بیشتر اصطلاحات کلیدی [[قرآن]] پیشینه‌ای خاص در [[جاهلیت]] دارد. به [[عقیده]] وی این اصطلاح در آن دوران به‌طور کلی به معنای ترک کردن و دست کشیدن بوده است و [[عربها]] هنگامی فعل "اَسْلَمَ" را به‌کار می‌بردند که شخص از چیزی که برای او بسیار [[عزیز]] و گرانبها بود دست می‌کشید و آن را به دیگری که خواستار آن بود وا‌می‌گذاشت و در صورتی که آن چیز خودِ شخصِ وی باشد که گرانبهاترین موجودی [[انسان]] است، در این حالت اسلام به معنای [[اطاعت]] کلی و بی قید و شرط و [[تسلیم محض]] بودن است<ref>خدا و انسان در قرآن، ص‌۲۵۶.</ref><ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[ اسلام - حسین دیبا (مقاله)|مقاله «اسلام»]]،[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.</ref>.
*وی [[حقیقت اسلام]] را در [[فرهنگ قرآن]] حاکی از پیدایش دوره‌ای [[جدید]] در [[زندگی]] [[عربها]] پس از گذراندن [[دوران جاهلیت]] می‌داند. به [[عقیده]] وی واژه اسلام در برابر [[جاهلیت]] است؛ [[مسلمان]] بودن این است که [[انسان]] از همه خودپسندیها و [[مغرور]] بودن به [[قدرت]] [[دست]] کشیده، در برابر [[خداوند]] همچون [[بنده]] [[خدمتگزاری]] حالت [[خضوع]] و [[اطاعت]] و [[فروتنی]] را برگزیند<ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.</ref>.
*وی [[حقیقت اسلام]] را در [[فرهنگ قرآن]] حاکی از پیدایش دوره‌ای [[جدید]] در [[زندگی]] [[عربها]] پس از گذراندن [[دوران جاهلیت]] می‌داند. به [[عقیده]] وی واژه اسلام در برابر [[جاهلیت]] است؛ [[مسلمان]] بودن این است که [[انسان]] از همه خودپسندیها و [[مغرور]] بودن به [[قدرت]] [[دست]] کشیده، در برابر [[خداوند]] همچون [[بنده]] [[خدمتگزاری]] حالت [[خضوع]] و [[اطاعت]] و [[فروتنی]] را برگزیند<ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[اسلام - حسین دیبا (مقاله)|مقاله «اسلام»]]،[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.</ref>.
*این حالت، پایان دوره [[جاهلیت]] است که در آن، [[مغرور]] بودن به [[قدرت]] بشری، [[اعتماد]] به نفس نامحدود، [[استقلال]] مطلق و [[تصمیم]] تزلزل‌ناپذیر برای سر فرود نیاوردن در برابر هیچ قدرتی جزء لاینفک [[زندگی]] بوده است<ref>خدا و انسان در قرآن، ص‌۲۵۷‌ـ‌۲۷۷.</ref><ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.</ref>.
*این حالت، پایان دوره [[جاهلیت]] است که در آن، [[مغرور]] بودن به [[قدرت]] بشری، [[اعتماد]] به نفس نامحدود، [[استقلال]] مطلق و [[تصمیم]] تزلزل‌ناپذیر برای سر فرود نیاوردن در برابر هیچ قدرتی جزء لاینفک [[زندگی]] بوده است<ref>خدا و انسان در قرآن، ص‌۲۵۷‌ـ‌۲۷۷.</ref><ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[ اسلام - حسین دیبا (مقاله)|مقاله «اسلام»]]،[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.</ref>.


==منابع==
==منابع==
* [[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[اسلام - کوشا (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']]
* [[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[اسلام - کوشا (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']]
* [[پرونده:000054.jpg|22px]] [[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[اسلام - حسین دیبا (مقاله)|مقاله «اسلام»]] [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']]


==پانویس==
==پانویس==

نسخهٔ ‏۱۵ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۰۱

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث اسلام است. "اسلام" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اسلام (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  1. اَسْلَمَ، اَسْلَما، اَسْلَموُا، اَسلَمْتُم، اَسلَمْتُ، اَسْلَمْنا (ماضی)؛
  2. یُسْلِمْ، یُسْلِمُون، شلمون، اُسْلِمَ، نُسْلِمَ (مضارع)؛
  3. اَسْلِمْ، اَسْلِموُا (امر)؛
  4. مُسْلِم، مُسلِمین، مُسلِمُونَ، مُسْلِمَیْنِ، مُسْلِمَة و مُسْلِمات (اسم فاعل) ذکر شده است.

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۷، ص۲۶۶.
  2. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۲۹۳.
  3. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۹۰.
  4. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۵، ص۱۸۸.
  5. کوشا، محمد علی، مقاله «اسلام»، دانشنامه معاصر قرآن کریم
  6. لسان‌العرب، ج‌۶، ص‌۳۴۵، "سلم"؛ تفسیر ماوردی، ج‌۱، ص‌۳۷۹‌ـ‌۳۸۰؛ مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۷۱۵.
  7. مقاییس اللغه، ج‌۳، ص‌۹۰‌ـ ۹۱؛ مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۷۱۵؛ التحقیق، ج‌۵ ص‌۱۹۱‌ـ ۱۹۲، "سلم".
  8. لسان العرب، ج‌۶، ص‌۳۴۵؛ مجمع البحرین، ج‌۲، ص‌۴۰۷؛ مقاییس اللغه، ج‌۳، ص‌۹۰، "سلم".
  9. تفسیر ماوردی، ج۱، ص۳۷۹‌ـ‌۳۸۰؛ مبادی‌الاسلام، ص‌۷.
  10. خدا وانسان در قرآن، ص‌۲۵۶.
  11. مجمع البحرین، ج‌۲، ص‌۴۰۷، "سلم".
  12. مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۷۱۵؛ تفسیر مراغی، مج‌۱، ج‌۳، ص‌۱۱۷.
  13. دیبا، حسین، مقاله «اسلام»،دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.
  14. التحقیق، ج‌۵، ص‌۱۹۱، «سلم».
  15. الوجوه و النظائر، ج‌۱، ص‌۲۴۶.
  16. دیبا، حسین، مقاله «اسلام»،دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.
  17. مبادی الاسلام، ص‌۷.
  18. مقاییس اللغه، ج‌۳، ص‌۹۰، ۹۱.
  19. لسان العرب، ج‌۶، ص‌۳۴۵.
  20. دیبا، حسین، مقاله «اسلام»،دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.
  21. خدا و انسان در قرآن، ص‌۲۵۶.
  22. دیبا، حسین، مقاله «اسلام»،دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.
  23. دیبا، حسین، مقاله «اسلام»،دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.
  24. خدا و انسان در قرآن، ص‌۲۵۷‌ـ‌۲۷۷.
  25. دیبا، حسین، مقاله «اسلام»،دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.