سقایی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[سقایی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> | : <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[سقایی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
'''سقایی''' یکی از منصبهای [[حضرت]] | '''سقایی''' یکی از منصبهای [[حضرت عبّاس]]{{ع}} در [[عاشورا]]. | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
اصل آب رسانی به تشنگان در [[تعالیم دینی]] بسیار [[پسندیده]] است. [[امام صادق]]{{ع}} فرموده است: {{متن حدیث|أَفْضَلُ الصَّدَقَةِ إِبْرَادُ كَبِدٍ حَارَّةٍ}}. [[برترین]] [[صدقه]]، خنک کردن جگر سوخته و [[تشنه]] است. و نیز فرموده است: {{متن حدیث|مَنْ سَقَى الْمَاءَ فِي مَوْضِعٍ يُوجَدُ فِيهِ الْمَاءُ، كَانَ كَمَنْ أَعْتَقَ رَقَبَةً؛ وَ مَنْ سَقَى الْمَاءَ فِي مَوْضِعٍ لَايُوجَدُ فِيهِ الْمَاءُ، كَانَ كَمَنْ أَحْيَا نَفْساً؛ وَ مَنْ أَحْيَا نَفْساً فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً}}. هر که در جایی که آب هست [[مردم]] را [[سیراب]] کند، گویا برده ای را [[آزاد]] کرده است و هر که آب دهد در جایی که آب نیست، گویا کسی را زنده ساخته است و کسی که یک نفر را زنده کند، گویا به همۀ [[مردم]] [[حیات]] بخشیده است. و در [[روایت]] دیگری از [[امام باقر]]{{ع}} است که [[خداوند]] سقایی برای جگرهای [[تشنه]] را [[دوست]] میدارد: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يُحِبُّ إِبْرَادَ الْكَبِدِ الْحَرَّى}}<ref>هر سه حدیث در وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۳۰ و ۳۳۱.</ref>. در [[کربلا]]، آب رسانی به خیمهها و [[حرم سید الشهدا]]{{ع}} بر عهدۀ [[ابا الفضل]]{{ع}} بود و او را [[لقب]] “سقای دشت کربلا” دادهاند، مثل [[لقب]] [[قمر]] [[بنی هاشم]]، یا [[علمدار]] [[حسین]]: {{متن حدیث|وَ كَانَ الْعَبَّاسُ السَّقَّاءُ قَمَرُ بَنِي هَاشِمٍ صَاحِبَ لِوَاءِ الْحُسَيْنِ}}<ref>بحار الأنوار، ج۴۵، ص۴۰.</ref>. در ایام [[عاشورا]] و [[محرّم]] نیز، عدّهای به یاد آن [[حماسه]] و به نشانۀ سقایی [[حضرت عباس]] و [[تشنگی]] [[اهل بیت]]، به سقایی و آب دادن به [[مردم]] و دستههای [[عزادار]] میپردازند، چه با مشک، چه با [[آمادهسازی]] منبع آب در معابر عمومی، یا تهیۀ آب خنک. و این را [[پیروی]] از شیوۀ [[مردانگی]] [[علمدار]] [[کربلا]] میدانند. البته سقّایی، به معنای فروش آب و تقسیم آب در [[خانهها]] هم به عنوان یک حرفه، گفته میشده است. سقای [[کربلا]]، آن چنان [[فتوّت]] داشت که با لب [[تشنه]] وارد [[فرات]] شد ولی خود، آب نخورد و ایثارگری را به اوج رساند و [[عاقبت]] هم [[روز عاشورا]]، [[جان]] را در [[راه]] آب آوری برای ذرّیۀ [[تشنه]] کام [[پیامبر]] از [[دست]] داد و دستانش قلم شد و مشک پرآب را نتوانست به خیام [[حسینی]] برساند و در کنار [[فرات]]، بر [[خاک]] افتاد. | اصل آب رسانی به تشنگان در [[تعالیم دینی]] بسیار [[پسندیده]] است. [[امام صادق]]{{ع}} فرموده است: {{متن حدیث|أَفْضَلُ الصَّدَقَةِ إِبْرَادُ كَبِدٍ حَارَّةٍ}}. [[برترین]] [[صدقه]]، خنک کردن جگر سوخته و [[تشنه]] است. و نیز فرموده است: {{متن حدیث|مَنْ سَقَى الْمَاءَ فِي مَوْضِعٍ يُوجَدُ فِيهِ الْمَاءُ، كَانَ كَمَنْ أَعْتَقَ رَقَبَةً؛ وَ مَنْ سَقَى الْمَاءَ فِي مَوْضِعٍ لَايُوجَدُ فِيهِ الْمَاءُ، كَانَ كَمَنْ أَحْيَا نَفْساً؛ وَ مَنْ أَحْيَا نَفْساً فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً}}. هر که در جایی که آب هست [[مردم]] را [[سیراب]] کند، گویا برده ای را [[آزاد]] کرده است و هر که آب دهد در جایی که آب نیست، گویا کسی را زنده ساخته است و کسی که یک نفر را زنده کند، گویا به همۀ [[مردم]] [[حیات]] بخشیده است. و در [[روایت]] دیگری از [[امام باقر]]{{ع}} است که [[خداوند]] سقایی برای جگرهای [[تشنه]] را [[دوست]] میدارد: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يُحِبُّ إِبْرَادَ الْكَبِدِ الْحَرَّى}}<ref>هر سه حدیث در وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۳۰ و ۳۳۱.</ref>. در [[کربلا]]، آب رسانی به خیمهها و [[حرم سید الشهدا]]{{ع}} بر عهدۀ [[ابا الفضل]]{{ع}} بود و او را [[لقب]] “سقای دشت کربلا” دادهاند، مثل [[لقب]] [[قمر]] [[بنی هاشم]]، یا [[علمدار]] [[حسین]]: {{متن حدیث|وَ كَانَ الْعَبَّاسُ السَّقَّاءُ قَمَرُ بَنِي هَاشِمٍ صَاحِبَ لِوَاءِ الْحُسَيْنِ}}<ref>بحار الأنوار، ج۴۵، ص۴۰.</ref>. در ایام [[عاشورا]] و [[محرّم]] نیز، عدّهای به یاد آن [[حماسه]] و به نشانۀ سقایی [[حضرت عباس]] و [[تشنگی]] [[اهل بیت]]، به سقایی و آب دادن به [[مردم]] و دستههای [[عزادار]] میپردازند، چه با مشک، چه با [[آمادهسازی]] منبع آب در معابر عمومی، یا تهیۀ آب خنک. و این را [[پیروی]] از شیوۀ [[مردانگی]] [[علمدار]] [[کربلا]] میدانند. البته سقّایی، به معنای فروش آب و تقسیم آب در [[خانهها]] هم به عنوان یک حرفه، گفته میشده است. سقای [[کربلا]]، آن چنان [[فتوّت]] داشت که با لب [[تشنه]] وارد [[فرات]] شد ولی خود، آب نخورد و ایثارگری را به اوج رساند و [[عاقبت]] هم [[روز عاشورا]]، [[جان]] را در [[راه]] آب آوری برای ذرّیۀ [[تشنه]] کام [[پیامبر]] از [[دست]] داد و دستانش قلم شد و مشک پرآب را نتوانست به خیام [[حسینی]] برساند و در کنار [[فرات]]، بر [[خاک]] افتاد. |
نسخهٔ ۲۰ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۴۱
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل سقایی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
سقایی یکی از منصبهای حضرت عبّاس(ع) در عاشورا.
مقدمه
اصل آب رسانی به تشنگان در تعالیم دینی بسیار پسندیده است. امام صادق(ع) فرموده است: «أَفْضَلُ الصَّدَقَةِ إِبْرَادُ كَبِدٍ حَارَّةٍ». برترین صدقه، خنک کردن جگر سوخته و تشنه است. و نیز فرموده است: «مَنْ سَقَى الْمَاءَ فِي مَوْضِعٍ يُوجَدُ فِيهِ الْمَاءُ، كَانَ كَمَنْ أَعْتَقَ رَقَبَةً؛ وَ مَنْ سَقَى الْمَاءَ فِي مَوْضِعٍ لَايُوجَدُ فِيهِ الْمَاءُ، كَانَ كَمَنْ أَحْيَا نَفْساً؛ وَ مَنْ أَحْيَا نَفْساً فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً». هر که در جایی که آب هست مردم را سیراب کند، گویا برده ای را آزاد کرده است و هر که آب دهد در جایی که آب نیست، گویا کسی را زنده ساخته است و کسی که یک نفر را زنده کند، گویا به همۀ مردم حیات بخشیده است. و در روایت دیگری از امام باقر(ع) است که خداوند سقایی برای جگرهای تشنه را دوست میدارد: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يُحِبُّ إِبْرَادَ الْكَبِدِ الْحَرَّى»[۱]. در کربلا، آب رسانی به خیمهها و حرم سید الشهدا(ع) بر عهدۀ ابا الفضل(ع) بود و او را لقب “سقای دشت کربلا” دادهاند، مثل لقب قمر بنی هاشم، یا علمدار حسین: «وَ كَانَ الْعَبَّاسُ السَّقَّاءُ قَمَرُ بَنِي هَاشِمٍ صَاحِبَ لِوَاءِ الْحُسَيْنِ»[۲]. در ایام عاشورا و محرّم نیز، عدّهای به یاد آن حماسه و به نشانۀ سقایی حضرت عباس و تشنگی اهل بیت، به سقایی و آب دادن به مردم و دستههای عزادار میپردازند، چه با مشک، چه با آمادهسازی منبع آب در معابر عمومی، یا تهیۀ آب خنک. و این را پیروی از شیوۀ مردانگی علمدار کربلا میدانند. البته سقّایی، به معنای فروش آب و تقسیم آب در خانهها هم به عنوان یک حرفه، گفته میشده است. سقای کربلا، آن چنان فتوّت داشت که با لب تشنه وارد فرات شد ولی خود، آب نخورد و ایثارگری را به اوج رساند و عاقبت هم روز عاشورا، جان را در راه آب آوری برای ذرّیۀ تشنه کام پیامبر از دست داد و دستانش قلم شد و مشک پرآب را نتوانست به خیام حسینی برساند و در کنار فرات، بر خاک افتاد.
به محلّی که مخصوص آب دادن به عزاداران و هیأتهاست، یا به ظرف بزرگی از سنگ که مخصوص این کار، تراشیده میشد، “سقّاخانه” گفته میشد. به نوشتۀ لغتنامۀ دهخدا: محلّی که در آن آب ریزند که تشنگان خود را سیراب نمایند، جایی که در آنجا برای تشنگان آب ذخیره کنند و آنجا را متبرک دانند[۳].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ هر سه حدیث در وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۳۰ و ۳۳۱.
- ↑ بحار الأنوار، ج۴۵، ص۴۰.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۲۴۴.