معصیت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱۶: خط ۱۶:
*همان‌گونه که از این فراز برمی‌آید، محدوده [[حرام]] و [[حلال]] اعمال که باعث [[ثواب]] یا عقاب می‌شود، مشخص شده است و [[آدمیان]] موظف به رعایت [[حدود الهی]] در [[زندگی]] خویش هستند. از این‌رو [[بندگان خدا]] نیز دو دسته‌اند: گروهی [[پیروان]] [[شریعت الهی]] و گروهی دیگر کسانی که [[فرمان خدا]] را رها کرده و تنها به [[دنیا]] مشغول‌اند. [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: [[مردم]] دو دسته‌اند: گروهی پیرو [[شریعت]] و [[دین]] و برخی بدعت‌گذارند که از طرف [[خدا]] دلیلی از [[سنت پیامبر]] و نوری از براهینحق ندارند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵: {{متن حدیث|وَ إِنَّمَا النَّاسُ رَجُلَانِ: مُتَّبِعٌ شِرْعَةً وَ مُبْتَدِعٌ بِدْعَةً، لَيْسَ مَعَهُ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ بُرْهَانُ سُنَّةٍ وَ لَا ضِيَاءُ حُجَّةٍ}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۶۵۸.</ref>.
*همان‌گونه که از این فراز برمی‌آید، محدوده [[حرام]] و [[حلال]] اعمال که باعث [[ثواب]] یا عقاب می‌شود، مشخص شده است و [[آدمیان]] موظف به رعایت [[حدود الهی]] در [[زندگی]] خویش هستند. از این‌رو [[بندگان خدا]] نیز دو دسته‌اند: گروهی [[پیروان]] [[شریعت الهی]] و گروهی دیگر کسانی که [[فرمان خدا]] را رها کرده و تنها به [[دنیا]] مشغول‌اند. [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: [[مردم]] دو دسته‌اند: گروهی پیرو [[شریعت]] و [[دین]] و برخی بدعت‌گذارند که از طرف [[خدا]] دلیلی از [[سنت پیامبر]] و نوری از براهینحق ندارند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵: {{متن حدیث|وَ إِنَّمَا النَّاسُ رَجُلَانِ: مُتَّبِعٌ شِرْعَةً وَ مُبْتَدِعٌ بِدْعَةً، لَيْسَ مَعَهُ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ بُرْهَانُ سُنَّةٍ وَ لَا ضِيَاءُ حُجَّةٍ}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۶۵۸.</ref>.


==اقسام گناه==
==اقسام [[گناه]]==
*گناه در هر شرایطی چون [[نافرمانی]] [[بنده]] در برابر [[خداوند]] است، کبیره به‌شمار می‌رود، اما [[گناهان]] در مقایسه با هم به دو دسته [[گناهان کبیره]] و صغیره تقسیم می‌شوند. [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] می‌فرماید: اگر از [[گناهان]] بزرگی که شما را از آن [[نهی]] کرده‌اند اجتناب کنید، از دیگر گناهانتان درمی‌گذریم و شما را به مکانی [[نیکو]] درمی‌آوریم<ref>{{متن قرآن| إِن تَجْتَنِبُواْ كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُم مُّدْخَلاً كَرِيمًا }}؛ سوره نساء، آیه ۳۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۶۵۸.</ref>.
*[[گناه]] در هر شرایطی چون [[نافرمانی]] [[بنده]] در برابر [[خداوند]] است، کبیره به‌شمار می‌رود، اما [[گناهان]] در مقایسه با هم به دو دسته [[گناهان کبیره]] و صغیره تقسیم می‌شوند. [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] می‌فرماید: اگر از [[گناهان]] بزرگی که شما را از آن [[نهی]] کرده‌اند اجتناب کنید، از دیگر گناهانتان درمی‌گذریم و شما را به مکانی [[نیکو]] درمی‌آوریم<ref>{{متن قرآن| إِن تَجْتَنِبُواْ كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُم مُّدْخَلاً كَرِيمًا }}؛ سوره نساء، آیه ۳۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۶۵۸.</ref>.
*در [[فرهنگ دینی]]، [[گناه کبیره]] گناهی است که [[آیه]] یا روایتی دلالت بر کبیره بودن آن داشته باشد یا در [[کتاب و سنت]] بر مرتکب آن با صراحت با ضمنی [[وعده]] [[عذاب]] داده شود. اما به‌طور جداگانه برای [[گناه صغیره]] و کبیره حدی مشخص و ضابطه‌ای دقیق و جامع و مانع تعیین نشده است. از این‌رو [[معاصی]] در سنجش و نسبت با یکدیگر صغیره یا کبیره خواهند بود. در [[فرهنگ دینی]] بر [[ترک معاصی]] صغیره تأکید شده و تکرار آن [[گناه کبیره]] دانسته شده است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص۶۵۹.</ref>.
*در [[فرهنگ دینی]]، [[گناه کبیره]] گناهی است که [[آیه]] یا روایتی دلالت بر کبیره بودن آن داشته باشد یا در [[کتاب و سنت]] بر مرتکب آن با صراحت با ضمنی [[وعده]] [[عذاب]] داده شود. اما به‌طور جداگانه برای [[گناه صغیره]] و کبیره حدی مشخص و ضابطه‌ای دقیق و جامع و مانع تعیین نشده است. از این‌رو [[معاصی]] در سنجش و نسبت با یکدیگر صغیره یا کبیره خواهند بود. در [[فرهنگ دینی]] بر [[ترک معاصی]] صغیره تأکید شده و تکرار آن [[گناه کبیره]] دانسته شده است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص۶۵۹.</ref>.
*[[انسان‌ها]] در هر حال و در هر شرایطی که باشند، همواره در معرض گناه قرار دارند. حتی اگر فردی [[گناهان کبیره]] را ترک کرده باشد، باز نمی‌تواند [[یقین]] حاصل کند که در [[آینده]] نیز هیچ حرامی را مرتکب نخواهد شد و هیچ واجبی را ترک نخواهد کرد. پس کسی که عامل به [[واجبات]] و تارک [[معاصی]] کبیره است، هرگز نمی‌تواند با اتکا به این امر [[مرتکب گناه]] صغیره شود، زیرا امکان انجام کبیره برای او وجود دارد. در این صورت، تا زمانی که کبائر از پرونده [[آدمی]] [[پاک]] نشود، [[گناهان]] صغیره نیز بخشوده نمی‌شود، چون شرط بخشودگی صغایر، ترک کبائر در گذشته و [[آینده]] است. [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: هیچ‌یک از شما چشم امیدش جز به [[پروردگار]] نباشد و جز از گناه (و [[نافرمانی]]) او نهراسد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۷۹: {{متن حدیث|لَا يَرْجُوَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِلَّا رَبَّهُ وَ لَا يَخَافَنَّ إِلَّا ذَنْبَهُ}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص۶۵۹.</ref>.
*[[انسان‌ها]] در هر حال و در هر شرایطی که باشند، همواره در معرض [[گناه]] قرار دارند. حتی اگر فردی [[گناهان کبیره]] را ترک کرده باشد، باز نمی‌تواند [[یقین]] حاصل کند که در [[آینده]] نیز هیچ حرامی را مرتکب نخواهد شد و هیچ واجبی را ترک نخواهد کرد. پس کسی که عامل به [[واجبات]] و تارک [[معاصی]] کبیره است، هرگز نمی‌تواند با اتکا به این امر [[مرتکب گناه]] صغیره شود، زیرا امکان انجام کبیره برای او وجود دارد. در این صورت، تا زمانی که کبائر از پرونده [[آدمی]] [[پاک]] نشود، [[گناهان]] صغیره نیز بخشوده نمی‌شود، چون شرط بخشودگی صغایر، ترک کبائر در گذشته و [[آینده]] است. [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: هیچ‌یک از شما چشم امیدش جز به [[پروردگار]] نباشد و جز از [[گناه]] (و [[نافرمانی]]) او نهراسد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۷۹: {{متن حدیث|لَا يَرْجُوَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِلَّا رَبَّهُ وَ لَا يَخَافَنَّ إِلَّا ذَنْبَهُ}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص۶۵۹.</ref>.
*در [[فرهنگ دینی]]، [[شرک]] به [[خدا]] بزرگ‌ترین [[گناه کبیره]] تلقی شده است. [[خداوند]] کریم می‌فرماید: هرکس به [[خدا]] [[شرک]] آرد، [[خدا]] [[بهشت]] را بر او [[حرام]] گرداند و جایگاهش [[آتش دوزخ]] باشد و ستم‌کاران را هیچ‌کس [[یاری]] نخواهد کرد<ref>{{متن قرآن| لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُواْ اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ }}؛ سوره مائده، آیه ۷۲</ref>. در منظر [[امام علی]] {{ع}}، [[شرک]] به [[خدا]] ستمی است که هرگز بخشوده نمی‌شود<ref>نک: خطبه ۱۷۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۶۵۹.</ref>.
*در [[فرهنگ دینی]]، [[شرک]] به [[خدا]] بزرگ‌ترین [[گناه کبیره]] تلقی شده است. [[خداوند]] کریم می‌فرماید: هرکس به [[خدا]] [[شرک]] آرد، [[خدا]] [[بهشت]] را بر او [[حرام]] گرداند و جایگاهش [[آتش دوزخ]] باشد و ستم‌کاران را هیچ‌کس [[یاری]] نخواهد کرد<ref>{{متن قرآن| لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُواْ اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ }}؛ سوره مائده، آیه ۷۲</ref>. در منظر [[امام علی]] {{ع}}، [[شرک]] به [[خدا]] ستمی است که هرگز بخشوده نمی‌شود<ref>نک: خطبه ۱۷۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۶۵۹.</ref>.
*از جمله [[گناهان کبیره]] نیز می‌توان به گناهانی چون [[قتل]]، از بین بردن [[حقوق]] والدین، رباخواری، [[سوگند]] [[دروغ]]، [[شهادت]] [[دروغ]]، [[خیانت]] در [[امانت]]، ترک [[واجبات]] [[دینی]] و [[قطع رحم]] نام برد. در [[فرهنگ دینی]] [[اصرار]] بر صغیره، خود، گناهی کبیره است. این موضوع در [[آیات]] و [[احادیث]] مورد توجه و تأکید بوده است. [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: خود را از [[گناهان]] کوچک هم در [[امان]] نبینید، شاید همان، شما را به [[عذاب]] کشد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۴۰: {{متن حدیث|وَ لَا تَأْمَنْ عَلَى نَفْسِكَ صَغِيرَ مَعْصِيَةٍ فَلَعَلَّكَ مُعَذَّبٌ عَلَيْهِ}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص۶۵۹.</ref>.
*از جمله [[گناهان کبیره]] نیز می‌توان به گناهانی چون [[قتل]]، از بین بردن [[حقوق]] والدین، رباخواری، [[سوگند]] [[دروغ]]، [[شهادت]] [[دروغ]]، [[خیانت]] در [[امانت]]، ترک [[واجبات]] [[دینی]] و [[قطع رحم]] نام برد. در [[فرهنگ دینی]] [[اصرار]] بر صغیره، خود، گناهی کبیره است. این موضوع در [[آیات]] و [[احادیث]] مورد توجه و تأکید بوده است. [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: خود را از [[گناهان]] کوچک هم در [[امان]] نبینید، شاید همان، شما را به [[عذاب]] کشد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۴۰: {{متن حدیث|وَ لَا تَأْمَنْ عَلَى نَفْسِكَ صَغِيرَ مَعْصِيَةٍ فَلَعَلَّكَ مُعَذَّبٌ عَلَيْهِ}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص۶۵۹.</ref>.
*افزون بر تقسیم گناه به کبیره و صغیره، تقسیم‌بندی دیگری نیز درباره گناه صورت گرفته است. [[امام علی]] {{ع}} گناه را از نظر حالات شخص [[گناه‌کار]] سه نوع برمی‌شمرد:
*افزون بر تقسیم [[گناه]] به کبیره و صغیره، تقسیم‌بندی دیگری نیز درباره [[گناه]] صورت گرفته است. [[امام علی]] {{ع}} [[گناه]] را از نظر حالات شخص [[گناه‌کار]] سه نوع برمی‌شمرد:
#گناه بخشودنی؛
#[[گناه]] بخشودنی؛
#گناه نابخشودنی؛
#[[گناه]] نابخشودنی؛
#گناهی که برای صاحبش، هم [[امید]] [[بخشش]] است و هم [[بیم]] [[کیفر]]<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص۶۵۹- ۶۶۰.</ref>.
#گناهی که برای صاحبش، هم [[امید]] [[بخشش]] است و هم [[بیم]] [[کیفر]]<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص۶۵۹- ۶۶۰.</ref>.
*اما گناهی که بخشیده می‌شود، گناه بنده‌ای است که [[خداوند]] او را در [[دنیا]] [[کیفر]] می‌کند. در این صورت [[خداوند]] هرگز بنده‌اش را دو بار [[کیفر]] نمی‌کند. اما گناهی که نابخشودنی است. [[حق الناس]] است، یعنی [[ظلم]] [[بندگان]] نسبت به همدیگر، که بدون [[رضایت]] فرد [[مظلوم]] بخشیده نمی‌شود؛ و سوم گناهی که [[خداوند]] آن را بر بنده‌اش پوشانده و [[توبه]] را نصیب او کرده است، اما از گناهش هراسان است و [[امید]] به [[آمرزش]] [[خداوند]] دارد. درباره چنین بنده‌ای، هم باید [[امید]] داشت و هم باید ترسید<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص۶۶۰.</ref>.
*اما گناهی که بخشیده می‌شود، [[گناه]] بنده‌ای است که [[خداوند]] او را در [[دنیا]] [[کیفر]] می‌کند. در این صورت [[خداوند]] هرگز بنده‌اش را دو بار [[کیفر]] نمی‌کند. اما گناهی که نابخشودنی است. [[حق الناس]] است، یعنی [[ظلم]] [[بندگان]] نسبت به همدیگر، که بدون [[رضایت]] فرد [[مظلوم]] بخشیده نمی‌شود؛ و سوم گناهی که [[خداوند]] آن را بر بنده‌اش پوشانده و [[توبه]] را نصیب او کرده است، اما از گناهش هراسان است و [[امید]] به [[آمرزش]] [[خداوند]] دارد. درباره چنین بنده‌ای، هم باید [[امید]] داشت و هم باید ترسید<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص۶۶۰.</ref>.


==[[علت]] گناه==
==[[علت]] گناه==

نسخهٔ ‏۱۳ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۵۵

مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل معصیت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

معصیت به معنای نافرمانی و تخلف از دستور خداوند است. به آن "گناه"، "‌اِثم"، "ذنب"، "جُرم" و "عصیان" هم گفته می‌شود. خداوند به بشر دستور داده که برخی کارها را انجام دهند و از بعضی کارها نیز نهی کرده است. کسی که به امر و نهی خدا گوش نکند و مطیع فرمان نباشد، گناهکار و عاصی است و باید به کیفر بدی‌هایش برسد. بعضی از گناهان بااهمیت‌ترند و برخی کم اهمیت‌تر و به همین جهت به گناهان کوچک و بزرگ (گناهان صغیره و کبیره) تقسیم‌بندی می‌‌شود. بعضی از گناهان عبارت‌اند از: شرک، دروغگویی، قتل، دزدی، غیبت، آزار مردم، دورویی، شراب‌خواری، خیانت، ظلم. در قرآن کریم، خداوند به گنهکاران وعده عذاب جهنم داده است، مگر آنکه توبه کنند و خداوند، توبه آنان را بپذیرد و آنان را بیامرزد. به این آمرزش خواهی "استغفار" گفته می‌‌شود. گناهان علاوه بر کیفر قیامت، پیامدها و آثار سوء فردی و اجتماعی در دنیا نیز دارند. کسی که خدا را می‌‌شناسد و او را حاضر و ناظر بر اعمال خود می‌‌داند، گناه نمی‌کند[۱].

مقدمه

اقسام گناه

  1. گناه بخشودنی؛
  2. گناه نابخشودنی؛
  3. گناهی که برای صاحبش، هم امید بخشش است و هم بیم کیفر[۱۸].

علت گناه

بازگشت به‌سوی خدا (توبه)

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۹۳.
  2. نهج البلاغه، خطبه ۱۰۹: «وَ أَمَّا أَهْلُ الْمَعْصِيَةِ فَأَنْزَلَهُمْ شَرَّ دَارٍ وَ غَلَّ الْأَيْدِيَ إِلَى الْأَعْنَاقِ وَ قَرَنَ النَّوَاصِيَ بِالْأَقْدَامِ وَ أَلْبَسَهُمْ سَرَابِيلَ الْقَطِرَانِ وَ مُقَطَّعَاتِ النِّيرَانِ، فِي عَذَابٍ قَدِ اشْتَدَّ حَرُّهُ وَ بَابٍ قَدْ أُطْبِقَ عَلَى أَهْلِهِ فِي نَارٍ لَهَا كَلَبٌ وَ لَجَبٌ وَ لَهَبٌ سَاطِعٌ وَ قَصِيفٌ هَائِلٌ، لَا يَظْعَنُ مُقِيمُهَا وَ لَا يُفَادَى أَسِيرُهَا وَ لَا تُفْصَمُ كُبُولُهَا، لَا مُدَّةَ لِلدَّارِ فَتَفْنَى وَ لَا أَجَلَ لِلْقَوْمِ فَيُقْضَى»
  3. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۶۵۷.
  4. نهج البلاغه، خطبه ۱۸۲: «أَتَمَّ نُورَهُ وَ أَكْمَلَ بِهِ دِينَهُ وَ قَبَضَ نَبِيَّهُ (صلى الله عليه واله) وَ قَدْ فَرَغَ إِلَى الْخَلْقِ مِنْ أَحْكَامِ الْهُدَى بِهِ فَعَظِّمُوا مِنْهُ سُبْحَانَهُ مَا عَظَّمَ مِنْ نَفْسِهِ فَإِنَّهُ لَمْ يُخْفِ عَنْكُمْ شَيْئاً مِنْ دِينِهِ وَ لَمْ يَتْرُكْ شَيْئاً رَضِيَهُ أَوْ كَرِهَهُ إِلَّا وَ جَعَلَ لَهُ عَلَماً بَادِياً وَ آيَةً مُحْكَمَةً تَزْجُرُ عَنْهُ أَوْ تَدْعُو إِلَيْهِ فَرِضَاهُ فِيمَا بَقِيَ وَاحِدٌ وَ سَخَطُهُ فِيمَا بَقِيَ وَاحِدٌ وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَنْ يَرْضَى عَنْكُمْ بِشَيْ‌ءٍ سَخِطَهُ عَلَى مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ وَ لَنْ يَسْخَطَ عَلَيْكُمْ بِشَيْ‌ءٍ رَضِيَهُ مِمَّنْ كَانَ قَبْلَكُمْ»
  5. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۶۵۸.
  6. نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵: «وَ إِنَّمَا النَّاسُ رَجُلَانِ: مُتَّبِعٌ شِرْعَةً وَ مُبْتَدِعٌ بِدْعَةً، لَيْسَ مَعَهُ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ بُرْهَانُ سُنَّةٍ وَ لَا ضِيَاءُ حُجَّةٍ»
  7. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۶۵۸.
  8. ﴿ إِن تَجْتَنِبُواْ كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُم مُّدْخَلاً كَرِيمًا ؛ سوره نساء، آیه ۳۱
  9. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۶۵۸.
  10. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص۶۵۹.
  11. نهج البلاغه، حکمت ۷۹: «لَا يَرْجُوَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِلَّا رَبَّهُ وَ لَا يَخَافَنَّ إِلَّا ذَنْبَهُ»
  12. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص۶۵۹.
  13. ﴿ لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُواْ اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ ؛ سوره مائده، آیه ۷۲
  14. نک: خطبه ۱۷۵
  15. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۶۵۹.
  16. نهج البلاغه، خطبه ۱۴۰: «وَ لَا تَأْمَنْ عَلَى نَفْسِكَ صَغِيرَ مَعْصِيَةٍ فَلَعَلَّكَ مُعَذَّبٌ عَلَيْهِ»
  17. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص۶۵۹.
  18. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص۶۵۹- ۶۶۰.
  19. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص۶۶۰.
  20. نهج البلاغه، خطبه ۸۲: «أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ الَّذِي أَعْذَرَ بِمَا أَنْذَرَ وَ احْتَجَّ بِمَا نَهَجَ»
  21. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص۶۶۰.
  22. نهج البلاغه، خطبه ۷۵: «رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً سَمِعَ حُكْماً، فَوَعَى‏ وَ دُعِيَ إِلَى رَشَادٍ فَدَنَا، وَ أَخَذَ بِحُجْزَةِ، هَادٍ فَنَجَا رَاقَبَ رَبَّهُ وَ خَافَ ذَنْبَهُ قَدَّمَ خَالِصاً وَ عَمِلَ صَالِحاً اكْتَسَبَ مَذْخُوراً، وَ اجْتَنَبَ مَحْذُوراً وَ رَمَى غَرَضاً وَ أَحْرَزَ عِوَضاً كَابَرَ هَوَاهُ‏، وَ كَذَّبَ مُنَاهُ جَعَلَ الصَّبْرَ مَطِيَّةَ نَجَاتِهِ وَ التَّقْوَى عُدَّةَ وَفَاتِهِ رَكِبَ الطَّرِيقَةَ الْغَرَّاءَ، وَ لَزِمَ الْمَحَجَّةَ، الْبَيْضَاءَ اغْتَنَمَ الْمَهَلَ‏، وَ بَادَرَ الْأَجَلَ وَ تَزَوَّدَ مِنَ الْعَمَل»
  23. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص۶۶۰.
  24. نهج البلاغه، خطبه ۲۱۴: «أَدْحَضُ مَسْئُولٍ حُجَّةً وَ أَقْطَعُ مُغْتَرٍّ مَعْذِرَةً، لَقَدْ أَبْرَحَ جَهَالَةً بِنَفْسِهِ. يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا جَرَّأَكَ عَلَى ذَنْبِكَ وَ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ وَ مَا أَنَّسَكَ بِهَلَكَةِ نَفْسِكَ؟ أَمَا مِنْ دَائِكَ بُلُولٌ، أَمْ لَيْسَ مِنْ نَوْمَتِكَ [نَوْمِكَ] يَقَظَةٌ؟ أَمَا تَرْحَمُ مِنْ نَفْسِكَ مَا تَرْحَمُ مِنْ غَيْرِكَ؟ فَلَرُبَّمَا تَرَى الضَّاحِيَ مِنْ حَرِّ الشَّمْسِ فَتُظِلُّهُ، أَوْ تَرَى الْمُبْتَلَى بِأَلَمٍ يُمِضُّ جَسَدَهُ فَتَبْكِي رَحْمَةً لَهُ، فَمَا صَبَّرَكَ عَلَى دَائِكَ وَ جَلَّدَكَ عَلَى مُصَابِكَ وَ عَزَّاكَ عَنِ الْبُكَاءِ عَلَى نَفْسِكَ، وَ هِيَ أَعَزُّ الْأَنْفُسِ عَلَيْكَ؟ وَ كَيْفَ لَا يُوقِظُكَ خَوْفُ بَيَاتِ نِقْمَةٍ وَ قَدْ تَوَرَّطْتَ بِمَعَاصِيهِ مَدَارِجَ سَطَوَاتِهِ؟ فَتَدَاوَ مِنْ دَاءِ الْفَتْرَةِ فِي قَلْبِكَ بِعَزِيمَةٍ وَ مِنْ كَرَى الْغَفْلَةِ فِي نَاظِرِكَ بِيَقَظَةٍ، وَ كُنْ لِلَّهِ مُطِيعاً وَ بِذِكْرِهِ آنِساً»
  25. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص۶۶۱.
  26. نهج البلاغه، خطبه ۸۲: «وَعَدَ فَمَنَّى وَ زَيَّنَ سَيِّئَاتِ الْجَرَائِمِ وَ هَوَّنَ مُوبِقَاتِ الْعَظَائِمِ حَتَّى إِذَا اسْتَدْرَجَ قَرِينَتَهُ وَ اسْتَغْلَقَ رَهِينَتَهُ»
  27. نهج البلاغه، حکمت ۱۴۲: «يَكْرَهُ الْمَوْتَ لِكَثْرَةِ ذُنُوبِهِ»
  28. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص۶۶۱.
  29. نهج البلاغه، خطبه ۸۲
  30. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص۶۶۲.
  31. نهج البلاغه، حکمت ۱۶۱: «تَرْكُ الذَّنْبِ، أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ الْمَعُونَةِ التَّوْبَةِ»
  32. نهج البلاغه، نامه ۳۱، نیز نک: خطبه ۱۷۷: «وَ لَمْ يَجْعَلْ [بَيْنَهُ وَ بَيْنَكَ] بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ مَنْ يَحْجُبُكَ عَنْهُ وَ لَمْ يُلْجِئْكَ إِلَى مَنْ يَشْفَعُ لَكَ إِلَيْهِ وَ لَمْ يَمْنَعْكَ إِنْ أَسَأْتَ مِنَ التَّوْبَةِ وَ لَمْ يُعَاجِلْكَ بِالنِّقْمَةِ وَ لَمْ يُعَيِّرْكَ بِالْإِنَابَةِ وَ لَمْ يَفْضَحْكَ حَيْثُ [تَعَرَّضْتَ لِلْفَضِيحَةِ] الْفَضِيحَةُ بِكَ أَوْلَى وَ لَمْ يُشَدِّدْ عَلَيْكَ فِي قَبُولِ الْإِنَابَةِ وَ لَمْ يُنَاقِشْكَ بِالْجَرِيمَةِ وَ لَمْ يُؤْيِسْكَ مِنَ الرَّحْمَةِ بَلْ جَعَلَ نُزُوعَكَ عَنِ الذَّنْبِ حَسَنَةً وَ حَسَبَ سَيِّئَتَكَ وَاحِدَةً وَ حَسَبَ حَسَنَتَكَ عَشْرا»
  33. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص۶۶۲.
  34. نک: حکمت ۱۴۲
  35. نهج البلاغه، خطبه ۹۱: «وَ لَا خَيْرَ فِي الدُّنْيَا إِلَّا لِرَجُلَيْنِ، رَجُلٍ أَذْنَبَ ذُنُوباً فَهُوَ يَتَدَارَكُهَا بِالتَّوْبَةِ، وَ رَجُلٍ يُسَارِعُ فِي الْخَيْرَاتِ»
  36. نهج البلاغه، حکمت ۴۰: «جَعَلَ اللَّهُ مَا كَانَ [مِنْكَ] مِنْ شَكْوَاكَ حَطّاً لِسَيِّئَاتِكَ، فَإِنَّ الْمَرَضَ لَا أَجْرَ فِيهِ وَ لَكِنَّهُ يَحُطُّ السَّيِّئَاتِ وَ يَحُتُّهَا حَتَّ الْأَوْرَاقِ»
  37. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۰
  38. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۰
  39. نهج البلاغه، حکمت ۲۳
  40. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص۶۶۳.