←مؤلفههای اجتماعی در ظلمستیزی
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
===مؤلفههای [[اجتماعی]] در [[ظلمستیزی]]=== | ===مؤلفههای [[اجتماعی]] در [[ظلمستیزی]]=== | ||
# [[نکوهش ستم]]: "خدایا! از تو پوزش میخواهم اگر پیش روی من به کسی [[ستم]] شود و من او را [[یاری]] نکنم، یا نعمتی به من ارزانی شود و [[سپاس]] آن را به جا نیاورم، یا گناهکاری از من عذر خواهد و عذر او را نپذیرم، یا [[نیازمندی]] چیزی بطلبد و او را بر خود مقدم ندارم، یا [[حق]] مرد با [[ایمانی]] بر گردنم آید و آن را بزرگ نشمارم"<ref>صحیفه سجادیه، دعای ۳۸.</ref><ref>[[عباس کوثری|کوثری، عباس]]، [[پرتوی از مبارزات امام سجاد (کتاب)|پرتوی از مبارزات امام سجاد]]</ref>. | |||
# [[محکومیت توجیهگران مظالم]] | |||
# [[عدم پیروی از ستمگران]] | |||
# [[اعلام برائت از ستمگران]] | |||
# [[هجرت]] | |||
# [[یاریرسانی به مظلومان]] | |||
# [[دعا]] و [[دلسوزی برای هدایتیابی ظالم]] | |||
# [[دستگیری از بیچارگان]] و تهیدستان | |||
# [[برخورد عتابآمیز]] و تند | |||
# [[امر به معروف و نهی از منکر]] | |||
# [[سنن خداوندی]] و [[سرنوشت تجاوزپیشهگان]] | |||
# [[تربیت شاگردان مجاهد]]: پس از این که [[امام حسین]]{{ع}} به [[شهادت]] رسید، [[خفقان]] شدیدی بر [[جامعه]] [[حاکم]] گشت. به گونهای که "[[مسعودی]]" مینویسد: "[[علی بن الحسین]]{{ع}}،[[ امامت]] را به صورت مخفی و با [[تقیه]] شدید و در زمانی دشوار عهدهدار گردید"<ref>اثبات الوصیه، ص۱۶۷.</ref>. به این جهت [[امام]]{{ع}} به [[تربیت]] انسانهایی [[همت]] گمارد که بتوانند با [[روشنگری]] و توضیح [[معارف الهی]] مسیر [[اسلام راستین]] و [[تشیع]] سرخ [[علوی]] را استمرار بخشند. یکی از این [[شاگردان]] "[[یحیی]] بن ام طویل" است که در [[مسجد پیامبر]]{{صل}}، در [[مدینه]]، برای [[مردم]] سخن میگفت و طرفداران [[ستمگران]] را این چنین مخاطب قرار میداد: "ما [[مخالف]] شما و منکر [[راه]] و روش شما هستیم. میان ما و شما [[دشمنی]] آشکار و همیشگی است. هر کس به [[امام علی]]{{ع}}[[ دشنام]] دهد، [[لعنت خدا]] بر او باد و ما از [[آل مروان]] و آنچه غیر [[خدا]] میپرستید، بیزاریم<ref>کلینی، کافی، ج۲، باب مجالسة اهل المعاصی، ص۳۷۹-۳۸۰.</ref>. به همین جهت "[[حجاج]] بن [[یوسف]]" دستها و پاهای او را [[قطع]] کرد و این [[شاگرد]] [[مکتب]] [[عشق]] با [[شهادت]]، که [[هنر]] مردان [[خدا]] است،[[ دنیا]] را [[وداع]] کرد"<ref>اختیار معرفة الرجال، ص۱۲۳.</ref>. اصولاً [[شخصیت امام]] [[زین العابدین]]{{ع}} به عنوان نمونهای متعالی از [[مبارزه]] علیه [[حکومت اموی]] مطرح بود [[مردم]] او را با همین جهتگیری میشناختند. در همین راستا نام و یاد آنان از نظر [[خلفای بنی امیه]][[ جرم]] محسوب میشد و کسانی که آن [[حضرت]] از آنان [[ستایش]] و یا تعریف میکرد، به زندان افکند از "[[بیت المال]]" [[محروم]] میساختند. چنانکه [[فرزدق]] شاعر همین [[عاقبت]] و فرجام را یافت و او که فقط شعری در [[مدح]] [[علی بن الحسین]]{{ع}} خواند به زندان افتاد و نامش از [[دیوان]] [[مالی]] حذف شد. بدینخاطر بود که [[دشمنان]] نتوانستند [[حضرت سجاد]]{{ع}} را [[تحمل]] کنند و در سال ۹۵ [[هجری قمری]]، در سن پنجاه و هفت سالگی، به [[دست]] هشام بن [[عبدالملک]] و به [[نقلی]] [[ولید]] بن [[عبدالملک]] به [[شهادت]] رسید و با غروب غمگینانه خویش [[جهان تشیع]] را [[عزادار]] ساخت<ref>وفات حضرت را در دوازدهم، هجدهم یا بیست و پنجم محرم سال ۹۵ یا ۹۴ هجری نقل کردهاند.</ref><ref>[[عباس کوثری|کوثری، عباس]]، [[پرتوی از مبارزات امام سجاد (کتاب)|پرتوی از مبارزات امام سجاد]]</ref>. | |||
# [[مبارزه با عامان درباری]]: "[[محمد بن مسلم زهری]]" که از [[دانشمندان]] [[دینی]] آن عصر به شمار میآمد، در زمان [[حکومت]] "[[عبدالملک مروان]]" جذب دربار شد و تا آخر [[عمر]] با دربار [[بنی امیه]] [[همکاری]] نزدیک داشت. [[امام سجاد]]{{ع}} در نامهای او را [[توبیخ]] و [[سرزنش]] کرد. به فرازهایی از آن [[پیام]] توجه کنید: | |||
#در آغاز [[نامه]] خطاب به او مینویسد: تو در حالتی قرار گرفتهای که هر کس از این وضع تو اطلاع یابد سزاوار است به حال تو ترحم کند. | #در آغاز [[نامه]] خطاب به او مینویسد: تو در حالتی قرار گرفتهای که هر کس از این وضع تو اطلاع یابد سزاوار است به حال تو ترحم کند. | ||
# بدان کمترین چیزی که [[کتمان]] کردی و سبکترین چیزی که بر دوش گرفتی، این است که [[وحشت]] [[ستمگر]] را به [[آرامش]] تبدیل کردی و چون به او نزدیک شدی و [[دعوت]] او را [[اجابت]] نمودی، [[راه]] [[گمراهی]] را برای او هموار ساختی. | # بدان کمترین چیزی که [[کتمان]] کردی و سبکترین چیزی که بر دوش گرفتی، این است که [[وحشت]] [[ستمگر]] را به [[آرامش]] تبدیل کردی و چون به او نزدیک شدی و [[دعوت]] او را [[اجابت]] نمودی، [[راه]] [[گمراهی]] را برای او هموار ساختی. |