قاعده لطف در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'باقی' به 'باقی'
جز (جایگزینی متن - 'ثابت' به 'ثابت')
جز (جایگزینی متن - 'باقی' به 'باقی')
خط ۳۶: خط ۳۶:
*اشکال دوم: آیا [[لطف خداوند]] شامل همۀ [[بندگان]] حتی [[کفار]] هم می‌‌شود؟ اگر شامل [[کفار]] می‌‌شود لازمه‌اش این است که [[خداوند]] با چنین لطفی عملی لغو و بیهوده انجام داده است چرا که کافرین با توجه به این [[لطف]] به [[معصیت]] خود ادامه داده و از مسیر [[گمراهی]] برنمی گردند و اگر قائل شویم [[لطف خداوند]] فقط خاص [[مسلمین]] است و شامل کافرین نمی‌شود باید پرسید [[علت]] این اختصاص چیست؟ اگر شامل نشدن این [[لطف]] به [[کفار]] از عدم [[توانایی]] [[خداوند]] است لازمۀ این ادعا عجز [[خداوند]] است و اگر به خاطر عدم [[توانایی]] [[خداوند]] نیست؛ بلکه [[خداوند]] نمی‌خواهد کافرین شامل [[لطف]] شود، این مطلب یعنی ناقص عمل کردن [[خداوند]] نسبت به یک امر وجوبی ([[لطف]] به [[بندگان]]) است در حالی که چنین خللی برای [[خداوند]]، محال است<ref>شرح الاصول الخسمة، ۳۵۲.  </ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۷۲.  </ref>
*اشکال دوم: آیا [[لطف خداوند]] شامل همۀ [[بندگان]] حتی [[کفار]] هم می‌‌شود؟ اگر شامل [[کفار]] می‌‌شود لازمه‌اش این است که [[خداوند]] با چنین لطفی عملی لغو و بیهوده انجام داده است چرا که کافرین با توجه به این [[لطف]] به [[معصیت]] خود ادامه داده و از مسیر [[گمراهی]] برنمی گردند و اگر قائل شویم [[لطف خداوند]] فقط خاص [[مسلمین]] است و شامل کافرین نمی‌شود باید پرسید [[علت]] این اختصاص چیست؟ اگر شامل نشدن این [[لطف]] به [[کفار]] از عدم [[توانایی]] [[خداوند]] است لازمۀ این ادعا عجز [[خداوند]] است و اگر به خاطر عدم [[توانایی]] [[خداوند]] نیست؛ بلکه [[خداوند]] نمی‌خواهد کافرین شامل [[لطف]] شود، این مطلب یعنی ناقص عمل کردن [[خداوند]] نسبت به یک امر وجوبی ([[لطف]] به [[بندگان]]) است در حالی که چنین خللی برای [[خداوند]]، محال است<ref>شرح الاصول الخسمة، ۳۵۲.  </ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۷۲.  </ref>
*جواب: این [[لطف]] شامل همه [[انسان‌ها]] از جمله [[کفار]] هم می‌‌شود، [[هدف]] از [[لطف خداوند]] به بندگانش این نیست که آنان را مجبور به [[اطاعت]] خودش بکند بلکه این [[لطف]] فقط تشویقی برای [[اطاعت]] و دوری از [[معصیت خداوند]] است و به هیچ وجه این [[لطف]] [[اختیار]] را از آنان سلب نمی‌کند<ref>شرح الاصول الخسمة، ۳۵۳. </ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۷۲. </ref>
*جواب: این [[لطف]] شامل همه [[انسان‌ها]] از جمله [[کفار]] هم می‌‌شود، [[هدف]] از [[لطف خداوند]] به بندگانش این نیست که آنان را مجبور به [[اطاعت]] خودش بکند بلکه این [[لطف]] فقط تشویقی برای [[اطاعت]] و دوری از [[معصیت خداوند]] است و به هیچ وجه این [[لطف]] [[اختیار]] را از آنان سلب نمی‌کند<ref>شرح الاصول الخسمة، ۳۵۳. </ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۷۲. </ref>
*اشکال سوم: [[لطف]] یعنی ایجاد [[انگیزه]] برای [[مکلف]] نسبت به انجام [[اطاعت]] از [[خداوند]] و دوری از معصیتش؛ یکی از سبب‌های ایجاد چنین [[انگیزه]] ای [[وعده]] به بهشتی بودن [[بندگان]] و یا [[وعید]] به [[جهنمی]] بودنشان است، در حالی که چنین [[وعده]] و وعیدی می‌‌تواند اثری معکوس داشته باشد، چراکه وعدۀ [[بهشت]] به [[بندگان]] می‌‌تواند شخص را [[مغرور]] و یا مطمئن بکند که دیگر [[جهنمی]] در کار نیست در این صورت است که [[بنده]] [[فریب]] خورده و [[مبتلا]] به [[معصیت]] می‌‌شود و این یعنی مفسده و همچنین دربارۀ [[وعید]] به [[جهنم]] دادن هم برای بندۀ اینگونه تلقی می‌‌شود که دیگر راه چاره و [[انگیزه]] ای برای [[مصلح]] شدن وجود ندارد؛ بنابراین در همین [[گمراهی]] [[باقی]] مانده و اصراری برای خلاصی ندارد. در نتیجه هیچکدام از این دو فرضیه نمی‌تواند از باب [[قاعدۀ لطف]] باشد چرا که هر دو فرض مسئله مفسده آفرین است<ref>شرح الاصول الخسمة، ۳۵۳. </ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۷۲.    </ref>
*اشکال سوم: [[لطف]] یعنی ایجاد [[انگیزه]] برای [[مکلف]] نسبت به انجام [[اطاعت]] از [[خداوند]] و دوری از معصیتش؛ یکی از سبب‌های ایجاد چنین [[انگیزه]] ای [[وعده]] به بهشتی بودن [[بندگان]] و یا [[وعید]] به [[جهنمی]] بودنشان است، در حالی که چنین [[وعده]] و وعیدی می‌‌تواند اثری معکوس داشته باشد، چراکه وعدۀ [[بهشت]] به [[بندگان]] می‌‌تواند شخص را [[مغرور]] و یا مطمئن بکند که دیگر [[جهنمی]] در کار نیست در این صورت است که [[بنده]] [[فریب]] خورده و [[مبتلا]] به [[معصیت]] می‌‌شود و این یعنی مفسده و همچنین دربارۀ [[وعید]] به [[جهنم]] دادن هم برای بندۀ اینگونه تلقی می‌‌شود که دیگر راه چاره و [[انگیزه]] ای برای [[مصلح]] شدن وجود ندارد؛ بنابراین در همین [[گمراهی]] باقی مانده و اصراری برای خلاصی ندارد. در نتیجه هیچکدام از این دو فرضیه نمی‌تواند از باب [[قاعدۀ لطف]] باشد چرا که هر دو فرض مسئله مفسده آفرین است<ref>شرح الاصول الخسمة، ۳۵۳. </ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۷۲.    </ref>
*جواب: [[وعده]] به بهشتی بودن [[بنده]]، موجب [[فریب]] و [[گمراهی]] [[بندگان]] نمی‌شود چراکه [[هدف]] از آن این است که [[مکلفین]] به وسیلۀ این [[وعده]] رغبتی در وجودشان ایجاد شود که بتوانند از [[معصیت خداوند]] دور شده و به اطاعتش نزدیک شوند، با این حال وقتی احتمال [[فریب]] از بین برود مفسده بودن آن هم از بین می‌‌رود<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۷۲. </ref>.  
*جواب: [[وعده]] به بهشتی بودن [[بنده]]، موجب [[فریب]] و [[گمراهی]] [[بندگان]] نمی‌شود چراکه [[هدف]] از آن این است که [[مکلفین]] به وسیلۀ این [[وعده]] رغبتی در وجودشان ایجاد شود که بتوانند از [[معصیت خداوند]] دور شده و به اطاعتش نزدیک شوند، با این حال وقتی احتمال [[فریب]] از بین برود مفسده بودن آن هم از بین می‌‌رود<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۷۲. </ref>.  
*همچنین [[وعید]] [[بندگان]] از [[جهنم]] هم نمی‌تواند موجب مفسده شود چرا که [[وعید]] از دو حالت خارج نیست:
*همچنین [[وعید]] [[بندگان]] از [[جهنم]] هم نمی‌تواند موجب مفسده شود چرا که [[وعید]] از دو حالت خارج نیست:
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش