حدیث دوات و قلم: تفاوت میان نسخهها
(تغییرمسیر به پنجشنبه شوم) برچسب: تغییر مسیر جدید |
(تغییرمسیر به پنجشنبه شوم حذف شد) برچسبها: تغییرمسیر حذف شد پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
# | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = پیامبر خاتم | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[حدیث دوات و قلم در معارف و سیره نبوی]] - [[حدیث دوات و قلم در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = پیامبر خاتم (پرسش)}} | ||
'''حدیث دوات و قلم''' اشاره به ماجرای روزهای آخر زندگانی [[پیامبر اسلام]]{{صل}} دارد که در آن حضرت درخواست دوات و قلمی کردند تا مطلبی در آن بنویسند و [[مردم]] به واسطه آن [[گمراه]] نشوند، اما برخی از حاضران مانع آن [[کار]] شدند و [[تهمت]] هذیانگویی به حضرت دادند. | |||
== مقدمه == | |||
[[پیامبر اسلام]] {{صل}} در [[سال یازدهم هجرت]]، چهار روز پیش از [[ارتحال]] خویش [[تصمیم]] گرفت سندی مکتوب درباره موضوع [[خلافت]] و تثبیت [[موقعیت]] و [[جانشینی]] امیرالمؤمنین [[علی]] {{ع}} به یادگار بگذارد؛ چراکه از توطئههایی که دور از چشم ایشان برای [[غصب]] [[مقام خلافت]] حضرت صورت میگرفت به خوبی [[آگاه]] بود. به همین [[دلیل]] روزی که سران [[صحابه]] برای [[عیادت]] ایشان آمده بودند، به حاضران فرمود: "کاغذ و دواتی بیاورید تا برای شما چیزی بنویسم که پس از آن [[گمراه]] نشوید"<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۹۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۸۷.</ref>؛ ولی بعضی از [[صحابه]] به [[مخالفت]] برخاستند و [[مانع]] [[نوشتن]] این [[نامه]] شدند. این واقعه در [[تاریخ]] به [[حدیث]] "قلم و دوات" مشهور شده است. این [[بهترین]] فرصتی بود که [[پیامبر]] ارزندهترین یادگار را برای امتش بگذارد و جلوی اختلافها و ضلالتها برای همیشه گرفته شود، چون آن حضرت میدانست چه فتنههایی در پیش است امّا نگذاشتند<ref>[[فاطمه پهلوانپور|پهلوانپور، فاطمه]]، [[حدیث قلم و دوات (مقاله)|حدیث قلم و دوات]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۹۲؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۶۹.</ref>. | |||
== [[حدیث]] قلم و دوات یا [[حدیث]] قرطاس == | |||
[[حدیث]] قلم و دوات به نام دیگری ([[حدیث]] قرطاس) نیز مشهور شده است. قرطاس، مفرد قراطیس و به معنای کاغذ است. هر دو لفظ "قرطاس و قراطیس" در [[قرآن مجید]] به کار رفته است:{{متن قرآن|وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَابًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ}}<ref>«اگر بر تو کتابی (نگاشته) بر کاغذی فرو میفرستادیم که (همگان) آن را به دست خود لمس میکردند، باز کافران میگفتند: این جز جادویی آشکار نیست» سوره انعام، آیه ۷.</ref>.<ref>[[فاطمه پهلوانپور|پهلوانپور، فاطمه]]، [[حدیث قلم و دوات (مقاله)|حدیث قلم و دوات]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۹۲.</ref> | |||
== [[هدف]] [[پیامبر]] {{صل}} از نوشتن [[نامه]] == | |||
روشن است که [[هدف]] [[پیامبر]] {{صل}} چیزی جز تحکیم و تثبیت [[خلافت]] [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} و [[لزوم]] [[پیروی]] از [[اهلبیت]] خود نبود و این مطلب با توجه به [[حدیث ثقلین]] مشخص میشود که مورد اتفاق جمیع [[محدثان]] از [[اهل تسنن]] و [[تشیع]] است. | |||
[[روایت]] شده است که [[عمر بن خطاب]] در [[دیدار]] با [[ابنعباس]] گفت: "رسول [[الله]]، هنگام [[بیماری]]، قصد داشت تا به اسم [[علی]] {{ع}} تصریح کند؛ اما من به خاطر [[اسلام]] از این کار ممانعت کردم"<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۲، ص۲۱.</ref>. | |||
[[ابن عباس]]، همۀ [[مصیبت]] و فاجعه را در آن روز [[پنجشنبه]] میداند که نگذاشتند [[پیامبر]] آنچه را میخواهد به صراحت بنویسد. تعابیر مختلفی از جمله این [[کلام]] از [[ابن عباس]] [[نقل]] شده است: {{عربی|"إِنَّ الرَّزِيَّةَ كَّلَّ الرَّزِيَّةِ مَا حَالَ بَيْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ بَيْنَ أَنْ يَكْتُبَ لَهُمْ ذَلِكَ الْكِتَابَ مِنِ اخْتِلَافِهِمْ وَ لَغَطِهِم"}}<ref>موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۲ ص ۳۸۸ به نقل از صحیح مسلم، مسند ابن حنبل، طبقات کبری و تاریخ طبری. المراجعات، نامۀ ۸۶. نیز «دائرة المعارف تشیّع»، ج ۸ مدخل «رزیّة یوم الخمیس»</ref>. همۀ [[مصیبت]]، آن بود که نگذاشتند [[پیامبر]] آنچه را میخواهد بنویسد، [[اختلاف]] و شلوغ کردند. و بارها از آن روز تلخ و پنجشنبۀ شوم چنین یاد میکرد: {{عربی|"الْخَمِيسِ وَ مَا يَوْمُ الْخَمِيس!"}} و اشکش جاری میشد. در [[منابع حدیثی]] و [[تاریخی]] از این واقعه به {{عربی|"رَزِيَّةُ يَوْمَ الْخَمِيسِ"}} هم یاد شده است<ref>النصّ و الاجتهاد، ص ۱۶۷</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۴۵.</ref> | |||
[[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} در مسألۀ [[تعیین جانشین]] و روشن ساختن [[تکلیف]] [[امت]] پس از خود، در طول ۲۳ سال [[پیامبری]] از هیچ [[فرصت]] و موقعیتی فروگذار نکرده بود و امر [[امامت]] را بیان کرده بود. امّا میدانست که [[فتنهانگیزان]] قدرت طلب [[مانع]] خواهند شد که [[امام علی|امیر المؤمنین]] به [[خلافت]] برسد. برای آخرینبار و برای اتمام [[حجت]] و اینکه شبههای نماند و [[امامت]] و [[خلافت]] و [[وصی]] آن حضرت روشن باشد، در روزهای آخر عمر خویش فرمود که قلم و کاغذی بیاورند... برخی [[حدس]] میزدند که این نکته دربارۀ [[خلافت]] است، ازاینرو شلوغ کردند و نگذاشتند. [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] {{صل}} فرموده بود: {{متن حدیث|هَلُمَّ أَكْتُبَ لَكُمْ كِتَاباً لَا تَضِلُّوا بَعْدَهُ}} یا {{متن حدیث|ائْتُونِي بِدَوَاةٍ وَ كَتِفٍ أَكْتُبْ لَكُمْ كِتَاباً لَا تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَداً}} و با عبارتهای دیگر<ref>ارشاد، مفید، ج ۱ ص ۱۸۴، دلائل الصدق، ج ۳ ص ۱۰۹ و منابع فراوان دیگر از شیعه و اهل سنّت.</ref>.<ref>[[فاطمه پهلوانپور|پهلوانپور، فاطمه]]، [[حدیث قلم و دوات (مقاله)|حدیث قلم و دوات]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۹۳؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۴۵.</ref> | |||
== عکسالعمل حاضران و [[نزاع]] در محضر [[پیامبر]] {{صل}} == | |||
پس از درخواست [[رسول خدا]] {{صل}} برای آوردن قلم و دوات، برخی گفتند: "قلم و دوات را بیاورید" و برخی گفتند: "نیازی نیست". در پارهای از [[روایات]]، نام آنان که [[مخالفت]] کردهاند نیامده است<ref>البخاری، صحیح بخاری، ج۴، ص۳۱؛ ج۵، ص۱۳۷ به بعد و نیشابوری، صحیح مسلم، ج۵، ص۷۶.</ref>؛ ولی در بخشی از آنها تصریح شده است که [[عمر بن خطاب]] به [[مخالفت]] برخاست و گفت: "[[بیماری]] بر [[پیامبر]] {{صل}} چیره شده است (که چنین سخنانی میگوید). [[قرآن]] نزد شماست و [[کتاب خدا]] برای ما کافی است"<ref>ابن حنبل، مسند احمد، ج۱، ص۳۳۶؛ نیشابوری، صحیح مسلم، ج۵ ص۷۶؛ نسائی، السنن الکبری، ج۳، ص۴۴۳.</ref>. بنابر [[نقلی]] او گفت: "این [[مرد]]([[پیامبر]]) [[هذیان]] میگوید"<ref>سید بن طاووس، الطرایف، ج۲، ص۴۳۳؛ علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ص۳۳۳.</ref>. | |||
بعضی از [[صحابه]] در محضر [[رسول خدا]] {{صل}} به [[نزاع]] و [[کشمکش]] پرداختند. جمعی با [[عمر بن خطاب]] [[همراهی]] کردند و گروهی به [[مخالفت]] با او برخاستند و گفتند: "بگذارید [[رسول الله]] {{صل}} [[وصیت]] نامهاش را بنویسد"<ref>[[فاطمه پهلوانپور|پهلوانپور، فاطمه]]، [[حدیث قلم و دوات (مقاله)|حدیث قلم و دوات]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۹۴-۲۹۵.</ref>. | |||
== عکسالعمل [[پیامبر]] {{صل}} == | |||
عکسالعملی که [[رسول خدا]] {{صل}} در برابر برخوردهای ناروای جمعی از [[صحابه]] و [[نزاع]] و درگیری آنان از خود نشان داد نیز در خور توجه است. مطابق [[روایات]]، [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: "از پیش من برخیزید (و دور شوید) که نزد من [[نزاع]] و [[کشمکش]] سزاوار نیست"<ref>{{متن حدیث| قُومُوا عَنِّي وَ لَا يَنْبَغِي عِنْدِي التَّنَازُعُ}}؛البخاری، صحیح بخاری، ج۱، ص۳۷؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الاموال و الحفدة و المتاع، ج۱۴، ص۴۴۷.</ref>؛ این [[روایت]] مشخص میکند که [[رسول خدا]] {{صل}} تا چه اندازه از [[اختلاف]] و سخنان جسارتآمیز آنان ناراحت شده است<ref>[[فاطمه پهلوانپور|پهلوانپور، فاطمه]]، [[حدیث قلم و دوات (مقاله)|حدیث قلم و دوات]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۹۵.</ref>. | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[فاطمه پهلوانپور|پهلوانپور، فاطمه]]، [[حدیث قلم و دوات (مقاله)|حدیث قلم و دوات]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']] | |||
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
{{حوادث دوره خلفای نخستین}} | |||
[[رده:پیامبر خاتم]] | |||
[[رده:مدخل فرهنگ غدیر]] | |||
[[رده:احادیث امامت]] | |||
[[رده:احادیث نامدار]] |
نسخهٔ ۲۲ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۲۹
حدیث دوات و قلم اشاره به ماجرای روزهای آخر زندگانی پیامبر اسلام(ص) دارد که در آن حضرت درخواست دوات و قلمی کردند تا مطلبی در آن بنویسند و مردم به واسطه آن گمراه نشوند، اما برخی از حاضران مانع آن کار شدند و تهمت هذیانگویی به حضرت دادند.
مقدمه
پیامبر اسلام (ص) در سال یازدهم هجرت، چهار روز پیش از ارتحال خویش تصمیم گرفت سندی مکتوب درباره موضوع خلافت و تثبیت موقعیت و جانشینی امیرالمؤمنین علی (ع) به یادگار بگذارد؛ چراکه از توطئههایی که دور از چشم ایشان برای غصب مقام خلافت حضرت صورت میگرفت به خوبی آگاه بود. به همین دلیل روزی که سران صحابه برای عیادت ایشان آمده بودند، به حاضران فرمود: "کاغذ و دواتی بیاورید تا برای شما چیزی بنویسم که پس از آن گمراه نشوید"[۱]؛ ولی بعضی از صحابه به مخالفت برخاستند و مانع نوشتن این نامه شدند. این واقعه در تاریخ به حدیث "قلم و دوات" مشهور شده است. این بهترین فرصتی بود که پیامبر ارزندهترین یادگار را برای امتش بگذارد و جلوی اختلافها و ضلالتها برای همیشه گرفته شود، چون آن حضرت میدانست چه فتنههایی در پیش است امّا نگذاشتند[۲].
حدیث قلم و دوات یا حدیث قرطاس
حدیث قلم و دوات به نام دیگری (حدیث قرطاس) نیز مشهور شده است. قرطاس، مفرد قراطیس و به معنای کاغذ است. هر دو لفظ "قرطاس و قراطیس" در قرآن مجید به کار رفته است:﴿وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَابًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ﴾[۳].[۴]
هدف پیامبر (ص) از نوشتن نامه
روشن است که هدف پیامبر (ص) چیزی جز تحکیم و تثبیت خلافت امیرمؤمنان علی (ع) و لزوم پیروی از اهلبیت خود نبود و این مطلب با توجه به حدیث ثقلین مشخص میشود که مورد اتفاق جمیع محدثان از اهل تسنن و تشیع است.
روایت شده است که عمر بن خطاب در دیدار با ابنعباس گفت: "رسول الله، هنگام بیماری، قصد داشت تا به اسم علی (ع) تصریح کند؛ اما من به خاطر اسلام از این کار ممانعت کردم"[۵].
ابن عباس، همۀ مصیبت و فاجعه را در آن روز پنجشنبه میداند که نگذاشتند پیامبر آنچه را میخواهد به صراحت بنویسد. تعابیر مختلفی از جمله این کلام از ابن عباس نقل شده است: "إِنَّ الرَّزِيَّةَ كَّلَّ الرَّزِيَّةِ مَا حَالَ بَيْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ بَيْنَ أَنْ يَكْتُبَ لَهُمْ ذَلِكَ الْكِتَابَ مِنِ اخْتِلَافِهِمْ وَ لَغَطِهِم"[۶]. همۀ مصیبت، آن بود که نگذاشتند پیامبر آنچه را میخواهد بنویسد، اختلاف و شلوغ کردند. و بارها از آن روز تلخ و پنجشنبۀ شوم چنین یاد میکرد: "الْخَمِيسِ وَ مَا يَوْمُ الْخَمِيس!" و اشکش جاری میشد. در منابع حدیثی و تاریخی از این واقعه به "رَزِيَّةُ يَوْمَ الْخَمِيسِ" هم یاد شده است[۷][۸]
رسول خدا (ص) در مسألۀ تعیین جانشین و روشن ساختن تکلیف امت پس از خود، در طول ۲۳ سال پیامبری از هیچ فرصت و موقعیتی فروگذار نکرده بود و امر امامت را بیان کرده بود. امّا میدانست که فتنهانگیزان قدرت طلب مانع خواهند شد که امیر المؤمنین به خلافت برسد. برای آخرینبار و برای اتمام حجت و اینکه شبههای نماند و امامت و خلافت و وصی آن حضرت روشن باشد، در روزهای آخر عمر خویش فرمود که قلم و کاغذی بیاورند... برخی حدس میزدند که این نکته دربارۀ خلافت است، ازاینرو شلوغ کردند و نگذاشتند. پیامبر اسلام (ص) فرموده بود: «هَلُمَّ أَكْتُبَ لَكُمْ كِتَاباً لَا تَضِلُّوا بَعْدَهُ» یا «ائْتُونِي بِدَوَاةٍ وَ كَتِفٍ أَكْتُبْ لَكُمْ كِتَاباً لَا تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَداً» و با عبارتهای دیگر[۹].[۱۰]
عکسالعمل حاضران و نزاع در محضر پیامبر (ص)
پس از درخواست رسول خدا (ص) برای آوردن قلم و دوات، برخی گفتند: "قلم و دوات را بیاورید" و برخی گفتند: "نیازی نیست". در پارهای از روایات، نام آنان که مخالفت کردهاند نیامده است[۱۱]؛ ولی در بخشی از آنها تصریح شده است که عمر بن خطاب به مخالفت برخاست و گفت: "بیماری بر پیامبر (ص) چیره شده است (که چنین سخنانی میگوید). قرآن نزد شماست و کتاب خدا برای ما کافی است"[۱۲]. بنابر نقلی او گفت: "این مرد(پیامبر) هذیان میگوید"[۱۳].
بعضی از صحابه در محضر رسول خدا (ص) به نزاع و کشمکش پرداختند. جمعی با عمر بن خطاب همراهی کردند و گروهی به مخالفت با او برخاستند و گفتند: "بگذارید رسول الله (ص) وصیت نامهاش را بنویسد"[۱۴].
عکسالعمل پیامبر (ص)
عکسالعملی که رسول خدا (ص) در برابر برخوردهای ناروای جمعی از صحابه و نزاع و درگیری آنان از خود نشان داد نیز در خور توجه است. مطابق روایات، پیامبر (ص) فرمود: "از پیش من برخیزید (و دور شوید) که نزد من نزاع و کشمکش سزاوار نیست"[۱۵]؛ این روایت مشخص میکند که رسول خدا (ص) تا چه اندازه از اختلاف و سخنان جسارتآمیز آنان ناراحت شده است[۱۶].
منابع
پانویس
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۹۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۸۷.
- ↑ پهلوانپور، فاطمه، حدیث قلم و دوات، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۲۹۲؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۶۹.
- ↑ «اگر بر تو کتابی (نگاشته) بر کاغذی فرو میفرستادیم که (همگان) آن را به دست خود لمس میکردند، باز کافران میگفتند: این جز جادویی آشکار نیست» سوره انعام، آیه ۷.
- ↑ پهلوانپور، فاطمه، حدیث قلم و دوات، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۲۹۲.
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۲، ص۲۱.
- ↑ موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۲ ص ۳۸۸ به نقل از صحیح مسلم، مسند ابن حنبل، طبقات کبری و تاریخ طبری. المراجعات، نامۀ ۸۶. نیز «دائرة المعارف تشیّع»، ج ۸ مدخل «رزیّة یوم الخمیس»
- ↑ النصّ و الاجتهاد، ص ۱۶۷
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۴۵.
- ↑ ارشاد، مفید، ج ۱ ص ۱۸۴، دلائل الصدق، ج ۳ ص ۱۰۹ و منابع فراوان دیگر از شیعه و اهل سنّت.
- ↑ پهلوانپور، فاطمه، حدیث قلم و دوات، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۲۹۳؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۴۵.
- ↑ البخاری، صحیح بخاری، ج۴، ص۳۱؛ ج۵، ص۱۳۷ به بعد و نیشابوری، صحیح مسلم، ج۵، ص۷۶.
- ↑ ابن حنبل، مسند احمد، ج۱، ص۳۳۶؛ نیشابوری، صحیح مسلم، ج۵ ص۷۶؛ نسائی، السنن الکبری، ج۳، ص۴۴۳.
- ↑ سید بن طاووس، الطرایف، ج۲، ص۴۳۳؛ علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ص۳۳۳.
- ↑ پهلوانپور، فاطمه، حدیث قلم و دوات، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۲۹۴-۲۹۵.
- ↑ « قُومُوا عَنِّي وَ لَا يَنْبَغِي عِنْدِي التَّنَازُعُ»؛البخاری، صحیح بخاری، ج۱، ص۳۷؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الاموال و الحفدة و المتاع، ج۱۴، ص۴۴۷.
- ↑ پهلوانپور، فاطمه، حدیث قلم و دوات، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۲۹۵.