غیب در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{خرد}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; fo...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
==غیب در اصطلاح [[اندیشمندان]] [[امامیه]]== | |||
از آنجا که [[درک]] دقیق و عمیق مقصود از غیب و مشتقاتش در [[قرآن]] و [[احادیث اهل بیت]]{{عم}} به [[دلیل]] کاربرد زیاد و برخورداری از حساسیت دیرینه در [[جامعه اسلامی]]، از موضوعاتی است که جهت [[فهم]] [[معارف]] [[ظریف]] [[توحیدی]]، امامتی و [[دفع شبهات]] [[مخالفین]] حائز اهمیت است، این واژه را فراتر از لغت باید واکاوی نمود. در این قسمت با توجه به اینکه تعاریف اکثر اندیشمندان امامیه از غیب، ناظر به [[آیات]] و [[روایات]] بوده، ابتدا دیدگاههای ایشان را در این زمینه [[ذکر]] نموده و آنگاه خود با پیجوئی مصادیق غیب در [[کتاب و سنت]]، [[جامعیت]] و مانعیت این تعریفها را به نظاره مینشینیم. در میان [[عالمان]] امامیه، جمع کثیری [[معتقد]] به [[جعل]] اصطلاح خاصی در مورد واژه "غیب" در [[اسلام]] نبوده و بر این باورند که در [[منابع دینی]] این تعبیر به همان معنای لغویاش به [[کار]] رفته است، اما از آنجا که در معنای لغوی آن، دیدگاه مشترکی ندارند [[شاهد]] گوناگونی اقوال ایشان از جهات متعدد هستیم: | از آنجا که [[درک]] دقیق و عمیق مقصود از غیب و مشتقاتش در [[قرآن]] و [[احادیث اهل بیت]]{{عم}} به [[دلیل]] کاربرد زیاد و برخورداری از حساسیت دیرینه در [[جامعه اسلامی]]، از موضوعاتی است که جهت [[فهم]] [[معارف]] [[ظریف]] [[توحیدی]]، امامتی و [[دفع شبهات]] [[مخالفین]] حائز اهمیت است، این واژه را فراتر از لغت باید واکاوی نمود. در این قسمت با توجه به اینکه تعاریف اکثر اندیشمندان امامیه از غیب، ناظر به [[آیات]] و [[روایات]] بوده، ابتدا دیدگاههای ایشان را در این زمینه [[ذکر]] نموده و آنگاه خود با پیجوئی مصادیق غیب در [[کتاب و سنت]]، [[جامعیت]] و مانعیت این تعریفها را به نظاره مینشینیم. در میان [[عالمان]] امامیه، جمع کثیری [[معتقد]] به [[جعل]] اصطلاح خاصی در مورد واژه "غیب" در [[اسلام]] نبوده و بر این باورند که در [[منابع دینی]] این تعبیر به همان معنای لغویاش به [[کار]] رفته است، اما از آنجا که در معنای لغوی آن، دیدگاه مشترکی ندارند [[شاهد]] گوناگونی اقوال ایشان از جهات متعدد هستیم: | ||
#از جهت عدم امکان درک غیب (برای جمیع [[خلق]] یا برای غیر [[انبیا]] و اولیاء) یا صِرف عدم فعلیّت درک آن برای عدهای. | #از جهت عدم امکان درک غیب (برای جمیع [[خلق]] یا برای غیر [[انبیا]] و اولیاء) یا صِرف عدم فعلیّت درک آن برای عدهای. |
نسخهٔ ۱۲ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۴۰
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل غیب (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
غیب در اصطلاح اندیشمندان امامیه
از آنجا که درک دقیق و عمیق مقصود از غیب و مشتقاتش در قرآن و احادیث اهل بیت(ع) به دلیل کاربرد زیاد و برخورداری از حساسیت دیرینه در جامعه اسلامی، از موضوعاتی است که جهت فهم معارف ظریف توحیدی، امامتی و دفع شبهات مخالفین حائز اهمیت است، این واژه را فراتر از لغت باید واکاوی نمود. در این قسمت با توجه به اینکه تعاریف اکثر اندیشمندان امامیه از غیب، ناظر به آیات و روایات بوده، ابتدا دیدگاههای ایشان را در این زمینه ذکر نموده و آنگاه خود با پیجوئی مصادیق غیب در کتاب و سنت، جامعیت و مانعیت این تعریفها را به نظاره مینشینیم. در میان عالمان امامیه، جمع کثیری معتقد به جعل اصطلاح خاصی در مورد واژه "غیب" در اسلام نبوده و بر این باورند که در منابع دینی این تعبیر به همان معنای لغویاش به کار رفته است، اما از آنجا که در معنای لغوی آن، دیدگاه مشترکی ندارند شاهد گوناگونی اقوال ایشان از جهات متعدد هستیم:
- از جهت عدم امکان درک غیب (برای جمیع خلق یا برای غیر انبیا و اولیاء) یا صِرف عدم فعلیّت درک آن برای عدهای.
- از جهت دامنه حسی که شیء غایب، از آن مخفی است: انحصار در حس ظاهری یا عمومیت نسبت به حس ظاهری و باطنی مانند احساس گرسنگی.
- از آن جهت که تنها از حواس خلق پنهان است یا از حواس و عقل آنها یا از ادراکشان.
- خفای از علم مخلوقات (بدون اعلام الهی)را از شرایط صدق غیب میدانند، یا عامل مستقل.
در مقابل اینها؛ جمعی دیگر به دلایلی چون استعمال لفظ "غیب" به عنوان نعت حقیقی برای امور غایب از نظر توسط منکران ماوراء طبیعت یا کاربردهای گوناگون غیب در قرآن و یا تفاوت ماهوی غیب بودن خدا و خلق، معنای لغوی و اصطلاحی آنرا متفاوت دانستهاند. به طور مثال آیت اللّه محمد باقر ملکی میانجی غیب را لفظ مشترک دانسته و استعمال آن در مورد خدا را به معنای موجود غیر قابل درک و تصور برای عقل و وهم میداند که در عین خفاء، ظهور تام دارد. در حالی که غیب خواندن غیر او را به معنای شیء مخفی از علم، عقل و حس میانگارد، خواه از طریق اسباب عادی و سنن جاری در باب تعالیم متعارف، بتوان به آن دست یافت یا منحصر در تعلیم الهی باشد[۱].