هامان در علوم قرآنی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight:...» ایجاد کرد) |
(←مقدمه) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
[[هامان]]، آنگونه که از قرآن کریم استفاده میشود، [[وزیر]] معروف فرعون بود و تا آن حد در [[دستگاه حکومت]] فرعون [[نفوذ]] داشت که در قرآن کریم {{متن قرآن|وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ}}<ref>«و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم و با آنان به فرعون و هامان و سپاه آن دو، چیزی را که از آن میهراسیدند نشان دهیم» سوره قصص، آیه ۶.</ref> از [[لشکریان]] مصر، به لشکریان فرعون و هامان یاد شده است. در قاموس [[کتاب مقدس]] نیز هامان نام وزیر اول خشایارشاه معرفی شده که وی با [[یهود]] [[دشمنی]] داشته است و چون مُردخای به وی [[تعظیم]] نکرد، [[دستور]] [[قتل عام]] یهود را صادر کرد. نام "هامان" شش بار در قرآن کریم ذکر شده است. | [[هامان]]، آنگونه که از [[قرآن کریم]] استفاده میشود، [[وزیر]] معروف [[فرعون]] بود و تا آن حد در [[دستگاه حکومت]] فرعون [[نفوذ]] داشت که در قرآن کریم {{متن قرآن|وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ}}<ref>«و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم و با آنان به فرعون و هامان و سپاه آن دو، چیزی را که از آن میهراسیدند نشان دهیم» سوره قصص، آیه ۶.</ref> از [[لشکریان]] مصر، به لشکریان فرعون و هامان یاد شده است. در قاموس [[کتاب مقدس]] نیز هامان نام وزیر اول خشایارشاه معرفی شده که وی با [[یهود]] [[دشمنی]] داشته است و چون مُردخای به وی [[تعظیم]] نکرد، [[دستور]] [[قتل عام]] یهود را صادر کرد. نام "هامان" شش بار در قرآن کریم ذکر شده است. | ||
اما داستان فرعون و هامان - آنگونه که در [[آیات]] {{متن قرآن| وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرِي فَأَوْقِدْ لِي يَا هَامَانُ عَلَى الطِّينِ فَاجْعَل لِّي صَرْحًا لَّعَلِّي أَطَّلِعُ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ مِنَ الْكَاذِبِينَ وَاسْتَكْبَرَ هُوَ وَجُنُودُهُ فِي الأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ إِلَيْنَا لا يُرْجَعُونَ فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لا يُنصَرُونَ وَأَتْبَعْنَاهُمْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ هُم مِّنَ الْمَقْبُوحِينَ }}<ref>«و فرعون گفت: ای سرکردگان! من خدایی جز خویشتن برای شما نمیشناسم پس ای هامان! برای من آجر بساز و کاخی (بلند) برایم برآور شاید من به خدای موسی آگاهی یابم و من او را از دروغگویان میپندارم. و او و سپاهیانش در آن سرزمین به ناراستی گردنکشی ورزیدند و پنداشتند که به سوی ما بازگردانده نمیشوند. بنابراین او و سپاهیانش را فرو گرفتیم و به دریا افکندیم پس بنگر که سرانجام ستمکاران چگونه بود. و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا میخوانند و روز رستخیز یاری نخواهند شد. و در این جهان، لعنتی بدرقه آنان کردیم و در روز رستخیز، آنان از زشت چهرگانند» سوره قصص، آیه ۳۸-۴۲.</ref> ذکر شده است - بهاین قرار است: پس از آنکه آوازه [[پیروزی]] [[موسی]]{{ع}} بر ساحران در سراسر مصر پیچید، موقعیت فرعون سخت به خطر افتاد؛ از این رو، به اطرافیان خود اعلام کرد خدایی جز او برای آنها سراغ ندارد! و به هامان وزیر خود دستور داد قصر و برجی بسیار [[مرتفع]] برای او بسازد تا بالای آن رفته، شاید از خدای موسی{{ع}} خبری پیدا کند <ref>هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، صفحه ۹۱۸؛ خزائلی، محمد، اعلام القرآن، صفحه ۶۵۹؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، جلد۱۶، صفحه ۸۵؛ قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، جلد۷، صفحه ۱۶۵؛ قاموس قرآن، جلد۵، صفحه ۱۶۳؛ رسولی، هاشم، قصص قرآن، جلد۲، صفحه ۱۰۸.</ref>.<ref>[[فرهنگنامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص۳۸۷۰.</ref> | اما داستان فرعون و هامان - آنگونه که در [[آیات]] {{متن قرآن| وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرِي فَأَوْقِدْ لِي يَا هَامَانُ عَلَى الطِّينِ فَاجْعَل لِّي صَرْحًا لَّعَلِّي أَطَّلِعُ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ مِنَ الْكَاذِبِينَ وَاسْتَكْبَرَ هُوَ وَجُنُودُهُ فِي الأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ إِلَيْنَا لا يُرْجَعُونَ فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لا يُنصَرُونَ وَأَتْبَعْنَاهُمْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ هُم مِّنَ الْمَقْبُوحِينَ }}<ref>«و فرعون گفت: ای سرکردگان! من خدایی جز خویشتن برای شما نمیشناسم پس ای هامان! برای من آجر بساز و کاخی (بلند) برایم برآور شاید من به خدای موسی آگاهی یابم و من او را از دروغگویان میپندارم. و او و سپاهیانش در آن سرزمین به ناراستی گردنکشی ورزیدند و پنداشتند که به سوی ما بازگردانده نمیشوند. بنابراین او و سپاهیانش را فرو گرفتیم و به دریا افکندیم پس بنگر که سرانجام ستمکاران چگونه بود. و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا میخوانند و روز رستخیز یاری نخواهند شد. و در این جهان، لعنتی بدرقه آنان کردیم و در روز رستخیز، آنان از زشت چهرگانند» سوره قصص، آیه ۳۸-۴۲.</ref> ذکر شده است - بهاین قرار است: پس از آنکه آوازه [[پیروزی]] [[موسی]]{{ع}} بر ساحران در سراسر مصر پیچید، موقعیت فرعون سخت به خطر افتاد؛ از این رو، به اطرافیان خود اعلام کرد خدایی جز او برای آنها سراغ ندارد! و به هامان وزیر خود دستور داد قصر و برجی بسیار [[مرتفع]] برای او بسازد تا بالای آن رفته، شاید از خدای موسی{{ع}} خبری پیدا کند <ref>هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، صفحه ۹۱۸؛ خزائلی، محمد، اعلام القرآن، صفحه ۶۵۹؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، جلد۱۶، صفحه ۸۵؛ قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، جلد۷، صفحه ۱۶۵؛ قاموس قرآن، جلد۵، صفحه ۱۶۳؛ رسولی، هاشم، قصص قرآن، جلد۲، صفحه ۱۰۸.</ref>.<ref>[[فرهنگنامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص۳۸۷۰.</ref> |
نسخهٔ ۲۳ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۲۸
مقدمه
هامان، آنگونه که از قرآن کریم استفاده میشود، وزیر معروف فرعون بود و تا آن حد در دستگاه حکومت فرعون نفوذ داشت که در قرآن کریم ﴿وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ﴾[۱] از لشکریان مصر، به لشکریان فرعون و هامان یاد شده است. در قاموس کتاب مقدس نیز هامان نام وزیر اول خشایارشاه معرفی شده که وی با یهود دشمنی داشته است و چون مُردخای به وی تعظیم نکرد، دستور قتل عام یهود را صادر کرد. نام "هامان" شش بار در قرآن کریم ذکر شده است.
اما داستان فرعون و هامان - آنگونه که در آیات ﴿ وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرِي فَأَوْقِدْ لِي يَا هَامَانُ عَلَى الطِّينِ فَاجْعَل لِّي صَرْحًا لَّعَلِّي أَطَّلِعُ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ مِنَ الْكَاذِبِينَ وَاسْتَكْبَرَ هُوَ وَجُنُودُهُ فِي الأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ إِلَيْنَا لا يُرْجَعُونَ فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لا يُنصَرُونَ وَأَتْبَعْنَاهُمْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ هُم مِّنَ الْمَقْبُوحِينَ ﴾[۲] ذکر شده است - بهاین قرار است: پس از آنکه آوازه پیروزی موسی(ع) بر ساحران در سراسر مصر پیچید، موقعیت فرعون سخت به خطر افتاد؛ از این رو، به اطرافیان خود اعلام کرد خدایی جز او برای آنها سراغ ندارد! و به هامان وزیر خود دستور داد قصر و برجی بسیار مرتفع برای او بسازد تا بالای آن رفته، شاید از خدای موسی(ع) خبری پیدا کند [۳].[۴]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم و با آنان به فرعون و هامان و سپاه آن دو، چیزی را که از آن میهراسیدند نشان دهیم» سوره قصص، آیه ۶.
- ↑ «و فرعون گفت: ای سرکردگان! من خدایی جز خویشتن برای شما نمیشناسم پس ای هامان! برای من آجر بساز و کاخی (بلند) برایم برآور شاید من به خدای موسی آگاهی یابم و من او را از دروغگویان میپندارم. و او و سپاهیانش در آن سرزمین به ناراستی گردنکشی ورزیدند و پنداشتند که به سوی ما بازگردانده نمیشوند. بنابراین او و سپاهیانش را فرو گرفتیم و به دریا افکندیم پس بنگر که سرانجام ستمکاران چگونه بود. و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا میخوانند و روز رستخیز یاری نخواهند شد. و در این جهان، لعنتی بدرقه آنان کردیم و در روز رستخیز، آنان از زشت چهرگانند» سوره قصص، آیه ۳۸-۴۲.
- ↑ هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، صفحه ۹۱۸؛ خزائلی، محمد، اعلام القرآن، صفحه ۶۵۹؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، جلد۱۶، صفحه ۸۵؛ قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، جلد۷، صفحه ۱۶۵؛ قاموس قرآن، جلد۵، صفحه ۱۶۳؛ رسولی، هاشم، قصص قرآن، جلد۲، صفحه ۱۰۸.
- ↑ فرهنگ نامه علوم قرآنی، ج۱، ص۳۸۷۰.