بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
[[پرونده:1100803.jpg|بندانگشتی|مرقد دعبل خزاعی در شهر شوش (استان خوزستان)]] | [[پرونده:1100803.jpg|بندانگشتی|مرقد دعبل خزاعی در شهر شوش (استان خوزستان)]] | ||
'''دعبل خزاعی''' شاعر [[متعهد]] [[شیعه]] که در زمان [[امام رضا]]{{ع}} میزیست، [[هنر]] خویش را در راه احیای [[حق]] [[آل محمد]]{{عم}}، و ذکر و یاد شهدای [[عترت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} و بیان [[فضایل]] [[اهل بیت]]{{عم}} قرار داده بود و نزد [[ائمه]] [[شیعه]]{{عم}}، منزلتی داشت<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۸۰-۸۲.</ref>. | '''دعبل خزاعی''' شاعر [[متعهد]] [[شیعه]] که در زمان [[امام رضا]]{{ع}} میزیست، [[هنر]] خویش را در راه احیای [[حق]] [[آل محمد]]{{عم}}، و ذکر و یاد شهدای [[عترت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} و بیان [[فضایل]] [[اهل بیت]]{{عم}} قرار داده بود و نزد [[ائمه]] [[شیعه]]{{عم}}، منزلتی داشت<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۸۰-۸۲.</ref>. | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*روزی در [[مرو]]، به حضور [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} رسید و عرض کرد: ای [[فرزند]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]! درباره شما قصیده ای سرودهام و [[عهد]] کردهام که قبل از شما آن را برای کسی نخوانم. [[حضرت]] اجازه فرمود تا [[دعبل]] شعرش را بخواند و او هم خواند. قصیده بلند و بالای [[دعبل]]، که به «قصیده تائیّه» یا «[[مدارس آیات]]» معروف است، از پرمحتواترین قصایدی است که در [[بیان حق]] و [[فضایل]] این دودمان [[پاک]] و [[یادآوری]] از شهدای [[آل محمد]]{{عم}} میباشد. در این قصیده، که یکصد و بیست و یک [[بیت]] است، در [[فضایل]] سرشار از [[معنویت]] و خاطرههای پر سوز و گداز، جریان [[خاندان]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} را از آغاز، همراه شهادتها و [[رنجها]] بیان میکند. از [[خانهها]] و مدارس و منازلی یاد میکند، که- به خاطر ستمهای [[امویان]] و [[عباسیان]]- متروک و خالی مانده است. [[خانهها]] و مراکزی در خیف، [[منا]]، [[مسجد الحرام]]، [[عرفات]]، جمرات که پایگاه [[وحی]] بوده است، دیاری که برای [[آل محمد|آل رسول الله]]{{عم}}، [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}}، [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]]{{عم}}، [[جعفر]] و [[عبدالله]] و [[فضل]]، [[حمزه]] و [[امام سجاد]]{{ع}}... بوده است. منازل [[پاکی]] و [[طهارت]] و [[نماز]] و [[تقوا]] و [[نیکی]] که در جایْ جایِ آن سرزمینها دایر بوده است و سرگذشتِ شهادتها، [[ستمها]]، [[خونها]]. و در جایی از قصیده، خطاب به [[مادر]] [[امامان]]، [[فاطمه زهرا|حضرت زهرا]]{{س}} میگوید. اگر در [[خیال]] هم [[امام حسین|حسین]] را آغشته به [[خون]] میدیدی که از [[تشنگی]]، کنار [[فرات]] [[جان]] داد، بر صورت خویش سیلی میزدی و [[اشک]] از دیدگان بر چهره جاری میکردی، ای [[فاطمه]]! ای دختر [[نیکی]]! برخیز و [[ندبه]] کن، که ستارههای [[آسمان]]، بر دشت و هامون افتاده است.... آنگاه، یاد از قبرهایی میکند که از این دودمان، در سرزمین [[کوفه]]، [[مدینه]]، [[مکه]]، فخّ، جوزجان، [[بغداد]]، [[طوس]]، [[کربلا]]... قرار دارد و از شهدایی چون [[شهید]] فخّ، [[یحیی بن زید]]، [[ابراهیم بن عبدالله]]، [[موسی بن جعفر]] و [[شهدای کربلا]]... یاد میکند....<ref>قصیده دعبل که با بیتِ «مدارس آیاتٍ خلت من تلاوهٍ»... معروفیت دارد، به صورتهای گوناگون، کم و زیاد، در منابع مختلفی نقل شده است که مفصل ترین صورت نقل این قصیده، در کتابِ کشف الغمه، اربلی، جلد۳، ص۱۰۸ به بعد نقل شده است که حدود۱۲۱ بیت میباشد.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۸۰-۸۲.</ref>. | *روزی در [[مرو]]، به حضور [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} رسید و عرض کرد: ای [[فرزند]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]! درباره شما قصیده ای سرودهام و [[عهد]] کردهام که قبل از شما آن را برای کسی نخوانم. [[حضرت]] اجازه فرمود تا [[دعبل]] شعرش را بخواند و او هم خواند. قصیده بلند و بالای [[دعبل]]، که به «قصیده تائیّه» یا «[[مدارس آیات]]» معروف است، از پرمحتواترین قصایدی است که در [[بیان حق]] و [[فضایل]] این دودمان [[پاک]] و [[یادآوری]] از شهدای [[آل محمد]]{{عم}} میباشد. در این قصیده، که یکصد و بیست و یک [[بیت]] است، در [[فضایل]] سرشار از [[معنویت]] و خاطرههای پر سوز و گداز، جریان [[خاندان]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} را از آغاز، همراه شهادتها و [[رنجها]] بیان میکند. از [[خانهها]] و مدارس و منازلی یاد میکند، که- به خاطر ستمهای [[امویان]] و [[عباسیان]]- متروک و خالی مانده است. [[خانهها]] و مراکزی در خیف، [[منا]]، [[مسجد الحرام]]، [[عرفات]]، جمرات که پایگاه [[وحی]] بوده است، دیاری که برای [[آل محمد|آل رسول الله]]{{عم}}، [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}}، [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]]{{عم}}، [[جعفر]] و [[عبدالله]] و [[فضل]]، [[حمزه]] و [[امام سجاد]]{{ع}}... بوده است. منازل [[پاکی]] و [[طهارت]] و [[نماز]] و [[تقوا]] و [[نیکی]] که در جایْ جایِ آن سرزمینها دایر بوده است و سرگذشتِ شهادتها، [[ستمها]]، [[خونها]]. و در جایی از قصیده، خطاب به [[مادر]] [[امامان]]، [[فاطمه زهرا|حضرت زهرا]]{{س}} میگوید. اگر در [[خیال]] هم [[امام حسین|حسین]] را آغشته به [[خون]] میدیدی که از [[تشنگی]]، کنار [[فرات]] [[جان]] داد، بر صورت خویش سیلی میزدی و [[اشک]] از دیدگان بر چهره جاری میکردی، ای [[فاطمه]]! ای دختر [[نیکی]]! برخیز و [[ندبه]] کن، که ستارههای [[آسمان]]، بر دشت و هامون افتاده است.... آنگاه، یاد از قبرهایی میکند که از این دودمان، در سرزمین [[کوفه]]، [[مدینه]]، [[مکه]]، فخّ، جوزجان، [[بغداد]]، [[طوس]]، [[کربلا]]... قرار دارد و از شهدایی چون [[شهید]] فخّ، [[یحیی بن زید]]، [[ابراهیم بن عبدالله]]، [[موسی بن جعفر]] و [[شهدای کربلا]]... یاد میکند....<ref>قصیده دعبل که با بیتِ «مدارس آیاتٍ خلت من تلاوهٍ»... معروفیت دارد، به صورتهای گوناگون، کم و زیاد، در منابع مختلفی نقل شده است که مفصل ترین صورت نقل این قصیده، در کتابِ کشف الغمه، اربلی، جلد۳، ص۱۰۸ به بعد نقل شده است که حدود۱۲۱ بیت میباشد.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۸۰-۸۲.</ref>. | ||
خط ۱۵: | خط ۱۷: | ||
==دعبل خزاعی در موعودنامه== | ==دعبل خزاعی در موعودنامه== | ||
*"[[دعبل]] بن [[علی]] بن رزین بن [[عثمان]] بن [[عبد الله بن بدیل بن ورقاء خزاعی]] [[کوفی]]" معروف به دعبل خزاعی، [[شاعری]] [[بلیغ]]، [[سخنوری]] ادیب و دانشمندی والامقام بوده که [[عمر]] خود را در [[مدیحهسرایی]] و ذکر [[فضایل]] [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]]{{عم}} سپری کرده است. مرحوم [[شیخ طوسی]] و [[نجاشی]] او را از [[یاران]] [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} به شمار آوردهاند. این شاعر توانای سده سوّم [[هجری]] (متوفای ٢٤٦) در قصیدهای که در [[خدمت]] [[امام رضا]]{{ع}} خواند، چنین سروده است: ترجمه: "اگر آنچه را امروز یا فردا [[امید]] وقوع آن را دارم نمیبود، دلم از [[حسرت]] و [[اندوه]] بر ایشان -[[اهل بیت]]{{عم}}- پارهپاره میشد. -و آن [[امید]] به- [[قیام]] امامی است که بدون تردید [[قیام]] خواهد کرد-که-با [[نام خدا]] و همراه با [[برکات الهی]] [[قیام]] میفرماید. -و او- در میان ما [[حق و باطل]] را از هم جدا میسازد، و [[پاداش]] و [[کیفر]] میدهد". هنگامی که "[[دعبل]]" این ابیات را به عرض رساند، [[امام رضا]]{{ع}} سر برداشت و فرمود: "ای [[خزاعی]]! این اشعار را [[روح القدس]]، بر زبان تو جاری ساخته است". آنگاه فرمود: آیا میدانی آن [[امام]] کیست؟ [[دعبل]] عرض کرد: نمیدانم، فقط شنیدهام که امامی از دودمان شما [[خروج]] میفرماید و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] میسازد. فرمود: ای [[دعبل]]! [[امام]] بعد از من پسرم [[محمد]] ([[امام جواد]]) و بعد از او پسرش [[علی]] ([[امام هادی]]) و بعد از او پسرش [[حسن]] ([[امام عسکری]]) است، و پس از [[حسن]]، پسرش [[حجّت]] [[قائم]] است که در [[غیبت]] او انتظارش را میبرند و به [[هنگام ظهور]] [[مطاع]] خواهد بود، و اگر از [[دنیا]] جز یک روز باقی نمانده باشد، [[خدا]] آن روز را طولانی میسازد تا [[قائم]]{{ع}} [[خروج]] نماید و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] سازد، چنانکه از [[جور]] پر شده است<ref>الفصول المهمه، ص ۲۵۱؛ پیشوای دوازدهم، هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق، ص ۱۳.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۳۱.</ref>. | *"[[دعبل]] بن [[علی]] بن رزین بن [[عثمان]] بن [[عبد الله بن بدیل بن ورقاء خزاعی]] [[کوفی]]" معروف به دعبل خزاعی، [[شاعری]] [[بلیغ]]، [[سخنوری]] ادیب و دانشمندی والامقام بوده که [[عمر]] خود را در [[مدیحهسرایی]] و ذکر [[فضایل]] [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]]{{عم}} سپری کرده است. مرحوم [[شیخ طوسی]] و [[نجاشی]] او را از [[یاران]] [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} به شمار آوردهاند. این شاعر توانای سده سوّم [[هجری]] (متوفای ٢٤٦) در قصیدهای که در [[خدمت]] [[امام رضا]]{{ع}} خواند، چنین سروده است: ترجمه: "اگر آنچه را امروز یا فردا [[امید]] وقوع آن را دارم نمیبود، دلم از [[حسرت]] و [[اندوه]] بر ایشان -[[اهل بیت]]{{عم}}- پارهپاره میشد. -و آن [[امید]] به- [[قیام]] امامی است که بدون تردید [[قیام]] خواهد کرد-که-با [[نام خدا]] و همراه با [[برکات الهی]] [[قیام]] میفرماید. -و او- در میان ما [[حق و باطل]] را از هم جدا میسازد، و [[پاداش]] و [[کیفر]] میدهد". هنگامی که "[[دعبل]]" این ابیات را به عرض رساند، [[امام رضا]]{{ع}} سر برداشت و فرمود: "ای [[خزاعی]]! این اشعار را [[روح القدس]]، بر زبان تو جاری ساخته است". آنگاه فرمود: آیا میدانی آن [[امام]] کیست؟ [[دعبل]] عرض کرد: نمیدانم، فقط شنیدهام که امامی از دودمان شما [[خروج]] میفرماید و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] میسازد. فرمود: ای [[دعبل]]! [[امام]] بعد از من پسرم [[محمد]] ([[امام جواد]]) و بعد از او پسرش [[علی]] ([[امام هادی]]) و بعد از او پسرش [[حسن]] ([[امام عسکری]]) است، و پس از [[حسن]]، پسرش [[حجّت]] [[قائم]] است که در [[غیبت]] او انتظارش را میبرند و به [[هنگام ظهور]] [[مطاع]] خواهد بود، و اگر از [[دنیا]] جز یک روز باقی نمانده باشد، [[خدا]] آن روز را طولانی میسازد تا [[قائم]]{{ع}} [[خروج]] نماید و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] سازد، چنانکه از [[جور]] پر شده است<ref>الفصول المهمه، ص ۲۵۱؛ پیشوای دوازدهم، هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق، ص ۱۳.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۳۱.</ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||
* [[چه کسانی درباره امام مهدی شعر سرودهاند؟ (پرسش)]] | * [[چه کسانی درباره امام مهدی شعر سرودهاند؟ (پرسش)]] | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
# [[پرونده:81.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|'''فرهنگ زیارت''']] | |||
# [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']] | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{امام مهدی}} | {{امام مهدی}} | ||
{{زیارت}} | {{زیارت}} |