انفاق در معارف و سیره رضوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
[[امام رضا]]{{ع}} خداوند را [[مالک]] [[حقیقی]] دانسته می‌فرماید: «... خداوند مالک حقیقی [[مردمان]]، [[اموال]] و دیگر چیزهاست.»..<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۹۳؛ بحار الأنوار، ج۹۳، ص۱۹۲.</ref>. امام رضا{{ع}} در [[تفسیر آیه]] ۴۱ [[سوره انفال]]: {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ}}<ref>«بدانید که آنچه غنیمت گرفته‌اید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است» سوره انفال، آیه ۴۱.</ref>، مالکیت [[انسان‌ها]] نسبت به اموال را غیر حقیقی دانسته می‌فرماید: «آنچه در دست مردم است، عاریه است و انسان‌ها مالکین مجازی و اعتباری هستند نه حقیقی و [[مالی]] که به دست می‌آورند، [[غنیمت]] است»<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۹۳.</ref>. یعنی برداشتی از [[خوان]] [[نعمت الهی]] است و اموال آنها همه در [[حکم]] غنیمت است و بنابر این [[انسان]] به عنوان مالک مجازی و اعتباری [[حق]] هیچ‌گونه کسب [[مال]] و [[تصرف]] در آن را جز با اجازه مالک حقیقی ندارد، پس می‌فرماید: «خداوند چند کار از جمله... ضایع کردن مال را مبغوض می‌دارد»<ref>تحف العقول، ص۴۴۳.</ref>. از این‌رو دو اصل اساسی، یعنی [[کسب حلال]] و مصرف [[حلال]] در [[ارتباط]] انسان با مال و [[ثروت]] باید رعایت شود<ref>اقتصاد رضوی، ص۲۲، ۲۳.</ref>.
[[امام رضا]]{{ع}} خداوند را [[مالک]] [[حقیقی]] دانسته می‌فرماید: «... خداوند مالک حقیقی [[مردمان]]، [[اموال]] و دیگر چیزهاست.»..<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۹۳؛ بحار الأنوار، ج۹۳، ص۱۹۲.</ref>. امام رضا{{ع}} در [[تفسیر آیه]] ۴۱ [[سوره انفال]]: {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ}}<ref>«بدانید که آنچه غنیمت گرفته‌اید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است» سوره انفال، آیه ۴۱.</ref>، مالکیت [[انسان‌ها]] نسبت به اموال را غیر حقیقی دانسته می‌فرماید: «آنچه در دست مردم است، عاریه است و انسان‌ها مالکین مجازی و اعتباری هستند نه حقیقی و [[مالی]] که به دست می‌آورند، [[غنیمت]] است»<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۹۳.</ref>. یعنی برداشتی از [[خوان]] [[نعمت الهی]] است و اموال آنها همه در [[حکم]] غنیمت است و بنابر این [[انسان]] به عنوان مالک مجازی و اعتباری [[حق]] هیچ‌گونه کسب [[مال]] و [[تصرف]] در آن را جز با اجازه مالک حقیقی ندارد، پس می‌فرماید: «خداوند چند کار از جمله... ضایع کردن مال را مبغوض می‌دارد»<ref>تحف العقول، ص۴۴۳.</ref>. از این‌رو دو اصل اساسی، یعنی [[کسب حلال]] و مصرف [[حلال]] در [[ارتباط]] انسان با مال و [[ثروت]] باید رعایت شود<ref>اقتصاد رضوی، ص۲۲، ۲۳.</ref>.


از نگاه امام رضا{{ع}} همگان خلق خدا و «عیال [[الله]]» هستند همه باید از [[مواهب الهی]] بهره جسته و نیازشان را برآورده سازند<ref>معیارهای اقتصادی در تعالیم رضوی، ص۳۷-۳۸.</ref>. امام رضا{{ع}} می‌فرماید: «بدان...که [[حق]] [[برادران]] [[واجب]] و فرض است، از خود و اموالتان برای آنان [[سرمایه‌گذاری]] کنید و در هر چیزی که [[مساوات]] و [[برابری]] در آن رواست، با آنان به برابری و مساوات [[رفتار]] کنید.»..<ref>بحار الأنوار، ج۷۱، ص۲۲۶، ۲۲۷؛ الحیاة، ج۶، ص۶۸۵.</ref>.
از نگاه امام رضا{{ع}} همگان خلق خدا و «عیال [[الله]]» هستند همه باید از [[مواهب الهی]] بهره جسته و نیازشان را برآورده سازند<ref>معیارهای اقتصادی در تعالیم رضوی، ص۳۷-۳۸.</ref>. امام رضا{{ع}} می‌فرماید: «بدان...که [[حق]] [[برادران]] [[واجب]] و فرض است، از خود و اموالتان برای آنان [[سرمایه‌گذاری]] کنید و در هر چیزی که [[مساوات]] و [[برابری]] در آن رواست، با آنان به برابری و مساوات [[رفتار]] کنید.»..<ref>بحار الأنوار، ج۷۱، ص۲۲۶، ۲۲۷؛ الحیاة، ج۶، ص۶۸۵.</ref>.<ref>[[غلام رضا سرآبادانی|سرآبادانی]]، [[مجید رضایی|رضایی]]، [[اقتصاد - سرآبادانی (مقاله)|مقاله «اقتصاد»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]] ص ۳۰۵.</ref>


[[مالکیت]] فردی (خصوصی): مالکیت از [[حقوق]] [[فطری]] و طبیعی [[انسان]] است و عقلاً پذیرفته‌اند که هر فردی نسبت به محصول کار خویش حق داشته و [[مالک]] آن می‌شود و [[نظام اجتماع]] باید این حق طبیعی را برای فرد به رسمیت شناخته و آن را [[پاسداری]] کند. [[امام رضا]]{{ع}} مالکیت فردی را به رسمیت شناخته و در مورد [[حرمت]] و [[احترام]] [[مال]] افراد می‌فرماید: «هر کس بر علیه مؤمنی [[شهادت]] دهد که ضرری به [[جان]]، مال یا [[آبرو]] و اعتبار او وارد کند، [[خداوند]] او را [[دروغگو]] می‌نامد ولو اینکه سخنش راست باشد و اگر [[گواهی]] بدهد برای آنکه مال او را [[حفظ]] کند و یا او را بر علیه دشمنش [[یاری]] کند و یا خونش را حفظ کند، خداوند او را [[راستگو]] می‌نامد و لو اینکه سخنش [[کذب]] باشد»<ref>عوالی اللئالی، ج۱، ص۳۱۴-۳۱۵.</ref>. یعنی صدمه زدن به جان، مال و آبروی [[مؤمن]] و لو با شهادت کذب جایز نیست؛ بلکه باید مال او را حفظ کرد و لو با [[شهادت دروغ]]. البته روشن است که این مطلب در جایی است که طرف مقابل مؤمن نباشد و [[تعدی]] به کسی صورت نگرفته باشد. این نشان می‌دهد که مال و [[ملک]] خصوصی احترام دارد و رعایت آن واجب است.
==[[مالکیت]] فردی (خصوصی)==
مالکیت از [[حقوق]] [[فطری]] و طبیعی [[انسان]] است و عقلاً پذیرفته‌اند که هر فردی نسبت به محصول کار خویش حق داشته و [[مالک]] آن می‌شود و [[نظام اجتماع]] باید این حق طبیعی را برای فرد به رسمیت شناخته و آن را [[پاسداری]] کند. [[امام رضا]]{{ع}} مالکیت فردی را به رسمیت شناخته و در مورد [[حرمت]] و [[احترام]] [[مال]] افراد می‌فرماید: «هر کس بر علیه مؤمنی [[شهادت]] دهد که ضرری به [[جان]]، مال یا [[آبرو]] و اعتبار او وارد کند، [[خداوند]] او را [[دروغگو]] می‌نامد ولو اینکه سخنش راست باشد و اگر [[گواهی]] بدهد برای آنکه مال او را [[حفظ]] کند و یا او را بر علیه دشمنش [[یاری]] کند و یا خونش را حفظ کند، خداوند او را [[راستگو]] می‌نامد و لو اینکه سخنش [[کذب]] باشد»<ref>عوالی اللئالی، ج۱، ص۳۱۴-۳۱۵.</ref>. یعنی صدمه زدن به جان، مال و آبروی [[مؤمن]] و لو با شهادت کذب جایز نیست؛ بلکه باید مال او را حفظ کرد و لو با [[شهادت دروغ]]. البته روشن است که این مطلب در جایی است که طرف مقابل مؤمن نباشد و [[تعدی]] به کسی صورت نگرفته باشد. این نشان می‌دهد که مال و [[ملک]] خصوصی احترام دارد و رعایت آن واجب است.


گرفتن حق مالکیت از انسان در [[حقیقت]] به معنای گرفتن [[آزادی]] و [[اختیار]] از اوست. در [[تعالیم]] [[رضوی]] [[تجاوز]] به این حق و [[سرقت]] مال و... منشأ [[فساد]] [[مالی]] و [[قتل]] انسان معرفی شده است: «تجاوز به حق مالکیت و مال فرد، [[انگیزه]] [[کار و تلاش]]، [[تجارت]]، [[صنعت]]، و کسب مال را از او گرفته، و موجب قتل و [[تنازع]] و [[حسادت]] و درگیری بین [[مردم]] می‌شود».؛ زیرا [[مالکیت]] [[حق]] طبیعی فرد است و او مصرّ بر [[حفظ]] آن است. در [[حقیقت]]، وقتی که در اثر [[سرقت]] و [[غصب]] و غیره، [[امنیت اقتصادی]] و [[انگیزه]] کار، [[تولید]] و [[تجارت]] صدمه دید، زمینه [[فساد]] [[مالی]] در [[جامعه]] فراهم می‌گردد، و تلاش فرد برای [[دفاع از حق]] طبیعی خود نیز می‌تواند زمینه‌ساز بروز خشونت‌ها و [[درگیری‌ها]] و احتمالاً [[قتل]] باشد<ref>معیارهای اقتصادی در تعالیم رضوی، ص۴۳.</ref>.
گرفتن حق مالکیت از انسان در [[حقیقت]] به معنای گرفتن [[آزادی]] و [[اختیار]] از اوست. در [[تعالیم]] [[رضوی]] [[تجاوز]] به این حق و [[سرقت]] مال و... منشأ [[فساد]] [[مالی]] و [[قتل]] انسان معرفی شده است: «تجاوز به حق مالکیت و مال فرد، [[انگیزه]] [[کار و تلاش]]، [[تجارت]]، [[صنعت]]، و کسب مال را از او گرفته، و موجب قتل و [[تنازع]] و [[حسادت]] و درگیری بین [[مردم]] می‌شود».؛ زیرا [[مالکیت]] [[حق]] طبیعی فرد است و او مصرّ بر [[حفظ]] آن است. در [[حقیقت]]، وقتی که در اثر [[سرقت]] و [[غصب]] و غیره، [[امنیت اقتصادی]] و [[انگیزه]] کار، [[تولید]] و [[تجارت]] صدمه دید، زمینه [[فساد]] [[مالی]] در [[جامعه]] فراهم می‌گردد، و تلاش فرد برای [[دفاع از حق]] طبیعی خود نیز می‌تواند زمینه‌ساز بروز خشونت‌ها و [[درگیری‌ها]] و احتمالاً [[قتل]] باشد<ref>معیارهای اقتصادی در تعالیم رضوی، ص۴۳.</ref>.
۷۳٬۳۴۳

ویرایش