تفکر: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
== | ==معناشناسی== | ||
[[تفکر]]، مصدر باب تفعل از ماده "[[فکر]]"، به معنای تأمل درباره چیزی است<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج ۵، ص ۳۵۸ و ابن منظور، لسان العرب، ج ۵، ص ۶۵.</ref>. [[تفکر]] و [[تدبر]] در امور از ویژگیهای ممتازی است که در [[سیره]] و گفتار [[نبی خاتم]] {{صل}} [[جایگاه]] خاصی دارد؛ به گونهای که [[سیره]] و [[منطق]] عملی [[رسول خدا]] {{صل}} پیوسته بر [[تفکر]] و [[تدبر]] در همه امور [[استوار]] بود<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۳۰۴.</ref>. | |||
[[تفکّر]]، تجزیه و تحلیل معلوماتی است که [[انسان]] در [[ذهن]] خود اندوخته است. تفکّر [[سیر]] در فراوردههایی است که برای ذهن ابتدا پیدا میشود؛ مانند عمل شناوری است که انسان در آب از این طرف به آن طرف میکند<ref>مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ص۳۱۵.</ref>. به عبارت دیگر "تفکّر" عبارت است از مربوط کردن چند معلوم به یکدیگر برای به دست آوردن معلوم جدید و تبدیل کردن یک مجهول به معلوم. در [[حقیقت]] تفکر عبارت است از سیر و حرکت ذهن از یک مطلوب مجهول به سوی یک [[سلسله]] مقدمات معلوم و سپس حرکت از آن مقدمات معلوم به سوی آن مطلوب برای تبدیل آن به معلوم<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۵، ص۴۵.</ref>. تفکّر قوّهای است در انسان ناشی از [[عقل]] داشتن. [[انسان]] چون یک موجود عاقلی است لذا موجود متفکّری است. [[قدرت]] دارد در مسائل تفکّر کند به واسطه تفکری که در مسائل میکند حقایق را تا حدودی که برایش مقدور است [[کشف]] میکند<ref>مطهری، مرتضی، پیرامون جمهوری اسلامی، ص۹۲.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۲۶۲.</ref> | |||
==موضوعات [[تفکر]]== | |||
تفکر در اسلام و [[سیره پیامبر اکرم]] {{صل}} جایگاه ویژهای دارد و حضرت [[مسلمانان]] را به [[تفکر]] در اموری فرا میخواندند که برخی از آنها عبارتاند از: | |||
#'''[[خداشناسی]]:''' از مواردی که [[رسول خدا]] {{صل}} [[مسلمانان]] را به [[تفکر]] در آن فرا خوانده اند، [[اندیشه]] درباره [[شناخت خداوند]] [[متعال]] است. آنچه [[پیامبر]] {{صل}} [[مردم]] را به [[تفکر]] در آن فرامی خواند، [[تعقل]] و [[تفکر]] درباره ذات [[الهی]] نیست، بلکه [[اندیشه]] درباره صنع [[الهی]] است. از [[ابن عباس]] [[نقل]] شده است: "روزی همراه جمعی در [[مسجد]] حلقه زده بودیم که [[رسول خدا]] {{صل}} به نزد ما وارد شد"؛ سپس [[پیامبر خدا]] {{صل}} فرمود: "چه میکنید؟" گفتند: درباره [[خورشید]] میاندیشیم که چگونه طلوع میکند و چگونه غروب میکند؛ آن حضرت فرمود: " آفرین بر شما! این چنین باشید! در مخلوق، [[تفکر]] کنید و در [[خالق]]، [[تفکر]] نکنید"<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۴، ص ۳۴۸ و با اندکی تغییر در: مجموعه ورام، ج ۱، ص ۲۵۰.</ref>. | |||
#'''[[جهان]] شناسی:''' از دیگر اموری که [[رسول خدا]] {{صل}} آن را از موضوعات [[تفکر]] [[مسلمانان]] دانسته، آنان را به [[اندیشه]] درباره آن فرا خواندهاند، [[تفکر]] درباره [[جهان آفرینش]] است. با [[تفکر]] در [[جهان آفرینش]] به خوبی روشن میشود که همه چیز، نشانه [[خداوند]] و عالم، جلوهای از ذات بیهمتای اوست. [[نقل]] شده است، پس از [[نزول]] [[آیات]]: {{متن قرآن|إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ * الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ}}<ref>«بی گمان در آفرینش آسمانها و زمین و پیاپی آمدن شب و روز نشانههایی برای خردمندان است * (همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد میکنند و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند: پروردگارا! این (ها) را بیهوده نیافریدهای، پاکا که تویی! ما را از عذاب آتش (دوزخ) باز دار» سوره آل عمران، آیه ۱۹۰-۱۹۱.</ref>، [[حضرت رسول]] {{صل}} فرمود: "وای بر کسی که این [[آیات]] را بخواند و در آن نیندیشد و از آن [[عبرت]] نگیرد!"<ref>{{متن حدیث|وَيْلٌ لِمَنْ قَرَأَ هَذِهِ الْآيَاتِ وَ لَمْ يَتَفَكَّرَ فِيهَا}}؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع، ج ۲، ص ۳۳۲ - ۳۳۳؛ صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد، ج ۷، ص ۷۲ و جاراللّه زمخشری، الکشاف، ج۱، ص۴۵۳.</ref>. | |||
#'''[[انسان]] شناسی:''' [[تفکر]] درباره [[انسان]] و [[کسب معرفت]] درباره او از سودمندترین و والاترین راهها در [[شناخت خداوند]] [[متعال]] است؛ از اینرو، [[رسول خدا]] {{صل}} ضمن [[نقل]] روایاتی، [[مسلمانان]] را به [[لزوم]] [[اندیشه]] درباره [[معرفت نفس]] فرامیخواند و بر [[شناخت]] خویشتن خود تأکید میفرمود. [[نقل]] شده است، روزی شخصی نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آمد و پرسید: "راه [[شناخت حق]] چیست؟" [[رسول خدا]] {{صل}} پاسخ داد: "[[شناخت]] خود"<ref>عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۲۴۶ و مستدرک الوسیله، ج ۱۱، ص ۱۳۸.</ref>. واضح است که این [[شناخت]]، جز از راه [[تفکر]] و [[اندیشه]] ممکن نیست. | |||
#'''[[اندیشه]] درباره [[قرآن]] :''' [[رسول خدا]] {{صل}} بر [[تفکر]] و [[تدبر]] در [[قرآن]] و [[عبرت]] گرفتن از آموزههای آن، بسیار تأکید داشته، [[تدبر]] و [[تعقل]] درباره [[قرآن]] را [[عبادت]] شمرده است. از [[پیامبر خدا]] {{صل}} [[نقل]] شده است که روزی فرمود: "به چشمانتان بهرهای از [[عبادت]] برسانید"؛ [[مردم]] گفتند: "چگونه به چشمانمان بهرهای از [[عبادت]] برسانیم؟" فرمود: "با نگاه کردن به [[قرآن]] و [[تفکر]] در آن و [[عبرت]] گیری از عجایب آن"<ref>مجموعه ورام، ج ۱، ص ۲۵۰.</ref>. | |||
#'''[[اندیشه]] درباره [[مرگ]] :''' [[مرگ]] نیز از اموری است که [[رسول اکرم]] {{صل}} بر [[اندیشه]] درباره آن تأکید کرده است. آن حضرت، ضمن توصیههایشان، به [[ابوذر غفاری]] فرمود: "ای [[ابوذر]]! هرگاه جنازهای را [[همراهی]] کردی، پس عملت در آن حال، [[تفکر]] و [[فروتنی]] باشد و بدان که تو نیز روزی به او ملحق خواهی شد"<ref>اعلام الدین، ص ۱۹۶؛ مکارم الاخلاق، ص ۴۶۵.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۰۶-۳۰۹.</ref> | |||
==ثمرات [[تفکر]]== | |||
کمگویی و کوتاه کردن سخن از ثمرات [[تفکر]] است. انسانی که [[حقیقت]] [[تفکر]] را دریافته باشد، هرگز به گزاف سخن نمی گوید، جدال نمیکند و... . همچنان که از [[پیامبر خدا]] {{صل}} [[نقل]] شده است، ایشان خود را از سه چیز به شدت دور نگه میداشت: "جدال و کشمکش، پرحرفی و بیان سخنان بیفایده"<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۳۱۹؛ المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۸؛ مکارم الاخلاق، ص ۱۴ - ۱۵ و معانی الاخبار، ص ۸۲.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی| حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۱۱.</ref> | |||
==تفکر بالاترین فضائل== | |||
در رتبهبندی [[فضائل]]، نمیتوان از اثری که در نتیجه هریک از آنها پدید میآید، چشم پوشید. [[فضیلت]] [[اندیشه]] و [[تفکّر]] چون موفّقیّت در [[دنیا]] و [[آخرت]] را در پی خود دارد، در [[برترین]] مراتب قرار گرفته، شاید نتوان آن را به چشم دیگر [[فضائل]] دید؛ در [[حدیث]] است که: "ساعتی به تأمّل و [[اندیشه]] پرداختن، بهتر از یکسال [[عبادت]] کردن است"<ref>{{متن حدیث| تَفَكُّرُ سَاعَةٍ خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ}}؛ بحار الأنوار، ج ۷۱، ص ۳۲۷.</ref>.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۳۵۱.</ref> | |||
==نتیجه تفکر== | ==نتیجه تفکر== | ||
تفکّر، [[آدمی]] را به [[حقیقت]] هستی و زندگی میرساند. [[انسان]] در سایه تفکر، خیر و شر خود را میشناسند و در مسیر صحیح گام برمیدارد. [[امام]] {{ع}} میفرماید: و اگر [[آفریدگار]] درباره [[قدرت]] عظیم و [[نعمت]] بزرگ [[آفریدگار]] میاندیشیدند، به راه میآمدند و از [[عذاب]] [[دوزخ]] میهراسیدند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۲۷: {{متن حدیث|"وَ لَوْ فَكَّرُوا فِي عَظِيمِ الْقُدْرَةِ وَ جَسِيمِ النِّعْمَةِ لَرَجَعُوا إِلَى الطَّرِيقِ وَ خَافُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ"}}</ref>. | |||
اندیشیدن مانع [[تباهی]] در [[عاقبت]] کار [[آدمی]] و باعث بینایی در امور و جلوگیری از فرو رفتن [[انسان]] در مهلکهها و پرتگاهها میشود. در سایه تفکر، [[آدمی]] از اتفاقهای پیرامون خود [[پند]] میگیرد و تجربه کسب میکند. از اینرو فرمود: [[خدا]] [[رحمت]] کند کسی را که بیندیشد تا [[پند]] گیرد، آنگاه پذیرد و به کار بندد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۲: {{متن حدیث|"رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً تَفَكَّرَ فَاعْتَبَرَ وَ اعْتَبَرَ فَأَبْصَرَ"}}</ref>. [[انسان]] در سایه تفکر حقایق امور را درمییابد و به خواسته خود میرسد. [[امام علی]] {{ع}} فرمود: آنکه چشم [[اندیشه]] خود را بیدار نگاه دارد، به منتهای خواسته خویش برسد»<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۰۴.</ref>. | |||
[[ | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
نسخهٔ ۱۴ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۰۱
- مدخلهای وابسته به این بحث:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل تفکر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
معناشناسی
تفکر، مصدر باب تفعل از ماده "فکر"، به معنای تأمل درباره چیزی است[۱]. تفکر و تدبر در امور از ویژگیهای ممتازی است که در سیره و گفتار نبی خاتم (ص) جایگاه خاصی دارد؛ به گونهای که سیره و منطق عملی رسول خدا (ص) پیوسته بر تفکر و تدبر در همه امور استوار بود[۲].
تفکّر، تجزیه و تحلیل معلوماتی است که انسان در ذهن خود اندوخته است. تفکّر سیر در فراوردههایی است که برای ذهن ابتدا پیدا میشود؛ مانند عمل شناوری است که انسان در آب از این طرف به آن طرف میکند[۳]. به عبارت دیگر "تفکّر" عبارت است از مربوط کردن چند معلوم به یکدیگر برای به دست آوردن معلوم جدید و تبدیل کردن یک مجهول به معلوم. در حقیقت تفکر عبارت است از سیر و حرکت ذهن از یک مطلوب مجهول به سوی یک سلسله مقدمات معلوم و سپس حرکت از آن مقدمات معلوم به سوی آن مطلوب برای تبدیل آن به معلوم[۴]. تفکّر قوّهای است در انسان ناشی از عقل داشتن. انسان چون یک موجود عاقلی است لذا موجود متفکّری است. قدرت دارد در مسائل تفکّر کند به واسطه تفکری که در مسائل میکند حقایق را تا حدودی که برایش مقدور است کشف میکند[۵].[۶]
موضوعات تفکر
تفکر در اسلام و سیره پیامبر اکرم (ص) جایگاه ویژهای دارد و حضرت مسلمانان را به تفکر در اموری فرا میخواندند که برخی از آنها عبارتاند از:
- خداشناسی: از مواردی که رسول خدا (ص) مسلمانان را به تفکر در آن فرا خوانده اند، اندیشه درباره شناخت خداوند متعال است. آنچه پیامبر (ص) مردم را به تفکر در آن فرامی خواند، تعقل و تفکر درباره ذات الهی نیست، بلکه اندیشه درباره صنع الهی است. از ابن عباس نقل شده است: "روزی همراه جمعی در مسجد حلقه زده بودیم که رسول خدا (ص) به نزد ما وارد شد"؛ سپس پیامبر خدا (ص) فرمود: "چه میکنید؟" گفتند: درباره خورشید میاندیشیم که چگونه طلوع میکند و چگونه غروب میکند؛ آن حضرت فرمود: " آفرین بر شما! این چنین باشید! در مخلوق، تفکر کنید و در خالق، تفکر نکنید"[۷].
- جهان شناسی: از دیگر اموری که رسول خدا (ص) آن را از موضوعات تفکر مسلمانان دانسته، آنان را به اندیشه درباره آن فرا خواندهاند، تفکر درباره جهان آفرینش است. با تفکر در جهان آفرینش به خوبی روشن میشود که همه چیز، نشانه خداوند و عالم، جلوهای از ذات بیهمتای اوست. نقل شده است، پس از نزول آیات: ﴿إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ * الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ﴾[۸]، حضرت رسول (ص) فرمود: "وای بر کسی که این آیات را بخواند و در آن نیندیشد و از آن عبرت نگیرد!"[۹].
- انسان شناسی: تفکر درباره انسان و کسب معرفت درباره او از سودمندترین و والاترین راهها در شناخت خداوند متعال است؛ از اینرو، رسول خدا (ص) ضمن نقل روایاتی، مسلمانان را به لزوم اندیشه درباره معرفت نفس فرامیخواند و بر شناخت خویشتن خود تأکید میفرمود. نقل شده است، روزی شخصی نزد رسول خدا (ص) آمد و پرسید: "راه شناخت حق چیست؟" رسول خدا (ص) پاسخ داد: "شناخت خود"[۱۰]. واضح است که این شناخت، جز از راه تفکر و اندیشه ممکن نیست.
- اندیشه درباره قرآن : رسول خدا (ص) بر تفکر و تدبر در قرآن و عبرت گرفتن از آموزههای آن، بسیار تأکید داشته، تدبر و تعقل درباره قرآن را عبادت شمرده است. از پیامبر خدا (ص) نقل شده است که روزی فرمود: "به چشمانتان بهرهای از عبادت برسانید"؛ مردم گفتند: "چگونه به چشمانمان بهرهای از عبادت برسانیم؟" فرمود: "با نگاه کردن به قرآن و تفکر در آن و عبرت گیری از عجایب آن"[۱۱].
- اندیشه درباره مرگ : مرگ نیز از اموری است که رسول اکرم (ص) بر اندیشه درباره آن تأکید کرده است. آن حضرت، ضمن توصیههایشان، به ابوذر غفاری فرمود: "ای ابوذر! هرگاه جنازهای را همراهی کردی، پس عملت در آن حال، تفکر و فروتنی باشد و بدان که تو نیز روزی به او ملحق خواهی شد"[۱۲].[۱۳]
ثمرات تفکر
کمگویی و کوتاه کردن سخن از ثمرات تفکر است. انسانی که حقیقت تفکر را دریافته باشد، هرگز به گزاف سخن نمی گوید، جدال نمیکند و... . همچنان که از پیامبر خدا (ص) نقل شده است، ایشان خود را از سه چیز به شدت دور نگه میداشت: "جدال و کشمکش، پرحرفی و بیان سخنان بیفایده"[۱۴].[۱۵]
تفکر بالاترین فضائل
در رتبهبندی فضائل، نمیتوان از اثری که در نتیجه هریک از آنها پدید میآید، چشم پوشید. فضیلت اندیشه و تفکّر چون موفّقیّت در دنیا و آخرت را در پی خود دارد، در برترین مراتب قرار گرفته، شاید نتوان آن را به چشم دیگر فضائل دید؛ در حدیث است که: "ساعتی به تأمّل و اندیشه پرداختن، بهتر از یکسال عبادت کردن است"[۱۶].[۱۷]
نتیجه تفکر
تفکّر، آدمی را به حقیقت هستی و زندگی میرساند. انسان در سایه تفکر، خیر و شر خود را میشناسند و در مسیر صحیح گام برمیدارد. امام (ع) میفرماید: و اگر آفریدگار درباره قدرت عظیم و نعمت بزرگ آفریدگار میاندیشیدند، به راه میآمدند و از عذاب دوزخ میهراسیدند[۱۸].
اندیشیدن مانع تباهی در عاقبت کار آدمی و باعث بینایی در امور و جلوگیری از فرو رفتن انسان در مهلکهها و پرتگاهها میشود. در سایه تفکر، آدمی از اتفاقهای پیرامون خود پند میگیرد و تجربه کسب میکند. از اینرو فرمود: خدا رحمت کند کسی را که بیندیشد تا پند گیرد، آنگاه پذیرد و به کار بندد[۱۹]. انسان در سایه تفکر حقایق امور را درمییابد و به خواسته خود میرسد. امام علی (ع) فرمود: آنکه چشم اندیشه خود را بیدار نگاه دارد، به منتهای خواسته خویش برسد»[۲۰].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج ۵، ص ۳۵۸ و ابن منظور، لسان العرب، ج ۵، ص ۶۵.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۳۰۴.
- ↑ مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ص۳۱۵.
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۵، ص۴۵.
- ↑ مطهری، مرتضی، پیرامون جمهوری اسلامی، ص۹۲.
- ↑ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۲۶۲.
- ↑ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۴، ص ۳۴۸ و با اندکی تغییر در: مجموعه ورام، ج ۱، ص ۲۵۰.
- ↑ «بی گمان در آفرینش آسمانها و زمین و پیاپی آمدن شب و روز نشانههایی برای خردمندان است * (همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد میکنند و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند: پروردگارا! این (ها) را بیهوده نیافریدهای، پاکا که تویی! ما را از عذاب آتش (دوزخ) باز دار» سوره آل عمران، آیه ۱۹۰-۱۹۱.
- ↑ «وَيْلٌ لِمَنْ قَرَأَ هَذِهِ الْآيَاتِ وَ لَمْ يَتَفَكَّرَ فِيهَا»؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع، ج ۲، ص ۳۳۲ - ۳۳۳؛ صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد، ج ۷، ص ۷۲ و جاراللّه زمخشری، الکشاف، ج۱، ص۴۵۳.
- ↑ عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۲۴۶ و مستدرک الوسیله، ج ۱۱، ص ۱۳۸.
- ↑ مجموعه ورام، ج ۱، ص ۲۵۰.
- ↑ اعلام الدین، ص ۱۹۶؛ مکارم الاخلاق، ص ۴۶۵.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۰۶-۳۰۹.
- ↑ عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص ۳۱۹؛ المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۸؛ مکارم الاخلاق، ص ۱۴ - ۱۵ و معانی الاخبار، ص ۸۲.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۱۱.
- ↑ « تَفَكُّرُ سَاعَةٍ خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ»؛ بحار الأنوار، ج ۷۱، ص ۳۲۷.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۵۱.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۲۲۷: «"وَ لَوْ فَكَّرُوا فِي عَظِيمِ الْقُدْرَةِ وَ جَسِيمِ النِّعْمَةِ لَرَجَعُوا إِلَى الطَّرِيقِ وَ خَافُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ"»
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۰۲: «"رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً تَفَكَّرَ فَاعْتَبَرَ وَ اعْتَبَرَ فَأَبْصَرَ"»
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۰۴.