ابوطالب در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ دسامبر ۲۰۲۱
خط ۶۶۶: خط ۶۶۶:
#اگر [[محمّد]] برادرزاده [[ابوطالب]] است، علی فرزند خود اوست. اگر [[عاطفه]] نسبی [[انگیزه]] او در این راه بود، پس چرا فرزندش را به [[اختیار]] خود در راه برادرزاده‌اش [[فدا]] می‌کند. در حالی که به اندازه کافی درباره عواقب این کار [[اندیشه]]، [[تأمل]] و [[تدبّر]] کرده است؟ چرا [[راضی]] می‌شود که اگر کسی کشته شود، پسرش باشد نه برادرزاده‌اش؟ آیا خردمندانه است که ابوطالب به طور طبیعی فرزند برادرش را بیشتر از فرزند و جگرگوشه خودش [[دوست]] بدارد؟
#اگر [[محمّد]] برادرزاده [[ابوطالب]] است، علی فرزند خود اوست. اگر [[عاطفه]] نسبی [[انگیزه]] او در این راه بود، پس چرا فرزندش را به [[اختیار]] خود در راه برادرزاده‌اش [[فدا]] می‌کند. در حالی که به اندازه کافی درباره عواقب این کار [[اندیشه]]، [[تأمل]] و [[تدبّر]] کرده است؟ چرا [[راضی]] می‌شود که اگر کسی کشته شود، پسرش باشد نه برادرزاده‌اش؟ آیا خردمندانه است که ابوطالب به طور طبیعی فرزند برادرش را بیشتر از فرزند و جگرگوشه خودش [[دوست]] بدارد؟
#اگر [[حمیت]] قبیله‌ای و رابطه نسبی انگیزه و عامل مواضع ابوطالب بود، چرا [[ابولهب]] را بر آن نداشت که همانند ابوطالب موضع‌گیری کند؟ برعکس می‌بینیم وی از سرسخت‌ترین و جسورترین [[دشمنان]] [[رسول خدا]]{{صل}} بود و بیش از همه در [[اذیت]] و [[آزار]] برادرزاده‌اش می‌کوشید! به علاوه هر چند سایر [[بنی هاشم]] همراه [[پیامبر]]{{صل}} وارد [[شعب ابوطالب]] شدند، امّا فداکاری‌های آنان یک دهم فداکاری‌های ابوطالب نمی‌شد. همچنان که همین موضع‌گیری آنان تحت تأثیر و [[نفوذ]]، و پافشاری ابوطالب بود و بس. بدین ترتیب روشن می‌شود که [[حمیّت دینی]] از [[حمیّت]] نسبی بسی قوی‌تر است. از این‌رو شماری از [[مسلمانان]] را می‌بینیم که [[آمادگی]] خود را برای [[قتل]] [[پدران]] و [[فرزندان]] خویش در راه [[دین]] و [[ایمان]] به [[صراحت]] اعلام کرده‌اند. فی المثل [[عبدالله بن عبدالله بن ابی]] از رسول خدا{{صل}} اجازه خواست که [[پدر]] خودش را بکشد<ref>الصافی، ج۵، ص۱۸۰؛ سیره حلبی، ج۲، ص۶۴؛ الدر المنثور، ج۶، ص۲۴؛ الاصابه، ج۲، ص۳۳۶.</ref>. در [[جنگ صفین]] نیز [[برادر]] از برادر دست برنمی‌داشت تا این که [[امیر المؤمنین علی]]{{ع}} به او اجازه فرمود که برادرش را رها سازد<ref>وقعة صفّین، ص۲۷۱- ۲۷۲.</ref>. شواهد فراوان دیگری نیز در این باره هست.
#اگر [[حمیت]] قبیله‌ای و رابطه نسبی انگیزه و عامل مواضع ابوطالب بود، چرا [[ابولهب]] را بر آن نداشت که همانند ابوطالب موضع‌گیری کند؟ برعکس می‌بینیم وی از سرسخت‌ترین و جسورترین [[دشمنان]] [[رسول خدا]]{{صل}} بود و بیش از همه در [[اذیت]] و [[آزار]] برادرزاده‌اش می‌کوشید! به علاوه هر چند سایر [[بنی هاشم]] همراه [[پیامبر]]{{صل}} وارد [[شعب ابوطالب]] شدند، امّا فداکاری‌های آنان یک دهم فداکاری‌های ابوطالب نمی‌شد. همچنان که همین موضع‌گیری آنان تحت تأثیر و [[نفوذ]]، و پافشاری ابوطالب بود و بس. بدین ترتیب روشن می‌شود که [[حمیّت دینی]] از [[حمیّت]] نسبی بسی قوی‌تر است. از این‌رو شماری از [[مسلمانان]] را می‌بینیم که [[آمادگی]] خود را برای [[قتل]] [[پدران]] و [[فرزندان]] خویش در راه [[دین]] و [[ایمان]] به [[صراحت]] اعلام کرده‌اند. فی المثل [[عبدالله بن عبدالله بن ابی]] از رسول خدا{{صل}} اجازه خواست که [[پدر]] خودش را بکشد<ref>الصافی، ج۵، ص۱۸۰؛ سیره حلبی، ج۲، ص۶۴؛ الدر المنثور، ج۶، ص۲۴؛ الاصابه، ج۲، ص۳۳۶.</ref>. در [[جنگ صفین]] نیز [[برادر]] از برادر دست برنمی‌داشت تا این که [[امیر المؤمنین علی]]{{ع}} به او اجازه فرمود که برادرش را رها سازد<ref>وقعة صفّین، ص۲۷۱- ۲۷۲.</ref>. شواهد فراوان دیگری نیز در این باره هست.
#اگر ابوطالب این فداکاری‌ها را برای رسیدن به [[مال]] و [[ثروت]]، [[مقام]] و موقعیت [[دنیایی]] انجام می‌داد، لازم بود که برادرزاده‌اش را فدای فرزند خودش کند و هم او را در راه [[خانواده]] خویش [[قربانی]] سازد؛ زیرا با این کار می‌توانست به همه چیز [[دنیا]] برسد. در حالی که [[ابوطالب]] همه چیز را فدای [[محمّد]]{{صل}} کرد.
#اگر ابوطالب این فداکاری‌ها را برای رسیدن به [[مال]] و [[ثروت]]، [[مقام]] و موقعیت [[دنیایی]] انجام می‌داد، لازم بود که برادرزاده‌اش را فدای فرزند خودش کند و هم او را در راه [[خانواده]] خویش [[قربانی]] سازد؛ زیرا با این کار می‌توانست به همه چیز [[دنیا]] برسد. در حالی که [[ابوطالب]] همه چیز را فدای [[محمّد]]{{صل}} کرد. چنان که احتمال داشت خودش نیز همراه او نابود شود. چنین اقداماتی به هیچ وجه در [[منطق]] [[مصالح]] [[دنیایی]] پذیرفتنی نیست.
چنان که احتمال داشت خودش نیز همراه او نابود شود. چنین اقداماتی به هیچ وجه در [[منطق]] [[مصالح]] [[دنیایی]] پذیرفتنی نیست.
# [[حمیّت]] قبیله‌ای- اگر هم باشد- فقط در حدود مصالح قبیله‌ای و [[حفظ]] شئونات و [[آینده]] [[قبیله]] تأثیر می‌گذارد، امّا هرگاه این حمیّت عامل نابودی و از هم‌پاشیدگی قبیله و به هدر رفتن [[منافع]] و مصالح آن و به خطر انداختن آینده قبیله و افراد آن باشد، هرگز مجال بروز نخواهد یافت و احدی از [[خردمندان]] [[جهان]] چنین اقداماتی را نخواهند پذیرفت.
# [[حمیّت]] قبیله‌ای- اگر هم باشد- فقط در حدود مصالح قبیله‌ای و [[حفظ]] شئونات و [[آینده]] [[قبیله]] تأثیر می‌گذارد، امّا هرگاه این حمیّت عامل نابودی و از هم‌پاشیدگی قبیله و به هدر رفتن [[منافع]] و مصالح آن و به خطر انداختن آینده قبیله و افراد آن باشد، هرگز مجال بروز نخواهد یافت و احدی از [[خردمندان]] [[جهان]] چنین اقداماتی را نخواهند پذیرفت.
بدین ترتیب روشن می‌شود که نمی‌توانیم موضع‌گیری‌های حکیمانه و فداکاریهای جانانه ابوطالب{{ع}} را [[تفسیر]] کنیم، مگر بر پایه انگیزه‌های [[عقیدتی]] و [[ایمان راسخ]] که [[انسان]] را بر آن می‌دارد تا هرچه دارد در راه [[دین]] و [[عقیده]] خود [[بذل و بخشش]] نماید.
بدین ترتیب روشن می‌شود که نمی‌توانیم موضع‌گیری‌های حکیمانه و فداکاریهای جانانه ابوطالب{{ع}} را [[تفسیر]] کنیم، مگر بر پایه انگیزه‌های [[عقیدتی]] و [[ایمان راسخ]] که [[انسان]] را بر آن می‌دارد تا هرچه دارد در راه [[دین]] و [[عقیده]] خود [[بذل و بخشش]] نماید.
۷۳٬۳۴۳

ویرایش