نامۀ ۴۴ نهج البلاغه: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== * +==منابع== {{منابع}} * )) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-''']] == پانویس == {{پانویس}} +''']] {{پایان منابع}} == پانویس == {{پانویس}})) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* [[پرونده:13681049.jpg|22px]] [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۲''']] | * [[پرونده:13681049.jpg|22px]] [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۲''']] | ||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ ۱۶ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۲:۳۵
مقدمه
- امام (ع) کارگزارانی به مناطق مختلف سرزمینهای اسلامی فرستاد، اما اینگونه نبود که آنها همگی از شایستگیهای لازم برخوردار باشند. مسائلی چند، امام را در گزینش افراد محدود میساخت، از جمله: شرایط ویژه سرزمینهای اسلامی، برخی مصالح جامعه مسلمانان، کمبود مدیران مدبر و خودساخته و... . از دیگرسو، منطق امام، حضور حاکم و مدیر را در جامعه امری ضروری میدانست، زیرا نبود حاکم (حتی اگر پرهیزکار نباشد) باعث هرج و مرج در جامعه میشود[۱].
- زیاد بن ابیه کارگزار امام در منطقه فارس بود. او در مدیریت فارس فردی موفق بود.معاویه نیز از او میهراسید، از اینرو نامهای به او نوشت و او را بهسبب ادعای ابوسفیان، پدر معاویه، برادر خویش و دارای پیوند نسبی با خود خواند. خبر نامه معاویه به امام رسید. امام نیز ضمن نامهای او را از فریب معاویه آگاه کرد و برحذر داشت[۲].
- افزون بر سیدرضی، تنی چند از محدثان، این نامه را گزارش کردهاند، از جمله: علی بن محمد مدائنی در الفتوح، ابن عبدالبر در الاستیعاب و ابن اثیر در الکامل[۳].
فرازی از نامه
- میدانم که معاویه به تو نامه نوشته است تا عقلت را بدزدد و ارادهات را سست گرداند. پس به هوش باش که او شیطان است که از هرسو آدمی را احاطه کند و از پیشرو و پشتسر و راست و چپ راه را بر او بندد تا غافلگیرش کند و با فریب دادن او، عقلش را برباید[۴].
- باری، ابوسفیان در زمان عمر با کلامی که از دهانش پرید، پرده از روی جنایت و خیانت خود برداشت و فسادی از فسادهای شیطان را در خود نشان داد. آن اعتراف گناهآلود نه نسبی را ثابت کند و نه ارثی آورَد. کسی که با چنین رشتهای خود را به دیگری بندد چون شرابخوار بیگانهای است که حتی شرابخواران از خود برانندش، یا چون ظرف کثیف و شکستهای است که به پالان شتر بسته باشند که دائماً به این طرف و آن طرفِ سرگینگاه او برخورد کند[۵].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 789.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 789.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 790.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 790.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 790.