رابطه قلب با علم معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} [[پرونده: + | تصویر = )
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{جمع شدن| +{{پاسخ پرسش | عنوان پاسخ‌دهنده = ))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} [[پرونده: + | تصویر = ))
خط ۳۸: خط ۳۸:
{{یادآوری پاسخ}}
{{یادآوری پاسخ}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. رستمی و آل‌بویه؛}}
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. رستمی و آل‌بویه؛
[[پرونده:11522.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد زمان رستمی|رستمی]] و [[طاهره آل‌بویه|آل‌بویه، طاهره]]]]
| تصویر = 11522.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد زمان رستمی|رستمی]] و [[طاهره آل‌بویه|آل‌بویه، طاهره]]]]
::::::آقای'''[[محمد زمان رستمی]] و خانم [[طاهره آل‌بویه]] ''' در کتاب ''«[[علم امام (کتاب)|علم امام]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::آقای'''[[محمد زمان رستمی]] و خانم [[طاهره آل‌بویه]] ''' در کتاب ''«[[علم امام (کتاب)|علم امام]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::[[قلب]]، معانی مجرد را [[ادراک]] می‌کند، لیکن در ادراک این معانی با ادراک [[عقل]] در دو چیز تفاوت دارد:
::::::[[قلب]]، معانی مجرد را [[ادراک]] می‌کند، لیکن در ادراک این معانی با ادراک [[عقل]] در دو چیز تفاوت دارد:
خط ۵۳: خط ۵۳:


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ٢. میرترابى حسینى؛}}
| عنوان پاسخ‌دهنده = ٢. میرترابى حسینى؛
[[پرونده:11817.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[زهرةالسادات میرترابی حسینی|میرترابى حسینى]]]]
| تصویر = 11817.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[زهرةالسادات میرترابی حسینی|میرترابى حسینى]]]]
::::::خانم '''[[زهرةالسادات میرترابی حسینی]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایان‌نامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::خانم '''[[زهرةالسادات میرترابی حسینی]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایان‌نامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«قلب مانند عقل، مجرده را ادراک می‌کند با این تفاوت که، آنچه را عقل از دور به صورت مفهومِ کلی ادراک می‌کند قلب، از نزدیک به عنوان موجود شخصی خارجی که دارای سعۀ وجودی است، مشاهده می‌نماید. از این رو عقل به دلیل انحصار در حصار درک مفهومی، از ادراک بسیاری از حقایق عاجز است ولی قلب با ادراک شهودی، بر بسیاری از اسرار کلی و حتّی جزئی عالم، آگاه می‌گردد. حقّ این است که تفاوت میان قلب و دیگر قوای ادراکی، تنها در شدت و ضعف حضور، و نیز در سعه و ضیق معلوم بالذات است. در اصطلاح قرآن از این راه شناخت با "عقل" و گاه با "قلب" یاد، و هر یک از واژه‌های مذکور به جای یکدیگر استعمال شده‌اند<ref>{{عربی|«إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ فِي كِتَابِهِ  {{متن قرآن|إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِمَن كَانَ لَهُ قَلْبٌ}} »}} یعنی عقل؛ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۱۶، ح ۱۲</ref>. و در اصطلاح حکما قلب، از مراتب عقلی عملی است که بعد از تخلیه، تجلیه و تحلیه به فنا و شهود می‌رسد<ref>عبدالله جوادی آملی، شناخت‌شناسی در قرآن، ص ۳۵۸ و ۳۵۹</ref>. همانگونه که در مورد "راه عقل" گفتیم، تنها [[معصومین]]{{عم}} هستند که در شناخت، دچار خطا و اشتباه نمی‌شوند اما غیر معصومینی که از راه تزکیه و کنترل نفس طریق مشاهده را طی کرده ولی به مقام مخلصین نرسیده‌اند، گرچه در حین شهود واقع، احتمال خلاف نمی‌دهند، لکن در هنگام رجوع به حالت عادی، وقتی یافته‌های خود را در قالب مفاهیم گردآوری می‌نمایند، در آن احتمال خلاف و خطا می‌یابد از این‌رو آنچه را که می‌یابند، یا باید با یافته‌های معصومین تطبیق دهند و یا آنکه در صورت عدم دسترسی به آنها، از میزان عقل استفاده کنند به این معنا که بر آن مشاهداتی که مخالف قوانین عقلی نبوده بلکه مؤید به قضایای برهانی است، اعتماد نمایند و جز آن را حجّت قرار ندهند.
::::::«قلب مانند عقل، مجرده را ادراک می‌کند با این تفاوت که، آنچه را عقل از دور به صورت مفهومِ کلی ادراک می‌کند قلب، از نزدیک به عنوان موجود شخصی خارجی که دارای سعۀ وجودی است، مشاهده می‌نماید. از این رو عقل به دلیل انحصار در حصار درک مفهومی، از ادراک بسیاری از حقایق عاجز است ولی قلب با ادراک شهودی، بر بسیاری از اسرار کلی و حتّی جزئی عالم، آگاه می‌گردد. حقّ این است که تفاوت میان قلب و دیگر قوای ادراکی، تنها در شدت و ضعف حضور، و نیز در سعه و ضیق معلوم بالذات است. در اصطلاح قرآن از این راه شناخت با "عقل" و گاه با "قلب" یاد، و هر یک از واژه‌های مذکور به جای یکدیگر استعمال شده‌اند<ref>{{عربی|«إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ فِي كِتَابِهِ  {{متن قرآن|إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِمَن كَانَ لَهُ قَلْبٌ}} »}} یعنی عقل؛ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۱۶، ح ۱۲</ref>. و در اصطلاح حکما قلب، از مراتب عقلی عملی است که بعد از تخلیه، تجلیه و تحلیه به فنا و شهود می‌رسد<ref>عبدالله جوادی آملی، شناخت‌شناسی در قرآن، ص ۳۵۸ و ۳۵۹</ref>. همانگونه که در مورد "راه عقل" گفتیم، تنها [[معصومین]]{{عم}} هستند که در شناخت، دچار خطا و اشتباه نمی‌شوند اما غیر معصومینی که از راه تزکیه و کنترل نفس طریق مشاهده را طی کرده ولی به مقام مخلصین نرسیده‌اند، گرچه در حین شهود واقع، احتمال خلاف نمی‌دهند، لکن در هنگام رجوع به حالت عادی، وقتی یافته‌های خود را در قالب مفاهیم گردآوری می‌نمایند، در آن احتمال خلاف و خطا می‌یابد از این‌رو آنچه را که می‌یابند، یا باید با یافته‌های معصومین تطبیق دهند و یا آنکه در صورت عدم دسترسی به آنها، از میزان عقل استفاده کنند به این معنا که بر آن مشاهداتی که مخالف قوانین عقلی نبوده بلکه مؤید به قضایای برهانی است، اعتماد نمایند و جز آن را حجّت قرار ندهند.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش