جز
جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\|(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[ + | پاسخدهنده = )) |
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\|(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = ') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۳. آیت الله تحریری؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۳. آیت الله تحریری؛ | ||
| تصویر = tahriri.jpg | | تصویر = tahriri.jpg | ||
| پاسخدهنده = محمد باقر تحریری| | | پاسخدهنده = محمد باقر تحریری | ||
| پاسخ = آیتالله '''[[محمد باقر تحریری]]''' در کتاب ''«[[جلوههای لاهوتی (کتاب)|جلوههای لاهوتی]]»'' در این باره گفته است: | |||
::::::«در تقسیم ابتدایی در علم برای انسان متصوّر است که کاملاً با یکدیگر متفاوت است. | ::::::«در تقسیم ابتدایی در علم برای انسان متصوّر است که کاملاً با یکدیگر متفاوت است. | ||
::::#'''[[علم حصولی]]:''' شناخت انسان از موجودات پیرامون خود نوعاً به واسطه ابزار حسّى تحقق مییابد و از این طریق با حصول صورت یا مفهومی در ذهن با آنها ارتباط برقرار کرده و تأثیر و تأثر حاصل میشود. این شناخت، حالت نفسانی ویژهای است که خاصیت بیرون نمایی دارد و حقیقت علم حصولی همان حالت نفسانی و یقینی مطابق با واقع است که بهصورت یکی از اصطلاحات چهارگانه فوق جلوه میکند و نوع علوم انسانی از این نوع میباشد. البته هر مسئلهای واقعیتی خاص دارد که با آن سنجیده شده و صحت و بطلان آن فهمیده میشود و مطالبی که در کتابها مطابق چهار اصطلاح گذشته تدوین میشود، به جهت اینکه با مطالعه یا شنیدن آنها، به اموری آگاهی حاصل میشود، مجازاً به آنها علم اطلاق میشود. | ::::#'''[[علم حصولی]]:''' شناخت انسان از موجودات پیرامون خود نوعاً به واسطه ابزار حسّى تحقق مییابد و از این طریق با حصول صورت یا مفهومی در ذهن با آنها ارتباط برقرار کرده و تأثیر و تأثر حاصل میشود. این شناخت، حالت نفسانی ویژهای است که خاصیت بیرون نمایی دارد و حقیقت علم حصولی همان حالت نفسانی و یقینی مطابق با واقع است که بهصورت یکی از اصطلاحات چهارگانه فوق جلوه میکند و نوع علوم انسانی از این نوع میباشد. البته هر مسئلهای واقعیتی خاص دارد که با آن سنجیده شده و صحت و بطلان آن فهمیده میشود و مطالبی که در کتابها مطابق چهار اصطلاح گذشته تدوین میشود، به جهت اینکه با مطالعه یا شنیدن آنها، به اموری آگاهی حاصل میشود، مجازاً به آنها علم اطلاق میشود. | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۶. حجت الاسلام و المسلمین نقوی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۶. حجت الاسلام و المسلمین نقوی؛ | ||
| تصویر = 60727626.jpg | | تصویر = 60727626.jpg | ||
| پاسخدهنده = سید نسیم عباس نقوی| | | پاسخدهنده = سید نسیم عباس نقوی | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید نسیم عباس نقوی]]''' در پایاننامه دکتری خود با عنوان ''«[[ علم پیامبر و ائمه به غیب (پایاننامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«اقسام علم، اولین تقسیمی که حکماء برای علم ذکر کردند علم را به حضوری و حصولی نمودهاند. | ::::::«اقسام علم، اولین تقسیمی که حکماء برای علم ذکر کردند علم را به حضوری و حصولی نمودهاند. | ||
::::#[[علم فعلی یا حضوری یا دائمی و احاطی معصوم به چه معناست؟ (پرسش)|علم حضوری]]: علمی است که عین واقعیت معلوم پیش عالم حاضر است و عالم معلوم مییابد مانند علم نفس به ذات خود... و حالات وجدانی و ذهنی خود. | ::::#[[علم فعلی یا حضوری یا دائمی و احاطی معصوم به چه معناست؟ (پرسش)|علم حضوری]]: علمی است که عین واقعیت معلوم پیش عالم حاضر است و عالم معلوم مییابد مانند علم نفس به ذات خود... و حالات وجدانی و ذهنی خود. | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۹. حجت الاسلام و المسلمین مهدیفر؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۹. حجت الاسلام و المسلمین مهدیفر؛ | ||
| تصویر = 11902.jpg | | تصویر = 11902.jpg | ||
| پاسخدهنده = حسن مهدیفر| | | پاسخدهنده = حسن مهدیفر | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[حسن مهدیفر]]''' در پایاننامه دکتری خود با عنوان ''«[[علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن (پایاننامه)|علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«علم یا بدون واسطه، به ذات معلوم تعلق میگیرد و وجود واقعی و عینی معلوم برای عالم و شخص درک کننده، حاضر میگردد و یا وجود خارجی آن، مورد شهود و آگاهی، قرار نمیگیرد بلکه شخص از راه صورت که نمایانگر معلوم میباشد و اصطلاحا صورت یا مفهوم ذهنی نامیده میشود و از آن آگاه میگردد. قسم اول را "علم حضوری" و قسم دوم را "علم حصولی" مینامیم. به خاطر همین ویژگی است که علم حضوری خطاناپذیر است زیراهمانطور که بیان شد در علم حضوری خود واقعیت عینی، نزد عالم حاضر میگردد به خلاف موارد علم حصولی که صورتها و مفاهیم ذهنی، نقش میانجی را ایفاء میکنند و ممکن است مطابقت کامل با اشیاء و اشخاص خارجی را نداشته باشند»<ref>[[علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن (پایاننامه)|علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن]].</ref>. | ::::::«علم یا بدون واسطه، به ذات معلوم تعلق میگیرد و وجود واقعی و عینی معلوم برای عالم و شخص درک کننده، حاضر میگردد و یا وجود خارجی آن، مورد شهود و آگاهی، قرار نمیگیرد بلکه شخص از راه صورت که نمایانگر معلوم میباشد و اصطلاحا صورت یا مفهوم ذهنی نامیده میشود و از آن آگاه میگردد. قسم اول را "علم حضوری" و قسم دوم را "علم حصولی" مینامیم. به خاطر همین ویژگی است که علم حضوری خطاناپذیر است زیراهمانطور که بیان شد در علم حضوری خود واقعیت عینی، نزد عالم حاضر میگردد به خلاف موارد علم حصولی که صورتها و مفاهیم ذهنی، نقش میانجی را ایفاء میکنند و ممکن است مطابقت کامل با اشیاء و اشخاص خارجی را نداشته باشند»<ref>[[علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن (پایاننامه)|علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن]].</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۷: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۲. حجت الاسلام و المسلمین شاکر؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۲. حجت الاسلام و المسلمین شاکر؛ | ||
| تصویر = 847645352.jpg | | تصویر = 847645352.jpg | ||
| پاسخدهنده = محمد تقی شاکر| | | پاسخدهنده = محمد تقی شاکر | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد تقی شاکر]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[منابع علم امام در قرآن و روایات (پایاننامه)|منابع علم امام در قرآن و روایات]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«از کجایی و یا مجاری [[علم امام]]{{ع}} را میتوان در یک نگاه به سه شاخه تقسیم نمود: | ::::::«از کجایی و یا مجاری [[علم امام]]{{ع}} را میتوان در یک نگاه به سه شاخه تقسیم نمود: | ||
:::::#عنایت خداوند متعال یا علوم بیواسطه؛ | :::::#عنایت خداوند متعال یا علوم بیواسطه؛ | ||
خط ۱۶۹: | خط ۱۶۹: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۴. آقای شیخزاده (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۴. آقای شیخزاده (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ | ||
| تصویر = 11818.jpg | | تصویر = 11818.jpg | ||
| پاسخدهنده = قاسم علی شیخزاده| | | پاسخدهنده = قاسم علی شیخزاده | ||
| پاسخ = آقای '''[[قاسم علی شیخزاده|شیخزاده]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایاننامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]»'' در پاسخ به این پرسش گفته است: | |||
::::::«علم طبق حصر عقلی دو قسم بیشتر نیست یا حصولی است یا حضوری: | ::::::«علم طبق حصر عقلی دو قسم بیشتر نیست یا حصولی است یا حضوری: | ||
::::::'''[[علم حصولی معصوم چیست؟ (پرسش)|علم حصولی]]:''' عبارت است از "صورتی که از چیزی در صفحه ذهن حاصل میشود" بنابراین در علم حصولی صورت و ماهیت معلوم نیز عالم حاضر است ولی وجود علمی معلوم غیر از وجود عینی آنست و به تصور و تصدیق تقسیم گردیده و صواب و خطاء نیز در آن راه دارد مثلاً وقتی درختی را میبینیم صورتی از درخت در ذهن ما پیدا میشود این صورت ذهنی درخت معلوم اصلی ما بوده و خود درخت یعنی وجود خارجی آن معلوم باالعرض است چون شیء خارجی وارد ذهن نمیگردد خلاصه علم حصولی بواسطه صورت علمی نسبت به یک شیء حاصل میشود. | ::::::'''[[علم حصولی معصوم چیست؟ (پرسش)|علم حصولی]]:''' عبارت است از "صورتی که از چیزی در صفحه ذهن حاصل میشود" بنابراین در علم حصولی صورت و ماهیت معلوم نیز عالم حاضر است ولی وجود علمی معلوم غیر از وجود عینی آنست و به تصور و تصدیق تقسیم گردیده و صواب و خطاء نیز در آن راه دارد مثلاً وقتی درختی را میبینیم صورتی از درخت در ذهن ما پیدا میشود این صورت ذهنی درخت معلوم اصلی ما بوده و خود درخت یعنی وجود خارجی آن معلوم باالعرض است چون شیء خارجی وارد ذهن نمیگردد خلاصه علم حصولی بواسطه صورت علمی نسبت به یک شیء حاصل میشود. | ||
خط ۱۸۰: | خط ۱۸۰: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۵. آقای عظیمی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۵. آقای عظیمی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ | ||
| تصویر = 11742.jpg | | تصویر = 11742.jpg | ||
| پاسخدهنده = محمد صادق عظیمی| | | پاسخدهنده = محمد صادق عظیمی | ||
| پاسخ = آقای '''[[محمد صادق عظیمی]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایاننامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]»'' در اینباره گفته است: | |||
:::::*«[[سید عبدالحسین نجفی لاری|مرحوم نجفی لاری]] بر این باور است که [[امامان]]{{عم}} دو نوع علم دارد: | :::::*«[[سید عبدالحسین نجفی لاری|مرحوم نجفی لاری]] بر این باور است که [[امامان]]{{عم}} دو نوع علم دارد: | ||
:::::#علم ظاهری کسبی که از طریق امارات و حواس ظاهری به دست میآید. در اینگونه علم و آگاهی نزاع و اختلاف در کمیت و کیفیت راه ندارد، زیرا علم ظاهری امام مانند علم ظاهری سایر مردم، در وسعت و ضیق، تابع علل و اسباب ظاهریاش است، پس مجالی برای نزاع نیست. | :::::#علم ظاهری کسبی که از طریق امارات و حواس ظاهری به دست میآید. در اینگونه علم و آگاهی نزاع و اختلاف در کمیت و کیفیت راه ندارد، زیرا علم ظاهری امام مانند علم ظاهری سایر مردم، در وسعت و ضیق، تابع علل و اسباب ظاهریاش است، پس مجالی برای نزاع نیست. | ||
خط ۱۹۴: | خط ۱۹۴: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۶. آقای موسوی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۶. آقای موسوی؛ | ||
| تصویر = 9030760879.jpg | | تصویر = 9030760879.jpg | ||
| پاسخدهنده = سید علی موسوی| | | پاسخدهنده = سید علی موسوی | ||
| پاسخ = آقای '''[[سید علی موسوی]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[تبیین و بررسی گستره علم امام از دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی (پایاننامه)|تبیین و بررسی گستره علم امام از دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::*«[[امام خمینی]] در تبیین علم حضوری قول مشهور را که بیان کننده این معناست که در علم حضوری واسطه وجود ندارد را میپذیرد و معتقد است در علم حضوری خود شئ با واقعیت خارجیاش و بدون واسطه حاضر است. ایشان در تعریف علم حضوری میفرمایند: علم حضوری عبارت است از اینکه حصول علم برای عالم محتاج به توسیط شئ دیگر نباشد<ref>عبدالغنی اردبیلی، تقریرات فلسفه، ص۳۸۴.</ref>. [[امام خمینی]] بیان میدارند که مشائیان تنها به علم حضوری مجرد برای نفس خودش قائل هستند که ایشان این نکته را نمیپذیرند و معتقند علم حضوری در سه مورد وجود دارد. | ::::::*«[[امام خمینی]] در تبیین علم حضوری قول مشهور را که بیان کننده این معناست که در علم حضوری واسطه وجود ندارد را میپذیرد و معتقد است در علم حضوری خود شئ با واقعیت خارجیاش و بدون واسطه حاضر است. ایشان در تعریف علم حضوری میفرمایند: علم حضوری عبارت است از اینکه حصول علم برای عالم محتاج به توسیط شئ دیگر نباشد<ref>عبدالغنی اردبیلی، تقریرات فلسفه، ص۳۸۴.</ref>. [[امام خمینی]] بیان میدارند که مشائیان تنها به علم حضوری مجرد برای نفس خودش قائل هستند که ایشان این نکته را نمیپذیرند و معتقند علم حضوری در سه مورد وجود دارد. | ||
::::::قسم اول علم مجرد به ذات خودش میباشد نظیر نفس که امری مجرد است و برای علم به خود نیاز به صورتی در ذهن ندارد و بدون واسطه خود را درک میکند. علم مجرد، مانند علم نفس به ذات خودش بدون اینکه صورتی از نفس در نفس تولید شود که آن صورت کیف باشد و نفس از آن منفعل گردد و بین نفس و آن صورت اضافه محقق شود، بلکه نفس پیوسته به وجود و ذات خود عالم است و عالم غیر از علم نبوده بلکه علم عین عالم است و نفس ابداً از ذات خود غفلت ندارد<ref>عبدالغنی اردبیلی، تقریرات فلسفه، ص۳۸۴.</ref>. | ::::::قسم اول علم مجرد به ذات خودش میباشد نظیر نفس که امری مجرد است و برای علم به خود نیاز به صورتی در ذهن ندارد و بدون واسطه خود را درک میکند. علم مجرد، مانند علم نفس به ذات خودش بدون اینکه صورتی از نفس در نفس تولید شود که آن صورت کیف باشد و نفس از آن منفعل گردد و بین نفس و آن صورت اضافه محقق شود، بلکه نفس پیوسته به وجود و ذات خود عالم است و عالم غیر از علم نبوده بلکه علم عین عالم است و نفس ابداً از ذات خود غفلت ندارد<ref>عبدالغنی اردبیلی، تقریرات فلسفه، ص۳۸۴.</ref>. | ||
خط ۲۱۹: | خط ۲۱۹: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۷. آقای داداشزاده؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۷. آقای داداشزاده؛ | ||
| تصویر = 11948.jpg | | تصویر = 11948.jpg | ||
| پاسخدهنده = داوود داداشزاده| | | پاسخدهنده = داوود داداشزاده | ||
| پاسخ = آقای '''[[داوود داداشزاده]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم امام در کتاب کافی و شروح آن (پایاننامه)|علم امام در کتاب کافی و شروح آن]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«با توجه به لحاظهای متعدد، میتوان تقسیمات مختلفی مانند حصولی و حضوری، کلی و جزئی، تصوری و تصدیقی، بدیهی و نظری، حقیقی و اعتباری و ...<ref>رک: [[عبدالرزاق لاهیجی]]، گوهر مراد، ص ۵۵ تا ۵۸؛ [[سید محمد حسین طباطبایی]]، بدایة الحکمة، تحقیق [[عباس علی زارعی سبزواری]]، چ ۲۱، قم: مؤسسه چاپ اسلامی ۱۲۶ق، ص ۱۷۳ تا ۱۸۹.</ref> برای علم ارائه داد. در این نوشتار، از برخی از انواع علم، سخن به میان آمده بنابراین به مواردی از تقسیمات علم اشاره میشود: | ::::::«با توجه به لحاظهای متعدد، میتوان تقسیمات مختلفی مانند حصولی و حضوری، کلی و جزئی، تصوری و تصدیقی، بدیهی و نظری، حقیقی و اعتباری و ...<ref>رک: [[عبدالرزاق لاهیجی]]، گوهر مراد، ص ۵۵ تا ۵۸؛ [[سید محمد حسین طباطبایی]]، بدایة الحکمة، تحقیق [[عباس علی زارعی سبزواری]]، چ ۲۱، قم: مؤسسه چاپ اسلامی ۱۲۶ق، ص ۱۷۳ تا ۱۸۹.</ref> برای علم ارائه داد. در این نوشتار، از برخی از انواع علم، سخن به میان آمده بنابراین به مواردی از تقسیمات علم اشاره میشود: | ||
:::::#'''علم حصولی و حضوری:''' "علم حصولی"، علمی که در آن، واقعیت معلوم، پیش عالم حاضر نیست، بلکه فقط مفهوم تصویری از معلوم پیش عالم حاضر است؛ مثل علم نفس به موجودات خارجی از قبیل زمین و آسمان، درخت، انسان های دیگر، اعضای بدن خود شخص ادراک کننده. "علم حضوری"، علمی است که در آن، عین واقیت معلوم، پیش عالم حاضر است و عالم شخصیت معلوم را مییابد مانند علم نفس به ذات خود و حالات وجدانی و ذهنی خود از این رو شک در چنین علمی راه ندارد؛ بنابراین هر انستی ممکن است در هر چیزی شک کند اما در وجود خود به عنوان یک موجود شک نمی کند.<ref>[[مرتضی مطهری]]. مجموعه آثار ج۶، ص ۱۰۳.</ref> البته علم حضوری، دارای شدت و ضعف است به گونهای که گاهی بر اثر ضعف به صورت ناآگاهانه درمیآید و زمانی نیمه آگاهانه و یا آگاهانه خواهد بود؛ هم چنین اختلاف مراتب وجودی شخص، سبب تحقق مراتب مختلف علم حضوری میشود، یعنی نفس انسان، هرقدر از نظر مرتبه وجودی ضعیف تر باشد شناختهای حضوریش از حقایق کمرنگتر و ضعیفتر است و هرقدر مرتبه وجودیش کاملتر شود آگاهیهای بدون واسطهاش کاملتر و آگاهانهتر میگردد.<ref>رک: [[عبدالرزاق لاهیجی]]،گوهر مراد ص۱۴۸.</ref> علم حضوری و حصولی گاهی به علم باطنی و اکتسابی تعبیر میشود. علم ظاهری و اکتسابی همان علم حصولی است که از راه حواس ظاهری و تفکر به دست آمده و علم باطنی از راه الهام با وحی به دست میآید. | :::::#'''علم حصولی و حضوری:''' "علم حصولی"، علمی که در آن، واقعیت معلوم، پیش عالم حاضر نیست، بلکه فقط مفهوم تصویری از معلوم پیش عالم حاضر است؛ مثل علم نفس به موجودات خارجی از قبیل زمین و آسمان، درخت، انسان های دیگر، اعضای بدن خود شخص ادراک کننده. "علم حضوری"، علمی است که در آن، عین واقیت معلوم، پیش عالم حاضر است و عالم شخصیت معلوم را مییابد مانند علم نفس به ذات خود و حالات وجدانی و ذهنی خود از این رو شک در چنین علمی راه ندارد؛ بنابراین هر انستی ممکن است در هر چیزی شک کند اما در وجود خود به عنوان یک موجود شک نمی کند.<ref>[[مرتضی مطهری]]. مجموعه آثار ج۶، ص ۱۰۳.</ref> البته علم حضوری، دارای شدت و ضعف است به گونهای که گاهی بر اثر ضعف به صورت ناآگاهانه درمیآید و زمانی نیمه آگاهانه و یا آگاهانه خواهد بود؛ هم چنین اختلاف مراتب وجودی شخص، سبب تحقق مراتب مختلف علم حضوری میشود، یعنی نفس انسان، هرقدر از نظر مرتبه وجودی ضعیف تر باشد شناختهای حضوریش از حقایق کمرنگتر و ضعیفتر است و هرقدر مرتبه وجودیش کاملتر شود آگاهیهای بدون واسطهاش کاملتر و آگاهانهتر میگردد.<ref>رک: [[عبدالرزاق لاهیجی]]،گوهر مراد ص۱۴۸.</ref> علم حضوری و حصولی گاهی به علم باطنی و اکتسابی تعبیر میشود. علم ظاهری و اکتسابی همان علم حصولی است که از راه حواس ظاهری و تفکر به دست آمده و علم باطنی از راه الهام با وحی به دست میآید. | ||
خط ۲۲۹: | خط ۲۲۹: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۸. خانم اکبری راد و خانم جمشیدی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۸. خانم اکبری راد و خانم جمشیدی؛ | ||
| تصویر = 11936.jpg | | تصویر = 11936.jpg | ||
| پاسخدهنده = طیبه اکبری راد| | | پاسخدهنده = طیبه اکبری راد | ||
| پاسخ = خانم '''[[طیبه اکبری راد]]''' و خانم [[فاطمه جمشیدی]] در مقاله ''«[[بررسی مفهوم علم و کیفیت انتقال آن در احادیث (مقاله)|بررسی مفهوم علم و کیفیت انتقال آن در احادیث]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«واژه علم در تعریف برخی ازاهل لغت به معنای درک کردن حقیقت چیزی<ref>مفردات، ترجمه حسین خداپرست، ص۵۳۱.</ref>. و گاهی به معنای دانستن، دانش یا اظهار و روشن کردن<ref>قاموس قران، ج۵، ص۳۳.</ref>. آمده است؛ همچنان که خداوند میفرماید: {{متن قرآن|ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصَى لِمَا لَبِثُوا أَمَدًا }} <ref> سپس آنان را (از خواب) برانگیختیم تا روشن گردانیم کدام یک از دو گروه در ازای درنگی را که (در غار) داشتند بهتر شمارش میکند؛ سوره کهف، آیه: ۱۲.</ref>. برخی نیز آن را به معنای دریافتن چیزی، به حقیقت آن پیبردن<ref>الرائد، ترجمه رضا انزابی نژاد، ج۲ ،ص۱۲۱۶.</ref>. آوردهاند. فلاسفه به سبب بدیهی بودن مفهوم علم، آن را نیازمند تعریف نمیدانند<ref>بدایة الحکمه، ص۲۳۶.</ref>. البته در علم منطق تعاریفی برای علم بیان میشود <ref>المنطق المظفر، ص۱۵.</ref>. با این وجود یکی از تقسیماتی که میتوان برای علم در نظر داشت، تقسیم آن به حضوری و حصولی است. علم حضوری علمی است که بدون واسطه، به ذات معلوم تعلق گیرد و وجود واقعی و عینی معلوم برای عالم و شخص درک کننده منکشف گردد، اما علم حصولی علمی است که با وجود خارجی آن مورد شهود و آگاهی عالم قرار نگیرد، بلکه شخص از راه چیزی که نمایانگر معلوم است از آن آگاهی پیدا میکند<ref>آموزش فلسفه، ج۱ ،ص۱۶۶؛ همچنین نک: شرح منظومه، ص۱۴۲ - ۱۴۳.</ref>»<ref>[http://momqh.ahadithona.ir/Article/139606281328208137 بررسی مفهوم علم و کیفیت انتقال آن در احادیث؛ ص ۹۰.]</ref>. | ::::::«واژه علم در تعریف برخی ازاهل لغت به معنای درک کردن حقیقت چیزی<ref>مفردات، ترجمه حسین خداپرست، ص۵۳۱.</ref>. و گاهی به معنای دانستن، دانش یا اظهار و روشن کردن<ref>قاموس قران، ج۵، ص۳۳.</ref>. آمده است؛ همچنان که خداوند میفرماید: {{متن قرآن|ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصَى لِمَا لَبِثُوا أَمَدًا }} <ref> سپس آنان را (از خواب) برانگیختیم تا روشن گردانیم کدام یک از دو گروه در ازای درنگی را که (در غار) داشتند بهتر شمارش میکند؛ سوره کهف، آیه: ۱۲.</ref>. برخی نیز آن را به معنای دریافتن چیزی، به حقیقت آن پیبردن<ref>الرائد، ترجمه رضا انزابی نژاد، ج۲ ،ص۱۲۱۶.</ref>. آوردهاند. فلاسفه به سبب بدیهی بودن مفهوم علم، آن را نیازمند تعریف نمیدانند<ref>بدایة الحکمه، ص۲۳۶.</ref>. البته در علم منطق تعاریفی برای علم بیان میشود <ref>المنطق المظفر، ص۱۵.</ref>. با این وجود یکی از تقسیماتی که میتوان برای علم در نظر داشت، تقسیم آن به حضوری و حصولی است. علم حضوری علمی است که بدون واسطه، به ذات معلوم تعلق گیرد و وجود واقعی و عینی معلوم برای عالم و شخص درک کننده منکشف گردد، اما علم حصولی علمی است که با وجود خارجی آن مورد شهود و آگاهی عالم قرار نگیرد، بلکه شخص از راه چیزی که نمایانگر معلوم است از آن آگاهی پیدا میکند<ref>آموزش فلسفه، ج۱ ،ص۱۶۶؛ همچنین نک: شرح منظومه، ص۱۴۲ - ۱۴۳.</ref>»<ref>[http://momqh.ahadithona.ir/Article/139606281328208137 بررسی مفهوم علم و کیفیت انتقال آن در احادیث؛ ص ۹۰.]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۲۳۷: | خط ۲۳۷: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۹. خانم میرترابی حسینی (پژوهشگر دانشكده اصول دين)؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۹. خانم میرترابی حسینی (پژوهشگر دانشكده اصول دين)؛ | ||
| تصویر = 11817.jpg | | تصویر = 11817.jpg | ||
| پاسخدهنده = زهرةالسادات میرترابی حسینی| | | پاسخدهنده = زهرةالسادات میرترابی حسینی | ||
| پاسخ = خانم '''[[زهرةالسادات میرترابی حسینی]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایاننامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«دربارۀ اقسام علم با اهداف مختلف، مطالب زیادی گفته شده مثلاً برخی برای علم به حَسَب "موضوع" برخی به جهتِ "هدف"، و پارهای با توجه به "نحوۀ حصول آن" و... تفسیماتی ذکر کردهاند. | ::::::«دربارۀ اقسام علم با اهداف مختلف، مطالب زیادی گفته شده مثلاً برخی برای علم به حَسَب "موضوع" برخی به جهتِ "هدف"، و پارهای با توجه به "نحوۀ حصول آن" و... تفسیماتی ذکر کردهاند. | ||
::::::فلاسفه در تقسیم اولی، علم را به "حصولی" و "حضوری" تقسیم میکنند. در علم حضوری معلوم، عین واقعیت بوده و با حضور خارجیاش نزد ذهن، علم حاصل میشود. در حالی که در علم حصولی معلوم، عین واقعیت نیست بلکه واقعیت نما است به عبارت دیگر از واقعیات نزد ذهن حاضر میشود، ماهیات آنهاست نه وجود خارجی آنها، از این رو آثار واقعیت خارجی را دارا نمیباشد. تصور، تصدیق و مباحثی که در رابطه با این دو در منطق مطرح میشود -از قبیل مباحث مربوط به قضایا و تقسیمات آنها به نظری و بدیهی و...- همگی در محدودۀ علم حصولی است زیرا در علم حضوری با حضور عین واقع، راهی برای تصور یا تصدیق که متفرّع بر تصور است، وجود ندارد<ref>تقسیم علم به حصولی و حضوری از دو دیدگاه انجام میشود؛ گاه از رهگذر انقسام علم به بیواسطه و با واسطه، و گاه از رهگذر وجود ماهیت. ر.ک عبدالله جوادی آملی، شناختشناسی در قرآن، ص۳۰۸.</ref>»<ref>[[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایاننامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]؛ ص ۲۵.</ref>. | ::::::فلاسفه در تقسیم اولی، علم را به "حصولی" و "حضوری" تقسیم میکنند. در علم حضوری معلوم، عین واقعیت بوده و با حضور خارجیاش نزد ذهن، علم حاصل میشود. در حالی که در علم حصولی معلوم، عین واقعیت نیست بلکه واقعیت نما است به عبارت دیگر از واقعیات نزد ذهن حاضر میشود، ماهیات آنهاست نه وجود خارجی آنها، از این رو آثار واقعیت خارجی را دارا نمیباشد. تصور، تصدیق و مباحثی که در رابطه با این دو در منطق مطرح میشود -از قبیل مباحث مربوط به قضایا و تقسیمات آنها به نظری و بدیهی و...- همگی در محدودۀ علم حصولی است زیرا در علم حضوری با حضور عین واقع، راهی برای تصور یا تصدیق که متفرّع بر تصور است، وجود ندارد<ref>تقسیم علم به حصولی و حضوری از دو دیدگاه انجام میشود؛ گاه از رهگذر انقسام علم به بیواسطه و با واسطه، و گاه از رهگذر وجود ماهیت. ر.ک عبدالله جوادی آملی، شناختشناسی در قرآن، ص۳۰۸.</ref>»<ref>[[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایاننامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]؛ ص ۲۵.</ref>. |