جز
جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش )) |
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
::::::«[[انتظار]] باوری است [[باور]] به عمل، [[منتظر]] [[حضرت ولی عصر]]{{ع}}، [[امام]] زمانپسند [[زندگی]] میکند. [[منتظر]] [[حضرت ولی عصر]]{{ع}}، [[عصر غیبت]] را عصر [[تکلیف]] داند، نه آنکه این دوره را دوره [[بیتفاوتی]] در برابر [[دین]] انگارد. | ::::::«[[انتظار]] باوری است [[باور]] به عمل، [[منتظر]] [[حضرت ولی عصر]]{{ع}}، [[امام]] زمانپسند [[زندگی]] میکند. [[منتظر]] [[حضرت ولی عصر]]{{ع}}، [[عصر غیبت]] را عصر [[تکلیف]] داند، نه آنکه این دوره را دوره [[بیتفاوتی]] در برابر [[دین]] انگارد. | ||
:::::*[[امام سجاد]] میفرمایند: "معتقدان به [[مهدی]] و [[منتظران ظهور]] او در [[عصر غیبت]]... در پنهان و آشکار [[مردمان]] را به [[دین خدا]] فراخوانند"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ... وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ج۱، ص۳۲۰.</ref>. | :::::*[[امام سجاد]] میفرمایند: "معتقدان به [[مهدی]] و [[منتظران ظهور]] او در [[عصر غیبت]]... در پنهان و آشکار [[مردمان]] را به [[دین خدا]] فراخوانند"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ... وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ج۱، ص۳۲۰.</ref>. | ||
[[منتظر]] [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} طوری [[زندگی]] میکند که هر لحظه [[ظهور]] اتفاق بیفتد، در این اردوگاه قرار میگیرد و این کار بسیار [[سختی]] است، خود [[جهاد]] است. بر این اساس، [[منتظران]] [[حضرت]] همانند فداکاران در رکاب [[رسول الله]]{{صل}} معرفی شدهاند. | |||
[[امام صادق]]{{ع}} میفرمایند:"هرکس [[منتظر ظهور]] [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} باشد و در این حال بمیرد، چون کسی است که در [[خیمه]] [[حضرت]] و [[یاور]] ایشان باشد. سپس لحظهای درنگ کرد و فرمود: "نه، بلکه بسان کسی است که با آن [[حضرت]] [[شمشیر]] زند و سپس فرمود نه به [[خدا]] به حتم مانند کسی است که در رکاب [[رسول خدا]] [[شهید]] شده باشد"<ref>{{متن حدیث|مَنْ مَاتَ مِنْكُمْ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ لِهَذَا الْأَمْرِ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ قَالَ ثُمَّ مَكَثَ هُنَيْئَةً ثُمَّ قَالَ لَا بَلْ كَمَنْ قَارَعَ مَعَهُ بِسَيْفِهِ ثُمَّ قَالَ لَا وَ اللَّهِ إِلَّا كَمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}}}}؛ مکیال المکارم، موسوی اصفهانی، ترجمه سیدمهدی حائری، ج ۲، ص ۲۱.</ref>. | |||
در روایتی دیگر [[مولی]] [[علی]]{{ع}} میفرمایند:"[[منتظر]] امر ما بسان کسی است که در [[راه خدا]] به [[خون]] خود غلتیده باشد" <ref>{{متن حدیث|الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۸.</ref>»<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[انتظار سازنده ۱ (مقاله)|انتظار سازنده]].</ref>. | |||
:::::*«[[انتظار عملی]] و آن فراهم کردن [[زمینههای ظهور]] [[حضرت]] است. [[انتظار عملی]] آن است که در تمامی عرصهها [[زندگی]] [[امام]] زمانپسند داشته باشیم. [[عصر غیبت]]، عصر کنار نهادن [[وظایف مسلمانان]] در [[امر به معروف و نهی از منکر]]، [[مبارزه با ظلم]] و تلاش در راه [[گسترش عدالت]] نیست، بلکه عصر تلاش بیشتر برای [[دینداری]] و گسترش [[دین]] است و این کار سخت و پررنجی است. | :::::*«[[انتظار عملی]] و آن فراهم کردن [[زمینههای ظهور]] [[حضرت]] است. [[انتظار عملی]] آن است که در تمامی عرصهها [[زندگی]] [[امام]] زمانپسند داشته باشیم. [[عصر غیبت]]، عصر کنار نهادن [[وظایف مسلمانان]] در [[امر به معروف و نهی از منکر]]، [[مبارزه با ظلم]] و تلاش در راه [[گسترش عدالت]] نیست، بلکه عصر تلاش بیشتر برای [[دینداری]] و گسترش [[دین]] است و این کار سخت و پررنجی است. | ||
در روایتی در مورد [[سختی]] [[دینداری در عصر غیبت]] دو تعبیر آمده است: [[نبی اکرم]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|... لَأَحَدُهُمْ أَشَدُّ بَقِيَّةً عَلَى دِينِهِ مِنْ خَرْطِ الْقَتَادِ فِي اللَّيْلَةِ الظَّلْمَاءِ أَوْ كَالْقَابِضِ عَلَى جَمْرِ الْغَضَا...}}؛ هر کدام از آنها بر [[دین خدا]] پایدارتر از کسی است که در شب تاریک شاخه پرتیغ [[قتاد]] (مغیلان درختچهای است که شاخه آن تیغهای بسیار تیزی دارد) را صاف و تهی از خار کند یا مانند کسی که [[آتش]] غضا (درخت گز درختی است که چوب آن محکم و بادوام و [[آتش]] آن دیرپا و پرحرارت است) به دست گرفته است<ref>بصائر الدرجات، ص ۸۴، بحارالانوار، ۵۲، ص ۱۲۳.</ref>. واژههای {{متن حدیث|خَرْطِ الْقَتَادِ}} و {{متن حدیث|الْقَابِضِ عَلَى جَمْرِ الْغَضَا}} نشاندهنده [[سختی]] [[دینداری در عصر غیبت]] است. | |||
[[سختی انتظار]] مسئولانه:تعابیر ذیل درباره [[منتظران]] گویای آن است که [[انتظار]] تنها "زبان قال" نیست، بلکه زبان عمل است آن هم در سختترین شرایط آن: منتظر [[حضرت ولیعصر]]{{ع}} مانند رزمنده رکاب [[رسول الله]]{{صل}} است... مانند شمشیرزن در کنار [[پیامبر]]{{صل}} است<ref>{{متن حدیث| بَلْ كَانَ كَالضَّارِبِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} بِالسَّيْفِ...}}؛ کمال الدین، ص ۳۳۸، بحارالانوار، ج ۵۲، ص۱۴۱.</ref>. | |||
مانند کسی است که همواره همراه [[پیامبر]] است<ref>{{متن حدیث| هو کم کان مع رسول الله}}، المحاسن، ج ۱، ص ۲۷۷، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۵.</ref>. | |||
::::::[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: مانند شمشیرزن همراه [[پیامبر]]{{صل}}... مانند کسی که در رکاب [[پیامبر]] [[شهید]] شده است"<ref>{{متن حدیث|... بَلْ كَمَنْ قَارَعَ مَعَهُ بِسَيْفِهِ... لَا وَ اللَّهِ إِلَّا كَمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}}}}المحاسن، ج ۱، ص ۲۷۸، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۶.</ref> . | ::::::[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: مانند شمشیرزن همراه [[پیامبر]]{{صل}}... مانند کسی که در رکاب [[پیامبر]] [[شهید]] شده است"<ref>{{متن حدیث|... بَلْ كَمَنْ قَارَعَ مَعَهُ بِسَيْفِهِ... لَا وَ اللَّهِ إِلَّا كَمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}}}}المحاسن، ج ۱، ص ۲۷۸، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۶.</ref> . | ||
[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: مانند کسی است که در [[جنگ بدر]] همراه [[پیامبر]] بوده است"<ref>{{متن حدیث|كَمَنْ شَهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} بَدْراً}}؛ الکافی، ج ۲، ص ۳۷.</ref>. | |||
[[حضرت]] [[مولی]] [[علی]]{{ع}} فرمود: "[[منتظر]] امر ما مانند کسی است که در [[راه خدا]] در [[خون]] غلتیده است"<ref>{{متن حدیث| الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}؛ کمال الدین، ص ۶۴۵، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۳.</ref>. | |||
متنتظر [[حضرت ولیعصر]]{{ع}} مانند رزمنده رکاب [[حضرت]] است:[[حضرت]] [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "آن کس از شما که این امر "[[ولایت]] و [[قیام]]" را بشناسد و [[منتظر]] آن باشد و این را خداخواهانه و نیکوکارانه (نه ریاکارانه) دنبال کند به [[خدا]] [[سوگند]] مانند کسی است که با شمشیرش همراه [[قائم]] [[خاندان]] [[آل محمد]]{{صل}} [[جهاد]] میکند"<ref>{{متن حدیث| الْعَارِفُ مِنْكُمْ هَذَا الْأَمْرَ الْمُنْتَظِرُ لَهُ الْمُحْتَسِبُ فِيهِ الْخَيْرَ كَمَنْ جَاهَدَ وَ اللَّهِ مَعَ قَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ بِسَيْفِهِ...}}؛ بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۱۴۱.</ref> | |||
::::::این تعابیر و امثال آن گویای آن است که [[منتظران واقعی]] در [[عصر غیبت]] چه در عرصه [[جنگ]] سخت و چه در عرصه [[جنگ]] نرم رزمندهاند. [[آمادگی]] دائم برای [[ظهور]] [[حضرت]] و رزم در رکاب [[حضرت]] دارند»<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[ انتظار مسئولانه (مقاله)|انتظار مسئولانه]]، [[پاسدار اسلام (نشریه)|ماهنامه پاسدار اسلام]]، ص14، 15.</ref>. | ::::::این تعابیر و امثال آن گویای آن است که [[منتظران واقعی]] در [[عصر غیبت]] چه در عرصه [[جنگ]] سخت و چه در عرصه [[جنگ]] نرم رزمندهاند. [[آمادگی]] دائم برای [[ظهور]] [[حضرت]] و رزم در رکاب [[حضرت]] دارند»<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[ انتظار مسئولانه (مقاله)|انتظار مسئولانه]]، [[پاسدار اسلام (نشریه)|ماهنامه پاسدار اسلام]]، ص14، 15.</ref>. | ||
}} | }} | ||
خط ۶۹: | خط ۷۸: | ||
::::::«[[انتظار عملی]]؛ یعنی فراهم آوردن مقدمات تحقق آنچه مورد [[انتظار]] است. به عنوان مثال، کسی را که [[منتظر]] است تا مسافرش از راه برسد، چنانچه در خانه بنشیند و کاری را که برای پذیرایی از مسافرش لازم است انجام ندهد و تنها در اندرون دلش، [[انتظار]] قدوم او را بکشد، مقایسه کنید با کسی که علاوه بر [[انتظار]] درونی، خانه را برای پذیرایی از میهمان آماده ساخته، غذای مناسب تهیه دیده، وسیله پذیرایی آماده کرده و کارهایی را که برای پذیرایی از میهمان لازم است، انجام داده است. در این مثال، شخص اول، تنها [[منتظر]] است به [[انتظار قلبی]] و درونی، لکن شخص دوم، علاوه بر [[انتظار]] درونی، مقدمات عملی پذیرایی از میهمان مورد [[انتظار]] را فراهم ساخته و انتظارش را در صحنه عمل مجسم نموده است. [[انتظار حقیقی]]، [[انتظار]] نوع دوم است. حال، بار دیگر به مثال یاد شده توجه فرمایید. اگر فرض شود مسافری که در [[انتظار]] اویند، مسافر عادی نیست، بلکه مأموری است که از سوی یک [[مقام]] [[مطاع]] برای انجام مأموریتی ویژه اعزام شده است و از سوی آن [[مقام]]، اهداف [[مأموریت]] مسافر مذکور، اجمالاً به اطلاع [[منتظران]] رسیده، و به آنها [[دستور]] داده شده است که به [[یاری]] وی بشتابند و او را در اجرای [[مأموریت]] مهم و فوقالعادهاش با تمام امکانات کمک کنند. در این صورت، [[انتظار]] [[منتظران]] به چه صورت خواهد بود؟ | ::::::«[[انتظار عملی]]؛ یعنی فراهم آوردن مقدمات تحقق آنچه مورد [[انتظار]] است. به عنوان مثال، کسی را که [[منتظر]] است تا مسافرش از راه برسد، چنانچه در خانه بنشیند و کاری را که برای پذیرایی از مسافرش لازم است انجام ندهد و تنها در اندرون دلش، [[انتظار]] قدوم او را بکشد، مقایسه کنید با کسی که علاوه بر [[انتظار]] درونی، خانه را برای پذیرایی از میهمان آماده ساخته، غذای مناسب تهیه دیده، وسیله پذیرایی آماده کرده و کارهایی را که برای پذیرایی از میهمان لازم است، انجام داده است. در این مثال، شخص اول، تنها [[منتظر]] است به [[انتظار قلبی]] و درونی، لکن شخص دوم، علاوه بر [[انتظار]] درونی، مقدمات عملی پذیرایی از میهمان مورد [[انتظار]] را فراهم ساخته و انتظارش را در صحنه عمل مجسم نموده است. [[انتظار حقیقی]]، [[انتظار]] نوع دوم است. حال، بار دیگر به مثال یاد شده توجه فرمایید. اگر فرض شود مسافری که در [[انتظار]] اویند، مسافر عادی نیست، بلکه مأموری است که از سوی یک [[مقام]] [[مطاع]] برای انجام مأموریتی ویژه اعزام شده است و از سوی آن [[مقام]]، اهداف [[مأموریت]] مسافر مذکور، اجمالاً به اطلاع [[منتظران]] رسیده، و به آنها [[دستور]] داده شده است که به [[یاری]] وی بشتابند و او را در اجرای [[مأموریت]] مهم و فوقالعادهاش با تمام امکانات کمک کنند. در این صورت، [[انتظار]] [[منتظران]] به چه صورت خواهد بود؟ | ||
::::::جواب روشن است، [[منتظران]] باید آنچه برای اجرای [[مأموریت]] آن میهمان عزیز لازم است، فراهم کنند و صرف [[انتظار]] درونی و دست روی دست گذاشتن، کافی نیست. منتظرانی که فرمانبردار آن [[مقام]] مطاعند و در انتظارشان [[راستین]] و صادقند، کمر همّت میبندند و مقدّمات اجرای [[مأموریت]] آن [[مأمور]] بزرگوار را فراهم و کلیه امکانات و وسائل لازم را آماده میکنند. | ::::::جواب روشن است، [[منتظران]] باید آنچه برای اجرای [[مأموریت]] آن میهمان عزیز لازم است، فراهم کنند و صرف [[انتظار]] درونی و دست روی دست گذاشتن، کافی نیست. منتظرانی که فرمانبردار آن [[مقام]] مطاعند و در انتظارشان [[راستین]] و صادقند، کمر همّت میبندند و مقدّمات اجرای [[مأموریت]] آن [[مأمور]] بزرگوار را فراهم و کلیه امکانات و وسائل لازم را آماده میکنند. | ||
اکنون اگر به اصل مطلب برگردیم و مثال مذکور را بر موضوع مورد بحث تطبیق دهیم، بحث روشنتر میشود. [[خدای متعال]] که اطاعتش ذاتاً و اصالتاً بر همه آفریدگان [[واجب]] است، [[بنده]] [[صالح]] خود را که [[ولی عصر]] {{ع}} است [[مأمور]] کرده تا [[جهان]] را پر از [[عدل و داد]] کند و [[حکومت]] [[قسط]] و [[عدل الهی]] را در تمام نقاط [[زمین]] برپا سازد و [[مؤمنین]] را با دستورهای مؤکد، به [[یاری]] و [[نصرت]] همهجانبهاش فراخوانده است. در این صورت و با توجه به مثالی که بیان شد، معنی [[انتظار]] و [[وظیفه منتظران]]، روشن است. [[انتظار]] [[امام زمان]] {{ع}} با تهیه مقدّمات عملی مأموریتی که [[امام]] {{ع}} برای [[اقدام]] به آن [[ظهور]] میکند، تحقق میپذیرد و [[منتظران حقیقی]] حضرتش آنانند که کمر [[همت]] بندند و مقدّمات لازم را برای [[مأموریت]] حضرتش آماده کنند نه آنان که دست روی دست گذارند و صرفاً در اندورن [[دل]]، ظهورش را [[آرزو]] کنند»<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[نگاهی به رسالت و امامت (کتاب)|نگاهی به رسالت و امامت]]، ص۹۲-۹۴.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۹۱: | خط ۱۰۱: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مجتبی گودرزی]]''' در مقاله ''«[[فلسفه امنیت و آموزه انتظار (مقاله)|فلسفه امنیت و آموزه انتظار]]»'' در اينباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مجتبی گودرزی]]''' در مقاله ''«[[فلسفه امنیت و آموزه انتظار (مقاله)|فلسفه امنیت و آموزه انتظار]]»'' در اينباره گفته است: | ||
::::::«[[انتظار عملی]] به [[اعمال]] و [[رفتار]] [[انسان]] جهت میدهد. و باعث میشود که [[منتظران]] در بعد فردی و [[اجتماعی]] تلاش کنند. از نظر فردی به حیات روحی و روانی و کسب [[فضائل اخلاقی]] و تقویت بنیه جسمی و روحی بپردازند و به عبارت دیگر [[خودسازی]] را سرلوحه کار خود قرار دهند. و از نظر [[اجتماعی]] مراقب حال دیگران بوده، و علاوه بر [[اصلاح]] خود در [[اصلاح]] دیگران نیز کوشا باشند. چرا که آن [[نهضت]] جهانی و برنامه [[عظیم]] که همه برنامههای آن مانند [[امنیت]]، [[عدالت]] و... در حد کمال است یک برنامه فردی نیست بلکه جمعی و همگانی است. از اینرو برای تحقق چنین انقلابی، مردانی بزرگ، مصمّم، [[شکست ناپذیر]] و [[پاک]] و دارای [[بینش عمیق]] و گرایشهای متعالی لازم است. | ::::::«[[انتظار عملی]] به [[اعمال]] و [[رفتار]] [[انسان]] جهت میدهد. و باعث میشود که [[منتظران]] در بعد فردی و [[اجتماعی]] تلاش کنند. از نظر فردی به حیات روحی و روانی و کسب [[فضائل اخلاقی]] و تقویت بنیه جسمی و روحی بپردازند و به عبارت دیگر [[خودسازی]] را سرلوحه کار خود قرار دهند. و از نظر [[اجتماعی]] مراقب حال دیگران بوده، و علاوه بر [[اصلاح]] خود در [[اصلاح]] دیگران نیز کوشا باشند. چرا که آن [[نهضت]] جهانی و برنامه [[عظیم]] که همه برنامههای آن مانند [[امنیت]]، [[عدالت]] و... در حد کمال است یک برنامه فردی نیست بلکه جمعی و همگانی است. از اینرو برای تحقق چنین انقلابی، مردانی بزرگ، مصمّم، [[شکست ناپذیر]] و [[پاک]] و دارای [[بینش عمیق]] و گرایشهای متعالی لازم است. | ||
بنابراین [[انتظار]] یک [[مصلح جهانی]] بهمعنای [[آمادهباش]] کامل [[فکری]] و [[اخلاقی]]، مادی و [[معنوی]] در تمام ابعاد آن برای گسترش [[عدل]] و [[امنیت]] و [[اصلاح]] همه [[جهان]] است. | |||
بدین جهت در [[روایات]] ما برای [[منتظران واقعی]] اوصافی نظیر، [[یقین]]، [[ایمان]]، [[معرفت]] و [[شناخت]]، [[تقوا]]، [[خودسازی]] و دگرسازی و... گفته شده است. و [[منتظران]] را به سوی کسب آن [[صفات ]] [[تشویق]] کردهاند<ref>ر.ک: اصول کافی، ج۱، باب ۸۴؛ غیبت نعمانی، باب ۱۰.</ref>. همچنین مواردی مانند: [[ورع]]، [[حسن خلق]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]]، عمل به [[آداب]] و [[تعالیم دینی]] و... را بهعنوان [[وظایف منتظران]] برشمرده و امر به عمل کردن به آنها کردهاند<ref>ر.ک: غیبت نعمانی، باب ۱۱؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، باب ۴۵؛ بحارالانوار، ج۵۲، باب ۲۲.</ref>»<ref>[[مجتبی گودرزی|گودرزی؛ مجتبی گودرزی]]، [[فلسفه امنیت و آموزه انتظار (مقاله)|فلسفه امنیت و آموزه انتظار]]، ص ۳۱۶ -۳۱۷.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۱۳: | ||
::::::«'''[[انتظار]] [[مکتب]] عمل:''' در [[حدیثی]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} میفرماید: [[برترین عمل]] [[امت]] من [[انتظار فرج]] داشتن است<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}.</ref>. [[پیامبر]] در این بیان خود "[[انتظار فرج]]" را عمل به حساب آورده است، درحالی که دست روی دست گذاشتن و خود را بیخاصیت و مهمل بارآوردن، در گوشه خانه خزیدن و تن به [[ظلم]] دادن و در آرزوی [[ظهور امام زمان]] به سر بردن تا آن [[حضرت]] با نیروی غیبی امور را اصلاح کند نهتنها [[انتظار]] نیست بلکه خود ضد [[انتظار]] است. | ::::::«'''[[انتظار]] [[مکتب]] عمل:''' در [[حدیثی]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} میفرماید: [[برترین عمل]] [[امت]] من [[انتظار فرج]] داشتن است<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}.</ref>. [[پیامبر]] در این بیان خود "[[انتظار فرج]]" را عمل به حساب آورده است، درحالی که دست روی دست گذاشتن و خود را بیخاصیت و مهمل بارآوردن، در گوشه خانه خزیدن و تن به [[ظلم]] دادن و در آرزوی [[ظهور امام زمان]] به سر بردن تا آن [[حضرت]] با نیروی غیبی امور را اصلاح کند نهتنها [[انتظار]] نیست بلکه خود ضد [[انتظار]] است. | ||
::::::گذشته از این،در این [[حدیث]] "[[انتظار فرج]]" [[برترین عمل]] شمرده شده و سر آن هم این است که "[[انتظار فرج]]" حرکت و عمل در جهت ایجاد [[جامعه]] و [[حکومتی]] مبتنی بر [[دین]] و ارزشهای [[اسلامی]] و [[عدالت اجتماعی]] است و چنین اقدامی [[برترین]] عملهاست زیرا مقدمه و تلاش برای تحقق [[حکومت]] و [[نظام اسلامی]] و [[ولایت]] [[امامان معصوم]]{{عم}} است. و بر طبق [[روایت]] از [[امام]] این خود [[افضل]] [[اعمال]] است، زیرا وسیله آن است که سایر فرایض و احکام [[الهی]] عینیت یافته و عملی میگردد. و در [[حقیقت]] "[[انتظار فرج]]" برای ما که در [[عصر غیبت]] واقعیم نوعی [[آمادهسازی]] و مهیا شدن برای [[یاری]] رساندن به [[نهضت]] جهانی حضرت مهدی{{ع}} و این جز با [[مبارزه]] و تلاش مستمر و [[جهاد]] بیامان با مظاهر [[شرک]] و [[طاغوت]] و ایجاد [[آمادگی]] صد در صد و همیشگی میسّر نیست. | ::::::گذشته از این،در این [[حدیث]] "[[انتظار فرج]]" [[برترین عمل]] شمرده شده و سر آن هم این است که "[[انتظار فرج]]" حرکت و عمل در جهت ایجاد [[جامعه]] و [[حکومتی]] مبتنی بر [[دین]] و ارزشهای [[اسلامی]] و [[عدالت اجتماعی]] است و چنین اقدامی [[برترین]] عملهاست زیرا مقدمه و تلاش برای تحقق [[حکومت]] و [[نظام اسلامی]] و [[ولایت]] [[امامان معصوم]]{{عم}} است. و بر طبق [[روایت]] از [[امام]] این خود [[افضل]] [[اعمال]] است، زیرا وسیله آن است که سایر فرایض و احکام [[الهی]] عینیت یافته و عملی میگردد. و در [[حقیقت]] "[[انتظار فرج]]" برای ما که در [[عصر غیبت]] واقعیم نوعی [[آمادهسازی]] و مهیا شدن برای [[یاری]] رساندن به [[نهضت]] جهانی حضرت مهدی{{ع}} و این جز با [[مبارزه]] و تلاش مستمر و [[جهاد]] بیامان با مظاهر [[شرک]] و [[طاغوت]] و ایجاد [[آمادگی]] صد در صد و همیشگی میسّر نیست. | ||
آیا کسانی که تحت عنوان [[انتظار فرج]] کنارهگیری [[اختیار]] کردهاند و خود را از صحنه مبارزه حق و [[باطل]] منزوی کرده و در نتیجه [[روح]] [[شهامت]] و شور [[جهاد]] و [[پیکار]] را در خود کشتهاند، بر این [[باور]] هستند که [[یاران حضرت مهدی]] کسانیاند که در رکاب او بجنگد، بکشند و کشته شوند؟ و [[دوستان]] آن [[حضرت]] همانهاییاند که برای مدتها همراه و به [[امامت]] او با مظاهر شرک و قدرتهای [[شیطانی]] در حال [[پیکار]] هستند؟ و چنین چیزی بدون [[آمادگی]] قبلی و ایجاد روح سلحشوری و [[جهاد]] در خود ممکن است؟ چنین کسانی غالباً بر این پندارند که همه امور مربوط به [[حکومت حضرت ولی عصر]] با [[قدرت]] غیبی و بدون هیچگونه زحمت و تحمل فشار و [[سختی]]، انجام میشود و [[دوستان]] آن [[حضرت]] نابرده [[رنج]]، به عظیمترین و پربهاترین گنج دست مییابند. و با این دید هم شاید نیازی در این نمیبینند که در خود [[آمادگی]] را به وجود آورند و به خود زحمت [[انتظار ناب]] را داده و تن به [[بلا]] دهند. | |||
::::::شخصی به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کرد: [[مردم]] میگویند: هرگاه [[مهدی]]{{ع}} [[قیام]] کند امور خودبهخود [[اصلاح]] میگردد و به [[قدر]] یک حجامت نیز [[خونریزی]] نمیشود. [[حضرت]] فرمود: "هرگز اینگونه نیست. به خدایی که [[جان]] آن [[عزیز]] در دست اوست [[سوگند]] اگر بنا بود کار برای کسی بهخودیخود هموار شود برای [[رسول خدا]] میشد آن هنگامی که دندانش [[شکست]] و صورتش شکاف برداشت. هرگز چنین نیست. به [[خدا]] [[سوگند]] کار درست نخواهد شد تا اینکه ما و شما تبدیل به [[خون]] و عرق گردیم"<ref>{{متن حدیث|كَلَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَوِ اسْتَقَامَتْ لِأَحَدٍ عَفْواً لَاسْتَقَامَتْ لِرَسُولِ اللَّهِ {{صل}} حِينَ أُدْمِيَتْ رَبَاعِيَتُهُ وَ شُجَّ فِي وَجْهِهِ كَلَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ حَتَّى نَمْسَحَ نَحْنُ وَ أَنْتُمُ الْعَرَقَ وَ الْعَلَقَ}}.</ref>. و در همین راستاست که در [[حدیث]] دیگری همان [[حضرت]] میفرماید: "هر کدام از شما باید خود را برای [[قیام قائم]] آماده کند اگرچه به [[قدر]] مهیا کردن تیری باشد. زیرا وقتی [[خداوند]] [[نیت]] [[صادق]] او را دایر بر [[انتظار فرج]] و [[یاری]] آن [[حضرت]] ببیند [[امید]] میرود خداوند [[عمر]] او را دراز کرده تا [[ظهور]] او را [[درک]] کند و از [[یاران]] آن بزرگوار باشد". البته مقصود از تهیه [[سلاح]]، [[آمادگی نظامی]] است که در هر زمانی بهگونهای و شاید مقصود از این که فرمود: "[[امید]] میبرم که [[خدا]] [[عمر]] او را دراز کند" این باشد که چنین انتظاری این اندازه در پیشگاه [[خداوند تعالی]] [[ارزش]] و [[جایگاه]] دارد. | ::::::شخصی به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کرد: [[مردم]] میگویند: هرگاه [[مهدی]]{{ع}} [[قیام]] کند امور خودبهخود [[اصلاح]] میگردد و به [[قدر]] یک حجامت نیز [[خونریزی]] نمیشود. [[حضرت]] فرمود: "هرگز اینگونه نیست. به خدایی که [[جان]] آن [[عزیز]] در دست اوست [[سوگند]] اگر بنا بود کار برای کسی بهخودیخود هموار شود برای [[رسول خدا]] میشد آن هنگامی که دندانش [[شکست]] و صورتش شکاف برداشت. هرگز چنین نیست. به [[خدا]] [[سوگند]] کار درست نخواهد شد تا اینکه ما و شما تبدیل به [[خون]] و عرق گردیم"<ref>{{متن حدیث|كَلَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَوِ اسْتَقَامَتْ لِأَحَدٍ عَفْواً لَاسْتَقَامَتْ لِرَسُولِ اللَّهِ {{صل}} حِينَ أُدْمِيَتْ رَبَاعِيَتُهُ وَ شُجَّ فِي وَجْهِهِ كَلَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ حَتَّى نَمْسَحَ نَحْنُ وَ أَنْتُمُ الْعَرَقَ وَ الْعَلَقَ}}.</ref>. و در همین راستاست که در [[حدیث]] دیگری همان [[حضرت]] میفرماید: "هر کدام از شما باید خود را برای [[قیام قائم]] آماده کند اگرچه به [[قدر]] مهیا کردن تیری باشد. زیرا وقتی [[خداوند]] [[نیت]] [[صادق]] او را دایر بر [[انتظار فرج]] و [[یاری]] آن [[حضرت]] ببیند [[امید]] میرود خداوند [[عمر]] او را دراز کرده تا [[ظهور]] او را [[درک]] کند و از [[یاران]] آن بزرگوار باشد". البته مقصود از تهیه [[سلاح]]، [[آمادگی نظامی]] است که در هر زمانی بهگونهای و شاید مقصود از این که فرمود: "[[امید]] میبرم که [[خدا]] [[عمر]] او را دراز کند" این باشد که چنین انتظاری این اندازه در پیشگاه [[خداوند تعالی]] [[ارزش]] و [[جایگاه]] دارد. | ||
::::::و باز همان [[حضرت]] در [[مقام]] ارزشگذاری این [[انتظار]] [[خالص]] و سرشار از [[امید]] و شور و عمل میفرماید: "هرکس در حال [[انتظار]] باشد و بمیرد همچون کسی است که در [[خیمه]] [[قائم]]{{ع}} با او همراه است. پس لحظهای درنگ کرده و فرمود: نه، بلکه مانند کسی است که با او و در صف او [[شمشیر]] بزند. سپس فرمود: نه، به [[خدا]] [[سوگند]] او همچون کسی است که در رکاب رسول خدا [[شهید]] گردیده باشد"<ref>{{متن حدیث|مَنْ مَاتَ مِنْكُمْ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ لِهَذَا الْأَمْرِ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ قَالَ ثُمَّ مَكَثَ هُنَيْئَةً ثُمَّ قَالَ لَا بَلْ كَمَنْ قَارَعَ مَعَهُ بِسَيْفِهِ ثُمَّ قَالَ لَا وَ اللَّهِ إِلَّا كَمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}}}}.</ref>. | ::::::و باز همان [[حضرت]] در [[مقام]] ارزشگذاری این [[انتظار]] [[خالص]] و سرشار از [[امید]] و شور و عمل میفرماید: "هرکس در حال [[انتظار]] باشد و بمیرد همچون کسی است که در [[خیمه]] [[قائم]]{{ع}} با او همراه است. پس لحظهای درنگ کرده و فرمود: نه، بلکه مانند کسی است که با او و در صف او [[شمشیر]] بزند. سپس فرمود: نه، به [[خدا]] [[سوگند]] او همچون کسی است که در رکاب رسول خدا [[شهید]] گردیده باشد"<ref>{{متن حدیث|مَنْ مَاتَ مِنْكُمْ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ لِهَذَا الْأَمْرِ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ قَالَ ثُمَّ مَكَثَ هُنَيْئَةً ثُمَّ قَالَ لَا بَلْ كَمَنْ قَارَعَ مَعَهُ بِسَيْفِهِ ثُمَّ قَالَ لَا وَ اللَّهِ إِلَّا كَمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}}}}.</ref>. | ||
و این امر نیز شاید بدین خاطر باشد که از [[باب ]]{{متن حدیث|إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّيَّاتِ}} از آنجا که چنین شخصی نیتش این بوده است که در آستان [[حضرت مهدی]] و در [[حمایت]] از او [[نبرد]] کند و این آمادگی را نیز در خویش ایجاد کرده است و برای لحظه [[ظهور]] سر از پا نمیشناخته و خود را آنچنان مهیا کرده که تا اعلان [[ظهور]] شود او بی هیچ درنگ و دغدغه خاطر و با [[آمادگی]] کامل، در تمامی زمینهها به سوی آن، [[حضرت]] و [[کمک]] به [[نهضت]] جهانی او حرکت کند ولی أجل بدو مهلت نداده و با همین [[نیت]] از [[دنیا]] رفته است [[خداوند]] نیز او را با این نیتش محشور کرده و ثواب آن را بدو خواهد بخشید. | |||
::::::مهمتر اینکه باز در روایتی [[امام سجاد]]{{ع}} فرمود: "آنها که در [[عصر غیبت]] آن [[حضرت]] به سر میبرند و به [[امامت]] او [[معتقد]] و [[منتظر ظهور]] او هستند [[بهترین]] [[مردم]] تمام دورانها و زمانهایند؛ زیرا [[خداوند تعالی]] [[عقل]] و [[درک]] و هوشی بدانان [[عنایت]] میکند و آنچنان [[فهم]] و معرفت آنها را بالا میبرد که در نزد آنها [[غیبت]] به منزله حضور است و [[خداوند]] آنها را همانند مجاهدانی که در رکاب [[رسول خدا]] میجنگیدند قرار داده است". یعنی همان [[مراقبت]]، تلاش، [[مجاهدت]] و وظایفی که در [[عصر حضور]] از آنان سر میزند، در [[زمان غیبت]] نیز دنبال میکنند»<ref>[[سید مهدی موسوی کاشمری|موسوی کاشمری، سید مهدی]]، [[امام خمینی و احیاء انتظار فرج (مقاله)|امام خمینی و احیاء انتظار فرج]]، ص۴۰۴-۴۰۶.</ref>. | ::::::مهمتر اینکه باز در روایتی [[امام سجاد]]{{ع}} فرمود: "آنها که در [[عصر غیبت]] آن [[حضرت]] به سر میبرند و به [[امامت]] او [[معتقد]] و [[منتظر ظهور]] او هستند [[بهترین]] [[مردم]] تمام دورانها و زمانهایند؛ زیرا [[خداوند تعالی]] [[عقل]] و [[درک]] و هوشی بدانان [[عنایت]] میکند و آنچنان [[فهم]] و معرفت آنها را بالا میبرد که در نزد آنها [[غیبت]] به منزله حضور است و [[خداوند]] آنها را همانند مجاهدانی که در رکاب [[رسول خدا]] میجنگیدند قرار داده است". یعنی همان [[مراقبت]]، تلاش، [[مجاهدت]] و وظایفی که در [[عصر حضور]] از آنان سر میزند، در [[زمان غیبت]] نیز دنبال میکنند»<ref>[[سید مهدی موسوی کاشمری|موسوی کاشمری، سید مهدی]]، [[امام خمینی و احیاء انتظار فرج (مقاله)|امام خمینی و احیاء انتظار فرج]]، ص۴۰۴-۴۰۶.</ref>. | ||
}} | }} |