اصول و مبانی فقه سیاسی چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۲:۱۱
، ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ') |
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
[[پرونده:1100626.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید جواد ورعی]]]] | [[پرونده:1100626.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید جواد ورعی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید جواد ورعی]]''' در کتاب ''«[[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید جواد ورعی]]''' در کتاب ''«[[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«اصل در لغت به معنای مبنا و پایه است و در اصطلاح معانی متعددی دارد، ولی مقصود از اصل در این بحث، همان معنای لغوی است. مسائلی که به عنوان اساس و پایه برای [[فقه سیاسی]] شمرده میشود، کدامند؟ مسائلی که در صورت عدم پذیرش آنها بهعنوان اساس و بنیان، دانشی به نام فقه سیاسی نخواهیم داشت. | |||
:::::*'''پیوند [[اسلام]] با [[سیاست]]''': فقه سیاسی که جزئی از [[دانش]] [[فقه]] شمرده میشود، در صورتی زمینه طرح، [[ظهور]] و بروز پیدا میکند که پیشاپیش اصول موضوعهای پذیرفته شده باشند؛ اینکه اسلام تنها یک [[دین]] [[عبادی]] نبوده و نیست، تنها به رابطه [[انسان]] با [[خدا]] نمیپردازد، بلکه رابطه [[انسانها]] با یکدیگر را هم تنظیم میکند. همانگونه که [[رفتار فردی]] و عبادی انسان در [[شریعت اسلام]] دارای احکامی است، [[رفتار اجتماعی]] و [[سیاسی]] انسان هم در سپهر [[جامعه]] و سیاست موضوع صدور احکامی در [[شریعت]] است. اگر اسلام مانند [[ادیان]] دیگر تنها یک دین عبادی و فردی بود، دخالت دین در عرصه [[اجتماع]] و سیاست و تعیین [[تکلیف]] برای [[شهروندان]] یا [[دولتمردان]] معنا و مفهومی نداشت؛ در نتیجه، دانشی بهعنوان فقه سیاسی وجود نداشت، پس فقه سیاسی که [[رفتار]] سیاسی شهروندان و دولتمردان را ضابطهمند میکند، بر پذیرش “پیوند اسلام با سیاست و جامعه” مبتنی است. | :::::*'''پیوند [[اسلام]] با [[سیاست]]''': فقه سیاسی که جزئی از [[دانش]] [[فقه]] شمرده میشود، در صورتی زمینه طرح، [[ظهور]] و بروز پیدا میکند که پیشاپیش اصول موضوعهای پذیرفته شده باشند؛ اینکه اسلام تنها یک [[دین]] [[عبادی]] نبوده و نیست، تنها به رابطه [[انسان]] با [[خدا]] نمیپردازد، بلکه رابطه [[انسانها]] با یکدیگر را هم تنظیم میکند. همانگونه که [[رفتار فردی]] و عبادی انسان در [[شریعت اسلام]] دارای احکامی است، [[رفتار اجتماعی]] و [[سیاسی]] انسان هم در سپهر [[جامعه]] و سیاست موضوع صدور احکامی در [[شریعت]] است. اگر اسلام مانند [[ادیان]] دیگر تنها یک دین عبادی و فردی بود، دخالت دین در عرصه [[اجتماع]] و سیاست و تعیین [[تکلیف]] برای [[شهروندان]] یا [[دولتمردان]] معنا و مفهومی نداشت؛ در نتیجه، دانشی بهعنوان فقه سیاسی وجود نداشت، پس فقه سیاسی که [[رفتار]] سیاسی شهروندان و دولتمردان را ضابطهمند میکند، بر پذیرش “پیوند اسلام با سیاست و جامعه” مبتنی است. | ||