ریشه ظلم‌پذیری چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-]]]] :::::: +]]]] )
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پرسش غیرنهایی}} {{جعبه اطلاعات پرسش +{{جعبه اطلاعات پرسش))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]]]] :::::: +]]]] ))
خط ۱۶: خط ۱۶:
== پاسخ نخست ==
== پاسخ نخست ==
[[پرونده:Pic4216.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌]]]]
[[پرونده:Pic4216.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌]]]]
::::::آقای دکتر '''[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌]]''' در کتاب ''«[[سیره نبوی ج۲ (کتاب)|سیره نبوی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
آقای دکتر '''[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌]]''' در کتاب ''«[[سیره نبوی ج۲ (کتاب)|سیره نبوی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:


«با دقت در [[تاریخ]] [[انظلام]] [[بشر]]، درمی‌یابیم که تعلقات [[انسان]] او را وامی‌دارد تا پذیرای [[ستم]] شود. ریشه همه [[ستم‌ها]] و ستم‌پذیری‌ها در [[دنیا خواهی]] [[آدمی]] است. [[انسانی]] که چشمش به دنیاست، دلبسته دنیاست، [[دنیا]] را می‌خواهد و آن را مقصد خویش گرفته است، اگر انظلام با دنیای او [[تزاحم]] یابد، برای آنکه دنیایش آسیب نبیند، انظلام را نوش می‌کند تا نیشی به مقصد او -دنیا - وارد نیاید. انسانی که می‌خواهد بماند و «ماندن» برای او اصل باشد، آن هنگام که یا باید بماند و پذیرای ستم شود، و یا [[دل]] کَنَد و برود، روشن است که کدام را [[انتخاب]] می‌کند؛ [[ترس]] از رفتن و میل به ماندن به اسارتش می‌کشد. آنکه به [[جان]] خویش تعلق دارد، بقای این کالبد [[مادّی]] را بر همه چیز مقدم می‌دارد، فقط [[نگهبان]] آن خواهد بود، به هر قیمتی. آنکه دلبسته [[مال]] و [[اولاد]] است، [[حافظ]] آنهاست، به هر ذلتی. آنکه دل به [[جاه و مقام]] دارد، آنکه [[عشق]] [[قدرت]] و [[مکنت]] وجودش را پر ساخته، برای رسیدن به این [[آمال]] چرا ستم نپذیرد؟ که ریشه همه ستم‌پذیری‌ها در پذیرش دنیاست، در تکیه و [[رکون]] به دنیاست، چنان که در [[احادیث]] [[پیشوایان معصوم]]، به این معنا توجه داده شده است. [[امام سجاد]]{{ع}} فرموده است: {{متن حدیث|وَ لَا تَرْكَنُوا إِلَى‏ الدُّنْيَا فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ لِمُحَمَّدٍ}}- {{متن قرآن|وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ}}«و به [[ستمگران]] مگرایید که [[آتش]] ([[دوزخ]]) به شما رسد در حالی که شما را در برابر [[خداوند]]، [[سروری]] نباشد، آنگاه [[یاری]] نخواهید شد» [[سوره هود]]، [[آیه]] ۱۱۳.«به دنیا [[گرایش]] نیابید که خدای عز و جل به [[محمد]]{{صل}} فرمود: به [[ستمکاران]] گرایش نیابید که [[آتش دوزخ]] به شما خواهد رسید».<ref>الکافی، ج۸، ص۷۵؛ تفسیر نورالثقلین، ج۲، ص۴۰۰.</ref>.
«با دقت در [[تاریخ]] [[انظلام]] [[بشر]]، درمی‌یابیم که تعلقات [[انسان]] او را وامی‌دارد تا پذیرای [[ستم]] شود. ریشه همه [[ستم‌ها]] و ستم‌پذیری‌ها در [[دنیا خواهی]] [[آدمی]] است. [[انسانی]] که چشمش به دنیاست، دلبسته دنیاست، [[دنیا]] را می‌خواهد و آن را مقصد خویش گرفته است، اگر انظلام با دنیای او [[تزاحم]] یابد، برای آنکه دنیایش آسیب نبیند، انظلام را نوش می‌کند تا نیشی به مقصد او -دنیا - وارد نیاید. انسانی که می‌خواهد بماند و «ماندن» برای او اصل باشد، آن هنگام که یا باید بماند و پذیرای ستم شود، و یا [[دل]] کَنَد و برود، روشن است که کدام را [[انتخاب]] می‌کند؛ [[ترس]] از رفتن و میل به ماندن به اسارتش می‌کشد. آنکه به [[جان]] خویش تعلق دارد، بقای این کالبد [[مادّی]] را بر همه چیز مقدم می‌دارد، فقط [[نگهبان]] آن خواهد بود، به هر قیمتی. آنکه دلبسته [[مال]] و [[اولاد]] است، [[حافظ]] آنهاست، به هر ذلتی. آنکه دل به [[جاه و مقام]] دارد، آنکه [[عشق]] [[قدرت]] و [[مکنت]] وجودش را پر ساخته، برای رسیدن به این [[آمال]] چرا ستم نپذیرد؟ که ریشه همه ستم‌پذیری‌ها در پذیرش دنیاست، در تکیه و [[رکون]] به دنیاست، چنان که در [[احادیث]] [[پیشوایان معصوم]]، به این معنا توجه داده شده است. [[امام سجاد]]{{ع}} فرموده است: {{متن حدیث|وَ لَا تَرْكَنُوا إِلَى‏ الدُّنْيَا فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ لِمُحَمَّدٍ}}- {{متن قرآن|وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ}}«و به [[ستمگران]] مگرایید که [[آتش]] ([[دوزخ]]) به شما رسد در حالی که شما را در برابر [[خداوند]]، [[سروری]] نباشد، آنگاه [[یاری]] نخواهید شد» [[سوره هود]]، [[آیه]] ۱۱۳.«به دنیا [[گرایش]] نیابید که خدای عز و جل به [[محمد]]{{صل}} فرمود: به [[ستمکاران]] گرایش نیابید که [[آتش دوزخ]] به شما خواهد رسید».<ref>الکافی، ج۸، ص۷۵؛ تفسیر نورالثقلین، ج۲، ص۴۰۰.</ref>.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش