جز
جایگزینی متن - 'مراسم تدفین' به 'مراسم تدفین'
جز (جایگزینی متن - '</div> <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">' به '</div>') |
جز (جایگزینی متن - 'مراسم تدفین' به 'مراسم تدفین') |
||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
#کشتن فضل بن سهل: مأمون ناچار بود تا برای جلب [[رضایت]] عباسیان، دست به کشتن [[وزیر]] و [[ولیعهد]] خویش بزند؛ زیرا که عباسیان دل [[خوشی]] از فضل نداشتند و او را مسبب تمام رفتارهای مأمون میدانستند. بنابراین مأمون با نقشهای هدفمند، فضل را در حمام [[سرخس]] به [[قتل]] رساند<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۱۰۲۷؛ مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۴۷۸.</ref>. | #کشتن فضل بن سهل: مأمون ناچار بود تا برای جلب [[رضایت]] عباسیان، دست به کشتن [[وزیر]] و [[ولیعهد]] خویش بزند؛ زیرا که عباسیان دل [[خوشی]] از فضل نداشتند و او را مسبب تمام رفتارهای مأمون میدانستند. بنابراین مأمون با نقشهای هدفمند، فضل را در حمام [[سرخس]] به [[قتل]] رساند<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۱۰۲۷؛ مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۴۷۸.</ref>. | ||
#به [[شهادت]] رساندن امام رضا{{ع}}: مأمون بر خلاف نقشه قتل فضل بن سهل که ردّ پایی از خود بر جای گذاشته بود و همه او را متهم به قتل میکردند، نقشه [[شهادت امام رضا]]{{ع}} را طوری [[برنامهریزی]] کرد که دیگر خطری او را [[تهدید]] نکند. او ابتدا امام{{ع}} را با خوراندن انار آلود به سم، [[بیمار]] نمود و سپس از این [[بیماری]] بهره جست و با خوراندن انگور زهرآگین با دستان خویش، امام رضا{{ع}} را در راه بازگشت به بغداد و در روستای سناباد به شهادت رساند تا جایگاه خویش را در میان عباسیان [[حفظ]] نماید<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، باب ۴۰، ص۳۷۳-۳۷۴ و ۵۹۵.</ref>. | #به [[شهادت]] رساندن امام رضا{{ع}}: مأمون بر خلاف نقشه قتل فضل بن سهل که ردّ پایی از خود بر جای گذاشته بود و همه او را متهم به قتل میکردند، نقشه [[شهادت امام رضا]]{{ع}} را طوری [[برنامهریزی]] کرد که دیگر خطری او را [[تهدید]] نکند. او ابتدا امام{{ع}} را با خوراندن انار آلود به سم، [[بیمار]] نمود و سپس از این [[بیماری]] بهره جست و با خوراندن انگور زهرآگین با دستان خویش، امام رضا{{ع}} را در راه بازگشت به بغداد و در روستای سناباد به شهادت رساند تا جایگاه خویش را در میان عباسیان [[حفظ]] نماید<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، باب ۴۰، ص۳۷۳-۳۷۴ و ۵۹۵.</ref>. | ||
#بیگناه جلوه دادن خویش: [[مأمون]] بعد از [[شهادت امام رضا]]{{ع}}، [[شیون]] و فغان براه انداخت و بر سرزنان، ریش خویش را میکند و [[لباس]] چاک میداد<ref>همین امر سبب شده بود که گروهی از مورخین، مأمون را تبرئه کنند و شهادت امام{{ع}} را به او نسبت ندهند.</ref>. موضوع شهادت امام رضا{{ع}} در سراسر [[شهر]] پیچید و عده زیادی از روستاها و مناطق اطراف از قبیل نوغان و سناباد و تابران در محل [[شهادت امام]]{{ع}} تجمع نمودند و عدهای لب به [[اعتراض]] گشودند و مأمون را عامل شهادت امام{{ع}} دانستند. چون سر و صدای [[مردم]] بلند شده بود که چرا مأمون، فرزند [[رسول خدا]]{{صل}} را به ناحق [[شهید]] کرده است؛ لذا مأمون، [[محمد بن جعفر]] - عموی [[علی بن موسی الرضا]]{{ع}}- که در آن موقع از [[مدینه]] به [[خراسان]] آمده بود و نزد مأمون به سر میبرد، به همراه عدّهای از [[آل]] [[ابو طالب]] را خبر کرد و با [[گریه]] و اظهار [[اندوه]]، [[بدن]] [[حضرت]] را به ایشان نشان داد و گفت: ببینید که [[جسم]] علی بن موسی الرضا{{ع}} صحیح و سالم است و از جانب ما هیچ آسیبی به حضرت نرسیده است. اکنون به نزد مردم برو و بگو جنازه [[ابوالحسن]] را امروز خارج نمیکنند. آنها را متفرق نما و فتنهشان را خاموش کن. محمّد بن جعفر به نزد مردم آمد و با آنها [[گفتگو]] کرد و آنان را پراکنده ساخت<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، باب ۶۲، ص۵۹۱. </ref>. به [[دستور]] مأمون یک شبانه [[روز]] [[مراسم | #بیگناه جلوه دادن خویش: [[مأمون]] بعد از [[شهادت امام رضا]]{{ع}}، [[شیون]] و فغان براه انداخت و بر سرزنان، ریش خویش را میکند و [[لباس]] چاک میداد<ref>همین امر سبب شده بود که گروهی از مورخین، مأمون را تبرئه کنند و شهادت امام{{ع}} را به او نسبت ندهند.</ref>. موضوع شهادت امام رضا{{ع}} در سراسر [[شهر]] پیچید و عده زیادی از روستاها و مناطق اطراف از قبیل نوغان و سناباد و تابران در محل [[شهادت امام]]{{ع}} تجمع نمودند و عدهای لب به [[اعتراض]] گشودند و مأمون را عامل شهادت امام{{ع}} دانستند. چون سر و صدای [[مردم]] بلند شده بود که چرا مأمون، فرزند [[رسول خدا]]{{صل}} را به ناحق [[شهید]] کرده است؛ لذا مأمون، [[محمد بن جعفر]] - عموی [[علی بن موسی الرضا]]{{ع}}- که در آن موقع از [[مدینه]] به [[خراسان]] آمده بود و نزد مأمون به سر میبرد، به همراه عدّهای از [[آل]] [[ابو طالب]] را خبر کرد و با [[گریه]] و اظهار [[اندوه]]، [[بدن]] [[حضرت]] را به ایشان نشان داد و گفت: ببینید که [[جسم]] علی بن موسی الرضا{{ع}} صحیح و سالم است و از جانب ما هیچ آسیبی به حضرت نرسیده است. اکنون به نزد مردم برو و بگو جنازه [[ابوالحسن]] را امروز خارج نمیکنند. آنها را متفرق نما و فتنهشان را خاموش کن. محمّد بن جعفر به نزد مردم آمد و با آنها [[گفتگو]] کرد و آنان را پراکنده ساخت<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، باب ۶۲، ص۵۹۱. </ref>. به [[دستور]] مأمون یک شبانه [[روز]] [[مراسم تدفین]] [[پیکر امام]]{{ع}}، به دلیل بر پا نشدن [[آشوب]] از طرف مردم، به تأخیر افتاد. صبح روز بعد، مأمون در حالی که گریبان چاک میداد، به اتاقی که حضرت در آنجا بودند، داخل شد و دستور داد وسایل [[غسل]] و تکفین را آماده کنند. | ||
#[[تغییر]] لباس: چون مأمون کسانی که موجبات اعتراض و [[نارضایتی]] [[عباسیان]] را فراهم کرده بودند را از سر راه برداشته بود، با فراغ بال به [[بغداد]] وارد شد و در اولین [[اقدام]]، [[لباس]] سبز را از تن درآورد و باری دیگر [[لباس سیاه]] که نشان [[عباسیان]] بود را بر تن کرد و مقر [[خلافت]] خویش را [[شهر]] بغداد قرار داد. | #[[تغییر]] لباس: چون مأمون کسانی که موجبات اعتراض و [[نارضایتی]] [[عباسیان]] را فراهم کرده بودند را از سر راه برداشته بود، با فراغ بال به [[بغداد]] وارد شد و در اولین [[اقدام]]، [[لباس]] سبز را از تن درآورد و باری دیگر [[لباس سیاه]] که نشان [[عباسیان]] بود را بر تن کرد و مقر [[خلافت]] خویش را [[شهر]] بغداد قرار داد. | ||
#اجرای نقشههای شوم بر علیه [[امام جواد]]{{ع}}: از دیگر جنایاتی که [[مأمون]] بعد از [[شهادت امام رضا]]{{ع}} انجام داد، [[اعمال]] نقشههای شوم بر علیه امام جواد{{ع}} بود. او امام جواد{{ع}} را همچون [[پدر]] بزرگوارشان، برای این که در کنترل بیشتر درآورد، از [[مدینه]] به بغداد آورد و دختر خویش - [[ام الفضل]] - را که در [[مرو]]، به نامزدی [[امام]]{{ع}} درآورده بود، به [[عقد]] ایشان درآورد و سعی بر آن داشت تا با آوردن امام جواد{{ع}} که [[نوجوانی]] بیش نبودند، ایشان را به [[انحراف]] بکشانند<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۵۴.</ref>، که زهی [[خیال]] [[باطل]]، اگر چه امام{{ع}} کم سن و سال بودند ولی [[علم]] و [[دانش]] ایشان سرشار بود و [[شناخت]] کافی از مأمون و دسیسههای او داشتند<ref>دائرة المعارف اسلامی شیعه، ج۲، ص۹۱۲؛ دلائل الامام، ص۲۰۹.</ref>. | #اجرای نقشههای شوم بر علیه [[امام جواد]]{{ع}}: از دیگر جنایاتی که [[مأمون]] بعد از [[شهادت امام رضا]]{{ع}} انجام داد، [[اعمال]] نقشههای شوم بر علیه امام جواد{{ع}} بود. او امام جواد{{ع}} را همچون [[پدر]] بزرگوارشان، برای این که در کنترل بیشتر درآورد، از [[مدینه]] به بغداد آورد و دختر خویش - [[ام الفضل]] - را که در [[مرو]]، به نامزدی [[امام]]{{ع}} درآورده بود، به [[عقد]] ایشان درآورد و سعی بر آن داشت تا با آوردن امام جواد{{ع}} که [[نوجوانی]] بیش نبودند، ایشان را به [[انحراف]] بکشانند<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۵۴.</ref>، که زهی [[خیال]] [[باطل]]، اگر چه امام{{ع}} کم سن و سال بودند ولی [[علم]] و [[دانش]] ایشان سرشار بود و [[شناخت]] کافی از مأمون و دسیسههای او داشتند<ref>دائرة المعارف اسلامی شیعه، ج۲، ص۹۱۲؛ دلائل الامام، ص۲۰۹.</ref>. |