بوء در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
*بوء: [[رجوع]]<ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۳۱۲.</ref>، ساکن کردن، مسکن دادن<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص۳۵۰.</ref>، استقرار بخشیدن، جایدادن<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۳۲.</ref>، منزلدادن<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۸، ص۴۱۱.</ref>. | *بوء: [[رجوع]]<ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۳۱۲.</ref>، ساکن کردن، مسکن دادن<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص۳۵۰.</ref>، استقرار بخشیدن، جایدادن<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۳۲.</ref>، منزلدادن<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۸، ص۴۱۱.</ref>. | ||
*{{متن قرآن|وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي الله مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً}}<ref>«و کسانی را که پس از ستم دیدن در راه خداوند هجرت کردند در این جهان در جایی نیکو جا میدهیم» سوره نحل، آیه ۴۱.</ref>. | *{{متن قرآن|وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي الله مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً}}<ref>«و کسانی را که پس از ستم دیدن در راه خداوند هجرت کردند در این جهان در جایی نیکو جا میدهیم» سوره نحل، آیه ۴۱.</ref>. | ||
*[[بیضاوی]] در ذیل [[آیه]] ۶۱ [[سوره بقره]] ({{متن قرآن|وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ الله}}) گوید: بوء در اصل به معنای [[مساوات]] است. | * [[بیضاوی]] در ذیل [[آیه]] ۶۱ [[سوره بقره]] ({{متن قرآن|وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ الله}}) گوید: بوء در اصل به معنای [[مساوات]] است. | ||
*[[راغب]] در مفردات گفته، اصل بواء [[مساوات]] اجزاء است. [[طبرسی]] در [[مجمع البیان]] ذیل [[آیه]] ۶۱ بقره آن را از زجّاج [[نقل]] میکند که از [[عبادة بن صامت]] [[نقل]] شده است که [[خدا]] [[انفال]] را برای پیغمبرش قرار داد، {{متن حدیث|فَقَسَّمَهَا بَيْنَهُمْ عَلَى بَوَاءٍ}} یعنی بالسویه تقسیم کرد. | * [[راغب]] در مفردات گفته، اصل بواء [[مساوات]] اجزاء است. [[طبرسی]] در [[مجمع البیان]] ذیل [[آیه]] ۶۱ بقره آن را از زجّاج [[نقل]] میکند که از [[عبادة بن صامت]] [[نقل]] شده است که [[خدا]] [[انفال]] را برای پیغمبرش قرار داد، {{متن حدیث|فَقَسَّمَهَا بَيْنَهُمْ عَلَى بَوَاءٍ}} یعنی بالسویه تقسیم کرد. | ||
*در [[نهج البلاغه]] آمده است: "تا [[ثواب]] [[پاداش]] و [[قصاص]] برابر باشد"<ref>{{متن حدیث|فَيَكُونَ الثَّوَابُ جَزَاءً وَ الْعِقَابُ بَوَاءً}}</ref>؛ ولی مجمعالبیان و المنار و غیره معنای اصلی آن را [[رجوع]] گفتهاند. | *در [[نهج البلاغه]] آمده است: "تا [[ثواب]] [[پاداش]] و [[قصاص]] برابر باشد"<ref>{{متن حدیث|فَيَكُونَ الثَّوَابُ جَزَاءً وَ الْعِقَابُ بَوَاءً}}</ref>؛ ولی مجمعالبیان و المنار و غیره معنای اصلی آن را [[رجوع]] گفتهاند. | ||
*فرق بین تبوئه و اسکان: تبوئه نازل کردن است، به صورت مطلق و اسکان نازل کردن است به اعتبار [[نزول]] در مسکن. | *فرق بین تبوئه و اسکان: تبوئه نازل کردن است، به صورت مطلق و اسکان نازل کردن است به اعتبار [[نزول]] در مسکن. |
نسخهٔ ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۳:۱۵
مقدمه
- بوء: رجوع[۱]، ساکن کردن، مسکن دادن[۲]، استقرار بخشیدن، جایدادن[۳]، منزلدادن[۴].
- ﴿وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي الله مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً﴾[۵].
- بیضاوی در ذیل آیه ۶۱ سوره بقره (﴿وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ الله﴾) گوید: بوء در اصل به معنای مساوات است.
- راغب در مفردات گفته، اصل بواء مساوات اجزاء است. طبرسی در مجمع البیان ذیل آیه ۶۱ بقره آن را از زجّاج نقل میکند که از عبادة بن صامت نقل شده است که خدا انفال را برای پیغمبرش قرار داد، «فَقَسَّمَهَا بَيْنَهُمْ عَلَى بَوَاءٍ» یعنی بالسویه تقسیم کرد.
- در نهج البلاغه آمده است: "تا ثواب پاداش و قصاص برابر باشد"[۶]؛ ولی مجمعالبیان و المنار و غیره معنای اصلی آن را رجوع گفتهاند.
- فرق بین تبوئه و اسکان: تبوئه نازل کردن است، به صورت مطلق و اسکان نازل کردن است به اعتبار نزول در مسکن.
- اسکان و تهیه اقامتگاه برای مردم از وظایف اصلی یک حکومت و دولت است. ایجاد مجتمعی ایمن با تأمین حدأقل نیازهای مادی مردم از اصولی است که قرآن کریم بارها از آن در قالب نعمت و رزق یاد کرده است. ﴿أَوَلَمْ نُمَكِّنْ لَهُمْ حَرَمًا آمِنًا يُجْبَى إِلَيْهِ ثَمَرَاتُ كُلِّ شَيْءٍ﴾[۷][۸].
منابع
پانویس
- ↑ ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۳۱۲.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص۳۵۰.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۳۲.
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۸، ص۴۱۱.
- ↑ «و کسانی را که پس از ستم دیدن در راه خداوند هجرت کردند در این جهان در جایی نیکو جا میدهیم» سوره نحل، آیه ۴۱.
- ↑ «فَيَكُونَ الثَّوَابُ جَزَاءً وَ الْعِقَابُ بَوَاءً»
- ↑ «آیا ما به آنان در حرمی امن جایگاه ندادیم که فرآوردههای هر چیز را که رزقی از نزد ماست به سوی آن میآورند؟» سوره قصص، آیه ۵۷.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۱۵۳.