بوء در فقه سیاسی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

بوء: رجوع[۱]، ساکن‌ کردن، مسکن‌ دادن[۲]، استقرار بخشیدن، جای‌دادن[۳]، منزل‌دادن[۴]. ﴿وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي الله مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً[۵].

بیضاوی در ذیل آیه ۶۱ سوره بقره (﴿وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ الله) گوید: بوء در اصل به معنای مساوات است. راغب اصفهانی در مفردات گفته، اصل بواء مساوات اجزاء است. طبرسی در مجمع البیان ذیل آیه ۶۱ بقره آن را از زجّاج نقل می‌کند که از عبادة بن صامت نقل شده است که خدا انفال را برای پیغمبرش قرار داد، «فَقَسَّمَهَا بَيْنَهُمْ عَلَى بَوَاءٍ» یعنی بالسویه تقسیم کرد.

در نهج البلاغه آمده است: "تا ثواب پاداش و قصاص برابر باشد"[۶]؛ ولی مجمع‌البیان و المنار و غیره معنای اصلی آن را رجوع گفته‌اند.

فرق بین تبوئه و اسکان: تبوئه نازل‌ کردن است، به صورت مطلق و اسکان نازل‌ کردن است به اعتبار نزول در مسکن. اسکان و تهیه اقامتگاه برای مردم از وظایف اصلی یک حکومت و دولت است. ایجاد مجتمعی ایمن با تأمین حدأقل نیازهای مادی مردم از اصولی است که قرآن کریم بارها از آن در قالب نعمت و رزق یاد کرده است. ﴿أَوَلَمْ نُمَكِّنْ لَهُمْ حَرَمًا آمِنًا يُجْبَى إِلَيْهِ ثَمَرَاتُ كُلِّ شَيْءٍ[۷].[۸]

منابع

پانویس

  1. ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۳۱۲.
  2. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص۳۵۰.
  3. بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۳۲.
  4. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۸، ص۴۱۱.
  5. «و کسانی را که پس از ستم دیدن در راه خداوند هجرت کردند در این جهان در جایی نیکو جا می‌دهیم» سوره نحل، آیه ۴۱.
  6. «فَيَكُونَ الثَّوَابُ جَزَاءً وَ الْعِقَابُ بَوَاءً»
  7. «آیا ما به آنان در حرمی امن جایگاه ندادیم که فرآورده‌های هر چیز را که رزقی از نزد ماست به سوی آن می‌آورند؟» سوره قصص، آیه ۵۷.
  8. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۱۵۳.