منشأ حق: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = حق | | موضوع مرتبط = حق | ||
خط ۱۸: | خط ۱۷: | ||
#دارای [[علم مطلق]] است و همه [[مصالح دنیوی]] و [[اخروی]] [[انسانها]] را میداند و همچنین نزدیکترین و [[بهترین]] راههای تحصیل آن [[مصالح]] را میشناسد؛ | #دارای [[علم مطلق]] است و همه [[مصالح دنیوی]] و [[اخروی]] [[انسانها]] را میداند و همچنین نزدیکترین و [[بهترین]] راههای تحصیل آن [[مصالح]] را میشناسد؛ | ||
#تحت تأثیر [[هواهای نفسانی]] و اغراض شخصی واقع نمیشود | #تحت تأثیر [[هواهای نفسانی]] و اغراض شخصی واقع نمیشود | ||
#[[خالق]] [[جهان هستی]] و مالک و صاحب [[اختیار]] [[حقیقی]] آن است، پس فقط او میتواند و باید [[حقوق]] موجودات را بیان کند<ref>ر.ک: محمدتقی مصباح، حقوق و سیاست در قرآن، ص۹۸-۹۹.</ref>. | # [[خالق]] [[جهان هستی]] و مالک و صاحب [[اختیار]] [[حقیقی]] آن است، پس فقط او میتواند و باید [[حقوق]] موجودات را بیان کند<ref>ر.ک: محمدتقی مصباح، حقوق و سیاست در قرآن، ص۹۸-۹۹.</ref>. | ||
در تفسیر [[آیه]] {{متن قرآن|الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ}}<ref>«حق از آن پروردگار توست» سوره بقره، آیه ۱۴۷.</ref> گفته اند: از ظرافتهای این [[آیه]] است که کلمه [[حق]] را با {{متن قرآن|مِن}} ابتدائیه [[مقید]] کرده؛ یعنی مبدأ و منشأ [[حق]] [[خداوند]] است؛ نه اینکه [[حق]] با او قرین و همراه باشد. حقِ [[بالاصاله]]، او و سَرَیان و سَیلان همه [[حقوق]] از اوست، [[قرب]] با او، [[قرب]] به [[حق]] و بُعد از او، بُعد از [[حق]] است، برای وصول به [[حق]] و احیای آن در [[حیات]] فردی و [[اجتماعی]] هیچ مسیری واقعیتر از [[راه الهی]] نیست که از [[طریق وحی]] به [[انبیا]] [[تعلیم]] داده شده است. ذات اقدسِ [[الهی]] است که هم [[حقوق]] [[فطری]] و طبیعی [[انسان]] را [[تعیین]] کرده است و هم [[حقوق فردی]] و [[اجتماعی]] او را، هم حدود و [[جایگاه]] [[حقوق]] وی را معین کرده است و هم آثار و نتایج آن را، هم [[حقوق]] کامل و [[شایسته]] [[انسان]] را [[تبیین]] نموده و هم [[حقوق]] سایر موجودات را، هم [[حقوق]] واقعی و کاذب را از هم باز شناسانده و هم [[تکالیف]] افراد را در [[جایگاه]] مختلف در قبال آن [[حقوق]] مشخص کرده است. او در [[کتاب]] [[تشریع]] که {{متن قرآن|تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْء}}<ref>«بیانگر هر چیز است» سوره نحل، آیه ۸۹.</ref> است، ذرهای از حقوقِ [[کتاب]] [[تکوین]] را که [[مقام]] [[حقیقی]] [[انسان]] است کم نگذاشته و چون [[خدای سبحان]] [[حق]] محض است، منشأ همه [[حقوق]]، ذات متعالی اوست<ref>عبدالله جوادی آملی حق و تکلیف، ص۱۵۸ و ۱۵۹؛ و همچنین ر.ک: ناصر کاتوزیان، فلسفه حقوق، ج۱، ص۳۰-۴۰.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۴۰- ۴۲.</ref>. | در تفسیر [[آیه]] {{متن قرآن|الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ}}<ref>«حق از آن پروردگار توست» سوره بقره، آیه ۱۴۷.</ref> گفته اند: از ظرافتهای این [[آیه]] است که کلمه [[حق]] را با {{متن قرآن|مِن}} ابتدائیه [[مقید]] کرده؛ یعنی مبدأ و منشأ [[حق]] [[خداوند]] است؛ نه اینکه [[حق]] با او قرین و همراه باشد. حقِ [[بالاصاله]]، او و سَرَیان و سَیلان همه [[حقوق]] از اوست، [[قرب]] با او، [[قرب]] به [[حق]] و بُعد از او، بُعد از [[حق]] است، برای وصول به [[حق]] و احیای آن در [[حیات]] فردی و [[اجتماعی]] هیچ مسیری واقعیتر از [[راه الهی]] نیست که از [[طریق وحی]] به [[انبیا]] [[تعلیم]] داده شده است. ذات اقدسِ [[الهی]] است که هم [[حقوق]] [[فطری]] و طبیعی [[انسان]] را [[تعیین]] کرده است و هم [[حقوق فردی]] و [[اجتماعی]] او را، هم حدود و [[جایگاه]] [[حقوق]] وی را معین کرده است و هم آثار و نتایج آن را، هم [[حقوق]] کامل و [[شایسته]] [[انسان]] را [[تبیین]] نموده و هم [[حقوق]] سایر موجودات را، هم [[حقوق]] واقعی و کاذب را از هم باز شناسانده و هم [[تکالیف]] افراد را در [[جایگاه]] مختلف در قبال آن [[حقوق]] مشخص کرده است. او در [[کتاب]] [[تشریع]] که {{متن قرآن|تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْء}}<ref>«بیانگر هر چیز است» سوره نحل، آیه ۸۹.</ref> است، ذرهای از حقوقِ [[کتاب]] [[تکوین]] را که [[مقام]] [[حقیقی]] [[انسان]] است کم نگذاشته و چون [[خدای سبحان]] [[حق]] محض است، منشأ همه [[حقوق]]، ذات متعالی اوست<ref>عبدالله جوادی آملی حق و تکلیف، ص۱۵۸ و ۱۵۹؛ و همچنین ر.ک: ناصر کاتوزیان، فلسفه حقوق، ج۱، ص۳۰-۴۰.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۴۰- ۴۲.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{ | {{مدخل وابسته}} | ||
* [[حق الله]] | * [[حق الله]] | ||
* [[حق و باطل]] | * [[حق و باطل]] | ||
خط ۴۲: | خط ۴۱: | ||
* [[دعوی در حق]] | * [[دعوی در حق]] | ||
* [[دفاع از حق]] | * [[دفاع از حق]] | ||
*[[ شهادت به حق]] | * [[شهادت به حق]] | ||
* [[غصب حق]] | * [[غصب حق]] | ||
* [[قضاوت حق]] | * [[قضاوت حق]] | ||
خط ۵۶: | خط ۵۵: | ||
[[رده:حق]] | [[رده:حق]] | ||
نسخهٔ ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۳۶
مقدمه
مهمترین و تعیینکنندهترین بحث در مسأله حق و تکلیف، بحث مبانی حق است، در یک تقسیمبندی کلی دیدگاهها به دو دسته است:
در دیدگاه اول: خدا، محور و منشأ اصلی حق است و در دیدگاه دوم: انسان، اعم از عقل او یا ترجیحات نفسانی او منشأ اصلی حق است[۱].
در سیستم حقوقی اسلام، چون فقط خدای متعال است که:
- دارای علم مطلق است و همه مصالح دنیوی و اخروی انسانها را میداند و همچنین نزدیکترین و بهترین راههای تحصیل آن مصالح را میشناسد؛
- تحت تأثیر هواهای نفسانی و اغراض شخصی واقع نمیشود
- خالق جهان هستی و مالک و صاحب اختیار حقیقی آن است، پس فقط او میتواند و باید حقوق موجودات را بیان کند[۲].
در تفسیر آیه ﴿الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ﴾[۳] گفته اند: از ظرافتهای این آیه است که کلمه حق را با ﴿مِن﴾ ابتدائیه مقید کرده؛ یعنی مبدأ و منشأ حق خداوند است؛ نه اینکه حق با او قرین و همراه باشد. حقِ بالاصاله، او و سَرَیان و سَیلان همه حقوق از اوست، قرب با او، قرب به حق و بُعد از او، بُعد از حق است، برای وصول به حق و احیای آن در حیات فردی و اجتماعی هیچ مسیری واقعیتر از راه الهی نیست که از طریق وحی به انبیا تعلیم داده شده است. ذات اقدسِ الهی است که هم حقوق فطری و طبیعی انسان را تعیین کرده است و هم حقوق فردی و اجتماعی او را، هم حدود و جایگاه حقوق وی را معین کرده است و هم آثار و نتایج آن را، هم حقوق کامل و شایسته انسان را تبیین نموده و هم حقوق سایر موجودات را، هم حقوق واقعی و کاذب را از هم باز شناسانده و هم تکالیف افراد را در جایگاه مختلف در قبال آن حقوق مشخص کرده است. او در کتاب تشریع که ﴿تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْء﴾[۴] است، ذرهای از حقوقِ کتاب تکوین را که مقام حقیقی انسان است کم نگذاشته و چون خدای سبحان حق محض است، منشأ همه حقوق، ذات متعالی اوست[۵][۶].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ر.ک: سیف الله صرامی، حق، حکم و تکلیف، ص۴۹.
- ↑ ر.ک: محمدتقی مصباح، حقوق و سیاست در قرآن، ص۹۸-۹۹.
- ↑ «حق از آن پروردگار توست» سوره بقره، آیه ۱۴۷.
- ↑ «بیانگر هر چیز است» سوره نحل، آیه ۸۹.
- ↑ عبدالله جوادی آملی حق و تکلیف، ص۱۵۸ و ۱۵۹؛ و همچنین ر.ک: ناصر کاتوزیان، فلسفه حقوق، ج۱، ص۳۰-۴۰.
- ↑ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۴۰- ۴۲.