تواب در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:
صفت [[تواب]] از آن روی که بر وقوع فعلی از خداوند دلالت دارد، صفت فعلی ثبوتی به شمار می‌آید. طوسی بر این [[باور]] است که [[پذیرش توبه]] بنده بر خداوند [[وجوب عقلی]] ندارد. آری، خداوند [[وعده]] داده که توبه [[بندگان]] را بپذیرد و از آنجا که [[خلف وعده]] [[قبیح]] است، پذیرش توبه بنده و در پی آن، [[سقوط]] [[کیفر]] [[گناه]] بر خدا [[واجب]] می‌شود. بر این اساس توبه‌پذیری خداوند وجوب عقلی ندارد، بلکه [[وجوب]] سمعی دارد و بر پایه رحمت و [[تفضل الهی]] شکل می‌گیرد. طوسی بر این معنا چنین [[استدلال]] می‌کند که توبه‌پذیری خداوند با صفات [[رحیم]] و [[غفور]] همراه شده است؛ اگر پذیرش توبه بر خداوند وجوب عقلی داشت، آمدن این صفات معنا نداشت و [[تذکر]] بدین دو صفت، در اختتام [[آیات]] توبه خداوند بر بنده، نشان دهنده آن است که خداوند به [[مهربانی]] و [[بزرگواری]] خویش توبه گنه‌کاران را می‌پذیرد<ref>التبیان، ج۲، ص۴۸؛ ج۳، ص۵۱۸.</ref>، به گزارش [[طبرسی]]، عموم [[متکلمان شیعه]]، [[قبول توبه]] را بر خداوند واجب نمی‌دانند و عموم [[متکلمان معتزلی]]، قبول توبه را بر خدا واجب می‌دانند<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۱۶۴.</ref>؛ [[ابن عربی]]، توبه را منحصر به [[بازگشت از گناه]] نمی‌داند؛ بلکه وی هر بازگشتی به خداوند را توبه به شمار می‌آورد و چه بسا توبه کننده گناهی مرتکب نشده، ولی [[رجوع]] لحظه به لحظه [[بنده]] به [[حق تعالی]] [[توبه]] است و [[خداوند]] این بازگشت را میپذیرد. و این گونه [[توبه]] به [[زمان]] [[حیات]] و [[تکلیف]] [[آدمی]] نیز، محصور نمی‌شود، بلکه پس از این [[جهان]] نیز ادامه پیدا می‌کند <ref>الفتوحات، ج۲، ص۱۴۲.</ref>.
صفت [[تواب]] از آن روی که بر وقوع فعلی از خداوند دلالت دارد، صفت فعلی ثبوتی به شمار می‌آید. طوسی بر این [[باور]] است که [[پذیرش توبه]] بنده بر خداوند [[وجوب عقلی]] ندارد. آری، خداوند [[وعده]] داده که توبه [[بندگان]] را بپذیرد و از آنجا که [[خلف وعده]] [[قبیح]] است، پذیرش توبه بنده و در پی آن، [[سقوط]] [[کیفر]] [[گناه]] بر خدا [[واجب]] می‌شود. بر این اساس توبه‌پذیری خداوند وجوب عقلی ندارد، بلکه [[وجوب]] سمعی دارد و بر پایه رحمت و [[تفضل الهی]] شکل می‌گیرد. طوسی بر این معنا چنین [[استدلال]] می‌کند که توبه‌پذیری خداوند با صفات [[رحیم]] و [[غفور]] همراه شده است؛ اگر پذیرش توبه بر خداوند وجوب عقلی داشت، آمدن این صفات معنا نداشت و [[تذکر]] بدین دو صفت، در اختتام [[آیات]] توبه خداوند بر بنده، نشان دهنده آن است که خداوند به [[مهربانی]] و [[بزرگواری]] خویش توبه گنه‌کاران را می‌پذیرد<ref>التبیان، ج۲، ص۴۸؛ ج۳، ص۵۱۸.</ref>، به گزارش [[طبرسی]]، عموم [[متکلمان شیعه]]، [[قبول توبه]] را بر خداوند واجب نمی‌دانند و عموم [[متکلمان معتزلی]]، قبول توبه را بر خدا واجب می‌دانند<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۱۶۴.</ref>؛ [[ابن عربی]]، توبه را منحصر به [[بازگشت از گناه]] نمی‌داند؛ بلکه وی هر بازگشتی به خداوند را توبه به شمار می‌آورد و چه بسا توبه کننده گناهی مرتکب نشده، ولی [[رجوع]] لحظه به لحظه [[بنده]] به [[حق تعالی]] [[توبه]] است و [[خداوند]] این بازگشت را میپذیرد. و این گونه [[توبه]] به [[زمان]] [[حیات]] و [[تکلیف]] [[آدمی]] نیز، محصور نمی‌شود، بلکه پس از این [[جهان]] نیز ادامه پیدا می‌کند <ref>الفتوحات، ج۲، ص۱۴۲.</ref>.


[[تواب]] به عنوان نام نیکوی خداوند در [[ادعیه]] و [[روایات]] بسیاری آمده به‌ویژه در [[حدیث]] معروف [[اسماء حسنی]]، یکی از نود و نه [[نام خدا]] برشمرده شده است. یکی از [[زیباترین]] سخنان در باب توبه خداوند بر بنده، [[سخن امام زین العابدین]] در دعای [[ابوحمزه ثمالی]] است: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ تُبْ عَلَيَّ حَتَّى لا أَعْصِيَكَ}}، «خدایا، به من روی آور تا نافرمانی‌ات نکنم»<ref>بحارالانوار، ج۹۵، ص۸۶.</ref>.<ref>[[محمد سلطانی|سلطانی، محمد]]، [[تواب - سلطانی|مقاله «تواب»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۵۵۷-۵۵۸.</ref>
[[تواب]] به عنوان نام نیکوی خداوند در [[ادعیه]] و [[روایات]] بسیاری آمده به‌ویژه در [[حدیث]] معروف [[اسماء حسنی]]، یکی از نود و نه [[نام خدا]] برشمرده شده است. یکی از [[زیباترین]] سخنان در باب توبه خداوند بر بنده، [[سخن امام زین العابدین]] در دعای [[ابوحمزه ثمالی]] است: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ تُبْ عَلَيَّ حَتَّى لا أَعْصِيَكَ}}، «خدایا، به من روی آور تا نافرمانی‌ات نکنم»<ref>بحارالانوار، ج۹۵، ص۸۶.</ref>.<ref>[[محمد سلطانی|سلطانی، محمد]]، [[تواب - سلطانی (مقاله)|مقاله «تواب»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۵۵۷-۵۵۸.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
#[[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[محمد سلطانی|سلطانی، محمد]]، [[تواب - سلطانی|مقاله «تواب»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']]
#[[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[محمد سلطانی|سلطانی، محمد]]، [[تواب - سلطانی (مقاله)|مقاله «تواب»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ ‏۶ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۲۸

مقدمه

تواب، صیغه مبالغه از توب (ت و ب) است. احمد بن فارس ماده توب را به معنای بازگشت (رجوع) می‌داند[۱]؛ لغویان و مفسران نیز این معنا را پذیرفته‌اند[۲]؛ ولی خلیل بن احمد معنای اصلی ماده توب را حیا و آزرم دانسته است[۳]. قابل توجه آن است که ماده اوب را همه لغت‌شناسان (از جمله خلیل) به معنای بازگشت دانسته‌اند[۴].

در مجموع در قرآن کریم، سی و چهار بار توبه به خدا نسبت داده شده است. از این تعداد در هشت آیه، توبه خداوند در پی توبه بنده و در دو آیه در پی استغفار بنده و در چهار آیه همراه با مغفرت الهی آمده است. توبه بنده به سوی خدا با حرف «الی» متعدی می‌شود و توبه خدا بر بنده با حرف «علی». در این مجموعه آیات، یازده مرتبه خداوند به نام تواب خوانده شده است. از این تعداد، نام تواب یک‌بار به تنهایی و یک‌بار به همراه نام حکیم و نه بار نیز با نام رحیم آمده است. در آیه ﴿لَقَدْ تَابَ اللَّهُ عَلَی النَّبِیِّ وَالْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ فِی سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ مَا کَادَ یَزِیغُ قُلُوبُ فَرِیقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَحِیمٌ[۵]، دوبار سخن از توبه خداوند بر پیامبر اکرم(ص) و اصحابش به میان آمده است.

در آیه ﴿وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الْمَحِيضِ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ[۶]، تواب به گونه جمع برای انسان‌های توبه کننده به کار رفته است: ﴿إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ[۷]. توبه در قرآن کریم هم به آدمیان نسبت داده شده و هم به خداوند. توبه آدمی به معنای پشیمانی و بازگشت از گنه‌کاری است، محققان توبه خداوند بر بنده را به دو معنا دانسته‌اند: توفیق توبه به بنده می‌دهد و توبه بنده را می‌پذیرد؛ توبه اِذن و توبه قبول[۸].

آیه ﴿وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ[۹] در معنای اول صریح است. آیات ﴿غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقَابِ ذِي الطَّوْلِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ[۱۰] ﴿أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ[۱۱] و ﴿وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ وَيَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ[۱۲] در معنای دوم صراحت دارند. با دقت در آیات، معنای سومی نیز برای توبه خدا بر بنده آشکار می‌شود: بازگشت رحمت الهی و نسخ یا تسهیل حکم دشوار پیشین. آیات قرآن بر این معنا دلالت دارند که توبه از سوی خدا به گونه‌ای بر معنای بازگشت در حکم خداوند نیز دلالت دارد. بنده‌ای که از گناه خویش بازگشته و توبه‌اش مورد پذیرش خدا نیز قرار گرفته است، تا کنون سزاوار کیفر بوده است اما اکنون به جای کیفر یا خذلان، سزاوار رحمت و مهربانی الهی قرار گرفته است. از این روی در شانزده آیه، توبه خداوند بر بنده با رحمت الهی همراه است. همچنین توبه خداوند بر بنده گاه با نسخ یا تسهیل حکم همراه می‌شود: در آیات ﴿أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ[۱۳]، ﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَن يَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلاَّ خَطَئًا وَمَن قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَئًا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلاَّ أَن يَصَّدَّقُواْ فَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ عَدُوٍّ لَّكُمْ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِّيثَاقٌ فَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةً فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ تَوْبَةً مِّنَ اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا [۱۴]، ﴿أَأَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ[۱۵] و ﴿إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۱۶]، توبه خداوند بر بنده به گونه‌ای به بازگشت و تسهیل در احکام میانجامد. از سویی دیگر، در آیه ﴿رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ[۱۷] توبه خداوند بر بنده در پی گناه یا خطای بنده نیست. حضرت ابراهیم و اسماعیل پس از بنای خانه کعبه از خدا درخواست می‌کنند که ما و دودمان ما را تسلیم در برابر خویش قرار ده و مناسک‌مان را به ما بشناسان و پس از خطاب به خداوند گویند. ابراهیم و اسماعیل خطا یا گناهی انجام نداده‌اند که توبه آنان پذیرفته شود و خطایشان آمرزیده شود. طوسی بدین نکته تصریح می‌کند و توبه خداوند را در این آیه به معنای بازگشت رحمت و غفران الهی می‌داند[۱۸]. محمد بن عرفه تونسی نیز، توبه خدا در این آیه را به معنای انتقال ابراهیم و اسماعیل به مرتبه والاتر می‌داند[۱۹]؛ مجموع این قراین معنای سوم توبه خدا بر بنده را آشکار می‌کند: بازگشت رحمت الهی، نسخ یا تسهیل حکم و ارتقای رتبه بنده در پیشگاه خدا.

صفت تواب از آن روی که بر وقوع فعلی از خداوند دلالت دارد، صفت فعلی ثبوتی به شمار می‌آید. طوسی بر این باور است که پذیرش توبه بنده بر خداوند وجوب عقلی ندارد. آری، خداوند وعده داده که توبه بندگان را بپذیرد و از آنجا که خلف وعده قبیح است، پذیرش توبه بنده و در پی آن، سقوط کیفر گناه بر خدا واجب می‌شود. بر این اساس توبه‌پذیری خداوند وجوب عقلی ندارد، بلکه وجوب سمعی دارد و بر پایه رحمت و تفضل الهی شکل می‌گیرد. طوسی بر این معنا چنین استدلال می‌کند که توبه‌پذیری خداوند با صفات رحیم و غفور همراه شده است؛ اگر پذیرش توبه بر خداوند وجوب عقلی داشت، آمدن این صفات معنا نداشت و تذکر بدین دو صفت، در اختتام آیات توبه خداوند بر بنده، نشان دهنده آن است که خداوند به مهربانی و بزرگواری خویش توبه گنه‌کاران را می‌پذیرد[۲۰]، به گزارش طبرسی، عموم متکلمان شیعه، قبول توبه را بر خداوند واجب نمی‌دانند و عموم متکلمان معتزلی، قبول توبه را بر خدا واجب می‌دانند[۲۱]؛ ابن عربی، توبه را منحصر به بازگشت از گناه نمی‌داند؛ بلکه وی هر بازگشتی به خداوند را توبه به شمار می‌آورد و چه بسا توبه کننده گناهی مرتکب نشده، ولی رجوع لحظه به لحظه بنده به حق تعالی توبه است و خداوند این بازگشت را میپذیرد. و این گونه توبه به زمان حیات و تکلیف آدمی نیز، محصور نمی‌شود، بلکه پس از این جهان نیز ادامه پیدا می‌کند [۲۲].

تواب به عنوان نام نیکوی خداوند در ادعیه و روایات بسیاری آمده به‌ویژه در حدیث معروف اسماء حسنی، یکی از نود و نه نام خدا برشمرده شده است. یکی از زیباترین سخنان در باب توبه خداوند بر بنده، سخن امام زین العابدین در دعای ابوحمزه ثمالی است: «اللَّهُمَّ تُبْ عَلَيَّ حَتَّى لا أَعْصِيَكَ»، «خدایا، به من روی آور تا نافرمانی‌ات نکنم»[۲۳].[۲۴]

منابع

پانویس

  1. معجم مقاییس اللغه، ج۱، ص۳۲۶.
  2. التبیان، ج۱، ص۱۶۷؛ روح المعانی، ج۱، ص۲۸۱.
  3. العین، ج۸، ص۱۳۸.
  4. العین، ج۲، ص۲۰۲.
  5. «خداوند بر پیامبر و مهاجران و انصاری که از او هنگام دشواری پیروی کردند- پس از آنکه نزدیک بود دل گروهی از ایشان بگردد- بخشایش آورد سپس توبه آنان را پذیرفت که او نسبت به آنها مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۱۷.
  6. «و از تو درباره حیض می‌پرسند؛ بگو که آن، گونه‌ای رنج است. پس در حیض از زنان کناره گیرید و با آنان آمیزش نکنید تا پاک شوند و چون شست و شو کردند، از همان‌جا که خداوند به شما فرموده است با آنان آمیزش کنید، بی‌گمان خداوند توبه کاران و شست‌وشوکنندگان را دوست می‌دارد» سوره بقره، آیه ۲۲۲.
  7. «بی‌گمان خداوند توبه کاران و شست‌وشوکنندگان را دوست می‌دارد» سوره بقره، آیه ۲۲۲.
  8. المیزان، ج۱، ص۱۳۴.
  9. «و نیز بر آن سه تن که (از رفتن به جنگ تبوک) واپس نهاده شدند تا آنگاه که زمین با همه فراخنایش بر آنان تنگ آمد و جانشان به لب رسید و دریافتند که پناهگاهی از خداوند جز به سوی خود او نیست؛ آنگاه (خداوند) بر ایشان بخشایش آورد تا توبه کنند که خداوند بسیار توب» سوره توبه، آیه ۱۱۸.
  10. «آمرزنده گناه و پذیرای توبه، سخت کیفر فراخ‌دست (که) هیچ خدایی جز او نیست بازگشت (هر چیز) به سوی اوست» سوره غافر، آیه ۳.
  11. «آیا ندانسته‌اند: خداوند است که از بندگانش توبه را می‌پذیرد و زکات‌ها را دریافت می‌دارد و خداوند است که توبه‌پذیر بخشاینده است؟!» سوره توبه، آیه ۱۰۴.
  12. «و اوست که توبه را از بندگانش می‌پذیرد و از گناهان درمی‌گذرد و آنچه می‌کنید می‌داند» سوره شوری، آیه ۲۵.
  13. «آمیزش با زنانتان در شب روزه‌داری برای شما حلال شده است. آنها جامه شما و شما جامه آنهایید. خداوند معلوم داشت که شما با خود نادرستی می‌ورزیدید، بنابراین، از شما در گذشت و شما را بخشود؛ اکنون (می‌توانید) با آنان آمیزش کنید و آنچه خداوند برای شما مقرّر داشته است باز جویید، و تا سپیدی سپیده‌دم از سیاهی (شب) برای شما آشکار شود (می‌توانید) بخورید و بیاشامید؛ سپس روزه را تا شب به پایان رسانید و در حالی که در مسجدها اعتکاف کرده‌اید از آنان کام مجویید، اینها حدود خداوند است، به آنها نزدیک نشوید. خداوند این چنین آیاتش را برای مردم روشن می‌گرداند باشد که آنان پرهیزگاری ورزند» سوره بقره، آیه ۱۸۷.
  14. «هیچ مؤمنی حق ندارد مؤمنی (دیگر) را بکشد جز به خطا و هر که به خطا مؤمنی را بکشد آزاد کردن برده‌ای مؤمن و پرداخت خونبهایی به خانواده‌اش (بر عهده کشنده است) مگر آنان در گذرند پس اگر (کشته) از گروه دشمن شما امّا مؤمن است، آزاد کردن برده‌ای مؤمن (بس است) و اگر از گروهی است که میان شما و ایشان پیمانی هست پرداخت خونبهایی به خانواده‌اش و آزاد کردن برده‌ای مؤمن (لازم است) و آن کس که (برده‌ای) نیابد روزه دو ماه پیاپی (بر عهده اوست) برای پذیرش توبه‌ای از سوی خداوند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۹۲.
  15. «آیا ترسیدید که پیش از رازگویی‌تان صدقه‌هایی بپردازید؟ حال که چنین نکردید و خداوند از شما در گذشت پس نماز را برپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره مجادله، آیه ۱۳.
  16. «بی‌گمان پروردگارت می‌داند که تو و دسته‌ای از کسانی که با تواند نزدیک به دو سوم شب و نیمه آن و یک سوم آن برمی‌خیزید؛ و خداوند شب و روز را اندازه می‌دارد، او معلوم داشت که شما هرگز آن را نمی‌توانید شمار کرد پس از شما در گذشت؛ اکنون آنچه میسّر است از قرآن بخوانید! او معلوم داشت که برخی از شما بیمار خواهند بود و برخی دیگر در زمین، گام می‌زنند و (روزی خود را) از بخشش خداوند می‌جویند و گروهی دیگر در راه خداوند جنگ می‌کنند بنابراین آنچه میسّر است از آن (قرآن) بخوانید و نماز را بر پا دارید و زکات بپردازید و به خداوند وامی نیکو بدهید و هر نیکی که برای خویش از پیش فرستید پاداش آن را نزد خداوند بهتر و با پاداشی سترگ‌تر خواهید یافت و از خداوند آمرزش بخواهید که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مزمل، آیه ۲۰.
  17. «پروردگارا! و ما را فرمانبردار خود بگمار و از فرزندان ما خویشاوندانی را فرمانبردار خویش (برآور) و شیوه‌های پرستشمان را به ما بنما و توبه ما را بپذیر بی‌گمان تویی که توبه‌پذیر مهربانی» سوره بقره، آیه ۱۲۸.
  18. التبیان، ج۱، ص۴۶۳.
  19. تفسیر ابن عربی، ص۱۶۷.
  20. التبیان، ج۲، ص۴۸؛ ج۳، ص۵۱۸.
  21. مجمع البیان، ج۱، ص۱۶۴.
  22. الفتوحات، ج۲، ص۱۴۲.
  23. بحارالانوار، ج۹۵، ص۸۶.
  24. سلطانی، محمد، مقاله «تواب»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۵۵۷-۵۵۸.