رحمت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
== معناشناسی == | |||
[[رحمت]] ضد قساوت<ref>البیان، ص ۴۲۹.</ref>، شدت<ref>البیان، ص ۴۲۹؛ انوار درخشان، ج ۱، ص ۱۲.</ref>، [[غضب]]<ref>البیان، ص ۴۹۰؛ التحقیق، ج ۱۴، ص ۲۲۵، «یأس».</ref> و [[سخط]]<ref>البیان، ص ۴۹۰.</ref> و به معنای [[مهربانی]]<ref>نثر طوبی، ج ۱، ص ۲۹۸؛ لغتنامه، ج ۱۰، ص ۱۰۵۲۰، «[[رحمت]]».</ref>، [[رأفت]]<ref>معجم مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۴۹۸، «رحم»؛ تفسیر روشن، ج ۲، ص ۲۷۴.</ref>، [[عطوفت]] و [[دلسوزی]]<ref>معجم مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۴۹۸؛ لسان العرب، ج ۱۲، ص ۲۳۰، «رحم».</ref> است؛ به گونهای که سبب [[احسان]] و [[بخشش]] به دیگری گردد<ref>مفردات، ص ۳۴۷، «رحم»؛ تفسیر الصراط المستقیم، ج ۳، ص ۲۵۵.</ref> به آنچه نیز از سر ترحّم به دیگری داده میشود، [[رحمت]] میگویند،<ref>رسائل المرتضی، ج ۲، ص ۲۷۱؛ آلاء الرحمن، ج ۱، ص۵۳.</ref> که در این صورت [[رحمت]]، معنایی مساوی با [[نعمت]] دارد، بلکه به گفتهای معنای [[رحمت]] [[نعمت]] است<ref>التوحید، ص ۲۰۳ - ۲۰۴؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۹۱؛ عدة الداعی، ص ۳۲۱.</ref>؛ حتی بعضی<ref>تفسیر الصراط المستقیم، ج ۳، ص ۲۶۰.</ref> استعمال واژه [[رحمت]] را در معنای [[رقت]] و [[دلسوزی]] مجاز دانستهاند و معنای حقیقیاش را همان [[نعمت]]<ref>[[محمد صادق صالحیمنش|صالحیمنش، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.</ref>. | |||
[[رحمت]]، رقّت و لطافتی است که مقتضی [[احسان]] باشد. اما چنانچه رحمت به [[خدا]] نسبت داده شود تنها به معنای احسانی است که در [[حق]] بندگانش روا میدارد<ref>المفردات فی غریب القرآن، ص 347.</ref>، چرا که رقّت به معنای [[انفعال]] و تأثّر [[قلبی]]، در خدا راهی نداردref>>[[فضلالله خالقیان|خالقیان، فضلالله]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «رحمت»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۴۲.</ref>. | |||
==رحمت در [[قرآن]]== | == [[رحمت]] در [[قرآن]] == | ||
واژه رحمت در [[آیات]] بسیاری از [[قرآن کریم]] مورد استفاده قرار گرفته است و علاوه بر آن کلماتی از [[قرآن کریم]] به [[رحمت]] [[تفسیر]] شدهاند، مانند: "[[روح]]":{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلا الإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}<ref> و بدینگونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمیدانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی میکنیم و بیگمان تو، به راهی راست راهنمایی میکنی؛ سوره شوری، آیه۵۲.</ref><ref>تفسیر بغوی، ج ۴، ص ۱۵۳؛ لباب التأویل، ج ۴، ص ۱۰۴.</ref>؛ "رَوح": {{متن قرآن|يَا بَنِيَّ اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلاَ تَيْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لاَ يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ}}<ref> ای فرزندان من! بروید و از یوسف و برادرش خبر گیرید و از [[رحمت]] خداوند نومید نگردید که جز گروه کافران (کسی) از [[رحمت]] خداوند نومید نمیگردد؛ سوره یوسف، آیه۸۷.</ref><ref>جامع البیان، ج ۱۳، ص ۳۲؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۳۹۵؛ الدر المنثور، ج ۴، ص ۳۳.</ref>؛ "[[نعمت]]": {{متن قرآن|لَوْلا أَن تَدَارَكَهُ نِعْمَةٌ مِّن رَّبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاء وَهُوَ مَذْمُومٌ}}<ref> اگر نعمتی از پروردگارش او را درنمییافت نکوهیده به کرانه افکنده شده بود؛ سوره قلم، آیه۴۹.</ref><ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۸۳.</ref>.<ref>[[محمد صادق صالحیمنش|صالحیمنش، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.</ref>. | |||
== | == [[سبقت]] و [[غلبه]] [[رحمت]] [[الهی]] بر [[غضب]] == | ||
به مسئله پیشی گرفتن [[رحمت]] [[الهی]] بر [[غضب]] او در [[قرآن کریم]] تصریح نشده؛ ولی در [[روایات]] [[خاصه]]<ref>الکافی، ج ۲، ص ۲۷۵؛ عیون أخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۸۴؛ بحارالانوار، ج ۳، ص ۱۲، ح ۲۴.</ref> و [[عامه]]<ref>الدرالمنثور، ج ۱، ص ۴۸؛ ج ۳، ص ۶.</ref> و [[ادعیه]] [[مأثور]]<ref>الکافی، ج ۲، ص ۵۲۹، ۵۳۸؛ اقبال الاعمال، ص ۳۶۳؛ بحارالانوار، ج ۹۱، ص ۲۳۹.</ref> بر آن تصریح و در چندین [[حدیث قدسی]]<ref>تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۱۲۹؛ الکافی، ج ۱، ص ۴۴۳؛ بحارالانوار، ج ۱، ص ۳۹۳.</ref>، جمله {{من حدیث|سَبَقَتْ رَحْمَتِي غَضَبِي}} از خدای والا [[نقل]] شده و اصلی مسلّم تلقّی میشود. [[مفسران]] نیز به آیاتی از [[قرآن کریم]] بر آن [[استدلال]] یا آن را از اشارات [[آیات قرآن]] برداشت کرده و بر پایه آن، بعضی از [[آیات]] را توضیح داده؛ یا مفاد [[آیه]] را از مصادیق این اصل شمردهاند. مراد از [[سبقت]] [[رحمت]] [[الهی]] بر [[غضب]]، [[غلبه]] [[رحمت]] بر [[غضب]] است<ref>الجدید، ج ۱، ص ۱۴.</ref>.ref>>[[محمد صادق صالحیمنش|صالحیمنش، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.</ref>. | |||
==[[رحمت | == عوامل جلب [[رحمت]] خاص [[الهی]] و [[محرومیت]] از آن == | ||
بر اساس [[آیات قرآن]]، برخی از عوامل [[رحمت خاص الهی]] عبارتاند از: | |||
#اعتصام به [[خدا]]: {{متن قرآن|فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُواْ بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُواْ بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا }}<ref>اما آن کسان که به خداوند ایمان آوردند و به او چنگ در زدند، (خداوند) آنان را در بخشایش و بخششی از خویش در خواهد آورد و ایشان را به راهی راست به سوی خود راهنمایی خواهد کرد؛ سوره نساء، آیه۱۷۵.</ref>، | |||
#[[اطاعت]] از [[پیامبر]]{{صل}}: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِن وَرَاء الْحُجُرَاتِ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}}<ref> به راستی آنان که تو را از پشت (در) اتاقها صدا میزنند، بیشترشان خرد نمیورزند و اگر آنها شکیبایی میورزیدند تا تو خود به نزد آنان برون آیی برای آنها بهتر میبود و خداوند آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره حجرات، آیه ۴- ۵.</ref>، | |||
#[[پیروی]] از [[قرآن کریم]]: {{متن قرآن|وَهَذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}}<ref> و این (قرآن) کتابی است خجسته که آن را فرو فرستادهایم پس، از آن پیروی کنید و پرهیزگاری ورزید باشد که بر شما بخشایش آورند؛ سوره انعام، آیه۱۵۵.</ref>، | |||
#[[سکوت]] و گوش فرا دادن به هنگام [[تلاوت قرآن]]: {{متن قرآن|و وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ }}<ref> و چون قرآن خوانده شود بدان گوش فرا دهید و خاموش بمانید باشد که بر شما بخشایش آورند؛ سوره اعراف، آیه۲۰۴.</ref> و ... . | |||
برخی از عوامل [[محرومیت]] از [[رحمت الهی]] نیز عبارتاند از: | |||
#[[شرک]]: {{متن قرآن|وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}}<ref> و مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که به خداوند بدگمانند عذاب کند، بر آنان گردش بد (روزگاران) باد! و خداوند بر آنان خشم و لعنت آورده و دوزخ را برای آنان فراهم کرده است و این بد پایانهای است؛ سوره فتح، آیه۶.</ref>، | |||
#[[کفر]] {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَلِقَائِهِ أُوْلَئِكَ يَئِسُوا مِن رَّحْمَتِي وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ }}<ref> و کسانی که به آیات خداوند و لقای او کفر ورزیدهاند از بخشایش من ناامیدند و آنان را عذابی دردناک خواهد بود؛ سوره عنکبوت، آیه۲۳.</ref>؛ | |||
#[[نفاق]]: {{متن قرآن|وَعَدَ اللَّه الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْكُفَّارَ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا هِيَ حَسْبُهُمْ وَلَعَنَهُمُ اللَّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّقِيمٌ}}<ref> خداوند به مردان و زنان منافق و کافران، آتش دوزخ را وعده کرده است که در آن جاودانند، همان آنان را بس! و خداوند آنان را لعنت کرده است و عذابی پایدار خواهند داشت؛ سوره توبه، آیه۶۸.</ref>، | |||
#[[ارتداد]]: {{متن قرآن|كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُواْ أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ أُوْلَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ}}<ref> چگونه خداوند گروهی را راهنمایی کند که پس از آنکه ایمان آوردند و گواهی دادند که این فرستاده، بر حقّ است و برهانها (ی روشن) برای آنان آمد کفر ورزیدند و خداوند گروه ستمکاران را راهنمایی نمیکند.کیفر آنان لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنهاست؛ سوره آل عمران، آیه ۸۶ - ۸۷.</ref>، | |||
#[[ایمان]] به [[طاغوت]]: {{متن قرآن|أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَمَن يَلْعَنِ اللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ نَصِيرًا}}<ref> آنانند که خداوند لعنتشان کرده است و برای هر کس که خداوند او را لعنت کند هرگز یاوری نخواهی یافت؛ سوره نساء، آیه۵۲.</ref> و ...ref>>[[محمد صادق صالحیمنش|صالحیمنش، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.</ref>. | |||
==مصادیق [[رحمت]] [[الهی]]== | |||
بر پایه [[آیات قرآن کریم]] مصادیق [[رحمت الهی]] بدین شرحاند: | |||
===[[بعثت انبیا]]{{عم}}=== | ===[[بعثت انبیا]]{{عم}}=== | ||
در [[آیه]] ۸ [[سوره احقاف]] در پاسخ به [[انکار]] [[رسالت]]، [[غفور]] بودن و [[رحیم]] بودن [[پروردگار]] یاد شده است<ref>المیزان، ج ۱۸، ص ۱۹۰ - ۱۸۹.</ref>؛ همچنین [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ}}<ref> و تو را جز رحمتی برای جهانیان، نفرستادهایم؛ سوره انبیاء، آیه۱۰۷.</ref> ارسال [[پیامبر اسلام]]{{صل}} را جز [[رحمت]] بر جهانیان ندانسته؛ [[آیه]] {{متن قرآن|وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِينَ آمَنُواْ مِنكُمْ }}<ref> برای آن دسته از شما که ایمان آوردهاند رحمت است و برای آن کسان که به فرستاده خداوند؛ سوره توبه، آیه۶۱.</ref> نیز ایشان را برای خصوص [[مؤمنان]]، [[رحمت]] به شمار آورده است. | |||
===[[ | ===وجود [[امامان]]{{عم}}=== | ||
به واسطه دلالت [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ}}<ref>و تو را جز رحمتی برای جهانیان، نفرستادهایم؛ سوره انبیاء، آیه۱۰۷.</ref> [[قلب]] [[مقدس]] [[پیامبر]]{{صل}} [[کاملترین]] [[دلها]] در زمینه [[رحمت]] و [[نور]] [[رحمت الهی]] است، به گونهای که همه موجودات مشمول این رحمتاند و [[قلوب]] [[مطهر]] [[ائمه]]{{عم}} نیز به همین گونهاند<ref>الأنوار الساطعه، ج ۱، ص ۴۶۳.</ref> [[روایات]] متعددی که بقاء [[زمین]] بیامام{{ع}} را ناشدنی دانسته<ref>الکافی، ج ۱، ص ۱۷۸-۱۷۹.</ref> و به کار بردن تعبیر {{متن حدیث|مَعْدِنَ الرَّحْمَةِ}} برای [[امامان]]{{عم}} در [[زیارت جامعه]]<ref>تهذیب، ج ۶، ص ۹۶.</ref> نیز این مطلب را [[تأیید]] میکنند، زیرا لازمِۀ این تعبیر، آن است که [[نزول]] هر گونه [[رحمت]] عام یا خاص بر هر مخلوقی به سبب آنان باشد<ref>الأنوار الساطعه، ج ۱، ص ۴۶۶.</ref>، بنابراین [[امامان]]{{عم}} مانند [[پیامبر]]{{صل}} برای همه [[انسانها]] مایه [[رحمت]] و از مصادیق [[رحمت]] عامِ [[الهی]] و برای [[مؤمنان]] که از راه [[پیروی]] از آنان به رحمتهای ویژه [[الهی]] دست مییابند، [[رحمت]] خاص به شمار میآیند. | |||
===[[ | === [[قرآن]] و دیگر [[کتابهای آسمانی]] === | ||
[[آیات]] متعددی، [[قرآن کریم]] را برای [[مؤمنان]] و آیهای برای [[مسلمانان]] [[رحمت]] دانسته است: {{متن قرآن|وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلاَّ خَسَارًا}}<ref> و از قرآن آنچه برای مؤمنان شفا و بخشایش است فرو میفرستیم و بر ستمکاران جز زیان نمیافزاید؛ سوره اسراء، آیه۸۲.</ref>. [[رحمت]] بودن [[قرآن]] برای [[مؤمنان]]، به این معناست که اگر [[انسان]] معانی آن را در خود محقق کند، [[قرآن کریم]] او را [[غرق]] در انواع [[خیرات]] و برکاتی میکند که در آن نهفته استref>>[[محمد صادق صالحیمنش|صالحیمنش، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۱۳ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۴۲
معناشناسی
رحمت ضد قساوت[۱]، شدت[۲]، غضب[۳] و سخط[۴] و به معنای مهربانی[۵]، رأفت[۶]، عطوفت و دلسوزی[۷] است؛ به گونهای که سبب احسان و بخشش به دیگری گردد[۸] به آنچه نیز از سر ترحّم به دیگری داده میشود، رحمت میگویند،[۹] که در این صورت رحمت، معنایی مساوی با نعمت دارد، بلکه به گفتهای معنای رحمت نعمت است[۱۰]؛ حتی بعضی[۱۱] استعمال واژه رحمت را در معنای رقت و دلسوزی مجاز دانستهاند و معنای حقیقیاش را همان نعمت[۱۲].
رحمت، رقّت و لطافتی است که مقتضی احسان باشد. اما چنانچه رحمت به خدا نسبت داده شود تنها به معنای احسانی است که در حق بندگانش روا میدارد[۱۳]، چرا که رقّت به معنای انفعال و تأثّر قلبی، در خدا راهی نداردref>>خالقیان، فضلالله، مقاله «رحمت»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۴۲.</ref>.
رحمت در قرآن
واژه رحمت در آیات بسیاری از قرآن کریم مورد استفاده قرار گرفته است و علاوه بر آن کلماتی از قرآن کریم به رحمت تفسیر شدهاند، مانند: "روح":﴿وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلا الإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ﴾[۱۴][۱۵]؛ "رَوح": ﴿يَا بَنِيَّ اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلاَ تَيْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لاَ يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ﴾[۱۶][۱۷]؛ "نعمت": ﴿لَوْلا أَن تَدَارَكَهُ نِعْمَةٌ مِّن رَّبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاء وَهُوَ مَذْمُومٌ﴾[۱۸][۱۹].[۲۰].
سبقت و غلبه رحمت الهی بر غضب
به مسئله پیشی گرفتن رحمت الهی بر غضب او در قرآن کریم تصریح نشده؛ ولی در روایات خاصه[۲۱] و عامه[۲۲] و ادعیه مأثور[۲۳] بر آن تصریح و در چندین حدیث قدسی[۲۴]، جمله الگو:من حدیث از خدای والا نقل شده و اصلی مسلّم تلقّی میشود. مفسران نیز به آیاتی از قرآن کریم بر آن استدلال یا آن را از اشارات آیات قرآن برداشت کرده و بر پایه آن، بعضی از آیات را توضیح داده؛ یا مفاد آیه را از مصادیق این اصل شمردهاند. مراد از سبقت رحمت الهی بر غضب، غلبه رحمت بر غضب است[۲۵].ref>>صالحیمنش، محمد صادق، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.</ref>.
عوامل جلب رحمت خاص الهی و محرومیت از آن
بر اساس آیات قرآن، برخی از عوامل رحمت خاص الهی عبارتاند از:
- اعتصام به خدا: ﴿فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُواْ بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُواْ بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴾[۲۶]،
- اطاعت از پیامبر(ص): ﴿إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِن وَرَاء الْحُجُرَاتِ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾[۲۷]،
- پیروی از قرآن کریم: ﴿وَهَذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴾[۲۸]،
- سکوت و گوش فرا دادن به هنگام تلاوت قرآن: ﴿و وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴾[۲۹] و ... .
برخی از عوامل محرومیت از رحمت الهی نیز عبارتاند از:
- شرک: ﴿وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا﴾[۳۰]،
- کفر ﴿وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَلِقَائِهِ أُوْلَئِكَ يَئِسُوا مِن رَّحْمَتِي وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴾[۳۱]؛
- نفاق: ﴿وَعَدَ اللَّه الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْكُفَّارَ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا هِيَ حَسْبُهُمْ وَلَعَنَهُمُ اللَّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّقِيمٌ﴾[۳۲]،
- ارتداد: ﴿كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُواْ أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ أُوْلَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ﴾[۳۳]،
- ایمان به طاغوت: ﴿أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَمَن يَلْعَنِ اللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ نَصِيرًا﴾[۳۴] و ...ref>>صالحیمنش، محمد صادق، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.</ref>.
مصادیق رحمت الهی
بر پایه آیات قرآن کریم مصادیق رحمت الهی بدین شرحاند:
بعثت انبیا(ع)
در آیه ۸ سوره احقاف در پاسخ به انکار رسالت، غفور بودن و رحیم بودن پروردگار یاد شده است[۳۵]؛ همچنین آیه ﴿وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ﴾[۳۶] ارسال پیامبر اسلام(ص) را جز رحمت بر جهانیان ندانسته؛ آیه ﴿وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِينَ آمَنُواْ مِنكُمْ ﴾[۳۷] نیز ایشان را برای خصوص مؤمنان، رحمت به شمار آورده است.
وجود امامان(ع)
به واسطه دلالت آیه ﴿وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ﴾[۳۸] قلب مقدس پیامبر(ص) کاملترین دلها در زمینه رحمت و نور رحمت الهی است، به گونهای که همه موجودات مشمول این رحمتاند و قلوب مطهر ائمه(ع) نیز به همین گونهاند[۳۹] روایات متعددی که بقاء زمین بیامام(ع) را ناشدنی دانسته[۴۰] و به کار بردن تعبیر «مَعْدِنَ الرَّحْمَةِ» برای امامان(ع) در زیارت جامعه[۴۱] نیز این مطلب را تأیید میکنند، زیرا لازمِۀ این تعبیر، آن است که نزول هر گونه رحمت عام یا خاص بر هر مخلوقی به سبب آنان باشد[۴۲]، بنابراین امامان(ع) مانند پیامبر(ص) برای همه انسانها مایه رحمت و از مصادیق رحمت عامِ الهی و برای مؤمنان که از راه پیروی از آنان به رحمتهای ویژه الهی دست مییابند، رحمت خاص به شمار میآیند.
قرآن و دیگر کتابهای آسمانی
آیات متعددی، قرآن کریم را برای مؤمنان و آیهای برای مسلمانان رحمت دانسته است: ﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلاَّ خَسَارًا﴾[۴۳]. رحمت بودن قرآن برای مؤمنان، به این معناست که اگر انسان معانی آن را در خود محقق کند، قرآن کریم او را غرق در انواع خیرات و برکاتی میکند که در آن نهفته استref>>صالحیمنش، محمد صادق، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.</ref>.
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ البیان، ص ۴۲۹.
- ↑ البیان، ص ۴۲۹؛ انوار درخشان، ج ۱، ص ۱۲.
- ↑ البیان، ص ۴۹۰؛ التحقیق، ج ۱۴، ص ۲۲۵، «یأس».
- ↑ البیان، ص ۴۹۰.
- ↑ نثر طوبی، ج ۱، ص ۲۹۸؛ لغتنامه، ج ۱۰، ص ۱۰۵۲۰، «رحمت».
- ↑ معجم مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۴۹۸، «رحم»؛ تفسیر روشن، ج ۲، ص ۲۷۴.
- ↑ معجم مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۴۹۸؛ لسان العرب، ج ۱۲، ص ۲۳۰، «رحم».
- ↑ مفردات، ص ۳۴۷، «رحم»؛ تفسیر الصراط المستقیم، ج ۳، ص ۲۵۵.
- ↑ رسائل المرتضی، ج ۲، ص ۲۷۱؛ آلاء الرحمن، ج ۱، ص۵۳.
- ↑ التوحید، ص ۲۰۳ - ۲۰۴؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۹۱؛ عدة الداعی، ص ۳۲۱.
- ↑ تفسیر الصراط المستقیم، ج ۳، ص ۲۶۰.
- ↑ صالحیمنش، محمد صادق، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.
- ↑ المفردات فی غریب القرآن، ص 347.
- ↑ و بدینگونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمیدانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی میکنیم و بیگمان تو، به راهی راست راهنمایی میکنی؛ سوره شوری، آیه۵۲.
- ↑ تفسیر بغوی، ج ۴، ص ۱۵۳؛ لباب التأویل، ج ۴، ص ۱۰۴.
- ↑ ای فرزندان من! بروید و از یوسف و برادرش خبر گیرید و از رحمت خداوند نومید نگردید که جز گروه کافران (کسی) از رحمت خداوند نومید نمیگردد؛ سوره یوسف، آیه۸۷.
- ↑ جامع البیان، ج ۱۳، ص ۳۲؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۳۹۵؛ الدر المنثور، ج ۴، ص ۳۳.
- ↑ اگر نعمتی از پروردگارش او را درنمییافت نکوهیده به کرانه افکنده شده بود؛ سوره قلم، آیه۴۹.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۸۳.
- ↑ صالحیمنش، محمد صادق، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص ۲۷۵؛ عیون أخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۸۴؛ بحارالانوار، ج ۳، ص ۱۲، ح ۲۴.
- ↑ الدرالمنثور، ج ۱، ص ۴۸؛ ج ۳، ص ۶.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص ۵۲۹، ۵۳۸؛ اقبال الاعمال، ص ۳۶۳؛ بحارالانوار، ج ۹۱، ص ۲۳۹.
- ↑ تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۱۲۹؛ الکافی، ج ۱، ص ۴۴۳؛ بحارالانوار، ج ۱، ص ۳۹۳.
- ↑ الجدید، ج ۱، ص ۱۴.
- ↑ اما آن کسان که به خداوند ایمان آوردند و به او چنگ در زدند، (خداوند) آنان را در بخشایش و بخششی از خویش در خواهد آورد و ایشان را به راهی راست به سوی خود راهنمایی خواهد کرد؛ سوره نساء، آیه۱۷۵.
- ↑ به راستی آنان که تو را از پشت (در) اتاقها صدا میزنند، بیشترشان خرد نمیورزند و اگر آنها شکیبایی میورزیدند تا تو خود به نزد آنان برون آیی برای آنها بهتر میبود و خداوند آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره حجرات، آیه ۴- ۵.
- ↑ و این (قرآن) کتابی است خجسته که آن را فرو فرستادهایم پس، از آن پیروی کنید و پرهیزگاری ورزید باشد که بر شما بخشایش آورند؛ سوره انعام، آیه۱۵۵.
- ↑ و چون قرآن خوانده شود بدان گوش فرا دهید و خاموش بمانید باشد که بر شما بخشایش آورند؛ سوره اعراف، آیه۲۰۴.
- ↑ و مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که به خداوند بدگمانند عذاب کند، بر آنان گردش بد (روزگاران) باد! و خداوند بر آنان خشم و لعنت آورده و دوزخ را برای آنان فراهم کرده است و این بد پایانهای است؛ سوره فتح، آیه۶.
- ↑ و کسانی که به آیات خداوند و لقای او کفر ورزیدهاند از بخشایش من ناامیدند و آنان را عذابی دردناک خواهد بود؛ سوره عنکبوت، آیه۲۳.
- ↑ خداوند به مردان و زنان منافق و کافران، آتش دوزخ را وعده کرده است که در آن جاودانند، همان آنان را بس! و خداوند آنان را لعنت کرده است و عذابی پایدار خواهند داشت؛ سوره توبه، آیه۶۸.
- ↑ چگونه خداوند گروهی را راهنمایی کند که پس از آنکه ایمان آوردند و گواهی دادند که این فرستاده، بر حقّ است و برهانها (ی روشن) برای آنان آمد کفر ورزیدند و خداوند گروه ستمکاران را راهنمایی نمیکند.کیفر آنان لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنهاست؛ سوره آل عمران، آیه ۸۶ - ۸۷.
- ↑ آنانند که خداوند لعنتشان کرده است و برای هر کس که خداوند او را لعنت کند هرگز یاوری نخواهی یافت؛ سوره نساء، آیه۵۲.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص ۱۹۰ - ۱۸۹.
- ↑ و تو را جز رحمتی برای جهانیان، نفرستادهایم؛ سوره انبیاء، آیه۱۰۷.
- ↑ برای آن دسته از شما که ایمان آوردهاند رحمت است و برای آن کسان که به فرستاده خداوند؛ سوره توبه، آیه۶۱.
- ↑ و تو را جز رحمتی برای جهانیان، نفرستادهایم؛ سوره انبیاء، آیه۱۰۷.
- ↑ الأنوار الساطعه، ج ۱، ص ۴۶۳.
- ↑ الکافی، ج ۱، ص ۱۷۸-۱۷۹.
- ↑ تهذیب، ج ۶، ص ۹۶.
- ↑ الأنوار الساطعه، ج ۱، ص ۴۶۶.
- ↑ و از قرآن آنچه برای مؤمنان شفا و بخشایش است فرو میفرستیم و بر ستمکاران جز زیان نمیافزاید؛ سوره اسراء، آیه۸۲.