آیه ولایت در حدیث: تفاوت میان نسخهها
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
==طرق نقل شأن نزول آیه== | ==طرق نقل شأن نزول آیه== | ||
این [[شأن نزول]] از طُرق گوناگون در منابع [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[نقل]] شده است: از جمله اصحابی که این حادثه را نقل کردهاند، [[امام علی]]{{ع}}<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۲۶؛ الدرّالمنثور، ج۳، ص۱۰۶؛ المراجعات، ص۲۳۰.</ref>، [[عبداللّه بن عبّاس]]<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۳۲.</ref>، [[ابو رافع مدنی]]<ref>الدرّالمنثور، ج ۳، ص ۱۰۶.</ref>، [[عمار بن یاسر]]<ref>فرائد السمطین، ج۱، ص۱۹۴.</ref>، [[ابوذر غفاری]]<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۲۶؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۳۰.</ref>، [[انس بن مالک]]<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۲۵.</ref> و [[مقداد بن اسود]] هستند<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۲۸.</ref>. از [[تابعان]] نیز [[ | این [[شأن نزول]] از طُرق گوناگون در منابع [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[نقل]] شده است: از جمله اصحابی که این حادثه را نقل کردهاند، [[امام علی]]{{ع}}<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۲۶؛ الدرّالمنثور، ج۳، ص۱۰۶؛ المراجعات، ص۲۳۰.</ref>، [[عبداللّه بن عبّاس]]<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۳۲.</ref>، [[ابو رافع مدنی]]<ref>الدرّالمنثور، ج ۳، ص ۱۰۶.</ref>، [[عمار بن یاسر]]<ref>فرائد السمطین، ج۱، ص۱۹۴.</ref>، [[ابوذر غفاری]]<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۲۶؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۳۰.</ref>، [[انس بن مالک]]<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۲۵.</ref> و [[مقداد بن اسود]] هستند<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۲۸.</ref>. از [[تابعان]] نیز [[سلمة بن کهیل]]<ref>الدرّالمنثور، ج۳، ص۱۰۵.</ref>، [[عتبة بن ابی حکیم]]<ref>جامع البیان، مج۴، ج۶، ص۳۹۰.</ref>، [[سُدّی]]<ref>جامع البیان، مج۴، ج۶، ص۳۸۹.</ref> و [[مجاهد]]<ref>جامع البیان، مج۴، ج۶، ص ۳۹۰.</ref> به [[نقل]] این حادثه پرداختهاند. | ||
در [[کتاب]] [[غایة المرام]] تعداد ۲۴ [[حدیث]] در این باره از [[اهل تسنّن]] و ۱۹ [[حدیث]] از [[شیعه]] [[نقل]] شده است<ref>منهاج البراعة، ج۲، ص۳۵۰.</ref>. در هر صورت، از نظر [[شیعه]] تردیدی نیست که این [[آیه]] درباره [[امام علی]]{{ع}} فرود آمده و از نظر [[اهل سنّت]] نیز [[شهرت]] این [[روایات]] به حدّی است که [[متکلّم]] معروف [[اهل سنت]]، [[قاضی ایجی]] در کتاب المواقف تصریح کرده است که مفسّران بر [[نزول]] این [[آیه]] در [[شأن]] [[امام علی|علی]]{{ع}} [[اجماع]] دارند<ref>شرح المواقف، ج۸، ص۳۶۰.</ref>. [[جرجانی]] در شرح مواقف<ref>شرح المواقف، ج۸، ص۳۶۰.</ref>، [[سعدالدین تفتازانی]] در شرح مقاصد<ref>شرح المقاصد، ج۵، ص۲۰۷.</ref> و [[قوشچی]] در شرح تجرید<ref>شرح تجرید، قوشچی، ص۳۶۸.</ref> نیز بر این [[اجماع]] اعتراف دارند. | در [[کتاب]] [[غایة المرام]] تعداد ۲۴ [[حدیث]] در این باره از [[اهل تسنّن]] و ۱۹ [[حدیث]] از [[شیعه]] [[نقل]] شده است<ref>منهاج البراعة، ج۲، ص۳۵۰.</ref>. در هر صورت، از نظر [[شیعه]] تردیدی نیست که این [[آیه]] درباره [[امام علی]]{{ع}} فرود آمده و از نظر [[اهل سنّت]] نیز [[شهرت]] این [[روایات]] به حدّی است که [[متکلّم]] معروف [[اهل سنت]]، [[قاضی ایجی]] در کتاب المواقف تصریح کرده است که مفسّران بر [[نزول]] این [[آیه]] در [[شأن]] [[امام علی|علی]]{{ع}} [[اجماع]] دارند<ref>شرح المواقف، ج۸، ص۳۶۰.</ref>. [[جرجانی]] در شرح مواقف<ref>شرح المواقف، ج۸، ص۳۶۰.</ref>، [[سعدالدین تفتازانی]] در شرح مقاصد<ref>شرح المقاصد، ج۵، ص۲۰۷.</ref> و [[قوشچی]] در شرح تجرید<ref>شرح تجرید، قوشچی، ص۳۶۸.</ref> نیز بر این [[اجماع]] اعتراف دارند. |
نسخهٔ ۱۵ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۱۷
آیه ولایت در شأن امیرالمؤمنین (ع)
بر اساس روایات فراوانی در منابع شیعه و اهل سنت آیه ولایت: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾[۱] در شأن امام علی(ع) نازل شده است. بر پایه این روایات که برخی از آنها با اندکی تفاوت نقل شده، فقیری وارد مسجد پیامبر(ص) شد و تقاضای کمک کرد؛ ولی کسی چیزی به او نداد، او دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضای کمک کردم؛ ولی کسی به من چیزی نداد. در همین حال، امام علی(ع) که در حال رکوع بود، با انگشت کوچک دست راست خود اشاره کرد. فقیر نزدیک آمد و انگشتر را از دست حضرت بیرون آورد و این آیه نازل شد[۲]. ابوذر غفاری نیز همین شأن نزول را روایت کرده و در ادامه آورده است: "در آن هنگام، پیامبر(ص) در حال نماز بود و این ماجرا را مشاهده کرد. هنگامی که از نماز فارغ شد، سر به سوی آسمان برداشت و گفت: خدایا! برادرم موسی از تو خواست که روح او را وسیع وکارها را بر او آسان کنی و گره از زبانش بگشایی تا مردم گفتارش را درک کنند و نیز تقاضا کرد هارون را که برادرش بود، وزیر و یاورش قرار دهی و به وسیله او، بر نیرویش بیفزایی و در کارهایش شریک سازی. خداوندا! من محمد، پیامبر و برگزیده توام، سینه مرا گشاده کن و کارها را بر من آسان ساز. از خاندانم، علی(ع) را وزیر من گردان تا به وسیلهاش پشتم قوی و محکم شود. هنوز دعای پیامبر(ص) پایان نیافته بود که جبرئیل آیه ولایت را نازل کرد"[۳].[۴]
روایات شأن نزول در مدارک عامه و شیعه
مدارک عامه
- در برخی مدارک عامه، اتفاق نظر بر این است که آیه شریفه درباره حضرت علی(ع) نازل شده؛ چنان که شیخ أبی الحسن رزین بن معاویة بن عمار عیدری در کتاب «جامع الأصول عن الجامع بین الصحاح الست»[۵] میگوید: «بین بزرگان علمای عامه اتفاق نظر وجود دارد که این آیه در شأن علی(ع) نازل شده». او سپس به اسامی آنان اشاره مینماید[۶].
- ثعلبی، مفسر معروف و از علمای عامه، در تفسیر خود بعد از ذکر روایاتی در شأن نزول آیه درباره امیرالمؤمنین(ع)، اضافه میکند که از ابا منصور الجمشادی شنیده است که با چهار واسطه از احمد بن حنبل نقل نمود (که ضمن اشاره به اسامی آنان) میگفت: ما جاء لأحد من أصحاب رسول الله(ص) من الفضائل مثل ما جاء لعلی بن أبی طالب[۷].
- بعد از قتل عثمان و با خلافت امیرالمؤمنین(ع)، معاویه نامهای برای عمروعاص مینویسد و ضمن تشنیع و ایراد اتهام به امیرالمؤمنین(ع) در قتل عثمان، از او درخواست کمک و ملحق شدن به خود در جنگ با علی(ع) میکند. عمروعاص در پاسخ به نامه معاویه، ضمن تجلیل فراوان از علی(ع)، مناقب آن حضرت را یک به یک برای معاویه برمیشمارد؛ از آن جمله مینویسد: «...هُوَ أَخُو رَسُولِ اللَّهِ وَ وَصِيُّهُ وَ وَارِثُهُ وَ قَاضِي دَيْنِهِ وَ مُنْجِزُ وَعْدِهِ وَ زَوْجُ ابْنَتِهِ سَيِّدَةِ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ أَبُو السِّبْطَيْنِ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ...» وی سپس میگوید: «و قد قال فیه رسول الله(ص) یوم غدیر خم الا من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله...» او مناقب دیگر حضرتش را یک به یک میشمرد؛ تا اینکه به برخی از آیات قرآن که در شأن امیرالمؤمنین(ع) است اشاره مینماید و مینویسد:{{عربی|و قد علمت یا معاویة ما انزل الله تعالی من الایات المتلوات فی فضائله التی لا یشترک فیها احد کقوله تعالی ﴿يُوفُونَ بِالنَّذْرِ﴾[۸]، ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾[۹]، ﴿أَفَمَنْ كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ...﴾[۱۰]، ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى...﴾[۱۱][۱۲].
- طبرانی ماجرای نزول این آیه را در «الأوسط» و ابنمردویه از عمار بن یاسر چنین نقل میکند که: {{عربی|وقف بعلی سائل و هو راکع فی صلاة تطوع فنزع خاتمه فأعطاه السائل فاتی رسول الله(ص) فاعلمه ذلک فنزلت علی النبی(ص) هذه الآیة ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾[۱۳]، فقرأها رسول الله(ص) علی أصحابه ثم قال: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ هَذَا مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ»[۱۴].[۱۵]
مدارک شیعه
در میان علمای شیعه، اجماع بر آن است که این آیه در شأن امیرالمؤمنین علی(ع) نازل شده است. از آنجا که این آیه از نظر محتوا و به کار رفتن کلمه ولایت در آن، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، ائمه(ع) در مناظرههای خود به آن فراوان استناد نمودهاند.
- «قَالَ أَبُو ذَرٍّ الْغِفَارِيُّ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ(ص) بِهَاتَيْنِ وَ إِلَّا فَصَمَّتَا وَ رَأَيْتُهُ بِهَاتَيْنِ وَ إِلَّا فَعَمِيَتَا يَقُولُ عَلِيٌّ قَائِدُ الْبَرَرَةِ وَ قَاتِلُ الْكَفَرَةِ مَنْصُورٌ مَنْ نَصَرَهُ مَخْذُولٌ مَنْ خَذَلَهُ أَمَا إِنِّي صَلَّيْتُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) يَوْماً مِنَ الْأَيَّامِ الظُّهْرَ فَسَأَلَ سَائِلٌ فِي الْمَسْجِدِ فَلَمْ يُعْطِهِ أَحَدٌ شَيْئاً فَرَفَعَ السَّائِلُ يَدَهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ قَالَ اللَّهُمَّ اشْهَدْ أَنِّي سَأَلْتُ فِي مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ فَلَمْ يُعْطِنِي أَحَدٌ شَيْئاً وَ كَانَ عَلِيٌّ(ع) فِي الصَّلَاةِ رَاكِعاً فَأَوْمَأَ إِلَيْهِ بِخِنْصِرِهِ الْيُمْنَى وَ كَانَ مُتَخَتِّماً فِيهَا فَأَقْبَلَ السَّائِلُ فَأَخَذَ الْخَاتَمَ مِنْ خِنْصِرِهِ وَ ذَلِكَ بِمَرْأًى مِنَ النَّبِيِّ(ص) وَ هُوَ يُصَلِّي فَلَمَّا فَرَغَ النَّبِيُّ(ص) مِنْ صَلَاتِهِ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ قَالَ اللَّهُمَّ إِنَّ أَخِي مُوسَى سَأَلَكَ فَقَالَ- ﴿رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي * وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي * وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي * يَفْقَهُوا قَوْلِي * وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي * هَارُونَ أَخِي * اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي * وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي﴾[۱۶] فَأَنْزَلْتَ عَلَيْهِ قُرْآناً نَاطِقاً ﴿سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ وَنَجْعَلُ لَكُمَا سُلْطَانًا فَلَا يَصِلُونَ إِلَيْكُمَا بِآيَاتِنَا﴾[۱۷] اللَّهُمَّ وَ أَنَا مُحَمَّدٌ نَبِيُّكَ وَ صَفِيُّكَ اللَّهُمَّ فَ ﴿اشْرَحْ لِي صَدْرِي * وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي *... وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي﴾- عَلِيّاً ﴿اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي﴾ قَالَ أَبُو ذَرٍّ فَمَا اسْتَتَمَّ رَسُولُ اللَّهِ(ص) كَلَامَهُ حَتَّى نَزَلَ جَبْرَئِيلُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ اقْرَأْ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْهِ ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾.»[۱۸].
- در احتجاجات امیرالمؤمنین علی(ع) با عمر و ابوبکر، روایت شده که ایشان (امیرالمؤمنین(ع)) موارد متعددی از فضائل خود را بر میشمارند و از آن دو دربارهاش اقرار میگیرند. در این احتجاجات از جمله به این آیه استدلال شده است: «قَالَ عَلِیٌّ(ع): أَنْشُدُكَ بِاللَّهِ أَنَا الْمُجِيبُ لِرَسُولِ اللَّهِ(ص) قَبْلَ ذُكْرَانِ الْمُسْلِمِينَ أَمْ أَنْتَ قَالَ بَلْ أَنْتَ قَالَ فَأَنْشُدُكَ بِاللَّهِ أَنَا الْأَذَانُ لِأَهْلِ الْمَوْسِمِ وَ لِجَمِيعِ الْأُمَّةِ بِسُورَةِ بَرَاءَةَ أَمْ أَنْتَ قَالَ بَلْ أَنْتَ قَالَ فَأَنْشُدُكَ بِاللَّهِ أَنَا وَقَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ(ص) بِنَفْسِي يَوْمَ الْغَارِ أَمْ أَنْتَ قَالَ بَلْ أَنْتَ قَالَ أَنْشُدُكَ بِاللَّهِ أَ لِيَ الْوَلَايَةُ مِنَ اللَّهِ مَعَ وَلَايَةِ رَسُولِ اللَّهِ فِي آيَةِ زَكَاةِ الْخَاتَمِ أَمْ لَكَ قَالَبَلْ لَكَ قَالَ أَنْشُدُكَ بِاللَّهِ أَنَا الْمَوْلَى لَكَ وَ لِكُلِّ مُسْلِمٍ بِحَدِيثِ النَّبِيِّ(ص) يَوْمَ الْغَدِيرِ أَمْ أَنْتَ قَالَ بَلْ أَنْتَ»[۱۹].
- در احتجاجات مبسوطی که امیرالمؤمنین(ع) بعد از مرگ عمر با افراد شورای شش نفره مینمایند نیز به این آیه استدلال شده: «قَالَ(ع): فَهَلْ فِيكُمْ أَحَدٌ آتَى الزَّكَاةَ وَ هُوَ رَاكِعٌ وَ نَزَلَتْ فِيهِ ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾ غَيْرِي قَالُوا: لَا»[۲۰].[۲۱]
طرق نقل شأن نزول آیه
این شأن نزول از طُرق گوناگون در منابع شیعه و اهل سنت نقل شده است: از جمله اصحابی که این حادثه را نقل کردهاند، امام علی(ع)[۲۲]، عبداللّه بن عبّاس[۲۳]، ابو رافع مدنی[۲۴]، عمار بن یاسر[۲۵]، ابوذر غفاری[۲۶]، انس بن مالک[۲۷] و مقداد بن اسود هستند[۲۸]. از تابعان نیز سلمة بن کهیل[۲۹]، عتبة بن ابی حکیم[۳۰]، سُدّی[۳۱] و مجاهد[۳۲] به نقل این حادثه پرداختهاند.
در کتاب غایة المرام تعداد ۲۴ حدیث در این باره از اهل تسنّن و ۱۹ حدیث از شیعه نقل شده است[۳۳]. در هر صورت، از نظر شیعه تردیدی نیست که این آیه درباره امام علی(ع) فرود آمده و از نظر اهل سنّت نیز شهرت این روایات به حدّی است که متکلّم معروف اهل سنت، قاضی ایجی در کتاب المواقف تصریح کرده است که مفسّران بر نزول این آیه در شأن علی(ع) اجماع دارند[۳۴]. جرجانی در شرح مواقف[۳۵]، سعدالدین تفتازانی در شرح مقاصد[۳۶] و قوشچی در شرح تجرید[۳۷] نیز بر این اجماع اعتراف دارند.
محدّثان بزرگی از اهل سنت در اعصار گوناگون، مانند حافظ عبدالرزاق صنعانی، حافظ عبدبن حمید، حافظ رزین بن معاویه، حافظ نسائی "مؤلف صحیح"، حافظ محمد بن جریر طبری، ابن ابی حاتم، ابن عساکر، ابوبکر بن مردویه، ابوالقاسم طبرانی، خطیب بغدادی، هیثمی، ابن جوزی، محبّ طبری، جلال الدین سیوطی و متّقی هندی، این روایت را در کتابهایشان آوردهاند[۳۸]. آلوسی هم گفته است: بیشتر اخباریان برآنند که این آیه در شأن امام علی(ع) نازل شده[۳۹] و شهرت این خبر به حدّی بوده که حسان بن ثابت، شاعر رسول خدا(ص) نیز این منقبت علی(ع) را به نظم آورده است.
احادیث مربوط به نزول آیه در شأن علی(ع) که از شیعه و اهل سنت نقل شده در حد تواتر بوده و مفید یقین است و این احادیث مورد استناد محدثان، مفسران، متکلمان و فقیهان قرار گرفته است؛ تا آنجا که فقها در مسئله فعل کثیر در نماز و اینکه آیا صدقه مستحبی زکات نامیده میشود یا نه، به آن استناد کردهاند[۴۰]. با توجه به مطالب یاد شده، تردید برخی از افراد همچون فخر رازی[۴۱] و ابوهاشم جبایی[۴۲]. درباره نزول آیه در شأن علی(ع) بیاساس خواهد بود.
همچنین سستی سخن ابن تیمیه که مدّعی شده این روایت از جعلیات است، روشن میشود. شیعه با این آیه بر جانشینی و ولایت علی(ع) استدلال کرده است[۴۳] و حتّی برخی آن را قویترین دلیل بر امامت حضرت برشمردهاند[۴۴].[۴۵]
نحوه استدلال به آیه ولایت
وجه استدلال چنین است که این آیه با ﴿إِنَّمَا﴾ آغاز شده و به تصریح لغویان دلالت بر حصر دارد[۴۶]. کلمه ولی مشتق از "ولی" و "ولایت" و به معنای سرپرستی و صاحب اختیار است. ابن منظور در تعریف ولیّ میگوید: ولیّ یتیم کسی است که عهدهدار کار یتیم است و به امور او قیام میکند و ولیّ زن کسی است که سرپرستی عقد ازدواج او را برعهده دارد[۴۷]. فیومی نیز میگوید: ولیّ شخص کسی است که به امر او قیام کند و آیه ﴿اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ﴾[۴۸] از همین قبیل است[۴۹]
بنابراین از گفتار لغویان میتوان استفاده کرد که معنای "ولایت"، همان سرپرستی و عهدهدار بودن کار دیگری است و معانی دیگری که برای آن گفتهاند، از قلمرو همین معناست؛ پس وقتی گفته میشود: دوست، همسایه، همپیمان، پدر، خدا و پیامبر، ولیّ هستند، در همه موارد، این معنا اولویت در قیام به امور موجود است و چنانکه ادیبان تصریح کردهاند، اصل، عدم اشتراک لفظی است[۵۰] و در صورتی که اشتراک لفظی را بپذیریم؛ یعنی معانی متعدّدی برای لفظ ولایت قائل شویم، قراین حالی و لفظی دلالت میکند بر اینکه مقصود از ولایت در این آیه، همان سرپرستی است؛ زیرا ولایت که به صورت مفرد و با یک تعبیر، به همه خدا، پیامبر، مؤمنانی که... نسبت داده شده، به یک معناست و چنانکه خداوند: ﴿اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ﴾[۵۱] و پیامبر: ﴿النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ﴾[۵۲] ولایت به معنای سرپرستی بر مؤمنان را دارا هستند: ﴿الَّذِينَ آمَنُواْ﴾ نیز همان ولایت خدا و پیامبر را دارد؛ البتّه این ولایت برای خداوند بالاصاله و برای پیامبر و ﴿الَّذِينَ آمَنُواْ﴾ تبعی و با اذن پروردگار است. از سوی دیگر، پیامبر(ص) که وظیفه تبیین آیات را بر عهده دارد: ﴿بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ﴾[۵۳] خود به روشنی ولایت در این آیه را تفسیر کرده است؛ از جمله در روایتی که شیخ کلینی آن را در کتاب کافی آورده، از امام باقر(ع) چنین نقل شده است: خداوند پیامبرش را به ولایت امام علی(ع) فرمان داد و بر او چنین نازل کرد: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾[۵۴] و خداوند ولایت اولواالامر را واجب ساخت. آنان نمیدانند این ولایت چیست؟ پس خداوند به محمد(ص) فرمان داد ولایت را برای آنان تفسیر نماید؛ همان گونه که نماز و زکات و روزه و حج را تفسیر میکند. چون این فرمان رسید، حضرت دلتنگ شد و نگران بود که مردم از دینشان برگردند و وی را تکذیب کنند؛ پس به پروردگارش رجوع و خداوند چنین وحی کرد: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ﴾[۵۵] حضرت امر ولایت را به فرمان خدا آشکار ساخت و به معرّفی ولایت علی(ع)در روز غدیر خم پرداخت... و به مردم دستور داد تا حاضران به اطلاع غایبان برسانند[۵۶]. عیاشی نیز روایتی نزدیک به همین مضمون را از امام صادق(ع) نقل میکند[۵۷]. در برخی منابع اهل سنت نیز این تفسیر مشاهده میشود؛ از جمله، طبرانی از عمار یاسر نقل میکند که رسول خدا(ص) پس از نزول آیه، آن را قرائت کرد و فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌ مَوْلَاهُ اللَّهُمَ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاه»[۵۸].[۵۹]
آیه ولایت در حدیث
در این جا به نقل چند نظریه از علمای شیعه و اهل سنت در این باره میپردازیم:
علمای شیعه
- ابن طاووس: درباره طرق این روایت مینویسد: انّما ذكرت هذه الآية الشريفة مع شهرتها انّها نزلت في مولانا علي(ع) لانّي وجدت صاحب هذا الكتاب قدرواها بزيادات عمّا كنّا وقفنا عليه و هو انّه رواها من تسعين طريقا باسانيد متصلة كلّها او جلّها من رجال المخالفين لأهل البيت[۶۰]. «با این که این آیه شهرت دارد که درشأن امام علی(ع) نازل شده است، من آن را آورده ام؛ زیرا دیدم صاحب این کتاب، محمد بن عباس بن علی بن مروان[۶۱] اطلاعاتش درباره این آیه بیش از ماست، چون او این روایت را از ۹۰ طریق متصل نقل میکند که تمام یا بیشتر این طرق از دانشمندان اهل سنت هستند».
- بحرانی: نزول این آیه درشأن امام علی(ع) را از طریق اهل سنت، از ۲۴ طریق، و از طریق شیعه، از ۱۹ طریق، نقل میکند[۶۲].
- ابن بطریق: وی نزول این آیه درشأن امام علی(ع) را از ۲۵ طریق نقل میکند[۶۳] و در کتاب «العمده» آن را از ۹ طریق نقل میکند[۶۴].[۶۵]
علمای اهل سنت
علمای اهل سنت نیز این روایت را که این آیه در شأن امام علی(ع) نازل شده است از طرق متعدد ذکر کردهاند که به عنوان نمونه به چند نظر اشاره میشود:
- حسکانی: صاحب کتاب شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، نزول این آیه را درشأن امامعلی(ع) از ۵ طریق نقل میکند[۶۶].
- حموینی: صاحب کتاب فرائد السمطین نزول این آیه را در شأن امام علی(ع) را از ۵ طریق نقل میکند[۶۷].
- ابن مغازلی: وی نزول این آیه در شأن امام علی(ع) را از ۵ طریق نقل میکند[۶۸].
- ابونعیم اصفهانی: وی نزول این آیه را در شأن امام علی(ع) از ۱۰ طریق نقل میکند[۶۹].
- ابن عساکر: وی نزول این آیه در شأن امام علی(ع) را از سه طریق نقل میکند[۷۰].
- زرندی حنفی: وی نزول این آیه در شأن امام علی(ع) را از دو طریق نقل میکند[۷۱].[۷۲]
کاربرد واژه «ولی» درباره امام علی(ع)
رسول خدا(ص) در روایات متعددی واژه «ولیّ» را درباره امام علی(ع) به کار برده است؛ «عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُرَيْدَةَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: بَعَثَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) بَعْثَيْنِ إِلَى الْيَمَنِ عَلَى أَحَدِهِمَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع) وَ عَلَى الْآخَرِ خَالِدُ بْنُ الْوَلِيدِ فَقَالَ إِذَا الْتَقَيْتُمْ فَعَلِيٌّ عَلَى النَّاسِ وَ إِنْ افْتَرَقْتُمْ فَكُلُّ وَاحِدٍ مِنْكُمَا عَلَى جُنْدِهِ قَالَ فَلَقِينَا بَنِي زَيْدٍ مِنْ أَهْلِ الْيَمَنِ فَاقْتَتَلْنَا فَظَهَرَ الْمُسْلِمُونَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ وَ قَتَلْنَا الْمُقَاتِلَةَ وَ سَبَيْنَا الذُّرِّيَّةَ وَ اصْطَفَى عَلِيٌّ(ع) امْرَأَةً مِنَ السَّبْيِ لِنَفْسِهِ قَالَ بُرَيْدَةُ وَ كَتَبَ يَعْنِي خَالِدَ بْنَ الْوَلِيدِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ(ص) يُخْبِرُهُ بِذَلِكَ فَلَمَّا أَتَيْتُ النَّبِيَّ(ص) وَ فَتَحْتُ الْكِتَابَ إِلَيْهِ فَقَرَأَ عَلَيْهِ فَرَأَيْتُ الْغَضَبَ فِي وَجْهِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ هَذَا مَكَانُ الْعَائِذِ بِكَ بَعَثْتَنِي مَعَ رَجُلٍ وَ أَمَرْتَنِي أَنْ أُطِيعَهُ فَفَعَلْتُ مَا أَرْسَلْتَ بِهِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) لَا تَقَعْ فِي عَلِيٍّ فَإِنَّهُ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ وَ هُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدِي وَ أَنَّهُ مَنِيٌّ وَ أَنَا مِنْهُ وَ هُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدِي»[۷۳].
بریده میگوید: رسول خدا(ص) دو نفر را به سوی یمن اعزام کرد، فرمانده یک لشکر علی بن ابی طالب(ع) و فرمانده لشکر دیگر خالد بن ولید بود. پیامبر فرمود: اگر با هم بودید فرمانده همه نیروها علی بن ابی طالب(ع) است و اگر از هم جدا حرکت کردید، هریک فرمانده سپاه خود باشد. بریده میگوید: حرکت کردیم و با قبیله بنی زید برخورد کردیم و جنگ درگرفت و مسلمانان پیروز شدند و رزمندگان آنان را کشتیم و زنان آنان را به اسارت گرفتیم.
علی(ع) یکی از زنان اسیر را برای خودش انتخاب کرد. خالد بن ولید نامهای به رسول خدا(ص) نوشت و به من داد تا به رسول خدا(ص) برسانم و گزارش این عملیات و عملکرد علی(ع) را به پیامبر باز گویم. پس از آنکه خدمت رسول خدا(ص) رسیدم و نامه را خدمت آن حضرت دادم، نامه را برایش خواندند، دیدم آثار غضب در چهره رسول خدا(ص) ظاهر شد.
عرض کردم: ای رسول خدا(ص)! اینجا پناهگاه ماست. شما مرا تحت فرماندهی مردی فرستادی و به من دستور دادهای که از او اطاعت کنم و حالا هم من وظیفه ام را انجام داده ام؟!
رسول خدا(ص) فرمود: از علی(ع) بدگویی نکن. بدون تردید علی(ع) از من است و من از علی(ع) هستم. علی(ع) بعد از من ولی شماست. به راستی در این روایت، شرایط زمانی، مکانی، عملکرد علی(ع) و شکایت از او از یمن به مدینه و گزارش حامل نامه، برخورد سرد رسول خدا(ص)، اعتراض حامل نامه و پاسخ نهایی رسول خدا(ص) در خور تأمل است، به ویژه اینکه با کلمه «بعدی» توام است. آیا میتوان گفت «ولی» در این روایت معنایی جز امام، رهبر و پیشوا دارد؟[۷۴]
کاربرد واژه «مولی» درباره امام علی(ع)
رسول خدا(ص) در روایات متعددی واژه مولی را درباره امام علی(ع) به کار برده است؛ از جمله در واقعه غدیرخم، که مراسم رسمی معرفی کردن امامعلی(ع) به عنوان جانشین پیامبر است که در بسیاری از منابع اهل سنت آمده است[۷۵]. ما این حدیث را از منابع شیعه نیاوردیم و تنها به بعضی از منابع اهل سنت بسنده کردیم.
درباره اسناد و محتوای آن نیز به اظهار نظر چند محدث مشهور اهل سنت اکتفا میکنیم. درباره طرق این روایت، سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی، صاحب کتاب ینابیع الموده، پس از نقل طرقی از آن مینویسد: اخرج محمد بن جرير الطبري صاحب التاريخ خبر غدير خم من خمسة و سبعين طريقا و افرد له كتابا سمّاه كتاب الولاية[۷۶]. «محمد بن جریر طبری، صاحب کتاب تاریخ طبری، حدیث غدیرخم را از ۷۵ طریق ذکر کرده و آن را در کتاب مستقلی به نام «کتاب ولایت» گردآوری کرده است».
وی در ادامه مینویسد: اخرج خبر غدير خم ابو العباس احمد بن محمد بن سعيد بن عقدة و افرد له كتابا و سمّاه الموالات و طرقه من مائة و خمسة طريق[۷۷]. «ابوالعباس احمد بن محمد بن سعید بن عقده خبر غدیر خم را از ۱۰۵ طریق ذکر کرده و آن را در کتاب مستقلی به نام کتاب موالات گردآوری کرده است».
سپس مینویسد: حكى العلامة علي بن موسى بن علي بن محمد ابي المعالي الجويني الملقّب بامام الحرمين استاذ ابي حامد الغزالي رحمهما اللّه يتعجب و يقول رايت مجلدا في بغداد في يد صحاف فيه روايات خبر غدير خم مكتوبا عليه المجلدة الثامنة و العشرون من طرق قوله(ص) من كنت مولاه فعليّ مولاه و يتلوه المجلدة التاسعة و العشرون[۷۸].
«ابوالمعالی جوینی امام الحرمین استاد غزالی نقل میکند و با تعجب میگوید: در بغداد در دست کتابفروشی کتابی دیدم که روایات خبر غدیر خم را گردآوری کرده و بر آن نوشته شده بود: جلد بیست و هشتم از طرق سخن رسول خدا(ص): «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ» و بعد از این جلد بیست و نهم آن خواهد آمد».[۷۹]
کاربرد واژه «ولی» درباره امام علی(ع) در روایات
رسول خدا(ص) در روایات فراوانی واژه «ولی» را در شأن امام علی(ع) به کار برد. این روایات که در بسیاری از منابع فریقین وارد شده متواتر بوده و مؤید استدلال شیعه است. این روایات به روشنی بر دو مطلب تأکید دارند: ۱. اطلاق کلمه «ولی» بر علی(ع) و تفسیر و تبیین آن از سوی رسول خدا(ص). ٢. دلالت واژه «ولی» بر جانشینی و ولایت. برخی از این احادیث به نقل از کتاب ارزشمند المراجعات از این قرارند:
حدیث ابن عباس
ابن عباس نقل میکند که رسول خدا(ص) به امام علی(ع) فرمود: «أَنْتَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِي»[۸۰]؛ «تو ولی تمام مؤمنان پس از من خواهی بود».[۸۱]
حدیث عمران
«چهار تن علیه علی همپیمان شدند و از او به پیامبر(ص) شکایت کردند. پیامبر(ص) خشمگین شد و در حالی که خشم در چهرهاش نمایان بود. فرمود: «مَا تُرِيدُونَ مِنْ عَلِيٍّ مَا تُرِيدُونَ مِنْ عَلِيٍّ إِنَّ عَلِيّاً مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ وَ هُوَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِي»[۸۲]؛ «از علی(ع) چه میخواهید؟ علی(ع) از من است و من از او هستم او ولی همه مؤمنان پس از من خواهد بود».[۸۳]
حدیث بریده
«بریده» نقل میکند که رسول خدا(ص) به وی فرمود: «لَا تَقَعْ فِي عَلِيٍّ فَإِنَّهُ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ وَ هُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدِي»؛ «نسبت به علی(ع) بد مگو که او از من است و من از اویم و او «ولی» شما پس از من است»[۸۴]. این حدیث را بسیاری از اعلام مفاخر عامه با اندک اختلافی در تعبیر در کتابهای خود نقل کردهاند[۸۵]. صاحب کتاب المراجعات پس از بیان این حدیث مینویسد: «این حدیث، تردیدی در صدورش نیست و طرق نقل آن تا «بریده» زیاد است و همه طرق آن معتبر است»[۸۶].[۸۷]
حدیث خصائص دهگانه
ابن عباس حدیث بس گرانبهایی را از رسول خدا(ص) نقل میکند که در آن ده ویژگی و امتیاز برای علی(ع) آمده است از جمله رسول خدا(ص) به علی بن ابی طالب(ع) میفرماید: «أَنْتَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِي»[۸۸]؛ «تو «ولی» تمام مؤمنان پس از من خواهی بود».[۸۹]
حدیث ابن ابی عاصم
رسول خدا(ص) بارها واژه «مولی» را درباره امام علی(ع)به کار برد. از جمله ابن ابی عاصم به طور مرفوعه از علی(ع) نقل کرده که پیامبر(ص) فرمود: «أَ لَسْتُ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ قالوا: بلی، قال: من کنت ولیه فهو ولیه»[۹۰] و[۹۱]؛ «آیا من نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر نیستم؟ گفتند بله! فرمود: هر کس من ولی او هستم علی ولی او است».
نویسنده المراجعات احادیث دیگری را در این زمینه به نقل از علی(ع) و «وهب» نقل کرده و مینویسد: «اخبار صحیح ما که در این زمینه از ائمه اطهار(ع) رسیده متواتر است»[۹۲].
حدیث متواتر «غدیر» که مورد اتفاق فریقین میباشد از محکمترین ادلهای است که در این باره میتوان ارائه کرد این حدیث از طرق متعدد نقل شده است که رسول خدا(ص) در جریان حجة الوداع و در مکانی به نام غدیرخم در میان هزاران حاجی خطبه ایراد کرد و فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ»[۹۳]؛ «هر کس من مولای او هستم علی نیز مولای اوست».
«ابن حجر عسقلانی» در کتاب الصواعق المحرقه در شبهه یازدهم به نقل از «طبرانی» چنین نقل میکند که عمر و ابوبکر در آن واقعه و پس از سخنرانی رسول خدا(ص) به علی بن ابی طالب(ع) گفتند: امسيت يا ابن ابي طالب مولى كل مؤمن و مؤمنة[۹۴]؛ «ای پسر ابی طالب: در حالی روز را به شب بردی که مولای تمام زنان و مردان مؤمن شدی».
با توجه به آنچه بیان گشت روایات یاد شده در معرفی مصداق «ولی» با آیه شریفه هماهنگ بوده و در تبیین و تفسیر آیه ولایت مؤثر و کارآمد میباشند. این مجموعه از احادیث مؤید استدلال شیعه به آیه یاد شده است. با این وجود برخی از بزرگان عامه مانند: نویسنده تفسیر المنار، اشکالها و شبهههایی را بر این استدلال طرح کردهاند که در ادامه بدان پرداخته میشود.[۹۵]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ احقاق الحق، ج۲، ص۳۹۹؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۰۹-۲۳۹.
- ↑ مجمع البیان، ج۳، ص۳۲۴ و ۳۲۵.
- ↑ خراسانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص۴۳۰ – ۴۳۶؛ ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «آیه ولایت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۱۰۶-۱۱۱.
- ↑ ج۹، ص۴۷۸، چاپ مصر.
- ↑ اسامی برخی از مشاهیر آنان بدین قرار است: ۱) طبری در کتاب ذخائر العقبی، ص۸۸؛ ۲) آلوسی در تفسیر روح المعانی، ج۶، ص۱۴۹؛ ۳) ابن حیان در تفسیر خود البحر المحیط، ج۳، ص۵۱۳؛ ۴) شیخ محمد شوکانی در تفسیر فتح القدیر، ج۲، ص۵۰؛ ۵) الطبرانی و الحاکم و الواحدی و الزمخشری و الطبری و ابن عساکر و البلاذری والترمذی والقزوینی و ابن کثیر، در تفسیر الکشاف، ج۱، ص۲۶۴؛ ۶) التدوین فی أخبار قزوین، ج۳، ص۲۱۲، ترجمه عبدالکریم بن هوازن؛ ۷) المعجم الکبیر، ج۷، ص۱۳۰، ح۶۲۲۸؛ ۸) أسباب النزول، ص۱۳۳؛ ۹) ربیع الأبرار، ج۲، ص۱۴۷؛ ۱۰) تفسیر الطبری، ج۱، ص۶۲۴؛ ۱۱) تاریخ دمشق، ج۲، ص۴۰۹؛ ۱۲) الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۲، ص۲۹۳ و بسیاری از علمای دیگر که در کتاب احقاق الحق (ط. کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۹ه.ق)، ج۲، ص۴۰۰ به اسامی آنها اشاره شده.
- ↑ تفسیر الکشف و البیان عن تفسیر القرآن (ط. دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ ه.ق.)، ج۴، ص۷۹. در همان کتاب به مدارک دیگری نیز اشاره شده (عمدة الطالب، ص۶۰: تاریخ دمشق، ج۴۲، ص۴۱۸؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۰۷).
- ↑ «به پیمان خود وفا میکنند.».. سوره انسان، آیه ۷.
- ↑ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ «پس آیا کسی که از سوی پروردگارش برهانی دارد و گواهی از (خویشان) وی پیرو اوست» سوره هود، آیه ۱۷.
- ↑ «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را.».. سوره شوری، آیه ۲۳.
- ↑ عبقات الانوار فی امامة الأئمة الأطهار(ع) (کتابخانه امیرالمؤمنین ماه، ۱۳۶۶ ه.ش)، ج۱۴، ص۱۵۸؛ و نیز مناقب خوارزمی (ط. جامعه مدرسین، ۱۴۱۱ه.ق) در مناقب امیر المؤمنین(ع)، ص۱۲۹.
- ↑ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ بحارالأنوار (ط. دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ه.ق.)، ج۳۵، ص۱۹۶.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴ ص ۶۹.
- ↑ «(موسی) گفت: پروردگارا! سینهام را گشایش بخش * و کارم را برای من آسان کن * و گرهی از زبانم بگشای * تا سخنم را دریابند *و از خانوادهام دستیاری برایم بگمار * هارون برادرم را * پشتم را به او استوار دار * و او را در کارم شریک ساز» سوره طه، آیه ۲۵-۳۵.
- ↑ «فرمود: به زودی بازوی تو را با (فرستادن) برادرت توانمند میگردانیم و به هر دوتان چیرگییی میبخشیم که با نشانههای ما دستشان به شما نرسد. پیروز شمایید و هر کس که از شما پیروی کند» سوره قصص، آیه ۳۵.
- ↑ کشف الغمة فی معرفة الأئمة(ع) (ط. بنی هاشمی، ۱۳۸۱ ه.ق.)، ج۱، ص۱۶۶؛ کشف الیقین فی فضائل أمیرالمؤمنین(ع) (ط. وزارت ارشاد۔ ۱۴۱۱ ه.ق.)، ص۹۹؛ بحارالأنوار، ج۳۵، ص۱۹۴.
- ↑ حلیة الأبرار فی أحوال محمد و آله الأطهار(ع) (ط. مؤسسة المعارف الإسلامیة، ۱۴۱۱ ه.ق.)، ج۲، ص۳۰۸ به نقل از: خصال (شیخ صدوق) (ط. جامعه مدرسین، ۱۳۶۲ ه.ش.)، ج۲، ص۱۴۸، ح۳۰ و الإحتجاج علی أهل اللجاج (ط. مرتضی، ۱۴۰۳ه.ق)، ج۱، ص۱۱۵.
- ↑ امالی (للطوسی) (ط. دارالثقافة، ۱۴۲۲ ه.ق.)، ص۵۴۹.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴ ص ۷۱.
- ↑ شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۲۶؛ الدرّالمنثور، ج۳، ص۱۰۶؛ المراجعات، ص۲۳۰.
- ↑ شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۳۲.
- ↑ الدرّالمنثور، ج ۳، ص ۱۰۶.
- ↑ فرائد السمطین، ج۱، ص۱۹۴.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۲۶؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۳۰.
- ↑ شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۲۵.
- ↑ شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ الدرّالمنثور، ج۳، ص۱۰۵.
- ↑ جامع البیان، مج۴، ج۶، ص۳۹۰.
- ↑ جامع البیان، مج۴، ج۶، ص۳۸۹.
- ↑ جامع البیان، مج۴، ج۶، ص ۳۹۰.
- ↑ منهاج البراعة، ج۲، ص۳۵۰.
- ↑ شرح المواقف، ج۸، ص۳۶۰.
- ↑ شرح المواقف، ج۸، ص۳۶۰.
- ↑ شرح المقاصد، ج۵، ص۲۰۷.
- ↑ شرح تجرید، قوشچی، ص۳۶۸.
- ↑ آیة الولایة، ص۱۲؛ احقاق الحق، ج۲، ص۳۹۹ ـ ۴۰۷.
- ↑ روحالمعانی، مج۴، ج۶، ص۲۴۴.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج۶، ص ۲۰۸؛ المیزان، ج۶، ص ۲۵.
- ↑ تفسیر کبیر، ج۱۲، ص ۳۰.
- ↑ المغنی، الإمامه، ج۱، ص ۱۳۷.
- ↑ الافصاح فی الامامة، ص۱۳۴ و ۲۱۷؛ التبیان، ج۳، ص۵۵۹؛ روحالمعانی، مج۴، ج۶، ص۲۴۵.
- ↑ تلخیص الشافی، ج۲، ص۱۰.
- ↑ خراسانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص۴۳۰ – ۴۳۶؛ ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «آیه ولایت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۱۰۶-۱۱۱.
- ↑ لسان العرب، ج۱، ص۲۴۵؛ الصحاح، ج۵، ص۲۰۷۳.
- ↑ لسان العرب، ج ۱۵، ص ۴۰۱.
- ↑ سوره بقره، آیه۲۵۷.
- ↑ المصباح المنیر، ج۲، ص۶۷۲.
- ↑ مغنی اللبیب، باب پنجم، ص۷۹۱ و ۷۹۲.
- ↑ سوره بقره، آیه۲۵۷.
- ↑ سوره احزاب، آیه۶.
- ↑ آنان را) با برهانها (ی روشن) و نوشتهها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند؛ سوره نحل، آیه۴۴.
- ↑ سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند؛ سوره مائده، آیه:۵۵.
- ↑ ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند؛ سوره مائده، آیه:۶۷.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۲۸۹.
- ↑ عیاشی، ج۱، ص۳۳۳.
- ↑ المعجم الأوسط، ج۷، ص۱۲۹ و ۱۳۰؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۱۹۴ و ۱۹۵.
- ↑ خراسانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص۴۳۰ - ۴۳۶.
- ↑ سعد السعود، ص۹۵؛ تاویل ما نزل من القرآن الکریم فی النبی و آله، ص۹۹.
- ↑ محمد بن عباس بن علی بن مروان از دانشمندان مورد اعتماد قرن سوم، صاحب تألیفات زیادی است؛ کتاب: تاویل ما نزل فی النبی و آله(ص)، الفهرست، ص۱۴۹؛ رجال نجاشی، ص۳۷۹.
- ↑ غایة المرام، ج۲، ص۱۵.
- ↑ خصائص الوحی المبین، ص۵۲-۳۵.
- ↑ العمده، ص۱۷۲-۱۶۷.
- ↑ مرتضوی، سید محمد، آیات ولایت در قرآن ج۱، ص ۱۴۵.
- ↑ فرائدالسمطین، ج۱، ص۱۸۷.
- ↑ فرائدالسمطین، ج۱، ص۱۸۷.
- ↑ مناقب، ابن مغازلی، ص۳۱۴-۳۱۱.
- ↑ النور المشتعل، ص۸۶-۶۱.
- ↑ تاریخ مدینه دمشق، ج۴۲، ص۳۵۷.
- ↑ نظم درر السمطین، ص۸۶.
- ↑ مرتضوی، سید محمد، آیات ولایت در قرآن ج۱، ص ۱۴۷.
- ↑ مسند احمد بن حنبل، ج۶، ص۴۸۹، حدیث ۲۲۵۰۳؛ خصائص نسائی، ص۱۴۴، حدیث ۹۰؛ مستدرک، حاکم، ج۳، ص۱۱۹ و ۱۳۰؛ کنوز الحقائق، ج۱، ص۳۸۶؛ کفایة الطالب، ص۲۷۴؛ ینابیع المودة، ص۵۳.
- ↑ مرتضوی، سید محمد، آیات ولایت در قرآن ج۱، ص ۲۱۱.
- ↑ مستدرک، حاکم، ج۳، ص۱۱۸ و ۱۱۹؛ الصواعق المحرقه، ص۱۲۲؛ الریاض النضره، ج۲، ص۱۰۹ که از دوازده طریق نقل میکند؛ ذخائر العقبی، ص۱۲۵؛ کنوز الحقائق، ج۱، ص۳۸۶؛ کنوز الحقائق، ج۲، ص۲۰۸؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۱۰ - ۱۰۶؛ کفایة الطالب، ص۵۶، ۵۸، ۵۹، ۶۰، ۶۲؛ مناقب، ابن مغازلی، ص۱۸ که از سیزده طریق نقل میکند؛ تاریخ الخلفاء، ص۱۷۱؛ مناقب الاسد الغالب، ص۱۲؛ الاستیعاب، ج۳، ص۲۰۳؛ کنز العمال، ج۱۱، ص۶۰۲؛ مسند احمد بن حنبل، ج۱۱، ص۱۳۵، ۱۴۲، ۱۸۹، ۲۴۶؛ ینابیع المودة، ص۵۳؛ مناقب، خوارزمی، ص۳۱۳؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۳۱۲؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۴، ص۷۴.
- ↑ ینابیع المودة، ص۳۶.
- ↑ ینابیع المودة، ص۳۶.
- ↑ ینابیع المودة، ص۳۶.
- ↑ مرتضوی، سید محمد، آیات ولایت در قرآن ج۱، ص ۲۱۴.
- ↑ جهت اطلاع از منابع فراوان عامه در نقل این حدیث و نیز طرق گوناگون آن: ر.ک: احقاق الحق، ج۴، ص۷۹ و ۹۹ و ۱۳۵ - ۱۳۹ و ۲۲۷ و ۳۳۰ و ۳۵۸ و ۳۵۹ و ۳۸۷؛ ج۱۵، ص۹۲-۱۱۳؛ ملحقات احقاق الحق، ج۲۰، ص۳۴۸-۳۶۲؛ ج۲۲، ص۱۹۲ و ۱۹۷.
- ↑ ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص ۱۲۷.
- ↑ احقاق الحق، ج۴، ص۷۹ و ۹۹ و ۱۳۵ - ۱۳۹ و ۲۲۷ و ۳۳۰ و ۳۵۸ و ۳۵۹ و ۳۸۷؛ ج۱۵، ص۹۲-۱۱۳؛ ملحقات احقاق الحق، ج۲۰، ص۳۴۸-۳۶۲؛ ج۲۲، ص۱۹۲ و ۱۹۷.
- ↑ ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص ۱۲۸.
- ↑ احقاق الحق، ج۴، ص۷۹ و ۹۹ و ۱۳۵ - ۱۳۹ و ۲۲۷ و ۳۳۰ و ۳۵۸ و ۳۵۹ و ۳۸۷؛ ج۱۵، ص۹۲-۱۱۳؛ ملحقات احقاق الحق، ج۲۰، ص۳۴۸-۳۶۲؛ ج۲۲، ص۱۹۲ و ۱۹۷.
- ↑ احقاق الحق، ج۴، ص۷۹ و ۹۹ و ۱۳۵ - ۱۳۹ و ۲۲۷ و ۳۳۰ و ۳۵۸ و ۳۵۹ و ۳۸۷؛ ج۱۵، ص۹۲-۱۱۳؛ ملحقات احقاق الحق، ج۲۰، ص۳۴۸-۳۶۲؛ ج۲۲، ص۱۹۲ و ۱۹۷.
- ↑ عبدالحسین شرف الدین الموسوی، المراجعات، ص۲۲۵ (المراجعة ۳۶).
- ↑ ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص ۱۲۸.
- ↑ عبدالحسین شرف الدین الموسوی، المراجعات، ص۲۲۵ (المراجعة ۳۶).
- ↑ ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص ۱۲۸.
- ↑ این حدیث با اختلافات اندکی در تعبیر و با طرق گوناگون در بسیاری از منابع عامه آمده است. برای اطلاع ر.ک: احقاق الحق، ج۴، ص۳۴۷ و ج۶، ص۳۶۹-۳۸۰ و ج۱۶، ص۵۷۷ و ۵۷۸، ج۱۷، ص۳۲۵ و ملحقات احقاق الحق، ج۲۰، ۳۵۳ و ۳۵۶ و ج۲۱، ص۳۹۸ و ج۲۲، ص۱۲۴- ۱۲۹.
- ↑ المراجعات، ص۲۲۶ (نامه ۳۶).
- ↑ المراجعات، ص۲۲۶ (نامه ۳۶).
- ↑ المراجعات، ص۲۲۶ (نامه ۳۶).
- ↑ احمد بن حجر الهیثمی، الصواعق المحرقه، ص۴۴.
- ↑ ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص ۱۲۸.