انواع برداشت از انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - 'انتظار افقی' به 'انتظار ظهور امام مهدی')
خط ۳۰: خط ۳۰:
# عده‌ای دیگر [[اعتقاد]] دارند باید عالم پر از [[معصیت]] بشود تا [[حضرت]] بیاید<ref>ر.ک. [[زهرا مصباحی|مصباحی، زهرا]]، [[امام زمان (کتاب)|امام زمان]]، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.</ref>، یعنی اگر در جایی نیاز بود [[امر به معروف]] و یا [[نهی از منکر]] شود نباید به این [[وظیفه]] عمل کرد، به بیان دیگر [[مکلف]] باید از هر عمل مثبتی (حتی [[دعا کردن]]) و از هر [[اقدام]] و هر [[مجاهدت]] و هر اصلاحی دست بکشد و [[منتظر]] بماند تا [[امام عصر]]{{ع}} خودش بیاید و اوضاع را [[اصلاح]] [[مفاسد]] را برطرف کند این مثل آن است [[معتقد]] باشیم در شب تاریک، [[انسان]] چراغ روشن نکند؛ چون فردا بناست [[خورشید]] عالمتاب بیاید و روز شود و همه [[دنیا]] را روشن کند<ref>ر.ک. [[سید علی حسینی خامنه‌ای|حسینی خامنه‌ای، سید علی]]، [[ما منتظریم (کتاب)|ما منتظریم]]، ص۱۶۱، ۱۶۲.</ref>.
# عده‌ای دیگر [[اعتقاد]] دارند باید عالم پر از [[معصیت]] بشود تا [[حضرت]] بیاید<ref>ر.ک. [[زهرا مصباحی|مصباحی، زهرا]]، [[امام زمان (کتاب)|امام زمان]]، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.</ref>، یعنی اگر در جایی نیاز بود [[امر به معروف]] و یا [[نهی از منکر]] شود نباید به این [[وظیفه]] عمل کرد، به بیان دیگر [[مکلف]] باید از هر عمل مثبتی (حتی [[دعا کردن]]) و از هر [[اقدام]] و هر [[مجاهدت]] و هر اصلاحی دست بکشد و [[منتظر]] بماند تا [[امام عصر]]{{ع}} خودش بیاید و اوضاع را [[اصلاح]] [[مفاسد]] را برطرف کند این مثل آن است [[معتقد]] باشیم در شب تاریک، [[انسان]] چراغ روشن نکند؛ چون فردا بناست [[خورشید]] عالمتاب بیاید و روز شود و همه [[دنیا]] را روشن کند<ref>ر.ک. [[سید علی حسینی خامنه‌ای|حسینی خامنه‌ای، سید علی]]، [[ما منتظریم (کتاب)|ما منتظریم]]، ص۱۶۱، ۱۶۲.</ref>.
# عده‌ایی [[اعتقادی]] فراتر از [[اعتقاد]] دسته سوم دارد یعنی معتقدند باید به [[گناهان]] و [[فساد]] دامن زد<ref>ر.ک. [[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[اندیشه مهدویت و آسیب‌ها (کتاب)|اندیشه مهدویت و آسیب‌ها]]، ص ۱۱.</ref>. یعنی باید [[مردم]] را به [[گناه]] [[دعوت]] کرد تا [[دنیا]] پر از [[جور]] و [[ظلم]] شود. در این دسته، هم افراد ساده [[لوح]] وجود داشتند و هم اشخاص [[منحرف]] با مقاصدی ناصواب<ref>ر.ک: [[زهرا مصباحی|مصباحی، زهرا]]، [[امام زمان (کتاب)|امام زمان]]، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.</ref>.
# عده‌ایی [[اعتقادی]] فراتر از [[اعتقاد]] دسته سوم دارد یعنی معتقدند باید به [[گناهان]] و [[فساد]] دامن زد<ref>ر.ک. [[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[اندیشه مهدویت و آسیب‌ها (کتاب)|اندیشه مهدویت و آسیب‌ها]]، ص ۱۱.</ref>. یعنی باید [[مردم]] را به [[گناه]] [[دعوت]] کرد تا [[دنیا]] پر از [[جور]] و [[ظلم]] شود. در این دسته، هم افراد ساده [[لوح]] وجود داشتند و هم اشخاص [[منحرف]] با مقاصدی ناصواب<ref>ر.ک: [[زهرا مصباحی|مصباحی، زهرا]]، [[امام زمان (کتاب)|امام زمان]]، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.</ref>.
# برخی هر اقدامی برای [[تشکیل حکومت]] در [[زمان غیبت]] را خلاف [[شرع]] دانسته و [[عقیده]] دارند این عمل با [[روایات]] مغایر است و هر عَلَمی [[قبل از ظهور]] [[حضرت]] بلند شود، [[طاغوت]] است<ref>{{متن حدیث|کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ رَایَةِ الْقَائِمِ{{ع}} صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ}}؛ الغیبه، نعمانی، ص ۱۱۴؛ کافی، ج ۸، ص ۲۹۵.</ref>.<ref>ر.ک. [[علی باقی نصرآبادی|نصرآبادی، علی باقی]]، [[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]، ص ۱۱۳-۱۱۸؛ [[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[انتظار فرج ۱ (مقاله)|انتظار فرج]]، ص؟؟؟</ref>.
# برخی هر اقدامی برای [[تشکیل حکومت]] در [[زمان غیبت]] را خلاف [[شرع]] دانسته و [[عقیده]] دارند این عمل با [[روایات]] مغایر است و هر عَلَمی [[قبل از ظهور]] [[حضرت]] بلند شود، [[طاغوت]] است<ref>{{متن حدیث|کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ رَایَةِ الْقَائِمِ{{ع}} صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ}}؛ الغیبه، نعمانی، ص ۱۱۴؛ کافی، ج ۸، ص ۲۹۵.</ref><ref>ر.ک. [[علی باقی نصرآبادی|نصرآبادی، علی باقی]]، [[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]، ص ۱۱۳-۱۱۸؛ [[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[انتظار فرج ۱ (مقاله)|انتظار فرج]]، ص؟؟؟</ref>.
:'''دوم: [[مسلک اعتراض]]''': درباره انواع برداشت‌های منفی از [[انتظار]]، شاید این‌گونه گفته شود که رکن و اساس [[انتظار]] را تنها [[اعتراض]] تشکیل می‌دهد؛ به این معنا که ماهیت و ریشه [[انتظار]] چیزی جز [[اعتراض]] به وضعیت موجود [[حکومت‌ها]] یا [[اعتراض]] به [[ظلم و ستم]] و غیره نیست. در پاسخ به چنین سخنی باید گفت [[اعتراض]] صرف را نمی‌توان به‌عنوان تنها رکن [[انتظار]] پنداشت؛ زیرا ارکان دیگری چون [[آگاهی از وضع مطلوب]]، [[اعتقاد]] به وضع مطلوب و [[اقدام عملی]] برای رسیدن وضعیت مطلوب نیز وجود دارند که [[اعتراض]] صرف، شامل این موارد نمی‌شود و نیز باید افزود چنین فرضیه‌ای با پرسش‌هایی مواجه است مانند اینکه اولاً، گستره و دامنه این [[اعتراض]] تا کجاست؟ ثانیاً: این [[اعتراض]] چه باری بر دوش [[منتظران]] می‌گذارد و این نفی با چه اثباتی می‌تواند همراه باشد؟ افزون‌بر این [[پرسش‌ها]]، این فرضیه ارتباطی با [[معنای انتظار]] ندارد؛ زیرا [[انتظار]]، [[امید]] داشتن به [[آینده]] ای است که [[ظلم]]،‌ [[فساد]]، [[تباهی]] و بی عدالتی درآن نباشد و با آمدن [[رهبری الهی]] [[جهان]] پر از [[عدل و داد]] می‌گردد و این [[هدف]] با [[اعتراض]] صرف حاصل نمی‌شود؛ بلکه باید در نهایت به [[اقدام]] و [[زمینه‌سازی]] عملی منجر شود؛ بنابراین، فرضیه [[مسلک اعتراض]] نمی‌تواند جامع و کامل باشد»<ref>ر.ک: [[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، [[نقش آموزه انتظار در پایداری جنبش‌های اسلامی (مقاله)|نقش آموزه انتظار در پایداری جنبش‌های اسلامی]]، ص؟؟ و مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref>.
:'''دوم: [[مسلک اعتراض]]''': درباره انواع برداشت‌های منفی از [[انتظار]]، شاید این‌گونه گفته شود که رکن و اساس [[انتظار]] را تنها [[اعتراض]] تشکیل می‌دهد؛ به این معنا که ماهیت و ریشه [[انتظار]] چیزی جز [[اعتراض]] به وضعیت موجود [[حکومت‌ها]] یا [[اعتراض]] به [[ظلم و ستم]] و غیره نیست. در پاسخ به چنین سخنی باید گفت [[اعتراض]] صرف را نمی‌توان به‌عنوان تنها رکن [[انتظار]] پنداشت؛ زیرا ارکان دیگری چون [[آگاهی از وضع مطلوب]]، [[اعتقاد]] به وضع مطلوب و [[اقدام عملی]] برای رسیدن وضعیت مطلوب نیز وجود دارند که [[اعتراض]] صرف، شامل این موارد نمی‌شود و نیز باید افزود چنین فرضیه‌ای با پرسش‌هایی مواجه است مانند اینکه اولاً، گستره و دامنه این [[اعتراض]] تا کجاست؟ ثانیاً: این [[اعتراض]] چه باری بر دوش [[منتظران]] می‌گذارد و این نفی با چه اثباتی می‌تواند همراه باشد؟ افزون‌بر این [[پرسش‌ها]]، این فرضیه ارتباطی با [[معنای انتظار]] ندارد؛ زیرا [[انتظار]]، [[امید]] داشتن به [[آینده]] ای است که [[ظلم]]،‌ [[فساد]]، [[تباهی]] و بی عدالتی درآن نباشد و با آمدن [[رهبری الهی]] [[جهان]] پر از [[عدل و داد]] می‌گردد و این [[هدف]] با [[اعتراض]] صرف حاصل نمی‌شود؛ بلکه باید در نهایت به [[اقدام]] و [[زمینه‌سازی]] عملی منجر شود؛ بنابراین، فرضیه [[مسلک اعتراض]] نمی‌تواند جامع و کامل باشد»<ref>ر.ک: [[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، [[نقش آموزه انتظار در پایداری جنبش‌های اسلامی (مقاله)|نقش آموزه انتظار در پایداری جنبش‌های اسلامی]]، ص؟؟ و مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref>.


خط ۱۳۶: خط ۱۳۶:
#«برخی [[انتظار فرج]] را در [[دعا برای فرج]] و [[امر به معروف]] و [[نهی]] از منکرهای جزیی، منحصر دانسته و بیشتر از آن وظیفه‌ای برای خویش قایل نیستند.
#«برخی [[انتظار فرج]] را در [[دعا برای فرج]] و [[امر به معروف]] و [[نهی]] از منکرهای جزیی، منحصر دانسته و بیشتر از آن وظیفه‌ای برای خویش قایل نیستند.
#گروهی دیگر، حتّی [[امر به معروف]] و [[نهی]] از منکرهای جزیی را نیز برنمی‌تابند چرا که معتقدند، از آن جا که در [[دوران غیبت]]، کاری از آنها برنمی‌آید، تکلیفی برعهده ندارند. [[امام زمان]]{{ع}} خود، [[هنگام ظهور]]، [[کارها]] را حل می‌کند. گفتنی است بسیاری از معتقدان این دو [[فکر]]، ممکن است افراد صالحی باشند، لیک کوته [[فکر]].
#گروهی دیگر، حتّی [[امر به معروف]] و [[نهی]] از منکرهای جزیی را نیز برنمی‌تابند چرا که معتقدند، از آن جا که در [[دوران غیبت]]، کاری از آنها برنمی‌آید، تکلیفی برعهده ندارند. [[امام زمان]]{{ع}} خود، [[هنگام ظهور]]، [[کارها]] را حل می‌کند. گفتنی است بسیاری از معتقدان این دو [[فکر]]، ممکن است افراد صالحی باشند، لیک کوته [[فکر]].
#[[پندار]] گروه سوم چنین است: [[جامعه]] بایستی به حال خود رها شود و کاری به [[فساد]] نباید داشت تا [[زمینه ظهور]] که [[دنیایی]] پر از [[ظلم]] و [[فساد]] است، فراهم آید.
# [[پندار]] گروه سوم چنین است: [[جامعه]] بایستی به حال خود رها شود و کاری به [[فساد]] نباید داشت تا [[زمینه ظهور]] که [[دنیایی]] پر از [[ظلم]] و [[فساد]] است، فراهم آید.
#گروه چهارم (به تعبیر [[حضرت]] [[امام]]؛ برخی [[ساده‌لوح]] و برخی [[منحرف]]<ref>صحیفه امام، ج۲۱، ص ۱۴، چاپ اوّل، پاییز ۱۳۷۸.</ref>)، [[انتظار]] را چنین [[تفسیر]] می‌کنند: نه تنها نباید جلوی [[مفاسد]] و [[گناهان]] را گرفت، بلکه بایستی به آنها دامن هم زد تا [[زمینه ظهور]] حجّت‌{{ع}}، هرچه بیشتر فراهم آید.
#گروه چهارم (به تعبیر [[حضرت]] [[امام]]؛ برخی [[ساده‌لوح]] و برخی [[منحرف]]<ref>صحیفه امام، ج۲۱، ص ۱۴، چاپ اوّل، پاییز ۱۳۷۸.</ref>)، [[انتظار]] را چنین [[تفسیر]] می‌کنند: نه تنها نباید جلوی [[مفاسد]] و [[گناهان]] را گرفت، بلکه بایستی به آنها دامن هم زد تا [[زمینه ظهور]] حجّت‌{{ع}}، هرچه بیشتر فراهم آید.
#دیدگاه پنجم، هر [[حکومتی]] را به هر شکل، [[باطل]] و برخلاف [[اسلام]] می‌داند و قایل است: "هر اقدامی برای [[تشکیل حکومت]] در [[زمان غیبت]]، خلاف [[شرع]] و مخالف [[نصوص]] و [[روایات معتبر]] است"، به این [[استدلال]] که در [[روایات]] آمده: هر عَلَم و پرچمی [[قبل از ظهور]] قائم‌{{ع}} [[باطل]] است. اینها نیز مانند دسته قبل، برخی [[فریب]] خورده و ساده [[لوح]] بوده و برخی [[منحرف]]، به دنبال اهداف و مقاصد [[سیاسی]]<ref>برگرفته از صحیفه امام، ج۲۱،ص ۱۳ ۱۴، چاپ اوّل، پاییز۱۳۷۸.</ref>»<ref>[[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[انتظار فرج ۱ (مقاله)|انتظار فرج]].</ref>.
#دیدگاه پنجم، هر [[حکومتی]] را به هر شکل، [[باطل]] و برخلاف [[اسلام]] می‌داند و قایل است: "هر اقدامی برای [[تشکیل حکومت]] در [[زمان غیبت]]، خلاف [[شرع]] و مخالف [[نصوص]] و [[روایات معتبر]] است"، به این [[استدلال]] که در [[روایات]] آمده: هر عَلَم و پرچمی [[قبل از ظهور]] قائم‌{{ع}} [[باطل]] است. اینها نیز مانند دسته قبل، برخی [[فریب]] خورده و ساده [[لوح]] بوده و برخی [[منحرف]]، به دنبال اهداف و مقاصد [[سیاسی]]<ref>برگرفته از صحیفه امام، ج۲۱،ص ۱۳ ۱۴، چاپ اوّل، پاییز۱۳۷۸.</ref>»<ref>[[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[انتظار فرج ۱ (مقاله)|انتظار فرج]].</ref>.
خط ۱۹۶: خط ۱۹۶:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[شریف لک‌زایی]]'''، در مقاله ''«[[آزادی انتظار و آموزه مهدویت (مقاله)|آزادی انتظار و آموزه مهدویت]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[شریف لک‌زایی]]'''، در مقاله ''«[[آزادی انتظار و آموزه مهدویت (مقاله)|آزادی انتظار و آموزه مهدویت]]»'' در این‌باره گفته است:
#«[[انتظار منفی]] و ویرانگر که به معنای دست روی دست گذاشتن و [[منتظر ظهور]] [[مصلح]] ماندن است. در این تلقی هر اصلاحی محکوم به [[شکست]] است و [[گناه]] و [[فساد]] و [[ظلم]] و [[تبعیض]] و [[حق]] کشی، راه را برای [[ظهور]] [[منجی بشریت]] باز می‌‌کند. بدیهی است این‌گونه [[انتظار]]، عاملی است برای توجیه [[ستم‌ها]] و [[فسادها]] و حق‌کُشی‌ها و [[بی‌عدالتی‌ها]]، [[مسئولیت‌گریزی]] و مسئولیت‌ستیزی و پشت کردن به [[انسان]] و [[بشریت]] و البته بسط [[استبداد]] و فقدان بهره‌گیری از [[اختیار]] و [[آزادی]]. در حالی که اگر [[انسان]] به ضمیر خود نگاهی بیندازد بر تحرک و تلاش خود در تحقق و [[تأسیس دولت]] [[صالح]] و [[عادل]] [[مهدوی]] [[حکم]] خواهد کرد. [[تأسیس دولت]] [[مهدوی]] نیز مبتنی بر تلاش و [[بردباری]] و بهره‌گیری از [[آزادی]] و [[اختیار]] [[آدمی]] است. اگر قرار بر آن بود که [[جامعه انسانی]] بی هیچ کار و تلاشی و زحمتی دارای دولتی [[صالح]] و [[عادل]] می‌‌شد بنابراین چرا این مسأله از ابتدای [[خلقت]] رخ نداد تا [[انسان]] به ناچار این همه درد و [[رنج]] را بر دوش نمی‌کشید.
#«[[انتظار منفی]] و ویرانگر که به معنای دست روی دست گذاشتن و [[منتظر ظهور]] [[مصلح]] ماندن است. در این تلقی هر اصلاحی محکوم به [[شکست]] است و [[گناه]] و [[فساد]] و [[ظلم]] و [[تبعیض]] و [[حق]] کشی، راه را برای [[ظهور]] [[منجی بشریت]] باز می‌‌کند. بدیهی است این‌گونه [[انتظار]]، عاملی است برای توجیه [[ستم‌ها]] و [[فسادها]] و حق‌کُشی‌ها و [[بی‌عدالتی‌ها]]، [[مسئولیت‌گریزی]] و مسئولیت‌ستیزی و پشت کردن به [[انسان]] و [[بشریت]] و البته بسط [[استبداد]] و فقدان بهره‌گیری از [[اختیار]] و [[آزادی]]. در حالی که اگر [[انسان]] به ضمیر خود نگاهی بیندازد بر تحرک و تلاش خود در تحقق و [[تأسیس دولت]] [[صالح]] و [[عادل]] [[مهدوی]] [[حکم]] خواهد کرد. [[تأسیس دولت]] [[مهدوی]] نیز مبتنی بر تلاش و [[بردباری]] و بهره‌گیری از [[آزادی]] و [[اختیار]] [[آدمی]] است. اگر قرار بر آن بود که [[جامعه انسانی]] بی هیچ کار و تلاشی و زحمتی دارای دولتی [[صالح]] و [[عادل]] می‌‌شد بنابراین چرا این مسأله از ابتدای [[خلقت]] رخ نداد تا [[انسان]] به ناچار این همه درد و [[رنج]] را بر دوش نمی‌کشید.
#[[انتظار مثبت]] و سازنده است که لازمه [[ظهور]] و [[تأسیس دولت]] [[مهدوی]] را ساقط شدن [[تکلیف]] از [[آدمی]] نمی‌داند. در [[روایات]] وارد شده است که در [[زمان ظهور امام زمان]]{{ع}} گروهی زبده به ایشان ملحق می‌‌شوند. روشن است که این گروه ناگهانی خلق نمی‌شوند، بلکه زمینه‌هایی وجود دارد که چنین گروهی ورزیده و آماده پرورش یابند. نخستین فایده [[انتظار]]، حفظ [[آمادگی]] برای [[نبرد]] نهایی و کوشش و تلاش برای رسیدن به [[هدف]] است.
# [[انتظار مثبت]] و سازنده است که لازمه [[ظهور]] و [[تأسیس دولت]] [[مهدوی]] را ساقط شدن [[تکلیف]] از [[آدمی]] نمی‌داند. در [[روایات]] وارد شده است که در [[زمان ظهور امام زمان]]{{ع}} گروهی زبده به ایشان ملحق می‌‌شوند. روشن است که این گروه ناگهانی خلق نمی‌شوند، بلکه زمینه‌هایی وجود دارد که چنین گروهی ورزیده و آماده پرورش یابند. نخستین فایده [[انتظار]]، حفظ [[آمادگی]] برای [[نبرد]] نهایی و کوشش و تلاش برای رسیدن به [[هدف]] است.


چنین انتظاری، البته بالاترین عبادت‌ها شمرده شده است. چرا که به [[انسان]] حرارت و [[شوق]]، تحرک و جوشش، [[مسئولیت]] و [[تعهد]]، [[عشق]] و [[امید]] و [[عزت]] و [[سرافرازی]] می‌‌دهد. [[جان]] [[کلام]] این که [[انتظار مثبت]]، [[اعتراض به وضع موجود]] است برای حرکت به وضع مطلوب ونهایی. بدیهی است که نمی‌توان از نقش [[آزادی]] و [[اختیار]] در فراهم آوردن چنین وضعیتی [[غفلت]] کرد. [[آدمی]] با [[آگاهی]] و [[آزادی]] و [[اختیار]] به سمتی و سویی میل می‌‌کند که در آن با [[خودسازی]] و محیط‌سازی و جامعه‌سازی، [[توان]] خویش [[جامعه]] را مهیای [[تأسیس دولت]] [[مهدوی]] می‌‌نماید»<ref>[[شریف لک‌زایی|لک‌زایی، شریف]]، [[آزادی انتظار و آموزه مهدویت (مقاله)|آزادی انتظار و آموزه مهدویت]].</ref>.
چنین انتظاری، البته بالاترین عبادت‌ها شمرده شده است. چرا که به [[انسان]] حرارت و [[شوق]]، تحرک و جوشش، [[مسئولیت]] و [[تعهد]]، [[عشق]] و [[امید]] و [[عزت]] و [[سرافرازی]] می‌‌دهد. [[جان]] [[کلام]] این که [[انتظار مثبت]]، [[اعتراض به وضع موجود]] است برای حرکت به وضع مطلوب ونهایی. بدیهی است که نمی‌توان از نقش [[آزادی]] و [[اختیار]] در فراهم آوردن چنین وضعیتی [[غفلت]] کرد. [[آدمی]] با [[آگاهی]] و [[آزادی]] و [[اختیار]] به سمتی و سویی میل می‌‌کند که در آن با [[خودسازی]] و محیط‌سازی و جامعه‌سازی، [[توان]] خویش [[جامعه]] را مهیای [[تأسیس دولت]] [[مهدوی]] می‌‌نماید»<ref>[[شریف لک‌زایی|لک‌زایی، شریف]]، [[آزادی انتظار و آموزه مهدویت (مقاله)|آزادی انتظار و آموزه مهدویت]].</ref>.
خط ۲۵۵: خط ۲۵۵:


البته باید این دو قسم از [[انتظار فرج]] را، معلول دو نوع برداشت از [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}}  دانست و آن دو نوع برداشت ناشی از دو نوع [[بینش]] درباره تحولات و انقلابات [[تاریخی]] می‌باشد. از نظر [[شهید مطهری]] [[انتظار]] دو قسم است:
البته باید این دو قسم از [[انتظار فرج]] را، معلول دو نوع برداشت از [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}}  دانست و آن دو نوع برداشت ناشی از دو نوع [[بینش]] درباره تحولات و انقلابات [[تاریخی]] می‌باشد. از نظر [[شهید مطهری]] [[انتظار]] دو قسم است:
#[[انتظار منفی]] ویرانگر، که برداشت عده‌ای از [[مردم]] است که [[قیام]] و [[انقلاب مهدی]] را صرفاً ماهیتی انفجاری می‌دانند، فقط و فقط از گسترش، اشاعه، رواج [[ظلم‌ها]]، [[تبعیض‌ها]]، اختناق‌ها و حق‌کشی‌ها و [[تباهی‌ها]] ناشی می‌شود، نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است. این نوع [[انتظار ویرانگر]]، اسارت‌آفرین، ظلم‌پذیر، فلج‌کننده، بی‌تحرک، سلطه‌بخش، بی‌هدف، مخرب، [[عصیان]] و رواج بی‌بند و باری است. [[شهید مطهری]] در ادامه بر نقد دیدگاه [[انحرافی]] از [[انتظار]] می‌گوید: "آن گاه که [[صلاح]] به نقطه صفر برسد، [[حق]] و [[حقیقت]] هیچ طرفداری نداشته باشد، [[باطل]]، یکه‌تاز میدان گردد، جز نیرویی [[باطل]] نیروبی [[حکومت]] نکند، فرد صالحی در [[جهان]] یافت نشود، این انفجار رخ می‌دهد و دست [[غیب]] برای [[نجات]] [[حقیقت]] (نه اهل [[حقیقت]] زیرا [[حقیقت]]، طرفداری ندارد) از آستین بیرون می‌آید، علی‌هذا هر اصلاحی محکوم است، زیرا هر [[اصلاح]] یک نقطه روشن است، تا در صحنه اجتماع نقطه روشنی هست دست [[غیب]] ظاهر نمی‌شود، برعکس، هر [[گناه]] و هر [[فساد]] و هر [[ظلم]] و هر [[تبعیض]] و هر حق‌کشی، هر [[پلیدی]] به [[حکم]] این که مقدمه [[صلاح]] کلی است و انفجار را قریب‌الوقوع می‌کند رواست، زیرا {{عربی|الْغَايَاتُ تُبَرِّرُ المَبَادِيَ}} [[هدف‌ها]] وسیله‌های [[نامشروع]] را [[مشروع]] می‌کنند. پس [[بهترین]] [[کمک]] به [[تسریع در ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، [[ترویج]] و [[اشاعه فساد]] است. اینجاست که [[گناه]] هم فال است و هم تماشا، هم [[لذت]] و کامجویی است و هم [[کمک]] به [[انقلاب مقدس]] نهایی... یقیناً این گروه به [[مصلحان]] و [[مجاهدان]] و [[آمران به معروف]] و [[ناهیان از منکر]]؛ به نوعی [[بغض]] و [[عداوت]] می‌نگرند. زیرا آنان را از تأخیراندازان [[ظهور]] و [[قیام مهدی]]{{ع}} می‌شمارند. برعکس، اگر خود هم اهل [[گناه]] نباشند در عمق ضمیر و [[اندیشه]] خود با نوعی [[رضایت]] به [[گناهکاران]] و عاملان [[فساد]] می‌نگرند، زیرا اینان [[مقدمات ظهور]] را فراهم می‌نمایند<ref>قیام و انقلاب مهدی{{ع}}، شهید مطهری ص ۶۳ – ۶۲.</ref>.
# [[انتظار منفی]] ویرانگر، که برداشت عده‌ای از [[مردم]] است که [[قیام]] و [[انقلاب مهدی]] را صرفاً ماهیتی انفجاری می‌دانند، فقط و فقط از گسترش، اشاعه، رواج [[ظلم‌ها]]، [[تبعیض‌ها]]، اختناق‌ها و حق‌کشی‌ها و [[تباهی‌ها]] ناشی می‌شود، نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است. این نوع [[انتظار ویرانگر]]، اسارت‌آفرین، ظلم‌پذیر، فلج‌کننده، بی‌تحرک، سلطه‌بخش، بی‌هدف، مخرب، [[عصیان]] و رواج بی‌بند و باری است. [[شهید مطهری]] در ادامه بر نقد دیدگاه [[انحرافی]] از [[انتظار]] می‌گوید: "آن گاه که [[صلاح]] به نقطه صفر برسد، [[حق]] و [[حقیقت]] هیچ طرفداری نداشته باشد، [[باطل]]، یکه‌تاز میدان گردد، جز نیرویی [[باطل]] نیروبی [[حکومت]] نکند، فرد صالحی در [[جهان]] یافت نشود، این انفجار رخ می‌دهد و دست [[غیب]] برای [[نجات]] [[حقیقت]] (نه اهل [[حقیقت]] زیرا [[حقیقت]]، طرفداری ندارد) از آستین بیرون می‌آید، علی‌هذا هر اصلاحی محکوم است، زیرا هر [[اصلاح]] یک نقطه روشن است، تا در صحنه اجتماع نقطه روشنی هست دست [[غیب]] ظاهر نمی‌شود، برعکس، هر [[گناه]] و هر [[فساد]] و هر [[ظلم]] و هر [[تبعیض]] و هر حق‌کشی، هر [[پلیدی]] به [[حکم]] این که مقدمه [[صلاح]] کلی است و انفجار را قریب‌الوقوع می‌کند رواست، زیرا {{عربی|الْغَايَاتُ تُبَرِّرُ المَبَادِيَ}} [[هدف‌ها]] وسیله‌های [[نامشروع]] را [[مشروع]] می‌کنند. پس [[بهترین]] [[کمک]] به [[تسریع در ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، [[ترویج]] و [[اشاعه فساد]] است. اینجاست که [[گناه]] هم فال است و هم تماشا، هم [[لذت]] و کامجویی است و هم [[کمک]] به [[انقلاب مقدس]] نهایی... یقیناً این گروه به [[مصلحان]] و [[مجاهدان]] و [[آمران به معروف]] و [[ناهیان از منکر]]؛ به نوعی [[بغض]] و [[عداوت]] می‌نگرند. زیرا آنان را از تأخیراندازان [[ظهور]] و [[قیام مهدی]]{{ع}} می‌شمارند. برعکس، اگر خود هم اهل [[گناه]] نباشند در عمق ضمیر و [[اندیشه]] خود با نوعی [[رضایت]] به [[گناهکاران]] و عاملان [[فساد]] می‌نگرند، زیرا اینان [[مقدمات ظهور]] را فراهم می‌نمایند<ref>قیام و انقلاب مهدی{{ع}}، شهید مطهری ص ۶۳ – ۶۲.</ref>.
#[[انتظار سازنده]]، این قسم [[انتظار]] برعکس [[انتظار]] قبلی است، این [[انتظار سازنده]] و تعهدآور، مسئولیت‌آفرین، تحرک‌بخش، [[مبارز]]، رهایی‌بخش، جهت‌دهنده و تکلیف‌آور و فراهم‌کننده [[بستر مناسب برای ظهور]] [[امام زمان]]{{ع}} است. در این معنی [[ظهور مهدی]]
# [[انتظار سازنده]]، این قسم [[انتظار]] برعکس [[انتظار]] قبلی است، این [[انتظار سازنده]] و تعهدآور، مسئولیت‌آفرین، تحرک‌بخش، [[مبارز]]، رهایی‌بخش، جهت‌دهنده و تکلیف‌آور و فراهم‌کننده [[بستر مناسب برای ظهور]] [[امام زمان]]{{ع}} است. در این معنی [[ظهور مهدی]]
#[[موعود]]{{ع}} منتی است بر [[مستضعفان]] و خوارشمردگان و وسیله‌ای برای [[پیشوا]] و مقتدا شدن آنان، و مقدمه‌ای است برای [[وراثت]] آنها بر روی [[زمین]]. نتیجه کلی این که قطعاً [[مهدی موعود]] تحقق‌بخش، ایده‌آل همه [[انبیاء]] و [[اولیاء]] و از مردان [[مبارز]] راه [[حق]] است و باید مقدمات این مسأله را مهیا نمود.
# [[موعود]]{{ع}} منتی است بر [[مستضعفان]] و خوارشمردگان و وسیله‌ای برای [[پیشوا]] و مقتدا شدن آنان، و مقدمه‌ای است برای [[وراثت]] آنها بر روی [[زمین]]. نتیجه کلی این که قطعاً [[مهدی موعود]] تحقق‌بخش، ایده‌آل همه [[انبیاء]] و [[اولیاء]] و از مردان [[مبارز]] راه [[حق]] است و باید مقدمات این مسأله را مهیا نمود.


نتیجه این که همه [[اقوام]] و [[مذاهب]] به نوعی در [[انتظار ظهور]] ابرمردی که سمبل تمام آرمان‌های [[بشر]] به حساب می‌آید به سر می‌برند تا سرانجام روزی [[جهان]] را از [[عدل و داد]] پر کند و یقیناً این [[انتظار]] بلکه همراه با [[اقدامات اصلاحی]] و [[زمینه‌سازی برای ظهور]] آن [[منجی موعود]] است»<ref>[[منصور هرنجی|هرنجی، منصور]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۱۰.</ref>.
نتیجه این که همه [[اقوام]] و [[مذاهب]] به نوعی در [[انتظار ظهور]] ابرمردی که سمبل تمام آرمان‌های [[بشر]] به حساب می‌آید به سر می‌برند تا سرانجام روزی [[جهان]] را از [[عدل و داد]] پر کند و یقیناً این [[انتظار]] بلکه همراه با [[اقدامات اصلاحی]] و [[زمینه‌سازی برای ظهور]] آن [[منجی موعود]] است»<ref>[[منصور هرنجی|هرنجی، منصور]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۱۰.</ref>.
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش