بحث:انواع برداشت از انتظار چیست؟ (پرسش)

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نویسنده: آقای ظرافتی

پاسخ تفصیلی

انواع انتظار

  • آموزۀ انتظار از محوری‌ترین عقاید به حساب می‌‌آید؛ لکن به رغم روشنی و قطعیت معنای راستین انتظار، تفسیر و تبیین انتظار محل اختلاف و برداشت‌های گوناگون واقع شده است[۱] و انتظار ظهور منجی، بسان مفاهیمی همچون توکل یا زهد، گاه چنان غلط و نامناسب در اذهان شکل می‌گیرد که به جای آثار مثبت، پویا و حیات‌بخش، پیامدهای تلخ و زیان‌بار به ویژه در بُعد اجتماعی برای آن برشمرده می‌شود؛ درحالی‌که روح و جان توکل، باور به عدم استقلال اسباب و علل ظاهری در تأثیرگذاری بدون حضور فیض و اذن الهی است که بالطبع هیچ‌گاه با بطالت، بی‌عاری و رخوت دمساز نیست. مفهوم انتظار نیز در بُعد جامعه‌شناختی‌اش دچار کج فهمی شده است[۲].
  • دربارۀ چیستی و تحلیل ماهیت انتظار، دو برداشت اصلی و عمده، در این زمینه، عبارت است از:

انتظار مثبت و سازنده

انتظار منفی و ویرانگر

برداشت‌های منفی از انتظار

  • برداشت‌های منفی از موضوع انتظار فرج را می‌‌توان به صورت زیر دسته بندی کرد:
  1. انتظار مذهب احتراز: عده‌ای با تفسیری سطحی از انتظار گفته‌اند: انتظار یعنی اینکه افراد هیچ تحرکی نداشته باشند و منتظر بمانند تا شخص موعود بیاید و همه امور را سامان دهد. آنان بر این عقیده‌اند که انتظار موجب رکود و فرار از تعهد‌های اجتماعی و بی‌تفاوتی نسبت به محیط اطراف و سرنوشت خود و اجتماع می‌شود[۱۲]. طبیعی و مسلم است که دشمن هم برای دستیابی به اهداف خود از چنین روشی بهره گرفته تا انتظار، با از دست دادن معنای واقعی و حقیقی خود به طور غیر مستقیم تحریف گردد. بر این اساس، برداشت مفهومی ارتجاعی و بسته از انتظار که باعث سکون است نه تنها سبب انحراف تمام اعمال انسان می‌‌گردد بلکه به ایجاد زمینه برای استثمارگری و تسلط دشمنان دین بر توده مسلمانان کمک می‌‌کند[۱۳]. در این نگرش (انتظار منفی و ویرانگر)، انتظار، عامل رکود و عقب‏‌ماندگی است و منتظران از هر تلاش و کوشش اصلاحی دست می‌‏‏شویند و در برابر زور و فشار و ظلم و فساد راه خاموشی و سکوت در پیش می‌‏گیرند[۱۴]. انتظاری بدین گونه نوعی عقب‌گرد، ارتداد و حتی انحراف از آیات تحرک‌بخش قرآن است. عامل زبونی، بی‌عدالتی، نابرابری، رکود و سکون و کناره‌گیری است[۱۵].
  2. زمینه سازی ظهور با کمک به رواج فساد و گناه: دستۀ دیگری معتقدند امام زمانS زمانی ظهور می‌کنند که دنیا پر از فساد و تباهی شده باشد، پس ما نباید در زمان غیبت با انحراف‌ها و مفاسدی که در جامعه وجود دارد مقابله کنیم، بلکه باید جامعه را به حال خود بگذاریم تا به خودی خود زمینۀ ظهور حضرت فراهم شود[۱۶]. بلکه بالاتر برخی معتقدند ما نه تنها نباید جلوی معاصی و گناهانی که در جامعه وجود دارد را بگیریم، بلکه باید به آنها دامن هم بزنیم تا زمینۀ ظهور حضرت قائم تحقّق یابد و معنای انتظار هم فقط سلبی‌ است‌؛ یعنی‌ باید به امید آینده نشست تا حضرت، خود قیام کند و ریشه ستم را بَرکَند[۱۷]. برخی دولت‌های ستم پیشه و جابر، مسئله انتظار را دست آویزی برای ظلم‌های روزافزون خود قرار داده‌اند و مدعی شده‌اند که با جنایت‌های روزافزون به فراهم کردن زمینه و مقدمات ظهور منجی کمک می‌‌کنند[۱۸]. چگونه می‌توان پذیرفت آن حضرت برای اصلاح جوامع بشری، هر نوع سختی و دشواری انقلاب و قیام و نیز مشقات غیبت چند صد ساله را تحمل کنند، اما پیروان و شیعیان او در بی تفاوتی کامل بسر برند و از هرگونه حرکت اصلاحی دوری گزینند و در ###313### و آسودگی زندگی بگذرانند و از همه مهمتر اینکه دو اصل اساسی دینی یعنی امر به معروف و نهی از منکر را متروک گذارند و از عمل بدان سرباز زنند و توصیه‌ها و حتی اوامر صریح قرآن و سنت در آن زمینه را به فراموشی سپارند[۱۹]. همچنین باید توجه داشت پرشدن جهان از ظلم و فساد در آستانه ظهور، چهرۀ غالب آن دوره است که البته خود نوعی زمینه سازی به شمار می‌‌رود؛ لکن در همین روزگار وجود یاورانی پاک، مقاوم و مبارز که مصلح موعود را یاری رسانند، ضروری است و منافاتی ندارد که در کنار این فساد جهانی، دوستان و یاوران حضرت و دولت‌های بیدار با زمینه سازی‌های مثبت، افکار جهانیان را برای انقلاب جهانی حضرت آماده سازند[۲۰].
  3. صرف دعا و عمل به تکلیف: دیدگاه کسانی که تکلیف مردم در زمان غیبت را تنها دعا برای تعجیل فرج حضرت حجت S می‌دانند. به عبارتی دیگر برخی چنین می‌‌اندیشند که انتظار جز به معنای چشم‌انتظاری برای حضرت مهدی و سکوت و خمودی چیز دیگری نیست. این انتظار هیچ‌گونه تحول و تغییری در نقش و کارکرد اجتماعی اعضای جامعه بر جای نخواهد گذاشت. قطعا می‌‌توان چنین انتظاری را مخرب و افیون مذهب دانست، زیرا آدمی را از اقامه وظایف اجتماعی و سیاسی باز می‌دارد[۲۱].
  4. انتظار مذهب اعتراض: از جمله برداشت‌های قابل نقد، تفسیری است که انتظار را به صورت مطلق؛ مذهبی اعتراضی معرفی می‌نماید: "انتظار مذهب اعتراض است، منتظر، معترض به وضع موجود و خواستار وضع مطلوب است. مذهب انتظار مذهبی است که حرف دارد و می‌تواند کاری انجام دهد. این منتظر به آنچه هست دل نمی‌بندد و به آنچه که باید باشد می‌اندیشد. او مهاجم به ظلم است و این اعتراض ریشه در یک مبارزه و "نه تاریخی دارد" "نه"ای که از سقیفه و از زبان علیS شنیده شد"[۲۲]. هرچند این تفسیر؛ انتظار را موجب تخدیر و تسلیم نمی‌داند و از این جهت تفسیری مطلوب است اما در برابر این نظریه هم دو پرسش مطرح است. اول اینکه دامنۀ این اعتراض تا کجاست؟ تا رفاه، تا عدالت، تا عرفان، تا آزادی تا شکوفایی و تکامل و یا... و دوم اینکه پی‌آمد این اعتراض چیست؟ چه باری بر دوش منتظر می‌گذارد و این نفی با چه اثباتی همراه می‌شود؟ در مورد پرسش اول باید بگوییم آرمان‌های دینی از تکامل و شکوفایی استعداد آدمی، بالاتر است، چون زمانی که انسان به تکامل هم برسد، باز مسأله این است که می‌خواهد در چه جهتی مصرف شود؟ رشد یا خُسر؟ در مورد پرسش دوم هم باید گفت منتظر مهدی آماده است و برای سلطان و تسلط مهدیS زمینه‌سازی می‌کند چنانچه در حدیث آمده است[۲۳]: «فَیُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِیِّ سُلْطَانَهُ»[۲۴]
  5. انتظار خاموش: در این دیدگاه وظیفه‌ای که هر فرد مسلمان نسبت به جامعه خود دارد به فراموشی سپرده شده و حتی از امر به معروف و نهی از منکر هم غفلت شده است: این گروه قائل است انتظار فرج این است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در جهان چه می‌گذرد، بر ملت‌ها چه می‌گذرد، بر ملت ما چه می‌گذرد، به این چیزها کار نداشتند و می‌‌گفتند ما تکلیف‌های خودمان را عمل می‌کنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند و کاری به کار آنچه در دنیا می‌گذرد یا در مملکت خودمان می‌گذرد نداشته باشیم[۲۵]. این همان برداشتی است که در طول سالیان متمادی سعی کردند در ذهن مردم مسلمان وارد کنند. سلب مسئولیت نسبت به همۀ شرارت‌ها و بدی‌های موجود در جامعه[۲۶].
  6. طاغوت بودن حکومت قبل از ظهور: دیدگاه کسانی که هر اقدامی برای تشکیل حکومت در زمان غیبت را خلاف شرع دانسته و عقیده دارند این عمل با روایات مغایر است و هر علمی قبل از ظهور حضرت بلند شود، طاغوت است[۲۷]. برخی روایات، بر ناکامی و بی‌ثمر بودن تلاش‌های زمینه‌ساز اشاره دارد و از ناپختگی قیام در این دوران خبر داده است؛ مانند سخن امام زین العابدین S: هر عَلَمی قبل از ظهور حضرت بلند شود، طاغوت است«به خدا سوگند کسی از ما خانواده پیش از ظهور قائم S خروج نکند جز اینکه بمانند جوجه‏ای است که پیش از رسیدن و نیرومند شدن پرهایش از آشیانه خود بپرد و بزمین افتد و کودکان او را بگیرند و با او بازی کنند»[۲۸] برخی دیگر، هرگونه قیام در دوران غیبت را "طاغوت" دانسته است؛ مانند سخن امام باقر S: «هر عَلَمی قبل از ظهور حضرت بلند شود، طاغوت است»[۲۹]. امام صادق S با نکوهش برافراشتن پرچم قیام در زمان غیبت، قیام کنندگان را "طاغوت" خوانده و پیروی از آنان را شرک شمرده است: «هر پرچمی که پیش از ظهور امام قائم S افراشته شود صاحب آن طاغوت و سرکش باشد و چون بتی است که در برابر خدا عز و جل پرستیده شود»[۳۰]. برپایه این دیدگاه، ظاهر دو روایت اخیر، با‌ توجه به عمومیت لفظ "کُلُّ" و اضافۀ آن به واژۀ "رَایَةٍ" که نکره است، همگان را از اقدامات مصلحانه و قیام در برابر حاکمان طاغوتی پیش از ظهور امام مهدی S بازداشته و آنان که پیش از ظهور حضرت پرچم قیام را برافراشته و مردم را سوی آن فراخوانند، خودشان طاغوت هستند.

نتیجه گیری

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک. کوثری، ابراهیم، انتظار و وظایف منتظران، ص ۸.
  2. ر.ک. نصیری، علی، نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیات‌بخش آن، ص ۱۱۴-۱۱۶.
  3. سوره نور، آیه: ۵۵.
  4. رسول خداa فرمود: «"لَنْ تَنْقَضِیَ الْأَیَّامُ وَ اللَّیَالِی حَتَّی یَبْعَثَ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَیْتِی یُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِی یَمْلَؤُهَا عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا"»؛ الارشاد، ج ۲، ص ۳۴۰.
  5. ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۹، ص۳۵۷، ۳۶۶؛ ضمیری، محدرضا، کارکردهای انتظار سازنده در اصلاح ناهنجاری‌­های اجتماعی، ص ۲۸۳ ـ ۲۸۴.
  6. «"یَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْما"»؛ کمال الدین، ج ۲، ص ۳۴۲.
  7. ر.ک. طهماسبی بلداجی، اصغر و مرادی، فاطمه، قرآن و سبک زندگی مهدوی،ص؟؟؟؛ فروهی، ناصر، انتظار فرج، ص؟؟؟
  8. ر.ک. شمس‌الدین، سید مهدی، در ساحل انتظار، ص۳۱-۳۳.
  9. ر.ک. لک‌زایی، شریف، آزادی انتظار و آموزه مهدویت، ص؟؟؟
  10. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص ۱۹۳-۱۹۵؛ طهماسبی بلداجی، اصغر و مرادی، فاطمه، قرآن و سبک زندگی مهدوی، ص؟؟؟؛ فروهی، ناصر، انتظار فرج، ص؟؟؟
  11. ر.ک. لک‌زایی، شریف، آزادی انتظار و آموزه مهدویت،؟؟؟
  12. ر.ک. مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴؛ محمدهاشمی، عبدالله، فرهنگ انتظار زمینه ساز تحقق جامعه مهدوی ص ۲۷
  13. ر.ک. طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۲۵ به نقل از مهدی منتظر، ص ۳۶.
  14. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲.
  15. ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۷ و ۳۸؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۲۵
  16. ر.ک. نصرآبادی، علی باقی، نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص۱۱۳-۱۱۸؛ جعفری، محمد صابر، انتظار فرج، ص؟؟؟
  17. ر.ک. محمدرضایی، محمد، معنای جدیدی از انتظار فرج حضرت ولی عصر، ص۱۲.
  18. ر.ک. کریمی‌تبار، مریم، اهداف دولت زمینه‌ساز ظهور، ص۱۲۱-۱۲۲.
  19. ر.ک. شمس‌الدین، سید مهدی، در ساحل انتظار، ص۳۱-۳۳.
  20. ر.ک. کریمی‌تبار، مریم، اهداف دولت زمینه‌ساز ظهور، ص۱۲۱-۱۲۲.
  21. ر.ک. نصرآبادی، علی باقی، نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص۱۱۳-۱۱۸؛ جعفری، محمد صابر، انتظار فرج، ص؟؟؟؛ ضمیری، محدرضا، کارکردهای انتظار سازنده در اصلاح ناهنجاری‌­های اجتماعی، ص ۲۸۳ ـ ۲۸۴.
  22. شریعتی، علی، انتظار مذهب اعتراض.
  23. میزان الحکمة، ج ۲، ص ۵۶۸؛ کنز العمال، ح ۳۸۶۵۷.
  24. ر.ک. مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴.
  25. ر.ک. نصرآبادی، علی باقی، نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص۱۱۳-۱۱۸؛ جعفری، محمد صابر، انتظار فرج، ص؟؟؟
  26. ر.ک. حسینی خامنه‌ای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۵۷.بیانات در خطبه‌های نماز جمعه، ۱۲/۱/۱۳۶۷.
  27. ر.ک. نصرآبادی، علی باقی، نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص ۱۱۳-۱۱۸؛ جعفری، محمد صابر، انتظار فرج، ص؟؟؟
  28. «وَ اللَّهِ! لَا یَخْرُجُ وَاحِدٌ مِنَّا قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِS إِلَّا کَانَ مَثَلُهُ مَثَلَ فَرْخٍ طَارَ مِنْ وَکْرِهِ قَبْلَ أَنْ یَسْتَویَ جَنَاحَاهُ فَأَخَذَهُ الصِّبْیَانُ فَعَبِثُوا بِهِ!»؛ کافی، ج ۸، ص ۲۶۴.
  29. «کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ رَایَةِ الْقَائِم صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ»؛ الغیبه، نعمانی، ص ۱۱۴.
  30. «کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ کافی، ج ۸، ص ۲۹۵.
  31. الغیبه، نعمانی، ص ۲۵۶.
  32. «یَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَیُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِیِّ یَعْنِی سُلْطَانَهُ»؛ شرح الأخبار، ج ۳، ص ۵۶۳؛ کشف الغمه، ج ۲، ص ۴۷۷.
  33. ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۹، ص۳۵۷، ۳۶۶.