ادله عقلی اثبات ولایت فقیه چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۱:۲۲
، ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲وظیفهٔ شمارهٔ ۲
جز (جایگزینی متن - 'پرسش)|بانک جمع' به 'پرسش)|بانک جامع') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی اصغر نصرتی]]''' در کتاب ''«[[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]»'' در اینباره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی اصغر نصرتی]]''' در کتاب ''«[[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«به آن دسته از دلایلی که در یک دستگاه منطقی، تمامی مقدمات آن عقلی بوده یا ترکیبی از گزارههای عقلی و پذیرفتههای نقلی باشند، ادله عقلی اطلاق میشود<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۲۳۲.</ref>. [[اثبات]] [[حکومت دینی]] در [[عصر غیبت]]، بیش از آنکه به [[تبیین نقلی]] نیاز داشته باشد، با نگاه عقلیِ مورد [[تأیید]] [[جامعه انسانی]]، قابل تحلیل و ارائه است تا جایی که گفته شده: [[ولایت فقیه]] و تداوم آن در [[عصر غیبت]]، از جمله مسائلی است که اثبات آن نه تنها به [[دلیل]] [[نیازمند]] نیست بلکه صرف [[تصور]] آن، موجب تصدیقش میشود<ref>خمینی، روحالله، ولایت فقیه، ص۳.</ref> | «به آن دسته از دلایلی که در یک دستگاه منطقی، تمامی مقدمات آن عقلی بوده یا ترکیبی از گزارههای عقلی و پذیرفتههای نقلی باشند، ادله عقلی اطلاق میشود<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۲۳۲.</ref>. [[اثبات]] [[حکومت دینی]] در [[عصر غیبت]]، بیش از آنکه به [[تبیین نقلی]] نیاز داشته باشد، با نگاه عقلیِ مورد [[تأیید]] [[جامعه انسانی]]، قابل تحلیل و ارائه است تا جایی که گفته شده: [[ولایت فقیه]] و تداوم آن در [[عصر غیبت]]، از جمله مسائلی است که اثبات آن نه تنها به [[دلیل]] [[نیازمند]] نیست بلکه صرف [[تصور]] آن، موجب تصدیقش میشود<ref>خمینی، روحالله، ولایت فقیه، ص۳.</ref><ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص۱۹۵.</ref> با این وجود سه دلیل عقلی برای اثبات ولایت فقیه بیان میشود: | ||
* '''[[لزوم]] [[رهبری]] [[شایسته]] برای اداره [[حکومت اسلامی]] (تشکیل حکومت)''': از آنجا که در [[عصر غیبت]]، دسترسی به پیشوای [[معصوم]]{{ع}} امکان پذیر نیست و [[تشکیل حکومت]] هم ضروری است، باید فردی [[ولایت]] و [[حکومت]] را بر عهده بگیرد. بدین منظور، سه راه پیش رو داریم: یا این که [[ولایت]] غیر [[فقیه]] را بپذیریم یا فقیه غیر [[عادل]] یا [[ولایت فقیه]] [[عادل]] را. [[عقل]] [[حکم]] میکند غیر [[فقیه]] و [[فقیه]] غیر [[عادل]] [[شایسته]] [[ولایت]] و [[حکومت]] نیست؛ چراکه تشکیل [[حکومت]] [[اسلامی]] مورد بحث است و برای پیاده کردن [[حکومت]] [[اسلامی]] و [[اجرای احکام]] [[دین]]، باید فردی زمام این امر را به عهده گیرد که به [[احکام اسلامی]] به طور اساسی آشنا بوده و شیوه اداره [[حکومت]] را هم بداند و در عینحال، [[پرهیزگار]] و [[متعهد]] باشد، تا امر [[حکومت]] را فدای خواستههای [[نفسانی]] و [[امیال]] [[شیطانی]] خود نکند. افزون بر آن [[عقل]] درباره هر [[حکومتی]] [[حکم]] میکند [[جاهلان]]، جاهطلبان و هوسرانان [[شایستگی]] [[زمامداری]] را ندارند؛ بنابراین فقیهی که به [[احکام اسلامی]] و اوضاع [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] زمان خود [[آگاه]] بوده از [[تقوا]] و [[عدالت]] و [[تدبیر]] و [[مدیریت]] و [[کمالات]] لازم برخوردار باشد، برای [[حکومت]]، شایستهتر از دیگران است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص ۴۶۳ – ۴۷۵؛ [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۴۲.</ref> | * '''[[لزوم]] [[رهبری]] [[شایسته]] برای اداره [[حکومت اسلامی]] (تشکیل حکومت)''': از آنجا که در [[عصر غیبت]]، دسترسی به پیشوای [[معصوم]]{{ع}} امکان پذیر نیست و [[تشکیل حکومت]] هم ضروری است، باید فردی [[ولایت]] و [[حکومت]] را بر عهده بگیرد. بدین منظور، سه راه پیش رو داریم: یا این که [[ولایت]] غیر [[فقیه]] را بپذیریم یا فقیه غیر [[عادل]] یا [[ولایت فقیه]] [[عادل]] را. [[عقل]] [[حکم]] میکند غیر [[فقیه]] و [[فقیه]] غیر [[عادل]] [[شایسته]] [[ولایت]] و [[حکومت]] نیست؛ چراکه تشکیل [[حکومت]] [[اسلامی]] مورد بحث است و برای پیاده کردن [[حکومت]] [[اسلامی]] و [[اجرای احکام]] [[دین]]، باید فردی زمام این امر را به عهده گیرد که به [[احکام اسلامی]] به طور اساسی آشنا بوده و شیوه اداره [[حکومت]] را هم بداند و در عینحال، [[پرهیزگار]] و [[متعهد]] باشد، تا امر [[حکومت]] را فدای خواستههای [[نفسانی]] و [[امیال]] [[شیطانی]] خود نکند. افزون بر آن [[عقل]] درباره هر [[حکومتی]] [[حکم]] میکند [[جاهلان]]، جاهطلبان و هوسرانان [[شایستگی]] [[زمامداری]] را ندارند؛ بنابراین فقیهی که به [[احکام اسلامی]] و اوضاع [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] زمان خود [[آگاه]] بوده از [[تقوا]] و [[عدالت]] و [[تدبیر]] و [[مدیریت]] و [[کمالات]] لازم برخوردار باشد، برای [[حکومت]]، شایستهتر از دیگران است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص ۴۶۳ – ۴۷۵؛ [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۴۲.</ref> | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
# اصل بر آن است که در [[جامعه]]، [[حکومت]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} برقرار باشد. | # اصل بر آن است که در [[جامعه]]، [[حکومت]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} برقرار باشد. | ||
# در [[عصر غیبت]] که دستمان از دامان [[رهبری معصوم]] کوتاه است، باید [[رهبری جامعه اسلامی]] را کسی عهدهدار باشد که از جهت خصوصیات، نزدیکترین فرد به معصوم است. | # در [[عصر غیبت]] که دستمان از دامان [[رهبری معصوم]] کوتاه است، باید [[رهبری جامعه اسلامی]] را کسی عهدهدار باشد که از جهت خصوصیات، نزدیکترین فرد به معصوم است. | ||
# بر حسب قاعده {{عربی|ما لا یدرک کله، لا یترک کله}} و ([[مسؤولیت]] و [[تکلیف]] در پیشگاه [[باریتعالی]] به اندازه [[قدرت]] و توان بر انجام تکلیف)، نزدیکترین فرد به امامت و رهبری مطلوب، [[فقیه جامعالشرایط]] بوده و [[صفات]] [[فقاهت]] و [[اجتهاد]]، [[عدالت]]، [[تقوی]] و همچنین [[توانایی]] [[اداره جامعه اسلامی]] [[تنزیل]] یافته صفات متعالی رهبری معصوم است. باید در بین کسانی که واجد این شرایط هستند، [[فقیه]] جامعالشرایطی زمام امور را به دست گیرد که در آشنایی به [[قوانین]]، در [[تقوا]] و از جمله [[تقوای سیاسی]] و [[اجتماعی]]، در رعایت [[عدالت اجتماعی]]، [[اجرای قوانین]]، [[حسن تدبیر]] و [[مدیریت جامعه]]، برخورداری از مهارت در عمل، [[شناخت]] راهکارهای عملی اجرای قوانین، [[مبارزه با شیطان]] و [[هوای نفس]] و ترجیح [[مصالح اسلام]] و [[مسلمین]] بر [[منافع]] فردی و گروهی، بر دیگران [[برتری]] و تقدم داشته باشد<ref>آیتالله مصباح یزدی، نظریه سیاسی اسلام، ج۲، ص۹۶.</ref> | # بر حسب قاعده {{عربی|ما لا یدرک کله، لا یترک کله}} و ([[مسؤولیت]] و [[تکلیف]] در پیشگاه [[باریتعالی]] به اندازه [[قدرت]] و توان بر انجام تکلیف)، نزدیکترین فرد به امامت و رهبری مطلوب، [[فقیه جامعالشرایط]] بوده و [[صفات]] [[فقاهت]] و [[اجتهاد]]، [[عدالت]]، [[تقوی]] و همچنین [[توانایی]] [[اداره جامعه اسلامی]] [[تنزیل]] یافته صفات متعالی رهبری معصوم است. باید در بین کسانی که واجد این شرایط هستند، [[فقیه]] جامعالشرایطی زمام امور را به دست گیرد که در آشنایی به [[قوانین]]، در [[تقوا]] و از جمله [[تقوای سیاسی]] و [[اجتماعی]]، در رعایت [[عدالت اجتماعی]]، [[اجرای قوانین]]، [[حسن تدبیر]] و [[مدیریت جامعه]]، برخورداری از مهارت در عمل، [[شناخت]] راهکارهای عملی اجرای قوانین، [[مبارزه با شیطان]] و [[هوای نفس]] و ترجیح [[مصالح اسلام]] و [[مسلمین]] بر [[منافع]] فردی و گروهی، بر دیگران [[برتری]] و تقدم داشته باشد<ref>آیتالله مصباح یزدی، نظریه سیاسی اسلام، ج۲، ص۹۶.</ref><ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۲۳۲.</ref> | ||
* '''[[لزوم]] [[قانون الهی]] و مجری [[قانون]]''': از آنجا که صلاحیت [[دین اسلام]] جهت بقا تا [[قیامت]]، مطلبی روشن و قطعی است، لذا تعطیل نمودن [[احکام]] و [[حدود اسلامی]] در [[عصر غیبت]] و عدم اجرای آنها، [[مخالف]] با [[ابدیت]] [[اسلام]] بوده و از این جهت هرگز نمیتوان در [[دوران غیبت]]، [[احکام]] را به دست زمامداران خودسر [[اجرا]] کرده و [[زعامت دینی]] [[زمان غیبت]] را [[نفی]] و [[حدود الهی]] را تعطیل نمود. از این رو تردیدی در [[ضرورت]] تأسیس [[نظام اسلامی]]، [[اجرای احکام]] و حدود آن و [[دفاع]] از کیان [[دین]] و حراست از آن در برابر مهاجمان، وجود ندارد. زیرا اگر چه [[جامعه اسلامی]] از [[درک]] حضور و [[شهود]] [[امام زمان]]{{ع}} در [[عصر غیبت]]، [[محروم]] است، اما هَتک نوامیس [[الهی]] و مردمی، [[ضلالت]] و [[گمراهی]] [[مردم]] و تعطیل نمودن [[احکام اسلام]] نیز یقینا مورد رضای [[خداوند متعال]] نیست، به همین جهت انجام این [[وظایف]] در عصر [[غیبت صغری]] برعهده [[نمایندگان خاص]] و در عصر [[غیبت کبری]] برعهده [[نمایندگان]] عامّ [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} که همان [[فقهای جامع الشرایط]] هستند، گذاشته شده است. به عبارت دیگر بررسی [[احکام]] [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[اسلام]]، گویای این مطلب است که بدون [[زعامت]] [[فقیه جامع الشرایط]]، تحقق این [[احکام]] در عصر [[غیبت کبری]]، امکانپذیر نبوده و [[عقل]] با نظر نمودن به این موارد، [[حکم]] میکند که [[خداوند]] یقیناً [[اسلام]] و [[مسلمانان]] را در [[عصر غیبت]]، بیسرپرست رها نکرده و برای آنان، [[والیان]] [[جانشین]] [[معصوم]] تعیین فرموده است<ref>جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، ص۱۶۷ ـ ۱۶۸.</ref> | * '''[[لزوم]] [[قانون الهی]] و مجری [[قانون]]''': از آنجا که صلاحیت [[دین اسلام]] جهت بقا تا [[قیامت]]، مطلبی روشن و قطعی است، لذا تعطیل نمودن [[احکام]] و [[حدود اسلامی]] در [[عصر غیبت]] و عدم اجرای آنها، [[مخالف]] با [[ابدیت]] [[اسلام]] بوده و از این جهت هرگز نمیتوان در [[دوران غیبت]]، [[احکام]] را به دست زمامداران خودسر [[اجرا]] کرده و [[زعامت دینی]] [[زمان غیبت]] را [[نفی]] و [[حدود الهی]] را تعطیل نمود. از این رو تردیدی در [[ضرورت]] تأسیس [[نظام اسلامی]]، [[اجرای احکام]] و حدود آن و [[دفاع]] از کیان [[دین]] و حراست از آن در برابر مهاجمان، وجود ندارد. زیرا اگر چه [[جامعه اسلامی]] از [[درک]] حضور و [[شهود]] [[امام زمان]]{{ع}} در [[عصر غیبت]]، [[محروم]] است، اما هَتک نوامیس [[الهی]] و مردمی، [[ضلالت]] و [[گمراهی]] [[مردم]] و تعطیل نمودن [[احکام اسلام]] نیز یقینا مورد رضای [[خداوند متعال]] نیست، به همین جهت انجام این [[وظایف]] در عصر [[غیبت صغری]] برعهده [[نمایندگان خاص]] و در عصر [[غیبت کبری]] برعهده [[نمایندگان]] عامّ [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} که همان [[فقهای جامع الشرایط]] هستند، گذاشته شده است. به عبارت دیگر بررسی [[احکام]] [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[اسلام]]، گویای این مطلب است که بدون [[زعامت]] [[فقیه جامع الشرایط]]، تحقق این [[احکام]] در عصر [[غیبت کبری]]، امکانپذیر نبوده و [[عقل]] با نظر نمودن به این موارد، [[حکم]] میکند که [[خداوند]] یقیناً [[اسلام]] و [[مسلمانان]] را در [[عصر غیبت]]، بیسرپرست رها نکرده و برای آنان، [[والیان]] [[جانشین]] [[معصوم]] تعیین فرموده است<ref>جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، ص۱۶۷ ـ ۱۶۸.</ref><ref>ر.ک: [[هادی اکبری ملکآبادی|اکبری ملکآبادی، هادی]] و [[رقیه یوسفی سوته|یوسفی سوته، رقیه]]، [[ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی (کتاب)|ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی]]، ص۱۲۹-۱۳۰.</ref> | ||
این [[دلیل]] را میتوان به صورت دیگری نیز تقریر نمود و آن اینکه: [[نیاز بشر به دین]] [[الهی]]، ضروری بوده و به عصر [[حضور معصوم]]{{ع}} اختصاص ندارد. از طرفی [[احکام]] [[سیاسی]] [[اسلام]]، همانند [[احکام]] [[عبادی]] آن، برای همیشه لازم الاجرا است و [[لزوم]] [[اجرای احکام]] [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] [[اسلام]] ایجاب میکند فردی [[اسلامشناس]]، در عین حال [[عادل]]، اجرای آنها را به عهده بگیرد. از این رو وجود [[مجتهدان]] [[عادل]] که در کمال دقت، [[احکام الهی]] را [[استنباط]] و به آنها عمل کرده و به دیگران اعلام کنند، در [[نظام اصلح]] به مقتضای [[لطف الهی]] [[واجب]] است<ref>جوادی آملی، عبدالله، پیرامون وحی و رهبری، ص۱۴۷ - ۱۴۶.</ref> | این [[دلیل]] را میتوان به صورت دیگری نیز تقریر نمود و آن اینکه: [[نیاز بشر به دین]] [[الهی]]، ضروری بوده و به عصر [[حضور معصوم]]{{ع}} اختصاص ندارد. از طرفی [[احکام]] [[سیاسی]] [[اسلام]]، همانند [[احکام]] [[عبادی]] آن، برای همیشه لازم الاجرا است و [[لزوم]] [[اجرای احکام]] [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] [[اسلام]] ایجاب میکند فردی [[اسلامشناس]]، در عین حال [[عادل]]، اجرای آنها را به عهده بگیرد. از این رو وجود [[مجتهدان]] [[عادل]] که در کمال دقت، [[احکام الهی]] را [[استنباط]] و به آنها عمل کرده و به دیگران اعلام کنند، در [[نظام اصلح]] به مقتضای [[لطف الهی]] [[واجب]] است<ref>جوادی آملی، عبدالله، پیرامون وحی و رهبری، ص۱۴۷ - ۱۴۶.</ref><ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص۱۹۵-۱۹۶.</ref> | ||
در مجموع باید گفت: | در مجموع باید گفت: |