حابس بن ربیعه تمیمی ابوحیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{امامت}} {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر | عنوان مدخل = حابس بن ربیعه تمیمی ابوحیه | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} == آشنایی اجمالی == از نسب وی اطلاعی نداریم و او را به واسطه فرزندش حیة بن حابس تمیمی می‌شناسند که از پدرش از رسول خدا...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
خط ۷: خط ۷:
}}
}}
== آشنایی اجمالی ==
== آشنایی اجمالی ==
از [[نسب]] وی اطلاعی نداریم و او را به واسطه فرزندش [[حیة بن حابس]] [[تمیمی]] می‌شناسند که از پدرش از [[رسول خدا]]{{صل}} نقل کرده است: {{متن حدیث | لَا شَيْ‏ءَ فِي الْهَامِ وَ الْعَيْنُ حَقُّ وَ أَصْدَقَ الطَّيْرِ الفال }}؛ در این [[حدیث]]، هام که در [[اعتقاد]] [[جاهلی]]، نوعی [[حیوان]] شوم است [[نفی]] شده، اما [[چشم زخم]] [[تأیید]] شده است؛ چنان که درست‌ترین فال، فال [[نیک]] دانسته شده است<ref>بغوی، معجم الصحابه، ج۲، ص۱۸۹؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۴۵؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۸۳؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۵۵.</ref>. اینکه برخی او را با [[کنیه]] «ابوحیه» یاد کرده‌اند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۴۷؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۸۲.</ref> به [[دلیل نقل]] حیه از پدرش است و نام و کنیه حابس در جای دیگری جز این حدیث به چشم نمی‌خورد. با آنکه این حدیث فقط از طریق «[[یحیی بن ابی کثیر]] از حیه از پدرش» [[شهرت]] دارد و تنها دلیل [[صحابی]] بودن حابس همین حدیث است، در مواردی [[راوی حدیث]] را [[ابوهریره]] یا [[ابوامامه]] دانسته‌اند<ref>بخاری، التاریخ الکبیرلإ ج۳، ص۱۰۸؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۸۳؛ ترمذی، سنن الترمذی، ج۳، ص۲۶۸؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۷، ص۱۶۴.</ref>. اما [[روایت]] ابوامامه را تنها [[طبرانی]] گزارش کرده و روایت ابوهریره شهرت ندارد، چنان که [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۵۵.</ref> هم آن را تأیید نمی‌کند.
از [[نسب]] وی اطلاعی نداریم و او را به واسطه فرزندش [[حیة بن حابس تمیمی]] می‌شناسند که از پدرش از [[رسول خدا]]{{صل}} نقل کرده است: {{متن حدیث | لَا شَيْ‏ءَ فِي الْهَامِ وَ الْعَيْنُ حَقُّ وَ أَصْدَقَ الطَّيْرِ الفال }}؛ در این [[حدیث]]، هام که در [[اعتقاد]] [[جاهلی]]، نوعی [[حیوان]] شوم است [[نفی]] شده، اما [[چشم زخم]] [[تأیید]] شده است؛ چنان که درست‌ترین فال، فال [[نیک]] دانسته شده است<ref>بغوی، معجم الصحابه، ج۲، ص۱۸۹؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۴۵؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۸۳؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۵۵.</ref>. اینکه برخی او را با [[کنیه]] «ابوحیه» یاد کرده‌اند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۴۷؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۸۲.</ref> به [[دلیل نقل]] حیه از پدرش است و نام و کنیه حابس در جای دیگری جز این حدیث به چشم نمی‌خورد. با آنکه این حدیث فقط از طریق «[[یحیی بن ابی کثیر]] از حیه از پدرش» [[شهرت]] دارد و تنها دلیل [[صحابی]] بودن حابس همین حدیث است، در مواردی [[راوی حدیث]] را [[ابوهریره]] یا [[ابوامامه]] دانسته‌اند<ref>بخاری، التاریخ الکبیرلإ ج۳، ص۱۰۸؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۸۳؛ ترمذی، سنن الترمذی، ج۳، ص۲۶۸؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۷، ص۱۶۴.</ref>. اما [[روایت]] ابوامامه را تنها [[طبرانی]] گزارش کرده و روایت ابوهریره شهرت ندارد، چنان که [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۵۵.</ref> هم آن را تأیید نمی‌کند.
روایت یادشده در برخی منابع به صورت مرسله به فرزند حابس، یعنی حیه منسوب شده<ref>ابن ابی عاصم، الآحاد و المثانی، ج۲، ص۳۹۰.</ref> و همین [[اشتباه]] سبب توهم صحابی بودن حیه شده است.<ref>[[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «حابس بن ربیعه تمیمی ابوحیه»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۴۱.</ref>
روایت یادشده در برخی منابع به صورت مرسله به فرزند حابس، یعنی حیه منسوب شده<ref>ابن ابی عاصم، الآحاد و المثانی، ج۲، ص۳۹۰.</ref> و همین [[اشتباه]] سبب توهم صحابی بودن حیه شده است.<ref>[[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «حابس بن ربیعه تمیمی ابوحیه»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۴۱.</ref>



نسخهٔ ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۳۱

آشنایی اجمالی

از نسب وی اطلاعی نداریم و او را به واسطه فرزندش حیة بن حابس تمیمی می‌شناسند که از پدرش از رسول خدا(ص) نقل کرده است: « لَا شَيْ‏ءَ فِي الْهَامِ وَ الْعَيْنُ حَقُّ وَ أَصْدَقَ الطَّيْرِ الفال »؛ در این حدیث، هام که در اعتقاد جاهلی، نوعی حیوان شوم است نفی شده، اما چشم زخم تأیید شده است؛ چنان که درست‌ترین فال، فال نیک دانسته شده است[۱]. اینکه برخی او را با کنیه «ابوحیه» یاد کرده‌اند[۲] به دلیل نقل حیه از پدرش است و نام و کنیه حابس در جای دیگری جز این حدیث به چشم نمی‌خورد. با آنکه این حدیث فقط از طریق «یحیی بن ابی کثیر از حیه از پدرش» شهرت دارد و تنها دلیل صحابی بودن حابس همین حدیث است، در مواردی راوی حدیث را ابوهریره یا ابوامامه دانسته‌اند[۳]. اما روایت ابوامامه را تنها طبرانی گزارش کرده و روایت ابوهریره شهرت ندارد، چنان که ابن حجر[۴] هم آن را تأیید نمی‌کند. روایت یادشده در برخی منابع به صورت مرسله به فرزند حابس، یعنی حیه منسوب شده[۵] و همین اشتباه سبب توهم صحابی بودن حیه شده است.[۶]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. بغوی، معجم الصحابه، ج۲، ص۱۸۹؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۴۵؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۸۳؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۵۵.
  2. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۴۷؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۸۲.
  3. بخاری، التاریخ الکبیرلإ ج۳، ص۱۰۸؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۸۳؛ ترمذی، سنن الترمذی، ج۳، ص۲۶۸؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۷، ص۱۶۴.
  4. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۵۵.
  5. ابن ابی عاصم، الآحاد و المثانی، ج۲، ص۳۹۰.
  6. صادقی، مصطفی، مقاله «حابس بن ربیعه تمیمی ابوحیه»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص ۴۴۱.