آرامشبخشی و احساس آرامش به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '{{آثار انتظار}}' به '{{پرسمان آثار انتظار}}') |
|||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
:::::#[[خداوند]] برای [[مؤمنان]] [[وعده]] [[امنیتی]] [[حقیقی]]، ماندگار و زوالناپذیر داده است؛ نه [[امنیت]] ظاهری که سطحی و بسیار شکننده است. [[قرآن مجید]] دراینباره میفرماید: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«آنان که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالودهاند، امن (و آرامش) دارند و رهیافتهاند» سوره انعام، آیه ۸۲.</ref>. مؤمنی که دارای چنین احساس [[امنیتی]] است، ممکن است به ظاهر در امواج [[بلاها]] و [[فتنهها]] [[اسیر]] باشد؛ اما همچنان احساس [[امنیت]] و [[آرامش]] کند. [[انتظار ظهور]] [[منجی]]، مهدیباوری و [[اعتقاد]] به [[حضور امام]] در میان [[مردم]]، به تقویت برخورداری از چنین احساس [[امنیتی]] [[کمک]] میکند؛ زیرا ما [[امام عصر]]{{ع}} را [[خلیفه خداوند]] در [[زمین]] و تجلیبخش اسمای [[الهی]] میدانیم؛ بنابراین همانگونه که [[خداوند]] خود [[پناه]] [[مؤمنان]] است، [[حجت]] او روی [[زمین]] نیز میتواند پناهگاهی امن برای [[مؤمنان]] باشد. از اینروست که [[امام عصر]]{{ع}} در بخشی از [[نامه]] خود به "[[اسحاق بن یعقوب]]" درباره نقش خود چنین فرمود: "من مایه [[امنیت]] اهل زمینم، چنانکه [[ستارگان]] مایه [[امنیت]] اهل آسماناند"<ref>{{متن حدیث|وَ إِنِّي لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ}}؛ شیخ طوسی، الغیبه، ص۲۹۲.</ref>. نیز در نامهای خطاب به [[شیخ مفید]] فرمود: "ما در رعایت حال شما کوتاهی نمیکنیم و یاد شما را از خاطر نبردهایم که اگر جز این بود، [[گرفتاریها]] به شما روی میآورد و [[دشمنان]] شما را ریشهکن میکردند"<ref>{{متن حدیث|إِنَّا غَيْرُ مُهْمَلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاءُ}}؛ بحارالانوار، ج۱۳، ص۲۴۹.</ref>. از آموزههای مؤکد [[اهل بیت]]{{عم}} است که وجود [[انسانهای صالح]]، باعث [[امنیت]] و رفع [[بلاها]] و [[مصائب]] از یک [[امت]] میشود؛ چنانکه [[امام رضا]]{{ع}}) خطاب به "[[زکریا بن آدم]]" که به [[دلیل]] [[رفتار]] برخی [[جاهلان]]، اجازه ترک [[شهر]] [[قم]] را درخواست کرده بود، فرمود: "چنین نکن که به [[برکت]] تو از خانوادهات [[بلا]] دور میشود؛ چنانکه به [[برکت]] پدرم [[امام کاظم]]{{ع}}، [[بلا]] از [[مردم]] [[بغداد]] دور میشد"<ref>بحارالانوار، ج۴۹، ص۲۷۸.</ref>. | :::::#[[خداوند]] برای [[مؤمنان]] [[وعده]] [[امنیتی]] [[حقیقی]]، ماندگار و زوالناپذیر داده است؛ نه [[امنیت]] ظاهری که سطحی و بسیار شکننده است. [[قرآن مجید]] دراینباره میفرماید: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«آنان که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالودهاند، امن (و آرامش) دارند و رهیافتهاند» سوره انعام، آیه ۸۲.</ref>. مؤمنی که دارای چنین احساس [[امنیتی]] است، ممکن است به ظاهر در امواج [[بلاها]] و [[فتنهها]] [[اسیر]] باشد؛ اما همچنان احساس [[امنیت]] و [[آرامش]] کند. [[انتظار ظهور]] [[منجی]]، مهدیباوری و [[اعتقاد]] به [[حضور امام]] در میان [[مردم]]، به تقویت برخورداری از چنین احساس [[امنیتی]] [[کمک]] میکند؛ زیرا ما [[امام عصر]]{{ع}} را [[خلیفه خداوند]] در [[زمین]] و تجلیبخش اسمای [[الهی]] میدانیم؛ بنابراین همانگونه که [[خداوند]] خود [[پناه]] [[مؤمنان]] است، [[حجت]] او روی [[زمین]] نیز میتواند پناهگاهی امن برای [[مؤمنان]] باشد. از اینروست که [[امام عصر]]{{ع}} در بخشی از [[نامه]] خود به "[[اسحاق بن یعقوب]]" درباره نقش خود چنین فرمود: "من مایه [[امنیت]] اهل زمینم، چنانکه [[ستارگان]] مایه [[امنیت]] اهل آسماناند"<ref>{{متن حدیث|وَ إِنِّي لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ}}؛ شیخ طوسی، الغیبه، ص۲۹۲.</ref>. نیز در نامهای خطاب به [[شیخ مفید]] فرمود: "ما در رعایت حال شما کوتاهی نمیکنیم و یاد شما را از خاطر نبردهایم که اگر جز این بود، [[گرفتاریها]] به شما روی میآورد و [[دشمنان]] شما را ریشهکن میکردند"<ref>{{متن حدیث|إِنَّا غَيْرُ مُهْمَلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاءُ}}؛ بحارالانوار، ج۱۳، ص۲۴۹.</ref>. از آموزههای مؤکد [[اهل بیت]]{{عم}} است که وجود [[انسانهای صالح]]، باعث [[امنیت]] و رفع [[بلاها]] و [[مصائب]] از یک [[امت]] میشود؛ چنانکه [[امام رضا]]{{ع}}) خطاب به "[[زکریا بن آدم]]" که به [[دلیل]] [[رفتار]] برخی [[جاهلان]]، اجازه ترک [[شهر]] [[قم]] را درخواست کرده بود، فرمود: "چنین نکن که به [[برکت]] تو از خانوادهات [[بلا]] دور میشود؛ چنانکه به [[برکت]] پدرم [[امام کاظم]]{{ع}}، [[بلا]] از [[مردم]] [[بغداد]] دور میشد"<ref>بحارالانوار، ج۴۹، ص۲۷۸.</ref>. | ||
:::::#هر [[قدر]] [[انسان]] در دنیای [[پیشرفت]] فنآوری، در جلوههای [[زندگی مادی]]، [[رفاه]] ظاهری و ارضای خواستههای جسمانی خود [[غرق]] شود و از اندیشههای اصیل و [[فطری]] خویش فاصله بگیرد، افقی مبهمتر از گذشته فراروی خود مشاهده خواهد کرد، خود را تنهاتر از همیشه و جدا از واقعیت وجودی و [[معنوی]] خویش، در وادی هولناک بیپناهی، رها و سرگردان خواهد یافت. این احساس تنهایی و سردرگمی از یکسو وروبهرو شدن با پوچیهای ناشی از دور بودن از [[فطرت]] و [[طبیعت]] اصیل بشری، [[انسانها]] را در انواع درهمریختگیهای [[فکری]] و مشکلات گوناگون روحی و [[رفتاری]] گرفتار کرده است؛ بهگونهای که او مهمترین و آشکارترین ویژگی زمان را، حالت [[اضطراب]] و تنش عمومی ارائه میکند»<ref>[[محمد سبحانینیا|سبحانینیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص۱۰۸-۱۱۲.</ref>. | :::::#هر [[قدر]] [[انسان]] در دنیای [[پیشرفت]] فنآوری، در جلوههای [[زندگی مادی]]، [[رفاه]] ظاهری و ارضای خواستههای جسمانی خود [[غرق]] شود و از اندیشههای اصیل و [[فطری]] خویش فاصله بگیرد، افقی مبهمتر از گذشته فراروی خود مشاهده خواهد کرد، خود را تنهاتر از همیشه و جدا از واقعیت وجودی و [[معنوی]] خویش، در وادی هولناک بیپناهی، رها و سرگردان خواهد یافت. این احساس تنهایی و سردرگمی از یکسو وروبهرو شدن با پوچیهای ناشی از دور بودن از [[فطرت]] و [[طبیعت]] اصیل بشری، [[انسانها]] را در انواع درهمریختگیهای [[فکری]] و مشکلات گوناگون روحی و [[رفتاری]] گرفتار کرده است؛ بهگونهای که او مهمترین و آشکارترین ویژگی زمان را، حالت [[اضطراب]] و تنش عمومی ارائه میکند»<ref>[[محمد سبحانینیا|سبحانینیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص۱۰۸-۱۱۲.</ref>. | ||
==پاسخهای دیگر== | |||
{{یادآوری پاسخ}} | |||
{{جمع شدن|۱. آقای موحدی؛}} | |||
[[پرونده:137947.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محسن موحدی]]]] | |||
::::::آقای '''[[محسن موحدی]]'''، در مقاله ''«[[آثار روانشناختی آموزههای مهدویت (مقاله)|آثار روانشناختی آموزههای مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«[[آرامش روحی]] و روانی از موضوعهایی است که در شاخصهای [[انسان کامل]]، [[انسان]] سالم و [[انسان]] معیار، مورد توجه مکتبها و دیدگاههای گوناگون بوده و درباره آن در متون و [[ادیان الهی]]، مطالب بسیاری مشاهده میشود.(...) | |||
[[آرامش]] [[روح]] و روان دو مفهوم دارد: مفهوم مثبت و مفهوم منفی؛ آرامشی که همراه با [[خلاقیت]] نباشد، [[آرامش]] منفی است و آرامشی که همراه با [[خلاقیت]] و جولان هیجانات مثبت باشد، آرامشی مثبت است. [[آرامش]] تهی از [[خلاقیت]] و حساسیتهای روحی، [[آرامش]] مثبت نیست. در آیاتی از [[قرآن]] بر این نکته تأکید میشود که [[آرامش روحی]] با [[یاد خدا]] فراهم میآید. مانند: {{متن قرآن|أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ}}<ref>«آگاه باشید! با یاد خداوند دلها آرام مییابد» سوره رعد، آیه ۲۸.</ref> و یا [[آیه]] ۲۳ [[سوره]] زمر اشاره دارد که بیتابی و حساسیت در برابر ذکر و [[آیات الهی]]، همراه با [[آرامش]]، [[نرمی]] و [[اطمینان]] پدید میآید و آرامشی را مفید و [[پسندیده]] میداند که پس از [[آگاهی]] و [[درک]] پدید آید. | |||
::::::بنابراین، در [[منطق]] [[قرآنی]] و [[دینی]]، آرامشی مثبت است که همراه با حساسیت و [[نگرانی]] و [[بیم]] و [[اندوه]] باشد، نه [[آرامش]] آمیخته با سکون و بیتحرکی و بیاحساسی در برابر حقایق و وقایع مهم. آرامشی ارزشمند است که همراه با حساسیت و [[اندیشه]] باشد و درون آن، نوعی ناآرامی [[مقدس]] به چشم میآید که از آن به [[آرامش]] در عین ناآرامی و [[آرامش]] آمیخته به ناآرامی تعبیر میشود. | |||
::::::[[آرامش روحی]] و روانی در [[انسان]]، برخلاف [[آرامش]] در موجودات دیگر با [[معرفت]] و [[شناخت]] او پیوند خورده و در نتیجه موضوعی کاملاً [[فرهنگی]] است.(...) | |||
::::::از اینرو، [[آرامش روحی]] و روانی در [[اسلام]]، نه تنها از جنبه درونی، از جنبههای بیرونی هم مورد توجه است. [[اسلام]]، [[آرامش]] در سطحهای بالا را محور میداند و تأکید میکند که اگر در آن سطح [[آرامش]] فراهم آید، ناآرامیهای سطحهای پایینتر جبران میشود. | |||
::::::بر اساس مشخصات ارائه شده از [[آرامش روحی]] و روانی، [[باور به مهدویت]]، به شیوههایی بر این عامل مهم انسانی تأثیر میگذارد: | |||
::::::'''یکم'''. [[تکامل انسان]] در گرو وجود [[آرامش]] [[روح]] و روان است و [[باور به مهدویت]]، [[انسان]] سرگشته و متحیر [[ناآگاه]] از [[آینده]] را به چنان آرامشی رهنمون میسازد که سبب [[تکامل]] او میشود. | |||
::::::'''دوم''': از آنجا که [[باور به مهدویت]]، با [[آگاهی]] شکل میگیرد، بنابراین ضمن ایجاد آرامشی مثبت همراه با حساسیت و [[اندیشه]]، درون آن نوعی ناآرامی [[مقدس]] نیز وجود دارد. | |||
::::::'''سوم''': [[باور به مهدویت]] با [[معرفت]] و [[شناخت]] [[انسان]] پیوند دارد و به هدفگذاری در [[زندگی]] او منجر میشود، بنابراین آرامشی را که مخصوص انسانهاست و در [[روانشناسی]] از ویژگیهای آن بحث میشود، به او ارزانی میکند. | |||
::::::'''چهارم''': [[باور به مهدویت]]، چنان [[آرامش]] سطح بالایی در [[انسان]] بیقرار ایجاد میکند که ناآرامیهای سطح پایینتر را از بین میبرد»<ref>[[محسن موحدی|موحدی، محسن]]، [[آثار روانشناختی آموزههای مهدویت (مقاله)|آثار روانشناختی آموزههای مهدویت]]، ص ۴</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | |||
{{پرسمان آثار انتظار}} | {{پرسمان آثار انتظار}} | ||