انتظار فرج در حدیث: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:امام مهدی]] | [[رده:امام مهدی]] | ||
[[رده:انتظار ظهور امام مهدی]] | [[رده:انتظار ظهور امام مهدی]] |
نسخهٔ ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۵۵
انتظار ظهور امام مهدی (ع) از مهمترین ارکان اعتقادی شیعیان است که بسیاری آن را صرفا یک حالت قلبی تلقی می کنند در حالی که روح سازنده انتظار، با حرکت و عمل پیوند خورده است و تمام ابعاد فردی و اجتماعی زندگی انسان را دربر می گیرد و آثار عمیق تربیتی، روانشناختی، سیاسی، اقتصادی و... بر فرد و جامعه باقی می گذارد.
مقدمه
از جمله موارد نصرت عملی اهل بیت انتظار برای آنان است، انتظار برای بازگشت آنان به عرصه معنوی، سیاسی و اجتماعی جامعه است.
در تفکر شیعی انتظار موعود، به عنوان یکی از آموزه مهم شیعی مطرح بوده و در بسیاری از روایات شیعه بر ضرورت انتظار قائم آل محمد(ص) تصریح شده است.
حق انتظار در دو جنبه مطرح است؛ فردی و اجتماعی اما از آنجا که غرض اصلی از انتظار تحقق اهداف سیاسی اجتماعی آن و تحقق عدالت اقتصادی است ما این حق را در این بخش ذکر میکنیم. حال باید دید که انتظار چه فضیلتی دارد و شخصی منتظر چه وظیفهای برعهده دارد؟[۱].
امام مهدی (ع) در روایات
از مجموع روایاتی که در منابع معتبر شیعه وجود دارد به دست میآید که مهدی موعود(ع) دارای مشخصات زیر است: از خاندان پیامبر اسلام(ص) و فرزندان او است؛ از فرزندان امام حسین(ع) است؛ دوازدهمین امام معصوم و حجت و خلیفه خدا پس از پیامبر(ص) است؛ فرزند حسن بن علی العسکری(ع) است که در پانزدهم شعبان سال ۲۵۵ق. متولد شده و هم اکنون زنده است و بر اساس مصلحتی که خداوند متعال میداند در حال غیبت به سر میبرد و روزی خواهد رسید که حضرتش ظهور کرده و پس از آنکه بیدادگری زمین را فرا گرفته، عدالت جهانی را برقرار خواهد ساخت و بر مؤمنان است که همواره با آمادگی در انتظار چنین روزی باشند [۲].
پیامبر اسلام(ص) در حدیثی که فریقین آن را نقل کردهاند، در این باره میفرماید: اگر از دنیا جز یک روز نماند، خداوند آن روز را آن قدر طولانی میکند که تا فرزندم مهدی که اسم او، اسم من و کنیه او، کنیه من است ظهور کند و عدالت را بگستراند، بعد از آنکه زمین را ظلم و جور فرا گیرد[۳].[۴]
فضیلت انتظار
انتظار در فرهنگ متعالی اسلام، به ویژه در مکتب گرانسنگ تشیع از جایگاه ویژهای برخوردار است.. روایات فراوانی در فضیلت انتظار و منتظران نقل گردیده است.
انتظار فرج برترین و محبوبترین عمل. در روایتی که از رسول اکرم نقل شده، انتظار به عنوان برترین عمل معرفی گشته است. "برترین عمل امت من، انتظار فرج از جانب خدای بلند مرتبه است"[۵]. در روایات امامان معصوم انتظار نه تنها برترین عمل بلکه به عنوان محبوبترین عمل [۶] نیز شمرده شده است.
رسول اکرم در این باره چنین فرمودهاند: "والاترین عبادت انتظار فرج است"[۷].
از حضرت امام سجاد(ع) نقل شده است: "انتظار فرج از بزرگترین فرجهاست"[۸].
طبق فرمایش امامان معصوم ما غیر از فرج امام زمان که فرج نهایی همه اولیا و انبیا الهی و مؤمنان است. هر شخص منتظری، همین انتظارش برای او فرج میباشد که میتوان گفت پس از فرج امام عصر(ع) که بزرگترین فرج، برای همه مؤمنان است. کمترین اثر انتظار، برای شخص منتظر همین انتظار اوست. از امام صادق(ع) چنین آمده است: "... هرکس که منتظر باشد و در این راه بر مصائب و آزارها صبر نماید فردای قیامت در صف ما خواهد بود"[۹][۱۰].
انتظار در روایات
مجموعه روایاتی که از "انتظار" سخن گفتهاند، به دو دسته کلی تقسیم میشوند:
- روایات عام در مورد انتظار: در زیارت جامعه خطاب به اهل بیت آمده است «مُنْتَظِرٌ لِأَمْرِكُمْ»[۱۱] یعنی منتظر امر شما هستم، این معنا اختصاص به امام خاصی ندارد بلکه نسبت به هر یک از ائمه باید حالت انتظار وجود داشته باشد و در زمان ما مصداق آن حضرت مهدی(ع) است. منظور از انتظار معنایی وسیع است که شامل این معانی میشود: گوش به فرمان بودن نسبت به آن حضرات، آمادگی دائمی برای امتثال اوامر ایشان، یاری آنها در مواقع لزوم و بودن در صحنه، کمک برای تشکیل حکومت آنان. در زیارت جامعه بعد از جمله «مُنْتَظِرٌ لِأَمْرِكُمْ» آمده است «مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِكُمْ»[۱۲]، فراهم نمودن زمینهای برای استفاده تمامی انسانها از بهره وجودی آنها.
- روایاتی که در خصوص امام زمان و انتظار ظهور آخرین مصلح جهانی و موعود است. روایات در این زمینه بسیار فراوان و گسترده است ما به عنوان نمونه چند مورد را ذکر میکنیم:
- درباره اینکه چرا حضرت مهدی(ع) را "مُنتَظَر" گویند؟! صقر بن ابی دلف گوید: از امام جواد(ع) پرسیدم که پس از حسن (امام حسن عسکری(ع)) چه کسی امام است؟ ایشان چنین فرمودند: "همانا پس از حسن، فرزندش قائم، به حق امام منتظر است. گفتم: ای فرزند رسول خدا! چرا او را قائم میگویند؟ فرمودند: زیرا او پس از آنکه یادش از بین مردم برود و اکثر معتقدین به امامتش مرتد شوند قیام کند. گفتم: چرا او را منتظر گویند؟ فرمودند: زیرا ایام غیبتش زیاد شود و مدتش طولانی گردد، مخلصان، در انتظار قیامش باشند و شکاکان، انکارش کنند و منکران، یادش را استهزاء نمایند و عجله کنندگان در آن هلاک شوند و تسلیم شوندگان در آن نجات یابند"[۱۳]؛ .
- عبدالعظیم حسنی روایت میکند که بر مولای خود، امام محمد تقی(ع) وارد شدم و گفتم: من میخواهم از قائم(ع) سؤال کنم که آیا او همان مهدی است یا کسی غیر از اوست؟ که امام فرمودند: "... قائم ما همان مهدی است، کسی که واجب است در غیبتش انتظار او را بکشند و در ظهورش او را اطاعت کنند و او سومین از فرزندان من است و سوگند به کسی که محمد را به نبوت مبعوث فرمود و ما را به امامت مخصوص گردانید، اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند آن روز را به قدری طولانی گرداند تا در آن روز قیام کند و زمین را همچنان که آکنده از ظلم و جور شده باشد، پر از عدل و داد نماید"[۱۴].
تعبیر جمله اخیر که میفرماید: زمین را... که در روایات زیادی این تعبیر نقل شده، نشاندهنده قیام برای حکومت بزرگ جهانی است، انتظار برای تحقق چنین آرمانی اختصاصی به اسلام و تشیع ندارد و شامل کل بشریت میگردد، اگر آنها توانستند این زمینه را فراهم آورند ظهور تحقق مییابد و زمینه استفاده بشر از وجود انسان کامل فراهم میگردد.
این چشم به راهی و انتظار باعث حرکت، پویایی و اقدام و عامل عمل و آمادگی وسیعتر میگردد.
مهمترین لقب پیشوای منتظر، "قائم" به معنای قیام کننده علیه ظلم و باطل است که برای احترام هنگام شنیدن آن، قیام مستحب است[۱۵] و شاید دلیل آن معنای حقیقی انتظار است که انسان منتظر با این حرکت خود میخواهد نشان دهد که در حال آمادگی برای قیام و جهاد است.
بعضی به اشتباه فکر میکنند که همۀ کارها خود به خود و بدون زمینهسازی و آمادگی درست میشود. جملات حکیمانۀ امام باقر(ع) در این مورد، قابل توجه است: راوی میگوید خدمت امام محمد باقر(ع) عرض کردم: "مردم میگویند چون مهدی قیام کند، کارها خود به خود درست میشود و به اندازۀ یک حجامت خون نمیریزد. فرمود: هرگز چنین نیست. به خدایی که جانم به دست اوست سوگند! اگر قرار بود کار برای کسی، خود به خود درست شود، برای پیامبر درست میشد، هنگامی که دندانش شکست و صورتش شکافت. هرگز چنین نیست که کار خود به خود درست شود. به خدای جان آفرین سوگند! کار درست نخواهد شد تا اینکه ما و شما در عرق و خون غرق شویم آنگاه به پیشانی خود دست کشید"[۱۶].
روایات بسیاری دلالت دارند بر دعا برای تعجیل در ظهور و فرج آن حضرت وجود دارد؛ دعا یکی از مصادیق انتظار برای فرج است.
ما باید برای احقاق حقوق الهی، حقوق اولیا، و ائمه معصومین، ظهور آثار دین حق و نابودی دشمنان و تعجیل فرج و ظهور آن حضرت دعا کنیم.
اینک با توجه به مطالبی که بیان کردیم، میتوان گفت که انتظار نه احتراز است و گوشهنشینی و نه حالتی صرفاً روحی و روانی؛ بلکه انتظار، حافظ ابعاد عملی مکتب است، پویایی و حرکت است برای تحقق آرمان بلند تمامی انبیا(ع) از آدم ابوالبشر تا خاتم پیامبران[۱۷].
اهمیت و لزوم انتطار در روایات
در روایات زیادی بر ضرورت و لزوم انتظار تأکید شده است؛ از جمله: امام جواد(ع) میفرماید: بر هر مسلمان واجب است در غیبت حضرت انتظار بکشد[۱۸].
در اهمیت انتظار همین بس که در روایات، یکی از ارکان دین شمرده شده است[۱۹] و یا در ردیف ایمان به خدا و رسولش قرار گرفته است[۲۰].
ویژگیهای دیگر در سخنان امامان(ع) بیان شده است، برای نمونه: انتظار فرج از محبوبترین اعمال نزد خداوند است[۲۱]. جوهره انتظار آمیخته با صبر و تحمل سختی هاست[۲۲]. انتظار فرج از بزرگترین فرج هاست[۲۳]. انتظار فرج افضل اعمال و برترین جهاد دانسته شده و اینکه با آمدن منجی حزن از شیعه برداشته میشود[۲۴].
در پاره ای روایات درباره فضیلت انتظار آمده است: شخصی از امام صادق(ع) درباره کسی که انتظار ظهور حکومت حق را میکشد و در این حال از دنیا میرود سؤال کرد، حضرت فرمود: او همانند کسی است که با رهبر این انقلاب (حضرت مهدی) و در خیمه او بوده باشد و پس از لحظه ای سکوت، فرمود: مانند کسی است که با پیامبر اسلام(ص) همراه باشد[۲۵]. تعابیر دیگری درباره چنین کسی وارد شده؛ از جمله اینکه: چنین شخصی به مجاهدی که در راه خدا شمشیر میزند؛ یا کسی که در خدمت پیامبر(ص) با شمشیر بر مغز دشمن بکوبد؛ یا کسی که زیر پرچم قائم باشد؛ یا کسی که پیش روی پیامبر(ص) جهاد کند و یا کسی که با پیامبر شهید شود، مانند شده است[۲۶].
و در برخی روایات ثواب انتظار با ثواب روزهدار شب زنده دار برابر دانسته شده است[۲۷].
درباره آثار انتظار گفته شده: انتظار سبب تسکین دردها و آسان شدن مصیبتها میشود، چون منتظر امید به آینده ای روشن دارد و نیز گفته شده برای این که انسان بتواند لیاقت مصاحبت با حضرت مهدی(ع) و جهاد در رکاب او را داشته باشد باید برای اصلاح نفس و تهذیب اخلاقی بکوشد و مقدمات و وسایل لازم برای غلبه حضرت بر دشمنانش را که از جمله آن تحصیل علوم و معارف است مهیا سازد[۲۸].
افزون بر آنچه گفته شد، نیروهای نهفته و سرمایهها در پرتو دوران سخت انتظار به جریان میافتد و در پرتو پویایی معارف، زندگی معنای جدیدی پیدا میکند و به لحاظ قداست و عظمت هدف، تحمل در مقابل ناملایمات بیشتر میشود و انسان از مرز انسان متعادل فراتر رفته و به مرحله متعالی میرسد و از مرحله رنجهای حقیر مادی رها شده و به وادی رنجهای عظیم معنوی و دغدغههای بزرگ انسان گام نهاده و چشم به دروازههای روشن ظهور میاندازد[۲۹]. کسانی که ادعای انتظار دارند باید دارای شرایط و ویژگیهایی باشند تا منتظر واقعی به شمار آیند. امام صادق(ع) میفرماید: هر کس دوست دارد که از یاران حضرت قائم به شمار آید باید چشم به راه او باشد و به پارسایی و نیکویی رفتار نماید؛ چنین کسی منتظر حقیقی است، پس بکوشید و انتظار بکشید، گوارا باد شما را ای گروه بخشودگان. [۳۰]. از دیگر ویژگیهای منتظر واقعی حفظ دین و پرهیزگاری است.
انتظار آن قدر سخت است که در روایات به دست کشیدن بر خارها تشبیه شده است[۳۱]. تردید نداشتن و انکار نکردن وعجله نکردن در تحقق مسئله ظهور از دیگر شاخصههای منتظران واقعی به شمار میآید[۳۲].
امام حسین(ع) در روایتی درباره ویژگیهای منتظران واقعی میفرماید: در مسئله غیبت، عده ای به تردید میافتند وعده ای دیگر ثابت قدم میمانند، اما کسانی که در مقابل آزارها و تکذیبها صبر پیشه کنند به منزله جهادکنندگان در محضر رسول اللّه(ص) هستند[۳۳].
امام موسی بن جعفر(ع) نیز از جمله ویژگیهای منتظران واقعی را ثابت قدم بودن در پذیرش ولایت اهل بیت(ع) و برائت جستن از دشمنان آنها میداند[۳۴].
درباره آسیبشناسی انتظار باید گفت انتظار دوگونه است: انتظار سازنده، تحرک بخش و تعهد آور؛ این نوع انتظار همان گونه که گذشت با فضیلتترین عبادت شمرده شده است. در مقابل انتظار ویرانگر، بازدارنده و فلج کننده است؛ این دو نوع انتظار معلول دو نوع برداشت از ظهور عظیم تاریخی مهدی موعود(ع) است.
در انتظار ویرانگر برداشت این است که ظهور و قیام حضرت قائم(ع) صرفاً ماهیت انفجاری دارد، و از اشاعه ظلمها، تبعیضها، اختناقها و حق کشیها ناشی میشود، و این انفجار وقتی رخ میدهد که اصلاح به نقطه صفر برسد و حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد. بنابراین هر اصلاحی در این جریان محکوم است، چون هر اصلاحی یک نقطه روشن است و تا نقطه روشن باشد دست غیب ظاهر نمیشود، پس بهترین کمک به تسریع در امر ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه فساد است. مفهوم این نوع انتظار دست روی دست گذاشتن است و جنبه تحذیری دارد، بالاتر این که برخی بر این باورند که باید در اشاعه ظلم و فحشا نیز کوشش کرد.
اما در انتظار سازنده، نوع برداشت از انتظار این است که ظهور مهدی(ع) از حلقههای مبارزه اهل حق و باطل است که به پیروزی نهایی اهل حق میانجامد. سهیم بودن یک فرد در این سعادت موقوف بر این است که آن فرد عملاً اهل حق باشد، بنابراین باید اهل حقی باشد، نه این که ظهور وقتی محقق میشود که همه اهل باطل باشند[۳۵]. از این رو، در روایت آمده است که این امر محقق نمیشود، مگر این که هر یک از شقی و سعید به نهایت کار خود برسند[۳۶].[۳۷]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۹۹.
- ↑ تاریخ غیبت کبری، ص۸؛ الیوم الموعود بین الفکر المادیّ والدّینی، ص۶۳۶؛ الهیات، ج۲، ص۶۳۲.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۱، ص۷۴؛ کشف الغمة، ج۲، ص۴۴۶.
- ↑ فروهی، ناصر، مقاله «انتظار»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۴۹۶.
- ↑ « قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ»؛ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۳۶.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۸۳؛ شیخ طوسی، الأمالی، ص۴۳۶.
- ↑ «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ»؛ کمال الدین، ج۱، ص۲۸۷.
- ↑ «انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ»؛ کمال الدین، ج۱، ص۳۲۰.
- ↑ الکافی، ج۸، ص۳۷.
- ↑ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۹۹- ۲۰۰.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۴.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۴.
- ↑ « قَالَ إِنَّ بَعْدَ الْحَسَنِ ابْنُهُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ الْمُنْتَظَرُ فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ لِمَ سُمِّيَ الْقَائِمَ قَالَ لِأَنَّهُ يَقُومُ بَعْدَ مَوْتِ ذِكْرِهِ وَ ارْتِدَادِ أَكْثَرِ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ فَقُلْتُ لَهُ وَ لِمَ سُمِّيَ الْمُنْتَظَرَ قَالَ لِأَنَّ لَهُ غَيْبَةً يَكْثُرُ أَيَّامُهَا وَ يَطُولُ أَمَدُهَا فَيَنْتَظِرُ خُرُوجَهُ الْمُخْلِصُونَ وَ يُنْكِرُهُ الْمُرْتَابُونَ وَ يَسْتَهْزِئُ بِهِ الْجَاحِدُونَ وَ يَكْذِبُ فِيهَا الْوَقَّاتُونَ وَ يَهْلِكُ فِيهَا الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ يَنْجُو فِيهَا الْمُسْلِمُونَ»؛خزاز قمی، کفایة الأثر، ص۲۸۴؛ کمال الدین، ج۲، ص۳۷۸.
- ↑ خزاز قمی، کفایة الأثر، ص۲۸۰؛ کمال الدین، ج۲، ص۳۷۷.
- ↑ بهجت، استفتاءات، ج۴، ص۵۷۱.
- ↑ شیخ طوسی، الغیبة، ص۲۸۴.
- ↑ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۲۰۰-۲۰۴.
- ↑ کمال الدین وتمام النعمة، ص۳۷۷.
- ↑ اصول کافی، ج۲، ص۲۱؛ مستدرک۱/۷۳.
- ↑ مکیال المکارم، ج۲،ص۲۱۷.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۸۱.
- ↑ وسایل الشیعه، ج۱۹، ص۷۵؛ بحارالانوار، ج۱۰، ص۳۵۲.
- ↑ بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۸۶.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۰، ص۳۷۱؛ و ج۷۴، ص۱۴۳.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۶.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۶؛ کمال الدین وتمام النعمة، ص۶۴۴ـ ۶۴۵.
- ↑ مکیال المکارم، ج۲، ص۲۱۳.
- ↑ المهدی، ص۳۱۰.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۷، ص۲۸۳.
- ↑ الغیبه، ص۲۷؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۰؛ منتخب الاثر، ص۴۹۸.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۱، ص۱۳۵.
- ↑ مکیال المکارم، ج۲، ص۲۰۹.
- ↑ تاریخ غیبت کبری، ص۱۲؛ کمال الدین وتمام النعمة، ص۳۱۷.
- ↑ کمال الدین وتمام النعمه، ص۳۶۱.
- ↑ قیام وانقلاب مهدی، ص۵۳.
- ↑ کمال الدین وتمام النعمة، ص۳۴۶.
- ↑ فروهی، ناصر، مقاله «انتظار»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۴۹۶.