زکات در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
[[قرآن کریم]] از [[زکات]] با واژه‌ها و تعبیرهایی متعدد یاد کرده است؛ مانند:
[[قرآن کریم]] از [[زکات]] با واژه‌ها و تعبیرهایی متعدد یاد کرده است؛ مانند:
#ماده «ز ـ ک ـ و» و مشتقات آنکه فراوان به کار رفته‌اند و در بسیاری از آنها مراد، [[زکات]] [[واجب]] است؛ مانند {{متن قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و هر خیری که از پیش برای خویش فرستید  (پاداش آن را) نزد خداوند خواهید یافت. بی‌گمان خداوند به آنچه انجام می‌دهید، بیناست» سوره بقره، آیه ۱۱۰.</ref>.
#ماده «ز ـ ک ـ و» و مشتقات آنکه فراوان به کار رفته‌اند و در بسیاری از آنها مراد، [[زکات]] [[واجب]] است؛ مانند {{متن قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و هر خیری که از پیش برای خویش فرستید  (پاداش آن را) نزد خداوند خواهید یافت. بی‌گمان خداوند به آنچه انجام می‌دهید، بیناست» سوره بقره، آیه ۱۱۰.</ref>.
#«[[صدقه]]» که در بیشتر [[آیات]] به معنای [[انفاق مستحب]] است؛ ولی در برخی آیات، مراد از آن زکات واجب است؛<ref> التبیان، ج ۵، ص۲۹۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۱۱۳.</ref> مانند {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً }}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار » سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> و {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بی‌چون و چرا زکات خواهیم داد و بی‌گمان از شایستگان خواهیم بود» سوره توبه، آیه ۷۵.</ref>.
#«[[صدقه]]» که در بیشتر [[آیات]] به معنای [[انفاق مستحب]] است؛ ولی در برخی آیات، مراد از آن زکات واجب است؛<ref> التبیان، ج ۵، ص۲۹۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۱۱۳.</ref> مانند {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً }}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> و {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بی‌چون و چرا زکات خواهیم داد و بی‌گمان از شایستگان خواهیم بود» سوره توبه، آیه ۷۵.</ref>.
#«[[نفقه]]» که از ریشه «ن ـ ف ـ ق» به معنای کم شدن، هزینه کردن <ref> معجم مقاییس اللغه، ج ۵، ص۴۵۴؛ لسان العرب، ج ۱، ص۳۵۸، «نفق».</ref> و اعطای [[مال]] یا چیزی در [[راه خدا]] <ref>فرهنگ معارف اسلامی، ج ۱، ص۳۲۳.</ref> آمده است و از مصادیق آن انفاق‌های واجب و زکات است؛<ref> فقه القرآن، ج ۱، ص۲۱۲؛ زبدة البیان، ص۱۸۱.</ref> مانند {{متن قرآن|وَمَا مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ وَلَا يَأْتُونَ الصَّلَاةَ إِلَّا وَهُمْ كُسَالَى وَلَا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَهُمْ كَارِهُونَ}}<ref>«هیچ‌چیز آنان را از پذیرفته شدن بخشش‌هایشان باز نداشت جز اینکه آنان به خداوند و پیامبرش انکار ورزیدند و جز با کسالت نماز نمی‌گزارند و جز با ناخشنودی بخشش نمی‌کنند» سوره توبه، آیه ۵۴.</ref>.
#«[[نفقه]]» که از ریشه «ن ـ ف ـ ق» به معنای کم شدن، هزینه کردن <ref> معجم مقاییس اللغه، ج ۵، ص۴۵۴؛ لسان العرب، ج ۱، ص۳۵۸، «نفق».</ref> و اعطای [[مال]] یا چیزی در [[راه خدا]] <ref>فرهنگ معارف اسلامی، ج ۱، ص۳۲۳.</ref> آمده است و از مصادیق آن انفاق‌های واجب و زکات است؛<ref> فقه القرآن، ج ۱، ص۲۱۲؛ زبدة البیان، ص۱۸۱.</ref> مانند {{متن قرآن|وَمَا مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ وَلَا يَأْتُونَ الصَّلَاةَ إِلَّا وَهُمْ كُسَالَى وَلَا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَهُمْ كَارِهُونَ}}<ref>«هیچ‌چیز آنان را از پذیرفته شدن بخشش‌هایشان باز نداشت جز اینکه آنان به خداوند و پیامبرش انکار ورزیدند و جز با کسالت نماز نمی‌گزارند و جز با ناخشنودی بخشش نمی‌کنند» سوره توبه، آیه ۵۴.</ref>.
#«[[حق]]» که به معانی متعدد از جمله ثابت، سهم، [[ملک]] و مال آمده است <ref> لسان العرب، ج ۱۰، ص۴۹؛ معجم الفاظ الفقه، ص۱۶۴، «حق».</ref> و در برخی آیات به نظر عده‌ای مراد از آن زکات است: {{متن قرآن|وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ }}<ref>« حقّ (مستمندان) را از آن، روز درو (یا چیدن) آن بپردازید» سوره انعام، آیه ۱۴۱.</ref>.<ref>جامع البیان، ج ۸، ص۷۰؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۱۷۷ - ۱۷۸.</ref>
#«[[حق]]» که به معانی متعدد از جمله ثابت، سهم، [[ملک]] و مال آمده است <ref> لسان العرب، ج ۱۰، ص۴۹؛ معجم الفاظ الفقه، ص۱۶۴، «حق».</ref> و در برخی آیات به نظر عده‌ای مراد از آن زکات است: {{متن قرآن|وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ }}<ref>«حقّ (مستمندان) را از آن، روز درو (یا چیدن) آن بپردازید» سوره انعام، آیه ۱۴۱.</ref>.<ref>جامع البیان، ج ۸، ص۷۰؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۱۷۷ - ۱۷۸.</ref>
#«طعام» مانند [[غذا]] و گندم و خرما <ref>معجم مقاییس اللغه، ج ۳، ص۴۱۰؛ لسان العرب، ج ۱۲، ص۳۶۳ - ۳۶۴؛ معجم الفاظ الفقه، ص۲۷۰.</ref> و مراد از آن در برخی آیات زکات است: {{متن قرآن|وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ}}<ref>«و کسی را بر خوراک دادن به یتیمان برنمی‌انگیخت» سوره حاقه، آیه ۳۴.</ref> و  {{متن قرآن|وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ}}<ref>«و به بینوایان خوراک نمی‌دادیم،» سوره مدثر، آیه ۴۴.</ref>.<ref>التبیان، ج ۱۰، ص۱۰۶؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۱۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص۱۱۵.</ref>
#«طعام» مانند [[غذا]] و گندم و خرما <ref>معجم مقاییس اللغه، ج ۳، ص۴۱۰؛ لسان العرب، ج ۱۲، ص۳۶۳ - ۳۶۴؛ معجم الفاظ الفقه، ص۲۷۰.</ref> و مراد از آن در برخی آیات زکات است: {{متن قرآن|وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ}}<ref>«و کسی را بر خوراک دادن به یتیمان برنمی‌انگیخت» سوره حاقه، آیه ۳۴.</ref> و  {{متن قرآن|وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ}}<ref>«و به بینوایان خوراک نمی‌دادیم،» سوره مدثر، آیه ۴۴.</ref>.<ref>التبیان، ج ۱۰، ص۱۰۶؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۱۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص۱۱۵.</ref>
#«ماعون» که به معنای [[منفعت]]، [[طاعت]] و چیز اندک و [[زکات]]<ref>الصحاح، ج ۶، ص۲۲۰۴ - ۲۲۰۵؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۴۵۷؛ لسان العرب، ج ۱۳، ص۴۰۹ - ۴۱۰، «معن».</ref> آمده است: {{متن قرآن|وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ}}<ref>«و زکات را باز می‌دارند» سوره ماعون، آیه ۷.</ref> در این [[آیات]] و مانند آنها [[قرآن کریم]] از موضوعات و مباحث مختلفی درباره زکات، از جمله، [[حکمت‌ها]] و اهداف [[تشریع]] [[زکات]]، زکات در [[شرایع]] پیشین، زکات در [[اسلام]]، متعلَّق زکات، مصارف زکات و برخی [[آداب]] و شرایط آن سخن گفته است.
#«ماعون» که به معنای [[منفعت]]، [[طاعت]] و چیز اندک و [[زکات]]<ref>الصحاح، ج ۶، ص۲۲۰۴ - ۲۲۰۵؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۴۵۷؛ لسان العرب، ج ۱۳، ص۴۰۹ - ۴۱۰، «معن».</ref> آمده است: {{متن قرآن|وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ}}<ref>«و زکات را باز می‌دارند» سوره ماعون، آیه ۷.</ref> در این [[آیات]] و مانند آنها [[قرآن کریم]] از موضوعات و مباحث مختلفی درباره زکات، از جمله، [[حکمت‌ها]] و اهداف [[تشریع]] [[زکات]]، زکات در [[شرایع]] پیشین، زکات در [[اسلام]]، متعلَّق زکات، مصارف زکات و برخی [[آداب]] و شرایط آن سخن گفته است.
خط ۳۸: خط ۳۸:
به گفته برخی، از طرح زکات در آیات مربوط به [[شرایع]] پیشین و نیز ذکر زکات در آیات مکی به دست می‌آید که مراد از زکات در این آیات، مطلق [[انفاق در راه خدا]]، اعم از انفاق‌های [[واجب]] یا مستحب است.<ref>روح المعانی، ج ۱۶، ص۱۰۵؛ المیزان، ج ۶، ص۱۰ - ۱۱.</ref>
به گفته برخی، از طرح زکات در آیات مربوط به [[شرایع]] پیشین و نیز ذکر زکات در آیات مکی به دست می‌آید که مراد از زکات در این آیات، مطلق [[انفاق در راه خدا]]، اعم از انفاق‌های [[واجب]] یا مستحب است.<ref>روح المعانی، ج ۱۶، ص۱۰۵؛ المیزان، ج ۶، ص۱۰ - ۱۱.</ref>


در [[روایات اهل بیت]]{{عم}} افزون بر زکات رایج که از آن به زکات ظاهری تعبیر گردیده، از زکات دیگری با عنوان «زکات [[باطنی]]» یاد شده است <ref>الکافی، ج ۳، ص۵۰۰؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۵۰.</ref> که مراد از آن، هرگونه [[کمک مالی]] به [[نیازمندان]] اعم از [[انفاق]] واجب و مستحب غیر از زکات است.<ref>نک: زکات باطنی، ص۹۱، ۲۹۶.</ref> شاید اطلاق این عنوان بر انفاق‌های یاد شده از آن رو باشد که برخلاف زکات اصطلاحی بهتر است که دادن این انفاق‌ها در خفا باشد. (انفاق) افزون بر این، در [[روایات]] دیگر، زکات افزون بر اطلاق بر زکات مالی، بر امور غیر مالی نیز اطلاق شده است؛ از جمله در روایتی از علی{{ع}} مراد از زکات در آیه {{متن قرآن|ِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ}}<ref>« نماز برپا دارد و زکات پردازد » سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> [[پرداخت زکات]] [[واجب]] [[مالی]] و در صورت نداشتن [[مال]]، اعطای [[زکات]] [[بدن]] و [[عقل]] دانسته شده است؛ مانند اینکه [[فضایل اهل بیت]] را بیان و هنگام [[بلاها]] [[تقیه]] کرده و در [[معاشرت]] با [[بندگان خدا]] [[دین]] و آبرویش را [[حفظ]] کند.<ref>بحارالانوار، ج ۲۴، ص۳۸۵؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۴۴ - ۴۵.</ref> در روایتی دیگر زکات در [[آیه]] {{متن قرآن|وَآتُوا الزَّكَاةَ}}<ref>« زکات بدهید » سوره بقره، آیه ۴۳.</ref> [[زکات]] مال، [[مقام]] و [[قدرت]] بدنی شمرده شده است که باید آنها را در راه [[کمک به دیگران]] به کار گرفت.<ref>بحارالانوار، ج ۷۱، ص۲۲۸؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۴۴.</ref> در روایتی همه اندام‌ها و اجزای بدن دارای زکاتی واجب دانسته شده؛ از جمله زکات [[چشم]]، نگاه عبرت‌آمیز و چشم‌پوشی از [[شهوت‌ها]] و زکات گوش، گوش فرادادن به [[علم]] و [[حکمت]] و [[قرآن]] و زکات زبان، [[خیرخواهی]] کردن برای [[مسلمانان]] و بیدار کردن غافلان و [[تسبیح]] و [[ذکر الهی]] و زکات[[دست]]، [[انفاق]] و زکات پا، تلاش در جهت [[ادای حقوق]] [[الهی]] مانند [[جهاد]] و [[صله رحم]] دانسته شده است.<ref>بحارالانوار، ج ۹۳، ص۷؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۴۵.</ref> در روایاتی دیگر زکات عقل، [[تحمل]] [[نادانی]] [[جاهلان]] <ref>عیون الحکم، ص۴۰۲؛ میزان الحکمه، ج ۲، ص۱۱۵۱.</ref> و زکات علم، نشر و عمل به آن، زکات [[آبرو]]، بذل کردن آن، زکات قدرت، [[انصاف]] و زکات [[زیبایی]]، [[عفاف]] و زکات بدن جهاد و [[روزه]]، زکات [[توانگری]] [[نیکی]] به [[همسایگان]] و صله رحم، زکات [[سلامت]] تلاش در [[طاعت الهی]]، زکات [[شجاعت]] [[جهاد در راه خدا]] و زکات [[حکمرانی]] فریادرسی و زکات [[نعمت]]، نیکی کردن به دیگران شمرده شده است.<ref>مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۴۶؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص۳۱۳ - ۳۱۴.</ref> در [[حدیثی]] دیگر زکات آبرو، وساطت برای حل مشکل دیگران و زکات بدن، [[بیماری]] دانسته شده است.<ref>تحف العقول، ص۳۸۱؛ بحارالانوار، ج ۷۵، ص۲۶۸؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۴۶ - ۴۷.</ref>
در [[روایات اهل بیت]]{{عم}} افزون بر زکات رایج که از آن به زکات ظاهری تعبیر گردیده، از زکات دیگری با عنوان «زکات [[باطنی]]» یاد شده است <ref>الکافی، ج ۳، ص۵۰۰؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۵۰.</ref> که مراد از آن، هرگونه [[کمک مالی]] به [[نیازمندان]] اعم از [[انفاق]] واجب و مستحب غیر از زکات است.<ref>نک: زکات باطنی، ص۹۱، ۲۹۶.</ref> شاید اطلاق این عنوان بر انفاق‌های یاد شده از آن رو باشد که برخلاف زکات اصطلاحی بهتر است که دادن این انفاق‌ها در خفا باشد. (انفاق) افزون بر این، در [[روایات]] دیگر، زکات افزون بر اطلاق بر زکات مالی، بر امور غیر مالی نیز اطلاق شده است؛ از جمله در روایتی از علی{{ع}} مراد از زکات در آیه {{متن قرآن|ِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ}}<ref>«نماز برپا دارد و زکات پردازد» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> [[پرداخت زکات]] [[واجب]] [[مالی]] و در صورت نداشتن [[مال]]، اعطای [[زکات]] [[بدن]] و [[عقل]] دانسته شده است؛ مانند اینکه [[فضایل اهل بیت]] را بیان و هنگام [[بلاها]] [[تقیه]] کرده و در [[معاشرت]] با [[بندگان خدا]] [[دین]] و آبرویش را [[حفظ]] کند.<ref>بحارالانوار، ج ۲۴، ص۳۸۵؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۴۴ - ۴۵.</ref> در روایتی دیگر زکات در [[آیه]] {{متن قرآن|وَآتُوا الزَّكَاةَ}}<ref>«زکات بدهید» سوره بقره، آیه ۴۳.</ref> [[زکات]] مال، [[مقام]] و [[قدرت]] بدنی شمرده شده است که باید آنها را در راه [[کمک به دیگران]] به کار گرفت.<ref>بحارالانوار، ج ۷۱، ص۲۲۸؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۴۴.</ref> در روایتی همه اندام‌ها و اجزای بدن دارای زکاتی واجب دانسته شده؛ از جمله زکات [[چشم]]، نگاه عبرت‌آمیز و چشم‌پوشی از [[شهوت‌ها]] و زکات گوش، گوش فرادادن به [[علم]] و [[حکمت]] و [[قرآن]] و زکات زبان، [[خیرخواهی]] کردن برای [[مسلمانان]] و بیدار کردن غافلان و [[تسبیح]] و [[ذکر الهی]] و زکات[[دست]]، [[انفاق]] و زکات پا، تلاش در جهت [[ادای حقوق]] [[الهی]] مانند [[جهاد]] و [[صله رحم]] دانسته شده است.<ref>بحارالانوار، ج ۹۳، ص۷؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۴۵.</ref> در روایاتی دیگر زکات عقل، [[تحمل]] [[نادانی]] [[جاهلان]] <ref>عیون الحکم، ص۴۰۲؛ میزان الحکمه، ج ۲، ص۱۱۵۱.</ref> و زکات علم، نشر و عمل به آن، زکات [[آبرو]]، بذل کردن آن، زکات قدرت، [[انصاف]] و زکات [[زیبایی]]، [[عفاف]] و زکات بدن جهاد و [[روزه]]، زکات [[توانگری]] [[نیکی]] به [[همسایگان]] و صله رحم، زکات [[سلامت]] تلاش در [[طاعت الهی]]، زکات [[شجاعت]] [[جهاد در راه خدا]] و زکات [[حکمرانی]] فریادرسی و زکات [[نعمت]]، نیکی کردن به دیگران شمرده شده است.<ref>مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۴۶؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص۳۱۳ - ۳۱۴.</ref> در [[حدیثی]] دیگر زکات آبرو، وساطت برای حل مشکل دیگران و زکات بدن، [[بیماری]] دانسته شده است.<ref>تحف العقول، ص۳۸۱؛ بحارالانوار، ج ۷۵، ص۲۶۸؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۴۶ - ۴۷.</ref>


== پیشینه زکات ==
== پیشینه زکات ==
خط ۵۶: خط ۵۶:
در اسلام نیز همانند [[شرایع]] پیشین، زکات از [[واجبات]] [[مالی]] است و مسلمانان در آیاتی از [[قرآن کریم]] و [[روایات اسلامی]] به پرداخت آن [[مکلف]] شده‌اند. برخی از [[آیات]] نازل شده در این باره از جمله آیات {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref>،  {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> در [[روایات]] <ref>الکافی، ج ۳، ص۴۹۷؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۱۳؛ المیزان، ج ۲، ص۱۶۳ - ۱۶۴؛ ج ۶، ص۱۱.</ref> و متون [[اسلامی]] <ref>الحدائق، ج ۱۲، ص۳؛ المیزان، ج ۶، ص۱۱.</ref> به [[آیه زکات]] معروف شده‌اند.
در اسلام نیز همانند [[شرایع]] پیشین، زکات از [[واجبات]] [[مالی]] است و مسلمانان در آیاتی از [[قرآن کریم]] و [[روایات اسلامی]] به پرداخت آن [[مکلف]] شده‌اند. برخی از [[آیات]] نازل شده در این باره از جمله آیات {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref>،  {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> در [[روایات]] <ref>الکافی، ج ۳، ص۴۹۷؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۱۳؛ المیزان، ج ۲، ص۱۶۳ - ۱۶۴؛ ج ۶، ص۱۱.</ref> و متون [[اسلامی]] <ref>الحدائق، ج ۱۲، ص۳؛ المیزان، ج ۶، ص۱۱.</ref> به [[آیه زکات]] معروف شده‌اند.


در باره [[زمان]] [[واجب]] شدن زکات بر مسلمانان دیدگاه‌های متفاوتی هست: مشهور برآن‌اند که [[حکم]] زکات در [[مدینه]] نازل شد.<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۵، ص۱۳۹؛ عمدة القاری، ج ۸، ص۲۵۵؛ نک: المیزان، ج ۶، ص۱۰ - ۱۱؛ البیان، ص۳۴۸.</ref> برخی از [[پیروان]] این دیدگاه، تشریع آن را در اوایل [[هجرت]]،<ref>الاتقان، ج ۱، ص۱۰۸.</ref> سال‌های دوم،<ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۲۴۹؛ مغنی المحتاج، ج ۱، ص۳۶۸؛ الامثل، ج ۶، ص۹۶.</ref> سوم، چهارم <ref>الصحیح من سیرة النبی، ج ۴، ص۲۹۷.</ref> و برخی در [[سال نهم هجرت]] دانسته‌اند.<ref>تاریخ طبری، ج ۲، ص۳۸۳؛ فتح‌الباری، ج ۳، ص۲۱۱.</ref> برخی در [[تأیید]] دیدگاه مشهور گفته‌اند: [[علمای اسلامی]] [[اتفاق نظر]] دارند <ref> فتح الباری، ج ۳، ص۲۱۱.</ref> که آیه تشریع [[روزه]]: {{متن قرآن|كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ}}<ref>«روزه بر شما مقرّر شده است » سوره بقره، آیه ۱۸۳.</ref> پس از [[هجرت]] و در [[مدینه]] نازل شد و بر اساس [[روایات]] دیگر، [[مأمور]] شدن به [[زکات]] فطره پیش از [[تشریع]] [[زکات]] [[اموال]] بوده است،<ref>سنن ابن ماجه، ج ۱، ص۵۸۵؛ سنن النسائی، ج ۵، ص۴۹.</ref> از این رو تشریع زکات اموال باید در مدینه و پس از هجرت باشد.<ref>فتح الباری، ج ۳، ص۲۱۱.</ref> در روایتی از [[اهل بیت]]{{عم}} نیز آمده است که وقتی [[آیه]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> در [[ماه رمضان]] نازل شد، [[پیامبر]]{{صل}} [[وجوب]] زکات را به [[مردم]] اعلام کرد و پس از گذشت یک سال آنان را به خارج ساختن زکات [[مال]] خود [[فرمان]] داد و مأمورانی را برای دریافت آن معین کرد.<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۱۳ - ۱۴؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۹.</ref> از این [[روایت]] نیز بر می‌آید که وجوب زکات و جمع‌آوری آن در مدینه بوده است؛ زیرا پیامبر در [[مکه]] مأمورانی برای دریافت زکات نداشت.
در باره [[زمان]] [[واجب]] شدن زکات بر مسلمانان دیدگاه‌های متفاوتی هست: مشهور برآن‌اند که [[حکم]] زکات در [[مدینه]] نازل شد.<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۵، ص۱۳۹؛ عمدة القاری، ج ۸، ص۲۵۵؛ نک: المیزان، ج ۶، ص۱۰ - ۱۱؛ البیان، ص۳۴۸.</ref> برخی از [[پیروان]] این دیدگاه، تشریع آن را در اوایل [[هجرت]]،<ref>الاتقان، ج ۱، ص۱۰۸.</ref> سال‌های دوم،<ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۲۴۹؛ مغنی المحتاج، ج ۱، ص۳۶۸؛ الامثل، ج ۶، ص۹۶.</ref> سوم، چهارم <ref>الصحیح من سیرة النبی، ج ۴، ص۲۹۷.</ref> و برخی در [[سال نهم هجرت]] دانسته‌اند.<ref>تاریخ طبری، ج ۲، ص۳۸۳؛ فتح‌الباری، ج ۳، ص۲۱۱.</ref> برخی در [[تأیید]] دیدگاه مشهور گفته‌اند: [[علمای اسلامی]] [[اتفاق نظر]] دارند <ref> فتح الباری، ج ۳، ص۲۱۱.</ref> که آیه تشریع [[روزه]]: {{متن قرآن|كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ}}<ref>«روزه بر شما مقرّر شده است» سوره بقره، آیه ۱۸۳.</ref> پس از [[هجرت]] و در [[مدینه]] نازل شد و بر اساس [[روایات]] دیگر، [[مأمور]] شدن به [[زکات]] فطره پیش از [[تشریع]] [[زکات]] [[اموال]] بوده است،<ref>سنن ابن ماجه، ج ۱، ص۵۸۵؛ سنن النسائی، ج ۵، ص۴۹.</ref> از این رو تشریع زکات اموال باید در مدینه و پس از هجرت باشد.<ref>فتح الباری، ج ۳، ص۲۱۱.</ref> در روایتی از [[اهل بیت]]{{عم}} نیز آمده است که وقتی [[آیه]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> در [[ماه رمضان]] نازل شد، [[پیامبر]]{{صل}} [[وجوب]] زکات را به [[مردم]] اعلام کرد و پس از گذشت یک سال آنان را به خارج ساختن زکات [[مال]] خود [[فرمان]] داد و مأمورانی را برای دریافت آن معین کرد.<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۱۳ - ۱۴؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۹.</ref> از این [[روایت]] نیز بر می‌آید که وجوب زکات و جمع‌آوری آن در مدینه بوده است؛ زیرا پیامبر در [[مکه]] مأمورانی برای دریافت زکات نداشت.


[[پیروان]] نظریه مشهور، در توجیه آیاتی که از وجوب [[پرداخت زکات]] و [[انفاق]] در مکه سخن به میان آورده، مراد از زکات در این [[آیات]] را زکات [[مستحب]] <ref>التبیان، ج ۳، ص۲۶۱؛ الامثل، ج ۳، ص۳۳۶.</ref> یا مطلق [[انفاق در راه خدا]] <ref>المیزان، ج ۱۷، ص۳۶۱.</ref> یا مقصود از زکات را [[تطهیر]] [[جان]] از آلودگی‌ها، از جمله [[آلودگی]] [[شرک]] دانسته‌اند، <ref>مجمع البیان، ج ۹، ص۸؛ اضواء البیان، ج ۵، ص۳۰۸.</ref> یا مقصود، [[اطعام]] [[مسلمانان]] نیازمند است که اعطای آن از سوی [[مشرکان]] [[تحریم]] شده بود.<ref>التبیان، ج ۹، ص۱۰۷؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۸.</ref>
[[پیروان]] نظریه مشهور، در توجیه آیاتی که از وجوب [[پرداخت زکات]] و [[انفاق]] در مکه سخن به میان آورده، مراد از زکات در این [[آیات]] را زکات [[مستحب]] <ref>التبیان، ج ۳، ص۲۶۱؛ الامثل، ج ۳، ص۳۳۶.</ref> یا مطلق [[انفاق در راه خدا]] <ref>المیزان، ج ۱۷، ص۳۶۱.</ref> یا مقصود از زکات را [[تطهیر]] [[جان]] از آلودگی‌ها، از جمله [[آلودگی]] [[شرک]] دانسته‌اند، <ref>مجمع البیان، ج ۹، ص۸؛ اضواء البیان، ج ۵، ص۳۰۸.</ref> یا مقصود، [[اطعام]] [[مسلمانان]] نیازمند است که اعطای آن از سوی [[مشرکان]] [[تحریم]] شده بود.<ref>التبیان، ج ۹، ص۱۰۷؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۸.</ref>
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
[[اسلام]] برای زکات [[قوانین]] و [[احکام]] متعددی [[تشریع]] کرده است که برخی از عمده‌ترین آنها بدین شرح‌اند.
[[اسلام]] برای زکات [[قوانین]] و [[احکام]] متعددی [[تشریع]] کرده است که برخی از عمده‌ترین آنها بدین شرح‌اند.
=== [[وجوب]] [[پرداخت زکات]] ===
=== [[وجوب]] [[پرداخت زکات]] ===
به نظر [[فقیهان]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] پرداخت زکات [[واجب]] است. مستند وجوب، آیاتی‌اند که در آنها به پرداخت زکات [[فرمان]] داده شده است؛<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۷؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۵؛ المغنی، ج ۲، ص۴۳۳.</ref> مانند آیه {{متن قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ}}<ref>«و نماز را برپا دارید و زکات بدهید » سوره بقره، آیه ۴۳.</ref>؛ نیز [[آیه]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را به [[گرفتن زکات]] [[اموال]] [[مردم]] [[فرمان]] داده است<ref> الاقناع، ج ۱، ص۱۹۵؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۳.</ref> و [[آیات]] {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان!» سوره فصلت، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که زکات نمی‌پردازند و اینانند که منکر جهان واپسین‌اند» سوره فصلت، آیه ۷.</ref> که [[مشرکان]] را به جهت ندادن [[زکات]] [[تهدید]] کرده است<ref>الحدائق، ج ۱۲، ص۳.</ref>. افزون بر این، به آیه {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ}}<ref>«و اوست که باغ‌هایی با داربست و بی‌داربست و خرمابن و کشتزار با خوردنی‌هایی گوناگون و زیتون و انار، همگون و ناهمگون آفریده است؛ از میوه‌اش چون بار آورد بخورید و حقّ (مستمندان) را از آن، روز درو (یا چیدن) آن بپردازید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمی‌دارد» سوره انعام، آیه ۱۴۱.</ref> که [[مسلمانان]] را به پرداخت [[حق]] محصولات [[کشاورزی]] و [[باغی]] فرمان داده و آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از دستاوردهای پاکیزه خود و آنچه ما از زمین برای شما بر می‌آوریم ببخشید و بر آن نباشید  که از نامرغوب‌های آنها ببخشید در حالی که خود نیز آنها را جز با چشم‌پوشی نسبت به آنها نمی‌ستاندید؛ و بدانید که خداوند بی‌نیازی ستوده است» سوره بقره، آیه ۲۶۷.</ref> که مسلمانان را به [[انفاق]] از آنچه کسب کرده یا [[خداوند]] از [[زمین]] برایشان خارج کرده، سفارش کرده و آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، دارایی‌های مردم را به نادرستی می‌خورند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.</ref> که جمع‌کنندگان طلا و نقره و [[امتناع]] کنندگان از انفاق از آنها را به [[عذاب الهی]] تهدید کرده است نیز بر [[وجوب]] [[پرداخت زکات]] برخی اموال استناد شده است.<ref>منتهی المطلب، ج ۱، ص۴۹۶.</ref> افزون بر [[آیات قرآن]]، به روایاتی از پیامبر اکرم{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} نیز بر وجوب [[استدلال]] شده است؛<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۷؛ منتهی المطلب، ج ۱، ص۴۹؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۵؛ المغنی، ج ۲، ص۴۳۳ - ۴۳۴.</ref> مانند روایتی که [[پیامبر]] به [[معاذ]] هنگام رفتن به [[یمن]] فرمان داد که به [[فرمان خدا]] [[زکات]] را از [[ثروتمندان]] آنها گرفته و به [[فقیران]] بپردازد.<ref>صحیح البخاری، ج ۲، ص۱۰۸؛ صحیح مسلم، ج ۱، ص۳۸.</ref> و روایتی که در آن پیامبر{{صل}} از وجوب زکات بر مردم همچون [[نماز]] یاد کرد؛<ref> الکافی، ج ۳، ص۴۹۷؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۱۳ - ۱۴.</ref> نیز روایاتی که در آنها از [[تشریع]] وجوب زکات همراه نماز یاد شده <ref> الکافی، ج ۳، ص۴۹۸؛ الاستبصار، ج ۲، ص۳.</ref> و نماز بدون زکات، نامقبول دانسته شده است <ref>الکافی، ج ۳، ص۵۰۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۱۰.</ref> و [[احادیث]] بیانگر [[ملعون]] بودن [[اموال زکات]] نداده <ref> الکافی، ج ۲، ص۲۵۸؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۲۳.</ref> و [[تهدید]] مانعان [[زکات]] به [[عذاب الهی]].<ref>الکافی، ج ۳، ص۵۰۵ - ۵۰۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۹؛ سنن النسائی، ج ۵، ص۱۱.</ref> به [[اجماع]] [[مسلمانان]] نیز بر [[وجوب]] زکات [[استدلال]] شده است.<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۷؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۶؛ المغنی، ج ۲، ص۴۳۳.</ref>
به نظر [[فقیهان]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] پرداخت زکات [[واجب]] است. مستند وجوب، آیاتی‌اند که در آنها به پرداخت زکات [[فرمان]] داده شده است؛<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۷؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۵؛ المغنی، ج ۲، ص۴۳۳.</ref> مانند آیه {{متن قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ}}<ref>«و نماز را برپا دارید و زکات بدهید» سوره بقره، آیه ۴۳.</ref>؛ نیز [[آیه]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را به [[گرفتن زکات]] [[اموال]] [[مردم]] [[فرمان]] داده است<ref> الاقناع، ج ۱، ص۱۹۵؛ الحدائق، ج ۱۲، ص۳.</ref> و [[آیات]] {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان!» سوره فصلت، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که زکات نمی‌پردازند و اینانند که منکر جهان واپسین‌اند» سوره فصلت، آیه ۷.</ref> که [[مشرکان]] را به جهت ندادن [[زکات]] [[تهدید]] کرده است<ref>الحدائق، ج ۱۲، ص۳.</ref>. افزون بر این، به آیه {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ}}<ref>«و اوست که باغ‌هایی با داربست و بی‌داربست و خرمابن و کشتزار با خوردنی‌هایی گوناگون و زیتون و انار، همگون و ناهمگون آفریده است؛ از میوه‌اش چون بار آورد بخورید و حقّ (مستمندان) را از آن، روز درو (یا چیدن) آن بپردازید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمی‌دارد» سوره انعام، آیه ۱۴۱.</ref> که [[مسلمانان]] را به پرداخت [[حق]] محصولات [[کشاورزی]] و [[باغی]] فرمان داده و آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از دستاوردهای پاکیزه خود و آنچه ما از زمین برای شما بر می‌آوریم ببخشید و بر آن نباشید  که از نامرغوب‌های آنها ببخشید در حالی که خود نیز آنها را جز با چشم‌پوشی نسبت به آنها نمی‌ستاندید؛ و بدانید که خداوند بی‌نیازی ستوده است» سوره بقره، آیه ۲۶۷.</ref> که مسلمانان را به [[انفاق]] از آنچه کسب کرده یا [[خداوند]] از [[زمین]] برایشان خارج کرده، سفارش کرده و آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، دارایی‌های مردم را به نادرستی می‌خورند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.</ref> که جمع‌کنندگان طلا و نقره و [[امتناع]] کنندگان از انفاق از آنها را به [[عذاب الهی]] تهدید کرده است نیز بر [[وجوب]] [[پرداخت زکات]] برخی اموال استناد شده است.<ref>منتهی المطلب، ج ۱، ص۴۹۶.</ref> افزون بر [[آیات قرآن]]، به روایاتی از پیامبر اکرم{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} نیز بر وجوب [[استدلال]] شده است؛<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۷؛ منتهی المطلب، ج ۱، ص۴۹؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۵؛ المغنی، ج ۲، ص۴۳۳ - ۴۳۴.</ref> مانند روایتی که [[پیامبر]] به [[معاذ]] هنگام رفتن به [[یمن]] فرمان داد که به [[فرمان خدا]] [[زکات]] را از [[ثروتمندان]] آنها گرفته و به [[فقیران]] بپردازد.<ref>صحیح البخاری، ج ۲، ص۱۰۸؛ صحیح مسلم، ج ۱، ص۳۸.</ref> و روایتی که در آن پیامبر{{صل}} از وجوب زکات بر مردم همچون [[نماز]] یاد کرد؛<ref> الکافی، ج ۳، ص۴۹۷؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۱۳ - ۱۴.</ref> نیز روایاتی که در آنها از [[تشریع]] وجوب زکات همراه نماز یاد شده <ref> الکافی، ج ۳، ص۴۹۸؛ الاستبصار، ج ۲، ص۳.</ref> و نماز بدون زکات، نامقبول دانسته شده است <ref>الکافی، ج ۳، ص۵۰۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۱۰.</ref> و [[احادیث]] بیانگر [[ملعون]] بودن [[اموال زکات]] نداده <ref> الکافی، ج ۲، ص۲۵۸؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص۲۳.</ref> و [[تهدید]] مانعان [[زکات]] به [[عذاب الهی]].<ref>الکافی، ج ۳، ص۵۰۵ - ۵۰۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۹؛ سنن النسائی، ج ۵، ص۱۱.</ref> به [[اجماع]] [[مسلمانان]] نیز بر [[وجوب]] زکات [[استدلال]] شده است.<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۷؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۶؛ المغنی، ج ۲، ص۴۳۳.</ref>
=== شرایط وجوب [[پرداخت زکات]] ===
=== شرایط وجوب [[پرداخت زکات]] ===
وجوب پرداختن زکات، شرایطی دارد:
وجوب پرداختن زکات، شرایطی دارد:
خط ۱۲۰: خط ۱۲۰:
# [[عقل]]: برپایه این شرط، در [[مال]] [[مجنون]] زکات واجب نیست.<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۱۵؛ المجموع، ج ۵، ص۳۳۰؛المغنی، ج ۲، ص۴۹۳.</ref> دلیل این دو شرط به نظر برخی آن است که [[فرمان]] به زکات در [[قرآن]] و [[سنت]]، ویژه [[مکلفان]] است و به طفل و مجنون تعلق نمی‌گیرد. افزون بر این، [[زکات]] عبادتی است نیازمند [[نیت]] و طفل و مجنون از [[نیّت]] معذورند.<ref>المعتبر، ج ۲، ص۴۸۶؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۱۵۳ - ۱۵۴.</ref> برخی دیگر [[آیه]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> را دلیل عدم وجوب زکات بر مجنون دانسته‌اند؛ با این استدلال که در این آیه علت [[گرفتن زکات]] [[تطهیر]] زکات دهندگان از [[گناهان]] دانسته شده و نامکلفان گناهی ندارند تا به این وسیله تطهیر شوند.<ref>مختلف الشیعه، ج ۳، ص۱۵۲؛ المجموع، ج ۵، ص۳۳؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۱۲.</ref> در این باره به [[روایات]]، مانند [[حدیث]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} که در آن از [[مکلف]] نبودن چند گروه از جمله طفل و مجنون[[سخن]] به میان آمده <ref> الخصال، ص۴۱۷؛ مسند احمد، ج ۱، ص۱۱۸؛ سنن ابن ماجه، ج ۱، ص۶۵۹.</ref> نیز استناد شده است؛<ref> المغنی، ج ۲، ص۴۹۳؛ المجموع، ج ۵، ص۳۳۰؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۱۱.</ref> ولی برخی از [[فقیهان]] [[شیعه]] <ref>الخلاف، ج ۲، ص۴۰؛ نک: مختلف الشیعه، ج ۳، ص۱۵۲؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۱۴ - ۱۵.</ref> و [[اهل سنت]] <ref>المدونة الکبری، ج ۱، ص۲۴۹ - ۲۵۰؛ المغنی، ج، ص۴۹۳؛ المجموع، ج ۵، ص۳۳۱.</ref> با استناد به عموم [[آیه]] <ref>مستند الشیعه، ج ۹، ص۱۵.</ref> {{متن قرآن|وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ}}<ref>«و آنان که در دارایی‌هایشان حقی معین است،» سوره معارج، آیه ۲۴.</ref>، {{متن قرآن|لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ}}<ref>«و در دارایی‌هایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بی‌بهره بود» سوره ذاریات، آیه ۱۹.</ref> و برخی [[روایات]]، [[زکات]] را در برخی [[اموال]] طفل و [[مجنون]] از جمله غلاّت و حیوانات سه‌گانه [[واجب]] شمرده و برآن‌اند که [[اخراج]] [[زکات]] این اموال بر [[ولیّ]] طفل و مجنون واجب است. برخی از [[فقهای شیعه]] <ref>نک: مختلف الشیعه، ج ۳، ص۱۵۱؛ مفتاح الکرامه، ج ۱۱، ص۱۹.</ref> و بسیاری از فقیهان اهل سنت <ref>المجموع، ج ۵، ص۳۲۶، ۳۳۰؛ المغنی، ج ۲، ص۴۹.</ref> با استناد به روایاتی، زکات را در همه اموال نه گانه طفل یا طفل و مجنون واجب شمرده و بر آن‌اند که ولیّ آن دو باید زکات اموال آنان را بپردازد.
# [[عقل]]: برپایه این شرط، در [[مال]] [[مجنون]] زکات واجب نیست.<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۱۵؛ المجموع، ج ۵، ص۳۳۰؛المغنی، ج ۲، ص۴۹۳.</ref> دلیل این دو شرط به نظر برخی آن است که [[فرمان]] به زکات در [[قرآن]] و [[سنت]]، ویژه [[مکلفان]] است و به طفل و مجنون تعلق نمی‌گیرد. افزون بر این، [[زکات]] عبادتی است نیازمند [[نیت]] و طفل و مجنون از [[نیّت]] معذورند.<ref>المعتبر، ج ۲، ص۴۸۶؛ مختلف الشیعه، ج ۳، ص۱۵۳ - ۱۵۴.</ref> برخی دیگر [[آیه]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> را دلیل عدم وجوب زکات بر مجنون دانسته‌اند؛ با این استدلال که در این آیه علت [[گرفتن زکات]] [[تطهیر]] زکات دهندگان از [[گناهان]] دانسته شده و نامکلفان گناهی ندارند تا به این وسیله تطهیر شوند.<ref>مختلف الشیعه، ج ۳، ص۱۵۲؛ المجموع، ج ۵، ص۳۳؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۱۲.</ref> در این باره به [[روایات]]، مانند [[حدیث]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} که در آن از [[مکلف]] نبودن چند گروه از جمله طفل و مجنون[[سخن]] به میان آمده <ref> الخصال، ص۴۱۷؛ مسند احمد، ج ۱، ص۱۱۸؛ سنن ابن ماجه، ج ۱، ص۶۵۹.</ref> نیز استناد شده است؛<ref> المغنی، ج ۲، ص۴۹۳؛ المجموع، ج ۵، ص۳۳۰؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۱۱.</ref> ولی برخی از [[فقیهان]] [[شیعه]] <ref>الخلاف، ج ۲، ص۴۰؛ نک: مختلف الشیعه، ج ۳، ص۱۵۲؛ مستند الشیعه، ج ۹، ص۱۴ - ۱۵.</ref> و [[اهل سنت]] <ref>المدونة الکبری، ج ۱، ص۲۴۹ - ۲۵۰؛ المغنی، ج، ص۴۹۳؛ المجموع، ج ۵، ص۳۳۱.</ref> با استناد به عموم [[آیه]] <ref>مستند الشیعه، ج ۹، ص۱۵.</ref> {{متن قرآن|وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ}}<ref>«و آنان که در دارایی‌هایشان حقی معین است،» سوره معارج، آیه ۲۴.</ref>، {{متن قرآن|لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ}}<ref>«و در دارایی‌هایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بی‌بهره بود» سوره ذاریات، آیه ۱۹.</ref> و برخی [[روایات]]، [[زکات]] را در برخی [[اموال]] طفل و [[مجنون]] از جمله غلاّت و حیوانات سه‌گانه [[واجب]] شمرده و برآن‌اند که [[اخراج]] [[زکات]] این اموال بر [[ولیّ]] طفل و مجنون واجب است. برخی از [[فقهای شیعه]] <ref>نک: مختلف الشیعه، ج ۳، ص۱۵۱؛ مفتاح الکرامه، ج ۱۱، ص۱۹.</ref> و بسیاری از فقیهان اهل سنت <ref>المجموع، ج ۵، ص۳۲۶، ۳۳۰؛ المغنی، ج ۲، ص۴۹.</ref> با استناد به روایاتی، زکات را در همه اموال نه گانه طفل یا طفل و مجنون واجب شمرده و بر آن‌اند که ولیّ آن دو باید زکات اموال آنان را بپردازد.
# [[حریت]]: زکات دادن بر برده واجب نیست،<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۱۶؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۶؛ المغنی، ج ۲، ص۴۹۲ - ۴۹۴.</ref> زیرا برده مالک چیزی نیست: {{متن قرآن|ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْدًا مَمْلُوكًا لَا يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَمَنْ رَزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ يُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«خداوند بنده‌ای زرخرید را مثل می‌زند که توان هیچ کاری ندارد و کسی را که به او از خویش روزی نیکویی داده‌ایم و او پنهان و آشکار از آن می‌بخشد؛ آیا (این دو) برابرند؟ سپاس خداوند راست (که بی‌همتاست) اما بیشتر آنان نمی‌دانند» سوره نحل، آیه ۷۵.</ref>، {{متن قرآن|ضَرَبَ لَكُمْ مَثَلًا مِنْ أَنْفُسِكُمْ هَلْ لَكُمْ مِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ شُرَكَاءَ فِي مَا رَزَقْنَاكُمْ فَأَنْتُمْ فِيهِ سَوَاءٌ تَخَافُونَهُمْ كَخِيفَتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ}}<ref>«برای شما از خودتان مثلی آورده است: آیا از برده‌هاتان، میان آنچه روزیتان کرده‌ایم، شریک‌هایی دارید که در آن با آنان برابر باشید، از آنان همان‌گونه بهراسید که از همدیگر می‌هراسید؟ بدین‌گونه ما آیات را برای کسانی که خرد می‌ورزند روشن می‌داریم» سوره روم، آیه ۲۸.</ref>.<ref>منتهی المطلب، ج ۱، ص۴۷۳؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۱۶.</ref>
# [[حریت]]: زکات دادن بر برده واجب نیست،<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۱۶؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۶؛ المغنی، ج ۲، ص۴۹۲ - ۴۹۴.</ref> زیرا برده مالک چیزی نیست: {{متن قرآن|ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْدًا مَمْلُوكًا لَا يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَمَنْ رَزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ يُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«خداوند بنده‌ای زرخرید را مثل می‌زند که توان هیچ کاری ندارد و کسی را که به او از خویش روزی نیکویی داده‌ایم و او پنهان و آشکار از آن می‌بخشد؛ آیا (این دو) برابرند؟ سپاس خداوند راست (که بی‌همتاست) اما بیشتر آنان نمی‌دانند» سوره نحل، آیه ۷۵.</ref>، {{متن قرآن|ضَرَبَ لَكُمْ مَثَلًا مِنْ أَنْفُسِكُمْ هَلْ لَكُمْ مِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ شُرَكَاءَ فِي مَا رَزَقْنَاكُمْ فَأَنْتُمْ فِيهِ سَوَاءٌ تَخَافُونَهُمْ كَخِيفَتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ}}<ref>«برای شما از خودتان مثلی آورده است: آیا از برده‌هاتان، میان آنچه روزیتان کرده‌ایم، شریک‌هایی دارید که در آن با آنان برابر باشید، از آنان همان‌گونه بهراسید که از همدیگر می‌هراسید؟ بدین‌گونه ما آیات را برای کسانی که خرد می‌ورزند روشن می‌داریم» سوره روم، آیه ۲۸.</ref>.<ref>منتهی المطلب، ج ۱، ص۴۷۳؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۱۶.</ref>
# [[اسلام]]: بسیاری از [[فقهای اهل سنت]]، اسلام را شرط تعلق [[تکلیف]] دانسته<ref>الاقناع، ج۱، ص۱۹۶؛ کشاف القناع، ج۲، ص۱۹۴؛ حاشیة رد المحتار، ج ۲، ص۵۰۳ - ۵۰۴.</ref> و گفته‌اند که [[پرداخت زکات]] بر [[کافران]] واجب نیست،<ref>المغنی، ج ۲، ص۴۹۲ - ۴۹۳؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۸.</ref> زیرا آنان به [[حقوقی]] همچون زکات که از ابتدا به آن ملتزم نشده‌اند [[مکلف]] نیستند؛<ref>المجموع، ج ۵، ص۳۲۸.</ref> اما به نظر فقیهان شیعه <ref>الخلاف، ج۲، ص۸۳؛ جواهرالکلام، ج۱۵، ص۶۱.</ref> و برخی از فقهای اهل سنت <ref> کشاف القناع، ج ۱، ص۲۶۲.</ref> زکات بر [[کافران]] نیز [[واجب]] است؛ زیرا آنان همانند [[مسلمانان]] به [[فروع دین اسلام]] از جمله [[زکات]] مکلف‌اند.<ref>منتهی المطلب، ج ۱، ص۴۷۳؛ مواهب الجلیل، ج ۳، ص۴۲۵؛ کشاف القناع، ج ۱، ص۲۶۲.</ref> مستند این امر عموم آیاتی است که همه [[انسان‌ها]] را به [[عبادت خدا]] [[مکلف]] کرده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ}}<ref>«ای مردم! پروردگارتان را بپرستید » سوره بقره، آیه ۲۱.</ref> و [[آیات]] [[وجوب]] زکات که عام بوده و کافران را نیز در بر می‌گیرد و نیز آیات {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان!» سوره فصلت، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که زکات نمی‌پردازند و اینانند که منکر جهان واپسین‌اند» سوره فصلت، آیه ۷.</ref>،  {{متن قرآن|فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّى}}<ref>«نه (حق را) راست دانست و نه نماز گزارد» سوره قیامه، آیه ۳۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلَكِنْ كَذَّبَ وَتَوَلَّى}}<ref>«ولی دروغ شمرد و روی گرداند» سوره قیامه، آیه ۳۲.</ref> که به طور خاص [[مشرکان]] را به جهت ندادن زکات [[تهدید]] کرده است؛<ref>الخلاف، ج ۲، ص۸۳؛ غنائم الایام، ج ۴، ص۵۱ - ۵۲؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۶۱.</ref> ولی [[پیروان]] این دیدگاه، افزوده‌اند: در صورت پرداختن زکات، عمل آنان صحیح و پذیرفته نیست؛ زیرا پرداختن زکات، مشروط به [[قصد قربت]] بوده و این [[نیت]] از [[کافر]] محقق نمی‌شود؛<ref>المعتبر، ج ۲، ص۴۹۰؛ منتهی المطلب، ج ۱، ص۴۷۳.</ref> اما در صورت [[اسلام آوردن]] کافران، به نظر بسیاری از [[فقیهان]]، [[زکات]] [[اموال]] [[زمان]] [[کفر]] آنان ساقط بوده و پرداخت آن واجب نیست.<ref> مفتاح الکرامه، ج ۱۱، ص۱۰۳ - ۱۰۴؛ الروضة البهیه، ج ۲، ص۵۲؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۸.</ref> دلیل برخی بر [[سقوط]] این [[تکلیف]]، [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ مَا قَدْ سَلَفَ وَإِنْ يَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ}}<ref>«به کافران بگو: اگر (از کفر) باز ایستند گذشته‌هایشان بخشوده می‌گردد و اگر (به آن) باز گردند، (بدانند که) سنّت پیشینیان گذشته است» سوره انفال، آیه ۳۸.</ref> است که از [[آمرزش]] و [[بخشایش]] گذشته کافران در صورت [[پذیرش اسلام]] [[سخن]] گفته است<ref>جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۶۱ - ۶۲.</ref> و نیز [[روایت]] [[پیامبر]]{{صل}} که [[اسلام]] را سبب محو و پوشاندن گذشته فرد شمرده است؛<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۴۰؛ مدارک الاحکام، ج ۵، ص۴۲.</ref> ولی برخی از [[فقها]] [[ادله]] یاد شده را [[ضعیف]] شمرده، و برآن‌اند که با پذیرش اسلام، زکات از کافر نسبت به اموال زمان کفر ساقط نمی‌گردد.<ref>مفتاح الکرامه، ج ۱۱، ص۱۰۴؛ مدارک الاحکام، ج ۵، ص۴۲.</ref>
# [[اسلام]]: بسیاری از [[فقهای اهل سنت]]، اسلام را شرط تعلق [[تکلیف]] دانسته<ref>الاقناع، ج۱، ص۱۹۶؛ کشاف القناع، ج۲، ص۱۹۴؛ حاشیة رد المحتار، ج ۲، ص۵۰۳ - ۵۰۴.</ref> و گفته‌اند که [[پرداخت زکات]] بر [[کافران]] واجب نیست،<ref>المغنی، ج ۲، ص۴۹۲ - ۴۹۳؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۸.</ref> زیرا آنان به [[حقوقی]] همچون زکات که از ابتدا به آن ملتزم نشده‌اند [[مکلف]] نیستند؛<ref>المجموع، ج ۵، ص۳۲۸.</ref> اما به نظر فقیهان شیعه <ref>الخلاف، ج۲، ص۸۳؛ جواهرالکلام، ج۱۵، ص۶۱.</ref> و برخی از فقهای اهل سنت <ref> کشاف القناع، ج ۱، ص۲۶۲.</ref> زکات بر [[کافران]] نیز [[واجب]] است؛ زیرا آنان همانند [[مسلمانان]] به [[فروع دین اسلام]] از جمله [[زکات]] مکلف‌اند.<ref>منتهی المطلب، ج ۱، ص۴۷۳؛ مواهب الجلیل، ج ۳، ص۴۲۵؛ کشاف القناع، ج ۱، ص۲۶۲.</ref> مستند این امر عموم آیاتی است که همه [[انسان‌ها]] را به [[عبادت خدا]] [[مکلف]] کرده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ}}<ref>«ای مردم! پروردگارتان را بپرستید» سوره بقره، آیه ۲۱.</ref> و [[آیات]] [[وجوب]] زکات که عام بوده و کافران را نیز در بر می‌گیرد و نیز آیات {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان!» سوره فصلت، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که زکات نمی‌پردازند و اینانند که منکر جهان واپسین‌اند» سوره فصلت، آیه ۷.</ref>،  {{متن قرآن|فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّى}}<ref>«نه (حق را) راست دانست و نه نماز گزارد» سوره قیامه، آیه ۳۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلَكِنْ كَذَّبَ وَتَوَلَّى}}<ref>«ولی دروغ شمرد و روی گرداند» سوره قیامه، آیه ۳۲.</ref> که به طور خاص [[مشرکان]] را به جهت ندادن زکات [[تهدید]] کرده است؛<ref>الخلاف، ج ۲، ص۸۳؛ غنائم الایام، ج ۴، ص۵۱ - ۵۲؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۶۱.</ref> ولی [[پیروان]] این دیدگاه، افزوده‌اند: در صورت پرداختن زکات، عمل آنان صحیح و پذیرفته نیست؛ زیرا پرداختن زکات، مشروط به [[قصد قربت]] بوده و این [[نیت]] از [[کافر]] محقق نمی‌شود؛<ref>المعتبر، ج ۲، ص۴۹۰؛ منتهی المطلب، ج ۱، ص۴۷۳.</ref> اما در صورت [[اسلام آوردن]] کافران، به نظر بسیاری از [[فقیهان]]، [[زکات]] [[اموال]] [[زمان]] [[کفر]] آنان ساقط بوده و پرداخت آن واجب نیست.<ref> مفتاح الکرامه، ج ۱۱، ص۱۰۳ - ۱۰۴؛ الروضة البهیه، ج ۲، ص۵۲؛ المجموع، ج ۵، ص۳۲۸.</ref> دلیل برخی بر [[سقوط]] این [[تکلیف]]، [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ مَا قَدْ سَلَفَ وَإِنْ يَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ}}<ref>«به کافران بگو: اگر (از کفر) باز ایستند گذشته‌هایشان بخشوده می‌گردد و اگر (به آن) باز گردند، (بدانند که) سنّت پیشینیان گذشته است» سوره انفال، آیه ۳۸.</ref> است که از [[آمرزش]] و [[بخشایش]] گذشته کافران در صورت [[پذیرش اسلام]] [[سخن]] گفته است<ref>جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۶۱ - ۶۲.</ref> و نیز [[روایت]] [[پیامبر]]{{صل}} که [[اسلام]] را سبب محو و پوشاندن گذشته فرد شمرده است؛<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۴۰؛ مدارک الاحکام، ج ۵، ص۴۲.</ref> ولی برخی از [[فقها]] [[ادله]] یاد شده را [[ضعیف]] شمرده، و برآن‌اند که با پذیرش اسلام، زکات از کافر نسبت به اموال زمان کفر ساقط نمی‌گردد.<ref>مفتاح الکرامه، ج ۱۱، ص۱۰۴؛ مدارک الاحکام، ج ۵، ص۴۲.</ref>
=== [[نیت]] در [[پرداخت زکات]] ===
=== [[نیت]] در [[پرداخت زکات]] ===
به نظر [[فقیهان]] [[امامیه]] <ref>الخلاف، ج ۲، ص۴۹؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۴۷۹.</ref> و بیشتر [[فقهای اهل سنت]] <ref>المجموع، ج ۶، ص۱۷۹؛ المغنی، ج ۲، ص۵۰۵.</ref> نیت در پرداخت زکات، [[واجب]] است؛ یعنی پرداخت کننده باید [[قصد قربت]] داشته باشد.<ref>المجموع، ج ۶، ص۱۷۹؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۳۲۷ - ۳۲۸؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۴۷۹.</ref> دلیل [[وجوب]] نیت به نظر برخی، [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ}}<ref>«و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشته‌اند، با درستی آیین، بپرستند و نماز بر پا دارند و زکات بپردازند و این است آیین پایدار (و استوار)» سوره بینه، آیه ۵.</ref> است که از [[لزوم]] قصد قربت در [[عبادات]] [[سخن]] به میان آورده است. و [[زکات]] نیز از عبادات است <ref>الخلاف، ج ۲، ص۴۹؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۳۲۷.</ref> و آیه {{متن قرآن|وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ}}<ref>«و هر آنچه ربا بدهید تا (بهره شما را) در دارایی‌های مردم بیفزاید نزد خدا نمی‌افزاید و آنچه زکات بدهید که خشنودی خداوند را بخواهید؛ چنین کسان دو چندان (پاداش) دارند» سوره روم، آیه ۳۹.</ref> که از قصد قربت در پرداختن زکات یاد کرده است<ref> فقه القرآن، ج ۱، ص۲۲۳.</ref>؛ نیز روایاتی که پذیرش همه [[اعمال]] را در گرو نیت آنها دانسته است <ref>بدائع الصنائع، ج ۲، ص۴۰؛ المغنی، ج ۲، ص۵۰۵؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۳۲۷.</ref>. در مقابل، برخی از فقهای اهل سنت[[زکات]] را نوعی دَیْن دانسته و برآن‌اند که در پرداخت آن [[نیّت]] و قصد قربت لازم نیست <ref>المغنی، ج ۲، ص۵۰۵.</ref>. افزون بر قصد قربت، زکات دهنده باید معین کند که آنچه [[انفاق]] می‌کند زکات [[مال]] است یا زکات فطره و واجب است یا [[مستحب]].<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۳۲۷-۳۲۸؛ المجموع، ج ۶، ص۱۷۹.</ref>
به نظر [[فقیهان]] [[امامیه]] <ref>الخلاف، ج ۲، ص۴۹؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۴۷۹.</ref> و بیشتر [[فقهای اهل سنت]] <ref>المجموع، ج ۶، ص۱۷۹؛ المغنی، ج ۲، ص۵۰۵.</ref> نیت در پرداخت زکات، [[واجب]] است؛ یعنی پرداخت کننده باید [[قصد قربت]] داشته باشد.<ref>المجموع، ج ۶، ص۱۷۹؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۳۲۷ - ۳۲۸؛ جواهرالکلام، ج ۱۵، ص۴۷۹.</ref> دلیل [[وجوب]] نیت به نظر برخی، [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ}}<ref>«و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشته‌اند، با درستی آیین، بپرستند و نماز بر پا دارند و زکات بپردازند و این است آیین پایدار (و استوار)» سوره بینه، آیه ۵.</ref> است که از [[لزوم]] قصد قربت در [[عبادات]] [[سخن]] به میان آورده است. و [[زکات]] نیز از عبادات است <ref>الخلاف، ج ۲، ص۴۹؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۳۲۷.</ref> و آیه {{متن قرآن|وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ}}<ref>«و هر آنچه ربا بدهید تا (بهره شما را) در دارایی‌های مردم بیفزاید نزد خدا نمی‌افزاید و آنچه زکات بدهید که خشنودی خداوند را بخواهید؛ چنین کسان دو چندان (پاداش) دارند» سوره روم، آیه ۳۹.</ref> که از قصد قربت در پرداختن زکات یاد کرده است<ref> فقه القرآن، ج ۱، ص۲۲۳.</ref>؛ نیز روایاتی که پذیرش همه [[اعمال]] را در گرو نیت آنها دانسته است <ref>بدائع الصنائع، ج ۲، ص۴۰؛ المغنی، ج ۲، ص۵۰۵؛ تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۳۲۷.</ref>. در مقابل، برخی از فقهای اهل سنت[[زکات]] را نوعی دَیْن دانسته و برآن‌اند که در پرداخت آن [[نیّت]] و قصد قربت لازم نیست <ref>المغنی، ج ۲، ص۵۰۵.</ref>. افزون بر قصد قربت، زکات دهنده باید معین کند که آنچه [[انفاق]] می‌کند زکات [[مال]] است یا زکات فطره و واجب است یا [[مستحب]].<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۵، ص۳۲۷-۳۲۸؛ المجموع، ج ۶، ص۱۷۹.</ref>
خط ۱۷۲: خط ۱۷۲:
یکی از لغت‌شناسان نیز می‌گوید: فقیر به سه دلیل بیچاره‌تر و نیازمندتر از مسکین است:
یکی از لغت‌شناسان نیز می‌گوید: فقیر به سه دلیل بیچاره‌تر و نیازمندتر از مسکین است:
#در آیه مذکور، فقیر پیش از مسکین ذکر شده و این، نشانه محتاج‌تر بودن فقیر است؛
#در آیه مذکور، فقیر پیش از مسکین ذکر شده و این، نشانه محتاج‌تر بودن فقیر است؛
#[[رسول خدا]]{{صل}} از [[فقر]] به [[خدا]] [[پناه]] برده و درخواست مسکنَت نموده و فرموده است: "پروردگارا، از فقر به تو پناه می‌برم" و "پروردگارا، مرا مسکین زنده بدار و مسکین بمیران و در [[قیامت]]، مسکین [[محشور]] بفرما"؛
# [[رسول خدا]]{{صل}} از [[فقر]] به [[خدا]] [[پناه]] برده و درخواست مسکنَت نموده و فرموده است: "پروردگارا، از فقر به تو پناه می‌برم" و "پروردگارا، مرا مسکین زنده بدار و مسکین بمیران و در [[قیامت]]، مسکین [[محشور]] بفرما"؛
#[[خداوند]] در [[قرآن]] برای [[مساکین]] مقداری [[توانایی مالی]] را [[اثبات]] نموده و فرموده است: {{متن قرآن|أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَاكِينَ}}<ref>«امّا آن کشتی از آن مستمندان بود.».. سوره کهف، آیه ۷۹.</ref>.<ref>الفروق اللغویه، بند ۱۶۴۵.</ref>
# [[خداوند]] در [[قرآن]] برای [[مساکین]] مقداری [[توانایی مالی]] را [[اثبات]] نموده و فرموده است: {{متن قرآن|أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَاكِينَ}}<ref>«امّا آن کشتی از آن مستمندان بود.».. سوره کهف، آیه ۷۹.</ref>.<ref>الفروق اللغویه، بند ۱۶۴۵.</ref>


{{متن قرآن|مُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ}} عبارتند از مردمی که قائل به [[توحید خداوند]] هستند، اما هنوز [[معرفت]] در دل‌هاشان [[راه]] نیافته است؛ لذا سهمی از [[زکات]] به ایشان داده می‌شود تا به [[اسلام]] متمایل شوند<ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۴۴.</ref>؛ و در صورت [[لزوم]] در [[دفع دشمنان]] [[یاری]] کنند یا برای رفع نیازهای [[جامعه دینی]] به کار گرفته شوند.  
{{متن قرآن|مُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ}} عبارتند از مردمی که قائل به [[توحید خداوند]] هستند، اما هنوز [[معرفت]] در دل‌هاشان [[راه]] نیافته است؛ لذا سهمی از [[زکات]] به ایشان داده می‌شود تا به [[اسلام]] متمایل شوند<ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۴۴.</ref>؛ و در صورت [[لزوم]] در [[دفع دشمنان]] [[یاری]] کنند یا برای رفع نیازهای [[جامعه دینی]] به کار گرفته شوند.  
خط ۱۹۹: خط ۱۹۹:
با توجه به نکات زیر، مقصود از این زکات زکات [[واجب]] نیست:
با توجه به نکات زیر، مقصود از این زکات زکات [[واجب]] نیست:
#این [[سوره مکی]] است و حال آنکه زکات در [[مدینه]] واجب شده است<ref>الجامع لاحکام القرآن، ج۶، ص۳۰.</ref>؛
#این [[سوره مکی]] است و حال آنکه زکات در [[مدینه]] واجب شده است<ref>الجامع لاحکام القرآن، ج۶، ص۳۰.</ref>؛
#[[شأن نزول آیه]] را چنین گفته‌اند که [[مشرکان قریش]]، که [[حجاج]] را سقایت و [[اطعام]] می‌کردند، اعلام نمودند این امکانات را در [[اختیار]] کسانی که به [[پیامبر]] [[ایمان]] آورده‌اند قرار نمی‌دهند. این [[آیه]] درباره آنان نازل شده است<ref>الجامع لاحکام القرآن، ج۱۵، ص۳۴۱؛ الکشاف، ج۳، ص۴۴۳.</ref>؛
# [[شأن نزول آیه]] را چنین گفته‌اند که [[مشرکان قریش]]، که [[حجاج]] را سقایت و [[اطعام]] می‌کردند، اعلام نمودند این امکانات را در [[اختیار]] کسانی که به [[پیامبر]] [[ایمان]] آورده‌اند قرار نمی‌دهند. این [[آیه]] درباره آنان نازل شده است<ref>الجامع لاحکام القرآن، ج۱۵، ص۳۴۱؛ الکشاف، ج۳، ص۴۴۳.</ref>؛
#[[مشرکان مکه]] [[اعتقادی]] به پیامبر و قرآن نداشتند، تا چه رسد به زکات، تا آنان بر عدم انجام این کار [[سرزنش]] شوند.
# [[مشرکان مکه]] [[اعتقادی]] به پیامبر و قرآن نداشتند، تا چه رسد به زکات، تا آنان بر عدم انجام این کار [[سرزنش]] شوند.


بنابراین مقصود از [[زکات]]، در این [[آیه]]، مطلق انفاق‌ها و خدماتی است که [[مشرکان]] در [[عصر جاهلیت]] به [[زائران]] «[[بیت اللّه]]» ارائه می‌کردند، نه زکات [[تشریع]] شده در [[اسلام]].
بنابراین مقصود از [[زکات]]، در این [[آیه]]، مطلق انفاق‌ها و خدماتی است که [[مشرکان]] در [[عصر جاهلیت]] به [[زائران]] «[[بیت اللّه]]» ارائه می‌کردند، نه زکات [[تشریع]] شده در [[اسلام]].
خط ۲۴۶: خط ۲۴۶:
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
#[[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']]
# [[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']]
# [[پرونده:1100836.jpg|22px]] [[سید محمد مرتضوی|مرتضوی، سید محمد]]، [[آیات ولایت در قرآن ج۱ (کتاب)|'''آیات ولایت در قرآن ج۱''']]
# [[پرونده:1100836.jpg|22px]] [[سید محمد مرتضوی|مرتضوی، سید محمد]]، [[آیات ولایت در قرآن ج۱ (کتاب)|'''آیات ولایت در قرآن ج۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}
خط ۲۵۴: خط ۲۵۴:


[[رده:زکات در قرآن]]
[[رده:زکات در قرآن]]
[[رده:مدخل]]
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش