عبیدالله بن زیاد در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۳: خط ۳۳:
پس از به [[حکومت]] رسیدن [[یزید]] و [[هجرت]] [[امام حسین]]{{ع}} و [[خاندان]] و اصحابش به [[مکه]]، [[امام]] چند ماهی که در [[مکه]] حضور داشت دائم در حال [[گفت‌وگو]] و رد و بدل کردن [[نامه]] و پیک به [[مردم]] شهرهای [[کوفه]] و [[بصره]] بود. در همان روزهایی که سیل [[نامه]] از [[کوفه]] به [[مکه]] روان شده بود، [[امام حسین]]{{ع}} برای فعال کردن [[شیعیان‌]] در [[بصره]]، نامه‌ای به سران پنجگانه [[بصره]] به اسامی [[مالک بن مِسمَع بَکری‌]]، [[احنف بن قیس|اَحنَف بن قیس‌]]، [[یزید بن مسعود نهشلی بصری|یزید بن مسعود نَهشَلی‌]]، [[منذر بن جارود عبدی|مُنذر بن جارود عَبدی‌]] و [[مسعود بن عمرو اَزدی‌]] نوشت و آنان را به [[یاری]] خود خواند. آن [[حضرت]] [[نامه]] را توسط [[سلیمان بن رزین|سلیمان بن رَزین]] مکنّی به [[ابورزین]] [[غلام]] خود که همراه کاروان [[امام]] از [[مدینه]] به [[مکه]] آمده و مردی [[رشید]]، [[مبارز]]، سخنور، ادیب و از [[دوستداران]] [[اهل بیت]]{{ع}} و شمشیرزنی ماهر بود، فرستاد.<ref>اخبار‌الطول، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۲۳۱-۲۳۲؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۳۵۶-۳۵۷؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۵، ص۳۶-۳۷.</ref>
پس از به [[حکومت]] رسیدن [[یزید]] و [[هجرت]] [[امام حسین]]{{ع}} و [[خاندان]] و اصحابش به [[مکه]]، [[امام]] چند ماهی که در [[مکه]] حضور داشت دائم در حال [[گفت‌وگو]] و رد و بدل کردن [[نامه]] و پیک به [[مردم]] شهرهای [[کوفه]] و [[بصره]] بود. در همان روزهایی که سیل [[نامه]] از [[کوفه]] به [[مکه]] روان شده بود، [[امام حسین]]{{ع}} برای فعال کردن [[شیعیان‌]] در [[بصره]]، نامه‌ای به سران پنجگانه [[بصره]] به اسامی [[مالک بن مِسمَع بَکری‌]]، [[احنف بن قیس|اَحنَف بن قیس‌]]، [[یزید بن مسعود نهشلی بصری|یزید بن مسعود نَهشَلی‌]]، [[منذر بن جارود عبدی|مُنذر بن جارود عَبدی‌]] و [[مسعود بن عمرو اَزدی‌]] نوشت و آنان را به [[یاری]] خود خواند. آن [[حضرت]] [[نامه]] را توسط [[سلیمان بن رزین|سلیمان بن رَزین]] مکنّی به [[ابورزین]] [[غلام]] خود که همراه کاروان [[امام]] از [[مدینه]] به [[مکه]] آمده و مردی [[رشید]]، [[مبارز]]، سخنور، ادیب و از [[دوستداران]] [[اهل بیت]]{{ع}} و شمشیرزنی ماهر بود، فرستاد.<ref>اخبار‌الطول، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۲۳۱-۲۳۲؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۳۵۶-۳۵۷؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۵، ص۳۶-۳۷.</ref>


[[سلیمان بن رزین]] به [[خانه]] [[ماریه]] دختر [[منقذ عبدی]] از [[طایفه]] [[عبدالقیس‌]] که از [[شیعیان‌]] فعال [[بصره]] بود، وارد شد. در آستانه [[قیام امام]] حسین‌{{ع}} [[خانه]] وی‌، محل تجمع [[دوست‌داران]] [[اهل بیت]] بود.<ref>اخبار‌الطول، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۲۳۱؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۳۵۶-۳۵۷، ۳۴۸؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۵، ص۳۶-۳۷؛ الارشاد فی معرفة حجج‌الله علی‌العباد، شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، بیروت: ۱۴۱۴ قمری.، ج۲، ص۴۲-۴۳</ref> [[یزید بن مسعود]] از [[طایفه]] بنی‌سعد با شماری از بزرگان [[قبایل]] جلسه‌ای گذاشت و [[نامه]] را برای [[قبایل]] [[بنی‌حمیم‌]]، [[بنی‌حنظله‌]] و [[بنی‌سعد]] قرائت نمود و از آنان خواست تا [[امام حسین]]{{ع}} را [[یاری]] نمایند. او وقتی از نهفته‌های افراد [[قبیله]] [[خود آگاهی]] یافت‌، نامه‌ای برای [[امام]] نوشت و [[حمایت]] خود و قبیله‌اش را به اطلاع [[امام]] رساند آن‌گاه خود را آماده حرکت به سوی [[امام حسین]]{{ع}} کرد، ولی قبل از آن‌که خود و قبیله‌اش از [[بصره]] خارج شوند، خبر [[شهادت امام حسین]]{{ع}} به آنان رسید.<ref>ر.ک: انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۲، ص۳۳۵؛ اخبار‌الطول، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۲۸۸؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۳ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۳۵۸؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۵، ص۳۸-۳۹؛ مقتل الحسین المقرّم، السید عبد الرزاق، بیروت: دارالکتاب اسلامی، ۱۹۷۹ میلادی.، ص۴۱.</ref> در [[شهر بصره]] دیگر سران [[قبایل]]، [[دعوت]] [[امام حسین]]{{ع}} را [[اجابت]] نکردند.
[[سلیمان بن رزین]] به [[خانه]] [[ماریه]] دختر [[منقذ عبدی]] از [[طایفه عبدالقیس‌]] که از [[شیعیان‌]] فعال [[بصره]] بود، وارد شد. در آستانه [[قیام امام]] حسین‌{{ع}} [[خانه]] وی‌، محل تجمع [[دوست‌داران]] [[اهل بیت]] بود.<ref>اخبار‌الطول، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۲۳۱؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۳۵۶-۳۵۷، ۳۴۸؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۵، ص۳۶-۳۷؛ الارشاد فی معرفة حجج‌الله علی‌العباد، شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، بیروت: ۱۴۱۴ قمری.، ج۲، ص۴۲-۴۳</ref> [[یزید بن مسعود]] از [[طایفه]] بنی‌سعد با شماری از بزرگان [[قبایل]] جلسه‌ای گذاشت و [[نامه]] را برای [[قبایل]] [[بنی‌حمیم‌]]، [[بنی‌حنظله‌]] و [[بنی‌سعد]] قرائت نمود و از آنان خواست تا [[امام حسین]]{{ع}} را [[یاری]] نمایند. او وقتی از نهفته‌های افراد [[قبیله]] [[خود آگاهی]] یافت‌، نامه‌ای برای [[امام]] نوشت و [[حمایت]] خود و قبیله‌اش را به اطلاع [[امام]] رساند آن‌گاه خود را آماده حرکت به سوی [[امام حسین]]{{ع}} کرد، ولی قبل از آن‌که خود و قبیله‌اش از [[بصره]] خارج شوند، خبر [[شهادت امام حسین]]{{ع}} به آنان رسید.<ref>ر.ک: انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۲، ص۳۳۵؛ اخبار‌الطول، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۲۸۸؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۳ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۳۵۸؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۵، ص۳۸-۳۹؛ مقتل الحسین المقرّم، السید عبد الرزاق، بیروت: دارالکتاب اسلامی، ۱۹۷۹ میلادی.، ص۴۱.</ref> در [[شهر بصره]] دیگر سران [[قبایل]]، [[دعوت]] [[امام حسین]]{{ع}} را [[اجابت]] نکردند.


[[منذر بن جارود]] که دخترش بحرّیه [[همسر]] [[عبیدالله بن زیاد]] بود، به [[گمان]] اینکه [[سلیمان بن رزین]]، قاصد [[دروغین]] [[امام حسین]]{{ع}} است و نقشه‌ای طراحی شده از طرف عبیدالله برای [[امتحان]] او است، [[سلیمان]] را به همراه [[نامه امام حسین]]{{ع}} به [[عبیدالله بن زیاد]] [[تسلیم]] کرد و باعث [[قتل]] [[سلیمان]] شد.<ref>انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۲، ص۳۳۵-۳۳۶؛ اخبار‌الطول، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۲۳۲؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۳۵۶-۳۵۷، ۳۴۸؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۵، ص۳۶-۳۷؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: ۱۸۶۱-۱۸۷۷ میلادی.، ج۳، ص۲۵۱؛ الارشاد فی معرفة حجج‌الله علی‌العباد، شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، بیروت: ۱۴۱۴ قمری.، ج۲، ص۴۲-۴۳؛ مقاتل الطالبین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، چاپ احمد صفر، قاهره: ۱۳۶۸ قمری/ ۱۹۴۱ میلادی.، ص۹۶.</ref>
[[منذر بن جارود]] که دخترش بحرّیه [[همسر]] [[عبیدالله بن زیاد]] بود، به [[گمان]] اینکه [[سلیمان بن رزین]]، قاصد [[دروغین]] [[امام حسین]]{{ع}} است و نقشه‌ای طراحی شده از طرف عبیدالله برای [[امتحان]] او است، [[سلیمان]] را به همراه [[نامه امام حسین]]{{ع}} به [[عبیدالله بن زیاد]] [[تسلیم]] کرد و باعث [[قتل]] [[سلیمان]] شد.<ref>انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۲، ص۳۳۵-۳۳۶؛ اخبار‌الطول، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۲۳۲؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۳۵۶-۳۵۷، ۳۴۸؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۵، ص۳۶-۳۷؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: ۱۸۶۱-۱۸۷۷ میلادی.، ج۳، ص۲۵۱؛ الارشاد فی معرفة حجج‌الله علی‌العباد، شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، بیروت: ۱۴۱۴ قمری.، ج۲، ص۴۲-۴۳؛ مقاتل الطالبین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، چاپ احمد صفر، قاهره: ۱۳۶۸ قمری/ ۱۹۴۱ میلادی.، ص۹۶.</ref>
۲۱۸٬۹۱۵

ویرایش