بحث:عصمت در لغت: تفاوت میان نسخهها
(←اختیار) |
(←نزاهت) |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
==== نزاهت ==== | ==== نزاهت ==== | ||
این تعبیر معادل مفهومی عصمت نیز آمده است؛ حتی بعضی از [[دانشمندان اسلامی]] به جای تعبیر عصمت و عصمةالانبیاء از [[تنزیه]] و [[تنزیه الانبیاء]] استفاده میکنند؛ همان طورکه در کتاب تنزیه الانبیاء اثر سیدِ [[مرتضی]]، چنین امری [[مشاهده]] میشود<ref>ر.ک: محمدحسن آقابزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۴۵۶. ایشان از پنج کتاب تحت این عنوان از نویسندگان شیعی نام میبرد که برای اثبات عصمت پیامبران و ائمه{{عم}} نگاشته شدهاند.</ref>. بعضی از [[عالمان اهل سنت]] به جای تعبیر عصمت تنها از واژه «تنزیه» استفاده میکنند<ref>ر.ک: ابوحنیفه، الفقه الاکبر.</ref>. در [[ادعیه]] و [[زیارات]] [[اهل بیت]]{{عم}} نیز معمولاً در کنار واژه عصمت کلمه تنزیه نیز به کار رفته است. گرچه در [[قرآن]] از کلمه تنزیه و مشتقات آن استفاده شده است، تعبیر {{متن حدیث|الْمَعْصُومِ مِنَ الْخَلَلِ... الْمُنَزَّهِ مِنَ الرَّيْبِ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۹۷، ص۳۰۷.</ref> در [[زیارت]] [[حضرت امیر]]{{ع}} و نیز در [[زیارت جامعه]] {{متن حدیث|الْمَعْصُومِ مِنْ كُلِّ خَطَإٍ وَ زَلَلٍ، الْمُنَزَّهِ مِنْ كُلِّ دَنَسٍ وَ خَطَلٍ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۰۰؛ ج۹۹، ص۱۷۸.</ref> و نیز {{متن حدیث|الْمُنَزَّهِ عَنِ الْمَآثِمِ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۹۹، ص۱۹۱.</ref> آمده است. | |||
==== [[تطهیر]] ==== | ==== [[تطهیر]] ==== | ||
==== [[توفیق]]، [[تسدید]] و [[تأیید]] ==== | ==== [[توفیق]]، [[تسدید]] و [[تأیید]] ==== |
نسخهٔ ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۲۶
مقدمه
معناشناسی
عصمت
معنای لغوی
معنای اصطلاحی
دیدگاه جبرگرایانه
دیدگاه اندیشمندان امامیه
واژگان معادل
اخلاص
واژه مخلَص در اصطلاح قرآنی بر کسی اطلاق میشود که برگزیده خداست برای خالصسازی یا برگزیده اوست برای خالص کنندهای که آن ذکر آخرت باشد؛ اخلصناهم بخالصة ذكرى الدار: مخلصین کسانی هستند که شیطان در آنها هیچ نفوذی ندارد.
اصطفاء
خداوند از انبیای الهی به «مصطفَوْن» یاد کرده است؛ یعنی کسانی که برگزیدگان ویژه الهیاند. در بررسی آیات اصطفا گفته شد که خداوند از این واژه برای گزینش رسولان ویژه خود مانند ابراهیم، آدم، نوح و موسی یا اولیای خاص خود مانند مریم که دارای ویژگی انحصاری بودند، استفاده کرده است.
اجتباء
این تعبیر همانند اصطفا به معنای گزینشِ ویژه الهی، در خصوص انبیا و اوصیا آمده است: ﴿ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَى﴾[۱]. و نیز آیۀ ﴿وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشَاءُ﴾[۲]. درباره یونس، لوط و یسع این آیه به کار رفته است: ﴿وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾[۳]. درباره حضرت یوسف(ع) و گزینش او برای رسالت و اعطای تعبیر خواب به او اینگونه میفرماید: ﴿وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ﴾[۴]. نیز درباره حضرت یونس چنین تعبیری دارد: ﴿فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ﴾[۵].
اختیار
گزینش و انتخاب عدهای به عنوان رسول و وصی گاه با لفظ اختیار آمده است: ﴿وَأَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَى﴾[۶]. ادعای ما این نیست که این الفاظ دقیقاً از نظر معنوی معادل عصمت باشند؛ اما مساوقت و ملازمت در مصداق یا جایگزینی در مقام اخذ بدیل چه بسا در مورد این الفاظ گفته شده با عصمت صورت میگیرد که اگر کسی در پژوهش خود به دنبال مفهوم دینی عصمت باشد، خوب است این واژهها را نیز بررسی کند.
نزاهت
این تعبیر معادل مفهومی عصمت نیز آمده است؛ حتی بعضی از دانشمندان اسلامی به جای تعبیر عصمت و عصمةالانبیاء از تنزیه و تنزیه الانبیاء استفاده میکنند؛ همان طورکه در کتاب تنزیه الانبیاء اثر سیدِ مرتضی، چنین امری مشاهده میشود[۷]. بعضی از عالمان اهل سنت به جای تعبیر عصمت تنها از واژه «تنزیه» استفاده میکنند[۸]. در ادعیه و زیارات اهل بیت(ع) نیز معمولاً در کنار واژه عصمت کلمه تنزیه نیز به کار رفته است. گرچه در قرآن از کلمه تنزیه و مشتقات آن استفاده شده است، تعبیر «الْمَعْصُومِ مِنَ الْخَلَلِ... الْمُنَزَّهِ مِنَ الرَّيْبِ»[۹] در زیارت حضرت امیر(ع) و نیز در زیارت جامعه «الْمَعْصُومِ مِنْ كُلِّ خَطَإٍ وَ زَلَلٍ، الْمُنَزَّهِ مِنْ كُلِّ دَنَسٍ وَ خَطَلٍ»[۱۰] و نیز «الْمُنَزَّهِ عَنِ الْمَآثِمِ»[۱۱] آمده است.
تطهیر
توفیق، تسدید و تأیید
صدق، امانت، تبلیغ، فطانت
واژگان مشابه
عدالت
ذکاء و فطانت
حجیت
جمعبندی
محتوای خام سابق
عصمت در پژوهشی در عصمت معصومان
به معنای منع کردن و باز داشتن است؛ البته منع کردن میتواند به دو صورت انجام گیرد:
- کسی دیگری را مجبور به ترک کاری کند؛ به نحوی که از او سلب اختیار شود.
- وسایل و مقدماتی برای او فراهم آورد که با اختیار خویش از انجام کاری امتناع ورزد. ابن فارس در مقاییس اللغه میگوید: و تقول العربُ: أعْصَمتُ فلاناً، أى هيّأتُ له شيئاً يعتصم بما نالته يدُه أى يلتجئ و يتمسَّك به [۱۲].
به تعبیر دیگر وقتی کسی میگوید: "من فلانی را از کاری بازداشتم"، هم با این میسازد که وی را با قهر و اجبار از انجام کاری باز داشته باشد و هم میتواند به این معنا باشد که مثلاً او را نصیحت کرده تا از انجام کاری اجتناب ورزد، و او نیز با اختیار خود به نصیحت عمل کرده باشد[۱۳].
البته برخی عصمت را به معنای "وسیله باز داشتن" و "ابزار مصونیت" گرفتهاند؛ نه عمل بازداری. به عنوان مثال: اگر برای نجات شخص غریق، طنابی را به درون آب بیفکنیم، اگر طناب را گرفته نجات یابد، گفته میشود که این طناب برای او "عصمت" بود. و به همین معنا، آیه شریفه ﴿وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا﴾[۱۴] را تفسیر کردهاند؛ یعنی ریسمان الهی را "عصمت" خویش قرار دهید[۱۵]. ابنمنظور، از زجاج نقل میکند: أَصْلُ العِصْمَةِ الحبْلُ. و كلُّ ما أَمْسَكَ شَيئاً فقد عَصَمَهُ[۱۶]؛ یعنی، لغت عصمت در اصل به معنای طناب و ریسمان وضع شده است، ولی سپس از این معنا توسعه یافته و برای هر چیزی که موجب امساک و حفظ چیز دیگری شود، به کار میرود.
باید توجه داشت که واژه عصمت و مشتقات آن در آیات قرآنی و بسیاری از روایات در همین معنای لغوی استعمال شده است. به عنوان نمونه چند مورد را ذیلاً ذکر میکنیم:
- ﴿لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَنْ رَحِمَ﴾[۱۷]. امروز هیچ کس را از قهر خدا جز به لطف او پناه نیست. [تنها رحمت او مانع از عذاب میگردد].
- ﴿وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ...﴾[۱۸].
- عن علی(ع): «الاعتبار یفید العصمة»[۱۹]؛ عبرت گرفتن [از عواقب کارهای باد دیگران] موجب مصونیت انسان [از مبتلا شدن به چنان کارهایی] میگردد.
- عن علی(ع): «إِنَّ التَّقْوَى عِصْمَةٌ لَكَ فِي حَيَاتِكَ»[۲۰]؛ همانا که تقوای الهی شما را در دنیا [از آلودگی به گناهان] باز میدارد.[۲۱].
عصمت در عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی
عصمت، واژهای عربی و از ماده عَصِمَ، يعصِمُ است و در لغت دو معنا برای آن ذکر شده؛ یکی حفظ و نگهداری و دیگری منع که هر یک را جداگانه بررسی میکنیم.
حفظ و نگهداری
استعمال واژه عصمت در این معنا به ویژه هنگامی که این کلمه و مشتقات آن به خداوند اسناد داده شود مورد اتفاق لغتنویسان معروف زبان عربی است. خلیل بن احمد فراهیدی در کتاب"العین" میگوید: "عصمت، یعنی اینکه خداوند تو را از بدی حفظ کند"[۲۲]. بر این اساس، عَصَمَهُ، یعنی او را حفظ و نگهداری کرد[۲۳].
راغب اصفهانی نیز با استناد به آیه ﴿لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَنْ رَحِمَ﴾[۲۴] میگوید: "امروز، نگهدارنده و حافظی از امر خدا نیست"[۲۵].
واژه عصمت به معنای حفظ کردن و نگهداری در قرآن آمده است؛ مثلا: ﴿وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ﴾[۲۶]. یا آیه: ﴿قَالَ سَآوِي إِلَى جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْمَاءِ﴾[۲۷].
این واژه در روایات نیز به معنای حفظ و نگهداری آمده است؛ مثلا: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): إِنَّ اللَّهَ عَزَّ ذِكْرُهُ يَعْصِمُ مَنْ أَطَاعَهُ»؛ "همانا خداوند (عز ذکره) کسی که از او اطاعت کند حفظ میکند"[۲۸].
در حدیثی دیگر از امام علی(ع) آمده است: «التَّصَبُّرُ عَلَى الْمَكْرُوهِ يَعْصِمُ الْقَلْبَ»؛ "صبر بر سختی قلب را حفظ میکند"[۲۹].
منع و امتناع
زبیدی میگوید: "عصمت به معنای منع و بازداشتن (از چیزی) است کار و این سخن خداوند که ﴿لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ﴾[۳۰] هیچ بازدارندهای از کار خداوند نیست"[۳۱].
ماده "ع - ص- م" از باب "استفعال" در قرآن کریم به معنای امتناع آمده است، مانند: ﴿قَالَتْ فَذَلِكُنَّ الَّذِي لُمْتُنَّنِي فِيهِ وَلَقَدْ رَاوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ فَاسْتَعْصَمَ﴾[۳۲].[۳۳].
پانویس
- ↑ «سپس پروردگارش او را برگزید و او را بخشود و راهنمایی کرد» سوره طه، آیه ۱۲۲.
- ↑ «اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمیگزیند» سوره آل عمران، آیه ۱۷۹.
- ↑ «و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم» سوره انعام، آیه ۸۷.
- ↑ «و بدین گونه پروردگارت تو را برمیگزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری میآموزد» سوره یوسف، آیه ۶.
- ↑ «اما پروردگارش او را برگزید و او را از شایستگان کرد» سوره قلم، آیه ۵۰.
- ↑ «و من تو را برگزیدهام پس به آنچه وحی میشود گوش فرا ده» سوره طه، آیه ۱۳.
- ↑ ر.ک: محمدحسن آقابزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۴۵۶. ایشان از پنج کتاب تحت این عنوان از نویسندگان شیعی نام میبرد که برای اثبات عصمت پیامبران و ائمه(ع) نگاشته شدهاند.
- ↑ ر.ک: ابوحنیفه، الفقه الاکبر.
- ↑ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۹۷، ص۳۰۷.
- ↑ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۰۰؛ ج۹۹، ص۱۷۸.
- ↑ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۹۹، ص۱۹۱.
- ↑ مقاییس اللغة، ج۴، ص۳۳۱.
- ↑ ر.ک: بحار الانوار، ج۱۷، ص۹۴، به نقل از: غرر و درر، سید مرتضی.
- ↑ «و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
- ↑ اوائل المقالات، ص۶۶-۶۷.
- ↑ لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۵.
- ↑ «امروز هیچ پناهی از "امر" خداوند نخواهد بود جز (برای) آن کس که (خداوند بر او) بخشایش آورده باشد» سوره هود، آیه ۴۳.
- ↑ «و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد» سوره مائده، آیه ۶۷.
- ↑ میزان الحکمة، ج۶، ص۳۴۲، به نقل از: غررالحکم.
- ↑ میزان الحکمة، ج۶، ص۳۴۳، به نقل از: غررالحکم
- ↑ شریفی، احمد حسین، یوسفیان، حسن، پژوهشی در عصمت معصومان ص ۲۱.
- ↑ العین، ج۱، ص۳۱۳.
- ↑ مصباح المنیر، جزء ۲، ص۷۴.
- ↑ «امروز هیچ پناهی از «امر» خداوند نخواهد بود جز (برای) آن کس که (خداوند بر او) بخشایش آورده باشد» سوره هود، آیه ۴۳.
- ↑ المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۷.
- ↑ «و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد» سوره مائده، آیه ۶۷.
- ↑ «او گفت: آنک به کوهی پناه میجویم که مرا از آب نگاه میدارد» سوره هود، آیه ۴۳.
- ↑ محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ج۳، ص۱۹۹۸.
- ↑ محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ج۳، ص۱۹۹۷.
- ↑ «امروز هیچ پناهی از «امر» خداوند نخواهد بود» سوره هود، آیه ۴۳.
- ↑ زبیدی، تاج العروس، ج۸، ص۳۹۹؛ ابراهیم انیس و دیگران، معجم الوسیط، ص۶۰۵.
- ↑ «(آن زن) گفت: این همان است که مرا درباره او سرزنش کردید؛ آری، از او کام خواستم که خویشتنداری کرد» سوره یوسف، آیه ۳۲.
- ↑ صفرزاده، ابراهیم، عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی ص ۲۳.