جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==اقلیتهای دینی== | == اقلیتهای دینی == | ||
{{اصلی|اقلیتهای دینی}} | {{اصلی|اقلیتهای دینی}} | ||
[[پیروان]] [[دین]] [[موسی]]{{ع}}، [[عیسی]]{{ع}} و [[زرتشت]] را [[اقلیتهای مذهبی]] میگویند<ref>دانشنامه حقوق، ج۱، ص۲۸۵ و ج۲، ص۵۸۷؛ اصل سیزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.</ref>. این گروهها، پس از انعقاد [[عقد]] [[ذمه]]، از [[حقوق]] و [[تکالیف]] [[شهروندی]] در [[جامعه اسلامی]] برخوردار میگردند<ref>ر.ک: دار الذمه.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۴۰.</ref>. | [[پیروان]] [[دین]] [[موسی]] {{ع}}، [[عیسی]] {{ع}} و [[زرتشت]] را [[اقلیتهای مذهبی]] میگویند<ref>دانشنامه حقوق، ج۱، ص۲۸۵ و ج۲، ص۵۸۷؛ اصل سیزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.</ref>. این گروهها، پس از انعقاد [[عقد]] [[ذمه]]، از [[حقوق]] و [[تکالیف]] [[شهروندی]] در [[جامعه اسلامی]] برخوردار میگردند<ref>ر. ک: دار الذمه.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۴۰.</ref>. | ||
==حقوق اقلیتهای دینی== | == حقوق اقلیتهای دینی == | ||
{{اصلی|حقوق اقلیتهای دینی}} | {{اصلی|حقوق اقلیتهای دینی}} | ||
آیا اقلیتهای دینی در [[جامعه اسلامی]] دارای همه [[حقوق شهروندی]] هستند یا نه؟ برای پاسخ به این [[پرسش]] لازم است وضعیت اقلیتهای دینی در [[شریعت اسلام]] روشن شود؛ زیرا [[جمهوری اسلامی]]، نظامی مکتبی و مبتنی بر [[شرع]] بوده و قانون اساسی و سایر [[قوانین]] آن براساس [[موازین شریعت]] تنظیم شدهاند. بررسی [[آیات قرآن]] نشان میدهد که [[اسلام]] نسبت به اهل کتاب در مقایسه با [[اهل]] [[ایمان]] از یک سو، و نسبت به [[کفار]] و [[مشرکان]] از سوی دیگر، نگاهی متفاوت دارد. به این معنا که هرچند همه کسانی که در [[جامعه اسلامی]] و در [[پناه]] [[دولت]] [[اسلام]] [[زندگی]] میکنند، دارای [[امنیت]] جانی، [[مالی]] و عِرضیاند، اما از نظر [[حقوق شهروندی]] تفاوتهایی دارند. بررسی نمونههایی از [[آیات]] و [[روایات]]، [[میزان]] این تفاوت و [[حکمت]] آن را مشخص میکند.<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۷۳.</ref> | آیا اقلیتهای دینی در [[جامعه اسلامی]] دارای همه [[حقوق شهروندی]] هستند یا نه؟ برای پاسخ به این [[پرسش]] لازم است وضعیت اقلیتهای دینی در [[شریعت اسلام]] روشن شود؛ زیرا [[جمهوری اسلامی]]، نظامی مکتبی و مبتنی بر [[شرع]] بوده و قانون اساسی و سایر [[قوانین]] آن براساس [[موازین شریعت]] تنظیم شدهاند. بررسی [[آیات قرآن]] نشان میدهد که [[اسلام]] نسبت به اهل کتاب در مقایسه با [[اهل]] [[ایمان]] از یک سو، و نسبت به [[کفار]] و [[مشرکان]] از سوی دیگر، نگاهی متفاوت دارد. به این معنا که هرچند همه کسانی که در [[جامعه اسلامی]] و در [[پناه]] [[دولت]] [[اسلام]] [[زندگی]] میکنند، دارای [[امنیت]] جانی، [[مالی]] و عِرضیاند، اما از نظر [[حقوق شهروندی]] تفاوتهایی دارند. بررسی نمونههایی از [[آیات]] و [[روایات]]، [[میزان]] این تفاوت و [[حکمت]] آن را مشخص میکند.<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۷۳.</ref> | ||
==آزادی شعائر دینی اقلیتهای دینی== | == آزادی شعائر دینی اقلیتهای دینی == | ||
{{اصلی|آزادی شعائر دینی اقلیتهای دینی}} | {{اصلی|آزادی شعائر دینی اقلیتهای دینی}} | ||
[[اقلیتهای دینی]] که در [[انتخاب]] [[اسلام]] یا بقای بر [[آیین]] خویش مختارند، در [[حکومت اسلامی]] در انجام [[امور عبادی]] و [[شعائر]] [[دینی]] خود آزادند. آنان میتوانند در معابدشان به انجام امور مذهبی بپردازند و به [[قوانین]] و [[احکام شریعت]] خود عمل کنند، برای مثال در حریمهای خصوصی خود مانند [[خانه]] یا [[معبد]] شراب یا گوشت خوک بخورند. | [[اقلیتهای دینی]] که در [[انتخاب]] [[اسلام]] یا بقای بر [[آیین]] خویش مختارند، در [[حکومت اسلامی]] در انجام [[امور عبادی]] و [[شعائر]] [[دینی]] خود آزادند. آنان میتوانند در معابدشان به انجام امور مذهبی بپردازند و به [[قوانین]] و [[احکام شریعت]] خود عمل کنند، برای مثال در حریمهای خصوصی خود مانند [[خانه]] یا [[معبد]] شراب یا گوشت خوک بخورند. | ||
مبنای [[حکم]] فوق موادی از پیمانهای [[پیامبر اسلام]]{{صل}} با [[اهل کتاب]] و [[سیره نظری]] و عملی [[امام علی]]{{ع}} و سایر [[ائمه اطهار]]{{عم}}<ref>ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۲۳۸؛ شیخ طوسی، التهذیب، ج۱۰، ص۹۳؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۴۸۴؛ میرزا حسین نوری، مستدرک وسائل الشیعه، ج۸، ص۳۷۵.</ref> است؛ چنان که در [[پیمان]] [[پیامبر]]{{صل}} با اهالی [[مدینه]] آمده است: {{متن حدیث|ان لليهود دينهم، و للمسلمين دينهم}}<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۱۴۷–۱۵۰.</ref><ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص ۲۸۶.</ref> | مبنای [[حکم]] فوق موادی از پیمانهای [[پیامبر اسلام]] {{صل}} با [[اهل کتاب]] و [[سیره نظری]] و عملی [[امام علی]] {{ع}} و سایر [[ائمه اطهار]] {{عم}}<ref>ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۲۳۸؛ شیخ طوسی، التهذیب، ج۱۰، ص۹۳؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۴۸۴؛ میرزا حسین نوری، مستدرک وسائل الشیعه، ج۸، ص۳۷۵.</ref> است؛ چنان که در [[پیمان]] [[پیامبر]] {{صل}} با اهالی [[مدینه]] آمده است: {{متن حدیث|ان لليهود دينهم، و للمسلمين دينهم}}<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۱۴۷–۱۵۰.</ref><ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص ۲۸۶.</ref> | ||
==آزادیهای سیاسی اقلیتهای دینی== | == آزادیهای سیاسی اقلیتهای دینی == | ||
{{اصلی|آزادیهای سیاسی اقلیتهای دینی}} | {{اصلی|آزادیهای سیاسی اقلیتهای دینی}} | ||
[[آزادیهای سیاسی]] [[اقلیتها]] به دلیل در [[اقلیت]] بودنشان محدود خواهد بود. در هیچ کشوری گروه اقلیت نمیتواند [[مناصب]] کلیدی [[حکومت]] مانند [[ریاست]] [[قوای سهگانه]] را اشغال کند و به اصطلاح زمام امور را به دست گیرد. [[اقلیتهای دینی]] در [[جامعه اسلامی]] نیز از این اصل مستثنا نیستند. | [[آزادیهای سیاسی]] [[اقلیتها]] به دلیل در [[اقلیت]] بودنشان محدود خواهد بود. در هیچ کشوری گروه اقلیت نمیتواند [[مناصب]] کلیدی [[حکومت]] مانند [[ریاست]] [[قوای سهگانه]] را اشغال کند و به اصطلاح زمام امور را به دست گیرد. [[اقلیتهای دینی]] در [[جامعه اسلامی]] نیز از این اصل مستثنا نیستند. | ||
ریاست فرد غیرمسلمان بر امور [[مسلمانان]]، چه براساس [[نظریه انتصاب]] و چه [[نظریه انتخاب]]، میسر نمیشود، چرا که هر دو نظریه بر [[اسلام]] و [[تعهد]] فرد منتخب تأکید میکند؛ علاوه بر این، در نظریه انتخاب [[مردم]] [[مؤمن]] هیچ وقت فرد غیرمؤمنی را به ریاست امور خود برنمیگزینند. در این راستا مسأله [[قضاوت]] که روشن است و [[قاضی]] باید فردی [[مسلمان]] با شرایط خاص خود باشد؛ اما درباره پستهای میانی [[قوه مجریه]]، مانند [[وزارت]] یا معاونتهای آن و [[مقامات]] استانی و شهری دلیل خاصی بر [[محدودیت]] اقلیتها نیست. از [[سیره]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} چنین برمیآید که آن [[حضرت]] در برخی امور با [[اهل کتاب]] [[متعهد]] و [[امین]] مشاوره میکرد و چه بسا آنان را مسؤول اموری قرار میداد<ref>کتاب الخراج، ص۲۵۶؛ آدم متز، الحضارة الاسلامیه، ج۱، ص۱۰۵.</ref>، چنانکه [[قرآن کریم]] بعضی از اهل کتاب را [[تمجید]] و به [[امانتداری]] [[وصف]] کرده است<ref>{{متن قرآن|وَإِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَمَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ خَاشِعِينَ لِلَّهِ لَا يَشْتَرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ}} «و بیگمان برخی از اهل کتاب کسانی هستند که به خداوند و به آنچه برای شما و برای آنها فرو فرستادهاند، ایمان دارند؛ برای خداوند فروتنی میورزند و آیات خداوند را به بهای کم نمیفروشند؛ آنانند که پاداششان نزد پروردگار آنهاست؛ بیگمان خداوند حسابرس سریع است» سوره آل عمران، آیه ۱۹۹؛ {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ}} «و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارشان به سوی آنها فرو فرستاده شده است، بر پا میداشتند از نعمتهای آسمانی و زمینی برخوردار میشدند؛ برخی از ایشان امتی میانهرو هستند و بسیاری از آنان آنچه انجام میدهند زشت است» سوره مائده، آیه ۶۶؛ {{متن قرآن|لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ}} «بیگمان یهودیان و مشرکان را دشمنترین مردم به مؤمنان مییابی و نزدیکترین آنان در دوستی به مؤمنان کسانی را مییابی که میگویند ما مسیحی هستیم؛ این از آن روست که برخی از آنان کشیشان و راهبانی (حقجو) هستند و اینکه آنان گردنکشی نمیکنند» سوره مائده، آیه ۸۲؛ برخی محققان آیات فوق را مستند پلورالیزم دینی قرار دادند. برای نقد این دیدگاه، ر.ک: محمدحسن قدردان قراملکی، قرآن و پلورالیزم، ص۱۸۲.</ref>. | ریاست فرد غیرمسلمان بر امور [[مسلمانان]]، چه براساس [[نظریه انتصاب]] و چه [[نظریه انتخاب]]، میسر نمیشود، چرا که هر دو نظریه بر [[اسلام]] و [[تعهد]] فرد منتخب تأکید میکند؛ علاوه بر این، در نظریه انتخاب [[مردم]] [[مؤمن]] هیچ وقت فرد غیرمؤمنی را به ریاست امور خود برنمیگزینند. در این راستا مسأله [[قضاوت]] که روشن است و [[قاضی]] باید فردی [[مسلمان]] با شرایط خاص خود باشد؛ اما درباره پستهای میانی [[قوه مجریه]]، مانند [[وزارت]] یا معاونتهای آن و [[مقامات]] استانی و شهری دلیل خاصی بر [[محدودیت]] اقلیتها نیست. از [[سیره]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} چنین برمیآید که آن [[حضرت]] در برخی امور با [[اهل کتاب]] [[متعهد]] و [[امین]] مشاوره میکرد و چه بسا آنان را مسؤول اموری قرار میداد<ref>کتاب الخراج، ص۲۵۶؛ آدم متز، الحضارة الاسلامیه، ج۱، ص۱۰۵.</ref>، چنانکه [[قرآن کریم]] بعضی از اهل کتاب را [[تمجید]] و به [[امانتداری]] [[وصف]] کرده است<ref>{{متن قرآن|وَإِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَمَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ خَاشِعِينَ لِلَّهِ لَا يَشْتَرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ}} «و بیگمان برخی از اهل کتاب کسانی هستند که به خداوند و به آنچه برای شما و برای آنها فرو فرستادهاند، ایمان دارند؛ برای خداوند فروتنی میورزند و آیات خداوند را به بهای کم نمیفروشند؛ آنانند که پاداششان نزد پروردگار آنهاست؛ بیگمان خداوند حسابرس سریع است» سوره آل عمران، آیه ۱۹۹؛ {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ}} «و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارشان به سوی آنها فرو فرستاده شده است، بر پا میداشتند از نعمتهای آسمانی و زمینی برخوردار میشدند؛ برخی از ایشان امتی میانهرو هستند و بسیاری از آنان آنچه انجام میدهند زشت است» سوره مائده، آیه ۶۶؛ {{متن قرآن|لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ}} «بیگمان یهودیان و مشرکان را دشمنترین مردم به مؤمنان مییابی و نزدیکترین آنان در دوستی به مؤمنان کسانی را مییابی که میگویند ما مسیحی هستیم؛ این از آن روست که برخی از آنان کشیشان و راهبانی (حقجو) هستند و اینکه آنان گردنکشی نمیکنند» سوره مائده، آیه ۸۲؛ برخی محققان آیات فوق را مستند پلورالیزم دینی قرار دادند. برای نقد این دیدگاه، ر. ک: محمدحسن قدردان قراملکی، قرآن و پلورالیزم، ص۱۸۲.</ref>. | ||
تنها [[محدودیت]]، [[مصالح]] [[اکثریت]] یعنی [[مسلمانان]] و عدم [[سلطه]] [[اقلیت]] بر آنان است که آن میتواند زمینهساز [[تضعیف]] موضع مسلمانان و [[روحیه]] آنان گردد. مبنای [[فقهی]] [[حکم]] فوق [[روایت]] معروف [[نبوی]] است که میفرماید: {{متن حدیث|الْإِسْلَامُ يَعْلُو وَ لَا يُعْلَى عَلَيْهِ}}<ref>میزان الحکمه، ج۴، ص۵۱۸.</ref><ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص ۲۹۱.</ref> | تنها [[محدودیت]]، [[مصالح]] [[اکثریت]] یعنی [[مسلمانان]] و عدم [[سلطه]] [[اقلیت]] بر آنان است که آن میتواند زمینهساز [[تضعیف]] موضع مسلمانان و [[روحیه]] آنان گردد. مبنای [[فقهی]] [[حکم]] فوق [[روایت]] معروف [[نبوی]] است که میفرماید: {{متن حدیث|الْإِسْلَامُ يَعْلُو وَ لَا يُعْلَى عَلَيْهِ}}<ref>میزان الحکمه، ج۴، ص۵۱۸.</ref><ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص ۲۹۱.</ref> | ||
==آزادی عقیده اقلیتهای دینی== | == آزادی عقیده اقلیتهای دینی == | ||
{{اصلی|آزادی عقیده اقلیتهای دینی}} | {{اصلی|آزادی عقیده اقلیتهای دینی}} | ||
همانگونه که از اصطلاح «[[اقلیتهای دینی]]» پیداست آنان [[مسلمان]] نبوده و دارای [[عقاید]] دیگری هستند (مطالب مرتبط با [[آزادی عقیده]] و [[عدم اجبار به پذیرفتن اسلام]] در مدخلهای مربوطه مطالعه شوند). در [[فقه]]، آزادی عقیده اقلیتهای دینی ([[پیروان]] [[زرتشت]]، [[یهودیت]]، [[مسیحیت]] و [[صابئان]] بنابر قولی) با توافق و امضای قراردادی به رسمیت شناخته شده است و جای مناقشه نیست، چون مبنای آن صریح [[آیات قرآن]] است. | همانگونه که از اصطلاح «[[اقلیتهای دینی]]» پیداست آنان [[مسلمان]] نبوده و دارای [[عقاید]] دیگری هستند (مطالب مرتبط با [[آزادی عقیده]] و [[عدم اجبار به پذیرفتن اسلام]] در مدخلهای مربوطه مطالعه شوند). در [[فقه]]، آزادی عقیده اقلیتهای دینی ([[پیروان]] [[زرتشت]]، [[یهودیت]]، [[مسیحیت]] و [[صابئان]] بنابر قولی) با توافق و امضای قراردادی به رسمیت شناخته شده است و جای مناقشه نیست، چون مبنای آن صریح [[آیات قرآن]] است. | ||
معروفترین [[آیه]] در این خصوص، آیهای است که [[اهل کتاب]] را به مشترکات یعنی [[توحید]] و [[خداپرستی]] فرا میخواند: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمهای که میان ما و شما برابر است همداستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref>. [[آیات]] متعدد دیگری اهل کتاب را به [[گفتوگو]] درباره [[آموزههای دینی]]، مانند [[نبوت]] [[حضرت ابراهیم]] و [[حقانیت اسلام]] [[دعوت]] میکند. [[قرآن کریم]] درباره [[اهل]] کتابی که به [[جنگ]] و [[ستیز]] با [[مسلمانان]] برخاسته بودند، به [[پیامبر]]{{صل}} تأکید میکند که اگر آنان نیز در [[مقام]] [[صلح]] برآمدند و خواهان [[زندگی]] [[مسالمتآمیز]] با [[حفظ دین]] خود در پرتو [[حکومت اسلامی]] شدند، [[آزادی]] و [[حق]] [[شهروندی]] را به آنان اعطا کن: {{متن قرآن|قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ}}<ref>«با آن دسته از اهل کتاب که به خداوند و به روز بازپسین ایمان نمیآورند و آنچه را خداوند و پیامبرش حرام کردهاند حرام نمیدانند و به دین حق نمیگروند جنگ کنید تا به دست خود با خواری جزیه بپردازند» سوره توبه، آیه ۲۹.</ref><ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص ۲۷۷.</ref> | معروفترین [[آیه]] در این خصوص، آیهای است که [[اهل کتاب]] را به مشترکات یعنی [[توحید]] و [[خداپرستی]] فرا میخواند: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمهای که میان ما و شما برابر است همداستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref>. [[آیات]] متعدد دیگری اهل کتاب را به [[گفتوگو]] درباره [[آموزههای دینی]]، مانند [[نبوت]] [[حضرت ابراهیم]] و [[حقانیت اسلام]] [[دعوت]] میکند. [[قرآن کریم]] درباره [[اهل]] کتابی که به [[جنگ]] و [[ستیز]] با [[مسلمانان]] برخاسته بودند، به [[پیامبر]] {{صل}} تأکید میکند که اگر آنان نیز در [[مقام]] [[صلح]] برآمدند و خواهان [[زندگی]] [[مسالمتآمیز]] با [[حفظ دین]] خود در پرتو [[حکومت اسلامی]] شدند، [[آزادی]] و [[حق]] [[شهروندی]] را به آنان اعطا کن: {{متن قرآن|قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ}}<ref>«با آن دسته از اهل کتاب که به خداوند و به روز بازپسین ایمان نمیآورند و آنچه را خداوند و پیامبرش حرام کردهاند حرام نمیدانند و به دین حق نمیگروند جنگ کنید تا به دست خود با خواری جزیه بپردازند» سوره توبه، آیه ۲۹.</ref><ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص ۲۷۷.</ref> | ||
==آزادی بیان اقلیتهای دینی== | == آزادی بیان اقلیتهای دینی == | ||
{{اصلی|آزادی بیان اقلیتهای دینی}} | {{اصلی|آزادی بیان اقلیتهای دینی}} | ||
با [[پذیرفتن]] [[اقلیتها]] به عنوان [[شهروند]] [[حکومت اسلامی]]، آنان - به تعبیر [[امام خمینی]] - از [[حقوق]] طبیعی خویش برخوردار خواهند بود. [[آزادی بیان]] و اظهار مواضع [[اعتقادی]]، [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] خویش در کمال [[امنیت]] یکی از این حقوق به شمار میرود. [[اهل کتاب]] در [[حکومت پیامبر]] از این [[آزادی]] و [[حق]] طبیعی برخوردار بودند. نگاهی به [[آیات]] و کتب [[تاریخی]] مؤید این ادعاست. اهل کتاب [[آزاد]] بودند که درباره [[دین]] خویش با [[پیامبر]] به [[گفتوگو]] و چه بسا [[مجادله]] بپردازند و خود را به حق و [[مسلمانان]] را بر طریق [[ضلالت]] توصیف کنند: {{متن قرآن|وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا}}<ref>«و گفتند: یهودی یا مسیحی باشید تا راه یابید» سوره بقره، آیه ۱۳۵.</ref>. در این [[آیه]] اهل کتاب [[راه هدایت]] را به [[یهودیت]] و [[مسیحیت]] منحصر کرده و در کمال آزادی از مسلمانان میخواهند که به دین آنان بگروند. ابنهشام در [[سیره]] خود به این [[دعوت]] [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] اشاره کرده است<ref>ر.ک: ابنهشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۱۹۸ و ۲۰۷.</ref>. | با [[پذیرفتن]] [[اقلیتها]] به عنوان [[شهروند]] [[حکومت اسلامی]]، آنان - به تعبیر [[امام خمینی]] - از [[حقوق]] طبیعی خویش برخوردار خواهند بود. [[آزادی بیان]] و اظهار مواضع [[اعتقادی]]، [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] خویش در کمال [[امنیت]] یکی از این حقوق به شمار میرود. [[اهل کتاب]] در [[حکومت پیامبر]] از این [[آزادی]] و [[حق]] طبیعی برخوردار بودند. نگاهی به [[آیات]] و کتب [[تاریخی]] مؤید این ادعاست. اهل کتاب [[آزاد]] بودند که درباره [[دین]] خویش با [[پیامبر]] به [[گفتوگو]] و چه بسا [[مجادله]] بپردازند و خود را به حق و [[مسلمانان]] را بر طریق [[ضلالت]] توصیف کنند: {{متن قرآن|وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا}}<ref>«و گفتند: یهودی یا مسیحی باشید تا راه یابید» سوره بقره، آیه ۱۳۵.</ref>. در این [[آیه]] اهل کتاب [[راه هدایت]] را به [[یهودیت]] و [[مسیحیت]] منحصر کرده و در کمال آزادی از مسلمانان میخواهند که به دین آنان بگروند. ابنهشام در [[سیره]] خود به این [[دعوت]] [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] اشاره کرده است<ref>ر. ک: ابنهشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۱۹۸ و ۲۰۷.</ref>. | ||
گفتوگوها و مناظرات اهل کتاب با پیامبر{{صل}} گاهی از روال عادی گفت وگو فراتر میرفت و آنان به مجادله و مغلطه و [[سفسطه]] روی میآوردند. آیه ذیل ضمن اشاره به این مطلب، از پیامبر{{صل}} میخواهد که با اهل کتاب به [[جدال احسن]] بپردازد: {{متن قرآن|وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ}}<ref>«و با اهل کتاب جز به بهترین شیوه چالش مکنید» سوره عنکبوت، آیه ۴۶.</ref><ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص ۲۸۱.</ref> | گفتوگوها و مناظرات اهل کتاب با پیامبر {{صل}} گاهی از روال عادی گفت وگو فراتر میرفت و آنان به مجادله و مغلطه و [[سفسطه]] روی میآوردند. آیه ذیل ضمن اشاره به این مطلب، از پیامبر {{صل}} میخواهد که با اهل کتاب به [[جدال احسن]] بپردازد: {{متن قرآن|وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ}}<ref>«و با اهل کتاب جز به بهترین شیوه چالش مکنید» سوره عنکبوت، آیه ۴۶.</ref><ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص ۲۸۱.</ref> | ||
==آزادی مالکیت اقلیتهای دینی== | == آزادی مالکیت اقلیتهای دینی == | ||
{{اصلی|آزادی مالکیت اقلیتهای دینی}} | {{اصلی|آزادی مالکیت اقلیتهای دینی}} | ||
[[آزادی]] و [[حقوق مالی]]، [[اقتصادی]] [[اقلیتها]] در [[اسلام]] محترم شمرده شده است. پس از [[پذیرفتن]] [[شهروندی]] اقلیتها در [[حکومت اسلامی]]، آنان از این جهت با [[اکثریت]] یعنی [[مسلمانان]] هیچ فرقی ندارند. | [[آزادی]] و [[حقوق مالی]]، [[اقتصادی]] [[اقلیتها]] در [[اسلام]] محترم شمرده شده است. پس از [[پذیرفتن]] [[شهروندی]] اقلیتها در [[حکومت اسلامی]]، آنان از این جهت با [[اکثریت]] یعنی [[مسلمانان]] هیچ فرقی ندارند. | ||
مبنای [[فقهی]] [[حکم]] فوق، [[قرارداد]] [[حکومت پیامبر]] با اقلیتهاست که براساس آن [[پیامبر]]{{صل}} [[متعهد]] شدند در قبال پرداخت [[جزیه]]، از [[حقوق]] جانی و [[مالی]] [[اهل کتاب]] [[حمایت]] کنند و [[اموال]] و [[جان]] آنان مانند اموال و جان مسلمانان از [[امنیت]] برخوردار باشد. از پیمانهای پیامبر با اهل کتاب میتوان به [[پیمان]] با [[اهل]] ایله اشاره کرد که با اسقفهای [[نجران]] منعقد شد<ref>ر.ک: حسینعلی منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه، ج۲، ص۷۵۰-۷۵۳.</ref>. در بخشی از این پیمان آمده است: | مبنای [[فقهی]] [[حکم]] فوق، [[قرارداد]] [[حکومت پیامبر]] با اقلیتهاست که براساس آن [[پیامبر]] {{صل}} [[متعهد]] شدند در قبال پرداخت [[جزیه]]، از [[حقوق]] جانی و [[مالی]] [[اهل کتاب]] [[حمایت]] کنند و [[اموال]] و [[جان]] آنان مانند اموال و جان مسلمانان از [[امنیت]] برخوردار باشد. از پیمانهای پیامبر با اهل کتاب میتوان به [[پیمان]] با [[اهل]] ایله اشاره کرد که با اسقفهای [[نجران]] منعقد شد<ref>ر. ک: حسینعلی منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه، ج۲، ص۷۵۰-۷۵۳.</ref>. در بخشی از این پیمان آمده است: | ||
[[محمد]] [[پیامبر خدا]] ملتزم میشود که جان و [[مال]] و [[اراضی]] و [[عقاید]] و [[معابد]] آنها از هرگونه گزندی مصون خواهد ماند، و هیچ گونه [[تحمیل]] و یا تحقیری به آنان روا نخواهد شد، و نیز اراضی آنان به وسیله [[لشکریان]] اشغال نخواهد گردید<ref>طبقات کبری، ج۱، ص۲۶۶، نقل با تلخیص از: جعفر سبحانی، مبانی حکومت اسلامی، ص۵۲۹.</ref>. | [[محمد]] [[پیامبر خدا]] ملتزم میشود که جان و [[مال]] و [[اراضی]] و [[عقاید]] و [[معابد]] آنها از هرگونه گزندی مصون خواهد ماند، و هیچ گونه [[تحمیل]] و یا تحقیری به آنان روا نخواهد شد، و نیز اراضی آنان به وسیله [[لشکریان]] اشغال نخواهد گردید<ref>طبقات کبری، ج۱، ص۲۶۶، نقل با تلخیص از: جعفر سبحانی، مبانی حکومت اسلامی، ص۵۲۹.</ref>. | ||
علاوه بر [[سیره عملی]] [[پیامبر اسلام]]، در [[روایات]] [[ائمه]] نیز بر آن تأکید شده است. [[حضرت علی]]{{ع}} در نامهای خطاب به مأموران خویش میفرماید: {{متن حدیث|لَا تَمَسُّنَّ مَالَ أَحَدٍ مِنَ النَّاسِ مُصَلٍ وَ لَا مُعَاهَدٍ}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۵.</ref>. در این [[روایت]] اصل [[مالکیت]] [[شهروند]] محترم شمرده شده است و بین شهروند [[مسلمان]] و [[معاهد]] هیچگونه تفاوت و تبعیضی [[مشاهده]] نمیشود. | علاوه بر [[سیره عملی]] [[پیامبر اسلام]]، در [[روایات]] [[ائمه]] نیز بر آن تأکید شده است. [[حضرت علی]] {{ع}} در نامهای خطاب به مأموران خویش میفرماید: {{متن حدیث|لَا تَمَسُّنَّ مَالَ أَحَدٍ مِنَ النَّاسِ مُصَلٍ وَ لَا مُعَاهَدٍ}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۵.</ref>. در این [[روایت]] اصل [[مالکیت]] [[شهروند]] محترم شمرده شده است و بین شهروند [[مسلمان]] و [[معاهد]] هیچگونه تفاوت و تبعیضی [[مشاهده]] نمیشود. | ||
در [[فقه]] دایره مالکیت اهل کتاب عامتر از مالکیت مسلمانان است و اشیایی در [[شریعت]] آنان مالیت دارد که در اسلام مالکیت ندارد مانند خمر و خوک؛ از اینرو اگر [[مسلمانی]] آنها را تلف کند، براساس قاعده ضمان، ضامن خواهد بود<ref>ر.ک: محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۴، ص۲۸۶.</ref><ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص ۲۸۲.</ref> | در [[فقه]] دایره مالکیت اهل کتاب عامتر از مالکیت مسلمانان است و اشیایی در [[شریعت]] آنان مالیت دارد که در اسلام مالکیت ندارد مانند خمر و خوک؛ از اینرو اگر [[مسلمانی]] آنها را تلف کند، براساس قاعده ضمان، ضامن خواهد بود<ref>ر. ک: محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۴، ص۲۸۶.</ref><ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص ۲۸۲.</ref> | ||
==آزادی مسکن و رفت و آمد اقلیتهای دینی== | == آزادی مسکن و رفت و آمد اقلیتهای دینی == | ||
{{اصلی|آزادی مسکن و رفت و آمد اقلیتهای دینی}} | {{اصلی|آزادی مسکن و رفت و آمد اقلیتهای دینی}} | ||
[[اقلیتها]] مانند دیگر [[شهروندان]] [[مسلمان]] از [[حق آزادی]] [[انتخاب]] [[محل زندگی]] و رفت و آمد در قلمرو [[اسلام]] “دارالاسلام” برخوردارند. بر این [[حق]] و [[آزادی]] در ضمن برخی قراردادهای [[پیامبر اسلام]] با [[اهل کتاب]] تصریح شده است؛ چنان که در [[عهدنامه]] [[پیامبر]] با [[یهودیان]] بنیعادیا، یکی از موارد منتفی اعلام شده، [[تبعید]] و جلای از [[وطن]] ذکر شده است<ref>به نقل از: حسینعلی منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه، ج۲، ص۷۵۱.</ref>. البته این آزادی، محدودیتهایی دارد؛ اقامت اهل کتاب در منطقه [[حجاز]] شامل [[مکه]]، [[مدینه]]، [[فدک]] و توابع آن، یمامه، [[خیبر]] و نواحی آن [[ممنوع]] است<ref>ر.ک: علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۴۴۵؛ محمدحسن نجفی، جواهرالکلام، ج۲۱، ص۲۸۹.</ref>؛ اما میتوانند به مدت سه [[روز]] در این مناطق غیر از مکه رفتوآمد کنند و مکه منطقه ممنوعه برای اهل کتاب به شمار میآید<ref>ر.ک: محمدحسن نجفی، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۲۹۰.</ref><ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص ۲۸۵.</ref> | [[اقلیتها]] مانند دیگر [[شهروندان]] [[مسلمان]] از [[حق آزادی]] [[انتخاب]] [[محل زندگی]] و رفت و آمد در قلمرو [[اسلام]] “دارالاسلام” برخوردارند. بر این [[حق]] و [[آزادی]] در ضمن برخی قراردادهای [[پیامبر اسلام]] با [[اهل کتاب]] تصریح شده است؛ چنان که در [[عهدنامه]] [[پیامبر]] با [[یهودیان]] بنیعادیا، یکی از موارد منتفی اعلام شده، [[تبعید]] و جلای از [[وطن]] ذکر شده است<ref>به نقل از: حسینعلی منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه، ج۲، ص۷۵۱.</ref>. البته این آزادی، محدودیتهایی دارد؛ اقامت اهل کتاب در منطقه [[حجاز]] شامل [[مکه]]، [[مدینه]]، [[فدک]] و توابع آن، یمامه، [[خیبر]] و نواحی آن [[ممنوع]] است<ref>ر. ک: علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۴۴۵؛ محمدحسن نجفی، جواهرالکلام، ج۲۱، ص۲۸۹.</ref>؛ اما میتوانند به مدت سه [[روز]] در این مناطق غیر از مکه رفتوآمد کنند و مکه منطقه ممنوعه برای اهل کتاب به شمار میآید<ref>ر. ک: محمدحسن نجفی، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۲۹۰.</ref><ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص ۲۸۵.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |