جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[استحسان در قرآن]] - [[استحسان در حدیث]] - [[استحسان در فقه سیاسی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[استحسان در قرآن]] - [[استحسان در حدیث]] - [[استحسان در فقه سیاسی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
اِستِحسان، اصطلاحی برای یکی از روشهای [[اجتهادی]] در [[فقه اهل سنت]] است که اغلب در عرض [[قیاس]] مطرح میشود. این واژه در لغت به معنای «[[نیکو]] شمردن» است و در [[فقه]] سده نخستین، نمودی از عنصر [[اجتهاد]] الرأی بود که در فقه سده ۲ قمری، بهویژه نزد [[ابوحنیفه]] و [[پیروان]] او، مفهوم محدودتر و مشخصتری یافت. مؤلفان کتب [[اصول فقه]] که در سدههای بعد درصدد ارائه تعریفی روشن از استحسان بودهاند، [[تصوری]] مبهم از ماهیت آن نزد [[فقیهان]] سده ۲ قمری داشتند و همین امر موجب میشد تا تشتتی گسترده در تعاریف آنان رخ نماید. در نگرشی کلی و با لحاظ کردن [[مشترکات]] مطرح شده در این تعریفات، میتوان به [[اجمال]]، استحسان را [[عدول]] از [[حکم]] قیاس به حکمی دیگر، یا به تعبیر دیگر عمل نکردن به قیاس، در مواردی خاص و به جهتی خاص دانست. | اِستِحسان، اصطلاحی برای یکی از روشهای [[اجتهادی]] در [[فقه اهل سنت]] است که اغلب در عرض [[قیاس]] مطرح میشود. این واژه در لغت به معنای «[[نیکو]] شمردن» است و در [[فقه]] سده نخستین، نمودی از عنصر [[اجتهاد]] الرأی بود که در فقه سده ۲ قمری، بهویژه نزد [[ابوحنیفه]] و [[پیروان]] او، مفهوم محدودتر و مشخصتری یافت. مؤلفان کتب [[اصول فقه]] که در سدههای بعد درصدد ارائه تعریفی روشن از استحسان بودهاند، [[تصوری]] مبهم از ماهیت آن نزد [[فقیهان]] سده ۲ قمری داشتند و همین امر موجب میشد تا تشتتی گسترده در تعاریف آنان رخ نماید. در نگرشی کلی و با لحاظ کردن [[مشترکات]] مطرح شده در این تعریفات، میتوان به [[اجمال]]، استحسان را [[عدول]] از [[حکم]] قیاس به حکمی دیگر، یا به تعبیر دیگر عمل نکردن به قیاس، در مواردی خاص و به جهتی خاص دانست. | ||