امام در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۵: خط ۵:
| پرسش مرتبط  = امامت (پرسش)
| پرسش مرتبط  = امامت (پرسش)
}}
}}
==مقدمه==
== مقدمه ==
* [[امام]]: [[پیشوایی]] که به گفتار و [[رفتار]] او [[اقتدا]] می‌شود، آنکه از وی [[پیروی]] می‌شود؛ خواه [[انسان]] باشد یا کتاب یا غیر آن، [[حق]] باشد یا [[باطل]]<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۸۷.</ref>؛ کتاب، راه<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۱۷.</ref>، هر کسی که به او [[اقتدا]] می‌شود یا در [[امور جامعه]] بر دیگران مقدّم شمرده شود، [[امام]] خوانده می‌شود<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۸، ص۴۲۹.</ref>؛ چه در راه [[حق]] و چه در مسیر [[ضلالت]] و [[گمراهی]]<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۲۴.</ref>؛ جمع آن [[ائمه]] است.  
* [[امام]]: [[پیشوایی]] که به گفتار و [[رفتار]] او [[اقتدا]] می‌شود، آنکه از وی [[پیروی]] می‌شود؛ خواه [[انسان]] باشد یا کتاب یا غیر آن، [[حق]] باشد یا [[باطل]]<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۸۷.</ref>؛ کتاب، راه<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۱۷.</ref>، هر کسی که به او [[اقتدا]] می‌شود یا در [[امور جامعه]] بر دیگران مقدّم شمرده شود، [[امام]] خوانده می‌شود<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۸، ص۴۲۹.</ref>؛ چه در راه [[حق]] و چه در مسیر [[ضلالت]] و [[گمراهی]]<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۲۴.</ref>؛ جمع آن [[ائمه]] است.  
*{{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>.
*{{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>.
*از دیدگاه [[دانشمندان شیعه]]، با توجه به [[آیات الهی]] [[قرآن]] [[امام حق]] دارای ویژگی‌های زیر است:
* از دیدگاه [[دانشمندان شیعه]]، با توجه به [[آیات الهی]] [[قرآن]] [[امام حق]] دارای ویژگی‌های زیر است:
# [[انتصاب]] از جانب [[خداوند]]؛
# [[انتصاب]] از جانب [[خداوند]]؛
#برخورداری از [[عصمت]]؛
# برخورداری از [[عصمت]]؛
#خالی‌ نبودن [[زمین]] از [[امام]] در هر عصری؛
# خالی‌ نبودن [[زمین]] از [[امام]] در هر عصری؛
#مؤید به تائیدات [[الهی]]؛
# مؤید به تائیدات [[الهی]]؛
# [[علم]] به [[اعمال]] [[بندگان]]؛
# [[علم]] به [[اعمال]] [[بندگان]]؛
# [[برتری]] در [[فضایل]] [[نفسانی]] از همه انسان‌های زمان؛
# [[برتری]] در [[فضایل]] [[نفسانی]] از همه انسان‌های زمان؛
#برخورداری از [[علم]] در همه مسائل مورد نیاز [[مردم]] در [[امور معاش]] و [[معاد]]<ref>سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱، ص۲۷۴-۲۷۵.</ref><ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۱۲۰.</ref>.
# برخورداری از [[علم]] در همه مسائل مورد نیاز [[مردم]] در [[امور معاش]] و [[معاد]]<ref>سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱، ص۲۷۴-۲۷۵.</ref><ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۱۲۰.</ref>.


==[[ائمه]]==
== [[ائمه]] ==
ائمه جمع [[امام]] و امام در اطلاقات [[فقها]] در دو مفهوم [[عام و خاص]] به کار رفته است.
ائمه جمع [[امام]] و امام در اطلاقات [[فقها]] در دو مفهوم [[عام و خاص]] به کار رفته است.


خط ۲۹: خط ۲۹:
از این عنوان در باب‌های بسیاری همچون [[طهارت]]، [[صلات]]، [[زکات]]، [[خمس]]، [[انفال]]، [[حج]]، [[جهاد]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]]، [[نکاح]]، اطعمه و اشربه، [[احیای موات]]، [[ارث]]، [[قضا]]، حدود، [[قصاص]] ودیات، از جهات مختلف سخن رفته است.
از این عنوان در باب‌های بسیاری همچون [[طهارت]]، [[صلات]]، [[زکات]]، [[خمس]]، [[انفال]]، [[حج]]، [[جهاد]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]]، [[نکاح]]، اطعمه و اشربه، [[احیای موات]]، [[ارث]]، [[قضا]]، حدود، [[قصاص]] ودیات، از جهات مختلف سخن رفته است.


[[احکام]] صادره از ائمه{{عم}} خواه مفاد قول آنان باشد یا مستفاد از فعل یا تقریر ایشان، به [[ضرورت]] [[مذهب شیعه]] و اتفاق همه فقها [[حجت]] است<ref>جامع احادیث الشیعه، ج۱، ص۱۷۹-۲۶۸.</ref>.
[[احکام]] صادره از ائمه {{عم}} خواه مفاد قول آنان باشد یا مستفاد از فعل یا تقریر ایشان، به [[ضرورت]] [[مذهب شیعه]] و اتفاق همه فقها [[حجت]] است<ref>جامع احادیث الشیعه، ج۱، ص۱۷۹-۲۶۸.</ref>.
[[اعتقاد به امامت]] و [[ولایت ائمه]]{{عم}} و [[شناخت امام زمان]]{{ع}} و نیز [[پیروی]] از ایشان و [[اطاعت]] از دستورهایشان و [[برائت]] از دشمنانشان بر همه [[مکلفان]] [[واجب]] است<ref>الهدایه، ص۴۰-۲۵.</ref> از شرایط [[مرجع تقلید]]، [[امام جماعت]] و نیز [[صحت]] [[عبادت]] و غیر آن، [[اعتقاد به امامت]] [[امامان]]{{عم}} است [[دوست داشتن]] [[ائمه]]{{عم}} و نیز دوستانشان واجب و رکن [[ایمان]] است<ref>مجمع الفایدة، ج۷، ص۵۲۷.</ref>.
[[اعتقاد به امامت]] و [[ولایت ائمه]] {{عم}} و [[شناخت امام زمان]] {{ع}} و نیز [[پیروی]] از ایشان و [[اطاعت]] از دستورهایشان و [[برائت]] از دشمنانشان بر همه [[مکلفان]] [[واجب]] است<ref>الهدایه، ص۴۰-۲۵.</ref> از شرایط [[مرجع تقلید]]، [[امام جماعت]] و نیز [[صحت]] [[عبادت]] و غیر آن، [[اعتقاد به امامت]] [[امامان]] {{عم}} است [[دوست داشتن]] [[ائمه]] {{عم}} و نیز دوستانشان واجب و رکن [[ایمان]] است<ref>مجمع الفایدة، ج۷، ص۵۲۷.</ref>.


[[دشمنی]] و [[کینه]] نسبت به ائمه{{عم}} که از آن به «[[نصب]]» تعبیر شده، [[حرام]] بلکه موجب [[کفر]] و [[نجاست]] فرد [[ناصبی]] است<ref>مفتاح الکرامه، ج۱، ص۲۴۸.</ref>.
[[دشمنی]] و [[کینه]] نسبت به ائمه {{عم}} که از آن به «[[نصب]]» تعبیر شده، [[حرام]] بلکه موجب [[کفر]] و [[نجاست]] فرد [[ناصبی]] است<ref>مفتاح الکرامه، ج۱، ص۲۴۸.</ref>.
[[ادعای الوهیت]] و خدایی ائمه{{عم}} و یا [[اعتقاد]] به [[استقلال]] یا شراکت آنان با [[خداوند]] در [[آفریدن]] و [[روزی دادن]]، حرام، بلکه موجب کفر است<ref>جواهر الکلام، ج۶، ص۵۰؛ جواهر الکلام، ج۴۱، ص۴۴۲.</ref>.
[[ادعای الوهیت]] و خدایی ائمه {{عم}} و یا [[اعتقاد]] به [[استقلال]] یا شراکت آنان با [[خداوند]] در [[آفریدن]] و [[روزی دادن]]، حرام، بلکه موجب کفر است<ref>جواهر الکلام، ج۶، ص۵۰؛ جواهر الکلام، ج۴۱، ص۴۴۲.</ref>.
[[پذیرفتن]] سخن امامان{{عم}} در آنچه خبر می‌دهند بدون [[بینه]] واجب است و [[سوگند]] دادن آنان نیز جایز نیست<ref>الدروس الشرعیه، ج۲، ص۹۰.</ref>.
[[پذیرفتن]] سخن امامان {{عم}} در آنچه خبر می‌دهند بدون [[بینه]] واجب است و [[سوگند]] دادن آنان نیز جایز نیست<ref>الدروس الشرعیه، ج۲، ص۹۰.</ref>.
ائمه{{عم}} همانند [[پیامبر]]{{صل}} دارای [[ولایت مطلقه]] و [[ولایت]] بر [[نفوس]]، [[اموال]] و سایر [[شؤون]] شخصی افراد هستند.
ائمه {{عم}} همانند [[پیامبر]] {{صل}} دارای [[ولایت مطلقه]] و [[ولایت]] بر [[نفوس]]، [[اموال]] و سایر [[شؤون]] شخصی افراد هستند.


بخشی از [[مسئولیت‌ها]] و [[احکام]] به عنوان امامان{{عم}} مطرح شده که به طور [[اجمال]] برای فقهای واجد شرایط در [[زمان غیبت]] نیز ثابت است، این شؤون عبارتند از:
بخشی از [[مسئولیت‌ها]] و [[احکام]] به عنوان امامان {{عم}} مطرح شده که به طور [[اجمال]] برای فقهای واجد شرایط در [[زمان غیبت]] نیز ثابت است، این شؤون عبارتند از:
#'''[[اقامه نماز]] [[جمعه]]، عیدین و میت''': [[وجوب]] عینی [[نماز جمعه]]<ref>جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۵۱.</ref> و [[نماز عید]] [[فطر]] و قربان<ref>جواهر الکلام، ج۱۱، ص۳۳۳.</ref> مشروط به [[حضور امام]] است<ref>المراسم العلویه، ص۷۷.</ref>. [[امام]] در صورت حضور بر سر جنازه، در اقامه نماز بر میت از همه اولی است<ref>جواهر الکلام، ج۱۲، ص۲۱.</ref>؛
# '''[[اقامه نماز]] [[جمعه]]، عیدین و میت''': [[وجوب]] عینی [[نماز جمعه]]<ref>جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۵۱.</ref> و [[نماز عید]] [[فطر]] و قربان<ref>جواهر الکلام، ج۱۱، ص۳۳۳.</ref> مشروط به [[حضور امام]] است<ref>المراسم العلویه، ص۷۷.</ref>. [[امام]] در صورت حضور بر سر جنازه، در اقامه نماز بر میت از همه اولی است<ref>جواهر الکلام، ج۱۲، ص۲۱.</ref>؛
#'''[[گرفتن زکات]]''': در [[زمان]] [[حکومت امام]] توزیع [[زکات]] میان مستحقان توسط مالک بدون [[اذن امام]] بنابر قول تعدادی از [[فقها]] جائز نیست<ref>جواهر الکلام، ج۱۵، ص۴۱۶.</ref>. اگر امام زکات [[مال]] کسی را بخواهد، پرداخت آن واجب است<ref>جواهر الکلام، ج۱۵، ص۴۲۱.</ref>. بر امام واجب است هر سال افرادی را برای گرفتن و [[گردآوری زکات]] به [[بلاد اسلامی]] گسیل کند، البته در صورتی که تحصیل زکات متوقف بر آن باشد. برای این افراد نیز پخش زکات بین مستحقان بدون اذن امام جایز نیست؛
# '''[[گرفتن زکات]]''': در [[زمان]] [[حکومت امام]] توزیع [[زکات]] میان مستحقان توسط مالک بدون [[اذن امام]] بنابر قول تعدادی از [[فقها]] جائز نیست<ref>جواهر الکلام، ج۱۵، ص۴۱۶.</ref>. اگر امام زکات [[مال]] کسی را بخواهد، پرداخت آن واجب است<ref>جواهر الکلام، ج۱۵، ص۴۲۱.</ref>. بر امام واجب است هر سال افرادی را برای گرفتن و [[گردآوری زکات]] به [[بلاد اسلامی]] گسیل کند، البته در صورتی که تحصیل زکات متوقف بر آن باشد. برای این افراد نیز پخش زکات بین مستحقان بدون اذن امام جایز نیست؛
#'''[[خمس]] و [[انفال]]''': به قول مشهور، خمس به شش سهم تقسیم می‌شود سه سهم آن بعد از [[پیامبر]]{{صل}} از آن [[امام]]{{ع}} است که از آن به [[سهم امام]] تعبیر می‌شود و [[تصرف]] در آن بدون [[اذن امام]] جایز نیست. در [[زمان حضور امام]]، پرداخت تمامی خمس به وی [[واجب]] است اما در [[زمان غیبت]] در چگونگی آن دیدگاه‌ها متفاوت است<ref>جواهر الکلام، ج۱۵، ص۴۲۴.</ref>. انفال [[ملک]] [[رسول خدا]]{{صل}} و پس از ایشان [[ملک امام]]{{ع}} است که هرگونه [[مصلحت]] دانست در آن تصرف می‌کند و تصرف دیگران در آن بدون اذن امام جایز نیست<ref>جواهر الکلام، ج۱۶، ص۱۰۹.</ref>؛
# '''[[خمس]] و [[انفال]]''': به قول مشهور، خمس به شش سهم تقسیم می‌شود سه سهم آن بعد از [[پیامبر]] {{صل}} از آن [[امام]] {{ع}} است که از آن به [[سهم امام]] تعبیر می‌شود و [[تصرف]] در آن بدون [[اذن امام]] جایز نیست. در [[زمان حضور امام]]، پرداخت تمامی خمس به وی [[واجب]] است اما در [[زمان غیبت]] در چگونگی آن دیدگاه‌ها متفاوت است<ref>جواهر الکلام، ج۱۵، ص۴۲۴.</ref>. انفال [[ملک]] [[رسول خدا]] {{صل}} و پس از ایشان [[ملک امام]] {{ع}} است که هرگونه [[مصلحت]] دانست در آن تصرف می‌کند و تصرف دیگران در آن بدون اذن امام جایز نیست<ref>جواهر الکلام، ج۱۶، ص۱۰۹.</ref>؛
#'''[[جهاد]]''': [[مشروعیت]] [[جهاد ابتدایی]] و نیز [[وجوب]] آن مشروط به [[وجود امام]] یا کسی است که امام او را بر امر جهاد گمارده است<ref>جواهر الکلام، ج۱۶، ص۱۳۴.</ref> [[جهاد با باغیان]] در صورت فراخوانی امام واجب است<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۱.</ref> در صورتی که جهاد با اذن امام باشد، خمس غنائمی که به دست [[مجاهدان]] [[اسلام]] می‌افتد، باید پرداخت شود و چنانچه بدون [[اذن]] باشد همه آنها جزو انفال به شمار می‌رود و ملک امام است<ref>شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۵۷.</ref>؛
# '''[[جهاد]]''': [[مشروعیت]] [[جهاد ابتدایی]] و نیز [[وجوب]] آن مشروط به [[وجود امام]] یا کسی است که امام او را بر امر جهاد گمارده است<ref>جواهر الکلام، ج۱۶، ص۱۳۴.</ref> [[جهاد با باغیان]] در صورت فراخوانی امام واجب است<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۱.</ref> در صورتی که جهاد با اذن امام باشد، خمس غنائمی که به دست [[مجاهدان]] [[اسلام]] می‌افتد، باید پرداخت شود و چنانچه بدون [[اذن]] باشد همه آنها جزو انفال به شمار می‌رود و ملک امام است<ref>شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۵۷.</ref>؛
#'''[[قضا]] و [[اقامه حدود]]''': [[قضاوت]] مستلزم تصرف در [[جان]] [[مال]] و آبروی افراد است از این جهات نوعی [[ولایت]] به شمار می‌رود این ولایت برای پیامبر{{صل}} و امام{{ع}} ثابت است و [[تصدی]] [[منصب قضاوت]] برای دیگران جز با [[نصب خاص]] یا عام از سوی ایشان جایز نیست<ref>جواهر الکلام، ج۱۶، ص۵.</ref> اقامه حدود و [[تعزیر]] تنها در صلاحیت امام یا [[منصوب]] از جانب او است<ref>جواهر الکلام، ج۴۰، ص۲۳.</ref>؛
# '''[[قضا]] و [[اقامه حدود]]''': [[قضاوت]] مستلزم تصرف در [[جان]] [[مال]] و آبروی افراد است از این جهات نوعی [[ولایت]] به شمار می‌رود این ولایت برای پیامبر {{صل}} و امام {{ع}} ثابت است و [[تصدی]] [[منصب قضاوت]] برای دیگران جز با [[نصب خاص]] یا عام از سوی ایشان جایز نیست<ref>جواهر الکلام، ج۱۶، ص۵.</ref> اقامه حدود و [[تعزیر]] تنها در صلاحیت امام یا [[منصوب]] از جانب او است<ref>جواهر الکلام، ج۴۰، ص۲۳.</ref>؛
#'''[[اقطاع]]''': از دیگر [[شؤون امام]]، جواز اقطاع است به هر نحوی که [[صلاح]] بداند. اقطاع هم به معنای جدا کردن بخشی از [[اموال دولت]] و اختصاص دادن به کسی است؛
# '''[[اقطاع]]''': از دیگر [[شؤون امام]]، جواز اقطاع است به هر نحوی که [[صلاح]] بداند. اقطاع هم به معنای جدا کردن بخشی از [[اموال دولت]] و اختصاص دادن به کسی است؛
#'''[[ارث]]''': اگر کسی بمیرد و وارثی نداشته باشد [[اموال]] او از آن امام خواهد بود<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۸۶.</ref>؛
# '''[[ارث]]''': اگر کسی بمیرد و وارثی نداشته باشد [[اموال]] او از آن امام خواهد بود<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۸۶.</ref>؛
#'''[[قصاص]] ودیه''': کسی که کشته شود و ولی دم نداشته باشد، امام ولی دم او و [[اختیار]] [[قصاص]] [[قاتل]] یا گرفتن دیه از وی به دست او است<ref>فرهنگ فقه، ج۱، ص۸۹-۸۳.</ref><ref>فقه سیاسی، ج۲، ص۳۳۳-۳۱۷.</ref><ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۶۴.</ref>
# '''[[قصاص]] ودیه''': کسی که کشته شود و ولی دم نداشته باشد، امام ولی دم او و [[اختیار]] [[قصاص]] [[قاتل]] یا گرفتن دیه از وی به دست او است<ref>فرهنگ فقه، ج۱، ص۸۹-۸۳.</ref><ref>فقه سیاسی، ج۲، ص۳۳۳-۳۱۷.</ref><ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۶۴.</ref>


==امام در دانشنامه فقه سیاسی==
== امام در دانشنامه فقه سیاسی ==
گرچه در اصطلاح عرف [[شیعه]]، [[امام]] به [[ائمه معصومین]]{{ع}} اطلاق می‌شود؛ ولی امام به کسی گفته می‌شود که در عمل زمام امور را به دست گرفته و [[رهبری]] [[امت]] در تمامی [[شؤون]] توسط او انجام شود. گاه [[زمامداری]] و رهبری امور، براساس [[حق]] و [[عدالت]] است؛ و گاه به صورت [[باطل]] و [[ظلم]]. چنانکه [[امام صادق]] فرمود:
گرچه در اصطلاح عرف [[شیعه]]، [[امام]] به [[ائمه معصومین]] {{ع}} اطلاق می‌شود؛ ولی امام به کسی گفته می‌شود که در عمل زمام امور را به دست گرفته و [[رهبری]] [[امت]] در تمامی [[شؤون]] توسط او انجام شود. گاه [[زمامداری]] و رهبری امور، براساس [[حق]] و [[عدالت]] است؛ و گاه به صورت [[باطل]] و [[ظلم]]. چنانکه [[امام صادق]] فرمود:
[[امامان]] در [[کتاب خدا]] دو گونه‌اند:  
[[امامان]] در [[کتاب خدا]] دو گونه‌اند:  


خط ۵۶: خط ۵۶:


[[قرآن]] در جای دیگر گفته است: {{متن قرآن|فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ}}<ref>«با پیشگامان کفر کارزار کنید» سوره توبه، آیه ۱۲.</ref>. که نشانگر دو نوع امام و دو گونه [[امامت]] است.
[[قرآن]] در جای دیگر گفته است: {{متن قرآن|فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ}}<ref>«با پیشگامان کفر کارزار کنید» سوره توبه، آیه ۱۲.</ref>. که نشانگر دو نوع امام و دو گونه [[امامت]] است.
در برخی از [[نصوص]] [[اسلامی]] به «[[امیر الحاج]]» نیز امام اطلاق شده است. امام صادق{{ع}} وقتی در [[عرفات]] از مرکب افتاد، و [[اسماعیل بن علی]] که قافله‌دار بود، بخاطر امام{{ع}} از [[حرمت]] باز ایستاد و به وی فرمود: {{متن حدیث|سِرْ فَإِنَّ الْإِمَامَ لَا يَقِفُ‌}}<ref>وسائل الشیعه، ج۸، ص۲۹۰.</ref> حرکت کن، امام که نباید بایستد.
در برخی از [[نصوص]] [[اسلامی]] به «[[امیر الحاج]]» نیز امام اطلاق شده است. امام صادق {{ع}} وقتی در [[عرفات]] از مرکب افتاد، و [[اسماعیل بن علی]] که قافله‌دار بود، بخاطر امام {{ع}} از [[حرمت]] باز ایستاد و به وی فرمود: {{متن حدیث|سِرْ فَإِنَّ الْإِمَامَ لَا يَقِفُ‌}}<ref>وسائل الشیعه، ج۸، ص۲۹۰.</ref> حرکت کن، امام که نباید بایستد.
در [[رساله حقوق]] [[امام سجاد]]{{ع}} نیز بخشی به [[حقوق امامت]] اختصاص یافته و در آن دو کلمه سائس و [[امام]]، مترادف آمده است: {{متن حدیث|وَ كُلُّ سَائِسٍ إِمَامٌ}}<ref>خصال، ص۵۶۷.</ref><ref>فقه سیاسی، ج۲، ص۱۰۳.</ref>
در [[رساله حقوق]] [[امام سجاد]] {{ع}} نیز بخشی به [[حقوق امامت]] اختصاص یافته و در آن دو کلمه سائس و [[امام]]، مترادف آمده است: {{متن حدیث|وَ كُلُّ سَائِسٍ إِمَامٌ}}<ref>خصال، ص۵۶۷.</ref><ref>فقه سیاسی، ج۲، ص۱۰۳.</ref>


برخی از مستشرقین اطلاق کلمه امام را در [[قرآن]] به معنای [[رییس]] [[دولت]] و [[رهبر سیاسی]] و معرف [[نظام]] مورد تردید قرار داده‌اند<ref>تاریخ گسترش اسلام، ص۲۷؛ سیری در اندیشه‌های غرب، ص۱۸۲.</ref> ولی با توجه به موارد دیگر استعمال این واژه در قرآن به خوبی روشن می‌شود که [[امامت]] به مفهوم وسیع، [[هدایت]] [[جامعه]] و [[رهبری]] است شامل همه ابعاد [[اجتماعی]] از جمله هدایت و [[رهبری سیاسی]] نیز می‌شود<ref>فقه سیاسی، ج۲، ص۱۴۹.</ref><ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۲۴۵.</ref>
برخی از مستشرقین اطلاق کلمه امام را در [[قرآن]] به معنای [[رییس]] [[دولت]] و [[رهبر سیاسی]] و معرف [[نظام]] مورد تردید قرار داده‌اند<ref>تاریخ گسترش اسلام، ص۲۷؛ سیری در اندیشه‌های غرب، ص۱۸۲.</ref> ولی با توجه به موارد دیگر استعمال این واژه در قرآن به خوبی روشن می‌شود که [[امامت]] به مفهوم وسیع، [[هدایت]] [[جامعه]] و [[رهبری]] است شامل همه ابعاد [[اجتماعی]] از جمله هدایت و [[رهبری سیاسی]] نیز می‌شود<ref>فقه سیاسی، ج۲، ص۱۴۹.</ref><ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۲۴۵.</ref>
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش