جندب بن عمرو بن حممه دوسی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
 
خط ۵: خط ۵:
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
==آشنایی اجمالی==
== آشنایی اجمالی ==
او منسوب به تیره [[دوس]]، از [[قبایل]] [[ازد]] [[یمن]] است<ref>سمعانی، الأنساب، ج۲، ص۵۰۶.</ref>، وی هم‌پیمان [[بنی امیه]]<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۵۸۵؛ ابن اثیر، اسد الغابه ج۱، ص۵۶۸.</ref> و به گفته [[ابن کلبی]] پدرش از حکمای [[عرب]] بود<ref>ابن حجر، الاصابه ج۱، ص۶۱۴.</ref>. در خبر مبالغه‌آمیزی گفته شده که [[عمر]] و سیصد سال بر دَوس [[فرمانروایی]] کرد. جندب در [[جاهلیت]] می‌‌گفت: برای [[مردم]]، [[خدا]] و خالقی هست، ولی نمی‌دانم کیست؟ او هنگامی که خبر [[بعثت]] [[رسول خدا]]{{صل}} را شنید، با هفتاد نفر از [[قوم]] خود نزد آن [[حضرت]] شرفیاب شد و همگی [[مسلمان]] شدند<ref>ابن حجر، الاصابه ج۳، ص۴۲۴.</ref>. جندب به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد، سپس به [[شام]] رفت، ولی دخترش را در مدینه نزد عمر گذاشت و به او سفارش کرد اگر همتا و هم شأنی برای دخترش پیدا شد، ولو به بند کفشی او را شوهر دهد، وگرنه او را به قبیله‌اش برگرداند. دختر جندب همچنان نزد عمر بود تا به درخواست پدرش با [[عثمان]] [[ازدواج]] کرد و [[عمرو بن عثمان]] در [[خلافت عمر]] به [[دنیا]] آمد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۱۱۴.</ref>. وی [[فرمانده]] بخشی از [[سپاه]] در [[یرموک]] (در سال دوازدهم) بود<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق ، ج۱۱، ص۳۱۸.</ref> و در [[اجنادین]] (سال سیزدهم) کشته شد<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲، ص۱۸۰؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۵۸۵؛ ذهبی، تجرید أسماء الصحابه، ج۱، ص۹۱.</ref>. [[ابن منده]] می‌گوید: [[حدیثی]] از وی شناخته نشده است<ref>ابن حجر، الاصابه ج۱، ص۶۱۴.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «جندب بن عمرو بن حممه دوسی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۲۵.</ref>
او منسوب به تیره [[دوس]]، از [[قبایل]] [[ازد]] [[یمن]] است<ref>سمعانی، الأنساب، ج۲، ص۵۰۶.</ref>، وی هم‌پیمان [[بنی امیه]]<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۵۸۵؛ ابن اثیر، اسد الغابه ج۱، ص۵۶۸.</ref> و به گفته [[ابن کلبی]] پدرش از حکمای [[عرب]] بود<ref>ابن حجر، الاصابه ج۱، ص۶۱۴.</ref>. در خبر مبالغه‌آمیزی گفته شده که [[عمر]] و سیصد سال بر دَوس [[فرمانروایی]] کرد. جندب در [[جاهلیت]] می‌‌گفت: برای [[مردم]]، [[خدا]] و خالقی هست، ولی نمی‌دانم کیست؟ او هنگامی که خبر [[بعثت]] [[رسول خدا]] {{صل}} را شنید، با هفتاد نفر از [[قوم]] خود نزد آن [[حضرت]] شرفیاب شد و همگی [[مسلمان]] شدند<ref>ابن حجر، الاصابه ج۳، ص۴۲۴.</ref>. جندب به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد، سپس به [[شام]] رفت، ولی دخترش را در مدینه نزد عمر گذاشت و به او سفارش کرد اگر همتا و هم شأنی برای دخترش پیدا شد، ولو به بند کفشی او را شوهر دهد، وگرنه او را به قبیله‌اش برگرداند. دختر جندب همچنان نزد عمر بود تا به درخواست پدرش با [[عثمان]] [[ازدواج]] کرد و [[عمرو بن عثمان]] در [[خلافت عمر]] به [[دنیا]] آمد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۱۱۴.</ref>. وی [[فرمانده]] بخشی از [[سپاه]] در [[یرموک]] (در سال دوازدهم) بود<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۱، ص۳۱۸.</ref> و در [[اجنادین]] (سال سیزدهم) کشته شد<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲، ص۱۸۰؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۵۸۵؛ ذهبی، تجرید أسماء الصحابه، ج۱، ص۹۱.</ref>. [[ابن منده]] می‌گوید: [[حدیثی]] از وی شناخته نشده است<ref>ابن حجر، الاصابه ج۱، ص۶۱۴.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «جندب بن عمرو بن حممه دوسی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۲۵.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش