علی در نگاه دیگران: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:
* '''[[عمر بن عبدالعزیز]]:''' پایبندی [[امام علی]] {{ع}} به ارزش‌های انسانی در میدان سیاست یکی از ویژگی‌های شخصیتی او است که محققان بسیاری را به حیرت آورده است. روش و سیره سیاسی علی {{ع}} در تاریخ برجسته و تابناک ماند تا آنجا که مردم با مقایسه سیره و روش او با سایر خلفا، آنان را ملامت می‌کردند. عمرو بن عبدالعزیز که خود از خلفای بنی امیه است به این نکته مهم اشاره کرده و می‌گوید: [[امام علی|علی]] {{ع}} پیشینیان را فراموشاند و بعدی‌ها را به زحمت انداخت.<ref>بیست گفتار، ص ۸۲.</ref> یعنی سیره حکومتی او به گونه‌ای رفیع و ممتاز بود که نقاط مثبت دیگران در پرتو شعاع او کم‌فروغ شد و چون مردم منش حکومتی او را در ذهن داشته و معیار قرار می‌دادند برای خلفای پس از او که نمی‌توانستند یا نمی‌خواستند مانند وی عمل کنند زحماتی به همراه داشت.
* '''[[عمر بن عبدالعزیز]]:''' پایبندی [[امام علی]] {{ع}} به ارزش‌های انسانی در میدان سیاست یکی از ویژگی‌های شخصیتی او است که محققان بسیاری را به حیرت آورده است. روش و سیره سیاسی علی {{ع}} در تاریخ برجسته و تابناک ماند تا آنجا که مردم با مقایسه سیره و روش او با سایر خلفا، آنان را ملامت می‌کردند. عمرو بن عبدالعزیز که خود از خلفای بنی امیه است به این نکته مهم اشاره کرده و می‌گوید: [[امام علی|علی]] {{ع}} پیشینیان را فراموشاند و بعدی‌ها را به زحمت انداخت.<ref>بیست گفتار، ص ۸۲.</ref> یعنی سیره حکومتی او به گونه‌ای رفیع و ممتاز بود که نقاط مثبت دیگران در پرتو شعاع او کم‌فروغ شد و چون مردم منش حکومتی او را در ذهن داشته و معیار قرار می‌دادند برای خلفای پس از او که نمی‌توانستند یا نمی‌خواستند مانند وی عمل کنند زحماتی به همراه داشت.
* '''[[ابن سینا]]:''' گوناگونی ابعاد شخصیتی [[امام علی]] {{ع}} فیلسوفان را نیز به ستایش واداشته است. بوعلی که از بزرگان [[فلسفه]] و [[حکمت]] است در برابر بیانات حکیمانه [[امام علی]] {{ع}} شگفت‌زده شده و درباره او گفته است: [[امام علی|علی]] {{ع}} در میان یاران [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} مانند کلی در میان جزئیات محسوس یا مانند عقول قاهره نسبت به اجسام مادی بود.
* '''[[ابن سینا]]:''' گوناگونی ابعاد شخصیتی [[امام علی]] {{ع}} فیلسوفان را نیز به ستایش واداشته است. بوعلی که از بزرگان [[فلسفه]] و [[حکمت]] است در برابر بیانات حکیمانه [[امام علی]] {{ع}} شگفت‌زده شده و درباره او گفته است: [[امام علی|علی]] {{ع}} در میان یاران [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} مانند کلی در میان جزئیات محسوس یا مانند عقول قاهره نسبت به اجسام مادی بود.
* '''[[طه حسين]]:''' طه حسين نویسنده مشهور مصری است که در کودکی نابینا شده و مدتی در مکتب‌های قدیم درس خوانده است و برای ادامه تحصیل به اروپا رفته و تحصیلات خود را تکمیل کرده است. کتاب‌های او در جهان عرب شهرت فراوان دارد. او در کتاب علی و پسرانش بخشی از جنگ صفین را ترسیم کرده است که یکی از افراد از رویارویی اصحاب [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}}، [[امام علی]] {{ع}}، عمار یاسر، [[اویس قرنی]] و [[طلحه]]، [[زبير]] و [[عایشه]] در برابر یکدیگر متعجب و در تشخیص حق و باطل حیرت‌زده شده بود. [[امام علی|امیرمؤمنان على]] {{ع}} او را راهنمایی کرده و فرمودند: حق و باطل را نباید با معیار شخصیت‌ها و افراد شناخت. افراد مقیاس حق و باطل نیستند، بلکه حق و باطل معیار ارزیابی افراد هستند. طه حسين پس از نقل کلام [[امام علی|علی]] {{ع}} می‌گوید: من پس از [[وحی]] و سخن خداوند، پاسخی شیواتر و با جلال‌تر از این کلام ندیده‌ام.<ref>مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۳۰۸-۳۶۶.</ref>
* '''[[طه حسين]]:''' طه حسين نویسنده مشهور مصری است که در کودکی نابینا شده و مدتی در مکتب‌های قدیم درس خوانده است و برای ادامه تحصیل به اروپا رفته و تحصیلات خود را تکمیل کرده است. کتاب‌های او در جهان عرب شهرت فراوان دارد. او در کتاب علی و پسرانش بخشی از جنگ صفین را ترسیم کرده است که یکی از افراد از رویارویی اصحاب [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}}، [[امام علی]] {{ع}}، عمار یاسر، [[اویس قرنی]] و [[طلحه]]، [[زبير]] و [[عایشه]] در برابر یکدیگر متعجب و در تشخیص حق و باطل حیرت‌زده شده بود. [[امام علی|امیرمؤمنان على]] {{ع}} او را راهنمایی کرده و فرمودند: حق و باطل را نباید با معیار شخصیت‌ها و افراد شناخت. افراد مقیاس حق و باطل نیستند، بلکه حق و باطل معیار ارزیابی افراد هستند. طه حسين پس از نقل کلام [[امام علی|علی]] {{ع}} می‌گوید: من پس از [[وحی]] و سخن خداوند، پاسخی شیواتر و با جلال‌تر از این کلام ندیده‌ام.<ref>کتاب سیری در نهج البلاغه در مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۳۰۸-۳۶۶.</ref>
* '''[[محمود عقاد]]:''' او نیز از اندیشمندان معاصر مصری است. وی در کتاب عبقريّة الامام در توصیف [[امام علی]] {{ع}} چنین گفته است: من کلید شخصیت [[امام علی|علی]] {{ع}} را در فروسیت پیدا کردم. فروسیت یعنی مردانگی و مردانگی بالاتر از شجاعت است. علی {{ع}} مردی است که در سراسر زندگی او روح مردانگی وجود دارد؛ چه در میدان جنگ، چه در محیط خانواده، چه در محراب عبادت، و چه در مسند حکومت و در هر جای دیگر.<ref>همان، ج ۱۷، ص ۴۴.</ref>
* '''[[محمود عقاد]]:''' او نیز از اندیشمندان معاصر مصری است. وی در کتاب عبقريّة الامام در توصیف [[امام علی]] {{ع}} چنین گفته است: من کلید شخصیت [[امام علی|علی]] {{ع}} را در فروسیت پیدا کردم. فروسیت یعنی مردانگی و مردانگی بالاتر از شجاعت است. علی {{ع}} مردی است که در سراسر زندگی او روح مردانگی وجود دارد؛ چه در میدان جنگ، چه در محیط خانواده، چه در محراب عبادت، و چه در مسند حکومت و در هر جای دیگر.<ref>همان، ج ۱۷، ص ۴۴.</ref>
* '''[[على الوردی]]:''' او عراقی و استاد دانشگاه است. گرچه شیعه است، اما تمایل‌های مارکسیستی نیز دارد. او سلوک عملی [[امام علی]] {{ع}} را نقض‌کننده یکی از اصول مارکسیسم می‌داند. مارکسیسم بر آن است که در برابر شرایط اجتماعی و اقتصادی به‌ویژه موقعیت طبقاتی، اصالتی برای فکر و عقیده و ایمان وجود ندارد. انسان نمی‌تواند در شرایط مختلف یکسان فکر کند. انسان منطق ثابت ندارد؛ در کاخ و کوخ، دو منطق عملی متفاوت دارد. علی الوردی در کتاب مهزلة العقل البشری با اشاره به این اصل مارکسیسم می‌گوید: علی {{ع}} در زندگی خود این اصل مارکس را نقض کرد. تاریخ [[امام علی|علی]] {{ع}} خلاف این مطلب را ثابت کرد؛ چرا که شیوه [[امام علی|علی]] {{ع}} در دو وضع اجتماعی و طبقاتی مختلف ذره‌ای تغییر نکرد؛ یعنی روزی که به عنوان سرباز ساده و فقیر برای قنات جاری کردن، درخت کاشتن، زراعت و ... زحمت می‌کشد و مزد می‌گیرد و روزی که پول و ثروت به جامعه اسلامی سرازیر شد، ذره‌ای تغییر نکرد. در حالی که ثروت، ایمان صدها نفر از مسلمانان مانند طلحه و زبیر را از بین برد. رفتار [[امام علی|علی]] {{ع}} هنگام [[خلافت]] همان‌گونه بود که هنگام کارگری. علی {{ع}} نشان داد انسان می‌تواند منطق ثابت عملی داشته باشد.<ref>همان، ج ۲، ص ۱۷۳؛ ج ۱۶، ص ۶۱؛ ج ۲۳، ص ۱۷۹.</ref>
* '''[[على الوردی]]:''' او عراقی و استاد دانشگاه است. گرچه شیعه است، اما تمایل‌های مارکسیستی نیز دارد. او سلوک عملی [[امام علی]] {{ع}} را نقض‌کننده یکی از اصول مارکسیسم می‌داند. مارکسیسم بر آن است که در برابر شرایط اجتماعی و اقتصادی به‌ویژه موقعیت طبقاتی، اصالتی برای فکر و عقیده و ایمان وجود ندارد. انسان نمی‌تواند در شرایط مختلف یکسان فکر کند. انسان منطق ثابت ندارد؛ در کاخ و کوخ، دو منطق عملی متفاوت دارد. علی الوردی در کتاب مهزلة العقل البشری با اشاره به این اصل مارکسیسم می‌گوید: علی {{ع}} در زندگی خود این اصل مارکس را نقض کرد. تاریخ [[امام علی|علی]] {{ع}} خلاف این مطلب را ثابت کرد؛ چرا که شیوه [[امام علی|علی]] {{ع}} در دو وضع اجتماعی و طبقاتی مختلف ذره‌ای تغییر نکرد؛ یعنی روزی که به عنوان سرباز ساده و فقیر برای قنات جاری کردن، درخت کاشتن، زراعت و ... زحمت می‌کشد و مزد می‌گیرد و روزی که پول و ثروت به جامعه اسلامی سرازیر شد، ذره‌ای تغییر نکرد. در حالی که ثروت، ایمان صدها نفر از مسلمانان مانند طلحه و زبیر را از بین برد. رفتار [[امام علی|علی]] {{ع}} هنگام [[خلافت]] همان‌گونه بود که هنگام کارگری. علی {{ع}} نشان داد انسان می‌تواند منطق ثابت عملی داشته باشد.<ref>همان، ج ۲، ص ۱۷۳؛ ج ۱۶، ص ۶۱؛ ج ۲۳، ص ۱۷۹.</ref>
۷۵٬۸۷۱

ویرایش