دعبل خزاعی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲
جز
خط ۳: خط ۳:
[[پرونده:1100803.jpg|بندانگشتی|مرقد دعبل خزاعی در شهر شوش (استان خوزستان)]]
[[پرونده:1100803.jpg|بندانگشتی|مرقد دعبل خزاعی در شهر شوش (استان خوزستان)]]


'''دعبل خزاعی''' شاعر [[متعهد]] [[شیعه]] که در زمان [[امام رضا]]{{ع}} می‌زیست، هنر خویش را در راه احیای [[حق]] [[آل محمد]]{{عم}} و ذکر و یاد شهدای [[عترت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} و بیان [[فضایل]] [[اهل بیت]]{{عم}} قرار داده بود و نزد [[ائمه]] [[شیعه]]{{عم}} منزلتی داشت.
'''دعبل خزاعی''' شاعر [[متعهد]] [[شیعه]] که در زمان [[امام رضا]] {{ع}} می‌زیست، هنر خویش را در راه احیای [[حق]] [[آل محمد]] {{عم}} و ذکر و یاد شهدای [[عترت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و بیان [[فضایل]] [[اهل بیت]] {{عم}} قرار داده بود و نزد [[ائمه]] [[شیعه]] {{عم}} منزلتی داشت.


==زندگی‌نامه دعبل==
== زندگی‌نامه دعبل ==
"[[دعبل]] بن علی بن رزین بن عثمان بن عبد الله بن بدیل بن ورقاء خزاعی کوفی" معروف به دعبل خزاعی، [[شاعری]] [[بلیغ]]، [[سخنوری]] ادیب و دانشمندی والامقام بوده که [[عمر]] خود را در [[مدیحه‌سرایی]] و ذکر [[فضایل]] [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]]{{عم}} سپری کرده است. مرحوم [[شیخ طوسی]] و [[نجاشی]] او را از [[یاران]] [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} به شمار آورده‌اند. این شاعر توانای سده سوّم [[هجری]] در سال ٢٤٦ هجری قمری فوت کردند<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۳۱.</ref>.
"[[دعبل]] بن علی بن رزین بن عثمان بن عبد الله بن بدیل بن ورقاء خزاعی کوفی" معروف به دعبل خزاعی، [[شاعری]] [[بلیغ]]، [[سخنوری]] ادیب و دانشمندی والامقام بوده که [[عمر]] خود را در [[مدیحه‌سرایی]] و ذکر [[فضایل]] [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}} سپری کرده است. مرحوم [[شیخ طوسی]] و [[نجاشی]] او را از [[یاران]] [[امام رضا|حضرت رضا]] {{ع}} به شمار آورده‌اند. این شاعر توانای سده سوّم [[هجری]] در سال ٢٤٦ هجری قمری فوت کردند<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۳۱.</ref>.


==دعبل و قصیده معروف==
== دعبل و قصیده معروف ==
روزی در [[مرو]]، به حضور [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} رسید و عرض کرد: ای [[فرزند]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]! درباره شما قصیده‌ای سروده‌ام و [[عهد]] کرده‌ام قبل از شما آن را برای کسی نخوانم. حضرت اجازه فرمود تا [[دعبل]] شعرش را بخواند و او هم خواند. قصیده بلند بالای دعبل که به «قصیده تائیّه» یا «[[مدارس آیات]]» معروف است، از پرمحتواترین قصایدی است که در [[بیان حق]] و [[فضایل]] این دودمان [[پاک]] و [[یادآوری]] از شهدای [[آل محمد]]{{عم}} است. در این قصیده، که یکصد و بیست و یک بیت است، در [[فضایل]] سرشار از [[معنویت]] و خاطره‌های پر سوز و گداز، جریان [[خاندان]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} را از آغاز، همراه شهادت‌ها و [[رنج‌ها]] بیان می‌‌کند. از [[خانه‌ها]] و مدارس و منازلی یاد می‌‌کند، که ـ به خاطر ستم‌های [[امویان]] و [[عباسیان]] ـ متروک و خالی مانده است. [[خانه‌ها]] و مراکزی در خیف، [[منا]]، [[مسجد الحرام]]، [[عرفات]]، جمرات که پایگاه [[وحی]] بوده است، دیاری که برای [[آل محمد|آل رسول الله]]{{عم}}، [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}}، [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]]{{عم}}، [[جعفر]] و [[عبدالله]] و [[فضل]]، [[حمزه]] و [[امام سجاد]]{{ع}}... بوده است. منازل [[پاکی]] و [[طهارت]] و [[نماز]] و [[تقوا]] و [[نیکی]] که در جایْ جایِ آن سرزمین‌ها دایر بوده است و سرگذشتِ شهادت‌ها، [[ستم‌ها]]، [[خون‌ها]].  
روزی در [[مرو]]، به حضور [[امام رضا|حضرت رضا]] {{ع}} رسید و عرض کرد: ای [[فرزند]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]! درباره شما قصیده‌ای سروده‌ام و [[عهد]] کرده‌ام قبل از شما آن را برای کسی نخوانم. حضرت اجازه فرمود تا [[دعبل]] شعرش را بخواند و او هم خواند. قصیده بلند بالای دعبل که به «قصیده تائیّه» یا «[[مدارس آیات]]» معروف است، از پرمحتواترین قصایدی است که در [[بیان حق]] و [[فضایل]] این دودمان [[پاک]] و [[یادآوری]] از شهدای [[آل محمد]] {{عم}} است. در این قصیده، که یکصد و بیست و یک بیت است، در [[فضایل]] سرشار از [[معنویت]] و خاطره‌های پر سوز و گداز، جریان [[خاندان]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} را از آغاز، همراه شهادت‌ها و [[رنج‌ها]] بیان می‌‌کند. از [[خانه‌ها]] و مدارس و منازلی یاد می‌‌کند، که ـ به خاطر ستم‌های [[امویان]] و [[عباسیان]] ـ متروک و خالی مانده است. [[خانه‌ها]] و مراکزی در خیف، [[منا]]، [[مسجد الحرام]]، [[عرفات]]، جمرات که پایگاه [[وحی]] بوده است، دیاری که برای [[آل محمد|آل رسول الله]] {{عم}}، [[امام علی|امیرالمؤمنین]] {{ع}}، [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]] {{عم}}، [[جعفر]] و [[عبدالله]] و [[فضل]]، [[حمزه]] و [[امام سجاد]] {{ع}}... بوده است. منازل [[پاکی]] و [[طهارت]] و [[نماز]] و [[تقوا]] و [[نیکی]] که در جایْ جایِ آن سرزمین‌ها دایر بوده است و سرگذشتِ شهادت‌ها، [[ستم‌ها]]، [[خون‌ها]].  


در جایی از قصیده، خطاب به [[مادر]] [[امامان]]، [[فاطمه زهرا|حضرت زهرا]]{{س}} می‌گوید. اگر در خیال هم [[امام حسین|حسین]] را آغشته به [[خون]] می‌دیدی که از [[تشنگی]]، کنار [[فرات]] [[جان]] داد، بر صورت خویش سیلی می‌زدی و [[اشک]] از دیدگان بر چهره جاری می‌کردی، ای [[فاطمه]]! ای دختر [[نیکی]]! برخیز و [[ندبه]] کن که ستاره‌های [[آسمان]]، بر دشت و هامون افتاده است.... آنگاه، یاد از قبرهایی می‌کند که از این دودمان، در سرزمین [[کوفه]]، [[مدینه]]، [[مکه]]، فخّ، جوزجان، [[بغداد]]، [[طوس]]، [[کربلا]]... قرار دارد و از شهدایی چون [[شهید]] فخّ، [[یحیی بن زید]]، [[ابراهیم بن عبدالله]]، [[موسی بن جعفر]] و [[شهدای کربلا]]... یاد می‌کند....<ref>قصیده دعبل که با بیتِ «مدارس آیاتٍ خلت من تلاوهٍ»... معروفیت دارد، به صورت‌های گوناگون، کم و زیاد، در منابع مختلفی نقل شده است که مفصل ترین صورت نقل این قصیده، در کتابِ کشف الغمه، اربلی، جلد۳، ص۱۰۸ به بعد نقل شده است و حدود ۱۲۱ بیت است.</ref>.
در جایی از قصیده، خطاب به [[مادر]] [[امامان]]، [[فاطمه زهرا|حضرت زهرا]] {{س}} می‌گوید. اگر در خیال هم [[امام حسین|حسین]] را آغشته به [[خون]] می‌دیدی که از [[تشنگی]]، کنار [[فرات]] [[جان]] داد، بر صورت خویش سیلی می‌زدی و [[اشک]] از دیدگان بر چهره جاری می‌کردی، ای [[فاطمه]]! ای دختر [[نیکی]]! برخیز و [[ندبه]] کن که ستاره‌های [[آسمان]]، بر دشت و هامون افتاده است.... آنگاه، یاد از قبرهایی می‌کند که از این دودمان، در سرزمین [[کوفه]]، [[مدینه]]، [[مکه]]، فخّ، جوزجان، [[بغداد]]، [[طوس]]، [[کربلا]]... قرار دارد و از شهدایی چون [[شهید]] فخّ، [[یحیی بن زید]]، [[ابراهیم بن عبدالله]]، [[موسی بن جعفر]] و [[شهدای کربلا]]... یاد می‌کند....<ref>قصیده دعبل که با بیتِ «مدارس آیاتٍ خلت من تلاوهٍ»... معروفیت دارد، به صورت‌های گوناگون، کم و زیاد، در منابع مختلفی نقل شده است که مفصل ترین صورت نقل این قصیده، در کتابِ کشف الغمه، اربلی، جلد۳، ص۱۰۸ به بعد نقل شده است و حدود ۱۲۱ بیت است.</ref>.


[[نقل]] شده است وقتی [[دعبل]]، در شمارش این زمین‌های [[نورانی]] و مرقدهای [[پاک]]، به آن جانِ [[مطهر]] و [[ارزشمندی]] که در [[بغداد]] مدفون است رسید (یعنی [[امام کاظم]]{{ع}} [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} فرمود این را هم اضافه کند:{{عربی|" وَ قَبْرٌ بِطُوسٍ‏ يَا لَهَا مِنْ‏ مُصِيبَة ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}، که یادی بود از قبری [[مصیبت]] بار و [[اندوه]] آور که در خاکِ [[طوس]] است. [[دعبل]] پرسید: این [[قبر]]، [[قبر]] کیست که در [[طوس]] است؟ [[امام]]{{ع}} فرمود: [[قبر]] من است. روزها و شب‌هایی چند نمی‌گذرد، مگر اینکه [[طوس]]، محلّ رفت و آمد [[شیعیان]] و [[زائران]] من می‌گردد. هرکس مرا در غربتم در سرزمین [[طوس]] [[زیارت]] کند، با من خواهد بود و گناهش در [[قیامت]] بخشوده خواهد شد. آنگاه [[امام]]{{ع}} برخاست و [[صله]] و هدیه‌هایی به عنوانِ تقدیر، به [[دعبل]] عطا کرد<ref> الغدیر، علامه امینی، ج۲، ص۳۶۱.</ref>. [[دعبل]]، با این قصیده خویش که [[دفاعی]] جانانه و [[استوار]] از خطّ [[اهل بیت]]{{عم}}، بود، [[حق]] را زنده کرد و [[دشمنان]] [[حق]] را کوبید و حتی [[مأمون]] را به شدت به [[خشم]] آورد و [[امام رضا|علی بن موسی الرضا]]{{ع}} را [[خشنود]] ساخت<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۸۰-۸۲.</ref>.  
[[نقل]] شده است وقتی [[دعبل]]، در شمارش این زمین‌های [[نورانی]] و مرقدهای [[پاک]]، به آن جانِ [[مطهر]] و [[ارزشمندی]] که در [[بغداد]] مدفون است رسید (یعنی [[امام کاظم]] {{ع}} [[امام رضا|حضرت رضا]] {{ع}} فرمود این را هم اضافه کند:{{عربی|" وَ قَبْرٌ بِطُوسٍ‏ يَا لَهَا مِنْ‏ مُصِيبَة ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}، که یادی بود از قبری [[مصیبت]] بار و [[اندوه]] آور که در خاکِ [[طوس]] است. [[دعبل]] پرسید: این [[قبر]]، [[قبر]] کیست که در [[طوس]] است؟ [[امام]] {{ع}} فرمود: [[قبر]] من است. روزها و شب‌هایی چند نمی‌گذرد، مگر اینکه [[طوس]]، محلّ رفت و آمد [[شیعیان]] و [[زائران]] من می‌گردد. هرکس مرا در غربتم در سرزمین [[طوس]] [[زیارت]] کند، با من خواهد بود و گناهش در [[قیامت]] بخشوده خواهد شد. آنگاه [[امام]] {{ع}} برخاست و [[صله]] و هدیه‌هایی به عنوانِ تقدیر، به [[دعبل]] عطا کرد<ref> الغدیر، علامه امینی، ج۲، ص۳۶۱.</ref>. [[دعبل]]، با این قصیده خویش که [[دفاعی]] جانانه و [[استوار]] از خطّ [[اهل بیت]] {{عم}}، بود، [[حق]] را زنده کرد و [[دشمنان]] [[حق]] را کوبید و حتی [[مأمون]] را به شدت به [[خشم]] آورد و [[امام رضا|علی بن موسی الرضا]] {{ع}} را [[خشنود]] ساخت<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۸۰-۸۲.</ref>.  


==[[شعر]] و [[دفاع]] از [[اهل بیت]]{{عم}}==
== [[شعر]] و [[دفاع]] از [[اهل بیت]] {{عم}} ==
می‌بینیم که شاعر [[آگاه]] و بلند اندیشه‌ای چون [[دعبل]]، با آن موقعیت ادبی و [[شعر]] استوارش، در احیای شهدای [[آل محمد]] چگونه از [[جان]] مایه می‌گذارد و یکایک [[قبور]] مطهّر به [[خون]] خفتگان [[عترت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] را بر می‌شمارد و نام [[شهیدان]] [[آل علی]] را یاد می‌کند و مجموعه‌ای از این «[[فرهنگ]]» را در [[شعر]] خویش، یکجا می‌آورد. [[امام]] هم، برای تکمیل قصیده بلند او، که تمام [[قبور]] و مزارات شهدای [[مظلوم]] [[فرزندان]] [[فاطمه زهرا|فاطمه]] را داراست، از [[قبر]] خویش که در [[طوس]] خواهد بود یاد می‌کند و دو بیت، به قصیده‌اش می‌افزاید. این، خط کلیّ و درخشان [[ائمه]]{{عم}} است که [[مردم]] را با این مزارها و مدفونین آنها آشنا کنند، تا از این طریق، [[مردم]]، [[راه هدایت]] و [[نجات]] را بیابند و در بیراهه‌های ظلمانی نیفتند. [[شاعران]] [[آیین]] دیگری مانند کُمیت هم، سهم مهمی در احیای فرهنگ [[اهل بیت]]{{عم}} و یاد شهدای [[آل رسول]] داشتند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۸۰-۸۲.</ref>.
می‌بینیم که شاعر [[آگاه]] و بلند اندیشه‌ای چون [[دعبل]]، با آن موقعیت ادبی و [[شعر]] استوارش، در احیای شهدای [[آل محمد]] چگونه از [[جان]] مایه می‌گذارد و یکایک [[قبور]] مطهّر به [[خون]] خفتگان [[عترت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] را بر می‌شمارد و نام [[شهیدان]] [[آل علی]] را یاد می‌کند و مجموعه‌ای از این «[[فرهنگ]]» را در [[شعر]] خویش، یکجا می‌آورد. [[امام]] هم، برای تکمیل قصیده بلند او، که تمام [[قبور]] و مزارات شهدای [[مظلوم]] [[فرزندان]] [[فاطمه زهرا|فاطمه]] را داراست، از [[قبر]] خویش که در [[طوس]] خواهد بود یاد می‌کند و دو بیت، به قصیده‌اش می‌افزاید. این، خط کلیّ و درخشان [[ائمه]] {{عم}} است که [[مردم]] را با این مزارها و مدفونین آنها آشنا کنند، تا از این طریق، [[مردم]]، [[راه هدایت]] و [[نجات]] را بیابند و در بیراهه‌های ظلمانی نیفتند. [[شاعران]] [[آیین]] دیگری مانند کُمیت هم، سهم مهمی در احیای فرهنگ [[اهل بیت]] {{عم}} و یاد شهدای [[آل رسول]] داشتند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۸۰-۸۲.</ref>.


==مهدویت در قصیده دعبل==
== مهدویت در قصیده دعبل ==
"اگر آنچه را امروز یا فردا [[امید]] وقوع آن را دارم نمی‌بود، دلم از [[حسرت]] و [[اندوه]] بر ایشان ـ [[اهل بیت]]{{عم}} ـ پاره‌پاره می‌شد. ـ و آن [[امید]] به ـ [[قیام]] امامی است که بدون تردید [[قیام]] خواهد کرد ـ که ـ با [[نام خدا]] و همراه با [[برکات الهی]] [[قیام]] می‌فرماید. ـ و او ـ در میان ما [[حق و باطل]] را از هم جدا می‌سازد و [[پاداش]] و [[کیفر]] می‌دهد". هنگامی که "[[دعبل]]" این ابیات را به عرض رساند، [[امام رضا]]{{ع}} سر برداشت و فرمود: "ای [[خزاعی]]! این اشعار را [[روح القدس]]، بر زبان تو جاری ساخته است". آن‌گاه فرمود: آیا می‌دانی آن [[امام]] کیست‌؟ [[دعبل]] عرض کرد: نمی‌دانم، فقط‍‌ شنیده‌ام که امامی از دودمان شما [[خروج]] می‌فرماید و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] می‌سازد. فرمود: ای [[دعبل]]! [[امام]] بعد از من پسرم [[محمد]] ([[امام جواد]]) و بعد از او پسرش [[علی]] ([[امام هادی]]) و بعد از او پسرش [[حسن]] ([[امام عسکری]]) است، و پس از [[حسن]]، پسرش [[حجّت]] [[قائم]] است که در [[غیبت]] او انتظارش را می‌برند و به [[هنگام ظهور]] [[مطاع]] خواهد بود، و اگر از [[دنیا]] جز یک روز باقی نمانده باشد، [[خدا]] آن روز را طولانی می‌سازد تا [[قائم]]{{ع}} [[خروج]] نماید و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] سازد، چنان‌که از [[جور]] پر شده است<ref>الفصول المهمه، ص ۲۵۱؛ پیشوای دوازدهم، هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق، ص ۱۳.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۳۱.</ref>
"اگر آنچه را امروز یا فردا [[امید]] وقوع آن را دارم نمی‌بود، دلم از [[حسرت]] و [[اندوه]] بر ایشان ـ [[اهل بیت]] {{عم}} ـ پاره‌پاره می‌شد. ـ و آن [[امید]] به ـ [[قیام]] امامی است که بدون تردید [[قیام]] خواهد کرد ـ که ـ با [[نام خدا]] و همراه با [[برکات الهی]] [[قیام]] می‌فرماید. ـ و او ـ در میان ما [[حق و باطل]] را از هم جدا می‌سازد و [[پاداش]] و [[کیفر]] می‌دهد". هنگامی که "[[دعبل]]" این ابیات را به عرض رساند، [[امام رضا]] {{ع}} سر برداشت و فرمود: "ای [[خزاعی]]! این اشعار را [[روح القدس]]، بر زبان تو جاری ساخته است". آن‌گاه فرمود: آیا می‌دانی آن [[امام]] کیست‌؟ [[دعبل]] عرض کرد: نمی‌دانم، فقط‍‌ شنیده‌ام که امامی از دودمان شما [[خروج]] می‌فرماید و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] می‌سازد. فرمود: ای [[دعبل]]! [[امام]] بعد از من پسرم [[محمد]] ([[امام جواد]]) و بعد از او پسرش [[علی]] ([[امام هادی]]) و بعد از او پسرش [[حسن]] ([[امام عسکری]]) است، و پس از [[حسن]]، پسرش [[حجّت]] [[قائم]] است که در [[غیبت]] او انتظارش را می‌برند و به [[هنگام ظهور]] [[مطاع]] خواهد بود، و اگر از [[دنیا]] جز یک روز باقی نمانده باشد، [[خدا]] آن روز را طولانی می‌سازد تا [[قائم]] {{ع}} [[خروج]] نماید و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] سازد، چنان‌که از [[جور]] پر شده است<ref>الفصول المهمه، ص ۲۵۱؛ پیشوای دوازدهم، هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق، ص ۱۳.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۳۱.</ref>


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش