بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
==از دیدگاه مسلمانان== | ==از دیدگاه مسلمانان== | ||
* '''[[معاویه]]:''' روزی یکی از یاران [[امام علی|علی]] {{ع}} به نام [[عدی بن حاتم]] در برابر ملامتهای [[معاویه]] به [[شهادت]] فرزندانش در رکاب [[امام علی|علی]] {{ع}}، شروع به مدح آن حضرت نمود. او آنچنان [[امام علی|علی]] {{ع}} را وصف کرد که دل سنگ معاویه تحت تأثیر قرار گرفت، به گونهای که با آستین اشکهای صورتش را پاک میکرد و میگفت: دنیا عقیم است که مانند على بزاید.<ref>مطهری | * '''[[معاویه]]:''' روزی یکی از یاران [[امام علی|علی]] {{ع}} به نام [[عدی بن حاتم]] در برابر ملامتهای [[معاویه]] به [[شهادت]] فرزندانش در رکاب [[امام علی|علی]] {{ع}}، شروع به مدح آن حضرت نمود. او آنچنان [[امام علی|علی]] {{ع}} را وصف کرد که دل سنگ معاویه تحت تأثیر قرار گرفت، به گونهای که با آستین اشکهای صورتش را پاک میکرد و میگفت: دنیا عقیم است که مانند على بزاید.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[اسلام و نیازهای زمان (کتاب)|اسلام و نیازهای زمان]]، مجموعه آثار، ج ۲۱، ص ۱۹۹.</ref> | ||
* '''[[عمر بن عبدالعزیز]]:''' پایبندی [[امام علی]] {{ع}} به ارزشهای انسانی در میدان سیاست یکی از ویژگیهای شخصیتی او است که محققان بسیاری را به حیرت آورده است. روش و سیره سیاسی علی {{ع}} در تاریخ برجسته و تابناک ماند تا آنجا که مردم با مقایسه سیره و روش او با سایر خلفا، آنان را ملامت میکردند. عمرو بن عبدالعزیز که خود از خلفای بنی امیه است به این نکته مهم اشاره کرده و میگوید: [[امام علی|علی]] {{ع}} پیشینیان را فراموشاند و بعدیها را به زحمت انداخت.<ref>بیست گفتار، ص ۸۲.</ref> یعنی سیره حکومتی او به گونهای رفیع و ممتاز بود که نقاط مثبت دیگران در پرتو شعاع او کمفروغ شد و چون مردم منش حکومتی او را در ذهن داشته و معیار قرار میدادند برای خلفای پس از او که نمیتوانستند یا نمیخواستند مانند وی عمل کنند زحماتی به همراه داشت. | * '''[[عمر بن عبدالعزیز]]:''' پایبندی [[امام علی]] {{ع}} به ارزشهای انسانی در میدان سیاست یکی از ویژگیهای شخصیتی او است که محققان بسیاری را به حیرت آورده است. روش و سیره سیاسی علی {{ع}} در تاریخ برجسته و تابناک ماند تا آنجا که مردم با مقایسه سیره و روش او با سایر خلفا، آنان را ملامت میکردند. عمرو بن عبدالعزیز که خود از خلفای بنی امیه است به این نکته مهم اشاره کرده و میگوید: [[امام علی|علی]] {{ع}} پیشینیان را فراموشاند و بعدیها را به زحمت انداخت.<ref>بیست گفتار، ص ۸۲.</ref> یعنی سیره حکومتی او به گونهای رفیع و ممتاز بود که نقاط مثبت دیگران در پرتو شعاع او کمفروغ شد و چون مردم منش حکومتی او را در ذهن داشته و معیار قرار میدادند برای خلفای پس از او که نمیتوانستند یا نمیخواستند مانند وی عمل کنند زحماتی به همراه داشت. | ||
* '''[[ابن سینا]]:''' گوناگونی ابعاد شخصیتی [[امام علی]] {{ع}} فیلسوفان را نیز به ستایش واداشته است. بوعلی که از بزرگان [[فلسفه]] و [[حکمت]] است در برابر بیانات حکیمانه [[امام علی]] {{ع}} شگفتزده شده و درباره او گفته است: [[امام علی|علی]] {{ع}} در میان یاران [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} مانند کلی در میان جزئیات محسوس یا مانند عقول قاهره نسبت به اجسام مادی بود. | * '''[[ابن سینا]]:''' گوناگونی ابعاد شخصیتی [[امام علی]] {{ع}} فیلسوفان را نیز به ستایش واداشته است. بوعلی که از بزرگان [[فلسفه]] و [[حکمت]] است در برابر بیانات حکیمانه [[امام علی]] {{ع}} شگفتزده شده و درباره او گفته است: [[امام علی|علی]] {{ع}} در میان یاران [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} مانند کلی در میان جزئیات محسوس یا مانند عقول قاهره نسبت به اجسام مادی بود. | ||
* '''[[طه حسين]]:''' طه حسين نویسنده مشهور مصری است که در کودکی نابینا شده و مدتی در مکتبهای قدیم درس خوانده است و برای ادامه تحصیل به اروپا رفته و تحصیلات خود را تکمیل کرده است. کتابهای او در جهان عرب شهرت فراوان دارد. او در کتاب علی و پسرانش بخشی از جنگ صفین را ترسیم کرده است که یکی از افراد از رویارویی اصحاب [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}}، [[امام علی]] {{ع}}، عمار یاسر، [[اویس قرنی]] و [[طلحه]]، [[زبير]] و [[عایشه]] در برابر یکدیگر متعجب و در تشخیص حق و باطل حیرتزده شده بود. [[امام علی|امیرمؤمنان على]] {{ع}} او را راهنمایی کرده و فرمودند: حق و باطل را نباید با معیار شخصیتها و افراد شناخت. افراد مقیاس حق و باطل نیستند، بلکه حق و باطل معیار ارزیابی افراد هستند. طه حسين پس از نقل کلام [[امام علی|علی]] {{ع}} میگوید: من پس از [[وحی]] و سخن خداوند، پاسخی شیواتر و با جلالتر از این کلام ندیدهام.<ref>مطهری | * '''[[طه حسين]]:''' طه حسين نویسنده مشهور مصری است که در کودکی نابینا شده و مدتی در مکتبهای قدیم درس خوانده است و برای ادامه تحصیل به اروپا رفته و تحصیلات خود را تکمیل کرده است. کتابهای او در جهان عرب شهرت فراوان دارد. او در کتاب علی و پسرانش بخشی از جنگ صفین را ترسیم کرده است که یکی از افراد از رویارویی اصحاب [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}}، [[امام علی]] {{ع}}، عمار یاسر، [[اویس قرنی]] و [[طلحه]]، [[زبير]] و [[عایشه]] در برابر یکدیگر متعجب و در تشخیص حق و باطل حیرتزده شده بود. [[امام علی|امیرمؤمنان على]] {{ع}} او را راهنمایی کرده و فرمودند: حق و باطل را نباید با معیار شخصیتها و افراد شناخت. افراد مقیاس حق و باطل نیستند، بلکه حق و باطل معیار ارزیابی افراد هستند. طه حسين پس از نقل کلام [[امام علی|علی]] {{ع}} میگوید: من پس از [[وحی]] و سخن خداوند، پاسخی شیواتر و با جلالتر از این کلام ندیدهام.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در نهج البلاغه (کتاب)|سیری در نهج البلاغه]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۳۰۸-۳۶۶.</ref> | ||
* '''[[محمود عقاد]]:''' او نیز از اندیشمندان معاصر مصری است. وی در کتاب عبقريّة الامام در توصیف [[امام علی]] {{ع}} چنین گفته است: من کلید شخصیت [[امام علی|علی]] {{ع}} را در فروسیت پیدا کردم. فروسیت یعنی مردانگی و مردانگی بالاتر از شجاعت است. علی {{ع}} مردی است که در سراسر زندگی او روح مردانگی وجود دارد؛ چه در میدان جنگ، چه در محیط خانواده، چه در محراب عبادت، و چه در مسند حکومت و در هر جای دیگر.<ref>مطهری | * '''[[محمود عقاد]]:''' او نیز از اندیشمندان معاصر مصری است. وی در کتاب عبقريّة الامام در توصیف [[امام علی]] {{ع}} چنین گفته است: من کلید شخصیت [[امام علی|علی]] {{ع}} را در فروسیت پیدا کردم. فروسیت یعنی مردانگی و مردانگی بالاتر از شجاعت است. علی {{ع}} مردی است که در سراسر زندگی او روح مردانگی وجود دارد؛ چه در میدان جنگ، چه در محیط خانواده، چه در محراب عبادت، و چه در مسند حکومت و در هر جای دیگر.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[حماسه حسینی (کتاب)|حماسه حسینی]]، مجموعه آثار، ج ۱۷، ص ۴۴.</ref> | ||
* '''[[على الوردی]]:''' او عراقی و استاد دانشگاه است. گرچه شیعه است، اما تمایلهای مارکسیستی نیز دارد. او سلوک عملی [[امام علی]] {{ع}} را نقضکننده یکی از اصول مارکسیسم میداند. مارکسیسم بر آن است که در برابر شرایط اجتماعی و اقتصادی بهویژه موقعیت طبقاتی، اصالتی برای فکر و عقیده و ایمان وجود ندارد. انسان نمیتواند در شرایط مختلف یکسان فکر کند. انسان منطق ثابت ندارد؛ در کاخ و کوخ، دو منطق عملی متفاوت دارد. علی الوردی در کتاب مهزلة العقل البشری با اشاره به این اصل مارکسیسم میگوید: علی {{ع}} در زندگی خود این اصل مارکس را نقض کرد. تاریخ [[امام علی|علی]] {{ع}} خلاف این مطلب را ثابت کرد؛ چرا که شیوه [[امام علی|علی]] {{ع}} در دو وضع اجتماعی و طبقاتی مختلف ذرهای تغییر نکرد؛ یعنی روزی که به عنوان سرباز ساده و فقیر برای قنات جاری کردن، درخت کاشتن، زراعت و ... زحمت میکشد و مزد میگیرد و روزی که پول و ثروت به جامعه اسلامی سرازیر شد، ذرهای تغییر نکرد. در حالی که ثروت، ایمان صدها نفر از مسلمانان مانند طلحه و زبیر را از بین برد. رفتار [[امام علی|علی]] {{ع}} هنگام [[خلافت]] همانگونه بود که هنگام کارگری. علی {{ع}} نشان داد انسان میتواند منطق ثابت عملی داشته باشد.<ref>مطهری | * '''[[على الوردی]]:''' او عراقی و استاد دانشگاه است. گرچه شیعه است، اما تمایلهای مارکسیستی نیز دارد. او سلوک عملی [[امام علی]] {{ع}} را نقضکننده یکی از اصول مارکسیسم میداند. مارکسیسم بر آن است که در برابر شرایط اجتماعی و اقتصادی بهویژه موقعیت طبقاتی، اصالتی برای فکر و عقیده و ایمان وجود ندارد. انسان نمیتواند در شرایط مختلف یکسان فکر کند. انسان منطق ثابت ندارد؛ در کاخ و کوخ، دو منطق عملی متفاوت دارد. علی الوردی در کتاب مهزلة العقل البشری با اشاره به این اصل مارکسیسم میگوید: علی {{ع}} در زندگی خود این اصل مارکس را نقض کرد. تاریخ [[امام علی|علی]] {{ع}} خلاف این مطلب را ثابت کرد؛ چرا که شیوه [[امام علی|علی]] {{ع}} در دو وضع اجتماعی و طبقاتی مختلف ذرهای تغییر نکرد؛ یعنی روزی که به عنوان سرباز ساده و فقیر برای قنات جاری کردن، درخت کاشتن، زراعت و ... زحمت میکشد و مزد میگیرد و روزی که پول و ثروت به جامعه اسلامی سرازیر شد، ذرهای تغییر نکرد. در حالی که ثروت، ایمان صدها نفر از مسلمانان مانند طلحه و زبیر را از بین برد. رفتار [[امام علی|علی]] {{ع}} هنگام [[خلافت]] همانگونه بود که هنگام کارگری. علی {{ع}} نشان داد انسان میتواند منطق ثابت عملی داشته باشد.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[جهانبینی توحیدی (کتاب)|جهانبینی توحیدی]]، مجموعه آثار، ج۲، ص ۱۷۳؛ ج ۱۶، ص ۶۱؛ ج ۲۳، ص ۱۷۹.</ref><ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]] صفحه ۲۶ تا ۳۳.</ref> | ||
==از دیدگاه غیر مسلمانان== | ==از دیدگاه غیر مسلمانان== | ||
شخصیت علی {{ع}} بزرگان و دانشمندان غیر مسلمان را نیز به بیان فضایل او واداشته است؛ از جمله: | شخصیت علی {{ع}} بزرگان و دانشمندان غیر مسلمان را نیز به بیان فضایل او واداشته است؛ از جمله: | ||
* '''[[جبران خليل جبران]]:''' او مسیحی و اهل لبنان است. در دوازده سالگی به آمریکا رفته و تحصیلات خود را ادامه داده است. او هم هنرمندی نقاش است و هم از نویسندگان بزرگ عرب که به دو زبان عربی و انگلیسی کتاب نوشته است. از شیفتگان [[امام علی|علی]] {{ع}} است و علی {{ع}} و [[حضرت مسیح]] {{ع}} را از بزرگترین شخصیتهای دنیا میداند.<ref>مطهری | * '''[[جبران خليل جبران]]:''' او مسیحی و اهل لبنان است. در دوازده سالگی به آمریکا رفته و تحصیلات خود را ادامه داده است. او هم هنرمندی نقاش است و هم از نویسندگان بزرگ عرب که به دو زبان عربی و انگلیسی کتاب نوشته است. از شیفتگان [[امام علی|علی]] {{ع}} است و علی {{ع}} و [[حضرت مسیح]] {{ع}} را از بزرگترین شخصیتهای دنیا میداند.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[اسلام و نیازهای زمان (کتاب)|اسلام و نیازهای زمان]]، مجموعه آثار، ج ۲۱، ص ۱۸۱.</ref> وی درباره [[امام علی|علی]] {{ع}} میگوید: به عقیده من على {{ع}} نخستین عربی است که با روح کلی جهان تماس پیدا کرده و با او سخن گفته است. یعنی [[امام على]] {{ع}} همسایه خدا و همنشین او است و شبها با خدا به سر میبرد. او به [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} حتی از [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]] {{صل}} هم بیشتر اظهار علاقه میکند و میگوید: علی {{ع}} مُرد در حالی که نماز بین دو لبش بود. [[امام علی|علی]] {{ع}} پیش از زمان خود بود و من آگاه نیستم که چرا روزگار گاهی افرادی را پیش زمان خودشان به وجود میآورد. یعنی زمان على {{ع}} گنجایش او را نداشت. البته [[امام على]] {{ع}} درباره مردان الهی تعبیری عمیقتر بهکار برده و میگوید: "این گونه اشخاص در هر زمانی متولد شوند پیش از زمان خود هستند" یعنی آنقدر بزرگ هستند که در هر زمان که باشند، زمان خودشان ظرفیت شناخت و معرفی ایشان را ندارد.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[اسلام و نیازهای زمان (کتاب)|عدل الهی]]، مجموعه آثار، ج ۱، ص ۲۷۶؛ ج ۱۷، ص ۱۶۴.</ref> | ||
* '''[[جرج جرداق]]:''' او نیز از نویسندگان مسیحی معاصر است. کتاب مشهوری درباره [[امام علی|علی]] {{ع}} به نام الامام علی بن ابی طالب، صوت العدالة الانسانيه نگاشته و در آن از [[فضایل]] حضرت سخن گفته است. به نظر جرج جرداق، [[امام علی|علی]] {{ع}} مردی الهی و همرتبه [[حضرت مسیح]] {{ع}} است.<ref>مطهری | * '''[[جرج جرداق]]:''' او نیز از نویسندگان مسیحی معاصر است. کتاب مشهوری درباره [[امام علی|علی]] {{ع}} به نام الامام علی بن ابی طالب، صوت العدالة الانسانيه نگاشته و در آن از [[فضایل]] حضرت سخن گفته است. به نظر جرج جرداق، [[امام علی|علی]] {{ع}} مردی الهی و همرتبه [[حضرت مسیح]] {{ع}} است.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[عدل الهی (کتاب)|عدل الهی]]، مجموعه آثار، ج ۱، ص ۲۷۶.</ref> | ||
* '''[[ميخائيل نعيمه]]:''' وی مسیحی و اهل لبنان است. وی مقدمه کتاب الامام علی {{ع}}، صوت العدالة الانسانيه اثر جرج جرداق را نوشته است و در آنجا میگوید:على تنها در میدان جنگ قهرمان نبود. در تمام عرصهها قهرمان بود. در صفای دل، پاکی وجدان، جذابیت، بیان سحرآمیز، انسانیت واقعی، حرارت ایمان، آرامش شکوهمند، یاری مظلومان، تسلیم حقیقت بودن، در هر نقطه و هر جا که رخ بنماید قهرمان بود.<ref>مطهری | * '''[[ميخائيل نعيمه]]:''' وی مسیحی و اهل لبنان است. وی مقدمه کتاب الامام علی {{ع}}، صوت العدالة الانسانيه اثر جرج جرداق را نوشته است و در آنجا میگوید:على تنها در میدان جنگ قهرمان نبود. در تمام عرصهها قهرمان بود. در صفای دل، پاکی وجدان، جذابیت، بیان سحرآمیز، انسانیت واقعی، حرارت ایمان، آرامش شکوهمند، یاری مظلومان، تسلیم حقیقت بودن، در هر نقطه و هر جا که رخ بنماید قهرمان بود.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در نهج البلاغه (کتاب)|سیری در نهج البلاغه]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۳۶۷.</ref> غیر از این افراد، بزرگان بسیاری مجذوب [[فصاحت]] و [[بلاغت]] بینظیر [[امام علی|علی]] {{ع}} شدند و در عظمت گفتار او قلمفرسایی نمودهاند؛ از جمله عبدالحمید کاتب (قرن دوم)، جاحظ (قرن سوم)، ابن ابی الحدید (قرن هفتم)، على الجندی، محمد عبده و شكيب ارسلان که هر سه از بزرگان معاصر ادبیات عرب هستند. شکیب ارسلان که از شدت [[فصاحت]]، ملقب به [[امیر البيان]] است در پاسخ به صاحبنظرانی که فصاحت او را همرتبه فصاحت [[امام علی|علی]] {{ع}} قرار دادهاند میگوید: من کجا و علی کجا؟ من بند کفش على هم بهحساب نمیآیم.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در نهج البلاغه (کتاب)|سیری در نهج البلاغه]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۳۶۴-۳۶۸. از آنجا که تفصیل نظر دیگران درباره فصاحت و بلاغت [[امام علی|علی]] {{ع}} در دفتر «گوهری به نام نهج البلاغه» آمده است از ذکر آنها خودداری میکنیم.</ref><ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]] صفحه ۲۶ تا ۳۳.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |