لعن صحابه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۸: خط ۸:
'''لعن صحابه''' از افتراهایی که برخی از [[مخالفان شیعه]] به [[پیروان مکتب اهل بیت]] می‌بندند آن است که اینان [[اصحاب]] [[پیامبر]] را [[لعن]] می‌کنند و این را گناهی بزرگ و نابخشودنی می‌شمارند و به خاطر آن هرگونه [[اهانت]] و [[هتک حرمت]] به [[شیعه]] را روا می‌شمرند و چنان وانمود می‌کنند که [[لعن]] یکی از [[صحابه]] موجب [[خروج از دین]] است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۱۸.</ref>.
'''لعن صحابه''' از افتراهایی که برخی از [[مخالفان شیعه]] به [[پیروان مکتب اهل بیت]] می‌بندند آن است که اینان [[اصحاب]] [[پیامبر]] را [[لعن]] می‌کنند و این را گناهی بزرگ و نابخشودنی می‌شمارند و به خاطر آن هرگونه [[اهانت]] و [[هتک حرمت]] به [[شیعه]] را روا می‌شمرند و چنان وانمود می‌کنند که [[لعن]] یکی از [[صحابه]] موجب [[خروج از دین]] است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۱۸.</ref>.


==مقدمه==
== مقدمه ==
*اولا همۀ آنان که [[اصحاب پیامبر]] بودند و آن [[حضرت]] را دیده بودند، افراد [[صالح]] و باایمانی نبودند. در میان آنان انسان‌های [[منافق]]، [[فاجر]]، [[دروغگو]] و [[فاسق]] هم بودند. در [[آیات]] [[قرآن]] نیز [[لعنت خدا]] بر برخی افراد آمده است. [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] نیز برخی را [[لعنت]] کرده است. پس به صرف [[صحابه]] بودن، کسی [[عادل]] نمی‌شود و [[حرمت]] نمی‌یابد. همۀ منافقانی هم که [[پیامبر]] [[مأمور]] به [[جهاد]] با آنان بود، در زمرۀ [[صحابه]] بودند. افزون بر این به [[شهادت]] [[تاریخ]]، بعضی از [[صحابه]] در [[حق]] [[اهل بیت]] [[پیامبر]] [[ستم]] کردند، [[بدعت]] در [[دین]] گذاشتند، [[خون]] [[پاکان]] را ریختند، با [[امام]] [[معصوم]] و [[حجت]] [[خدا]] جنگیدند، مرتکب [[فسق]] و [[فجور]] شدند، به نوامیس [[مسلمانان]] [[تجاوز]] کردند (داستان [[خالد بن ولید]])، با [[فرمان]] صریح [[پیامبر]] [[مخالفت]] کردند و بسیاری خلاف‌های دیگر. پس قول به [[عدالت]] و [[پاکی]] همۀ [[صحابه]]، هم با [[قرآن]] [[مخالف]] است، هم با [[سنت]] [[نبوی]]، هم با حقایق [[تاریخی]]. مگر [[معاویه]] در حضور [[مردم]] علنا شراب نمی‌خورد؟ مگر [[امام حسن|امام مجتبی]]{{ع}} را با زهر [[مسموم]] و [[شهید]] نکرد؟ مگر با [[امام علی|علی]]{{ع}} نجنگید؟ در حالی که [[پیامبر]] فرموده بود: [[یا علی]] [[جنگ]] با تو [[جنگ]] با من است و [[جنگ]] با من [[جنگ]] با [[خدا]]؟ پس اگر [[شیعه]]، برخی از [[صحابه]] را به [[دلیل]] [[فسق]] و [[ظلم]] و [[معصیت]] و [[بدعت]] و [[نفاق]]، [[لعن]] کند، چه اشکالی دارد؟ [[خدا]] هم [[فاسقان]] و [[ظالمان]] و [[منافقان]] را [[لعن]] کرده است. به‌علاوه، آنان که نسبت به [[لعن]] بعضی [[صحابه]] از سوی [[شیعه]] این همه حساسیّت نشان می‌دهند، چرا نسبت به [[معاویه]] که [[سبّ]] و [[لعن]] بر [[افضل]] [[صحابه]] یعنی [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} را علنی و رایج ساخت و سال‌ها بر [[منابر]] به [[دستور]] او [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} را [[لعن]] می‌کردند، چیزی نمی‌گویند؟ [[ابن ابی الحدید]]، خلاصه‌ای از نوشتۀ [[ابو جعفر]] [[یحیی]] بن [[محمّد]] [[علوی]] را در پاسخ به [[ابو المعالی]] جوینی [[نقل]] کرده که به‌طور مبسوط و مستدل، صحّت [[لعن]] و ابراز [[برائت]] از کسانی را که خلافکار، [[ظالم]] و [[فاسق]] بودند بیان می‌کند<ref>شرح نهج البلاغه، ج ۲۰ ص ۱۰ تا ۲۴، هرچند خود ابن ابی الحدید می‌کوشد از خلفا دفاع کند و خلافهای صحابۀ مستحقّ لعن را توجیه نماید (ص ۳۴)</ref> و اینکه صرف [[صحابی]] بودن، موجب تبرئۀ آنان نمی‌شود. خود [[صحابه]] هم یکدیگر را [[لعن]] می‌کردند و به خاطر خلاف‌ها و [[انحراف‌ها]]، یکدیگر را به بدترین صفات متّهم می‌ساختند و میان آنان رایج بود و صرف [[لعن]] یک [[صحابی]] را موجب [[خروج]] از [[اسلام]] نمی‌دانستند. مگر خود [[عایشه]]، [[عثمان]] را [[لعن]] نکرد؟ مگر [[معاویه]]، [[امام علی]] و [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} را آشکارا بر [[منابر]] [[لعن]] نمی‌کرد؟ مگر بسیاری از [[صحابه]] [[عثمان]] را [[لعن]] نمی‌کردند؟ [[ابوبکر]] و [[عمر] هم سعد بن عباده را لعن کردند. اگر برخی صحابه مستحق لعن باشند، به اقتضای امر الهی به دوستی با اولیای خدا و دشمنی با دشمنان خدا، لعن آنان جایز است و خدا همانگونه که از [[تولی]] می‌پرسد، از [[تبری]] هم سؤال می‌کند. (این بحث خواندنی است، به آنجا مراجعه شود). [[شیعه]]، صحابۀ [[پاک]] و [[متعبد]] و [[صالح]] و بزرگوار را [[تکریم]] می‌کند و [[لعن]] آنان را [[حرام]] می‌داند و خود نیز [[لعن]] نمی‌کند. امّا آنان که با کارشکنی‌ها، [[ظلم‌ها]]، [[بدعت‌ها]] و گناهانشان حرمتی برای خود باقی نگذاشتند تا محترم باشند، چه [[انتظار]] است که [[شیعه]] آنان را [[تقدیس]] کند و از هرگونه نقد و [[انتقاد]]، مصون بشمارد؟ امّا اینکه چه کسانی چه خلاف‌هایی کرده‌اند، بحثی است جدا، که در این مختصر نمی‌گنجد. [[تولی]] و [[تبری]] هم از [[فروع دین]] و [[واجبات]] عملی است و [[برائت]] از [[دشمنان دین]] [[خدا]] و [[کافران]] و [[منافقان]] [[واجب]] است و [[مهرورزی]] به کسانی که [[سنت]] [[پیامبر]] را [[تغییر]] دادند و به [[اهل بیت]] [[ظلم]] کردند و همواره درصدد [[توطئه]] بر ضدّ [[اسلام]] [[ناب]] و [[عترت]] مصطفی و [[مسلمانان]] [[راستین]] بودند، هرچند نام «[[صحابی]]» داشته باشند، غلط است<ref>ر. ک: «للّه و للحقیقه»، علی آل محسن، «نظریة عدالة الصّحابه» احمد حسین یعقوب، «الغدیر» علامۀ امینی، ج ۷،۸ و ۹، «بحار الأنوار»، ج ۲۸ تا ۳۲</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۱۸.</ref>.
* اولا همۀ آنان که [[اصحاب پیامبر]] بودند و آن [[حضرت]] را دیده بودند، افراد [[صالح]] و باایمانی نبودند. در میان آنان انسان‌های [[منافق]]، [[فاجر]]، [[دروغگو]] و [[فاسق]] هم بودند. در [[آیات]] [[قرآن]] نیز [[لعنت خدا]] بر برخی افراد آمده است. [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] نیز برخی را [[لعنت]] کرده است. پس به صرف [[صحابه]] بودن، کسی [[عادل]] نمی‌شود و [[حرمت]] نمی‌یابد. همۀ منافقانی هم که [[پیامبر]] [[مأمور]] به [[جهاد]] با آنان بود، در زمرۀ [[صحابه]] بودند. افزون بر این به [[شهادت]] [[تاریخ]]، بعضی از [[صحابه]] در [[حق]] [[اهل بیت]] [[پیامبر]] [[ستم]] کردند، [[بدعت]] در [[دین]] گذاشتند، [[خون]] [[پاکان]] را ریختند، با [[امام]] [[معصوم]] و [[حجت]] [[خدا]] جنگیدند، مرتکب [[فسق]] و [[فجور]] شدند، به نوامیس [[مسلمانان]] [[تجاوز]] کردند (داستان [[خالد بن ولید]])، با [[فرمان]] صریح [[پیامبر]] [[مخالفت]] کردند و بسیاری خلاف‌های دیگر. پس قول به [[عدالت]] و [[پاکی]] همۀ [[صحابه]]، هم با [[قرآن]] [[مخالف]] است، هم با [[سنت]] [[نبوی]]، هم با حقایق [[تاریخی]]. مگر [[معاویه]] در حضور [[مردم]] علنا شراب نمی‌خورد؟ مگر [[امام حسن|امام مجتبی]] {{ع}} را با زهر [[مسموم]] و [[شهید]] نکرد؟ مگر با [[امام علی|علی]] {{ع}} نجنگید؟ در حالی که [[پیامبر]] فرموده بود: [[یا علی]] [[جنگ]] با تو [[جنگ]] با من است و [[جنگ]] با من [[جنگ]] با [[خدا]]؟ پس اگر [[شیعه]]، برخی از [[صحابه]] را به [[دلیل]] [[فسق]] و [[ظلم]] و [[معصیت]] و [[بدعت]] و [[نفاق]]، [[لعن]] کند، چه اشکالی دارد؟ [[خدا]] هم [[فاسقان]] و [[ظالمان]] و [[منافقان]] را [[لعن]] کرده است. به‌علاوه، آنان که نسبت به [[لعن]] بعضی [[صحابه]] از سوی [[شیعه]] این همه حساسیّت نشان می‌دهند، چرا نسبت به [[معاویه]] که [[سبّ]] و [[لعن]] بر [[افضل]] [[صحابه]] یعنی [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} را علنی و رایج ساخت و سال‌ها بر [[منابر]] به [[دستور]] او [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} را [[لعن]] می‌کردند، چیزی نمی‌گویند؟ [[ابن ابی الحدید]]، خلاصه‌ای از نوشتۀ [[ابو جعفر]] [[یحیی]] بن [[محمّد]] [[علوی]] را در پاسخ به [[ابو المعالی]] جوینی [[نقل]] کرده که به‌طور مبسوط و مستدل، صحّت [[لعن]] و ابراز [[برائت]] از کسانی را که خلافکار، [[ظالم]] و [[فاسق]] بودند بیان می‌کند<ref>شرح نهج البلاغه، ج ۲۰ ص ۱۰ تا ۲۴، هرچند خود ابن ابی الحدید می‌کوشد از خلفا دفاع کند و خلافهای صحابۀ مستحقّ لعن را توجیه نماید (ص ۳۴)</ref> و اینکه صرف [[صحابی]] بودن، موجب تبرئۀ آنان نمی‌شود. خود [[صحابه]] هم یکدیگر را [[لعن]] می‌کردند و به خاطر خلاف‌ها و [[انحراف‌ها]]، یکدیگر را به بدترین صفات متّهم می‌ساختند و میان آنان رایج بود و صرف [[لعن]] یک [[صحابی]] را موجب [[خروج]] از [[اسلام]] نمی‌دانستند. مگر خود [[عایشه]]، [[عثمان]] را [[لعن]] نکرد؟ مگر [[معاویه]]، [[امام علی]] و [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} را آشکارا بر [[منابر]] [[لعن]] نمی‌کرد؟ مگر بسیاری از [[صحابه]] [[عثمان]] را [[لعن]] نمی‌کردند؟ [[ابوبکر]] و [[عمر] هم سعد بن عباده را لعن کردند. اگر برخی صحابه مستحق لعن باشند، به اقتضای امر الهی به دوستی با اولیای خدا و دشمنی با دشمنان خدا، لعن آنان جایز است و خدا همانگونه که از [[تولی]] می‌پرسد، از [[تبری]] هم سؤال می‌کند. (این بحث خواندنی است، به آنجا مراجعه شود). [[شیعه]]، صحابۀ [[پاک]] و [[متعبد]] و [[صالح]] و بزرگوار را [[تکریم]] می‌کند و [[لعن]] آنان را [[حرام]] می‌داند و خود نیز [[لعن]] نمی‌کند. امّا آنان که با کارشکنی‌ها، [[ظلم‌ها]]، [[بدعت‌ها]] و گناهانشان حرمتی برای خود باقی نگذاشتند تا محترم باشند، چه [[انتظار]] است که [[شیعه]] آنان را [[تقدیس]] کند و از هرگونه نقد و [[انتقاد]]، مصون بشمارد؟ امّا اینکه چه کسانی چه خلاف‌هایی کرده‌اند، بحثی است جدا، که در این مختصر نمی‌گنجد. [[تولی]] و [[تبری]] هم از [[فروع دین]] و [[واجبات]] عملی است و [[برائت]] از [[دشمنان دین]] [[خدا]] و [[کافران]] و [[منافقان]] [[واجب]] است و [[مهرورزی]] به کسانی که [[سنت]] [[پیامبر]] را [[تغییر]] دادند و به [[اهل بیت]] [[ظلم]] کردند و همواره درصدد [[توطئه]] بر ضدّ [[اسلام]] [[ناب]] و [[عترت]] مصطفی و [[مسلمانان]] [[راستین]] بودند، هرچند نام «[[صحابی]]» داشته باشند، غلط است<ref>ر. ک: «للّه و للحقیقه»، علی آل محسن، «نظریة عدالة الصّحابه» احمد حسین یعقوب، «الغدیر» علامۀ امینی، ج ۷،۸ و ۹، «بحار الأنوار»، ج ۲۸ تا ۳۲</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۱۸.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۴

لعن صحابه از افتراهایی که برخی از مخالفان شیعه به پیروان مکتب اهل بیت می‌بندند آن است که اینان اصحاب پیامبر را لعن می‌کنند و این را گناهی بزرگ و نابخشودنی می‌شمارند و به خاطر آن هرگونه اهانت و هتک حرمت به شیعه را روا می‌شمرند و چنان وانمود می‌کنند که لعن یکی از صحابه موجب خروج از دین است[۱].

مقدمه

منابع

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۱۸.
  2. شرح نهج البلاغه، ج ۲۰ ص ۱۰ تا ۲۴، هرچند خود ابن ابی الحدید می‌کوشد از خلفا دفاع کند و خلافهای صحابۀ مستحقّ لعن را توجیه نماید (ص ۳۴)
  3. ر. ک: «للّه و للحقیقه»، علی آل محسن، «نظریة عدالة الصّحابه» احمد حسین یعقوب، «الغدیر» علامۀ امینی، ج ۷،۸ و ۹، «بحار الأنوار»، ج ۲۸ تا ۳۲
  4. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۱۸.