نظم عادلانه: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[نظم عادلانه در حدیث]] - [[نظم عادلانه در کلام اسلامی]] - [[نظم عادلانه در فقه سیاسی]]| پرسش مرتبط = سیره اجتماعی معصومان (پرسش)}} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[نظم عادلانه در حدیث]] - [[نظم عادلانه در کلام اسلامی]] - [[نظم عادلانه در فقه سیاسی]]| پرسش مرتبط = سیره اجتماعی معصومان (پرسش)}} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
در [[اندیشه سیاسی اسلام]]، نوع نگرش به هستی و در صدر [[خلقت]] بودن [[خداوند]]، حکایت از یک [[نظم]] پیشینی<ref>a priori..</ref> و [[عقلی]] دارد. در این خوانش، نوعی «تعین»، «تشکل» و «تفهم» از پیش تعریف شده، وجود دارد. دستی از قبل هستی را شکل و نظم بخشیده و آن را با هدفی مشخص [[آفریده]] است. [[وحی]]، نظم و [[نظام جامعه]] را ترسیم کرده و [[پیامبران الهی]] [[جامعه مطلوب]] را به [[بشر]] اعلام کردهاند، جامعهای که در آن با [[عدالت]] و [[آزادی]]، مسیر [[سعادت]] و تعالی [[جامعه انسانی]] ترسیم میشود. | در [[اندیشه سیاسی اسلام]]، نوع نگرش به هستی و در صدر [[خلقت]] بودن [[خداوند]]، حکایت از یک [[نظم]] پیشینی<ref>a priori..</ref> و [[عقلی]] دارد. در این خوانش، نوعی «تعین»، «تشکل» و «تفهم» از پیش تعریف شده، وجود دارد. دستی از قبل هستی را شکل و نظم بخشیده و آن را با هدفی مشخص [[آفریده]] است. [[وحی]]، نظم و [[نظام جامعه]] را ترسیم کرده و [[پیامبران الهی]] [[جامعه مطلوب]] را به [[بشر]] اعلام کردهاند، جامعهای که در آن با [[عدالت]] و [[آزادی]]، مسیر [[سعادت]] و تعالی [[جامعه انسانی]] ترسیم میشود. | ||
در نگاهی اجمالی، بر اساس [[هستیشناسی]] [[قرآنی]]، خدامحور است. به تعبیر «توشیهیکو ایزوتسو»<ref>Toshihiko Izutsu..</ref> در کتاب «خدا و [[انسان]] در قرآن»: | در نگاهی اجمالی، بر اساس [[هستیشناسی]] [[قرآنی]]، خدامحور است. به تعبیر «توشیهیکو ایزوتسو»<ref>Toshihiko Izutsu..</ref> در کتاب «خدا و [[انسان]] در قرآن»: | ||
[[جهان]] قرآنی، از لحاظ وجودشناختی، جهان [[خدا]] - مرکزی است. خدا درست در مرکز [[جهان هستی]] است و همه چیزهای دیگر، [[انسانی]] و غیرانسانی، آفریدههای او و بنابراین در [[سلسله]] مراتب هستی بینهایت [[پایینتر]] از او قرار گرفتهاند. از این لحاظ، هیچ چیز مقابل و معارض با او نمیایستد<ref>ر.ک: توشیهکو ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن معنیشناسی جهانبینی قرآنی، ص۱۵.</ref>. | [[جهان]] قرآنی، از لحاظ وجودشناختی، جهان [[خدا]] - مرکزی است. خدا درست در مرکز [[جهان هستی]] است و همه چیزهای دیگر، [[انسانی]] و غیرانسانی، آفریدههای او و بنابراین در [[سلسله]] مراتب هستی بینهایت [[پایینتر]] از او قرار گرفتهاند. از این لحاظ، هیچ چیز مقابل و معارض با او نمیایستد<ref>ر. ک: توشیهکو ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن معنیشناسی جهانبینی قرآنی، ص۱۵.</ref>. | ||
این جهان دارای مشیتی حکیمانه است که [[نظام هستی]] را بر پایه عدالت، [[رحمت]] و خیر بنا نهاده است و نگرشی تکسویه را رسم میکند که از خداوند بر آمده و به سوی او روی دارد. | این جهان دارای مشیتی حکیمانه است که [[نظام هستی]] را بر پایه عدالت، [[رحمت]] و خیر بنا نهاده است و نگرشی تکسویه را رسم میکند که از خداوند بر آمده و به سوی او روی دارد. | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
بر اساس [[جهانبینی]] و هستیشناسی [[دینی]]، جهان در حال تکامل و به سوی [[کمال مطلق]] در حرکت است و انسان در این تکامل و حرکت، مسیر [[جاودانه]] پیش روی دارد و آن [[رسیدن به کمال]] نهایی است که [[خداوند بزرگ]] باشد؛ لذا در [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ}}<ref>«ای انسان! بیگمان تو به سوی پروردگارت سخت کوشندهای، پس به لقای او خواهی رسید» سوره انشقاق، آیه ۶.</ref>. | بر اساس [[جهانبینی]] و هستیشناسی [[دینی]]، جهان در حال تکامل و به سوی [[کمال مطلق]] در حرکت است و انسان در این تکامل و حرکت، مسیر [[جاودانه]] پیش روی دارد و آن [[رسیدن به کمال]] نهایی است که [[خداوند بزرگ]] باشد؛ لذا در [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ}}<ref>«ای انسان! بیگمان تو به سوی پروردگارت سخت کوشندهای، پس به لقای او خواهی رسید» سوره انشقاق، آیه ۶.</ref>. | ||
از دیگر جهت، این سامانه، [[نظام احسن]] است و به سوی کمال در حرکت. [[انسان]] به عنوان [[جانشین خداوند]]، دارای جایگاهی [[شایسته]] و [[برتر]] در این [[نظام]] قرار دارد و [[هدف از آفرینش]] هستی، آن است تا [[انسانها]] به کمال مطلوب دست یابند؛ امری که بر اساس [[عدالت]] [[تشریعی]]، [[یاور]] و [[هدایتگر]] انسانها در این مسیر، [[پیامبران الهی]]{{عم}} و [[ائمه معصومین]]{{عم}} میباشند. | از دیگر جهت، این سامانه، [[نظام احسن]] است و به سوی کمال در حرکت. [[انسان]] به عنوان [[جانشین خداوند]]، دارای جایگاهی [[شایسته]] و [[برتر]] در این [[نظام]] قرار دارد و [[هدف از آفرینش]] هستی، آن است تا [[انسانها]] به کمال مطلوب دست یابند؛ امری که بر اساس [[عدالت]] [[تشریعی]]، [[یاور]] و [[هدایتگر]] انسانها در این مسیر، [[پیامبران الهی]] {{عم}} و [[ائمه معصومین]] {{عم}} میباشند. | ||
در [[منطق قرآن کریم]]، [[تکوین]] و [[تشریع]] با هم منطبق و در راستای یک امرند؛ لذا نظمی که در هستی جریان مییابد از آنجاکه از کانون عدالت بر میآید، عادلانه خواهد بود. در [[نظم]] [[تکوینی]] تأکید میگردد [[خورشید و ماه]]، گردشی [[منظم]] دارند: {{متن قرآن|الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ}}<ref>«خورشید و ماه دارای شمارگانند» سوره الرحمن، آیه ۵.</ref>. | در [[منطق قرآن کریم]]، [[تکوین]] و [[تشریع]] با هم منطبق و در راستای یک امرند؛ لذا نظمی که در هستی جریان مییابد از آنجاکه از کانون عدالت بر میآید، عادلانه خواهد بود. در [[نظم]] [[تکوینی]] تأکید میگردد [[خورشید و ماه]]، گردشی [[منظم]] دارند: {{متن قرآن|الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ}}<ref>«خورشید و ماه دارای شمارگانند» سوره الرحمن، آیه ۵.</ref>. | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
پس بخشی از این [[نظم]] که مربوط به [[تدبیر]] [[امور سیاسی]]- [[اجتماعی]] انسانهاست، در [[عدالت]] [[تشریعی]] جلوه دارد، امری که نظاممندی و [[نظم جامعه]] را به شکلی عادلانه راهبری میکند؛ در این معنا، [[خداوند]]، [[انسانها]] و [[جوامع انسانی]] را به عنوان موجوداتی که [[شایستگی]] دریافت کمال [[عقلی]] و [[معنوی]] را دارند، با دستورهایی سامان میدهد که عملی کردن آنها، [[جوامع]] را به سوی عدالت میبَرَد.<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]، ص ۱۷۲.</ref> | پس بخشی از این [[نظم]] که مربوط به [[تدبیر]] [[امور سیاسی]]- [[اجتماعی]] انسانهاست، در [[عدالت]] [[تشریعی]] جلوه دارد، امری که نظاممندی و [[نظم جامعه]] را به شکلی عادلانه راهبری میکند؛ در این معنا، [[خداوند]]، [[انسانها]] و [[جوامع انسانی]] را به عنوان موجوداتی که [[شایستگی]] دریافت کمال [[عقلی]] و [[معنوی]] را دارند، با دستورهایی سامان میدهد که عملی کردن آنها، [[جوامع]] را به سوی عدالت میبَرَد.<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]، ص ۱۷۲.</ref> | ||
==پرسش مستقیم== | == پرسش مستقیم == | ||
* [[نظم عادلانه به عنوان یکی از مبانی خداشناختی عدالت سیاسی به چه معناست؟ (پرسش)]] | * [[نظم عادلانه به عنوان یکی از مبانی خداشناختی عدالت سیاسی به چه معناست؟ (پرسش)]] | ||
{{پایان مدخل وابسته}} | {{پایان مدخل وابسته}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۰۱
مقدمه
در اندیشه سیاسی اسلام، نوع نگرش به هستی و در صدر خلقت بودن خداوند، حکایت از یک نظم پیشینی[۱] و عقلی دارد. در این خوانش، نوعی «تعین»، «تشکل» و «تفهم» از پیش تعریف شده، وجود دارد. دستی از قبل هستی را شکل و نظم بخشیده و آن را با هدفی مشخص آفریده است. وحی، نظم و نظام جامعه را ترسیم کرده و پیامبران الهی جامعه مطلوب را به بشر اعلام کردهاند، جامعهای که در آن با عدالت و آزادی، مسیر سعادت و تعالی جامعه انسانی ترسیم میشود.
در نگاهی اجمالی، بر اساس هستیشناسی قرآنی، خدامحور است. به تعبیر «توشیهیکو ایزوتسو»[۲] در کتاب «خدا و انسان در قرآن»: جهان قرآنی، از لحاظ وجودشناختی، جهان خدا - مرکزی است. خدا درست در مرکز جهان هستی است و همه چیزهای دیگر، انسانی و غیرانسانی، آفریدههای او و بنابراین در سلسله مراتب هستی بینهایت پایینتر از او قرار گرفتهاند. از این لحاظ، هیچ چیز مقابل و معارض با او نمیایستد[۳].
این جهان دارای مشیتی حکیمانه است که نظام هستی را بر پایه عدالت، رحمت و خیر بنا نهاده است و نگرشی تکسویه را رسم میکند که از خداوند بر آمده و به سوی او روی دارد. در جهانبینی توحیدی، جهان «یک قطبی» و «تکمحوری» است. در این نگرش، جهان ماهیتی «از اویی»[۴]، ﴿إِنَّا لِلَّهِ﴾[۵] و «به سوی اویی»، ﴿إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ﴾[۶] دارد، موجودات جهان با نظامی هماهنگ به یک سو و به طرف یک مرکز، تکامل مییابند[۷]. بر اساس جهانبینی و هستیشناسی دینی، جهان در حال تکامل و به سوی کمال مطلق در حرکت است و انسان در این تکامل و حرکت، مسیر جاودانه پیش روی دارد و آن رسیدن به کمال نهایی است که خداوند بزرگ باشد؛ لذا در قرآن کریم میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ﴾[۸].
از دیگر جهت، این سامانه، نظام احسن است و به سوی کمال در حرکت. انسان به عنوان جانشین خداوند، دارای جایگاهی شایسته و برتر در این نظام قرار دارد و هدف از آفرینش هستی، آن است تا انسانها به کمال مطلوب دست یابند؛ امری که بر اساس عدالت تشریعی، یاور و هدایتگر انسانها در این مسیر، پیامبران الهی (ع) و ائمه معصومین (ع) میباشند.
در منطق قرآن کریم، تکوین و تشریع با هم منطبق و در راستای یک امرند؛ لذا نظمی که در هستی جریان مییابد از آنجاکه از کانون عدالت بر میآید، عادلانه خواهد بود. در نظم تکوینی تأکید میگردد خورشید و ماه، گردشی منظم دارند: ﴿الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ﴾[۹].
همچنین زمین و آسمان بر مداری معین میگردند: ﴿إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ﴾[۱۰].
آنگونه که در نظم و نظام جامعه نیز قوانین الهی برای رسیدن جوامع به عدالت، مورد تأکید میباشد، این مقررات الهی، برقرارکننده نظم و برنامه در زندگی فردی و اجتماعی برای دستیابی به عدالت است و تصریح میشود که هر کس از حدود الهی تجاوز کند، ستمکار است: ﴿وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴾[۱۱].
نظام هستی و آفرینش بر نظم عادلانه و رعایت توازن و شایستگیها برپا شده است و از مقام الهی در تدبیر امور به قیام به عدل یاد میشود که فرمود: ﴿شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴾[۱۲]. پس بخشی از این نظم که مربوط به تدبیر امور سیاسی- اجتماعی انسانهاست، در عدالت تشریعی جلوه دارد، امری که نظاممندی و نظم جامعه را به شکلی عادلانه راهبری میکند؛ در این معنا، خداوند، انسانها و جوامع انسانی را به عنوان موجوداتی که شایستگی دریافت کمال عقلی و معنوی را دارند، با دستورهایی سامان میدهد که عملی کردن آنها، جوامع را به سوی عدالت میبَرَد.[۱۳]
پرسش مستقیم
منابع
پانویس
- ↑ a priori..
- ↑ Toshihiko Izutsu..
- ↑ ر. ک: توشیهکو ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن معنیشناسی جهانبینی قرآنی، ص۱۵.
- ↑ با توجه به حرف «ل» در آیه، شاید تعبیر بهتر، «برای اویی» باشد.
- ↑ «ما از آن خداوندیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.
- ↑ «و به سوی او باز میگردیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.
- ↑ مرتضی مطهری، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ص۸۳.
- ↑ «ای انسان! بیگمان تو به سوی پروردگارت سخت کوشندهای، پس به لقای او خواهی رسید» سوره انشقاق، آیه ۶.
- ↑ «خورشید و ماه دارای شمارگانند» سوره الرحمن، آیه ۵.
- ↑ «بیگمان در آفرینش آسمانها و زمین و پیاپی آمدن شب و روز نشانههایی برای خردمندان است» سوره آل عمران، آیه ۱۹۰.
- ↑ «آنان که از حدود خداوند تجاوز کنند ستمگرند» سوره بقره، آیه ۲۲۹.
- ↑ «خداوند- که به دادگری ایستاده است- و فرشتگان و دانشوران گواهی میدهند که: هیچ خدایی نیست جز او که پیروزمند فرزانه است» سوره آل عمران، آیه ۱۸.
- ↑ سیدباقری، سید کاظم، عدالت سیاسی در قرآن کریم، ص ۱۷۲.