علم غیب در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن '
جز (جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن ')
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:


در [[روایت]] دیگر، [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: «من به آنچه در [[آسمان]] و [[زمین]] وجود دارد، آنچه در [[بهشت و جهنم]] است، آنچه قبلاً بوده و آنچه بعداً می‌آید، [[آگاهی]] دارم و همه را می‌دانم»<ref>شیخ کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۶۱؛ عبدالله جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ج۳، ص۸۲.</ref>.
در [[روایت]] دیگر، [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: «من به آنچه در [[آسمان]] و [[زمین]] وجود دارد، آنچه در [[بهشت و جهنم]] است، آنچه قبلاً بوده و آنچه بعداً می‌آید، [[آگاهی]] دارم و همه را می‌دانم»<ref>شیخ کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۶۱؛ عبدالله جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ج۳، ص۸۲.</ref>.
بر اساس مطالب مذکور، ایشان در پاسخ این سوال که آیا [[امام حسین]] {{ع}} هنگام عزیمت به [[کوفه]] می‌دانست [[سفر]] وی در [[کربلا]] ختم می‌شود و در نهایت به [[شهادت]] می‌رسد؟ اگر می‌دانستند، چرا رفتند و اگر نمی‌دانستند، پس [[روایات]] را چگونه باید توجیه کرد؟ می‌فرماید: مراجعه به [[وصیت]] [[نامه امام حسین]] {{ع}} هنگام خارج شدن از [[مدینه]]، سخنان آن [[حضرت]] در بین راه و در [[ملاقات‌ها]] نشان می‌دهد که آن حضرت {{ع}} از سرانجام سفر خویش [[آگاه]] بود. سهم [[ملکوتی]] و [[قطعی]] بودن این آگاهی به [[اخبار]] [[جبرئیل]]، [[رسول اکرم]]، [[امیرمؤمنان]]، [[فاطمه زهرا]] {{س}} و [[امام حسن مجتبی]] و... مستند بود، لیکن سهم ملکی و [[علم عادی]] آن مرهون تحلیل اوضاع عصر آن حضرت بوده و همگی از شهادت آن حضرت حکایت می‌کرد<ref>عبدالله جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ج۲، ص۲۲۴.</ref>.
بر اساس مطالب مذکور، ایشان در پاسخ این سوال که آیا [[امام حسین]] {{ع}} هنگام عزیمت به [[کوفه]] می‌دانست [[سفر]] وی در [[کربلا]] ختم می‌شود و در نهایت به [[شهادت]] می‌رسد؟ اگر می‌دانستند، چرا رفتند و اگر نمی‌دانستند، پس [[روایات]] را چگونه باید توجیه کرد؟ می‌فرماید: مراجعه به [[وصیت]] [[نامه امام حسین]] {{ع}} هنگام خارج شدن از [[مدینه]]، سخنان آن [[حضرت]] در بین راه و در [[ملاقات‌ها]] نشان می‌دهد که آن حضرت {{ع}} از سرانجام سفر خویش [[آگاه]] بود. سهم [[ملکوتی]] و [[قطعی]] بودن این آگاهی به [[اخبار]] [[جبرئیل]]، [[رسول اکرم]]، [[امیرمؤمنان]]، [[فاطمه زهرا]] {{س}} و [[امام حسن مجتبی]] و... مستند بود، لکن سهم ملکی و [[علم عادی]] آن مرهون تحلیل اوضاع عصر آن حضرت بوده و همگی از شهادت آن حضرت حکایت می‌کرد<ref>عبدالله جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ج۲، ص۲۲۴.</ref>.


دو [[شبهه]] دیگر در این باره نیز مطرح می‌شود: اگر ائمه‌{{عم}} به [[زمان]]، مکان و کیفیت شهادت خود آگاه بودند، چرا اقدامی برای جلوگیری از شهادت‌شان ننمودند؟ آیا عمل آن حضرات، در معرض [[هلاکت]] قراردادن خود نیست (که [[شرع]] [[مقدس]]<ref>{{متن قرآن|وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ}} «و با دست خویش خود را به نابودی نیفکنید» سوره بقره، آیه ۱۹۵.</ref> [[نهی]] کرده است؟ اگر مطلع نبودند، ادعای شما در مورد [[آگاهی تام]] [[امام]] به تمام عالم امکان و نیز [[علم]] او به زمان شهادتش خدشه‌دار می‌شود.
دو [[شبهه]] دیگر در این باره نیز مطرح می‌شود: اگر ائمه‌{{عم}} به [[زمان]]، مکان و کیفیت شهادت خود آگاه بودند، چرا اقدامی برای جلوگیری از شهادت‌شان ننمودند؟ آیا عمل آن حضرات، در معرض [[هلاکت]] قراردادن خود نیست (که [[شرع]] [[مقدس]]<ref>{{متن قرآن|وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ}} «و با دست خویش خود را به نابودی نیفکنید» سوره بقره، آیه ۱۹۵.</ref> [[نهی]] کرده است؟ اگر مطلع نبودند، ادعای شما در مورد [[آگاهی تام]] [[امام]] به تمام عالم امکان و نیز [[علم]] او به زمان شهادتش خدشه‌دار می‌شود.
خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:
'''پاسخ دوم: [[شأنی بودن علم امام]]''': به [[عقیده]] [[علامه جوادی آملی]]، علم امام، ارادی و بالقوه است؛ یعنی هر [[زمان]] [[اراده]] کند چیزی را بفهمد، علم در وجودش محقق می‌شود و اگر اراده نکند، محقق نمی‌گردد. به این علم، [[علم شأنی]] اطلاق می‌شود که در برابر [[علم فعلی]] قرار دارد.
'''پاسخ دوم: [[شأنی بودن علم امام]]''': به [[عقیده]] [[علامه جوادی آملی]]، علم امام، ارادی و بالقوه است؛ یعنی هر [[زمان]] [[اراده]] کند چیزی را بفهمد، علم در وجودش محقق می‌شود و اگر اراده نکند، محقق نمی‌گردد. به این علم، [[علم شأنی]] اطلاق می‌شود که در برابر [[علم فعلی]] قرار دارد.


ایشان در این خصوص می‌فرماید: [[علم خداوند]] به [[امور غیبی]]، بالفعل و علم غیر او بالقوه و به اراده‌شان بستگی دارد؛ یعنی هنگامی که اراده کنند چیزی را بدانند، می‌دانند و تا اراده نکنند، بالفعل نمی‌دانند. به بیان دیگر، علمشان به امور غیبی، [[علمی]] ارادی است، چنان که [[عدم آگاهی]] آنان نیز ارادی است. البته پس از اراده هم با [[تعلیم الهی]] آگاهی می‌یابند، لیکن چون در اراده، تابع [[اراده خدا]] هستند (تا [[خدا]] نخواهد، چیزی را اراده نمی‌کنند)<ref>{{متن قرآن|وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ}} «و جز آنچه خواست خداوند است، مخواهید» سوره انسان، آیه ۳۰.</ref> بدین ترتیب می‌توان گفت در مواردی که [[اقدام عملی]] [[پیشوایان معصوم]] موجب [[شهادت]] یا ضرر جانی و [[مالی]] برای آنان است، هنگام انجام عمل، نتیجه آن را نمی‌دانستند؛ زیرا خدا نخواسته بود سرانجام آن عمل برایشان روشن باشد تا [[نظام]] تکلیف، روال عادی و طبیعی خود را [[حفظ]] کند. در نتیجه، اگر کسی بگوید [[امام علی]] {{ع}} هنگام رفتن به [[مسجد]] در صبح‌دم نوزدهم [[ماه مبارک رمضان]] [[سال چهلم هجری]]، خوابیدن جای [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[لیلة المبیت]]، [[امام حسن مجتبی]] {{ع}} هنگام امضای [[صلح‌نامه]] تحمیلی با سر دسته [[تبه‌کاران]] [[اموی]] و [[امام حسین]] {{ع}} هنگام حرکت به [[کربلا]] و... به فرجام [[اقدام]] خود [[علم فعلی]] [[قطعی]] نداشتند، کلامش توجیه پذیر است<ref>عبدالله جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ج۳، ص۴۲۱.</ref>.
ایشان در این خصوص می‌فرماید: [[علم خداوند]] به [[امور غیبی]]، بالفعل و علم غیر او بالقوه و به اراده‌شان بستگی دارد؛ یعنی هنگامی که اراده کنند چیزی را بدانند، می‌دانند و تا اراده نکنند، بالفعل نمی‌دانند. به بیان دیگر، علمشان به امور غیبی، [[علمی]] ارادی است، چنان که [[عدم آگاهی]] آنان نیز ارادی است. البته پس از اراده هم با [[تعلیم الهی]] آگاهی می‌یابند، لکن چون در اراده، تابع [[اراده خدا]] هستند (تا [[خدا]] نخواهد، چیزی را اراده نمی‌کنند)<ref>{{متن قرآن|وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ}} «و جز آنچه خواست خداوند است، مخواهید» سوره انسان، آیه ۳۰.</ref> بدین ترتیب می‌توان گفت در مواردی که [[اقدام عملی]] [[پیشوایان معصوم]] موجب [[شهادت]] یا ضرر جانی و [[مالی]] برای آنان است، هنگام انجام عمل، نتیجه آن را نمی‌دانستند؛ زیرا خدا نخواسته بود سرانجام آن عمل برایشان روشن باشد تا [[نظام]] تکلیف، روال عادی و طبیعی خود را [[حفظ]] کند. در نتیجه، اگر کسی بگوید [[امام علی]] {{ع}} هنگام رفتن به [[مسجد]] در صبح‌دم نوزدهم [[ماه مبارک رمضان]] [[سال چهلم هجری]]، خوابیدن جای [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[لیلة المبیت]]، [[امام حسن مجتبی]] {{ع}} هنگام امضای [[صلح‌نامه]] تحمیلی با سر دسته [[تبه‌کاران]] [[اموی]] و [[امام حسین]] {{ع}} هنگام حرکت به [[کربلا]] و... به فرجام [[اقدام]] خود [[علم فعلی]] [[قطعی]] نداشتند، کلامش توجیه پذیر است<ref>عبدالله جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ج۳، ص۴۲۱.</ref>.


البته با توجه به [[دلایل]] ایشان درباره [[علم]] نامحدود [[ائمه معصومین]] {{عم}} و همچنین اخباری که در زمینه [[آگاهی امام]] از [[زمان]] شهادتش مطرح نمودند، معلوم شد پاسخ ایشان ناظر به [[علم شأنی]] [[امام]] است، یعنی [[شأن امام]] این است که هرگاه بخواهد و لازم باشد، علم یابد. در هر صورت، [[علم امام]] حتی اگر نامحدود باشد، با [[علم خداوند]] متفاوت است.<ref>[[زهرا یوسفی|یوسفی، زهرا]]، [[علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی (کتاب)|علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی]]، ص ۸۲-۸۷.</ref>
البته با توجه به [[دلایل]] ایشان درباره [[علم]] نامحدود [[ائمه معصومین]] {{عم}} و همچنین اخباری که در زمینه [[آگاهی امام]] از [[زمان]] شهادتش مطرح نمودند، معلوم شد پاسخ ایشان ناظر به [[علم شأنی]] [[امام]] است، یعنی [[شأن امام]] این است که هرگاه بخواهد و لازم باشد، علم یابد. در هر صورت، [[علم امام]] حتی اگر نامحدود باشد، با [[علم خداوند]] متفاوت است.<ref>[[زهرا یوسفی|یوسفی، زهرا]]، [[علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی (کتاب)|علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی]]، ص ۸۲-۸۷.</ref>
خط ۱۳۴: خط ۱۳۴:


ایشان همچنین روایتی را از [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} به این مضمون نقل کرده است:
ایشان همچنین روایتی را از [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} به این مضمون نقل کرده است:
به [[خدا]] [[سوگند]]! اگر بخواهم هر یک از شما را از سرگذشت و سرنوشتشان باخبر کنم، می‌توانم، لیکن می‌ترسم با شنیدن [[اخبار غیبی]] [[کفر]] بورزید و بگویید علی {{ع}} از [[رسول الله]] {{صل}} بالاتر است؛ زیرا رسول الله {{صل}} از این [[اسرار]] [[غیبی]] خبر نداد، ولی علی {{ع}} از آنها خبر داد. من این اسرار را با اولیای خاصم به مقداری که آنها توان شنیدن دارند، در میان می‌گذارم<ref>عبدالله جوادی آملی، سیره پیامبران در قرآن، ج۶، ص۱۵۷.</ref>.
به [[خدا]] [[سوگند]]! اگر بخواهم هر یک از شما را از سرگذشت و سرنوشتشان باخبر کنم، می‌توانم، لکن می‌ترسم با شنیدن [[اخبار غیبی]] [[کفر]] بورزید و بگویید علی {{ع}} از [[رسول الله]] {{صل}} بالاتر است؛ زیرا رسول الله {{صل}} از این [[اسرار]] [[غیبی]] خبر نداد، ولی علی {{ع}} از آنها خبر داد. من این اسرار را با اولیای خاصم به مقداری که آنها توان شنیدن دارند، در میان می‌گذارم<ref>عبدالله جوادی آملی، سیره پیامبران در قرآن، ج۶، ص۱۵۷.</ref>.
به [[عقیده]] [[علامه]]، مضمون این [[کلام]] و بعضی دیگر از [[کلمات حضرت علی]] {{ع}} دلالت بر این دارد که [[انسان کامل]] به خزاین اشیا عالِم است<ref>عبدالله جوادی آملی، سیره پیامبران در قرآن، ج۶، ص۱۵۸.</ref>.
به [[عقیده]] [[علامه]]، مضمون این [[کلام]] و بعضی دیگر از [[کلمات حضرت علی]] {{ع}} دلالت بر این دارد که [[انسان کامل]] به خزاین اشیا عالِم است<ref>عبدالله جوادی آملی، سیره پیامبران در قرآن، ج۶، ص۱۵۸.</ref>.


۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش