وجوب طاعت امام: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
* [[شاه ولی الله دهلوی هندی]] با ادعای رویت [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} در عالم رویا! در اینباره می-گوید: در عالم رویا از [[روح]] [[پیامبر]] درباره مذهب [[تشیع]] سوال کردم و حضرت فرمود: مذهب ایشان باطل است و بطلان مذهب ایشان از لفظ [[امام]] معلوم میشود. چون از آن حالت افاقت دست داد، در لفظ [[امام]] تأمل کردم، معلوم شد که [[امام]] به اصطلاح ایشان، [[معصوم]]، مفترض اطاعة، [[منصوب]] للخلق است و [[وحی]] باطنی در حق [[امام]] تجویز می-نمایند، پس در [[حقیقت ختم نبوت]] را منکرند، گویا زباناً ان حضرت را خاتم الانبیا میگفته باشند<ref>دهلوی، التفهیمات الالهیه، ج۲، صص ۲۹۴ و ۳۰۱.</ref>... آنان را [[معصوم]] و مفترض الطاعه و دارای [[روح]] باطنی میدانند و این با پیامبری تفاوت چندانی ندارد<ref>دهلوی، التفهیمات الالهیه، ج۲، ص ۳۰۱.</ref> | * [[شاه ولی الله دهلوی هندی]] با ادعای رویت [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} در عالم رویا! در اینباره می-گوید: در عالم رویا از [[روح]] [[پیامبر]] درباره مذهب [[تشیع]] سوال کردم و حضرت فرمود: مذهب ایشان باطل است و بطلان مذهب ایشان از لفظ [[امام]] معلوم میشود. چون از آن حالت افاقت دست داد، در لفظ [[امام]] تأمل کردم، معلوم شد که [[امام]] به اصطلاح ایشان، [[معصوم]]، مفترض اطاعة، [[منصوب]] للخلق است و [[وحی]] باطنی در حق [[امام]] تجویز می-نمایند، پس در [[حقیقت ختم نبوت]] را منکرند، گویا زباناً ان حضرت را خاتم الانبیا میگفته باشند<ref>دهلوی، التفهیمات الالهیه، ج۲، صص ۲۹۴ و ۳۰۱.</ref>... آنان را [[معصوم]] و مفترض الطاعه و دارای [[روح]] باطنی میدانند و این با پیامبری تفاوت چندانی ندارد<ref>دهلوی، التفهیمات الالهیه، ج۲، ص ۳۰۱.</ref> | ||
* [[قاضی محمد ثنا الله]] شاگرد [[شاه ولی الله دهلوی هندی|دهلوی]] در حاشیه خود بر عبارت استادش موضوع او را [[تأیید]] میکند<ref>دهلوی، التفهیمات الالهیه، ج۲، ص ۳۲۱.</ref> | * [[قاضی محمد ثنا الله]] شاگرد [[شاه ولی الله دهلوی هندی|دهلوی]] در حاشیه خود بر عبارت استادش موضوع او را [[تأیید]] میکند<ref>دهلوی، التفهیمات الالهیه، ج۲، ص ۳۲۱.</ref> | ||
* | * یک به اصطلاح روشنفکر مسلمان نیز این [[شبهه]] را طرح کرده است<ref>«سخن در این است که [[امامت]] را شرط [[کمال]] [[دین]] شمردن و [[امامان]] را برخوردار از [[وحی]] باطنی و [[معصوم]] و مفترض الطاعه دانستن - چنان که [[شیعیان]] میدانند - چگونه باید فهمیده شود که با خاتمیت ناسازگار نیفتد و سخنشان در [[رتبه]] [[پیامبر]] ننشیند و [[حجیت]] گفتار او را پیدا نکند» ( پاسخ اول سروش به بهمن پور، سایت سروش، اول شهریور، ۱۳۸۴).</ref>. پاسخ این [[شبهه]] در ذیل پاسخ [[شبهه]] بعدی "[[حجت الهی]] انگاری امامان" خواهد آمد<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص:۱۵۶ - ۱۵۷.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
نسخهٔ ۲۹ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۲۳
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل وجوب طاعت امام (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
ادعای ناسازگاری واجبالاطاعة بودن امام با خاتمیت
- شیعیان در دعاها، زیارتنامهها و روایات، ائمه اطهار را واجب الاطاعة و اطاعت آنان را اطاعت خدا و معصیتشان را معصیت خدا وصف میکند[۱] و این با اصل خاتمیت ناسازگار است؛ چرا که خاتمیت یعنی پایان ظهور حجت الهی و دیگر کسی واجب الاطاعة به صورت مطلق نیست.
- شاه ولی الله دهلوی هندی با ادعای رویت پیامبر(ص) در عالم رویا! در اینباره می-گوید: در عالم رویا از روح پیامبر درباره مذهب تشیع سوال کردم و حضرت فرمود: مذهب ایشان باطل است و بطلان مذهب ایشان از لفظ امام معلوم میشود. چون از آن حالت افاقت دست داد، در لفظ امام تأمل کردم، معلوم شد که امام به اصطلاح ایشان، معصوم، مفترض اطاعة، منصوب للخلق است و وحی باطنی در حق امام تجویز می-نمایند، پس در حقیقت ختم نبوت را منکرند، گویا زباناً ان حضرت را خاتم الانبیا میگفته باشند[۲]... آنان را معصوم و مفترض الطاعه و دارای روح باطنی میدانند و این با پیامبری تفاوت چندانی ندارد[۳]
- قاضی محمد ثنا الله شاگرد دهلوی در حاشیه خود بر عبارت استادش موضوع او را تأیید میکند[۴]
- یک به اصطلاح روشنفکر مسلمان نیز این شبهه را طرح کرده است[۵]. پاسخ این شبهه در ذیل پاسخ شبهه بعدی "حجت الهی انگاری امامان" خواهد آمد[۶].
جستارهای وابسته
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ر.ک: الکافی، ج۱، ص ۱۸۵؛ الحجة، باب فرض طاعة الائمة، وباب های دیگر
- ↑ دهلوی، التفهیمات الالهیه، ج۲، صص ۲۹۴ و ۳۰۱.
- ↑ دهلوی، التفهیمات الالهیه، ج۲، ص ۳۰۱.
- ↑ دهلوی، التفهیمات الالهیه، ج۲، ص ۳۲۱.
- ↑ «سخن در این است که امامت را شرط کمال دین شمردن و امامان را برخوردار از وحی باطنی و معصوم و مفترض الطاعه دانستن - چنان که شیعیان میدانند - چگونه باید فهمیده شود که با خاتمیت ناسازگار نیفتد و سخنشان در رتبه پیامبر ننشیند و حجیت گفتار او را پیدا نکند» ( پاسخ اول سروش به بهمن پور، سایت سروش، اول شهریور، ۱۳۸۴).
- ↑ قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص:۱۵۶ - ۱۵۷.