دین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۸: | خط ۸: | ||
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[دین (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> | : <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[دین (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
*دین: مجموعهای از باورها، ارزشها و نمادهای توحیدی یا غیرتوحیدی<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ]]؛ ج۱۳، ص: ۲۰۶- ۲۶۶.</ref>. | |||
==واژهشناسی لغوی== | ==واژهشناسی لغوی== | ||
*دین در لغت به معنای جزا، [[اطاعت]] و [[انقیاد]]<ref>تاج العروس، ج ۱۸، ص ۲۱۵ و ۲۱۶، «دین».</ref>. آمده است. [[اطاعت]] و [[پیروی]] را بدین جهت دین نامیده اند که [[اطاعت]] برای جزا و پاداش است<ref>مجمع البیان، ج ۱ - ۲، ص ۷۱۵.</ref>. نیز دین را به چیزی که معبود به واسطه آن [[اطاعت]] میشود، معنا کردهاند<ref>معجم الفروق اللّغویه، ص ۲۹۹.</ref>. در [[شرع]]، دین عبارت است از چیزی که وضع آن الهی باشد و صاحبان خرد را به اختیار خود به سوی [[رستگاری]] در این دنیا و [[حسن عاقبت]] در آخرت [[هدایت]] کند و شامل [[عقاید]] و [[اعمال]] میشود<ref>کشّاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج ۱، ص ۸۱۴ .</ref>. <ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref> | *دین در لغت به معنای جزا، [[اطاعت]] و [[انقیاد]]<ref>تاج العروس، ج ۱۸، ص ۲۱۵ و ۲۱۶، «دین».</ref>. آمده است. [[اطاعت]] و [[پیروی]] را بدین جهت دین نامیده اند که [[اطاعت]] برای جزا و پاداش است<ref>مجمع البیان، ج ۱ - ۲، ص ۷۱۵.</ref>. نیز دین را به چیزی که معبود به واسطه آن [[اطاعت]] میشود، معنا کردهاند<ref>معجم الفروق اللّغویه، ص ۲۹۹.</ref>. در [[شرع]]، دین عبارت است از چیزی که وضع آن الهی باشد و صاحبان خرد را به اختیار خود به سوی [[رستگاری]] در این دنیا و [[حسن عاقبت]] در آخرت [[هدایت]] کند و شامل [[عقاید]] و [[اعمال]] میشود<ref>کشّاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج ۱، ص ۸۱۴ .</ref>. <ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref> | ||
*واژه دِین اسم مصدر<ref>التحقيق، ج۳، ص۲۸۷-۲۹۰؛ لسان العرب، ج۱۳، ص۱۶۹، «دین».</ref>، برگرفته از ریشه "د- ی - ن" و در لغت دارای معانی گوناگون و گاه متضادی است؛ طاعت، نافرمانی، کیفر و پاداش، قضاوت، عادت و خلق و خوی از این معانیاند. واژه دین هر چند با ریشه و ساختاری مشترک بر همه این معانی دلالت دارد، کاربرد فعل مربوط به هریک از معانی با دیگری متفاوت است و با توجه به همین اختلاف در کاربرد، معانی مختلفی را میرساند؛ گاهی فعلِ برگرفته از ریشه دین، بیهیچ حرف اضافهای در معنای متعدی به کار میرود "مانند دانَهُ". در این صورت معانی "به او پاداش داد"، "او را مجازات کرد"، "از او فرمانبرداری کرد"، "او را به اطاعت در آورد" و "درباره او داوری کرد" را میرساند<ref>الصحاح، ج۵، ص۲۱۱۸-۲۱۱۹؛ لسان العرب، ج۱۳، ص۱۶۹-۱۷۰؛ مفردات، ص ۱۷۵، «دین».</ref> گاهی فعل آن همراه حرف تعدی "لام" به کار میرود "مانند دانَ لَهُ". در این صورت معنای "از او اطاعت کرد" را میرساند<ref>العین، ج۸، ص۷۳؛ الصحاح، ج۵، ص۲۱۱۹، «دین».</ref> گاهی نیز همراه حرف تعدى "باء" "مانند دانَ بِالاسلام" به کار رفته و معنای ایمان آوردن و گرویدن "به دین و عقیدهای" را میرساند<ref>الصحاح، ج۵، ص۲۱۱۹؛ لسان العرب، ج۱۳، ص ۱۶۹؛ فرهنگ معاصر، ص ۲۱۲.</ref><ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ]]؛ ج۱۳، ص: ۲۰۶- ۲۶۶.</ref>. | |||
*دین به معنای اصطلاحی آن "کیش و آیین" به معنای طاعت و فرمانبرداری گرفته شده<ref>مفردات، ص۱۷۵؛ لسان العرب، ج۱۳، ص۱۶۹، «دین».</ref> و به اعتبار انقیاد و تبعیتی که از یک آیین و شریعت میشود، به آن دین گفته میشود<ref>مفردات، ص ۱۷۵، «دین».</ref><ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ]]؛ ج۱۳، ص: ۲۰۶- ۲۶۶.</ref>. | |||
*برخی واژه پژوهان قرآنی ریشه "د-ی-ن" را در اصل به معنای خضوع و انقیاد در برابر برنامه یا مقرراتی معین - نه هر طاعتی - دانسته و معتقدند که معانی طاعت، تعبد، محکوم و تسلیم شدن در برابر یک فرمان، داوری، قانون، کیفر و پاداش، به آن معنای اصلی نزدیکاند، بنابراین، جزا، حساب، طاعت، عادت و جز آن، مصادیق معنای یاد شدهاند<ref>التحقيق، ج۳، ص۲۶۹.</ref><ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ]]؛ ج۱۳، ص: ۲۰۶- ۲۶۶.</ref>. | |||
*ارتباط دین با مفاهیمی چون شریعت و ملت مورد اتفاق نیست. عموم صاحب نظران، دین را فراگیرتر از شریعت دانسته و براین باورند که "دین" بر اصول عقاید، احکام و اخلاق اطلاق میشود<ref>نثر طوبی، ج۱، ص۲۷۱-۲۷۲؛ ج۲، ص۴.</ref>؛ ولی "شریعت" فقط به احکام عملی فرعی گفته میشود<ref>نثر طوبی، ج۲، ص۴؛ تفسیر مراغی، ج۶، ص۱۳۰؛ دائرةالمعارف بستانی، ج۱۰، ص۴۳۶.</ref> بر همین اساس، اصول دین همه پیامبران برخلاف شریعت آنان یکی<ref>لسان العرب، ج۸، ص۱۷۶، «شرع».</ref> و نسخ ناپذیر است<ref>مفردات، ص۴۵۰، «شرع»؛ المیزان، ج۵، ص۳۵۰؛ الموسوعة الذهبية، ج۴۰، ص۵۹۸.</ref>؛ اما شریعت هر پیامبری در برخی از احکام با دیگری فرق دارد<ref>المیزان، ج۵، ص۳۵۰-۳۵۱؛ المنیر، ج۶، ص۲۱۸؛ نک: شریعت در آیینه معرفت، ص۱۱۸-۱۱۹.</ref> گروهی دیگر دین، شریعت و ملت را مترادف<ref>نک: نثر طوبی، ج۲، ص۴.</ref> و به معنای مجموعهای از اصول و فروع وحیانی و گاه دربرگیرنده تاریخ زندگی و سیره اولیای دین دانستهاند<ref>نک: قبض و بسط تئوریک شریعت، ص۴۳۹، ۴۴۱؛ گستره شریعت، ص۲۵.</ref> بر این اساس، تفاوت دین، شریعت و ملت فقط اعتباری است<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ]]؛ ج۱۳، ص: ۲۰۶- ۲۶۶.</ref>. | |||
*مجموع آموزههای اعتقادی و عملی "هست و نیستها و باید و نبایدها" به اعتبار اینکه از آنها پیروی میشود، دین، به جهت اینکه املاء و نوشته میشوند، ملت و از آنجا که برای انسان تشریع شدهاند، شریعت خوانده میشوند<ref>کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۱۸-۱۰؛ الموسوعة الذهبيه، ج۴۰، ص۵۹۶؛ دائرةالمعارف بستانی، ج۱۰، ص۴۳۵.</ref><ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ]]؛ ج۱۳، ص: ۲۰۶- ۲۶۶.</ref>. | |||
*واژه دین در اصطلاح رشتههایی چون فلسفه دین، جامعهشناسی دین و روانشناسی دین در برابر noigiler به کار میرود. تعریف اصطلاحی دین در این حوزهها مورد اتفاق نیست. انبوهی از تعاریف وجود دارند که به رغم مشابهتهایی چند، یافتن یک مخرج مشترک برای همه آنها، حتى ارائه فهرست ناقصی از آنها عملاً ناممکن است. تعاریف یاد شده نمایانگر نگرشهایی بسیار متفاوت و گاه غیر قابل جمعاند<ref>نک: فرهنگ و دین، ص۲۰۲-۲۰۳؛ جامعهشناسی دین، ص۲۶-۴۱؛ دینپژوهی، ج۱، (دفتر اول)، ص۸۴-۹۳.</ref> این وضعیت از یک سو زاییده نگرشهای گوناگون به دین و از سوی دیگر برخاسته از تنوع فراوان چیزی است که به نام دین شناخته میشود؛ به گونهای که از یکتاپرستی گرفته تا روح پرستی، بتپرستی، پرستش اجرام آسمانی، اعتقاد به رب النوعها و نیروهای جادویی و تقدیس برخی حیوانات و اشیاء همگی به نام "دین" شناخته میشوند<ref>نک: دینشناسی، ص۲۵.</ref> از آنجا که ارائه تعریفی فراگیر از آنچه به نام دین شناخته میشود، نه امکان پذیر است نه ضرورتی دارد، تنها به دستهبندی کلی تعاریف و بيان تعریف مورد نظر خویش میپردازیم<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ]]؛ ج۱۳، ص: ۲۰۶- ۲۶۶.</ref>. | |||
==معنای اصطلاحی دین== | |||
*مفهوم اصطلاحی دین با دو رویکرد برون دینی "بدون توجه به آموزههای دین" و درون دینی "بر اساس آموزههای خود دین" تعریف شده است<ref>فلسفه دین، رشاد، ص۲۰-۲۳.</ref><ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ]]؛ ج۱۳، ص: ۲۰۶- ۲۶۶.</ref>: | |||
#'''رویکرد برون دینی:''' در این رویکرد، دین به مثابه یکی از نیازها و لوازم جدا ناشدنی زندگی انسان دانسته و غالباً با رویکرد جامعه شناختی و روان شناختی به تحلیل کارکرد گرایانه آن پرداخته میشود. نادیده گرفتن ماهیت الهی وحیانی دین و در نتیجه، تقدس زدایی از آن، همچنین به تعبیر "جان هیک"، بر ساخته بودن تعاریف، از چالشهای جدی این رویکرد است. در تعاریف برون دینی، عمدتاً دین از مؤلفههای اصلی فرهنگ و زاییده ذهن بشر و جامعه پنداشته میشود که در فرایند حیات جمعی و برای پاسخگویی به نیازهای اجتماعی و روانی انسان پدید آمده است، برای همین، ابتدا نیازهای بشری شناسایی، آن گاه دین با توجه به کارکرد آن در برآوردن این نیازها تعریف میشود. تعاریف مبتنی بر این رویکرد هر چند هر یک، بُعدی از ابعاد دین را بیان میکند، از ترسیم سیمای کامل آن، به ویژه ادیان وحیانی ناتواناند<ref>درباره نقد این رویکرد نک: انتظار بشر از دین، ۳۱-۲۷.</ref><ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ]]؛ ج۱۳، ص: ۲۰۶- ۲۶۶.</ref>. | |||
#'''رویکرد درون دینی:''' در این رویکرد، با توجه به خاستگاه الهی دین و بر اساس آموزهها و منابع اصیل دینی، به تعریف آن پرداخته میشود. رویکرد درون دینی که بیشتر مربوط به متکلمان الهی است، به سبب توجه به "ماهیت وحیانی" دین و آموزههای آن از دقت و درستی بیشتری برخوردار است، زیرا اساساً برای تعریف درست یک دین باید آموزههای آن را به دقت شناخت و آنها را بر اساس منابع اصیل آن دین تعریف کرد. | |||
*در رویکرد درون دینی، ادیان ابتدا به دو دسته بزرگ الهی و بشری قسمت میشوند؛ ادیان الهی، ماهیت وحیانی و ریشه در غیب دارند و انسان، فقط دریافتکننده آن بوده و هرگز در ساخت و ساز آن نقشآفرین نیست<ref>دینشناسی، ص۲۶.</ref>؛ ولی ادیان بشری، بازتاب نیازهای زیستی، روانی و اجتماعی آدمی - براساس شناخت خود او از آنها - و پدید آمده انسان و عمدتاً دارای درونمایه بتپرستی و اعتقاد به نیروهای جادویی است<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ]]؛ ج۱۳، ص: ۲۰۶- ۲۶۶.</ref>. | |||
*از سوی دیگر، ادیان الهی موجود نیز به دین حق و دین باطل قسمت میشوند؛ دین حق دارای باورها، ارزشها، هنجارها و مناسک درست، مطابق با واقع و برخوردار از ضمانت کافی برای صحت و اعتبار خویش است، درحالی که آموزههای دین باطل در گذر زمان، دستخوش تغییر و تحریف گشته و با فاصله گرفتن از آموزههای اصلی با خرافه و اباطیل درهم آمیختهاند<ref>نک: دینشناسی، ص۲۸.</ref>، بنابراین، دین الهیِ بر حق، برخاسته از اراده تشریعی خداست که در قالب مجموعه گستردهای از معارف و در حوزههای معینی مانند باورها، ارزشها، ایدئولوژی، هنجارها و نمادها ارائه و از راه وحی در اختیار انسان قرار داده شده است تا زندگی او را برای رسیدن به هدف آفرینش هدایت کند<ref>نک: دینشناسی، ص۲۷-۲۸.</ref><ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ]]؛ ج۱۳، ص: ۲۰۶- ۲۶۶.</ref>. | |||
==دین در [[قرآن]]== | |||
==[[احکام دین]]== | ==[[احکام دین]]== | ||
خط ۵۹: | خط ۷۶: | ||
==[[هدایت به دین]]== | ==[[هدایت به دین]]== | ||
==تاریخ پیدایش و تکامل [[ادیان توحیدی]]== | |||
==[[دین حضرت آدم]]{{ع}}== | |||
==[[دین حضرت نوح]]{{ع}}== | |||
==[[دین حضرت هود]]{{ع}}== | |||
==[[دین حضرت صالح]]{{ع}}== | |||
==[[دین حضرت ابراهیم]]{{ع}}== | |||
==[[دین حضرت شعیب]]{{ع}}== | |||
==[[دین حضرت موسی]]{{ع}}== | |||
==[[دین حضرت عیسی]]{{ع}}== | |||
==[[دین اسلام]]== | |||
==[[دین جهانی|جهانی]] یا [[دین منطقهای|منطقهای بودن ادیان الهی]]== | |||
==[[تحریف ادیان الهی]]== | |||
==[[اشتراک ادیان الهی]]== | |||
==[[اختلاف ادیان الهی]]== | |||
==[[ادیان غیر توحیدی]]== | |||
==[[منشأ دين]]== | |||
==[[قلمرو دین]]== | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [[پرونده:1313.jpg|22px]] [[فرهنگ قرآن ج۱۴ (کتاب)|'''فرهنگ قرآن ج۱۴''']]؛ | * [[پرونده:1313.jpg|22px]] [[فرهنگ قرآن ج۱۴ (کتاب)|'''فرهنگ قرآن ج۱۴''']]؛ | ||
* [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳''']]؛ | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{یادآوری پانویس}} | {{یادآوری پانویس}} |
نسخهٔ ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۳۴
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل دین (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
- دین: مجموعهای از باورها، ارزشها و نمادهای توحیدی یا غیرتوحیدی[۱].
واژهشناسی لغوی
- دین در لغت به معنای جزا، اطاعت و انقیاد[۲]. آمده است. اطاعت و پیروی را بدین جهت دین نامیده اند که اطاعت برای جزا و پاداش است[۳]. نیز دین را به چیزی که معبود به واسطه آن اطاعت میشود، معنا کردهاند[۴]. در شرع، دین عبارت است از چیزی که وضع آن الهی باشد و صاحبان خرد را به اختیار خود به سوی رستگاری در این دنیا و حسن عاقبت در آخرت هدایت کند و شامل عقاید و اعمال میشود[۵]. [۶]
- واژه دِین اسم مصدر[۷]، برگرفته از ریشه "د- ی - ن" و در لغت دارای معانی گوناگون و گاه متضادی است؛ طاعت، نافرمانی، کیفر و پاداش، قضاوت، عادت و خلق و خوی از این معانیاند. واژه دین هر چند با ریشه و ساختاری مشترک بر همه این معانی دلالت دارد، کاربرد فعل مربوط به هریک از معانی با دیگری متفاوت است و با توجه به همین اختلاف در کاربرد، معانی مختلفی را میرساند؛ گاهی فعلِ برگرفته از ریشه دین، بیهیچ حرف اضافهای در معنای متعدی به کار میرود "مانند دانَهُ". در این صورت معانی "به او پاداش داد"، "او را مجازات کرد"، "از او فرمانبرداری کرد"، "او را به اطاعت در آورد" و "درباره او داوری کرد" را میرساند[۸] گاهی فعل آن همراه حرف تعدی "لام" به کار میرود "مانند دانَ لَهُ". در این صورت معنای "از او اطاعت کرد" را میرساند[۹] گاهی نیز همراه حرف تعدى "باء" "مانند دانَ بِالاسلام" به کار رفته و معنای ایمان آوردن و گرویدن "به دین و عقیدهای" را میرساند[۱۰][۱۱].
- دین به معنای اصطلاحی آن "کیش و آیین" به معنای طاعت و فرمانبرداری گرفته شده[۱۲] و به اعتبار انقیاد و تبعیتی که از یک آیین و شریعت میشود، به آن دین گفته میشود[۱۳][۱۴].
- برخی واژه پژوهان قرآنی ریشه "د-ی-ن" را در اصل به معنای خضوع و انقیاد در برابر برنامه یا مقرراتی معین - نه هر طاعتی - دانسته و معتقدند که معانی طاعت، تعبد، محکوم و تسلیم شدن در برابر یک فرمان، داوری، قانون، کیفر و پاداش، به آن معنای اصلی نزدیکاند، بنابراین، جزا، حساب، طاعت، عادت و جز آن، مصادیق معنای یاد شدهاند[۱۵][۱۶].
- ارتباط دین با مفاهیمی چون شریعت و ملت مورد اتفاق نیست. عموم صاحب نظران، دین را فراگیرتر از شریعت دانسته و براین باورند که "دین" بر اصول عقاید، احکام و اخلاق اطلاق میشود[۱۷]؛ ولی "شریعت" فقط به احکام عملی فرعی گفته میشود[۱۸] بر همین اساس، اصول دین همه پیامبران برخلاف شریعت آنان یکی[۱۹] و نسخ ناپذیر است[۲۰]؛ اما شریعت هر پیامبری در برخی از احکام با دیگری فرق دارد[۲۱] گروهی دیگر دین، شریعت و ملت را مترادف[۲۲] و به معنای مجموعهای از اصول و فروع وحیانی و گاه دربرگیرنده تاریخ زندگی و سیره اولیای دین دانستهاند[۲۳] بر این اساس، تفاوت دین، شریعت و ملت فقط اعتباری است[۲۴].
- مجموع آموزههای اعتقادی و عملی "هست و نیستها و باید و نبایدها" به اعتبار اینکه از آنها پیروی میشود، دین، به جهت اینکه املاء و نوشته میشوند، ملت و از آنجا که برای انسان تشریع شدهاند، شریعت خوانده میشوند[۲۵][۲۶].
- واژه دین در اصطلاح رشتههایی چون فلسفه دین، جامعهشناسی دین و روانشناسی دین در برابر noigiler به کار میرود. تعریف اصطلاحی دین در این حوزهها مورد اتفاق نیست. انبوهی از تعاریف وجود دارند که به رغم مشابهتهایی چند، یافتن یک مخرج مشترک برای همه آنها، حتى ارائه فهرست ناقصی از آنها عملاً ناممکن است. تعاریف یاد شده نمایانگر نگرشهایی بسیار متفاوت و گاه غیر قابل جمعاند[۲۷] این وضعیت از یک سو زاییده نگرشهای گوناگون به دین و از سوی دیگر برخاسته از تنوع فراوان چیزی است که به نام دین شناخته میشود؛ به گونهای که از یکتاپرستی گرفته تا روح پرستی، بتپرستی، پرستش اجرام آسمانی، اعتقاد به رب النوعها و نیروهای جادویی و تقدیس برخی حیوانات و اشیاء همگی به نام "دین" شناخته میشوند[۲۸] از آنجا که ارائه تعریفی فراگیر از آنچه به نام دین شناخته میشود، نه امکان پذیر است نه ضرورتی دارد، تنها به دستهبندی کلی تعاریف و بيان تعریف مورد نظر خویش میپردازیم[۲۹].
معنای اصطلاحی دین
- مفهوم اصطلاحی دین با دو رویکرد برون دینی "بدون توجه به آموزههای دین" و درون دینی "بر اساس آموزههای خود دین" تعریف شده است[۳۰][۳۱]:
- رویکرد برون دینی: در این رویکرد، دین به مثابه یکی از نیازها و لوازم جدا ناشدنی زندگی انسان دانسته و غالباً با رویکرد جامعه شناختی و روان شناختی به تحلیل کارکرد گرایانه آن پرداخته میشود. نادیده گرفتن ماهیت الهی وحیانی دین و در نتیجه، تقدس زدایی از آن، همچنین به تعبیر "جان هیک"، بر ساخته بودن تعاریف، از چالشهای جدی این رویکرد است. در تعاریف برون دینی، عمدتاً دین از مؤلفههای اصلی فرهنگ و زاییده ذهن بشر و جامعه پنداشته میشود که در فرایند حیات جمعی و برای پاسخگویی به نیازهای اجتماعی و روانی انسان پدید آمده است، برای همین، ابتدا نیازهای بشری شناسایی، آن گاه دین با توجه به کارکرد آن در برآوردن این نیازها تعریف میشود. تعاریف مبتنی بر این رویکرد هر چند هر یک، بُعدی از ابعاد دین را بیان میکند، از ترسیم سیمای کامل آن، به ویژه ادیان وحیانی ناتواناند[۳۲][۳۳].
- رویکرد درون دینی: در این رویکرد، با توجه به خاستگاه الهی دین و بر اساس آموزهها و منابع اصیل دینی، به تعریف آن پرداخته میشود. رویکرد درون دینی که بیشتر مربوط به متکلمان الهی است، به سبب توجه به "ماهیت وحیانی" دین و آموزههای آن از دقت و درستی بیشتری برخوردار است، زیرا اساساً برای تعریف درست یک دین باید آموزههای آن را به دقت شناخت و آنها را بر اساس منابع اصیل آن دین تعریف کرد.
- در رویکرد درون دینی، ادیان ابتدا به دو دسته بزرگ الهی و بشری قسمت میشوند؛ ادیان الهی، ماهیت وحیانی و ریشه در غیب دارند و انسان، فقط دریافتکننده آن بوده و هرگز در ساخت و ساز آن نقشآفرین نیست[۳۴]؛ ولی ادیان بشری، بازتاب نیازهای زیستی، روانی و اجتماعی آدمی - براساس شناخت خود او از آنها - و پدید آمده انسان و عمدتاً دارای درونمایه بتپرستی و اعتقاد به نیروهای جادویی است[۳۵].
- از سوی دیگر، ادیان الهی موجود نیز به دین حق و دین باطل قسمت میشوند؛ دین حق دارای باورها، ارزشها، هنجارها و مناسک درست، مطابق با واقع و برخوردار از ضمانت کافی برای صحت و اعتبار خویش است، درحالی که آموزههای دین باطل در گذر زمان، دستخوش تغییر و تحریف گشته و با فاصله گرفتن از آموزههای اصلی با خرافه و اباطیل درهم آمیختهاند[۳۶]، بنابراین، دین الهیِ بر حق، برخاسته از اراده تشریعی خداست که در قالب مجموعه گستردهای از معارف و در حوزههای معینی مانند باورها، ارزشها، ایدئولوژی، هنجارها و نمادها ارائه و از راه وحی در اختیار انسان قرار داده شده است تا زندگی او را برای رسیدن به هدف آفرینش هدایت کند[۳۷][۳۸].
دین در قرآن
احکام دین
اختلاف در دین
اخلاص در دین
استقامت در دین
استهزای دین
اصول دین
اعتصام به دین
دین ستیزی
دین فرعون
دین قیم
دین کافران
دین محمّد(ص)
دین مستقیم
دین و تقوا
دین و شرک
دین و عبودیت
دین و فطرت
طعن به دین
غلو در دین
کاملترین دین
گرایش به دین
محرومیت از دین
وحدت در دین
هدایت به دین
تاریخ پیدایش و تکامل ادیان توحیدی
دین حضرت آدم(ع)
دین حضرت نوح(ع)
دین حضرت هود(ع)
دین حضرت صالح(ع)
دین حضرت ابراهیم(ع)
دین حضرت شعیب(ع)
دین حضرت موسی(ع)
دین حضرت عیسی(ع)
دین اسلام
جهانی یا منطقهای بودن ادیان الهی
تحریف ادیان الهی
اشتراک ادیان الهی
اختلاف ادیان الهی
ادیان غیر توحیدی
منشأ دين
قلمرو دین
منابع
پانویس
- ↑ اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم ؛ ج۱۳، ص: ۲۰۶- ۲۶۶.
- ↑ تاج العروس، ج ۱۸، ص ۲۱۵ و ۲۱۶، «دین».
- ↑ مجمع البیان، ج ۱ - ۲، ص ۷۱۵.
- ↑ معجم الفروق اللّغویه، ص ۲۹۹.
- ↑ کشّاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج ۱، ص ۸۱۴ .
- ↑ فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.
- ↑ التحقيق، ج۳، ص۲۸۷-۲۹۰؛ لسان العرب، ج۱۳، ص۱۶۹، «دین».
- ↑ الصحاح، ج۵، ص۲۱۱۸-۲۱۱۹؛ لسان العرب، ج۱۳، ص۱۶۹-۱۷۰؛ مفردات، ص ۱۷۵، «دین».
- ↑ العین، ج۸، ص۷۳؛ الصحاح، ج۵، ص۲۱۱۹، «دین».
- ↑ الصحاح، ج۵، ص۲۱۱۹؛ لسان العرب، ج۱۳، ص ۱۶۹؛ فرهنگ معاصر، ص ۲۱۲.
- ↑ اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم ؛ ج۱۳، ص: ۲۰۶- ۲۶۶.
- ↑ مفردات، ص۱۷۵؛ لسان العرب، ج۱۳، ص۱۶۹، «دین».
- ↑ مفردات، ص ۱۷۵، «دین».
- ↑ اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم ؛ ج۱۳، ص: ۲۰۶- ۲۶۶.
- ↑ التحقيق، ج۳، ص۲۶۹.
- ↑ اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم ؛ ج۱۳، ص: ۲۰۶- ۲۶۶.
- ↑ نثر طوبی، ج۱، ص۲۷۱-۲۷۲؛ ج۲، ص۴.
- ↑ نثر طوبی، ج۲، ص۴؛ تفسیر مراغی، ج۶، ص۱۳۰؛ دائرةالمعارف بستانی، ج۱۰، ص۴۳۶.
- ↑ لسان العرب، ج۸، ص۱۷۶، «شرع».
- ↑ مفردات، ص۴۵۰، «شرع»؛ المیزان، ج۵، ص۳۵۰؛ الموسوعة الذهبية، ج۴۰، ص۵۹۸.
- ↑ المیزان، ج۵، ص۳۵۰-۳۵۱؛ المنیر، ج۶، ص۲۱۸؛ نک: شریعت در آیینه معرفت، ص۱۱۸-۱۱۹.
- ↑ نک: نثر طوبی، ج۲، ص۴.
- ↑ نک: قبض و بسط تئوریک شریعت، ص۴۳۹، ۴۴۱؛ گستره شریعت، ص۲۵.
- ↑ اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم ؛ ج۱۳، ص: ۲۰۶- ۲۶۶.
- ↑ کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۱۸-۱۰؛ الموسوعة الذهبيه، ج۴۰، ص۵۹۶؛ دائرةالمعارف بستانی، ج۱۰، ص۴۳۵.
- ↑ اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم ؛ ج۱۳، ص: ۲۰۶- ۲۶۶.
- ↑ نک: فرهنگ و دین، ص۲۰۲-۲۰۳؛ جامعهشناسی دین، ص۲۶-۴۱؛ دینپژوهی، ج۱، (دفتر اول)، ص۸۴-۹۳.
- ↑ نک: دینشناسی، ص۲۵.
- ↑ اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم ؛ ج۱۳، ص: ۲۰۶- ۲۶۶.
- ↑ فلسفه دین، رشاد، ص۲۰-۲۳.
- ↑ اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم ؛ ج۱۳، ص: ۲۰۶- ۲۶۶.
- ↑ درباره نقد این رویکرد نک: انتظار بشر از دین، ۳۱-۲۷.
- ↑ اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم ؛ ج۱۳، ص: ۲۰۶- ۲۶۶.
- ↑ دینشناسی، ص۲۶.
- ↑ اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم ؛ ج۱۳، ص: ۲۰۶- ۲۶۶.
- ↑ نک: دینشناسی، ص۲۸.
- ↑ نک: دینشناسی، ص۲۷-۲۸.
- ↑ اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم ؛ ج۱۳، ص: ۲۰۶- ۲۶۶.