آفرینش انسان در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'برگزیده' به 'برگزیده'
جز (جایگزینی متن - 'برگزیده' به 'برگزیده')
خط ۳۵: خط ۳۵:
[[دانشمندان]] [[اسلامی]] نیز با [[الهام]] از [[قرآن]]، در این باره بحث و گفت و گو کرده‌اند و هریک از دو نظریه پیش گفته، در میان آنان طرف دارانی دارد و به آیاتی از [[قرآن]] برای اثبات هریک از آن دو [[استدلال]] شده است. اکثر قریب به اتفاق [[مفسران]]، از جمله [[شیخ طوسی]]<ref>التبیان، ج ۱، ص ۱۳۶ و ۱۳۷.</ref>، [[طبرسی]]<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۷۶۳.</ref>، [[سیوطی]]<ref>الدرالمنثور، ج ۱، ص ۱۱۱.</ref>، [[ابن کثیر]]<ref>ابن کثیر، ج ۲، ص ۲۱۱ و ۵۷۰.</ref>، مراغی<ref>مراغی، مج ۱، ج ۳، ص ۱۷۳.</ref> و [[علامه طباطبایی]]<ref>المیزان، ج ۴، ص ۱۴۳ و ۱۴۴؛ ج ۱۶، ص ۲۵۵ - ۲۶۰.</ref>، [[آفرینش]] ابتدایی [[آدم]] را از [[خاک]] (برخلاف فرضیه [[تکامل]]) با [[آیات قرآن]] منطبق دانسته‌اند. برخی دیگر نیز آن را با [[قرآن]] سازگار دانسته‌اند<ref>آدم و حوا، ص ۵۹.</ref>. پاره‌ای نیز به طور ضمنی نظریه [[تکامل]] را پذیرفته و کوشیده‌اند آن را (فی الجمله) با [[قرآن]] تطبیق دهند<ref>البحث حول نظریة التطور، ص ۲۲ - ۴۳.</ref>.
[[دانشمندان]] [[اسلامی]] نیز با [[الهام]] از [[قرآن]]، در این باره بحث و گفت و گو کرده‌اند و هریک از دو نظریه پیش گفته، در میان آنان طرف دارانی دارد و به آیاتی از [[قرآن]] برای اثبات هریک از آن دو [[استدلال]] شده است. اکثر قریب به اتفاق [[مفسران]]، از جمله [[شیخ طوسی]]<ref>التبیان، ج ۱، ص ۱۳۶ و ۱۳۷.</ref>، [[طبرسی]]<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۷۶۳.</ref>، [[سیوطی]]<ref>الدرالمنثور، ج ۱، ص ۱۱۱.</ref>، [[ابن کثیر]]<ref>ابن کثیر، ج ۲، ص ۲۱۱ و ۵۷۰.</ref>، مراغی<ref>مراغی، مج ۱، ج ۳، ص ۱۷۳.</ref> و [[علامه طباطبایی]]<ref>المیزان، ج ۴، ص ۱۴۳ و ۱۴۴؛ ج ۱۶، ص ۲۵۵ - ۲۶۰.</ref>، [[آفرینش]] ابتدایی [[آدم]] را از [[خاک]] (برخلاف فرضیه [[تکامل]]) با [[آیات قرآن]] منطبق دانسته‌اند. برخی دیگر نیز آن را با [[قرآن]] سازگار دانسته‌اند<ref>آدم و حوا، ص ۵۹.</ref>. پاره‌ای نیز به طور ضمنی نظریه [[تکامل]] را پذیرفته و کوشیده‌اند آن را (فی الجمله) با [[قرآن]] تطبیق دهند<ref>البحث حول نظریة التطور، ص ۲۲ - ۴۳.</ref>.


[[علامه طباطبایی]] می‌گوید: ممکن است برخی برای اثبات فرضیه [[تکامل]] به [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۳۳.</ref> [[استدلال]] کنند؛ بدین سان که {{متن قرآن|اصْطَفَى}} به معنای برگزیدنِ نخبه هر چیزی است و [[برگزیدن]] [[آدم]] در صورتی است که در زمان وی، افرادی به [[عقل]] مجهز نبوده‌اند و [[خداوند]]، [[آدم]] رااز میان آنان [[برگزیده]] و به [[عقل]] مجهز کرده است؛ در نتیجه، [[آدم]] با جهش خدایی از یک نوع [[جنبنده]] به نوعی دیگر منتقل شده؛ آنگاه [[نسل]] او فزونی گرفت و [[نسل]] [[انسان]] ناقصِ اولی، رو به نقصان نهاد تا منقرض گردید؛ اما با توجه به کلمه {{متن قرآن|الْعَالَمِينَ}} که بر سر آن "ال" آمده است و افاده عموم می‌کند، مقصود این است که [[آدم]]، [[نوح]]، [[آل عمران]] و [[آل ابراهیم]] بر تمام معاصران خویش و آیندگان [[برتری]] داشته و از میان آنان [[برگزیده]] شده‌اند؛ با این تفاوت که [[برگزیدگی]] [[آدم]] {{ع}} فقط بر آیندگان است و در [[آیه]]، هیچ دلیلی بر [[گزینش]] [[آدم]] از بین انسان‌های اولی وجود ندارد. وی در جای دیگر می‌گوید: آیاتی را که پیش از این، مورد توجه قرار دادیم، مبدأ پیدایش [[نسل]] [[انسان]] را به یک جفت [[انسان]] نسبت می‌دهد که خود آن دو، نسلِ کسی نبوده و از هیچ [[جان]] داری زاده نشده‌اند<ref>المیزان، ج ۱۶، ص ۲۵۸.</ref>. [[تورات]] نیز بر [[آفرینش]] ابتدایی [[آدم]] از [[خاک]] صحه می‌گذارد و از این جهت با [[قرآن]] سازگار است؛ آنجا که می‌گوید: [[خداوند]] [[آدم]] را از [[خاک]] [[زمین]] بسرشت و در بینی وی [[روح]] [[حیات]] دمید و [[آدم]]، نَفْس زنده شد<ref>کتاب مقدس، پیدایش ۲: ۷.</ref>.
[[علامه طباطبایی]] می‌گوید: ممکن است برخی برای اثبات فرضیه [[تکامل]] به [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۳۳.</ref> [[استدلال]] کنند؛ بدین سان که {{متن قرآن|اصْطَفَى}} به معنای برگزیدنِ نخبه هر چیزی است و [[برگزیدن]] [[آدم]] در صورتی است که در زمان وی، افرادی به [[عقل]] مجهز نبوده‌اند و [[خداوند]]، [[آدم]] رااز میان آنان برگزیده و به [[عقل]] مجهز کرده است؛ در نتیجه، [[آدم]] با جهش خدایی از یک نوع [[جنبنده]] به نوعی دیگر منتقل شده؛ آنگاه [[نسل]] او فزونی گرفت و [[نسل]] [[انسان]] ناقصِ اولی، رو به نقصان نهاد تا منقرض گردید؛ اما با توجه به کلمه {{متن قرآن|الْعَالَمِينَ}} که بر سر آن "ال" آمده است و افاده عموم می‌کند، مقصود این است که [[آدم]]، [[نوح]]، [[آل عمران]] و [[آل ابراهیم]] بر تمام معاصران خویش و آیندگان [[برتری]] داشته و از میان آنان برگزیده شده‌اند؛ با این تفاوت که [[برگزیدگی]] [[آدم]] {{ع}} فقط بر آیندگان است و در [[آیه]]، هیچ دلیلی بر [[گزینش]] [[آدم]] از بین انسان‌های اولی وجود ندارد. وی در جای دیگر می‌گوید: آیاتی را که پیش از این، مورد توجه قرار دادیم، مبدأ پیدایش [[نسل]] [[انسان]] را به یک جفت [[انسان]] نسبت می‌دهد که خود آن دو، نسلِ کسی نبوده و از هیچ [[جان]] داری زاده نشده‌اند<ref>المیزان، ج ۱۶، ص ۲۵۸.</ref>. [[تورات]] نیز بر [[آفرینش]] ابتدایی [[آدم]] از [[خاک]] صحه می‌گذارد و از این جهت با [[قرآن]] سازگار است؛ آنجا که می‌گوید: [[خداوند]] [[آدم]] را از [[خاک]] [[زمین]] بسرشت و در بینی وی [[روح]] [[حیات]] دمید و [[آدم]]، نَفْس زنده شد<ref>کتاب مقدس، پیدایش ۲: ۷.</ref>.


شایان ذکر است که [[اعتقاد]] به نظریه [[تکامل]]، به هیچ وجه به معنای [[انکار]] صانع و عدم [[توجه به خدا]] و [[دین]] نبوده و با [[اعتقاد]] به [[ربوبیت خداوند]] تباینی ندارد؛ زیرا تحولِ چیزی به چیز دیگر در [[جهان]] (خواه در انواع و یا هر چیز دیگر) نشان دهنده [[نظام]] متقن [[طبیعت]] است که به [[قدرت خداوند]] [[حکیم]] طراحی شده است. داروین خود نیز تصریح می‌کند که در عین قبول تکاملِ انواع، [[خداپرست]] است و اصولا بدون قبول [[خدا]] نمی‌توان [[تکامل]] را توجیه کرد<ref>البحث حول نظریة التطور، ص۱۴ و ۱۵؛ تکامل جانداران، ص۱۷ - ۱۹؛ نمونه، ج ۱۱، ص ۸۵ و ۸۶.</ref>. از طرفی اگرچه داروین و گروهی از طرف داران نظریه او، نژاد انسانی را به نوعی از میمون‌ها که بیش‌ترین شباهت (در ظاهر) را به [[انسان]] داشته، منتهی می‌کنند، همه طرف داران نظریه [[تکامل]]، این امر را نپذیرفته‌اند و به ویژه در حلقه مفقوده میان [[انسان]] و موجودات دیگر، اختلاف‌های بسیاری وجود دارد<ref>آفرینش و انسان، ص ۹۱ - ۹۴؛ البحث حول نظریة التطور، ص ۱۳.</ref><ref>[[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۲۸-۱۳۰.</ref>
شایان ذکر است که [[اعتقاد]] به نظریه [[تکامل]]، به هیچ وجه به معنای [[انکار]] صانع و عدم [[توجه به خدا]] و [[دین]] نبوده و با [[اعتقاد]] به [[ربوبیت خداوند]] تباینی ندارد؛ زیرا تحولِ چیزی به چیز دیگر در [[جهان]] (خواه در انواع و یا هر چیز دیگر) نشان دهنده [[نظام]] متقن [[طبیعت]] است که به [[قدرت خداوند]] [[حکیم]] طراحی شده است. داروین خود نیز تصریح می‌کند که در عین قبول تکاملِ انواع، [[خداپرست]] است و اصولا بدون قبول [[خدا]] نمی‌توان [[تکامل]] را توجیه کرد<ref>البحث حول نظریة التطور، ص۱۴ و ۱۵؛ تکامل جانداران، ص۱۷ - ۱۹؛ نمونه، ج ۱۱، ص ۸۵ و ۸۶.</ref>. از طرفی اگرچه داروین و گروهی از طرف داران نظریه او، نژاد انسانی را به نوعی از میمون‌ها که بیش‌ترین شباهت (در ظاهر) را به [[انسان]] داشته، منتهی می‌کنند، همه طرف داران نظریه [[تکامل]]، این امر را نپذیرفته‌اند و به ویژه در حلقه مفقوده میان [[انسان]] و موجودات دیگر، اختلاف‌های بسیاری وجود دارد<ref>آفرینش و انسان، ص ۹۱ - ۹۴؛ البحث حول نظریة التطور، ص ۱۳.</ref><ref>[[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۲۸-۱۳۰.</ref>
۲۱۸٬۰۹۰

ویرایش